ادبسار
🍁 جشن گاهنباری «ایاسرم» و گاه آفرینش گیاهان 🍃🍂 پایان مهر همزمان است با یکی دیگر از جشنهای ششگانهی گاهنباری که همچون گاهانبارهای دیگر در پنج روز برگزار میشد و روز پنجم آن همراه با جشنی بزرگ بود. 🍃🍂 گاهشمار (تقویم) گاهنباری کهنترین سامانهی گاهشماری…
🍁 جشن گاهانباری، پل رسیدن به بهشت در باور ایرانیان
🍃🍂 گاهنبارها کهنترین جشنهای ایرانی بودند. بر پایهی افسانهها آسمان، آب، زمین، گیاه، جانوران و آدم در این شش گام آفریده شدند. واژهی گاهنبار برآمده از گاثا یا گاسا به مانک (معنی) گاه بوده و با گاتها همریشه است. در پارسی پهلوی به آن گاسانبار میگفتند.
شش گاهنبار سال آیینهای یکسانی داشتند و ایرانیان باستان در پایبندی به این آیینها سختگیر بودند. اگر کسی از آن سر میپیچید، رانده (طرد) میشد و نمیتوانست برای رسیدن به بهشت از پل چینوَت بگذرد. واژهی چینوَت در پارسی باستان به سَرتاک در پارسی پهلوی و صراط در عربی دگرگون شد. گاهانبارها ویژهی بخش کردن سال و برنامهریزی برای کشاورزی بودند.
🍃🍂 پیدایش گاهنبار و جشنهای گاهنباری را از روزگار پیشدادیان و جمشید پیشدادی میدانند. گاهنبارها با پیشهی ایرانیان که کشاورزی و دامداری بود گره خورده بودند. گاهنبار در آغاز جشن کشاورزی بود. هریک از گاهنبارها برابر با زمانی است که دگرگونیهای بنیادین برای کشاورزان رخ میداد و این دگرگونیها با خود جشن و شادی میآورد.
🍃🍂 گاهنبار یا گاهانبارها جشن ستایش آفرینش بودند. ولی نباید فراموش کرد که بیشتر جشنهای باستانی ریشهی زیستی داشتند. جشنهای گاهنباری نیز سال را برای کشاورزان بخشبندی میکردند. پژوهشگران کنونی میگویند در زمان باستان که هنوز گاهشمار (تقویم) هفته و ماه نبود ایرانیان برای بخشبندی سال یک سال را به چهار وَرشیم (فصل) بخش میکردند و هر ورشیم را با برگزاری جشنی در میانهی آن به دو بخش میکردند و این بخشبندی راهکاری ساده ولی باریکبینانه برای شمارش روزها و آگاه شدن از آغاز و پایان سال بود. یکی دیگر از انگیزههای برگزاری جشنهای نیمهی بهار، تابستان، پاییز و زمستان این بود که کشاورزان و دامداران بتوانند برای کشتوکار خود برنامهریزی کنند. در گذشتههای دور به این جشنها گاهنباری میگفتند. چنانچه این دیدگاه درست باشد، ما باید هشت گاهنبار در گاهشمار باستانی داشته باشیم ولی اکنون تنها نام شش گاهنبار را میدانیم.
🍃🍂 آیین جشنهای گاهنباری گرد هم آمدن و ستایش برای دَهِشهای زمین بود. خوان (سفره) مهمانی گاهنباری باید همهجا گسترده میشد، مردم جویای روز و روزگار همدیگر میشدند و با داد و بخشندگی رفتار میکردند. در بندهش آمده است: «اگر کسی در سال یکبار به گاهانبار برود بر کارهای نیکی که کردهاست افزوده خواهد شد.»
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #گاهنبار_ایاسرم #جشن_گاهنباری #مهرگان
📚 برگرفته از:
۱- مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان #اردشیر_آذرگشسب
۲- دیدی نو از دینی کهن #فرهنگ_مهر
۳- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
🍃🍂 @AdabSar
🍃🍂 گاهنبارها کهنترین جشنهای ایرانی بودند. بر پایهی افسانهها آسمان، آب، زمین، گیاه، جانوران و آدم در این شش گام آفریده شدند. واژهی گاهنبار برآمده از گاثا یا گاسا به مانک (معنی) گاه بوده و با گاتها همریشه است. در پارسی پهلوی به آن گاسانبار میگفتند.
شش گاهنبار سال آیینهای یکسانی داشتند و ایرانیان باستان در پایبندی به این آیینها سختگیر بودند. اگر کسی از آن سر میپیچید، رانده (طرد) میشد و نمیتوانست برای رسیدن به بهشت از پل چینوَت بگذرد. واژهی چینوَت در پارسی باستان به سَرتاک در پارسی پهلوی و صراط در عربی دگرگون شد. گاهانبارها ویژهی بخش کردن سال و برنامهریزی برای کشاورزی بودند.
🍃🍂 پیدایش گاهنبار و جشنهای گاهنباری را از روزگار پیشدادیان و جمشید پیشدادی میدانند. گاهنبارها با پیشهی ایرانیان که کشاورزی و دامداری بود گره خورده بودند. گاهنبار در آغاز جشن کشاورزی بود. هریک از گاهنبارها برابر با زمانی است که دگرگونیهای بنیادین برای کشاورزان رخ میداد و این دگرگونیها با خود جشن و شادی میآورد.
🍃🍂 گاهنبار یا گاهانبارها جشن ستایش آفرینش بودند. ولی نباید فراموش کرد که بیشتر جشنهای باستانی ریشهی زیستی داشتند. جشنهای گاهنباری نیز سال را برای کشاورزان بخشبندی میکردند. پژوهشگران کنونی میگویند در زمان باستان که هنوز گاهشمار (تقویم) هفته و ماه نبود ایرانیان برای بخشبندی سال یک سال را به چهار وَرشیم (فصل) بخش میکردند و هر ورشیم را با برگزاری جشنی در میانهی آن به دو بخش میکردند و این بخشبندی راهکاری ساده ولی باریکبینانه برای شمارش روزها و آگاه شدن از آغاز و پایان سال بود. یکی دیگر از انگیزههای برگزاری جشنهای نیمهی بهار، تابستان، پاییز و زمستان این بود که کشاورزان و دامداران بتوانند برای کشتوکار خود برنامهریزی کنند. در گذشتههای دور به این جشنها گاهنباری میگفتند. چنانچه این دیدگاه درست باشد، ما باید هشت گاهنبار در گاهشمار باستانی داشته باشیم ولی اکنون تنها نام شش گاهنبار را میدانیم.
🍃🍂 آیین جشنهای گاهنباری گرد هم آمدن و ستایش برای دَهِشهای زمین بود. خوان (سفره) مهمانی گاهنباری باید همهجا گسترده میشد، مردم جویای روز و روزگار همدیگر میشدند و با داد و بخشندگی رفتار میکردند. در بندهش آمده است: «اگر کسی در سال یکبار به گاهانبار برود بر کارهای نیکی که کردهاست افزوده خواهد شد.»
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #گاهنبار_ایاسرم #جشن_گاهنباری #مهرگان
📚 برگرفته از:
۱- مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان #اردشیر_آذرگشسب
۲- دیدی نو از دینی کهن #فرهنگ_مهر
۳- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
🍃🍂 @AdabSar
ادبسار
🍁 جشن گاهانباری، پل رسیدن به بهشت در باور ایرانیان 🍃🍂 گاهنبارها کهنترین جشنهای ایرانی بودند. بر پایهی افسانهها آسمان، آب، زمین، گیاه، جانوران و آدم در این شش گام آفریده شدند. واژهی گاهنبار برآمده از گاثا یا گاسا به مانک (معنی) گاه بوده و با گاتها همریشه…
🍃🍂 گاهشمار (تقویم) گاهنباری کهنترین سامانهی گاهشماری ایران بود که گمان شده است خود بهجامانده از گاهشماری سادهای باشد که بتوانند یک سال را بخشبندی کنند تا هم زمان فرارسیدن سرما و گرما را بدانند و برای کشاورزی برنامهریزی کنند.
🍃🍂 جشنهای گاهانبار یا گاسانبار ششگانه بودند و با آمیختن با استورههای زرتشتی آفرینش هر یک نماد آفرینش یکی از هستارها و باشندگان جهان شدند. گفتهاند که «گاس» در پارسی باستان به مانک وَرشیم (فصل) بود که به «گاه» دگرگون شد.
🍃🍂 جشنهای گاهنباری پنجروزه بودند و جشن بزرگ آن در روز پنجم برگزار میشد. پنجمین روز گاهانبار ایاسرم ۲۱۰ روز پس از نوروز برابر با روزهای پایانی مهر برپا میشد.
🍃🍂 گاهنبار ایاسَرِم/ایاثرم چهارمین گاهنبار سال بود و بجز انگیزههایی که گفته شد، جشنی برای آغاز سرما بود. در این زمان چوپانان گاو و گوسفندان را از چراگاه تابستانی به آغلهای زمستانی میبردند.
🍃🍂 دربارهی پیوند افسانهای جشنهای گاهنباری با جمشید پیشدادی در اینجا بخوانید:
t.me/AdabSar/18636
✍ #پریسا_امام_وردیلو
📸 #هربرت_کریم_مسیحی
#جشن_های_ایرانی #گاهنبار_ایاسرم #جشن_گاهنباری #مهرگان
🍃🍂 @AdabSar
🍃🍂 گاهشمار (تقویم) گاهنباری کهنترین سامانهی گاهشماری ایران بود که گمان شده است خود بهجامانده از گاهشماری سادهای باشد که بتوانند یک سال را بخشبندی کنند تا هم زمان فرارسیدن سرما و گرما را بدانند و برای کشاورزی برنامهریزی کنند.
🍃🍂 جشنهای گاهانبار یا گاسانبار ششگانه بودند و با آمیختن با استورههای زرتشتی آفرینش هر یک نماد آفرینش یکی از هستارها و باشندگان جهان شدند. گفتهاند که «گاس» در پارسی باستان به مانک وَرشیم (فصل) بود که به «گاه» دگرگون شد.
🍃🍂 جشنهای گاهنباری پنجروزه بودند و جشن بزرگ آن در روز پنجم برگزار میشد. پنجمین روز گاهانبار ایاسرم ۲۱۰ روز پس از نوروز برابر با روزهای پایانی مهر برپا میشد.
🍃🍂 گاهنبار ایاسَرِم/ایاثرم چهارمین گاهنبار سال بود و بجز انگیزههایی که گفته شد، جشنی برای آغاز سرما بود. در این زمان چوپانان گاو و گوسفندان را از چراگاه تابستانی به آغلهای زمستانی میبردند.
🍃🍂 دربارهی پیوند افسانهای جشنهای گاهنباری با جمشید پیشدادی در اینجا بخوانید:
t.me/AdabSar/18636
✍ #پریسا_امام_وردیلو
📸 #هربرت_کریم_مسیحی
#جشن_های_ایرانی #گاهنبار_ایاسرم #جشن_گاهنباری #مهرگان
🍃🍂 @AdabSar
🪷 آبانگان، جشن پاسداری از آبهای پاک زمین
🪷 «جشن آبانگان» جشن ارج نهادن و پاسداری از آب، آناهیتا (ایزدبانوی آبها) و آبهای پاک زمین بود. ایرانیان هزاران سال پیش از این ارزش آب را دریافته بودند و جشنهای آب مانند آبانگان، خوردادگان، تیرگان، آبریزگان، آبسالان و… به بهانهی پاسداشت آب برگزار میشدند. تا جایی که گفته میشود تیرداد اشکانی برای جنگ با رومیان بهجای راه آبی، راه دشوار زمینی را برگزید تا آب را نیالاید.
🪷 بهانهی برگزاری جشن آبانگان همزمانی روز آبان با ماه آبان بود. آبان نام روز دهم هر ماه خورشیدی در گاهشمار کهن ایرانی بود.
🪷 در استورههای ایرانی، آب دومین پیشکش خداوند به زمین است و «آناهیتا» نگهبان آن. از اینرو آب و آناهیتا نمادهای پاکی تن و روان بودند و #جشن_آبانگان جشن بزرگداشت پالایش تن و روان از زشتی و پلشتی بود. برپایهی نوشتههای نسک پهلوی بندهش، گل نیلوفر آبی یا سوسن خورآیی (شرقی) نشان ماه آبان، جشن آبانگان و آناهیتا ایزدبانوی آبها است.
🪷 یکی از پایههای پیدایش #آبانگان این است که در پی جنگهای دراز ایران و توران، افراسیاب تورانی دستور داد تا کاریز(قنات)ها و نهرهای ایران را ویران کنند. پسر تهماسب که «زَو» نام داشت بر افراسیاب پیروز شد و او را از ایران راند. سپس دستور داد تا کاریزها و نهرهای ویران شده در جنگ لایروبی شوند. بار دیگر آب در نهرها روان شد و مردم بالندگی آبها را جشن گرفتند.
همچنین گفته میشود پس از هفت یا هشت سال خشکسالی در ماه آبان باران بارید و خرمی و سرسبزی بازآمد. بیماری و نداری مردم به پایان رسید و از آن زمان جشن آبانگان با شادی بیشتری برپا شد.
🪷 ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نوشته است: «...آبان روز دهم آبان ماه است و آن را عید میدانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان میگویند. در این روز زو پسر تهماسپ از سلسلهی پیشدادیان به شاهی رسید و مردم را به کندن کاریزها و نهرها و بازسازی آنها فرمان داد. در این روز به کشورهای هفتگانه خبر رسید که فریدون، بیوراسب [آژیدهاک یا همان ضحاک] را اسیر کرده، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را دارا شوند...»
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
🪷 فرتور (عکس): گل نیلوفر آبی یا خورایی (شرقی)
bit.ly/2C3XjqQ
🪷 برگرفته از:
- هفتهنامه امرداد
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- راهنمای زمان جشنها و گردهمایی ملی ایران باستان «رضا مرادی غیاثآبادی»
- جشن آبانگان، روز ملی پاسداشت آب «شاهین سپنتا»
🪷 @AdabSar
🪷 «جشن آبانگان» جشن ارج نهادن و پاسداری از آب، آناهیتا (ایزدبانوی آبها) و آبهای پاک زمین بود. ایرانیان هزاران سال پیش از این ارزش آب را دریافته بودند و جشنهای آب مانند آبانگان، خوردادگان، تیرگان، آبریزگان، آبسالان و… به بهانهی پاسداشت آب برگزار میشدند. تا جایی که گفته میشود تیرداد اشکانی برای جنگ با رومیان بهجای راه آبی، راه دشوار زمینی را برگزید تا آب را نیالاید.
🪷 بهانهی برگزاری جشن آبانگان همزمانی روز آبان با ماه آبان بود. آبان نام روز دهم هر ماه خورشیدی در گاهشمار کهن ایرانی بود.
🪷 در استورههای ایرانی، آب دومین پیشکش خداوند به زمین است و «آناهیتا» نگهبان آن. از اینرو آب و آناهیتا نمادهای پاکی تن و روان بودند و #جشن_آبانگان جشن بزرگداشت پالایش تن و روان از زشتی و پلشتی بود. برپایهی نوشتههای نسک پهلوی بندهش، گل نیلوفر آبی یا سوسن خورآیی (شرقی) نشان ماه آبان، جشن آبانگان و آناهیتا ایزدبانوی آبها است.
🪷 یکی از پایههای پیدایش #آبانگان این است که در پی جنگهای دراز ایران و توران، افراسیاب تورانی دستور داد تا کاریز(قنات)ها و نهرهای ایران را ویران کنند. پسر تهماسب که «زَو» نام داشت بر افراسیاب پیروز شد و او را از ایران راند. سپس دستور داد تا کاریزها و نهرهای ویران شده در جنگ لایروبی شوند. بار دیگر آب در نهرها روان شد و مردم بالندگی آبها را جشن گرفتند.
