ادب‌سار
13.4K subscribers
4.82K photos
117 videos
20 files
813 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش پنجم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #تنوین : دوکژه، نَوناندن #جامد : فسرده، بَربَست، دج، برناگرفته #جمع : رَمَن، از…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش ششم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#حرف_ربط_مرکب : آویزه‌ی پیوندی آمیخته، وات آمیزه‌ی پیوند، وات بند آمیخته
#حرف_ربط_مفرد : تک وات
#حرف_صدادار : واکه، آواپذیرواژ. فزون بر آنکه واژه‌ی «سدا» هم پارسی است
#حرف_عطف : وات بست، آویزه‌ی گرایشی

#حرف_مشدد : واژفشرد، واک فشارده
#حرف_هجا: واژ، وات، نویسه، سازه
#حرف : واژ، وات، نویسه، گپ، گفتار
#حرف_اضافه : وابسته ساز، وات افزایی، افزوده‌واژ
#حرف_استفهام : پُرسواژ

#حرف_تعریف : شناس واژ، ویمندواژ
#حرف_ساکن : خموش واژ، خامش واژ
#حرف_شرط : پیمان‌واژ، فزود زاب
#حرف_صله : وات پیوند
#حرکات : آواها، نماهای آوایی

#حرکت : آوا، جنبش
#حروف_ربط_عطفی : پیوندهای گرایشی
#حروف_ربط_مرکب : وابسته سازهای آمیخته
#حروف_روابط : واج‌های پیوندگر
#حروف_زاید_در_افعال : بیهوده واج‌ها، ناواج‌ها در کروازها

#حروف_ساکن : واژهای ناخوانا
#حروف_شرط : وات‌های بایسته، آویزهای پیمانی، واج‌های پیمانی
#حروف_عطف : واج‌های بازگشت
#حروف : وات‌ها، واج‌ها، بندواژها


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری

📋🖋 @AdabSar
ادب‌سار
✦ واژه‌های پارسی در زبان تازی سنجاب: از پارسی سنجاب sanjab نام یکی از جانوران، در پارسی پهلوی سنچاب سنجابی: از پارسی رنگ سنجابی (نزدیک به خاکستری) سَنجِسبویه: از پارسی سَنگ سِبوُیه، گیاه پنج انگشتی با دانه‌های بسیار سخت و درشت سِنجَفَر، سِنجرف: از پارسی…
🔲 واژه‌های پارسی در زبان تازی


▫️سور: از پارسی سُر  sur، مهمانی، جشن گرفته شده از واژه‌ی اوستایی suirya= روزانه، بامدادی، در پهلوی sur= چاشت
▪️سُورَنجان: از پارسی سُرنجان، سورن‌گان gan-suran جایگاه توانمندان، شنبلیله، داروی کُلچیسین که درمان نقرس از ان گرفته می‌شود
▫️سُوره: از پارسی sureh، توانمند، پرزور، رُوره، زَوره (=باب یا بخشی از نسک)، سیمناد
▪️سوزان: از پارسی سوزن، سوزان آتش، سوزنده
▫️سُوس: از پارسی سُوس، بید، دیوچه، بیدی که به رخت‌ها می‌زند، پرهام(طبیعت)، آسال(اصل)

▪️سوَسَب: از پارسی سوسَپند، سوسپید، برابر با تکواژ هسته‌ای سو، درخشان و سپید، گیاهی که شیره‌ی سپید دارد و با آن رنگ می‌زنند
▫️سَوسَن: از پارسی سُوسن، از گل‌ها، گیاهی از تیره‌ی سوسنی‌ها که تیره‌ی تک لپه‌ای و کاسه نگین است، در پهلوی  susan، خوش‌اندام
▪️سوسَنَک: از پارسی سوسنک، سوزاک
▫️سَُق (تک: ساق): از پارسی sag ساگ، میان مچ پا و زانو،ساق، ساگ‌ها
▪️سَوهَقِه از پارسی سَوَه، کاریز، کُناد (قنات)

▫️سُوَیق: از ریشه‌ی پارسی ساغک (ساق پای کوچک)
▪️سُهام از پارسی سَهم: در پهلوی sahm (ترس، هراس)، دگرگونی و لاغری، از بیماری‌های شتر
▫️سِهریز: از پارسی شهریز، از خرماها
▪️سِهنسا: پایان هر چیز
▫️سَهوک: از پارسی سیهُوج، گرد باد

▪️سیب: از پارسی سیب، از تکواژ هسته‌ای sib، زیبا
▫️سَیبانه: از پارسی سایبانه، سایبان
▪️سیبَه: از پارسی سه‌پایه، پله‌ی سه‌پایه


🔲 @AdabSar

دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وام‌واژه‌ها در زبان عربی، شهاب‌الدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی


🔲 @AdabSar
به چادربانان

آیا اندیشده‌اید؟
به مادری که چشم دوخته است به راه
تا شکرخنده‌ای
لبریز کند هوای غم‌بار خانه را؟
درنگ کنید شاید شادی شما
رخت بسته باشد از هوا
گوش جان بسپارید
به ایست دل
به هیاهوی‌اش
به فغان‌اش
به شیرینی‌اش


✍🏻 #بزرگمهر_صالحی
🌧 #چکامه_پارسی

☁️ @AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش ششم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #حرف_ربط_مرکب : آویزه‌ی پیوندی آمیخته، وات آمیزه‌ی پیوند، وات بند آمیخته #حرف_ربط_مفرد…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش هفتم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#حروف_اضافه : آویزه‌های وابسته‌ساز
#حروف_اضافه_مرکب : وابسته سازگان آمیخته
#حروف_نفی : وات‌های نایی
#درجه_صفت : زینه‌ی فروزه
#دعا (دُعا): آزبا، آرزو، نیایش، درخواست

#دوم_شخص_جمع :دوم تن جم
#دوم_شخص_مفرد : دوم تن تک
#ذو_وجهین : دوچهری، دوریه‌ای
#رابط : پیوندگر
#ربط : پیوند

#رکن : پایه، بُنلاد، ریشه‌ی کنِش، ستون
#ساکن : ایستاده، اَجُنبان، خاموش، ناگوییک
#ساکن_ساختن : خاموشاندن، (در دستور)، بی‌آوا کردن
#سکون_زده : استیش زده، نشانِ واتِ بی‌آوا
#سماعی : بی‌آیین، بی‌روش، شنیدنی

#سوم_شخص_جمع : سوم تن جم، سوم تن چندین
#سوم_شخص_مفرد : سوم تن تکین
#سیلاب : آواج(=هجا)، آوات، واژ، سازه
#شبه_جمله : واچکدیس، وَچک واره
#شبه_کلمه : واژه واره

#شد (شَدّ) #تشدید : فشاره، فشارده
#صرف : سازه‌شناسی
#صفات_فاعلی : فروزگان کارورزی، فروزهای پویندگی
#صفات_قیاسی : فروزه‌های سنجشی، فروزهای روشمند، فروزهای آیینی


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar
ادب‌سار
🔲 واژه‌های پارسی در زبان تازی ▫️سور: از پارسی سُر  sur، مهمانی، جشن گرفته شده از واژه‌ی اوستایی suirya= روزانه، بامدادی، در پهلوی sur= چاشت ▪️سُورَنجان: از پارسی سُرنجان، سورن‌گان gan-suran جایگاه توانمندان، شنبلیله، داروی کُلچیسین که درمان نقرس از ان گرفته…
🔲 واژه‌های پارسی در زبان تازی


▫️سیبیویه: از پارسی سیب‌بوی، نام دانشمند ایرانی که دستور زبان تازی را ساخت، دو لُپ سرخرنگ
▪️سَیجان: از پارسی سیچان، از واژه‌ی اوستایی saucahin، توتی، ماهی گوشتی
▫️سیخ: از پارسی سیخ، برگرفته از واژه‌ی سانسکریت sikha (نوک تیز، نیش)، چاقوی بزرگ
▪️سیرَج: از پارسی شیره، تازی شده آن روغن کُنجد
▫️سپرغَم: بنگرید به پارسی شاه اسپَرم(ریحان)
▪️سیَساب، سَیبسُبان: از پارسی سه‌پستان، از گیاهان دارویی

▫️سیسَنبَر: از پارسی سیسنبر، سوسنبر، سرسم، گونه‌ای پونه که برای کژدم(عقرب) و یا زنبور گزیدگی به‌کار می رود، گیاهی خوشبو که در آب می‌روید
▪️سِیقان: از ریشه‌ی پارسی ساغ‌ها(ساق)
▫️سَیکاه، سیگاه: از پارسی se-gah سه گاه(دستگاه آواز)، سه بار، سه هنگام
▪️سِیکران: از پارسی شُکران، دَورَس، از گیاهان دارویی آرام‌بخش و در مان کننده‌ی تنَحش (تشنج)
▫️سیم: از پارسی سیم، واژه‌ی اوستایی sima در پهلوی sim، فلزی گرانمایه، نقره، سیم آوند (ظرف)شویی

