ادبسار
📝 @AdabSar واژهسازی و ما بخش پنجم ✍ فرستنده #بزرگمهر_صالحی پرهیز از واژهسازی ابزاروارهای (مکانیکی) تا جایی که میشود همواره کار را به شیوهی درست پیش ببریم (به چَم کوشش برای بیرون کشیدن بهنجارترین و رساترین مایههای زبان پیوست میشود). آرمان از واژهسازی…
📝 @AdabSar
واژهسازی و ما
بخش ششم
✍ فرستنده #بزرگمهر_صالحی
همدایش(ترکیب)هایی مانند «زیستشناسی» و «جانورشناسی» در پارسی نیز همخوانی بخشبهبخش با Biologie و Zoologie دارند و میتوانند برگردان افزارهای (مکانیکی) شمرده شوند، ولی براستی برگردان افزارهای نیستند و از ساخت بهنجار و همانند پارسی با فرانسه و دیگر زبانهای هند و اروپایی برون جوشیدهاند. ولی این همانندی ساختمان واژه در دو زبان آنچنان نیست که همهجا راه به برگردان افزارهای بدهد. این نیز از گرایشهای بهنجار پندار است که همیشه دنبال برابریابی خردههای یک واژه یا همدایش یا بازگویی در زبان خود برود و آن را به روش افزارهای برگردان کند. همچنانکه نُـمارش(اشاره) شد، این روش گهگاه سودمند و کارآمد است اما همیشه نه.
برای روشنتر شدن این جُستار (مطلب) نمونهای دیگر بیاورم: در برگردان Polytheism بهنجار است که گمانه میرود به دنبال واکاوی واژه به Poly- (= چند) + the- (خدا) + ism- برود و آمیختار «چندخداگرایی» برابر آن گذاشته شود. در اینجا نخستین دشواری این است که مانک (معنی) Poly در این آمیختار چه بسا «چندین» یا «بسیار» است نه «چند»، به چَم(معنی) باور داشتن به وجود چندین یا بسیار خدا. افزون بر این، اگر بجای آتانش (توجه) به آمیختگی ریشهای واژه به دنبال مانک آن برویم و در برابر آن، به گمان ما، برای نمونه «ایزدانپرستی» را برگزینیم، همدایش (ترکیب) ساده و بهنجار پارسی برابر با آن را به دست آوردهایم که به روشنی مانَک(معنی) آن را میرساند و بهتر و زیباتر به جای آمیختگی ناچسب «چندخداگرایی» مینشیند.
⏳ دنباله دارد
این رشته یادداشت را در ادبسار با برچسب #واژه_گزینی دنبال کنید
📝 @AdabSar
واژهسازی و ما
بخش ششم
✍ فرستنده #بزرگمهر_صالحی
همدایش(ترکیب)هایی مانند «زیستشناسی» و «جانورشناسی» در پارسی نیز همخوانی بخشبهبخش با Biologie و Zoologie دارند و میتوانند برگردان افزارهای (مکانیکی) شمرده شوند، ولی براستی برگردان افزارهای نیستند و از ساخت بهنجار و همانند پارسی با فرانسه و دیگر زبانهای هند و اروپایی برون جوشیدهاند. ولی این همانندی ساختمان واژه در دو زبان آنچنان نیست که همهجا راه به برگردان افزارهای بدهد. این نیز از گرایشهای بهنجار پندار است که همیشه دنبال برابریابی خردههای یک واژه یا همدایش یا بازگویی در زبان خود برود و آن را به روش افزارهای برگردان کند. همچنانکه نُـمارش(اشاره) شد، این روش گهگاه سودمند و کارآمد است اما همیشه نه.
برای روشنتر شدن این جُستار (مطلب) نمونهای دیگر بیاورم: در برگردان Polytheism بهنجار است که گمانه میرود به دنبال واکاوی واژه به Poly- (= چند) + the- (خدا) + ism- برود و آمیختار «چندخداگرایی» برابر آن گذاشته شود. در اینجا نخستین دشواری این است که مانک (معنی) Poly در این آمیختار چه بسا «چندین» یا «بسیار» است نه «چند»، به چَم(معنی) باور داشتن به وجود چندین یا بسیار خدا. افزون بر این، اگر بجای آتانش (توجه) به آمیختگی ریشهای واژه به دنبال مانک آن برویم و در برابر آن، به گمان ما، برای نمونه «ایزدانپرستی» را برگزینیم، همدایش (ترکیب) ساده و بهنجار پارسی برابر با آن را به دست آوردهایم که به روشنی مانَک(معنی) آن را میرساند و بهتر و زیباتر به جای آمیختگی ناچسب «چندخداگرایی» مینشیند.