همچنین گفته میشود پس از هفت یا هشت سال خشکسالی در ماه آبان باران بارید و خرمی و سرسبزی بازآمد. بیماری و نداری مردم به پایان رسید و از آن زمان جشن آبانگان با شادی بیشتری برپا شد.
🪷 ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نوشته است: «...آبان روز دهم آبان ماه است و آن را عید میدانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان میگویند. در این روز زو پسر تهماسپ از سلسلهی پیشدادیان به شاهی رسید و مردم را به کندن کاریزها و نهرها و بازسازی آنها فرمان داد. در این روز به کشورهای هفتگانه خبر رسید که فریدون، بیوراسب [آژیدهاک یا همان ضحاک] را اسیر کرده، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را دارا شوند...»
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
🪷 فرتور (عکس): گل نیلوفر آبی یا خورایی (شرقی)
bit.ly/2C3XjqQ
🪷 برگرفته از:
- هفتهنامه امرداد
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- راهنمای زمان جشنها و گردهمایی ملی ایران باستان «رضا مرادی غیاثآبادی»
- جشن آبانگان، روز ملی پاسداشت آب «شاهین سپنتا»
🪷 @AdabSar
🪷 آبانگان جشن ستایش آناهیتا، ایزد بانوی آبهای پاک
🪷 اینک آبها را میستاییم، آبهای فروچکیده و گردآمده و روان شده و خوب کـُنش اهورایی را!
برگرفته از «یسنا»
🪷 #جشن_آبانگان یا آپانگان برای ستایش آناهیتا ایزدبانوی آبهای روان، ستایش ستارهی ناهید یا زهره و ستایش آمودریا یارود جیهون و همهی آبهای روی زمین در آبانروز از آبانماه برگزار میشد. آبانگان جشن بارانخواهی و پاسداشت آبهای روان و ایستای روی زمین همچون سرچشمهها، رودها، دریاها، دریاچهها، کاریزها، آبشارها و جویها بود.
🪷 در «آبانیشت» آناهیتا ایزدبانو و نگهبان آبها خوانده ستایش شده است. در آبانیشت، آناهیتا زنی جوان، خوشاندام، بلندبالا، زیباچهره و درخشان با بازوان سپید، کمربند تنگ بر میان بسته به گوهر آراسته با گردنبند زرین، گوشواری چهارگوش در گوش، تاگ(تاج)ی با سد (صد) ستارهی هشتگوش بر سر، کفشهایی درخشان در پا با بالاپوشی زرین و پرچینی از پوست سگ آبی است. او گردونهای با چهار اسب سپید دارد. این اسبها ابر، باران، برف و تگرگ هستند. خانهاش در بالاترین جایگاه آسمان است و بر کرانهی هر دریاچهای خانهای آراسته با سد پنجرهی درخشان و هزار ستون خوشتراش دارد. او از فراز ابرهای آسمان به فرمان اهورامزدا باران و برف و تگرگ را فرو میباراند.
🪷 از آناهیتا با ویژگیهای چنگنواز، پاک و توانا نیز یاد شده است و این نام به مانک (معنی) پاک و بیآلایش است. در آبانیشت آمده است: «اوست برومندی که در همهجا بلندآوازه است. من اهورهمزدا او را به نیروی خویش هستی بخشیدم تا خانه و روستا و شهر و کشور را بپرورم و پشتیبان و پناهبخش و نگاهبان باشم.»
آناهیتَ، اناهید یا آناهیتا در باور ایرانیان باستان مادر ایزد میترَ یا مهر، دلدادگی، دوستی و خوش پیمانی بوده است و میثرَه(میترَ/میترا) نیز نماد خورشید، روشنایی و نیرومندی بود. ستایش آنان درایران به پیش از پیدایش کیش زرتشتی بازمیگردد.
🪷 در گذشتههای دور پادشاهان و مردم برای آناهیتا کُرپان (قربانی) میکردند. هوشنگ، جمشید، فریدون، گرشاسپ و آژیدهاک برخی از این پادشاهان بودند.
نیایشگاههای آناهیتا در کنار رودها و آبها ساخته میشد. گفته میشود نیایشگاههایی که امروز با نامهای دخترانه همچون بیبی شناخته میشوند، بازمانده نیایشگاههای آناهیتا هستند. برخی از پژوهشگران پَتیست(نذری)هایی چون بیبی سهشنبه را بازماندهی آیینهای بزرگداشت آناهیتا میدانند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #آبانگان
🪷 فرتور (عکس): نگارهای نمادین از آناهیتا
goo.gl/Fc44PQ
🪷 دربارهی نام #آناهیتا بخوانید:
t.me/AdabSar/4912
🪷 برگرفته از:
- هفتهنامه امرداد
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی «رحیم عفیفی»
- راهنمای زمان جشنها و گردهمایی ملی ایران باستان «رضا مرادی غیاثآبادی»
- جشنها و آیینهای ایرانی «منصوره میرفتاح»
🪷 @AdabSar
🪷 اینک آبها را میستاییم، آبهای فروچکیده و گردآمده و روان شده و خوب کـُنش اهورایی را!
برگرفته از «یسنا»
🪷 #جشن_آبانگان یا آپانگان برای ستایش آناهیتا ایزدبانوی آبهای روان، ستایش ستارهی ناهید یا زهره و ستایش آمودریا یارود جیهون و همهی آبهای روی زمین در آبانروز از آبانماه برگزار میشد. آبانگان جشن بارانخواهی و پاسداشت آبهای روان و ایستای روی زمین همچون سرچشمهها، رودها، دریاها، دریاچهها، کاریزها، آبشارها و جویها بود.
🪷 در «آبانیشت» آناهیتا ایزدبانو و نگهبان آبها خوانده ستایش شده است. در آبانیشت، آناهیتا زنی جوان، خوشاندام، بلندبالا، زیباچهره و درخشان با بازوان سپید، کمربند تنگ بر میان بسته به گوهر آراسته با گردنبند زرین، گوشواری چهارگوش در گوش، تاگ(تاج)ی با سد (صد) ستارهی هشتگوش بر سر، کفشهایی درخشان در پا با بالاپوشی زرین و پرچینی از پوست سگ آبی است. او گردونهای با چهار اسب سپید دارد. این اسبها ابر، باران، برف و تگرگ هستند. خانهاش در بالاترین جایگاه آسمان است و بر کرانهی هر دریاچهای خانهای آراسته با سد پنجرهی درخشان و هزار ستون خوشتراش دارد. او از فراز ابرهای آسمان به فرمان اهورامزدا باران و برف و تگرگ را فرو میباراند.
🪷 از آناهیتا با ویژگیهای چنگنواز، پاک و توانا نیز یاد شده است و این نام به مانک (معنی) پاک و بیآلایش است. در آبانیشت آمده است: «اوست برومندی که در همهجا بلندآوازه است. من اهورهمزدا او را به نیروی خویش هستی بخشیدم تا خانه و روستا و شهر و کشور را بپرورم و پشتیبان و پناهبخش و نگاهبان باشم.»
آناهیتَ، اناهید یا آناهیتا در باور ایرانیان باستان مادر ایزد میترَ یا مهر، دلدادگی، دوستی و خوش پیمانی بوده است و میثرَه(میترَ/میترا) نیز نماد خورشید، روشنایی و نیرومندی بود. ستایش آنان درایران به پیش از پیدایش کیش زرتشتی بازمیگردد.
🪷 در گذشتههای دور پادشاهان و مردم برای آناهیتا کُرپان (قربانی) میکردند. هوشنگ، جمشید، فریدون، گرشاسپ و آژیدهاک برخی از این پادشاهان بودند.
نیایشگاههای آناهیتا در کنار رودها و آبها ساخته میشد. گفته میشود نیایشگاههایی که امروز با نامهای دخترانه همچون بیبی شناخته میشوند، بازمانده نیایشگاههای آناهیتا هستند. برخی از پژوهشگران پَتیست(نذری)هایی چون بیبی سهشنبه را بازماندهی آیینهای بزرگداشت آناهیتا میدانند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #آبانگان
🪷 فرتور (عکس): نگارهای نمادین از آناهیتا
goo.gl/Fc44PQ
🪷 دربارهی نام #آناهیتا بخوانید:
t.me/AdabSar/4912
🪷 برگرفته از:
- هفتهنامه امرداد
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی «رحیم عفیفی»
- راهنمای زمان جشنها و گردهمایی ملی ایران باستان «رضا مرادی غیاثآبادی»
- جشنها و آیینهای ایرانی «منصوره میرفتاح»
🪷 @AdabSar
🪷 آبانگان جشن ستایش گوهری به نام «آب»
🪷 واژهی «آبان» نماد آبهای پاک و به چم (معنی) آبهای پاک و هنگام آب و باران و برگرفته از آپَه یا اَپَه در پارسی باستان و آپ در پارسی پهلوی است. این آخشیج (عنصر) همراه آخشیجهای آتش، خاک و هوا پایههای چهارگانهی زندگی بوده و مردم آنها را میستودند. آلوده کردنشان هم گناه بزرگی بود. هریک از چهار آخشیج ایزدبانو یا ایزدی داشتند که با پیدایش کیش زرتشتی امشاسپند نامیده شدند.
🪷 هرودت نوشته است که ایرانیان درهیچ رودی پیشاب (ادرار) نمیکنند، آب دهان و بینی نمیاندازند و دستهایشان را در آن نمیشویند. آنها شستن دست و تن را در آب روان نمیپذیرند و آن را آلوده نمیکنند. زیرا به رودخانه و آب ارج مینهند. استرابون نیز نوشته ایرانیان تن خود را در چارچوبی به نام آبزن میشویند تا آب بیهوده از دست نرود. آنها در آب روان مردار و هرچه ناپاک است، نمیاندازند!
🪷 ایرانیان در جشن آبانگان جامهی سپید میپوشیدند و در کنار رودها و دریاها نیایش میکردند و سپس به پایکوبی میپرداختند. پس از پیدایش کیش زرتشتی، خواندن سرودهی «آبانیشت» یا «آپزور/آبزور» به آیینهای این جشن افزوده شد. ساخت و نوسازی کاریز (قنات)، آبانبار، جوی، سرچشمه، چاه، آببند و پل از آیینهای دیگر نگهداشت و بهرهبرداری بهینه از آب بود. یک نمونه از این کوشش ساخت پالایشگر آب زیگورات چغازنبیل است.
🪷 گفته میشود اگر در روز #جشن_آبانگان باران میبارید مردان آبتنی میکردند و اگر نمیبارید زنان تن به آب میسپردند.
مردم ایران به بهانههای گوناگون بر پاسداشت زیستبوم گواهی میدادند، ارزش و جایگاه آب این پیشکش بیمانند هستی را میدانستند، سرسبزی، زندگی، پارههای پرهام (عناصر طبیعت) و پیشکشهای گیتی را میستودند و برای بالندگی خاک ایران میکوشیدند و نامهای فراوانی که برگرفته از سرسبزی و آبادنی زمین بود، برای فرزندان خود برمیگزیدند. چنانچه یکی از ویژگیهای سهگانهی رنگ، بو و مزهی آب دگرگون میشد، از آن برای آشامیدن و شستوشو بهره نمیبردند.
🪷 «جشن انار» یا «انارچینی» که در روزهای آبان در بخش تارم و روستاهای انبوده و رودبار الموت کاسپین (قزوین) برگزار میشود، ریشه در جشن آبانگان دارد. جشن انار همراه با شادی، پایکوبی و نواختن ساز و سرنا است. در گذشته چیدن انار پیش از آغاز جشن ناپسند شمرده میشد. انار نشانهی آناهیتا ایزدبانوی آب و باروری است. در نشانههای باستانی بر نیز نشانهای باران خواهی است.
🪷 اکنون پیشنهاد چند تن از کنشگران زیستبوم این است که روز جشن #آبانگان روز میهنی پاسداشت آب نامگذاری شود تا در کشور ما که همواره با کمبود آب روبرو است به بهرهبرداری درست و ارجمندانه از آب که ریشه در گذشتهی دور ما دارد نگاه ویژهای شود. شاید که بتوان دوباره بخشهایی از فرهنگ والای ایرانی را بازسازی کرد.
آبان روز است و ماه آبان
خرّم گردان به آب رَز، جان
مسعود سعد سلمان
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
🪷 دربارهی نیلوفر و جشن آن که در پیوند با ایزدبانو (الهه) آبها است، در اینجا بخوانید:
t.me/AdabSar/20877
🪷 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی «رحیم عفیفی»
- جشنها و آیینهای ایرانی «منصوره میرفتاح»
- جشن آبانگان روز ملی پاسداشت آب «شاهین سپنتا»
🪷 @AdabSar
🪷 واژهی «آبان» نماد آبهای پاک و به چم (معنی) آبهای پاک و هنگام آب و باران و برگرفته از آپَه یا اَپَه در پارسی باستان و آپ در پارسی پهلوی است. این آخشیج (عنصر) همراه آخشیجهای آتش، خاک و هوا پایههای چهارگانهی زندگی بوده و مردم آنها را میستودند. آلوده کردنشان هم گناه بزرگی بود. هریک از چهار آخشیج ایزدبانو یا ایزدی داشتند که با پیدایش کیش زرتشتی امشاسپند نامیده شدند.
🪷 هرودت نوشته است که ایرانیان درهیچ رودی پیشاب (ادرار) نمیکنند، آب دهان و بینی نمیاندازند و دستهایشان را در آن نمیشویند. آنها شستن دست و تن را در آب روان نمیپذیرند و آن را آلوده نمیکنند. زیرا به رودخانه و آب ارج مینهند. استرابون نیز نوشته ایرانیان تن خود را در چارچوبی به نام آبزن میشویند تا آب بیهوده از دست نرود. آنها در آب روان مردار و هرچه ناپاک است، نمیاندازند!
🪷 ایرانیان در جشن آبانگان جامهی سپید میپوشیدند و در کنار رودها و دریاها نیایش میکردند و سپس به پایکوبی میپرداختند. پس از پیدایش کیش زرتشتی، خواندن سرودهی «آبانیشت» یا «آپزور/آبزور» به آیینهای این جشن افزوده شد. ساخت و نوسازی کاریز (قنات)، آبانبار، جوی، سرچشمه، چاه، آببند و پل از آیینهای دیگر نگهداشت و بهرهبرداری بهینه از آب بود. یک نمونه از این کوشش ساخت پالایشگر آب زیگورات چغازنبیل است.
🪷 گفته میشود اگر در روز #جشن_آبانگان باران میبارید مردان آبتنی میکردند و اگر نمیبارید زنان تن به آب میسپردند.
مردم ایران به بهانههای گوناگون بر پاسداشت زیستبوم گواهی میدادند، ارزش و جایگاه آب این پیشکش بیمانند هستی را میدانستند، سرسبزی، زندگی، پارههای پرهام (عناصر طبیعت) و پیشکشهای گیتی را میستودند و برای بالندگی خاک ایران میکوشیدند و نامهای فراوانی که برگرفته از سرسبزی و آبادنی زمین بود، برای فرزندان خود برمیگزیدند. چنانچه یکی از ویژگیهای سهگانهی رنگ، بو و مزهی آب دگرگون میشد، از آن برای آشامیدن و شستوشو بهره نمیبردند.
🪷 «جشن انار» یا «انارچینی» که در روزهای آبان در بخش تارم و روستاهای انبوده و رودبار الموت کاسپین (قزوین) برگزار میشود، ریشه در جشن آبانگان دارد. جشن انار همراه با شادی، پایکوبی و نواختن ساز و سرنا است. در گذشته چیدن انار پیش از آغاز جشن ناپسند شمرده میشد. انار نشانهی آناهیتا ایزدبانوی آب و باروری است. در نشانههای باستانی بر نیز نشانهای باران خواهی است.