▪️شاباش: از پارسی شادباش، شاد برابر با واژه اوستایی sa و در پهلوی sat، شادپاش (ریختن پول و زر بر روی سر آروس(عروس) و داماد
▫️شابانَج، شافانَج: از پارسی شابانَک، منداب یا شابانک، سبزی خوشبوی و تند مزه‌ای است که در سبزینه (سالاد) هم به‌کار می‌برند. به گویش شیرازی آن را تِس سگ می‌گویند. گیاهی دارویی برای دیوزدگی(صرع)
▪️شابَرقان، شابورقان: از پارسی شاپورگان، پسر شاه، پسر باشکوه، در اوستا و پارسی باستان  puthra، در سانسکریت putra، در پهلوی پُس  pos و پوهه puhe، در پارسی پور و پسر، شابرن، پولادکانی، پولادنَر(سخت)
▫️شابنَدر: از پارسی شاه و بَندار (سرمایه‌دار) گوهرفروش، بزرگ بازرگانان در گپیش (گویش عراقی)
▪️شابیزج: از پارسی شابیزک، مهرگیاه، گیاه دارویی بلاّدُون(Belladona)


🔲 @AdabSar

دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وام‌واژه‌ها در زبان عربی، شهاب‌الدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی


🔲 @AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش هفتم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #حروف_اضافه : آویزه‌های وابسته‌ساز #حروف_اضافه_مرکب : وابسته سازگان آمیخته #حروف_نفی…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش هشتم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#صفات : فروزه‌ها، فروزگان، زاب‌ها
#صفت_از_لحاظ_درجه : زینه‌های فروزه
#صفت_بسیط: ساده زاب، فروزه‌ی ساده
#صفت_تفضیلی : فروزه‌ی برتر، فروزه‌ی فزونی، فروزه‌ی زاب
#صفت_توصیفی : فروزه‌ی زابشی، فروزه‌ی چگونگی

#صفت_جامد : فروزه‌ی بسته، بربسته زاب
#صفت_سماعی : فروزه‌ی بی‌آیین، بی‌روش فروزه، فروزه‌ی شنیداری
#صفت_عادی : خوی زاب
#صفت_عالی : برترین زاب، والا زاب (پیشنهاد نگارنده)
#صفت_عددی : فروزه‌ی شماری، زاب شماری (پیشنهاد نگارنده)

#صفت_فاعلی : فروزه‌ی پویش، فروزه‌ی کنایی، پوینده زاب
#صفت_مرکب : آمیزه زاب، فروزه‌ی آمیخته
#صفت_مشبهه : مانزاب (مان: از مانستن)
#صفت_مشتق : شاخه زاب، برگرفته زاب، فروزه‌ی جُدامَدی
#صفت_مطلق : فروزه‌ی ساده، فروزه‌ی آوند

#صفت_مفعولی یا #اسم_مفعول : فروزه‌ی پوییدگی، پذیرانام
#صفت_نسبی : بسته زاب، وابسته زاب، وابسته فروزه
#صفت : فروزه
#صوت : آوا، بانگ، نوا، سَدا
#صیغه : ریخت، نما (در دستور زبان)، ساخت، ساختن، پیوند واج
#صیغه_مبالغه : زیاده، گزافه، گزافه‌نمایی، بزرگ‌نمایی


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar
ادب‌سار
🔲 واژه‌های پارسی در زبان تازی ▫️سیبیویه: از پارسی سیب‌بوی، نام دانشمند ایرانی که دستور زبان تازی را ساخت، دو لُپ سرخرنگ ▪️سَیجان: از پارسی سیچان، از واژه‌ی اوستایی saucahin، توتی، ماهی گوشتی ▫️سیخ: از پارسی سیخ، برگرفته از واژه‌ی سانسکریت sikha (نوک تیز،…
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی


▪️شاجِرد = از پارسی شاگرد
▫️شادان = از پارسی شادان. شاد sad، خوش و خّرم، خندان از ریشه‌ی اوستایی Sa = خشنود بودن، برگرفته از واژه‌ی Saiti= شادی و خوشی
▪️شادروان = از پارسی شاد و روان، چادر یا سایبانی در پیش کاخ شاهی، استخری با فواره و آب روان، گستره، در پارسی امروز زنده‌یاد
▫️شادی، شاذی(گویش عراقی) = از پارسی شادی، به میمون نیز شادی گویند

▪️شاذکونه = از پارسی شادگونه، جامه‌های درشت یمنی، گُبه(جبه)، فرخواب
▫️شاذنَج (حَجَرُالدَم) = از پارسی شادَنگ، شادِنه، گَرد سنگی سُرخ رَنگ از دانه‌های بُلُسی(عدسی) مانند که در بیماری‌های چشم به‌کار می‌رود
▪️شارَک = از پارسی شارَک، شهر کوچک، شار: شهر+ک. سار، از پرندگان
▫️شارکاه = از پارسی چارگاه در خنیا

▪️شاروف = از پارسی جاروب
▫️شاروق، صاروج = از پارسی ساروج، چارو(آهک)
▪️شاش = از پارسی شاش، شاَش: پارچه‌ی نازک بافته شده از پنبه. پارچه‌ی نخی ابریشم‌دوزی که دور سر می‌پیچند(عمید)
▫️شاطِل = از پارسی شاتِل، در گویش شیرازی روشنَکَ، از داروها