⏳ دنباله دارد
این رشته یادداشت را در ادبسار با برچسب #واژه_گزینی دنبال کنید
📝 @AdabSar
ادبسار
📝 @AdabSar واژهسازی و ما بخش ششم ✍ فرستنده #بزرگمهر_صالحی همدایش(ترکیب)هایی مانند «زیستشناسی» و «جانورشناسی» در پارسی نیز همخوانی بخشبهبخش با Biologie و Zoologie دارند و میتوانند برگردان افزارهای (مکانیکی) شمرده شوند، ولی براستی برگردان افزارهای نیستند…
📝 @AdabSar
واژهسازی و ما
بخش هفتم
✍ فرستنده #بزرگمهر_صالحی
اگر چه در بارهی دیگر واژههایی که با پیشوند Poly- آغاز میشوند میتوان «چند-» را به آسانی به کار برد، مانند «چندزبانه» برابر با Polyglot که در اینجا نیز یک همدایش (ترکیب) بهنجار پارسی و رسانای مانک است.
یا دربارهی واژهای مانند Labyrinth اگر آتانش(توجه) داشته باشیم که در پارسی برای شمار بالا و پیوسته از چیزی واژهی «هزار-» را پیشوندگونه به کار میبریم، مانند هزاردره، هزارچشمه، هزارچم، هزارلا، هزارپا، در این باره هم میتوانیم «هزاردالان» یا «هزارتو» را به کار بریم، چنانکه تاکنون به کار رفته است.
یک نمونه مَهَند(مهم) از رواگمندی(رواج) واژهسازی افزارهای(مکانیکی) در زبان پارسی رواگ ـگرا و ـگرایی در پارسی به جای ist و ism است. این دو پسوندگونه اگر چه کمابیش رواگمندی همگانی یافته و کار را بر بسیاری ساده و آسان کردهاند، ولی به نگریه ما از نمونههای آشفتهکاری در زبان است و واژههایی که به این شیوه ساخته میشوند، چه بسا از درخشش مانک برخوردار نیستند. اگر چه این نویسنده پیش از این در این باره گفتمان کمابیش گستردهای کرده استبا این همه باز هم به بخشهایی از آن خواهیم پرداخت.
⏳ دنباله دارد
#واژه_گزینی
📝 @AdabSar
واژهسازی و ما
بخش هفتم
✍ فرستنده #بزرگمهر_صالحی
اگر چه در بارهی دیگر واژههایی که با پیشوند Poly- آغاز میشوند میتوان «چند-» را به آسانی به کار برد، مانند «چندزبانه» برابر با Polyglot که در اینجا نیز یک همدایش (ترکیب) بهنجار پارسی و رسانای مانک است.
یا دربارهی واژهای مانند Labyrinth اگر آتانش(توجه) داشته باشیم که در پارسی برای شمار بالا و پیوسته از چیزی واژهی «هزار-» را پیشوندگونه به کار میبریم، مانند هزاردره، هزارچشمه، هزارچم، هزارلا، هزارپا، در این باره هم میتوانیم «هزاردالان» یا «هزارتو» را به کار بریم، چنانکه تاکنون به کار رفته است.
یک نمونه مَهَند(مهم) از رواگمندی(رواج) واژهسازی افزارهای(مکانیکی) در زبان پارسی رواگ ـگرا و ـگرایی در پارسی به جای ist و ism است. این دو پسوندگونه اگر چه کمابیش رواگمندی همگانی یافته و کار را بر بسیاری ساده و آسان کردهاند، ولی به نگریه ما از نمونههای آشفتهکاری در زبان است و واژههایی که به این شیوه ساخته میشوند، چه بسا از درخشش مانک برخوردار نیستند. اگر چه این نویسنده پیش از این در این باره گفتمان کمابیش گستردهای کرده استبا این همه باز هم به بخشهایی از آن خواهیم پرداخت.
⏳ دنباله دارد
#واژه_گزینی
📝 @AdabSar