🪷 اکنون پیشنهاد چند تن از کنشگران زیستبوم این است که روز جشن #آبانگان روز میهنی پاسداشت آب نامگذاری شود تا در کشور ما که همواره با کمبود آب روبرو است به بهرهبرداری درست و ارجمندانه از آب که ریشه در گذشتهی دور ما دارد نگاه ویژهای شود. شاید که بتوان دوباره بخشهایی از فرهنگ والای ایرانی را بازسازی کرد.
آبان روز است و ماه آبان
خرّم گردان به آب رَز، جان
مسعود سعد سلمان
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
🪷 دربارهی نیلوفر و جشن آن که در پیوند با ایزدبانو (الهه) آبها است، در اینجا بخوانید:
t.me/AdabSar/20877
🪷 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی «رحیم عفیفی»
- جشنها و آیینهای ایرانی «منصوره میرفتاح»
- جشن آبانگان روز ملی پاسداشت آب «شاهین سپنتا»
🪷 @AdabSar
🍃🍂 جشن پاییزانه، جشن پیشواز سرمای زمستان
🍃🍂
🍂🍃
🍃🍂 در گذشتههای دور ایرانیان برای بخشبندی سال یک سال را به چهار وَرشیم/فرشیم (فصل) بخش میکردند و هر فَرشیم را با برگزاری جشنی در میانهی آن به دو بخش میکردند و این بخشبندی راهکاری ساده و باریکبینانه برای شمارش روزها و آگاه شدن از آغاز و پایان سال بود.
🍃🍂 «جشن پاییزانه» یا «جشن میانهی پاییز» یکی از آنها است و گفته میشود دیرینگی آن به زمان جمشید، پادشاه پیشدادی میرسد و در زمان هخامنشیان جشنی شناخته شده بود. در میانهی پاییز دامها (گاو و گوسپند) از چراگاههای تابستانی به خانه بازمیگشتند.
امروز نیز در سلطانیهی زنجان دامداران و کشاورزان در آغاز سال با چوپانان پیمان میبندند و چوپانان در برابر دستمزد یا گندم، دامها را به چرا میبرند و هنگام نخستین برف که همزمان با نیمههای پاییز است دام را بازمیگردانند. ابوریحان بیرونی نوشته است که ایرانیان نیمهی هر فَرشیم را بسیار مَهَند (مهم) میشمردند و در خوارزم به آن «اجغار» میگفتند.
🍃🍂 گفته میشود «گاهنبار ایاسرم» به چمار (معنی) آغاز سرما در گذشتههای دور همان جشن میانهی پاییز بود و با گذشت سدهها و دگرگونیهایی که در گاهشماری(تقویم)ها رخ داد زمان آن به دههی سوم مهر جابجا شده است. به باور ایرانیان گاهنبار ایاسرم زمان آفرینش گیاهان بود.
🍃🍂 همچنین بیشتر جشنهای ایرانی زنجیرهی پیوستهای بودند و زمانبندی روشنی داشتند که به گاهشماری و شناخت زمان دگرگونیهای آبوهوایی و زمان کشتوکار یاری میرساند. برخی کارشناسان گاهشماری کهن ایرانی جشن میانهی پاییز را ۲۱۰ روز پس از نوروز میدانند و شماری آن را درست در میانهی پاییز میپندارند.
🍃🍂 ویژگی جشنهای گاهانباری دستگیری از نیازمندان و برابری در بزم و مهمانیها بود. در این جشنها هرکس به اندازهی تواناییاش در برگزاری جشن و آمادهکردن خوراک میکوشید، همهی باشندگان (حاضران) همچون شاه، فرمانروا، مردم، تهیدست، دارا، زن، مرد و کودک بر یک خوان(سفره) مینشستند، از یک خوراک میخوردند و این را نشانهی همبستگی میدانستند. بخشی از خوراک مهمانی نیز به سوی خانهی نیازمندان روانه میشد.
🍃🍂 جشنهای گاهنباری پنج روز بودند و واپسین روز آن جشن بزرگی برگزار میشد و بر پایهی باورها، آن گام آفرینش در روز پنجم به پایان میرسید. از آیینهای دیگر این جشن دستبهدست هم دادن و نیایشکردن و سپاسگزاری از ایزد بود. دستبهدستهمدادن از گذشته نشانهی همپیمان شدن است زیرا ایستادگی در برابر رویدادهایی چون تندآبه (سیل) و زمینلرزه با پشتیبانی یکدیگر شدنی است.
🍃🍂 اکنون آیینی همراه با پخش پَتیست (نذری) در میانهی پاییز میان «اهل حق» کرمانشاه برگزار میشود که گفته میشود بهجامانده از جشن پاییزانه است و ریشه در آیین مهرپرستی دارد. آنها در این آیین نیایش میکنند و به شمار فرزندان خانواده خروس میپزند.
✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_پاییزانه #آبانگان #جشن_میانه_پاییز
🍃🍂 برای آشنایی با #گاهنبار_ایاسرم همین برچسب را دنبال کنید.
🍃🍂 برگرفته از:
- زمستان #انجوی_شیرازی
- جشنهای ایرانی #پرویز_رجبی
- جشنهای ایران باستان #محمدحسین_موسوی
🍃🍂 @AdabSar
🍃🍂
🍂🍃
🍃🍂 در گذشتههای دور ایرانیان برای بخشبندی سال یک سال را به چهار وَرشیم/فرشیم (فصل) بخش میکردند و هر فَرشیم را با برگزاری جشنی در میانهی آن به دو بخش میکردند و این بخشبندی راهکاری ساده و باریکبینانه برای شمارش روزها و آگاه شدن از آغاز و پایان سال بود.
🍃🍂 «جشن پاییزانه» یا «جشن میانهی پاییز» یکی از آنها است و گفته میشود دیرینگی آن به زمان جمشید، پادشاه پیشدادی میرسد و در زمان هخامنشیان جشنی شناخته شده بود. در میانهی پاییز دامها (گاو و گوسپند) از چراگاههای تابستانی به خانه بازمیگشتند.
امروز نیز در سلطانیهی زنجان دامداران و کشاورزان در آغاز سال با چوپانان پیمان میبندند و چوپانان در برابر دستمزد یا گندم، دامها را به چرا میبرند و هنگام نخستین برف که همزمان با نیمههای پاییز است دام را بازمیگردانند. ابوریحان بیرونی نوشته است که ایرانیان نیمهی هر فَرشیم را بسیار مَهَند (مهم) میشمردند و در خوارزم به آن «اجغار» میگفتند.
🍃🍂 گفته میشود «گاهنبار ایاسرم» به چمار (معنی) آغاز سرما در گذشتههای دور همان جشن میانهی پاییز بود و با گذشت سدهها و دگرگونیهایی که در گاهشماری(تقویم)ها رخ داد زمان آن به دههی سوم مهر جابجا شده است. به باور ایرانیان گاهنبار ایاسرم زمان آفرینش گیاهان بود.
🍃🍂 همچنین بیشتر جشنهای ایرانی زنجیرهی پیوستهای بودند و زمانبندی روشنی داشتند که به گاهشماری و شناخت زمان دگرگونیهای آبوهوایی و زمان کشتوکار یاری میرساند. برخی کارشناسان گاهشماری کهن ایرانی جشن میانهی پاییز را ۲۱۰ روز پس از نوروز میدانند و شماری آن را درست در میانهی پاییز میپندارند.
🍃🍂 ویژگی جشنهای گاهانباری دستگیری از نیازمندان و برابری در بزم و مهمانیها بود. در این جشنها هرکس به اندازهی تواناییاش در برگزاری جشن و آمادهکردن خوراک میکوشید، همهی باشندگان (حاضران) همچون شاه، فرمانروا، مردم، تهیدست، دارا، زن، مرد و کودک بر یک خوان(سفره) مینشستند، از یک خوراک میخوردند و این را نشانهی همبستگی میدانستند. بخشی از خوراک مهمانی نیز به سوی خانهی نیازمندان روانه میشد.
🍃🍂 جشنهای گاهنباری پنج روز بودند و واپسین روز آن جشن بزرگی برگزار میشد و بر پایهی باورها، آن گام آفرینش در روز پنجم به پایان میرسید. از آیینهای دیگر این جشن دستبهدست هم دادن و نیایشکردن و سپاسگزاری از ایزد بود. دستبهدستهمدادن از گذشته نشانهی همپیمان شدن است زیرا ایستادگی در برابر رویدادهایی چون تندآبه (سیل) و زمینلرزه با پشتیبانی یکدیگر شدنی است.
🍃🍂 اکنون آیینی همراه با پخش پَتیست (نذری) در میانهی پاییز میان «اهل حق» کرمانشاه برگزار میشود که گفته میشود بهجامانده از جشن پاییزانه است و ریشه در آیین مهرپرستی دارد. آنها در این آیین نیایش میکنند و به شمار فرزندان خانواده خروس میپزند.
✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_پاییزانه #آبانگان #جشن_میانه_پاییز
🍃🍂 برای آشنایی با #گاهنبار_ایاسرم همین برچسب را دنبال کنید.
🍃🍂 برگرفته از:
- زمستان #انجوی_شیرازی
- جشنهای ایرانی #پرویز_رجبی
- جشنهای ایران باستان #محمدحسین_موسوی
🍃🍂 @AdabSar
🍁🔥 آذرجشن و برافروختن نخستین آتش زمستان
🍂 «آذرجشن» جشنی در پیوند با آتش و برای فرا رسیدن سرمای زمستان و برافروختن نخستین آتش و گرمای زمستانی است که گویا در «اورمزد روز» از آذر برابر با یکم آذر یا روزی نزدیک به آن برگزار میشد. از اینرو میگوییم گویا، که دربارهی زمان برگزاری این جشن آگاهی درستی در دست نیست و با جابجایی گاهشماریها و به شمار نیاوردن بهیزک (کبیسه) شاید زمان برگزاری آن جابجا شده باشد.
🍂 برای نمونه گفته شده که جشن شهریورگان همان آذرجشن است. زمان برگزاری آذرجشن را در آغاز مهر و جشن آغاز پاییز هم دانستهاند. «گاهنبار ایاسرم» یکی دیگر از جشنهایی است که آذرجشن را با آن یکی میدانند و یک گمان دیگر برگزاری آذرجشن در روزهای آغاز ماه آذر است.
🍂 «ابوریحان بیرونی» از زبان «شاهویه» یا «زادویه» نوشته است که در آذرجشن در خانهها آتش میافروختند، نیایش میکردند، خوراک میخوردند، پایکوبی میکردند و باور داشتند گرمای جشن و آتش آن، آسیبهای سرمای زمستان را از مردم، گیاهان و گیتی دور میکند. گویی که با لشگری گران به جنگ با دشمن رفته باشند. بیرونی همچنین نوشته است که «خورشید موبد» آذر جشن را در روز نخست شهریور میداند و میگوید این جشن در گاهنبار آفرینش گیاهان در خراسان برگزار میشد و باور دارد که این جشن ایرانی نیست، تخاری است ولی به روزهای ایرانیان راه یافته است.
«پیشتر در ادبسار به جشنهای گفته شده پرداختهایم.»
🍂 ای ماه، رسید ماه آذر
برخیز و بده میِ چو آذر
آذر بفروز و خانه خوش کن
ز آذر صنما به ماه آذر!
#مسعود_سعد_سلمان
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #آذرجشن #آذرگان
🍂 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
ـ زمستان «انجوی شیرازی»
ـ جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر اسطوره و مردمشناسی «حسامالدین مهدوی»
🍁🔥 @AdabSar
🍂 «آذرجشن» جشنی در پیوند با آتش و برای فرا رسیدن سرمای زمستان و برافروختن نخستین آتش و گرمای زمستانی است که گویا در «اورمزد روز» از آذر برابر با یکم آذر یا روزی نزدیک به آن برگزار میشد. از اینرو میگوییم گویا، که دربارهی زمان برگزاری این جشن آگاهی درستی در دست نیست و با جابجایی گاهشماریها و به شمار نیاوردن بهیزک (کبیسه) شاید زمان برگزاری آن جابجا شده باشد.
🍂 برای نمونه گفته شده که جشن شهریورگان همان آذرجشن است. زمان برگزاری آذرجشن را در آغاز مهر و جشن آغاز پاییز هم دانستهاند. «گاهنبار ایاسرم» یکی دیگر از جشنهایی است که آذرجشن را با آن یکی میدانند و یک گمان دیگر برگزاری آذرجشن در روزهای آغاز ماه آذر است.
🍂 «ابوریحان بیرونی» از زبان «شاهویه» یا «زادویه» نوشته است که در آذرجشن در خانهها آتش میافروختند، نیایش میکردند، خوراک میخوردند، پایکوبی میکردند و باور داشتند گرمای جشن و آتش آن، آسیبهای سرمای زمستان را از مردم، گیاهان و گیتی دور میکند. گویی که با لشگری گران به جنگ با دشمن رفته باشند. بیرونی همچنین نوشته است که «خورشید موبد» آذر جشن را در روز نخست شهریور میداند و میگوید این جشن در گاهنبار آفرینش گیاهان در خراسان برگزار میشد و باور دارد که این جشن ایرانی نیست، تخاری است ولی به روزهای ایرانیان راه یافته است.
«پیشتر در ادبسار به جشنهای گفته شده پرداختهایم.»
🍂 ای ماه، رسید ماه آذر
برخیز و بده میِ چو آذر
آذر بفروز و خانه خوش کن
ز آذر صنما به ماه آذر!
#مسعود_سعد_سلمان
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #آذرجشن #آذرگان
🍂 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
ـ زمستان «انجوی شیرازی»
ـ جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر اسطوره و مردمشناسی «حسامالدین مهدوی»
🍁🔥 @AdabSar
🔥🍁 جشن آذرگان؛ نماد گرمی و روشنی خانهها
این آتش گرم و روشن و پاک
وین بال گشوده سوی افلاک
گه اوج گرفت و گاه بنشست
بنشست ولی نرفت از دست!
#توران_شهریاری
🔥🍂 «جشن آذرگان» یکی از جشنهای آتش در ایران باستان در آذر روز از آذرماه یا نهم آذر در برگزار میشد. «آذر» به چمار (معنی) آتش است و در ایران باستان ایزد آذر نگهبان همهی آتشها و جانشین خورشید بر روی زمین بود. جشن آذرگان از جشنهای بزرگ و گرامی ایران بود. آتش یکی از چهار آخشیج (عنصر) پاک و برتر از آب، خاک و باد بود.
🔥🍂 «ابوریحان بیرونی» نوشته است که زرتشت این روز را روز هماندیشی گروهی برای کارهای جهان و نیایش گروهی در آتشکدهها دانسته است.
🔥🍂 ایرانیان در این روز همچون دیگر جشنها سر و روی میپیراستند و جامهی پاک یا نو میپوشیدند. آتشکدهها را آذینبندی کرده و در آن نیایش، آفرینگان خوانی و پایکوبی میکردند، چوب خوشبو میسوزاندند و در کنار هم خوراک میخوردند. سپس پارهای آتش از آتشکده به خانهها میبردند و آتشی برای روشنی و گرمای خانه میافروختند و تا پایان زمستان آن را روشن نگه میداشتند و مایهی نیکفرجامی میدانستندش. گفته شده در این روز آتشی در بامها هم افروخته میشد.
🔥🍂 آتش مایهی گرمی و روشنی خانهها، هوشیاری روان، شیوایی زبان و نماد آگاهی و اندیشهورزی بود. آتش نهتنها در ایران باستان که در میان تیرههای گوناگونی از مردم جهان پدیدهای سپند و مَهَند (مقدس و مهم) بود.