▪️شافانج = از پارسی شابانک، درختی دارویی
▫️شاقُل = از پارسی شاه غُول، ابزار ساختمانی زاوان(بنایان) برای راست ساختن دیوار
▪️شاکری = از پارسی چاکر، مزدور، نوکر، گُماشته
▫️شاکریه = از پارسی چاکران، مزدوران، مزد چاکر

▪️شال، شالات = از پارسی Sal پارچه‌ای دراز و کم‌پهنا که به دور گردن یا کمر پیچند (از پارسی به تازی و انگلیس رفته)
▫️شالِم = از پارسی شیلَم، شوُلَم، شلَمَک گندم دیوانه (دانه‌ی تلخی که با گندم در آمیزد)، از گیاهان دارویی


🔲 @AdabSar

دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وام‌واژه‌ها در زبان عربی، شهاب‌الدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی


🔲 @AdabSar
🎓 به یاد ۱۶ آذر ماه

چه وخت
دوباره خواهی خواند؟
انگاه که شکر ریزان بیهودگی
در کاخ‌های دور
مرا گچ گرفته است
و فوران تاریک و شاد
در جمجمه‌ها یله رفته‌اند
سرودی رنگین
می‌گذرد از دیوارهایی که ساخته‌اید
می‌خندد در دشت‌های شگرف
به دیدار تو خو گرفته‌ایم
می‌خوانند:

در تازیانه‌های روشن‌ات
برای آزادی مغزهای در بَند
دانشجوی مرگ شده‌ایم.


سراینده و فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#چکامه_پارسی


@AdabSar
ادب‌سار
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی ▪️شاجِرد = از پارسی شاگرد ▫️شادان = از پارسی شادان. شاد sad، خوش و خّرم، خندان از ریشه‌ی اوستایی Sa = خشنود بودن، برگرفته از واژه‌ی Saiti= شادی و خوشی ▪️شادروان = از پارسی شاد و روان، چادر یا سایبانی در پیش کاخ شاهی،…
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی


▪️ شالوس = از پارسی چالوس
▫️ شالِه = از پارسی شالک، شال کوچک
▪️ شاه = از پارسی شاه، sah یا خداوندگار، از واژه‌ی اوستایی xsaetar، همچنین واژه‌ی  xsaeta به آرِش(معنی) با شکوه و درخشان است، مهره‌ی شترنگ(شترنج)
▫️ شاهباز = از پارسی شَه باز، مرغ شکاری

▪️ شاهبانج = از پارسی شاه‌بانگ، گیاه دارویی برای دیو زدگی
▫️ شاه بلوط = از پارسی شاه بلوت
▪️ شاهتَرَج، شاه ترجیات = از پارسی شاه تره، شاه ترگان، سبزی دارویی برای گَری
▫️ شاهدانج = از پارسی شاهدانه
▪️ شاهَده = از پارسی شاهدانه

▫️ شاه رُخ = از پارسی یکی از مهره‌های شترنگ
▪️ شاهزنان از پارسی شهبانو، والاترین زن
▫️ شاهَسبرم، شاهسقرم، شاهَسفرن = از پارسی شاه اسپرغم، ریحان، از سبزی‌های خوشبو
▪️ شاهمَرگ = هر پرنده‌ای که پاهای بلندی دارد
▫️ شاهناز = از پارسی شهناز، آهنگی در خنیا

▪️ شاویش = از پارسی جاویش، درجه‌ی استوار در ارتش
▫️ شاهنج = از پارسی شاهنگ، ملکه‌ی مگس‌انگبین (زنبور عسل)
▪️ شاهی = از پارسی شاهی
▫️ شاهین = از پارسی شاهین، مرغ شکاری، زبانه‌ی ترازو
▪️ شای = از پارسی چای

▫️ شَباهُ = از پارسی شبات، کژدم(عقرب) زرد رنگ
▪️ شَبارق = از پارسی بیش باره و یا پیش پاره، گوشت تکه شده برای پختن، پیراهن پاره، پیش پاره
▫️ شُبارق = از پارسی بیباره، درختی تنومند با برگ‌هایی مانند توت که دارای چوب سختی است
▪️ شِبِت، شِبث = از پارسی شوید، شِوِد، سبزی خوردنی، گیاهی یک‌ساله از تیره‌ی چتریان


🔲 @AdabSar

دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وام‌واژه‌ها در زبان عربی، شهاب‌الدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی


🔲 @AdabSar

برای آنکه زندگی را دلپذیر کنند
شب‌ها و روزها را
نشانه نهاده‌اند
با نام‌ها و بهانه‌ها
امروز ما در چله‌های یادها