🔥🍂 در نسک (کتاب) «بندهش» هر گل از آن یکی از ایزدان یا فرشتگان است و گل آذرگون که به آن آذریون و گل آتشین هم میگویند از خانوادهی گل آفتابگردان، نماد ویژهی جشن آذرگان و از آن ایزد آتش است. گروهی هم این باور را برساختهی موبدان ساسانی میدانند.
🔥🍂 نام آذرآبادگان (آذربایجان) از آتش گرفته شده زیرا در این سرزمین آتشکدههای فراوانی بود که امروز ویرانهی برخی از آنها برجاست.
امروز جشن آذرگان در کرمان، یزد، شیراز، تهران و چند شهر دیگر برگزار میشود. جشنهای اردیبهشتگان، شهریورگان، آذرگان، سده و چهارشنبهسوری جشنهای آتش در ایران هستند.
🔥🍂 فرتور (عکس) پیوست، گل آذریون از تیرهی آفتابگردان است:
goo.gl/45lF2F
🔥🍂 با واژهی «آذر» آشنا شوید:
T.me/AdabSar/7491
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_آذرگان #آذرگان
🔥🍂 برگرفته از:
- یسنا
- یشتها «ابراهیم پورداود»
- فرهنگ اساتیری ایران بر پایه متون پهلوی «خسرو قلیزاده»
- زروان «فریدون جنیدی»
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
🔥🍁 @AdabSar
این آتش گرم و روشن و پاک
وین بال گشوده سوی افلاک
گه اوج گرفت و گاه بنشست
بنشست ولی نرفت از دست!
#توران_شهریاری
🔥🍂 «جشن آذرگان» یکی از جشنهای آتش در ایران باستان در آذر روز از آذرماه یا نهم آذر در برگزار میشد. «آذر» به چمار (معنی) آتش است و در ایران باستان ایزد آذر نگهبان همهی آتشها و جانشین خورشید بر روی زمین بود. جشن آذرگان از جشنهای بزرگ و گرامی ایران بود. آتش یکی از چهار آخشیج (عنصر) پاک و برتر از آب، خاک و باد بود.
🔥🍂 «ابوریحان بیرونی» نوشته است که زرتشت این روز را روز هماندیشی گروهی برای کارهای جهان و نیایش گروهی در آتشکدهها دانسته است.
🔥🍂 ایرانیان در این روز همچون دیگر جشنها سر و روی میپیراستند و جامهی پاک یا نو میپوشیدند. آتشکدهها را آذینبندی کرده و در آن نیایش، آفرینگان خوانی و پایکوبی میکردند، چوب خوشبو میسوزاندند و در کنار هم خوراک میخوردند. سپس پارهای آتش از آتشکده به خانهها میبردند و آتشی برای روشنی و گرمای خانه میافروختند و تا پایان زمستان آن را روشن نگه میداشتند و مایهی نیکفرجامی میدانستندش. گفته شده در این روز آتشی در بامها هم افروخته میشد.
🔥🍂 آتش مایهی گرمی و روشنی خانهها، هوشیاری روان، شیوایی زبان و نماد آگاهی و اندیشهورزی بود. آتش نهتنها در ایران باستان که در میان تیرههای گوناگونی از مردم جهان پدیدهای سپند و مَهَند (مقدس و مهم) بود.
🔥🍂 در نسک (کتاب) «بندهش» هر گل از آن یکی از ایزدان یا فرشتگان است و گل آذرگون که به آن آذریون و گل آتشین هم میگویند از خانوادهی گل آفتابگردان، نماد ویژهی جشن آذرگان و از آن ایزد آتش است. گروهی هم این باور را برساختهی موبدان ساسانی میدانند.
🔥🍂 نام آذرآبادگان (آذربایجان) از آتش گرفته شده زیرا در این سرزمین آتشکدههای فراوانی بود که امروز ویرانهی برخی از آنها برجاست.
امروز جشن آذرگان در کرمان، یزد، شیراز، تهران و چند شهر دیگر برگزار میشود. جشنهای اردیبهشتگان، شهریورگان، آذرگان، سده و چهارشنبهسوری جشنهای آتش در ایران هستند.
🔥🍂 فرتور (عکس) پیوست، گل آذریون از تیرهی آفتابگردان است:
goo.gl/45lF2F
🔥🍂 با واژهی «آذر» آشنا شوید:
T.me/AdabSar/7491
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_آذرگان #آذرگان
🔥🍂 برگرفته از:
- یسنا
- یشتها «ابراهیم پورداود»
- فرهنگ اساتیری ایران بر پایه متون پهلوی «خسرو قلیزاده»
- زروان «فریدون جنیدی»
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
🔥🍁 @AdabSar
❄️ نخستین جشن دیگان و امید به یاریگری دادار در برابر سرما
❄️ اگر به نام روزهای ماه در گاهشمار کهن ایران بنگریم در هر ماه سه روز با واژهی «دی» نامگذاری شدهاند.
روز «دی بآذر» هشتم ماه
روز «دی بمهر» پانزدهم ماه
و روز «دی بدین» بیستوسوم هر ماه بودند.
از اینرو در ماه دی بجز فردای شب چله که جشن خرمروز است، سه جشن دیگان برگزار میشد.
❄️ بیشتر روزهای ماه با نام نیروهای مینوی نامگذاری شدهاند ولی دی برگرفته از «دا» و دا برگرفته از واژهی اوستایی «دادار» (به چم دادن، بخشیدن و آفریدن) و نام ایزد یکتا است. نام سردترین ماه سال با نام خداوند نامگذاری شده بود تا در سرمای سخت یاریگر مردمان باشد. از اینرو جشنهای دیگان همواره با نیایش و ستایش آفریدگار همراه بود.
❄️ آیین سادهپوشی، برابریخواهی، آشتیجویی و همنشینی شاهان با مردم آیین جشن دیگان بود. دیگان، ویژهی ستایش ویژگیهای نیک و پسندیدهی آدمی بود.
«ابوریحان بیرونی» نوشته است که در روزهای جشن دیگان پادشاهان پوشاک ساده و سپید میپوشیدند و میان مردم و برزگران میرفتند و میگفتند من مانند یکی از شما هستم و با شما برادرم، زیرا استواری و پایداری جهان به کارهایی است که به دست شما انجام میشود و آرامش کشور نیز با من است، نه پادشاه را از مردم گریزی است و نه مردم را از پادشاه.
❄️ «رجبی» نوشته است که در هیچکجای پژوهشها، نبیک(کتاب)های تاریخی و نوشتهها و سنگنبشهها نوشته نشده است که پادشاهان با مردم روستایی کشور بر یک خوان نشسته باشند و نمیدانیم بیرونی برای این نوشتهی خود چه گواهی دارد. شاید بتوان گمان کرد که در روزگاری نزدیک به ابوریحان بیرونی یک پادشاه یا فرمانروا دست به چنین کاری زده باشد. اگرچه به دیدگاه بیرونی چنین خرده گرفتهاند، ولی باید بدانیم که بیرونی مردی جستوجوگر و پرسشگر بود که برای گواه یافتههای خود بسیار کوشیده و از روشهای خوانش(مطالعه) در روزگار خود بهرهها برده است. اگر نبود بیرونی، ما بخش بزرگی از همین آگاهی اندک را دربارهی آیینهای ایرانی در دست نداشتیم.
❄️ در «بُندَهِش» نوشته شده گلهای بادرنگ، کاردک و شنبلید نماد جشنهای دیگان هستند.
«این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است و باشد که گوید: بادرنگ دی به آذر را و کاردک دی به مهر را و شنبلید دی به دین را»
✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
#دیگان #جشن_دیگان #جشن_های_ایرانی
❄️ برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ملی ایرانیان «ذبیحالله صفا»
- جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر استوره و مردمشناسی «حسامالدین مهدوی»
- جشنهای ایرانی «پرویز رجبی»
- تارنمای «ایرانبوم»
- بادرنگ و کاردک و شنبلید، گلهای جشن دیگان «شاهین سپنتا»
goo.gl/ld96cc
❄️ @AdabSar ❄️
❄️ اگر به نام روزهای ماه در گاهشمار کهن ایران بنگریم در هر ماه سه روز با واژهی «دی» نامگذاری شدهاند.
روز «دی بآذر» هشتم ماه
روز «دی بمهر» پانزدهم ماه
و روز «دی بدین» بیستوسوم هر ماه بودند.
از اینرو در ماه دی بجز فردای شب چله که جشن خرمروز است، سه جشن دیگان برگزار میشد.
❄️ بیشتر روزهای ماه با نام نیروهای مینوی نامگذاری شدهاند ولی دی برگرفته از «دا» و دا برگرفته از واژهی اوستایی «دادار» (به چم دادن، بخشیدن و آفریدن) و نام ایزد یکتا است. نام سردترین ماه سال با نام خداوند نامگذاری شده بود تا در سرمای سخت یاریگر مردمان باشد. از اینرو جشنهای دیگان همواره با نیایش و ستایش آفریدگار همراه بود.
❄️ آیین سادهپوشی، برابریخواهی، آشتیجویی و همنشینی شاهان با مردم آیین جشن دیگان بود. دیگان، ویژهی ستایش ویژگیهای نیک و پسندیدهی آدمی بود.
«ابوریحان بیرونی» نوشته است که در روزهای جشن دیگان پادشاهان پوشاک ساده و سپید میپوشیدند و میان مردم و برزگران میرفتند و میگفتند من مانند یکی از شما هستم و با شما برادرم، زیرا استواری و پایداری جهان به کارهایی است که به دست شما انجام میشود و آرامش کشور نیز با من است، نه پادشاه را از مردم گریزی است و نه مردم را از پادشاه.
❄️ «رجبی» نوشته است که در هیچکجای پژوهشها، نبیک(کتاب)های تاریخی و نوشتهها و سنگنبشهها نوشته نشده است که پادشاهان با مردم روستایی کشور بر یک خوان نشسته باشند و نمیدانیم بیرونی برای این نوشتهی خود چه گواهی دارد. شاید بتوان گمان کرد که در روزگاری نزدیک به ابوریحان بیرونی یک پادشاه یا فرمانروا دست به چنین کاری زده باشد. اگرچه به دیدگاه بیرونی چنین خرده گرفتهاند، ولی باید بدانیم که بیرونی مردی جستوجوگر و پرسشگر بود که برای گواه یافتههای خود بسیار کوشیده و از روشهای خوانش(مطالعه) در روزگار خود بهرهها برده است. اگر نبود بیرونی، ما بخش بزرگی از همین آگاهی اندک را دربارهی آیینهای ایرانی در دست نداشتیم.
❄️ در «بُندَهِش» نوشته شده گلهای بادرنگ، کاردک و شنبلید نماد جشنهای دیگان هستند.
«این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است و باشد که گوید: بادرنگ دی به آذر را و کاردک دی به مهر را و شنبلید دی به دین را»
✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
#دیگان #جشن_دیگان #جشن_های_ایرانی
❄️ برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ملی ایرانیان «ذبیحالله صفا»
- جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر استوره و مردمشناسی «حسامالدین مهدوی»
- جشنهای ایرانی «پرویز رجبی»
- تارنمای «ایرانبوم»
- بادرنگ و کاردک و شنبلید، گلهای جشن دیگان «شاهین سپنتا»
goo.gl/ld96cc
❄️ @AdabSar ❄️
🍷جشن سیرسور و افسانهی مرگ جمشیدشاه
🧄 ماه دی در ایران باستان جشنهای پرشماری داشت که یکی از آنها جشن بسیار کهن «سیرسور» یا «سیرشور» بود.
به گفتهی ابوریحان بیرونی و برخی دیگر از ایرانشناسان این جشن با سوگواری همگانی برای مرگ جمشیدشاه، پادشاه آرمانی ایران که به دست اهریمن کشته شد، پیوند داشت. نگر (توجه) داشته باشید که در روز سوگواری جمشیدشاه نیز مردم ایران آیینی داشتند که اندوه به آن راه نداشت.
🧄 گویا جشن سیرسور در «گوشروز» برابر با چهاردهم دیماه برگزار میشد. «گوش» نام روز چهاردهم از هر ماه باستانی بود.
در بنمایهها نوشته شده که در این روز مردم سیر میخوردند، آب انگور و می مینوشیدند، سیر و سبزیها را با گوشت میپختند و میخوردند تا با این کار زیانهای دیو یا اهریمن را از خود دور کنند و از اندوهی که پس از کشته شدن جمشید بر آنان رسیده بود خود را برهانند.
🧄 در افسانهها و همچنین داستانهای شاهنامهی فردوسی آمده است که در زمان جمشید مرگ، رنج، تنگدستی، سرما و گرما از ایران رخت بربست و وی بهترین شیوه را برای بهزیستی و شادکامی مردمان پدید آورد و روز بر تختنشستن جمشید نوروز نامیده شد. وی نزدیک به ۶۰۰سال بر ایران فرمانروایی کرد ولی در سدههای پایانی از راستی و راه یزدان سرپیچید و ناخرسندی و شورش در کشور پدید آمد. سپس جمشید ناگزیر از ایران گریخت و تاج و تخت به آژیدهاک (ضحاک) ماردوش رسید. جمشید ۱۰۰سال پنهان بود ولی در گوشروز از دیماه آژیدهاک وی را در دریای چین یافت و او را به دو نیم کرد. در این زمان جمشید ۷۰۰ساله بود.
چو این گفته شد فر یزدان ازوی
بگشت و جهان شد پر از گفتوگوی
#شاهنامه #فردوسی
🧄 ایرانیان در این روز خوردن چربی را ناپسند میدانستند و همواره بیشرَوی (افراط) در خوردن چربی نکوهش میشد.
همچنین خوردن سیر پخته و خام و دیگر خوراکهای ویژهی این روز نشان از رویارویی با سرما و پیشگیری از بیماریها داشت. امروز هم سیر را گیاه تندرستی نامیدهاند. در داستانها آمده است که خوردن گوشت پس از زمان جمشیدشاه در میان ایرانیان رواگ (رواج) یافت.
🧄 در گوشروز از دیماه و روز جشن سیرسور فرستادن فرزندان به آموزشگاه و آموختن دانش و پیشه نیک شمرده میشد. همچنین اکنون در میان زرتشتیان چهار روز در ماه ویژهی گیاهخواری است که به این روزها نَـبُـر میگویند. یکی از این روزها گوشروز برابر با چهاردهم هر ماه است. نبر به چَم (معنی) سر نبریدن و کشتار نکردن جانوران است.
🧄 انجمن خوراک ایران به پاس این آیین باستانی روز چهاردهم دی را «روز میهنی خوراک» (روز ملی تغذیه) نامید. در چند سال گذشته در این روز برنامههایی برای بهبود خوراک و تندرستی برگزار شد.
🧄 دربارهی جشن خامخواری بخوانید:
t.me/AdabSar/20901
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_سیرسور #دیگان #سیرسور
🧄 برگرفته از:
- آثارالباقیه «ابوریحان بیرونی»
- تارنمای «ایرانبوم»
- برهان قاطع «محمدحسین خلفتبریزی»
- فرهنگ نامهای شاهنامه «منصور رستگار فسایی»
🍷 @AdabSar
🧄 ماه دی در ایران باستان جشنهای پرشماری داشت که یکی از آنها جشن بسیار کهن «سیرسور» یا «سیرشور» بود.
به گفتهی ابوریحان بیرونی و برخی دیگر از ایرانشناسان این جشن با سوگواری همگانی برای مرگ جمشیدشاه، پادشاه آرمانی ایران که به دست اهریمن کشته شد، پیوند داشت. نگر (توجه) داشته باشید که در روز سوگواری جمشیدشاه نیز مردم ایران آیینی داشتند که اندوه به آن راه نداشت.
🧄 گویا جشن سیرسور در «گوشروز» برابر با چهاردهم دیماه برگزار میشد. «گوش» نام روز چهاردهم از هر ماه باستانی بود.
در بنمایهها نوشته شده که در این روز مردم سیر میخوردند، آب انگور و می مینوشیدند، سیر و سبزیها را با گوشت میپختند و میخوردند تا با این کار زیانهای دیو یا اهریمن را از خود دور کنند و از اندوهی که پس از کشته شدن جمشید بر آنان رسیده بود خود را برهانند.
🧄 در افسانهها و همچنین داستانهای شاهنامهی فردوسی آمده است که در زمان جمشید مرگ، رنج، تنگدستی، سرما و گرما از ایران رخت بربست و وی بهترین شیوه را برای بهزیستی و شادکامی مردمان پدید آورد و روز بر تختنشستن جمشید نوروز نامیده شد. وی نزدیک به ۶۰۰سال بر ایران فرمانروایی کرد ولی در سدههای پایانی از راستی و راه یزدان سرپیچید و ناخرسندی و شورش در کشور پدید آمد. سپس جمشید ناگزیر از ایران گریخت و تاج و تخت به آژیدهاک (ضحاک) ماردوش رسید. جمشید ۱۰۰سال پنهان بود ولی در گوشروز از دیماه آژیدهاک وی را در دریای چین یافت و او را به دو نیم کرد. در این زمان جمشید ۷۰۰ساله بود.
چو این گفته شد فر یزدان ازوی
بگشت و جهان شد پر از گفتوگوی
#شاهنامه #فردوسی
🧄 ایرانیان در این روز خوردن چربی را ناپسند میدانستند و همواره بیشرَوی (افراط) در خوردن چربی نکوهش میشد.
همچنین خوردن سیر پخته و خام و دیگر خوراکهای ویژهی این روز نشان از رویارویی با سرما و پیشگیری از بیماریها داشت. امروز هم سیر را گیاه تندرستی نامیدهاند. در داستانها آمده است که خوردن گوشت پس از زمان جمشیدشاه در میان ایرانیان رواگ (رواج) یافت.
🧄 در گوشروز از دیماه و روز جشن سیرسور فرستادن فرزندان به آموزشگاه و آموختن دانش و پیشه نیک شمرده میشد. همچنین اکنون در میان زرتشتیان چهار روز در ماه ویژهی گیاهخواری است که به این روزها نَـبُـر میگویند. یکی از این روزها گوشروز برابر با چهاردهم هر ماه است. نبر به چَم (معنی) سر نبریدن و کشتار نکردن جانوران است.
🧄 انجمن خوراک ایران به پاس این آیین باستانی روز چهاردهم دی را «روز میهنی خوراک» (روز ملی تغذیه) نامید. در چند سال گذشته در این روز برنامههایی برای بهبود خوراک و تندرستی برگزار شد.
🧄 دربارهی جشن خامخواری بخوانید:
t.me/AdabSar/20901
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_سیرسور #دیگان #سیرسور
🧄 برگرفته از:
- آثارالباقیه «ابوریحان بیرونی»
- تارنمای «ایرانبوم»
- برهان قاطع «محمدحسین خلفتبریزی»
- فرهنگ نامهای شاهنامه «منصور رستگار فسایی»
🍷 @AdabSar
ادبسار
❄️ نخستین جشن دیگان و امید به یاریگری دادار در برابر سرما ❄️ اگر به نام روزهای ماه در گاهشمار کهن ایران بنگریم در هر ماه سه روز با واژهی «دی» نامگذاری شدهاند. روز «دی بآذر» هشتم ماه روز «دی بمهر» پانزدهم ماه و روز «دی بدین» بیستوسوم هر ماه بودند. از…
⛄️ دیگان دوم و افسانهی رهایی از پلیدیها با سوزاندن تندیسهای گِلی
⛄️ در سدهها و هزارههای دور، دی، ماهِ پُرجشنی بود و تنها سه جشن آن «دیگان» بودند. پانزدهم هر ماه در ایران باستان «دی بمهر» نامیده میشد و این روز در دیماه روز «جشن تیبکان» یا دیگان دوم بود.
نامهای دیگر این جشن دیبکان، تبیکان و بتیکان هستند و گمان میرود دگرگون شدهی واژهی «دیبگان» باشند. به گمان دیگر این نامها برگرفته از آیین ساخت تندیس (مجسمه) است که ویژهی این جشن بود.
⛄️ در روز دی بمهر ایرانیان از گِل، پیکره و تندیس آدمی میساختند و بر پشتبامها میگذاشتند. سپس پیکرهها را در آتش میسوزاندند تا اهریمن و آزار نیروهای پلید را از خود و همبودگاه (اجتماع) دور کنند. انگیزهی دیگر این کار سوزاندن بت درون بود. در باورهای کهن این پیکرهها نماد هستارهای زیانبخش (موجودات مضر) بودند. این روز را روز پاسداشت هنرمندان و تندیسسازان نیز نامیدهاند.
⛄️ در برخی پژوهشها آمده که تندیسهای گِلی را در کنار راهرو یا در خانه میگذاشتند تا رنج و بیماری مردم و خانواده به تندیس راه یابد و در پایان روز آن را در آتش میسوزاندند و سوسن دود میکردند. انگیزهی آنها دور کردن تنگدستی و فراخواندن شادمانی بود.
⛄️ همچنین گفته شده که در بامداد این روز سیب میخوردند و گل نرگس میبوییدند و با فرا رسیدن شامگاه خوشه (سنبل) بر آتش مینهادند. زیرا باور داشتند که با این کار سراسر سال را آسوده و به دور از رنج و خشکسالی زندگی میکنند.
⛄️ گلهای مورد و یاسمن نماد خور روز (یکم دی)، گل بادرنگ نماد نخستین جشن دیگان (دیبهآذر)، گل کاردک نماد دومین جشن دیگان (دیبمهر) و گل شنبلید نماد سومین جشن دیگان (دیبدین) است.
در نَسک (کتاب) پهلوی بُندهشن نوشته شده: مورد و یاسمن هرمزد را خویش است، بادرنگ دی بهآذر را، كاردَک دی بهمهر را، شنبلید دی بهدین را.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_دیگان #دیگان
⛄️ برداشت آزاد از:
- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی برگردان «اکبر داناسرشت»
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- تارنمای خردگان
⛄️ فرتور: گل کاردک
goo.gl/fqURZU
⛄️ @AdabSar
⛄️ در سدهها و هزارههای دور، دی، ماهِ پُرجشنی بود و تنها سه جشن آن «دیگان» بودند. پانزدهم هر ماه در ایران باستان «دی بمهر» نامیده میشد و این روز در دیماه روز «جشن تیبکان» یا دیگان دوم بود.
نامهای دیگر این جشن دیبکان، تبیکان و بتیکان هستند و گمان میرود دگرگون شدهی واژهی «دیبگان» باشند. به گمان دیگر این نامها برگرفته از آیین ساخت تندیس (مجسمه) است که ویژهی این جشن بود.
⛄️ در روز دی بمهر ایرانیان از گِل، پیکره و تندیس آدمی میساختند و بر پشتبامها میگذاشتند. سپس پیکرهها را در آتش میسوزاندند تا اهریمن و آزار نیروهای پلید را از خود و همبودگاه (اجتماع) دور کنند. انگیزهی دیگر این کار سوزاندن بت درون بود. در باورهای کهن این پیکرهها نماد هستارهای زیانبخش (موجودات مضر) بودند. این روز را روز پاسداشت هنرمندان و تندیسسازان نیز نامیدهاند.
⛄️ در برخی پژوهشها آمده که تندیسهای گِلی را در کنار راهرو یا در خانه میگذاشتند تا رنج و بیماری مردم و خانواده به تندیس راه یابد و در پایان روز آن را در آتش میسوزاندند و سوسن دود میکردند. انگیزهی آنها دور کردن تنگدستی و فراخواندن شادمانی بود.
⛄️ همچنین گفته شده که در بامداد این روز سیب میخوردند و گل نرگس میبوییدند و با فرا رسیدن شامگاه خوشه (سنبل) بر آتش مینهادند. زیرا باور داشتند که با این کار سراسر سال را آسوده و به دور از رنج و خشکسالی زندگی میکنند.
⛄️ گلهای مورد و یاسمن نماد خور روز (یکم دی)، گل بادرنگ نماد نخستین جشن دیگان (دیبهآذر)، گل کاردک نماد دومین جشن دیگان (دیبمهر) و گل شنبلید نماد سومین جشن دیگان (دیبدین) است.
در نَسک (کتاب) پهلوی بُندهشن نوشته شده: مورد و یاسمن هرمزد را خویش است، بادرنگ دی بهآذر را، كاردَک دی بهمهر را، شنبلید دی بهدین را.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_دیگان #دیگان
⛄️ برداشت آزاد از:
- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی برگردان «اکبر داناسرشت»
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- تارنمای خردگان
⛄️ فرتور: گل کاردک
goo.gl/fqURZU
⛄️ @AdabSar
🐄 جشن گاوگیل و افسانههای پرورش فریدون
بخش نخست
«جشن گاوگیل» که به آن جشن درفشها، کاکیل، گاوگمل، گاگنل و درامزینان هم میگویند در روز مهر از ماه دی، برابر با شانزدهم دی در گاهشمار باستانی در هزارههای گذشته برگزار میشد. این جشن در پیوند با گاو بود ولی زمینههای پیدایش آن ناشناخته است. جشن گاوگیل از جشنهای رازآمیز و افسانهای است. دیدگاههای «ابوریحان بیرونی» دربارهی این جشن از راه گفتوگوی وی با مردمان گرد آمده است. از اینرو هرآنچه گفته میشود گمانزدهایی دربارهی این روز است. پژوهشگران ایرانی نوشتهاند از آنجا که این جشن در مهرروز برگزار میشد، پیدایش آن بیگمان با «فریدون گاو اوژن» در پیوند است.
🐄 افسانههای پیدایش جشن گاوگیل:
به گمان بسیار، این جشن با داستان فریدون و «گاو برمایون» پیوند دارد. فردید (منظور) از گاو برمایون و پرمایه یا رنگارنگ، دایهها و آدمیان پرشمار با باورها و اندیشههای گوناگون هستند که در پرورش فریدون دست داشتند. در افسانهپردازیها این آدمیان در یک گاو رنگین در جایگاه دایه بازنمایی شدهاند.
دربارهی جشن رازآلود گاوگیل گفته میشود چون آژیدهاک بر ایران چیره شد، گاوهای «اثفیان» پدر فریدون را به تاراج برد. ولی در این روز فریدون بر آژیدهاک پیروز شد و گاوها را بازگرداند. اثفیان که مردی بخشنده و مردمدار بود با بازگشت گلههایش به مردم بخششها کرد و مردم هر سال این روز را جشن گرفتند.
یکی دیگر از گمانهای پیدایش جشن این است که در این روز ایرانیان بر تورانیان پیروز شدند و گلههای پرشماری از گاو که به دست آنها افتاده بود پس گرفتند و مرزهای ایران و توران را نشانهگذاری کردند.
بر پایهی داستانها، در این روز فریدون را از شیر گرفتند و او را سوار بر گاوی کردند. فریدون نیز گرزی داشت که سر گاو بر آن تراشیده شده بود.
در نوشتههای جسته و گریختهای آمده که این جشن ریشهی بابِلی دارد و جشن دیو و اهریمن است. زیرا در این روز اهریمن بر جمشید پیروز شد (همان چیرگی آژیدهاک). برخی نیز جشن اهریمن در این روز را با شکست «داریوش سوم» از «اسکندر» در «جنگ گوگمل» در پیوند میدانند. ولی سرچشمههای این گمان روشن و گواهمند نیست.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاوگیل #گاوگیل #دیگان
📚 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- جشنهای ایرانیان «عسگر بهرامی»
- آثارالباقیه «ابوریحان بیرونی» برگردان «اکبر داناسرشت»
- جشنها و آیینهای ایرانی «حسامالدین مهدوی»
💫🐄 @AdabSar
بخش نخست
«جشن گاوگیل» که به آن جشن درفشها، کاکیل، گاوگمل، گاگنل و درامزینان هم میگویند در روز مهر از ماه دی، برابر با شانزدهم دی در گاهشمار باستانی در هزارههای گذشته برگزار میشد. این جشن در پیوند با گاو بود ولی زمینههای پیدایش آن ناشناخته است. جشن گاوگیل از جشنهای رازآمیز و افسانهای است. دیدگاههای «ابوریحان بیرونی» دربارهی این جشن از راه گفتوگوی وی با مردمان گرد آمده است. از اینرو هرآنچه گفته میشود گمانزدهایی دربارهی این روز است. پژوهشگران ایرانی نوشتهاند از آنجا که این جشن در مهرروز برگزار میشد، پیدایش آن بیگمان با «فریدون گاو اوژن» در پیوند است.
🐄 افسانههای پیدایش جشن گاوگیل:
به گمان بسیار، این جشن با داستان فریدون و «گاو برمایون» پیوند دارد. فردید (منظور) از گاو برمایون و پرمایه یا رنگارنگ، دایهها و آدمیان پرشمار با باورها و اندیشههای گوناگون هستند که در پرورش فریدون دست داشتند. در افسانهپردازیها این آدمیان در یک گاو رنگین در جایگاه دایه بازنمایی شدهاند.
دربارهی جشن رازآلود گاوگیل گفته میشود چون آژیدهاک بر ایران چیره شد، گاوهای «اثفیان» پدر فریدون را به تاراج برد. ولی در این روز فریدون بر آژیدهاک پیروز شد و گاوها را بازگرداند. اثفیان که مردی بخشنده و مردمدار بود با بازگشت گلههایش به مردم بخششها کرد و مردم هر سال این روز را جشن گرفتند.
یکی دیگر از گمانهای پیدایش جشن این است که در این روز ایرانیان بر تورانیان پیروز شدند و گلههای پرشماری از گاو که به دست آنها افتاده بود پس گرفتند و مرزهای ایران و توران را نشانهگذاری کردند.
بر پایهی داستانها، در این روز فریدون را از شیر گرفتند و او را سوار بر گاوی کردند. فریدون نیز گرزی داشت که سر گاو بر آن تراشیده شده بود.
در نوشتههای جسته و گریختهای آمده که این جشن ریشهی بابِلی دارد و جشن دیو و اهریمن است. زیرا در این روز اهریمن بر جمشید پیروز شد (همان چیرگی آژیدهاک). برخی نیز جشن اهریمن در این روز را با شکست «داریوش سوم» از «اسکندر» در «جنگ گوگمل» در پیوند میدانند. ولی سرچشمههای این گمان روشن و گواهمند نیست.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاوگیل #گاوگیل #دیگان
📚 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- جشنهای ایرانیان «عسگر بهرامی»
- آثارالباقیه «ابوریحان بیرونی» برگردان «اکبر داناسرشت»
- جشنها و آیینهای ایرانی «حسامالدین مهدوی»
💫🐄 @AdabSar
ادبسار
🐄 جشن گاوگیل و افسانههای پرورش فریدون بخش نخست «جشن گاوگیل» که به آن جشن درفشها، کاکیل، گاوگمل، گاگنل و درامزینان هم میگویند در روز مهر از ماه دی، برابر با شانزدهم دی در گاهشمار باستانی در هزارههای گذشته برگزار میشد. این جشن در پیوند با گاو بود ولی…
🐄 جشن گاوگیل و افسانهی سپیدبختی و آسودگی
بخش دوم و پایانی
«جشن گاوگیل» در مهرروز از دی (شانزدهم دی در گاهشمار باستان) از جشنهای دلکش و پررمز و راز ایرانی است که در گذر از هزارهها ریشهی آن در هزارتوی افسانهها گم شد و تنها چند گمان از خود برای تشنگی و کنجکاوی ما بهجا گذاشت. ولی بیشک این جشن میتواند نشانهای از ارزش جانورانی چون گاو و گوسپند (گوسفند) در زندگی مردمان هزاران سال پیش باشد.
🐄 آیینهای افسانهای جشن گاوگیل:
گفته شده که ایرانیان روز جشن گاوگیل را با نوشیدن شیر تازهی گاو آغاز میکردند و بامداد پیش از هر سخنگفتنی «بِه» میخوردند و «ترنج» میبوییدند تا سالی فراخ و آسوده در پیش داشته باشند. یکی دیگر از آیینهای این جشن همچون بسیاری از جشنهای ایرانی برافروختن آتش بود. در بخشهایی از پاییندست البرز (کرج کنونی) به جشن درامزینان جشن گزنه هم میگفتند زیرا در این شب سوز و سرما بیداد میکرد.
در افسانهها گفته شده که در زمان جمشید وی یک کاکیل یا گاو نر سرکش را با سر آدم، چهرهی زیبا و تن سپید گاو دید که دستهای سوسن به دست داشت و میبویید. گاو از هفت گوهر ساخته شده بود و هرکه را میدید به نام میخواند و از امروز و آینده آگاهی میداد و شید(نور) خود را میپراکند. جمشید گفت: تو کیستی و چه میکنی؟ پاسخ داد: من بخت هستم و سپیدروزی و بخت میان مردم میپراکنم. جمشید پرسید که در چه هنگامی بخت در میان مردم بیشتر است؟ پاسخ داد: هنگامی که گاو در میان آسمان باشد. او پس از این گفتوگو میان آسمان پنهان شد.
پیشگویی از روی جایگاه ستارگان در این شب بسیار مِهند (مهم) بود. آنان باور داشتند که گاوی درخشان با شاخهایی از تلا (طلا) و پاهایی از سیم (نقره) ماه را میکِشد، اندکزمانی در آسمان پدیدار و سپس پنهان میشود. هر که بتواند این گاو درخشان را ببیند آرزوهایش برآورده میشود. اگر این گاو بر بلندی کوهها پدید آید و دوبار بانگ زند سالی پر فراوانی و بدور از تنگدستی در پیش خواهد بود و اگر یکبار بانگ زند نشانهی خشکسالی است.
در باورهای فراگیری که تا امروز آمده، اگر کسی دو بار اتسه (عطسه) کند نشانهی فراوانی و شتاب در انجام کارها است و اگر یکبار اتسه کند نشانهی خوبی نیست و باید در انجام کار درنگ کرد. شمار اندکی از استورهشناسان گمان میکنند که میان «صبر» با «صور» و «ثور» پیوندی فراتر از دیسهی (شکل) واژگان هست و این باور امروزی دربارهی اتسه در افسانههای باستانی ریشه دارد.
این جشن نامهای دیگری چون کاکثل و کاکتل هم دارد که ریشهی آن را به دیدن اخترنگارهی (صورت فلکی) گاو پیوند میدهند. ماه گاو (ثور، اردیبهشت) دومین ماه از ماههای دوازدهگانه است. گفتنی است ستایش گاو در میان بسیاری از هندوان ریشه در فرهنگ باستانی هند و آریایی و باورهای هنباز (مشترک) این دو تیره دارد.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاوگیل #دیگان #گاوگیل
📚 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- جشنهای ایرانیان «عسگر بهرامی»
- آثارالباقیه «ابوریحان بیرونی» برگردان اکبر داناسرشت
- جشنها و آیینهای ایرانی «حسامالدین مهدوی»
💫🐄 @AdabSar
بخش دوم و پایانی
«جشن گاوگیل» در مهرروز از دی (شانزدهم دی در گاهشمار باستان) از جشنهای دلکش و پررمز و راز ایرانی است که در گذر از هزارهها ریشهی آن در هزارتوی افسانهها گم شد و تنها چند گمان از خود برای تشنگی و کنجکاوی ما بهجا گذاشت. ولی بیشک این جشن میتواند نشانهای از ارزش جانورانی چون گاو و گوسپند (گوسفند) در زندگی مردمان هزاران سال پیش باشد.
🐄 آیینهای افسانهای جشن گاوگیل:
گفته شده که ایرانیان روز جشن گاوگیل را با نوشیدن شیر تازهی گاو آغاز میکردند و بامداد پیش از هر سخنگفتنی «بِه» میخوردند و «ترنج» میبوییدند تا سالی فراخ و آسوده در پیش داشته باشند. یکی دیگر از آیینهای این جشن همچون بسیاری از جشنهای ایرانی برافروختن آتش بود. در بخشهایی از پاییندست البرز (کرج کنونی) به جشن درامزینان جشن گزنه هم میگفتند زیرا در این شب سوز و سرما بیداد میکرد.
در افسانهها گفته شده که در زمان جمشید وی یک کاکیل یا گاو نر سرکش را با سر آدم، چهرهی زیبا و تن سپید گاو دید که دستهای سوسن به دست داشت و میبویید. گاو از هفت گوهر ساخته شده بود و هرکه را میدید به نام میخواند و از امروز و آینده آگاهی میداد و شید(نور) خود را میپراکند. جمشید گفت: تو کیستی و چه میکنی؟ پاسخ داد: من بخت هستم و سپیدروزی و بخت میان مردم میپراکنم. جمشید پرسید که در چه هنگامی بخت در میان مردم بیشتر است؟ پاسخ داد: هنگامی که گاو در میان آسمان باشد. او پس از این گفتوگو میان آسمان پنهان شد.
پیشگویی از روی جایگاه ستارگان در این شب بسیار مِهند (مهم) بود. آنان باور داشتند که گاوی درخشان با شاخهایی از تلا (طلا) و پاهایی از سیم (نقره) ماه را میکِشد، اندکزمانی در آسمان پدیدار و سپس پنهان میشود. هر که بتواند این گاو درخشان را ببیند آرزوهایش برآورده میشود. اگر این گاو بر بلندی کوهها پدید آید و دوبار بانگ زند سالی پر فراوانی و بدور از تنگدستی در پیش خواهد بود و اگر یکبار بانگ زند نشانهی خشکسالی است.
در باورهای فراگیری که تا امروز آمده، اگر کسی دو بار اتسه (عطسه) کند نشانهی فراوانی و شتاب در انجام کارها است و اگر یکبار اتسه کند نشانهی خوبی نیست و باید در انجام کار درنگ کرد. شمار اندکی از استورهشناسان گمان میکنند که میان «صبر» با «صور» و «ثور» پیوندی فراتر از دیسهی (شکل) واژگان هست و این باور امروزی دربارهی اتسه در افسانههای باستانی ریشه دارد.
این جشن نامهای دیگری چون کاکثل و کاکتل هم دارد که ریشهی آن را به دیدن اخترنگارهی (صورت فلکی) گاو پیوند میدهند. ماه گاو (ثور، اردیبهشت) دومین ماه از ماههای دوازدهگانه است. گفتنی است ستایش گاو در میان بسیاری از هندوان ریشه در فرهنگ باستانی هند و آریایی و باورهای هنباز (مشترک) این دو تیره دارد.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاوگیل #دیگان #گاوگیل
📚 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- جشنهای ایرانیان «عسگر بهرامی»
- آثارالباقیه «ابوریحان بیرونی» برگردان اکبر داناسرشت
- جشنها و آیینهای ایرانی «حسامالدین مهدوی»
💫🐄 @AdabSar
🧶❄️ گاهنبار چهره میدیاریم آن گاه که جانوران پدید آمدند
🧶 گاهنبار «چهره میدیاریمگاه» بر پایهی افسانهها، گاه یا هنگام آفرینش جانوران و یکی از آیینهای بسیار کهن ایران بود که از «مهرروز» تا «ورهرامروز» از دی برابر با ۱۶ تا ۲۰ این ماه در گاهشمار باستانی ایران برگزار میشد. «میدیاریم» به چمار (معنی) میانهی آرامش یا هنگام آرامش کشاورزان و دامداران بود. نباید فراموش کرد که بیشتر جشنهای باستانی دارای ریشهی زیستی و در پیوند با زندگی کشاورزی بودند.
گاهنبار/گاهنبار/گاهبار یا گَهَنبار در افسانهها روزهایی بودند که به باور پیشینیان، خدا جهان را آفرید. در نسک (کتاب) «زند» نوشته شده که اهورامزدا یا خدا جهان را در شش «گاه» آفرید. آغاز هر گاهی نامی دارد و در آغاز هر گاهی جشنی سازند.
🧶 آشنایی با گاهنبارها بر پایهی دادههای یسنا:
- میدیوزَرِیم، نخستین گاهنبار و زمان آفرینش آسمان بود و در میانههای اردیبهشت برگزار میشد.
- میدیوشـِیم، دومین گاهنبار زمان آفرینش آب و ۱۵۰ روز پس از آغاز سال برگزار میشد.
- پَـیتهشَـهیم سومین گاهانبار روز سیام شهریور و روز ۱۸۰ام سال برگزار میشد و زمان آفرینش زمین بود.
- اَیاسرم چهارمین گاهنبار و زمان آفرینش گیاهان بود که ۲۱۰ روز پس از آغاز سال برگزار میشد.
- میدیارِم پنجمین گاهنبار و در روز ۲۹۰ سال آغاز میشد. این گاهنبار ویژه آفرینش جانوران بود.
- هَمَسپَتمَدُم در پنج روز پایانی سال برگزار میشد که به باور آنها زمان آفرینش مردمان بود.
هریک از جشنهای ششگانهی گاهنبار پنج روزه بود و روز پنجم جشن بزرگی برپا میشد.
🧶 آرمانهای برگزاری گاهانبار:
- نیایش اهورامزدا، آفرینگانخوانی و بزرگداشت آفریدههای ماتکیک و مینویی (مادی و معنوی)
- داد و دهش، پیشکش کردن و بهرهمند شدن از یاری یکدیگر. پیشکش کردن به یکدیگر «میزد» نام داشت.
- همازوری/همبستگی میان مردمان. جشنهای گاهنباری همچون بسیاری دیگر از جشنهای ایرانی، گروهی برگزار میشد.
- شادی راستین، پایدار و خردمندانه.
🧶 خوان گاهنبار در ستایش امشاسپندان:
از آنجا که گاهنبارها برای بزرگداشت آفرینش برگزار میشدند، بر خوان(سفره) نمادین آن نشانههایی از هفت امشاسپند یا فرشته میگذاشتند:
- نیایشنامه برای یادکردن از امشاسپند سپنتهمینو و ستایش آفرینش آدمی.
- شیر و تخممرغ به نشانهی امشاسپند وهومن (بهمن) و آفرینش چهارپایان.
- آتشدانی از آتش و بوی خوش به نشانهی آفرینش آتش و امشاسپند اردیبهشت که نگهبان آتش بود.
- آوند (ظرف) رویین و مسین به نشانهی آفرینش آسمان و امشاسپند شهریور که فرشتهی نگهبان توپال (فلز) بود.
- آوندی پر از آب به نشانهی آفرینش آب و امشاسپند خرداد که نشانهی رسایی بود.
- گلدانی از گیاهان همیشه سبز به نشانهی آفرینش گیاهان و امشاسپند بیمرگی و جاودانگی.
گفتنی است خوان گاهنبار به نشانهی امشاسپند سپندارمذ و آفرینش زمین بر روی زمین چیده میشد. به نشانهی مهر پاک، فروتنی و پایبندی به پیمان در خوان میوه میگذاشتند. سپندارمذ/سپندارمزد نگهبان زمین و میوههای آن بود.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #دیگان #گاهنبار #جشن_گاهنباری
🧶 برگرفته از:
- گاهشماری گاهنباری، کهنترین نظام گاهشماری شناختهشده در ایران «رضا مرادی غیاثآبادی»
- زمستان «انجوی شیرازی»
- مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان «اردشیر آذرگشسب»
- جشنهای ایرانی «پرویز رجبی»
🧶❄️ @AdabSar
🧶 گاهنبار «چهره میدیاریمگاه» بر پایهی افسانهها، گاه یا هنگام آفرینش جانوران و یکی از آیینهای بسیار کهن ایران بود که از «مهرروز» تا «ورهرامروز» از دی برابر با ۱۶ تا ۲۰ این ماه در گاهشمار باستانی ایران برگزار میشد. «میدیاریم» به چمار (معنی) میانهی آرامش یا هنگام آرامش کشاورزان و دامداران بود. نباید فراموش کرد که بیشتر جشنهای باستانی دارای ریشهی زیستی و در پیوند با زندگی کشاورزی بودند.
گاهنبار/گاهنبار/گاهبار یا گَهَنبار در افسانهها روزهایی بودند که به باور پیشینیان، خدا جهان را آفرید. در نسک (کتاب) «زند» نوشته شده که اهورامزدا یا خدا جهان را در شش «گاه» آفرید. آغاز هر گاهی نامی دارد و در آغاز هر گاهی جشنی سازند.
🧶 آشنایی با گاهنبارها بر پایهی دادههای یسنا:
- میدیوزَرِیم، نخستین گاهنبار و زمان آفرینش آسمان بود و در میانههای اردیبهشت برگزار میشد.
- میدیوشـِیم، دومین گاهنبار زمان آفرینش آب و ۱۵۰ روز پس از آغاز سال برگزار میشد.
- پَـیتهشَـهیم سومین گاهانبار روز سیام شهریور و روز ۱۸۰ام سال برگزار میشد و زمان آفرینش زمین بود.
- اَیاسرم چهارمین گاهنبار و زمان آفرینش گیاهان بود که ۲۱۰ روز پس از آغاز سال برگزار میشد.
- میدیارِم پنجمین گاهنبار و در روز ۲۹۰ سال آغاز میشد. این گاهنبار ویژه آفرینش جانوران بود.
- هَمَسپَتمَدُم در پنج روز پایانی سال برگزار میشد که به باور آنها زمان آفرینش مردمان بود.
هریک از جشنهای ششگانهی گاهنبار پنج روزه بود و روز پنجم جشن بزرگی برپا میشد.
🧶 آرمانهای برگزاری گاهانبار:
- نیایش اهورامزدا، آفرینگانخوانی و بزرگداشت آفریدههای ماتکیک و مینویی (مادی و معنوی)
- داد و دهش، پیشکش کردن و بهرهمند شدن از یاری یکدیگر. پیشکش کردن به یکدیگر «میزد» نام داشت.
- همازوری/همبستگی میان مردمان. جشنهای گاهنباری همچون بسیاری دیگر از جشنهای ایرانی، گروهی برگزار میشد.
- شادی راستین، پایدار و خردمندانه.
🧶 خوان گاهنبار در ستایش امشاسپندان:
از آنجا که گاهنبارها برای بزرگداشت آفرینش برگزار میشدند، بر خوان(سفره) نمادین آن نشانههایی از هفت امشاسپند یا فرشته میگذاشتند:
- نیایشنامه برای یادکردن از امشاسپند سپنتهمینو و ستایش آفرینش آدمی.
- شیر و تخممرغ به نشانهی امشاسپند وهومن (بهمن) و آفرینش چهارپایان.
- آتشدانی از آتش و بوی خوش به نشانهی آفرینش آتش و امشاسپند اردیبهشت که نگهبان آتش بود.
- آوند (ظرف) رویین و مسین به نشانهی آفرینش آسمان و امشاسپند شهریور که فرشتهی نگهبان توپال (فلز) بود.
- آوندی پر از آب به نشانهی آفرینش آب و امشاسپند خرداد که نشانهی رسایی بود.
- گلدانی از گیاهان همیشه سبز به نشانهی آفرینش گیاهان و امشاسپند بیمرگی و جاودانگی.
گفتنی است خوان گاهنبار به نشانهی امشاسپند سپندارمذ و آفرینش زمین بر روی زمین چیده میشد. به نشانهی مهر پاک، فروتنی و پایبندی به پیمان در خوان میوه میگذاشتند. سپندارمذ/سپندارمزد نگهبان زمین و میوههای آن بود.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #دیگان #گاهنبار #جشن_گاهنباری
🧶 برگرفته از:
- گاهشماری گاهنباری، کهنترین نظام گاهشماری شناختهشده در ایران «رضا مرادی غیاثآبادی»
- زمستان «انجوی شیرازی»
- مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان «اردشیر آذرگشسب»
- جشنهای ایرانی «پرویز رجبی»
🧶❄️ @AdabSar
ادبسار
⛄️ دیگان دوم و افسانهی رهایی از پلیدیها با سوزاندن تندیسهای گِلی ⛄️ در سدهها و هزارههای دور، دی، ماهِ پُرجشنی بود و تنها سه جشن آن «دیگان» بودند. پانزدهم هر ماه در ایران باستان «دی بمهر» نامیده میشد و این روز در دیماه روز «جشن تیبکان» یا دیگان دوم…
🫧 دیگان سوم، جشن آسودگی و پاکیزگی
🫧 روز «دی بدین» نام بیستوسومین روز ماه در گاهشماری باستانی بود و در این روز از دی سومین «جشن دیگان» برگزار میشد. روز «دی بهآذر» در هشتم و روز «دی بهمهر» یا پانزدهم جشنهای نخست و دوم دیگان برگزار میشدند. بیشتر آیینهای جشنهای دیگان و جشن «خرمروز» در یکم دی یکسان بودند.
🫧 ماه دی پس از فروردین دارای بیشترین جشنهای همگانی بود که سه جشن آن «دیگان» بودند. در این روزها نام روز و ماه یکی است. جشنهای ایرانی در زمان ساسانیان با شکوه بسیاری برپا میشدند.
🫧 «دی» به چم (معنی) آفریدگار است و جشنهای دیگان که به آنها «دیجشن» نیز میگفتند، انگیزهای برای نیایش همگانی و سپاسداری از آفرینندهی هستی، برابری، همبستگی و همنشینی پادشاهان با مردم بود.
🫧 در واپسین جشن دیگان پاکیزگی و آسودگی را ارج مینهادند. در گمانزدها نوشته شده که شاید دیگان سوم روزی برای پاسداشت فرهنگ پاکیزگی و شستوشو بود. بر پایهی اندرزهای آذرباد مهراسپندان (از اندیشمندان بزرگ ساسانی) پاکیزگیِ تن را در این روز گرامی میداشتند.
🫧 در بندهش نوشته شده که گل بادرنگ گل ویژهی دی بهآذر (دیگان نخست)، گل كاردَک ویژهی دی بهمهر (دیگان دوم) و گل شنبلید ویژهی دی بهدین (دیگان سوم) است.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_دیگان #جشن_های_ایرانی #دیگان
فرتور: گل شنبلید، نماد روز دی بهدین و دیگان سوم
yon.ir/deygan3
دربارهی چیستی جشنهای دی بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/21351
🫧 برگرفته از:
- از نوروز تا نوروز «کوروش نیکنام»
- جشنها و آیینهای ایرانی «حسامالدین مهدوی»
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
🫧 @AdabSar
🫧 روز «دی بدین» نام بیستوسومین روز ماه در گاهشماری باستانی بود و در این روز از دی سومین «جشن دیگان» برگزار میشد. روز «دی بهآذر» در هشتم و روز «دی بهمهر» یا پانزدهم جشنهای نخست و دوم دیگان برگزار میشدند. بیشتر آیینهای جشنهای دیگان و جشن «خرمروز» در یکم دی یکسان بودند.
🫧 ماه دی پس از فروردین دارای بیشترین جشنهای همگانی بود که سه جشن آن «دیگان» بودند. در این روزها نام روز و ماه یکی است. جشنهای ایرانی در زمان ساسانیان با شکوه بسیاری برپا میشدند.
🫧 «دی» به چم (معنی) آفریدگار است و جشنهای دیگان که به آنها «دیجشن» نیز میگفتند، انگیزهای برای نیایش همگانی و سپاسداری از آفرینندهی هستی، برابری، همبستگی و همنشینی پادشاهان با مردم بود.
🫧 در واپسین جشن دیگان پاکیزگی و آسودگی را ارج مینهادند. در گمانزدها نوشته شده که شاید دیگان سوم روزی برای پاسداشت فرهنگ پاکیزگی و شستوشو بود. بر پایهی اندرزهای آذرباد مهراسپندان (از اندیشمندان بزرگ ساسانی) پاکیزگیِ تن را در این روز گرامی میداشتند.
🫧 در بندهش نوشته شده که گل بادرنگ گل ویژهی دی بهآذر (دیگان نخست)، گل كاردَک ویژهی دی بهمهر (دیگان دوم) و گل شنبلید ویژهی دی بهدین (دیگان سوم) است.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_دیگان #جشن_های_ایرانی #دیگان
فرتور: گل شنبلید، نماد روز دی بهدین و دیگان سوم
yon.ir/deygan3
دربارهی چیستی جشنهای دی بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/21351
🫧 برگرفته از:
- از نوروز تا نوروز «کوروش نیکنام»
- جشنها و آیینهای ایرانی «حسامالدین مهدوی»
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
🫧 @AdabSar
🕊 جشن بهمنگان، ستایش سروش خرد و خوبی
🐓 «بهمن» در باورهای کهن ایران یکی از ویژگیهای ایزد یکتاست و «بهمنگان» جشنی در ستایش درستکاری است. جشن بهمنگان یا جشن بهمنجنه در بهمنروز از بهمنماه برابر با دوم بهمن در گاهشماری (تقویم) ایران باستان برگزار میشد. بهمنگان در ایران نماد مردان نیکاندیش بود.
🐓 بهمن از واژهی اوستایی «وهومنه» وهو(خوب)+منه(من، منش و اندیشه) ساخته شده است. وهومنه، وهومن، وهمن و سپس بهمن و بهمنش به چم(معنی) بهترین اندیشه، اندیشهی نیک و منش نیک است.
🐓 «فرهنگ مهر» در نیپیک (کتاب) «فلسفه زرتشت» نوشته است که شش امشاسپند اهورامزدا هریک پاسدار زیستبوم (محیط زیست)، جانواران و آدمیان بودند که نخستین آنها فرشتهی وهومن یا بهمن پاسدار جانوران سودمند، تندرستی و نیکاندیشی در روی زمین بود. از اینرو ایرانیان در #جشن_بهمنگان بیش از هر جشن و آیین دیگری از کشتن و آسیب رساندن به جانوران پرهیز میکردند.
🐓 بر پایهی باورهای کیش زرتشتی، زرتشت پیامبر ایرانی برای دریافت پیامهای اهورامزدا از امشاسپند وهومن یاری میگرفت. در «گاتها» آمده است که زرتشت به یاری او پیامبر شد. بر پایهی این باورها نیکوکاران در سرای وهومن یا بهشت جای دارند. در نسک(کتاب)های دینکرد و بندهش نوشته شده که وهومن نخستین آفریدهی خداست. از این رو نخستین روز هر ماه (اورمزد روز) به نام پروردگار است و روز دوم ماه وهومن/بهمن نام دارد. بر پایهی افسانهها او در روز رستاخیز به کردار آدمی رسیدگی میکند.
🐓 ایشمَه یا خشم، آز و اَکوُمَن (اندیشهی بد و اهریمنی) دیوهایی هستند که امشاسپند بهمن با آنان میستیزد. او در جهان مینوی (معنوی) نماد منش نیک اهورامزدا و در جهان ماتکیک (مادی) پاسبان جانوران سودمند است ولی با آدمیان نیز سروکار دارد. چرا که اندیشهی نیک در هستی آدمی و کار او جایگاه بهسزایی دارد.
🐓 «خروس» نشان ویژهی #بهمنگان بود. ایرانیان باور داشتند كه از ميان جانوران خروس همانند سروش (از فرشتگان خدا) با بانگ هوشياری و بيداری خود نویدبخش روزی روشن با انديشهای روشن و سپيد است. همچنین رنگ سپید رنگ ویژه و گل یاسمن سپید گل ویژهی بهمن و جشن بهمنگان بود. جشن بهمنگان پیش از تازش مغولان در ایران فراگیر بود و در زمان صفویان برخی از آیینهای آن زنده شد.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
فرتور (عکس): یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان
#جشن_های_ایرانی
🐓 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان «شاهین سپنتا»
- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان «عبدالعظیم رضایی»
- گاتها «ابراهیم پورداود»
- فرهنگ ایران باستان «ابراهیم پورداود»
- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران «ابوالقاسم آخته»
@AdabSar 🕊
🐓 «بهمن» در باورهای کهن ایران یکی از ویژگیهای ایزد یکتاست و «بهمنگان» جشنی در ستایش درستکاری است. جشن بهمنگان یا جشن بهمنجنه در بهمنروز از بهمنماه برابر با دوم بهمن در گاهشماری (تقویم) ایران باستان برگزار میشد. بهمنگان در ایران نماد مردان نیکاندیش بود.
🐓 بهمن از واژهی اوستایی «وهومنه» وهو(خوب)+منه(من، منش و اندیشه) ساخته شده است. وهومنه، وهومن، وهمن و سپس بهمن و بهمنش به چم(معنی) بهترین اندیشه، اندیشهی نیک و منش نیک است.
🐓 «فرهنگ مهر» در نیپیک (کتاب) «فلسفه زرتشت» نوشته است که شش امشاسپند اهورامزدا هریک پاسدار زیستبوم (محیط زیست)، جانواران و آدمیان بودند که نخستین آنها فرشتهی وهومن یا بهمن پاسدار جانوران سودمند، تندرستی و نیکاندیشی در روی زمین بود. از اینرو ایرانیان در #جشن_بهمنگان بیش از هر جشن و آیین دیگری از کشتن و آسیب رساندن به جانوران پرهیز میکردند.
🐓 بر پایهی باورهای کیش زرتشتی، زرتشت پیامبر ایرانی برای دریافت پیامهای اهورامزدا از امشاسپند وهومن یاری میگرفت. در «گاتها» آمده است که زرتشت به یاری او پیامبر شد. بر پایهی این باورها نیکوکاران در سرای وهومن یا بهشت جای دارند. در نسک(کتاب)های دینکرد و بندهش نوشته شده که وهومن نخستین آفریدهی خداست. از این رو نخستین روز هر ماه (اورمزد روز) به نام پروردگار است و روز دوم ماه وهومن/بهمن نام دارد. بر پایهی افسانهها او در روز رستاخیز به کردار آدمی رسیدگی میکند.
🐓 ایشمَه یا خشم، آز و اَکوُمَن (اندیشهی بد و اهریمنی) دیوهایی هستند که امشاسپند بهمن با آنان میستیزد. او در جهان مینوی (معنوی) نماد منش نیک اهورامزدا و در جهان ماتکیک (مادی) پاسبان جانوران سودمند است ولی با آدمیان نیز سروکار دارد. چرا که اندیشهی نیک در هستی آدمی و کار او جایگاه بهسزایی دارد.
🐓 «خروس» نشان ویژهی #بهمنگان بود. ایرانیان باور داشتند كه از ميان جانوران خروس همانند سروش (از فرشتگان خدا) با بانگ هوشياری و بيداری خود نویدبخش روزی روشن با انديشهای روشن و سپيد است. همچنین رنگ سپید رنگ ویژه و گل یاسمن سپید گل ویژهی بهمن و جشن بهمنگان بود. جشن بهمنگان پیش از تازش مغولان در ایران فراگیر بود و در زمان صفویان برخی از آیینهای آن زنده شد.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
فرتور (عکس): یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان
#جشن_های_ایرانی
🐓 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان «شاهین سپنتا»
- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان «عبدالعظیم رضایی»
- گاتها «ابراهیم پورداود»
- فرهنگ ایران باستان «ابراهیم پورداود»
- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران «ابوالقاسم آخته»
@AdabSar 🕊
🕊 بهمنگان، جشن پاسداری از جانوران سودمند
🐎 «جشن بهمنگان» جشنی فراگیر در ایران باستان و جشنی در ستایش نیکاندیشی و پاسداری از جانوران بود. گویا آیینهای این جشن با گذشت هزارهها دستخوش دگرگونیهایی شد. جشن بهمنگان یا بهمنجه در بهمنروز از بهمنماه برابر با دوم بهمن در گاهشماری (تقویم) ایران باستان برگزار میشد.
🐎 پوشیدن جامهی سپید یکی از آیینهای کهن #جشن_بهمنگان بود. ایرانیان با این کار نمادین از هرگونه ناپاکی و آلودگی بیزاری میجستند. سپس به دیدار یکدیگر میرفتند و گلهای یاسمن سپید به یکدیگر پیشکش میکردند. در جشن بهمنگان نوشیدن شیر، نوشیدنیهای گیاهی و خوردن گیاهان نیک شمرده میشد. از آنجا که این روز، روز پاسداشت نگهداری از جانوران بود، آیین نَبُر یا پرهیز از کشتن جانوران و خوردن گوشت یکی از آیینهایش بود. ولی به گمان این باور با گذر زمان دستخوش دگرگونیهایی شد.
🐎 «ابوریحان بیرونی» نوشته است که به هنگام بهمنگان در خراسان مهمانی بزرگی میدهند و آشی به نام «دانگو» از هر دانه خوراکی، گوشت، تره و سبزی میپزند. در پختن این آش هر کس یا خانواده دانگ (سهم) داشت و برای فراهم کردن آن میکوشید. این کار نمادی از همکاری گروهی بود. شاید نام دانگو از همین آیین دانگی گرفته شده است. هرچند «دانکو» نیز به چم بنشن است که میتواند همان دانگو باشد.
بیرونی نوشته است که ایرانیان در این روز گل بهمن زرد و سپید را با شیر میخوردند و باور داشتند که این کار فراموشی را از میان برده و به یادهورزی (تقویت حافظه) میانجامد. مردم پارس (شیراز کنونی) نیز از بُنشَن (حبوبات) و گوشت خوراک میپختند و با شیر میخوردند تا بر فراموشی چیره شوند.
🐎 در این آیینها ایرانیان پس از خوردن و آشامیدن از آفریدگار برای دادههایش سپاسگزاری میکردند.
«اسدی توسی» در نبیک «لغت فرس» نوشته است که ایرانیان باستان در جشن بهمنجنه خوراکی آمیخته از بهمن سپید، ماهی، ماست و تره میخوردند.
گیاهان بهمن سرخ، زرد و سپید گیاهانی همچون هویج بودند که آن را با شیر میآمیختند و خوراکی نیروبخش و گندزُدای(ضدعفونیکنندهی) تَن درست میکردند.
🐎 بر پایهی نوشتههای بیرونی چیدن گیاهان از کنار رودخانهها و جویها، روغن گرفتن از گیاهان، سوزاندن و دود کردن گیاهان گندزدا از دیگر آیینهای #بهمنگان بود. او ریشهی این آیین را از جاماسب، وزیر گشتاسب میدانست ولی امروز نویسندگان در درستی آن شک دارند زیرا در زمان باستان این ماه بسیار سرد بود و گیاهی از زمین نمیرویید مگر در بخشهای خوش آبوهوا و کمابیش گرم!
🐎 برهان: «گویند دراین روز سپند را با شیر باید خورد بجهت زیادتی حافظه و در بعضی از بلاد در این روز مهمانی کنند بطعامی که در آن جمیع حبوبات باشد.»
صحاحالفرس: «پادشاهان عجم این روز را بفال نیکو داشتندی و بهمن سرخ و زرد سر همه چیز بیفشاندندی.»
🐎 فرتور(عکس):سنگنگارهای از جانوران در آیینهای ایران باستان
yon.ir/Adabsar01
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
🐎 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان «شاهین سپنتا»
- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان «عبدالعظیم رضایی»
- گاتها «ابراهیم پورداود»
- فرهنگ ایران باستان «ابراهیم پورداود»
- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران «ابوالقاسم آخته»
@AdabSar 🕊
🐎 «جشن بهمنگان» جشنی فراگیر در ایران باستان و جشنی در ستایش نیکاندیشی و پاسداری از جانوران بود. گویا آیینهای این جشن با گذشت هزارهها دستخوش دگرگونیهایی شد. جشن بهمنگان یا بهمنجه در بهمنروز از بهمنماه برابر با دوم بهمن در گاهشماری (تقویم) ایران باستان برگزار میشد.
🐎 پوشیدن جامهی سپید یکی از آیینهای کهن #جشن_بهمنگان بود. ایرانیان با این کار نمادین از هرگونه ناپاکی و آلودگی بیزاری میجستند. سپس به دیدار یکدیگر میرفتند و گلهای یاسمن سپید به یکدیگر پیشکش میکردند. در جشن بهمنگان نوشیدن شیر، نوشیدنیهای گیاهی و خوردن گیاهان نیک شمرده میشد. از آنجا که این روز، روز پاسداشت نگهداری از جانوران بود، آیین نَبُر یا پرهیز از کشتن جانوران و خوردن گوشت یکی از آیینهایش بود. ولی به گمان این باور با گذر زمان دستخوش دگرگونیهایی شد.
🐎 «ابوریحان بیرونی» نوشته است که به هنگام بهمنگان در خراسان مهمانی بزرگی میدهند و آشی به نام «دانگو» از هر دانه خوراکی، گوشت، تره و سبزی میپزند. در پختن این آش هر کس یا خانواده دانگ (سهم) داشت و برای فراهم کردن آن میکوشید. این کار نمادی از همکاری گروهی بود. شاید نام دانگو از همین آیین دانگی گرفته شده است. هرچند «دانکو» نیز به چم بنشن است که میتواند همان دانگو باشد.
بیرونی نوشته است که ایرانیان در این روز گل بهمن زرد و سپید را با شیر میخوردند و باور داشتند که این کار فراموشی را از میان برده و به یادهورزی (تقویت حافظه) میانجامد. مردم پارس (شیراز کنونی) نیز از بُنشَن (حبوبات) و گوشت خوراک میپختند و با شیر میخوردند تا بر فراموشی چیره شوند.
🐎 در این آیینها ایرانیان پس از خوردن و آشامیدن از آفریدگار برای دادههایش سپاسگزاری میکردند.
«اسدی توسی» در نبیک «لغت فرس» نوشته است که ایرانیان باستان در جشن بهمنجنه خوراکی آمیخته از بهمن سپید، ماهی، ماست و تره میخوردند.
گیاهان بهمن سرخ، زرد و سپید گیاهانی همچون هویج بودند که آن را با شیر میآمیختند و خوراکی نیروبخش و گندزُدای(ضدعفونیکنندهی) تَن درست میکردند.
🐎 بر پایهی نوشتههای بیرونی چیدن گیاهان از کنار رودخانهها و جویها، روغن گرفتن از گیاهان، سوزاندن و دود کردن گیاهان گندزدا از دیگر آیینهای #بهمنگان بود. او ریشهی این آیین را از جاماسب، وزیر گشتاسب میدانست ولی امروز نویسندگان در درستی آن شک دارند زیرا در زمان باستان این ماه بسیار سرد بود و گیاهی از زمین نمیرویید مگر در بخشهای خوش آبوهوا و کمابیش گرم!
🐎 برهان: «گویند دراین روز سپند را با شیر باید خورد بجهت زیادتی حافظه و در بعضی از بلاد در این روز مهمانی کنند بطعامی که در آن جمیع حبوبات باشد.»
صحاحالفرس: «پادشاهان عجم این روز را بفال نیکو داشتندی و بهمن سرخ و زرد سر همه چیز بیفشاندندی.»
🐎 فرتور(عکس):سنگنگارهای از جانوران در آیینهای ایران باستان
yon.ir/Adabsar01
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
🐎 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان «شاهین سپنتا»
- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان «عبدالعظیم رضایی»
- گاتها «ابراهیم پورداود»
- فرهنگ ایران باستان «ابراهیم پورداود»
- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران «ابوالقاسم آخته»
@AdabSar 🕊
🔥 جشن نوسره، پیشواز جشن بزرگ سده
«جشن نوسره»، جشنی برای پیشواز جشن بزرگ سده در ایران بود و ایرانیان با برگزاری نوسره، خود را برای سده آماده میکردند.
جشن نوسره پنج روز پیش از سده و در روز پنجم بهمن برگزار میشد. آیینهای نوسره همچون سده با افروختن آتش، سرور و شادمانی، نیایش و ستایش اهورامزدا همراه بود.
برجستهترین ویژگیهای جشنهای ایرانی، پیوند آنها با پدیدههای زیستی و کیهانی، مهربانی با زیستبوم و انجام آیینهایی برای پاسداشت آن بود.
جشنهای ایرانی جشنهایی شاد، یکپارچه و میهنی بوده و فراتر از ناهمانندیهای باور، اندیشه، دین، بوم و زبان برگزار میشدند.
#جشن_های_ایرانی #جشن_نوسره #بهمنگان
🔥 @AdabSar
🔥 جشن نوسره، پیشواز جشن بزرگ سده
«جشن نوسره»، جشنی برای پیشواز جشن بزرگ سده در ایران بود و ایرانیان با برگزاری نوسره، خود را برای سده آماده میکردند.
جشن نوسره پنج روز پیش از سده و در روز پنجم بهمن برگزار میشد. آیینهای نوسره همچون سده با افروختن آتش، سرور و شادمانی، نیایش و ستایش اهورامزدا همراه بود.
برجستهترین ویژگیهای جشنهای ایرانی، پیوند آنها با پدیدههای زیستی و کیهانی، مهربانی با زیستبوم و انجام آیینهایی برای پاسداشت آن بود.
جشنهای ایرانی جشنهایی شاد، یکپارچه و میهنی بوده و فراتر از ناهمانندیهای باور، اندیشه، دین، بوم و زبان برگزار میشدند.
#جشن_های_ایرانی #جشن_نوسره #بهمنگان
🔥 @AdabSar
🔥 آتش سده، نماد روشنی و گرمای زمین
🔥 «جشن سده» یکی از بزرگترین و کهنترین جشنهای پرشمار ایران و جهان، یکی از جشنهای آتش در ستایش اهورامزدا و در پاسداشت آتش، این نخستین زادهی زمین و یکی از چهار آخشیج پاک برگزار میشد. در اوستا آتش فرزند زمین خوانده شده و نشانهای اهورایی است و فروزش آن نماد فروغ جاودان است. به باور ایرانیان، نخست آتش پدید آمد و سه آخشیج (عنصر) آب، خاک و باد از آتش پدید آمدند. ایرانیان آتش را پیشکش اهورامزدا (خدا) به زمین و مایهی دلگرمی و روشنایی میدانستند.
🔥 ایرانیان ماههای دی و بهمن را که هوا بسیار سرد بود، زمان نیرومند شدن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن روزگار اهریمنی نیایش میکردند. جشن سده در روز دهم بهمن که چهل روز از آغاز زمستان میگذشت، برگزار میشد. برگزاری جشن سده کاری گروهی بود. در این جشن هیزم میافروختند و همه دست به دست گرد یک آتش بزرگ نیایش و پایکوبی میکردند و آواز میخواندند. ایرانیان باستان شادی را بخشش اهورا و اندوه را پدیدهای اهریمنی میدانستند.
🔥 در روزگار کهن گسترهی این جشن از آناتولی تا استان کنونی سینکیانگ چین دنباله داشت و در هر شهر به نامی خوانده میشد. بزرگترین جشن سدهی پس از اسلام به دستور مردآویز زیاری در اسپادانا (اصفهان) برگزار شد ولی پس از جشن پادورزان (مخالفان) او با یک برنامهریزی او را کشتند. پس از آن کرمان سردمدار برگزاری شکوهمند جشن سده است.
🔥 سده پس از نوروز و مهرگان از جشنهای بزرگ و فراگیر ایران باستان بود. اردشیر پاپکان ساسانی در آیینمند کردن و فراگیری دوبارهی آن بسیار کوشید. دربارهی برگزاری جشن سده پس از اسلام کسانی چون بیرونی، بیهقی، گردیزی، مسکویه و دیگران از شیوهی جشن در زمان غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، آلزیار و هتا (حتی) مغولان بسیار نوشتهاند و داستان مرگ مردآویز را گفتهاند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_سده
🔥 برگرفته از:
- «جشن سده» گروهی از نویسندگان، به کوشش و گردآوری «محمدرضا توسلی»
- جشنهای مهرگان و سده «رضا مرادی غیاثآبادی»
- آفرینش خدایان «امید عطایی»
🔥 @AdabSar
🔥 «جشن سده» یکی از بزرگترین و کهنترین جشنهای پرشمار ایران و جهان، یکی از جشنهای آتش در ستایش اهورامزدا و در پاسداشت آتش، این نخستین زادهی زمین و یکی از چهار آخشیج پاک برگزار میشد. در اوستا آتش فرزند زمین خوانده شده و نشانهای اهورایی است و فروزش آن نماد فروغ جاودان است. به باور ایرانیان، نخست آتش پدید آمد و سه آخشیج (عنصر) آب، خاک و باد از آتش پدید آمدند. ایرانیان آتش را پیشکش اهورامزدا (خدا) به زمین و مایهی دلگرمی و روشنایی میدانستند.
🔥 ایرانیان ماههای دی و بهمن را که هوا بسیار سرد بود، زمان نیرومند شدن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن روزگار اهریمنی نیایش میکردند. جشن سده در روز دهم بهمن که چهل روز از آغاز زمستان میگذشت، برگزار میشد. برگزاری جشن سده کاری گروهی بود. در این جشن هیزم میافروختند و همه دست به دست گرد یک آتش بزرگ نیایش و پایکوبی میکردند و آواز میخواندند. ایرانیان باستان شادی را بخشش اهورا و اندوه را پدیدهای اهریمنی میدانستند.
🔥 در روزگار کهن گسترهی این جشن از آناتولی تا استان کنونی سینکیانگ چین دنباله داشت و در هر شهر به نامی خوانده میشد. بزرگترین جشن سدهی پس از اسلام به دستور مردآویز زیاری در اسپادانا (اصفهان) برگزار شد ولی پس از جشن پادورزان (مخالفان) او با یک برنامهریزی او را کشتند. پس از آن کرمان سردمدار برگزاری شکوهمند جشن سده است.
🔥 سده پس از نوروز و مهرگان از جشنهای بزرگ و فراگیر ایران باستان بود. اردشیر پاپکان ساسانی در آیینمند کردن و فراگیری دوبارهی آن بسیار کوشید. دربارهی برگزاری جشن سده پس از اسلام کسانی چون بیرونی، بیهقی، گردیزی، مسکویه و دیگران از شیوهی جشن در زمان غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، آلزیار و هتا (حتی) مغولان بسیار نوشتهاند و داستان مرگ مردآویز را گفتهاند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_سده
🔥 برگرفته از:
- «جشن سده» گروهی از نویسندگان، به کوشش و گردآوری «محمدرضا توسلی»
- جشنهای مهرگان و سده «رضا مرادی غیاثآبادی»
- آفرینش خدایان «امید عطایی»
🔥 @AdabSar
🔥🪐 افسانهی پیدایش جشن سده و رهایی جوانان از چنگ آژیدهاک
🔥 تاکنون دربارهی جشن سده و داستانهای پیدایش آن بسیار شنیده و خواندهایم. از داستانهای هوشنگ تا جمشید و فریدون. از دیدگاههایی که پدیدههای کیهانی، ستارگان و گاهشماری را پایهی پیدایش سده دانستهاند تا نیازهای زندگی کشاورزی و راهکارهای مردمان باستان برای رویارویی با پدیدههای سختی چون سرما و تاریکی.
🔥 در یکی از داستانها گفته شده که فریدون پس از به بند کشیدن آژیدهاک دستور داد تا مردم در بامها آتش بیفروزند و این پیروزی را جشن بگیرند و سپس جشن سده بنیاد گذاشته شد. فریدون پس از پیروزی بر آژیدهاک با «ارمایل» روبرو شد. ارمایل را آشپز و وزیر آژیدهاک خواندهاند. فریدون ارمایل را نکوهید که چرا مغز جوانان را خوراک آژیدهاک کرده است و ارمایل پاسخ داد که من هر روز یک جوان را از مرگ رهانیدم. زیرا بهجای مغز دوم یک مغز گوسپند به آژیدهاک خوراندم تا یک جوان جان بهدر برد. فریدون گفت چگونه بدانم که راست میگویی؟ ارمایل پیکی برای آن جوانان فرستاد که در شب در بامها آتش بیفروزند تا فریدون ببیند. شبهنگام سد(صد) آتش روشن و نمایان شد. پس این رخداد به پیدایش جشن سده انجامید. فریدون به بیگناهی او پیبرد و فرمانروایی دماوند را به ارمایل سپرد.
🔥 یکی از کهنترین جشنهای ایرانی که هنوز در میان زرتشتیان یزد زنده است و در آذرماه برگزار میشود، جشن «هیرُمبو» یا «هیرُمبا» است که در هزارههای دور نیز سد روز مانده به نوروز برگزار میشد. به گمان برخی پژوهشگران جشن سده با این جشن در پیوند است.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_سده #جشن_های_ایرانی
🔥🪐 @AdabSar
🔥 تاکنون دربارهی جشن سده و داستانهای پیدایش آن بسیار شنیده و خواندهایم. از داستانهای هوشنگ تا جمشید و فریدون. از دیدگاههایی که پدیدههای کیهانی، ستارگان و گاهشماری را پایهی پیدایش سده دانستهاند تا نیازهای زندگی کشاورزی و راهکارهای مردمان باستان برای رویارویی با پدیدههای سختی چون سرما و تاریکی.
🔥 در یکی از داستانها گفته شده که فریدون پس از به بند کشیدن آژیدهاک دستور داد تا مردم در بامها آتش بیفروزند و این پیروزی را جشن بگیرند و سپس جشن سده بنیاد گذاشته شد. فریدون پس از پیروزی بر آژیدهاک با «ارمایل» روبرو شد. ارمایل را آشپز و وزیر آژیدهاک خواندهاند. فریدون ارمایل را نکوهید که چرا مغز جوانان را خوراک آژیدهاک کرده است و ارمایل پاسخ داد که من هر روز یک جوان را از مرگ رهانیدم. زیرا بهجای مغز دوم یک مغز گوسپند به آژیدهاک خوراندم تا یک جوان جان بهدر برد. فریدون گفت چگونه بدانم که راست میگویی؟ ارمایل پیکی برای آن جوانان فرستاد که در شب در بامها آتش بیفروزند تا فریدون ببیند. شبهنگام سد(صد) آتش روشن و نمایان شد. پس این رخداد به پیدایش جشن سده انجامید. فریدون به بیگناهی او پیبرد و فرمانروایی دماوند را به ارمایل سپرد.
🔥 یکی از کهنترین جشنهای ایرانی که هنوز در میان زرتشتیان یزد زنده است و در آذرماه برگزار میشود، جشن «هیرُمبو» یا «هیرُمبا» است که در هزارههای دور نیز سد روز مانده به نوروز برگزار میشد. به گمان برخی پژوهشگران جشن سده با این جشن در پیوند است.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_سده #جشن_های_ایرانی
🔥🪐 @AdabSar