دریغا گوی زندگانی هستیم
که گرفته‌اند از ما


#بزرگمهر_صالحی
#چکامه_پارسی


#یلدا #چله
🥀🍷 @AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش هشتم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #صفات : فروزه‌ها، فروزگان، زاب‌ها #صفت_از_لحاظ_درجه : زینه‌های فروزه #صفت_بسیط:…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش نهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#ضمایر_مفعولی : نهانه‌های پذیرا
#ضمایر : کَشاک‌ها، نهانه‌ها، جای‌نامها
#ضمه (ضَمه): آواپیش، پیش، نشانه‌ی پیش
#ضمیر_اشاره :نهانه‌ی کشاک، کشاک نَمار
#ضمیر_اضافه (اضافی): کشاک فزایش، فزوده کَشاک

#ضمیر_شخصی : کشاکِ خودی، کشاک کسانه
#ضمیر_شخصی_فاعلی : کشاک پویندگی، نهانه‌ی کسانی پویندگی
#ضمیر_شخصی_مفعولی : کشاک پوییدگی، کشاک کسانی پوییدگی
#ضمیر_فاعلی : نهانه‌ی کار ورزی

#ضمیر_مبهم : نهانه‌ی پوشیده، کشاک پوشیده
#ضمیر_متصل_غیرفاعلی : نهانه‌ی پیوسته‌ی کارورز
#ضمیر_مشترک : نهانه‌ی همباز، کشاک هنباز
#ضمیر_مفعولی : نهانه‌ی پذیرا
#ضمیر_منفصل (مُنفَصِل): نهانه‌ی گسسته

#ضمیر : جانام، جای‌نام، فرانام، پای‌نام
#ظرف : گاهان، آوند
#عاید : بازگردان، بازدهی
#عبارات : گزاره‌ها
#عبارت : فراز، سخن، گزاره

#عدد_اصلی : شماره‌ی بُنیک، شماره‌ی بنیادین
#عدد_ترتیبی : شماره‌ی رده‌یی، شماره‌ی دَهنادی، شمارآرایی
#عدد_توزیعی : شمار بخشیک، شمارِ پخشی
#عدد_کسری : شمار فرایَوت(فرا+یوت)


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar
ادب‌سار
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی ▪️ شالوس = از پارسی چالوس ▫️ شالِه = از پارسی شالک، شال کوچک ▪️ شاه = از پارسی شاه، sah یا خداوندگار، از واژه‌ی اوستایی xsaetar، همچنین واژه‌ی  xsaeta به آرِش(معنی) با شکوه و درخشان است، مهره‌ی شترنگ(شترنج) ▫️ شاهباز…
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی


▪️شبداز = از پارسی شبدیز sab - diz، شبرنگ، اسب یکی از خسروان، از آهنگ‌های باربد، یکی از رنگ‌ها، کاخ خلیفه‌ی عباسی
▫️شبِدِع = از پارسی شب، دغا(بدخیم، نادرست)، کژدم، اَزدا(داهیه)
▪️شِبذاره = از پارسی شپ: شتاب دارنده، مرد بسیار رَشکِن(غیور)
▫️شَبذَر، شبدر = از پارسی شبدر، گیاه خوردنی گله

▪️شَبَربَص = از پارسی شورپا، چارپای کوچک
▫️شبرَذ = از پارسی شپ (شتاب، سرعت)دار، تندتر، شپاکش sapakes= جهش(فرهنگستان)، فشان و فوران (فرهنگ پهلوی)
▪️شَبَرذی = از پارسی شپ، (شتاب)، دارنده‌ی شتر تندرو
▫️شَبرَق، شبُارق = از پارسی بیشباره، پاره کردن

▪️شُبرُم = از پارسی شَبرَم، گاوکُشَک، گیاهی است شیردار که شکَمرُو است
▫️شبرق = از پارسی شب‌زده، اهریمن دیده (هراسیده)
▪️شبَق = از پارسی شَبَک، شَبه، سنگی سیاه و درخشان و کم‌بها که سبک و نرم است و با گوهر راستین می‌سنجند
▫️شَبَه = از پارسی شَبَک، (سبَحَ، سبَجَ، شَبَق)، سنگ مَرجان سیاه، سنگ فَسان(کارد تیزکُن، سمَباده)

▪️شِبه = از پارسی شبَهَ و برگرفته‌های آن همچون شباهت، شبیه، شُبهِه، اشتباه
▫️شبُکُ = از پارسی چپُکُ(چُپُق)، چوبک
▪️شَبکَرَهٔ = از پارسی شبَکُور، شب پَره
▫️شَبَم = از پارسی شبنم، سرما

▪️شبَنَم = از پارسی شترمرغ استرالیایی که گویا از شبنم پارسی که به شترمرغ نیز گویند گرفته شده است
▫️شَبّور = از پارسی شیپور. Saypur یکی از ابزارهای خنیا که برنجین و از سازهای بادی است
▪️شَبّوط = از پارسی شبوت، سخت باله، گونه‌ای ماهی در اروند رود و دجله، زهره‌ی آن در داروهای چشم به‌کار می‌رفت


🔲 @AdabSar

دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وام‌واژه‌ها در زبان عربی، شهاب‌الدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی


🔲 @AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش نهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #ضمایر_مفعولی : نهانه‌های پذیرا #ضمایر : کَشاک‌ها، نهانه‌ها، جای‌نامها #ضمه (ضَمه):…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش دهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#عدد_وصفی : شمارِ آرایی
#عدد_و_معدود : شمار و شمرده
#عدد : شمار، شماره، اشمار، مَر، ماریک
#عطف_بیان : گزاره، روشن‌ساز، روشن‌کننده
#علم_کلام : سَخته شناسی

#غایب : نبوده، نابوده
#غیر_مستقیم : درهم ریخته، ناراسته
#غیر_ملفوظ : ناخواندنی، ناخوانه، ناگوییک، همخوان
#الف_مقصوره : الف کوتاه
#الف_وقایه : الف میانجی، الف میانگی، الف میانوند

#الفاظ : سخن‌ها، گَپها، گویش‌ها
#فاعل_مرکب : کناک آمیخته، آمیخته
#فاعل : پوینده، کارساز، کارگر، کارورز، کننده، کُنا، کناک
#فاعلی : پویندگی، کارورزی، کناکی، کُنایی
#فتحه : زَبَر(از نشانه‌های واتیک)

#فعل_امر : کُنش، پویه، گهواژه، کارواژه‌ی دستوری یا فرمان
#فعل_بسیط : پویه‌ی ساده، کنش ساده
#فعل_تام : کُنش اَنجامی
#فعل_خاص : کُنش ویژه، ویژه پویه

#فعل_ربطی : کُنِش پیوندی، پویه‌ی پیوندی، کارواژه‌ی پیوندی، گَهواژه‌ی پیوندی
#فعل_لازم : کُنِش ناگُذر
#فعل_ماضی_ابعد : پویه‌ی گذشته‌ی دورادور


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar
ادب‌سار
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی ▪️شبداز = از پارسی شبدیز sab - diz، شبرنگ، اسب یکی از خسروان، از آهنگ‌های باربد، یکی از رنگ‌ها، کاخ خلیفه‌ی عباسی ▫️شبِدِع = از پارسی شب، دغا(بدخیم، نادرست)، کژدم، اَزدا(داهیه) ▪️شِبذاره = از پارسی شپ: شتاب دارنده،…
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی


▪️ شبَهَ = از پارسی شبه، سنگ سیاه و درخشان شبَک(شبَق)
▫️ شبَـَهان = از پارسی شبه (گیاه خاردار شبه)، سیاه تلَو، سیاه تَلی
▪️ شتُرُبان = از پارسی شتربان، ساربان.
▫️ شَجَم = از پارسی شجم، مَرگ، در پارسی: سرمای بسیار سخت، پتیاره(آسیب، بلا)

▪️ شَخرّب = از پارسی شَخ sax= زمین سخت، کوه، ستبر و سخت
▫️ شِخشیر = از پارسی شخشیر، چاهچور، چاقچور، گونه‌ای شلوار زنانه
▪️ شَخیت، شَختیت = از پارسی شخیت، گرد و خاک بالا آمده و درخشان
▫️ شذُانق = بنگرید به سوذنبق

▪️ شَرارَت = از پارسی شَر، بَدی، پلیدی، بدکرداری، آشوب‌انگیزی، سَرکـشی
▫️ شَراس = از پارسی سِریش seris، سِریشُم، چسپ
▪️ شَربوش = از پارسی سرپوش، sar-pus
▫️ شَرجَب = از پارسی سرکوب sar-kub، هماورد، نیرومند، اسب خوب، اتاقی بر سر دِژ

▪️شَرز، شرزه = از پارسی شرز، تند و درشت و خشمگین، پرتوان
▫️ شَرسفه = از پارسی شرز
▪️ شَرسوف = از پارسی  sarze شرزه، تندخوی
▫️ شرشَف، چرچف = از پارسی چادر شب، روتختی و یا روفرشی
▪️ شرُطِه e)sorta-) = از پارسی شرُتِه، شُرتا، بادهمراه، یارباد (بادیاری کننده)، باد سازگار


🔲 @AdabSar

دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وام‌واژه‌ها در زبان عربی، شهاب‌الدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی


🔲 @AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش دهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #عدد_وصفی : شمارِ آرایی #عدد_و_معدود : شمار و شمرده #عدد : شمار، شماره، اشمار،…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش یازدهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#فعل_ماضی_استمراری : پویه‌ی گذشته‌ی پیوسته، کرواز گذشته‌ی پیوار
#فعل_ماضی_التزامی : پویه‌ی گذشته‌ی واداری
#فعل_ماضی_بعید : پویه‌ی گذشته‌ی دور
#فعل_ماضی_متعدی : پویه‌ی گذشته‌ی گذرا

#فعل_ماضی_متمنی : پویه‌ی گذشته‌ی آرزویی
#فعل_ماضی_مطلق : پویه‌ی گذشته‌ی ساده، کَرواز گذشته‌ی تنها
#فعل_ماضی_نقلی : پویه‌ی گذشته‌ی بازگفتی
#فعل_ماضی : پویه‌ی گذشته، کرواز گذشته
#فعل_متعدی : پویه‌ی گذرا، کُنِش گُذرا

#فعل_مجهول : پویه‌ی پذیرا، کرواز ناشناس
#فعل_مرکب : کنشِ آمیخته، کرواز آمیخته
#فعل_مستقبل : پویه‌ی آینده، کروازکنونی
#فعل_مضارع_اخباری : کنونه‌ی آگاهنده، کرواز کنونه‌ی گَهدادی
#فعل_مضارع_التزامی : پویه‌ی آینده‌ی واداری، کرواز آینده‌ی شایدی

#فعل_مضارع : پویه‌ی آینده، کرواز کنونه
#فعل_معلوم : پویه‌ی کارا، کنش کارا
#فعل_معین (مُعین): یارپویه
#فعل_منفی : کرواز نایی
#فعل_ناقص : پویه‌ی گُنگ، کرواز ناپردَخته

#فعل_نهی : پویه‌ی بازداری، کرواز نایی
#فعل : پویه، کارواژه، کرواز، گَهواژه
#فعلی : کروازی، پویه‌یی ،کنشی
#فک_اضافه : گُسَست فزایش، گُسَست فزوده
#فونتیک : آوایی، آواشناسی


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar
💌 شادباش‌های #نوروز

💚 زبان پارسی را برویانیم تا سر سبزتر شود هر روز

🌳☀️
سال نو را با گرم‌ترین آرزوها برای تو آغاز می‌کنم .مادر مهربان، خواهر دُردانه، پدر، برادر، پسر ارجمند، دوست گرانمایه
نوروز پیروز. سال نو را فرخ‌باد می‌گویم.
🌳
بهار است و گل‌ها لبخند زمین هستند. نوروز خجسته باد.
🌳
آغاز لبخند زمین را به تو شادباش می‌گویم.
🌳
مادر مهربانم
خورشید درخشان است، بهاری دلاویز می‌خندد.
نورزتان پدرام.
🌳
بهار، آغاز نو شدن است
چهار ورشیم زندگی‌تان بهاری باد.
نورزتان پدرام.
🌳
خنده‌های قشنگ تو زیبایی نوروز را سد چندان می‌کند. دختر قشنگم نوروزتان همایون.
🌳
گذشته هر دَم به ما می‌گوید زندگی را روشن‌تر، رنگین‌تر و شادتر در آغوش بگیریم. سال نو سرشار شادمانی باد.
🌳
جهان را دوست داشته باشید و زندگی کنید. زمان همیشه از آن شما نیست.
نورزتان خجسته باد.
🌳
گواراترین شبنم شادی را همیشه بر لبانت آرزو دارم. نوروزتان پیروز.
🌳
نه برای امروزت، برای فردای هر روز تو… نوروز همایون باد.
🌳
یک سبد ستاره چیده‌ام
تکه‌ای از ماه را
و یک شاخه نیلوفر با آوایی از گمان.
نوروزتان پسندیده باد.
🌳
سال دگرگون می‌شود و همه
به پیشباز بهار می‌روند تا اندوه زمستان را به فراموشی بسپارند. من چشم به‌راه آمدن تواَم
برای پخش مهربانی
برای بخش کردن نان
در باران خنده‌ها…

#بزرگمهر_صالحی
#نوروز

💌 @AdabSar
من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
#سعدی

استاد سخن، فرمانروای چمنزار است،
دارنده‌ی بوستان است، خداوند گلستان است و به ما شکوه‌اش را می‌فروشد.
اگر درست بنگریم با همه‌ی تنگنایی که سرایندگی در کاربرد واژگان دلخواه درست می‌کند، سعدی چگونه توانسته است این همه گل و گیاه و پرنده و چرنده را در سروده‌هایش بگنجاند! درختانی چون: آبنوس، انار، انجیر، انگور، بادام، بان، به، بید، پسته، تاک، ترنج، توت، جوْز، چنار، رَز، زیتون، سدر، سرو، سیب، شفتالو، شمشاد، صنوبر، عرعر، فندق، كاج، گردكان، گز، نارنج، خرما و گلهایی چون: آلاله، ارغوان، بستان‌افروز، بنفشه، بیدمشک، گلنار، چنار، خرزهره، خشخاش، دوروی، زریر، زعفران، سپند، سمن، سنبل، سوری، سوسن، شقایق، سدبرگ، قُرنفُل، گل (گل سرخ)، گلنار، لادن، لاله، لبلاب (عَشَقه)، نرگس، نسترن، نسرین، نیلوفر و…

✍️ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#روز_سعدی
🌺 @AdabSar 🌼

🕊 برای سوم ماه می
روز آزادی رسانه‌ها

ما هم دوست داریم
روزهایی را که
سالنامه‌ها نوشته‌اند
سخنان آزاد
آزادی گفته‌ها
بر زبان‌ها چرخ می‌خورند
بی‌آنکه پرواز کنند
در زخمی خون‌بار یله می‌شوند
با شکوفه‌های روشن
در دادگاه گام می‌زنند

با تبرها و
گلوله‌ها


🕊 #بزرگمهر_صالحی
🕊 #چکامه_پارسی
@AdabSar 🕊
ادب‌سار
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی ▪️ شبَهَ = از پارسی شبه، سنگ سیاه و درخشان شبَک(شبَق) ▫️ شبَـَهان = از پارسی شبه (گیاه خاردار شبه)، سیاه تلَو، سیاه تَلی ▪️ شتُرُبان = از پارسی شتربان، ساربان. ▫️ شَجَم = از پارسی شجم، مَرگ، در پارسی: سرمای بسیار سخت،…
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی


▪️ شُرغ = از پارسی جُغر، قورباغه‌ی کوچک
▫️ شرَمح = بنگرید به جَرَنفس
▪️ شرَمَند = از پارسی شَره (خیزاب دریا) + مند(بخشنده)
▫️ شَرَن = از پارسی شرن، شرینونتَن، ترکیدن و شکافتن سنگ
▪️ شِرنا، شَرَنبث، شَرواص = بنگرید به جرَنفس
▫️ شَروال = از پارسی شلوار
▪️ شَرُور، شَریر = از پارسی شَر، تَبَه‌کار، بَدکار
▫️ شِریس = از پارسی شَریسُم، سَریش، تُندخویی
▪️ شَری = از پارسی sarang شرنگ، تلخک (حنظل)
▫️ شَزبه = از پارسی شیز siz شیزاب (چوب آبنوس)، کمان
▪️ شُستجِه = از پارسی شُست‌چه، دستمال
▫️ شَشَم = از پارسی شَسَم، چشم خُرَوس
▪️ شَشم = از پارسی شَشَم، شاماخ، شالی(غله) ریز و مانند اَرزن
▫️ شِشم = از پارسی چشم، گرد دانه‌های سیاه برای درمان چشم‌درد
▪️ شَشَن = از پارسی شَشَن، زرسنَجی، شِش‌سَری
▫️ شِشنَه = از پارسی چاشنی، نمونه‌ای از هر چیز
▪️ شَشَنِه = از پارسی شَشنه، رسید زرگران که در آن بها و سنگ (وَزن) و اَیار را می‌نویسند
▫️ شُص = از پارسی شَست sast، در اوستا xsvasti در پازند sast و در پهلوی شست، تور و قلاب ماهیگیری
▪️ شَط = از پارسی شِتاک خوشه و برگ درخت، نهالی که از پا و ریشه‌ی درخت روید
▫️ شَطرَنج = از پارسی satrang، شترنگ، سَترِنگ، همان نام‌های شاه، فرزان (فرزین)، فیل سوار، رخ، بیادکان(پیادگان) وکَش را به کار می‌برند

🔲 @AdabSar

دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وام‌واژه‌ها در زبان عربی، شهاب‌الدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی


🔲 @AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش یازدهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #فعل_ماضی_استمراری : پویه‌ی گذشته‌ی پیوسته، کرواز گذشته‌ی پیوار #فعل_ماضی_التزامی…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش دوازدهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#فونتیک : آوایی، آواشناسی
#قیاسی : روشمند، باآیین، دستوری، سنجشی
#قید : بند، بندواژه، بستانه(پیشنهاد نگارنده)، مایه‌افزا
#قید_استثنا : بندِ جداکرد
#قید_استفهام : پرسش‌بند، بندِ پرسشی

#قید_الزامی : بند واداری، بند بایستگی
#قید_تاکید و ایجاب : بایستگی، سَختاری، بند استواری
#قید_ترتیب : بندآرایی، بند دهناد، بند سامانی
#قید_تشبیه : بندِ مانِست، همانندگی
#قید_تمنی : بند آرزویی ،بند خواست

#قید_زمان : بند گاه، بند زمان
#قید_تردید (شک و ظن) : بند شایدی، بند گمانی
#قید_علت : بند چرایی، بند شوندی
#قید_مختص : بند ویژه
#قید_مساوات : بند برابری

#قید_مشترک : بند همباز، هنبازبند
#قید_مقدار : بند چندی
#قید_مکان : بند جا، بند گِواک
#قید_نفی_و_انکار : بند ناپذیری، بند نایی
#قید_نفی : نایش بند، بند نایش


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar