☀️❄️ جوانی دوبارهی خورشید
روز نخست زمستان در دیدگاه پرستندگان خورشید روز ارجمندی بود. از این روز که کوتاهترین روز سال است هر چه به پیش یا پس برویم روزها پیوسته بلندتر میشوند.
از سوی دیگر خورشید با رسیدن به چلهی تابستان به بیشترین نیروی خود رسیده و پس از آن هر روز زمان دیدارش کوتاهتر میشود. نیروی خورشید در پاییز فروکش میکند تا به پایان راه خود برسد. پس از شب یلدا بار دیگر زندگی و جوانی از سر میگیرد و هر روز نیرومندتر میشود.
در دیدگاه مردمان باستان که همهی پدیدههای جهان را دارای جان میانگاشت و به مرگ سددرسد باور نداشت، خورشید نیز جان داشت و هر سال کودکی، جوانی، بزرگسالی و پیری را از نو میپیمود. همچنین به یاری جادوی آدمیان بار دیگر زاده و جوان میشد. هرچند که شاید فرو نمیمرد.
پس اگر نخستین روز زمستان پس از یلدا را زایشی دیگر و اگر نه زایش، که توان دوباره و جوانی دیگری برای خورشید بدانیم پس سال کهن، خورشید کهن و هر چیز کهنی با آغاز زمستان بهسر میرسد و سال و خورشید و جهانی نو آغاز میشود.
✍ برداشت از: «جستاری چند در فرهنگ ایران» #مهرداد_بهار
بازنویسی شده به پارسی
#یلدا #چله
☀️❄️ @AdabSar
☀️❄️ جوانی دوبارهی خورشید
روز نخست زمستان در دیدگاه پرستندگان خورشید روز ارجمندی بود. از این روز که کوتاهترین روز سال است هر چه به پیش یا پس برویم روزها پیوسته بلندتر میشوند.
از سوی دیگر خورشید با رسیدن به چلهی تابستان به بیشترین نیروی خود رسیده و پس از آن هر روز زمان دیدارش کوتاهتر میشود. نیروی خورشید در پاییز فروکش میکند تا به پایان راه خود برسد. پس از شب یلدا بار دیگر زندگی و جوانی از سر میگیرد و هر روز نیرومندتر میشود.
در دیدگاه مردمان باستان که همهی پدیدههای جهان را دارای جان میانگاشت و به مرگ سددرسد باور نداشت، خورشید نیز جان داشت و هر سال کودکی، جوانی، بزرگسالی و پیری را از نو میپیمود. همچنین به یاری جادوی آدمیان بار دیگر زاده و جوان میشد. هرچند که شاید فرو نمیمرد.
پس اگر نخستین روز زمستان پس از یلدا را زایشی دیگر و اگر نه زایش، که توان دوباره و جوانی دیگری برای خورشید بدانیم پس سال کهن، خورشید کهن و هر چیز کهنی با آغاز زمستان بهسر میرسد و سال و خورشید و جهانی نو آغاز میشود.
✍ برداشت از: «جستاری چند در فرهنگ ایران» #مهرداد_بهار
بازنویسی شده به پارسی
#یلدا #چله
☀️❄️ @AdabSar
☀️🍉 یاریگران نبرد با اهریمن سرما و تاریکی
«علی بلوکباشی»، مردمشناس و پژوهشگر فرهنگ و آیینهای ایران درباره جشنهای آتش در زمستان نوشته است که ایرانیان باستان درجشنهایی چون یلدا و سده به یاری خورشید و ایزدان میرفتند تا آنها را در نبرد با اهریمن یاری کنند.
در شب چله بلندترین جنگ با اهریمن درمیگیرد. از این رو ایرانیان در کنار خوانی(سفرهای) از میوههای سرخ پاییز در مهمانی و شادی تا پگاه بیدار میماندند.
در جشن سده نیز که چلهی بزرگ به پایان میرسد، آتشی بزرگ و بلند میافروختند تا درخشش و گرمای آن را به آسمان برسانند و خورشید و ایزدان را در نبرد با اهریمن سردی و تاریکی یاری کنند. همچنین دست به دست یکدیگر گرد یک آتش میگشتند تا در کنار هم و با یاری هم از روزهای سرد زمستان بگذرند.
#یلدا #چله #سده
☀️🍉 @AdabSar
☀️🍉 یاریگران نبرد با اهریمن سرما و تاریکی
«علی بلوکباشی»، مردمشناس و پژوهشگر فرهنگ و آیینهای ایران درباره جشنهای آتش در زمستان نوشته است که ایرانیان باستان درجشنهایی چون یلدا و سده به یاری خورشید و ایزدان میرفتند تا آنها را در نبرد با اهریمن یاری کنند.
در شب چله بلندترین جنگ با اهریمن درمیگیرد. از این رو ایرانیان در کنار خوانی(سفرهای) از میوههای سرخ پاییز در مهمانی و شادی تا پگاه بیدار میماندند.
در جشن سده نیز که چلهی بزرگ به پایان میرسد، آتشی بزرگ و بلند میافروختند تا درخشش و گرمای آن را به آسمان برسانند و خورشید و ایزدان را در نبرد با اهریمن سردی و تاریکی یاری کنند. همچنین دست به دست یکدیگر گرد یک آتش میگشتند تا در کنار هم و با یاری هم از روزهای سرد زمستان بگذرند.
#یلدا #چله #سده
☀️🍉 @AdabSar
برای آنکه زندگی را دلپذیر کنند
شبها و روزها را
نشانه نهادهاند
با نامها و بهانهها
امروز ما در چلههای یادها
دریغا گوی زندگانی هستیم
که گرفتهاند از ما
✍ #بزرگمهر_صالحی
#چکامه_پارسی
#یلدا #چله
🥀🍷 @AdabSar
برای آنکه زندگی را دلپذیر کنند
شبها و روزها را
نشانه نهادهاند
با نامها و بهانهها
امروز ما در چلههای یادها
دریغا گوی زندگانی هستیم
که گرفتهاند از ما
✍ #بزرگمهر_صالحی
#چکامه_پارسی
#یلدا #چله
🥀🍷 @AdabSar
🌴☀️ جشن آغاز تابستان، جشنهای گرامیداشت آب و آفتاب
🌴 با آغازیدن تابستان و ماه تیر، ماه آرش شیواتیر، این استورهی کمانگیر، جشنهای پرشمار تابستانی در ایران باستان آغاز میشد. جشنهایی در ستایش آب، ستایش آفتاب، روشنایی بیشتر و بلندترین روز سال، ستایش فرزانگی و جشنهایی برای شادی! در واپسین روز خرداد نیز جشن پیشواز جشنهای تابستانی برپا میشد.
🌴 در ایران آغاز هر فَرشیم/وَرشیم(فصل) بهانهای برای جشن بود و در گاهشماری گاهانباری ایران، آغاز سال نو با آغاز تابستان همزمان بود. در این زمان چلهی تموز(تموز: گرمای سخت) نیز آغاز میشد و تا دهم امرداد دنباله داشت. جشنهای این چله کموبیش همسان و همریشه بودند.
🌴 در آغاز تابستان، خورشید بیش از هر زمان دیگری میتابد و روزها بلندند. از سویی مردم جهان باستان به پدیدههای کیهانی دلبستگی بسیاری داشتند و رویدادهای کیهانی را با باورهایشان میآمیختند.
ایرانیان برای بازشناسی(تشخیص) روز نخست تابستان و دگرگونی تابستانی از سازههای خورشیدی و گاهشمار آفتابی همچون «چهارتاغی» بهره میبردند.هنوز یک نمونه از آن در نیاسر کاشان بهرهبرداری میشود.
🌴 در پگاه یکم تیر و همزمان با سر زدن خورشید، زنان اسپند دود میکردند و درآیه(ورودی) خانه را آب و جارو میکردند.
یکی از شناختهشدهترین آیینهای یکم تیر برگزاری یادبودی برای گرامیداشت جانسپاران (شهیدان) میهن بود. به باور پیشینیان در این روز بسیاری از ایرانیان باستان در راه میهن جان سپردند. اکنون این آیین در میان زرتشتیان برگزار میشود.
🌴 امروز در یکم تیر گرامیداشت چلهی تموز در استان خراسان و جشن آبپاشونک در چند شهر میانی کشور همچون اراک و فراهان برگزار میشود. در جشن آبپاشونک، مردم در گردشگاهها و دشتها آببازی میکنند. این آیین همسان و همریشه با جشن آبریزگان در میانهی تیر است.
🌴 در نیمروز(جنوب) خراسان از یکم تیر تا دهم امرداد را چلهی تموز و از دهم امرداد تا آخر این ماه را «چلهی خُرد» میگویند. «جشن ۹۰روز» که هنوز در روستای «حوضماهی» شهر مبارکه برگزار میشود، به جا مانده از جشنهای چلهی تموز است.
🌴 جشن «روز زیادی» در واپسین روز خرداد برای پیشواز فرارسیدن بلندترین روز سال و آغاز تابستان برگزار میشد و گفته میشود که برای همین نام خرداد به مانَک(معنی) رسایی را برای این ماه برگزیدند.
🌴 در سال ۲۰۱۴ ترسایی(میلادی)، هندوستان توانست روز یکم تیر را با نام روز جهانی یوگا و با آیینهای «درود بر خورشید» در سازمان کشورهای همبسته(ملل متحد) نیز آیینمَند(رسمی) کند. بسیار پیش از این، آیینهای گرامیداشت خورشید و هماهنگی با آن در آیین مهرپرستی یا میتراگرایی پدید آمده بود.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #تیرگان #جشن_آغاز_تابستان #آب_پاشونک
📚 برداشت آزاد از:
- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- ایراننامه #شاهین_سپنتا
☀️🌴 @AdabSar
🌴 با آغازیدن تابستان و ماه تیر، ماه آرش شیواتیر، این استورهی کمانگیر، جشنهای پرشمار تابستانی در ایران باستان آغاز میشد. جشنهایی در ستایش آب، ستایش آفتاب، روشنایی بیشتر و بلندترین روز سال، ستایش فرزانگی و جشنهایی برای شادی! در واپسین روز خرداد نیز جشن پیشواز جشنهای تابستانی برپا میشد.
🌴 در ایران آغاز هر فَرشیم/وَرشیم(فصل) بهانهای برای جشن بود و در گاهشماری گاهانباری ایران، آغاز سال نو با آغاز تابستان همزمان بود. در این زمان چلهی تموز(تموز: گرمای سخت) نیز آغاز میشد و تا دهم امرداد دنباله داشت. جشنهای این چله کموبیش همسان و همریشه بودند.
🌴 در آغاز تابستان، خورشید بیش از هر زمان دیگری میتابد و روزها بلندند. از سویی مردم جهان باستان به پدیدههای کیهانی دلبستگی بسیاری داشتند و رویدادهای کیهانی را با باورهایشان میآمیختند.
ایرانیان برای بازشناسی(تشخیص) روز نخست تابستان و دگرگونی تابستانی از سازههای خورشیدی و گاهشمار آفتابی همچون «چهارتاغی» بهره میبردند.هنوز یک نمونه از آن در نیاسر کاشان بهرهبرداری میشود.
🌴 در پگاه یکم تیر و همزمان با سر زدن خورشید، زنان اسپند دود میکردند و درآیه(ورودی) خانه را آب و جارو میکردند.
یکی از شناختهشدهترین آیینهای یکم تیر برگزاری یادبودی برای گرامیداشت جانسپاران (شهیدان) میهن بود. به باور پیشینیان در این روز بسیاری از ایرانیان باستان در راه میهن جان سپردند. اکنون این آیین در میان زرتشتیان برگزار میشود.
🌴 امروز در یکم تیر گرامیداشت چلهی تموز در استان خراسان و جشن آبپاشونک در چند شهر میانی کشور همچون اراک و فراهان برگزار میشود. در جشن آبپاشونک، مردم در گردشگاهها و دشتها آببازی میکنند. این آیین همسان و همریشه با جشن آبریزگان در میانهی تیر است.
🌴 در نیمروز(جنوب) خراسان از یکم تیر تا دهم امرداد را چلهی تموز و از دهم امرداد تا آخر این ماه را «چلهی خُرد» میگویند. «جشن ۹۰روز» که هنوز در روستای «حوضماهی» شهر مبارکه برگزار میشود، به جا مانده از جشنهای چلهی تموز است.
🌴 جشن «روز زیادی» در واپسین روز خرداد برای پیشواز فرارسیدن بلندترین روز سال و آغاز تابستان برگزار میشد و گفته میشود که برای همین نام خرداد به مانَک(معنی) رسایی را برای این ماه برگزیدند.
🌴 در سال ۲۰۱۴ ترسایی(میلادی)، هندوستان توانست روز یکم تیر را با نام روز جهانی یوگا و با آیینهای «درود بر خورشید» در سازمان کشورهای همبسته(ملل متحد) نیز آیینمَند(رسمی) کند. بسیار پیش از این، آیینهای گرامیداشت خورشید و هماهنگی با آن در آیین مهرپرستی یا میتراگرایی پدید آمده بود.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #تیرگان #جشن_آغاز_تابستان #آب_پاشونک
📚 برداشت آزاد از:
- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- ایراننامه #شاهین_سپنتا
☀️🌴 @AdabSar
ادبسار
🌴☀️ جشن آغاز تابستان، جشنهای گرامیداشت آب و آفتاب 🌴 با آغازیدن تابستان و ماه تیر، ماه آرش شیواتیر، این استورهی کمانگیر، جشنهای پرشمار تابستانی در ایران باستان آغاز میشد. جشنهایی در ستایش آب، ستایش آفتاب، روشنایی بیشتر و بلندترین روز سال، ستایش فرزانگی…
🌴☀️ آغاز تابستان و جشن واگشت تابستانی
🌴 جشن آغاز تابستان همراه با واگشت(انقلاب) تابستانی و آغاز سال نو بر پایهی گاهشمار گاهنباری در روزگاران بسیار کهن برگزار میشد.
یکی از آیینهای این جشن برپایی پُرسه(ختم) همگانی به یاد درگذشتگان یک سال گذشته و دیدار با خانوادههای آنان بود. گفته شده که در چنین روزی ایرانیان بسیاری در راه میهن جان باختند.
از دیگر آیینهای این روز که خاستگاه آن میانرودان(بینالنهرین) بود و در خاورمیانه برگزار میشد، آبپاشونک و بزرگداشت «ایزد تموز» بود.
🌴 ایزد تموز همتای «ایزد ریپیتون» و خدای رویش گیاهان و زندگی بود. در افسانههای این سرزمین، تموز با ایزدبانوی «ایشتار» که همتای ایزدبانوی «آناهیتا» است، پیوند زناشویی بست. ولی دلباختگی سرسختانهی ایشتار هر تابستان او را میمیراند و به زیر زمین میفرستاد و به دنبال آن گرمای خشککننده فرا میرسید.
در میانرودان باستان سوگواری مرگ تموز در تابستان برگزار میشد زیرا گرمای سوزان این سرزمین گیاهان و سرسبزی را میخشکاند. سپس چندی بعد ایشتار به جهان زیر زمین میرفت و تموز را به زمین بازمیگرداند و سرسبزی و بهار دوباره فرا میرسید.
از آیینهای سوگواری تموز در آغاز تابستان، آبپاشی برای پسواز(بدرقه) او بود که هنوز در میان آشوریان زنده است. تموز در پارسی به مانک (معنی) گرمای فراوان است.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #تیرگان #جشن_آغاز_تابستان #آب_پاشونک
📚 برگرفته از:
- ایرانیان ارمنی #اسماعیل_رائین
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
☀️🌴 @AdabSar
🌴 جشن آغاز تابستان همراه با واگشت(انقلاب) تابستانی و آغاز سال نو بر پایهی گاهشمار گاهنباری در روزگاران بسیار کهن برگزار میشد.
یکی از آیینهای این جشن برپایی پُرسه(ختم) همگانی به یاد درگذشتگان یک سال گذشته و دیدار با خانوادههای آنان بود. گفته شده که در چنین روزی ایرانیان بسیاری در راه میهن جان باختند.
از دیگر آیینهای این روز که خاستگاه آن میانرودان(بینالنهرین) بود و در خاورمیانه برگزار میشد، آبپاشونک و بزرگداشت «ایزد تموز» بود.
🌴 ایزد تموز همتای «ایزد ریپیتون» و خدای رویش گیاهان و زندگی بود. در افسانههای این سرزمین، تموز با ایزدبانوی «ایشتار» که همتای ایزدبانوی «آناهیتا» است، پیوند زناشویی بست. ولی دلباختگی سرسختانهی ایشتار هر تابستان او را میمیراند و به زیر زمین میفرستاد و به دنبال آن گرمای خشککننده فرا میرسید.
در میانرودان باستان سوگواری مرگ تموز در تابستان برگزار میشد زیرا گرمای سوزان این سرزمین گیاهان و سرسبزی را میخشکاند. سپس چندی بعد ایشتار به جهان زیر زمین میرفت و تموز را به زمین بازمیگرداند و سرسبزی و بهار دوباره فرا میرسید.
از آیینهای سوگواری تموز در آغاز تابستان، آبپاشی برای پسواز(بدرقه) او بود که هنوز در میان آشوریان زنده است. تموز در پارسی به مانک (معنی) گرمای فراوان است.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #تیرگان #جشن_آغاز_تابستان #آب_پاشونک
📚 برگرفته از:
- ایرانیان ارمنی #اسماعیل_رائین
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
☀️🌴 @AdabSar
🌻 جشن پایان چلهی تموز و بدرود با بلندترین روزهای سال
🌻 بخندید تموز بر سرخ سیب
همی کرد با بار و برگش عتیب
#فردوسی
🌻 «چلهی تموز» با جشن آبپاشونک در نخستین روز تیر در ایران باستان آغاز میشد و در آبان روز از امرداد برابر با دهم امرداد به پایان میرسید. چلهی تموز پایانبخش چندین جشن تابستانه بود که از دید چیستی و درونمایه به هم پیوسته بودند. جشنهایی در ستایش آب و آفتاب که با افسانههایی برای ایستادگی در برابر خشکی و گرسنگی درآمیختهاند. در این افسانهها ایزدان یا فرشتگان «رشن»، «اشتاد» و «زامیاد» با همکاری ایزدبانوی امرداد به نبرد با دیوهای گرسنگی و تشنگی یا «تئیری» و «زئیری» میرفتند.
🌻 در افسانههای ایرانی رشن به مانک (معنی) درستی و دادگری است و امشاسپند رشن دشمن دزدان و رهزنان است. اشتاد به چَم (معنی) راستی و درستی است. این امشاسپند یا فرشته، راهنمای مینویان و زمینیان است. زامیاد نیز فرشتهی زمین است که با کنش نیک شناخته میشود.
🌻 «تموز» به چمار (معنی) گرمای فراوان است.
اکنون در نیمروز (جنوب) خراسان با آغاز تابستان، بزرگترین روز سال را گرامی داشته و به چهل روز نخست تابستان چلهی بزرگ میگویند. به بیست روز پس از آن نیز چلهی کوچک یا چلهی خرد گفته میشود. همچون چلهی بزرگ و کوچک زمستان که زمان سرما در آن دستهبندی میشد.
گویا در گذشته در پگاه این روز اسپند دود میکردند و خاکستر آن را در دالان خانهها میریختند.
دربارهی آیینهای این جشن آگاهی بسیار اندکی به ما رسیده است.
🌻 سرودهی بومی خراسان برای چلهی تموز:
نه از شو مو منالم نه که از روز
نه از یلدا گیله درم نه چله تموز
هموقذر فهمیدم دمین ای دنیا
که آسونی د بعد سختی میه هنوز!
🌻 جشن آغاز چلهی تموز:
t.me/AdabSar/20872
t.me/AdabSar/20874
نبرد افسانهای ایزدبانوی امرداد و دیو گرسنگی و تشنگی:
t.me/AdabSar/20943
🌻 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #امردادگان
🌻 @AdabSar
🌻 بخندید تموز بر سرخ سیب
همی کرد با بار و برگش عتیب
#فردوسی
🌻 «چلهی تموز» با جشن آبپاشونک در نخستین روز تیر در ایران باستان آغاز میشد و در آبان روز از امرداد برابر با دهم امرداد به پایان میرسید. چلهی تموز پایانبخش چندین جشن تابستانه بود که از دید چیستی و درونمایه به هم پیوسته بودند. جشنهایی در ستایش آب و آفتاب که با افسانههایی برای ایستادگی در برابر خشکی و گرسنگی درآمیختهاند. در این افسانهها ایزدان یا فرشتگان «رشن»، «اشتاد» و «زامیاد» با همکاری ایزدبانوی امرداد به نبرد با دیوهای گرسنگی و تشنگی یا «تئیری» و «زئیری» میرفتند.
🌻 در افسانههای ایرانی رشن به مانک (معنی) درستی و دادگری است و امشاسپند رشن دشمن دزدان و رهزنان است. اشتاد به چَم (معنی) راستی و درستی است. این امشاسپند یا فرشته، راهنمای مینویان و زمینیان است. زامیاد نیز فرشتهی زمین است که با کنش نیک شناخته میشود.
🌻 «تموز» به چمار (معنی) گرمای فراوان است.
اکنون در نیمروز (جنوب) خراسان با آغاز تابستان، بزرگترین روز سال را گرامی داشته و به چهل روز نخست تابستان چلهی بزرگ میگویند. به بیست روز پس از آن نیز چلهی کوچک یا چلهی خرد گفته میشود. همچون چلهی بزرگ و کوچک زمستان که زمان سرما در آن دستهبندی میشد.
گویا در گذشته در پگاه این روز اسپند دود میکردند و خاکستر آن را در دالان خانهها میریختند.
دربارهی آیینهای این جشن آگاهی بسیار اندکی به ما رسیده است.
🌻 سرودهی بومی خراسان برای چلهی تموز:
نه از شو مو منالم نه که از روز
نه از یلدا گیله درم نه چله تموز
هموقذر فهمیدم دمین ای دنیا
که آسونی د بعد سختی میه هنوز!
🌻 جشن آغاز چلهی تموز:
t.me/AdabSar/20872
t.me/AdabSar/20874
نبرد افسانهای ایزدبانوی امرداد و دیو گرسنگی و تشنگی:
t.me/AdabSar/20943
🌻 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #امردادگان
🌻 @AdabSar
☀️ پیدایش شب چله و نبرد با اهریمن بد کنش
☀️ شب چله درازترین شب سال و نخستین شبِ زمستان و از گرامیترین جشنها نزد ایرانیان است. جشن #چله جشن بزرگداشت «ایزد مهر» است. «مهر» یا «میترا» یکی از ایزدان زردشتی و نامش برابر با دوستی و پیمان است و خورشید نیز نماد اوست. جایگاه مهر که نگهبان پیمان و دوستی است چنان والاست که یکی از بخشهای اوستا، «مهریشت»، در ستایش اوست.
☀️ به شب چله #یلدا هم میگویند. یلدا به مانک «زایش» است. چون این شب، شب زایش ایزد مهر یا میترا به شمار میآمده است. نام آن شب چله است، چرا که نشاندهندهی آغازِ چلهی بزرگ است. آنچه از آیینهای شب چله یا شب یلدا میان همهی ایرانیان بر جای مانده است شبنشینی در این درازترین شب سال است. در این شب، میوههای پاییزی همچون انار و خرمالو و هندوانه و سیب و بِه و انگورهای آویخته، زینتبخشِ خوانِ شب چلهاند. نهادن این میوهها بر خوان شب چله «مَیَزد» نام دارد که پیشکشی است به اهورامزدا. ایرانیان به گردِ این خوان به شادی مینشینند.
شادی بنیادِ جشنهای ایرانی است.
☀️ انگیزهی آفرینش شادی، برپایهی نبیک پارسیگ (کتاب پهلوی) بُندَهش (= آغاز آفرینش) این است که اهورامزدا شادی را آفرید تا مردمان بتوانند آمیختگی نیکی و بدی زندگی را تاب آورند. واژگونهی آن، اندوه و زاری اهریمنی است و ناخرسندی اهورامزدا را در پی دارد. با چنین نگرشی ایرانیان شب چله را هر چند اهریمنِ بدکنش در آن میتازد به شادی و خوشی و پایکوبی سپری میکنند و مینوشند و گفتوگو میکنند و از آنجا که با این شب زمستان آغاز میشود و میوهای هم دیگر پرورش نمییابد، این خوانِ خوراکی و میوه پرشگون بودند و نشانهای است از اینکه با آمدن زمستان باز هم خوان و خانهی ایرانیان پرمیوه و پرخوراک خواهد بود.
☀️ در این میان گاهی مادربزرگها داستانهای شیرین روزگاران گذشته را برای خانواده بازگو میکنند و پدربزرگ یا سالخوردهای دیگر بخشهایی از شاهنامهی فردوسی را میخواند و از رزمهای پهلوانی و سرفرازی و آزادیخواهی ایرانیان سخن میگوید.
ایرانیان بدینگونه به پیشباز «چلهی بزرگ» میروند که از یکم دی آغاز میشود و دهم بهمن به سر میآید. در این چهل روز سرما استخوانسوز میشود و پس از آن «چلهی کوچک» فرامیرسد که تا بیستم اسپندماه دنباله دارد و در آن سرما رو به کاستی میرود و نویدبخش فرارسیدن بهار است. نویدبخش از میان رفتن سرما و شکفتن شکوفهها.
☀️ در شهرستانهای ایران آیینهای شب چله گستردگی بیشتری دارند. در کرمان که بیشینهی مردم تا بامداد بیدار میمانند بر این باورند که کارن (قارون) در نمای هیزمشکنی که پشتهای از هیزم بر دوش دارد به خانهی نیکوکارانِ بیچیز میرود و هیزمی به آنان میدهد و آن هیزم شمشِ زر میشود و آنان را از تهیدستی میرهاند. گفتنی است که در روزگاران گذشته برخی از مردم به این امید چلهنشینی میکردند که قارون به دیدنشان بیاید و به پاسِ این چلهنشینی شمش زرین به آنان بدهد. این باور یادآورِ بابانوئل در کریسمس است و کاری که او در این روزها انجام میدهد و این نشاندهندهی آن است که این دو باور آبشخوری یکسان دارند.
☀️ در شب چله در بخشهایی از آذربایجان دختری که شوهر کرده است خانوادهاش برای او پیشکشی میفرستند. در خوی و شهرهای دیگرش پشمک میبرند و این شاید به شوند همانندی پشمک به برف زمستانی باشد.
در روستاهای خراسان خانوادهی پسری که تازه زن گرفته است برای دختر پیشکش میفرستند. این آیینهای فرستادن پیشکشی در خراسان و آذربایجان نشانگر پیوندِ این شب با زایش است.
☀️ در فرهنگ دهخدا دربارهی پیوند شب یلدا با زایش مسیها (مسیح) گفته شده است که یلدا واژهای سریانی است به مانک (میلاد) تازی و چون شب یلدا را با زایش مسیها برابر میکردهاند از این رو بدین نام نامیدهاند. جشن زایش مسیها (نوئل) که در ۲۵ دسامبر نگاشته شده، برابر پژوهش جویندگان و در بنیاد جشن پیدایش میترا (مهر) بوده که ترساییان (مسیحیان) در سدهی چهارم ترسایی(میلادی) آن را روز زادن عیسا گذاشتهاند. سُرایندگان زلف یار و همچنین روز دوری را از دید سیاهی و درازی بدان همانند کنند و از سرودههای برخی از چامهسرایان مانند سنایی و امیرمعزی پیوند بین مسیها و شب چله دریافت میشود.
✍ فرستنده #بزرگمهر_صالحی
☀️ بازخَنها (منابع):
۱- آیینی به قدمت تاریخ، مجله میراث فرهنگی، ۳۰ آذر ۱۳۹۵، «محمد عجم»
۲- نامه سال ۲۰۰۷ بنیاد میراث پاسارگاد به یونسکو برای نگاشتن شب چله در میراث معنوی جهانی
۳- روزنامهی مردم سالاری يکشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۹
۴- همنشین بهار: شبِ یَلدا و انقلابِ زمستانی
۵- آیینهای یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال، مجله دریای پارس
۶- راهنمای زمانِ جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان «رضا مرادی غیاثآبادی»
☀️ @AdabSar
☀️ شب چله درازترین شب سال و نخستین شبِ زمستان و از گرامیترین جشنها نزد ایرانیان است. جشن #چله جشن بزرگداشت «ایزد مهر» است. «مهر» یا «میترا» یکی از ایزدان زردشتی و نامش برابر با دوستی و پیمان است و خورشید نیز نماد اوست. جایگاه مهر که نگهبان پیمان و دوستی است چنان والاست که یکی از بخشهای اوستا، «مهریشت»، در ستایش اوست.
☀️ به شب چله #یلدا هم میگویند. یلدا به مانک «زایش» است. چون این شب، شب زایش ایزد مهر یا میترا به شمار میآمده است. نام آن شب چله است، چرا که نشاندهندهی آغازِ چلهی بزرگ است. آنچه از آیینهای شب چله یا شب یلدا میان همهی ایرانیان بر جای مانده است شبنشینی در این درازترین شب سال است. در این شب، میوههای پاییزی همچون انار و خرمالو و هندوانه و سیب و بِه و انگورهای آویخته، زینتبخشِ خوانِ شب چلهاند. نهادن این میوهها بر خوان شب چله «مَیَزد» نام دارد که پیشکشی است به اهورامزدا. ایرانیان به گردِ این خوان به شادی مینشینند.
شادی بنیادِ جشنهای ایرانی است.
☀️ انگیزهی آفرینش شادی، برپایهی نبیک پارسیگ (کتاب پهلوی) بُندَهش (= آغاز آفرینش) این است که اهورامزدا شادی را آفرید تا مردمان بتوانند آمیختگی نیکی و بدی زندگی را تاب آورند. واژگونهی آن، اندوه و زاری اهریمنی است و ناخرسندی اهورامزدا را در پی دارد. با چنین نگرشی ایرانیان شب چله را هر چند اهریمنِ بدکنش در آن میتازد به شادی و خوشی و پایکوبی سپری میکنند و مینوشند و گفتوگو میکنند و از آنجا که با این شب زمستان آغاز میشود و میوهای هم دیگر پرورش نمییابد، این خوانِ خوراکی و میوه پرشگون بودند و نشانهای است از اینکه با آمدن زمستان باز هم خوان و خانهی ایرانیان پرمیوه و پرخوراک خواهد بود.
☀️ در این میان گاهی مادربزرگها داستانهای شیرین روزگاران گذشته را برای خانواده بازگو میکنند و پدربزرگ یا سالخوردهای دیگر بخشهایی از شاهنامهی فردوسی را میخواند و از رزمهای پهلوانی و سرفرازی و آزادیخواهی ایرانیان سخن میگوید.
ایرانیان بدینگونه به پیشباز «چلهی بزرگ» میروند که از یکم دی آغاز میشود و دهم بهمن به سر میآید. در این چهل روز سرما استخوانسوز میشود و پس از آن «چلهی کوچک» فرامیرسد که تا بیستم اسپندماه دنباله دارد و در آن سرما رو به کاستی میرود و نویدبخش فرارسیدن بهار است. نویدبخش از میان رفتن سرما و شکفتن شکوفهها.
☀️ در شهرستانهای ایران آیینهای شب چله گستردگی بیشتری دارند. در کرمان که بیشینهی مردم تا بامداد بیدار میمانند بر این باورند که کارن (قارون) در نمای هیزمشکنی که پشتهای از هیزم بر دوش دارد به خانهی نیکوکارانِ بیچیز میرود و هیزمی به آنان میدهد و آن هیزم شمشِ زر میشود و آنان را از تهیدستی میرهاند. گفتنی است که در روزگاران گذشته برخی از مردم به این امید چلهنشینی میکردند که قارون به دیدنشان بیاید و به پاسِ این چلهنشینی شمش زرین به آنان بدهد. این باور یادآورِ بابانوئل در کریسمس است و کاری که او در این روزها انجام میدهد و این نشاندهندهی آن است که این دو باور آبشخوری یکسان دارند.
☀️ در شب چله در بخشهایی از آذربایجان دختری که شوهر کرده است خانوادهاش برای او پیشکشی میفرستند. در خوی و شهرهای دیگرش پشمک میبرند و این شاید به شوند همانندی پشمک به برف زمستانی باشد.
در روستاهای خراسان خانوادهی پسری که تازه زن گرفته است برای دختر پیشکش میفرستند. این آیینهای فرستادن پیشکشی در خراسان و آذربایجان نشانگر پیوندِ این شب با زایش است.
☀️ در فرهنگ دهخدا دربارهی پیوند شب یلدا با زایش مسیها (مسیح) گفته شده است که یلدا واژهای سریانی است به مانک (میلاد) تازی و چون شب یلدا را با زایش مسیها برابر میکردهاند از این رو بدین نام نامیدهاند. جشن زایش مسیها (نوئل) که در ۲۵ دسامبر نگاشته شده، برابر پژوهش جویندگان و در بنیاد جشن پیدایش میترا (مهر) بوده که ترساییان (مسیحیان) در سدهی چهارم ترسایی(میلادی) آن را روز زادن عیسا گذاشتهاند. سُرایندگان زلف یار و همچنین روز دوری را از دید سیاهی و درازی بدان همانند کنند و از سرودههای برخی از چامهسرایان مانند سنایی و امیرمعزی پیوند بین مسیها و شب چله دریافت میشود.
✍ فرستنده #بزرگمهر_صالحی
☀️ بازخَنها (منابع):
۱- آیینی به قدمت تاریخ، مجله میراث فرهنگی، ۳۰ آذر ۱۳۹۵، «محمد عجم»
۲- نامه سال ۲۰۰۷ بنیاد میراث پاسارگاد به یونسکو برای نگاشتن شب چله در میراث معنوی جهانی
۳- روزنامهی مردم سالاری يکشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۹
۴- همنشین بهار: شبِ یَلدا و انقلابِ زمستانی
۵- آیینهای یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال، مجله دریای پارس
۶- راهنمای زمانِ جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان «رضا مرادی غیاثآبادی»
☀️ @AdabSar
چو مهر میهنات افروز گردد
شب یلدای میهن روز گردد
رسد دوران اهریمن به پایان
سپیدی چیره و پیروز گردد
#شاهین_سپنتا
#یلدا #چله
#چکامه_پارسی
🔥 @AdabSar
چو مهر میهنات افروز گردد
شب یلدای میهن روز گردد
رسد دوران اهریمن به پایان
سپیدی چیره و پیروز گردد
#شاهین_سپنتا
#یلدا #چله
#چکامه_پارسی
🔥 @AdabSar
☀️🍉 شب چله، آیینی که از فراز و فرود هزارهها گذر کرد
☀️ جشنهای ایرانی هزاران سال پیشینه دارند و هزاران سال در این سرزمین ارج داشتند. اکنون پس از نوروز #یلدا است که از پس هزارههای دور و دراز برآمده و میتواند خانوادهها را گرد هم آورد و مردمان را به تکاپو وادارد. هرچند که خوشبختانه در این سالها گرایش به جشنهای ایرانی بهویژه مهرگان، سده و آیین بزرگداشت کوروش در ایران افزایش یافته است.
☀️ به گفتهی فریدون جنیدی، یلدا نشان از دانش باستانی نیاکان ما است که هزاران سال پیش به گاهشماری خورشیدی دست یافته و دریافته بودند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است و در پایان این شب با زایش مهر یا میترا یا همان خورشید، روشنایی بر تاریکی پیروز میشود.
از دیگر سو پیدایش مهر یا خورشید نمادی روشن از مهرورزی و دوستی جهانی است.
☀️ مهر یا خورشید، ایزد جنگاوران و پهلوانان، خدای راستی و پیمان و همچنین نگاهبان جهان و جهانیان بود. در افسانههای ایرانی مهر نخستین خدایی بود که هر بامداد سوار بر گردونه(ارابه)ی خود بر چهار اسب کشیده میشد و از فراز کوه البرز بر ایران و ایرانیان مینگریست و از آنان نگهداری میکرد.
☀️ روشن است که در جهان باستان مردم با دامپروری و کشاورزی زندگی خود را میگذراندند و با دوگانگی و دشواریهای زیستبوم روبرو بودند. سپیدی و سیاهی، خوبی و بدی، روشنی و تیرگی، دوستی و دشمنی، گذشت و کینه، سرما و گرما برخی از این دوگانگیها بودند.
در باور آنها آنچه برای زندگیشان خوب بود نشانهی خدای خوب و آنچه برای زندگیشان زیانآور بود نشانهی خدای بد شمرده میشد.
از این رو آنها روز و روشنایی که در آن بالندگی و کوشش بود دوست داشتند و با فرارسیدن شب آتش میافروختند تا از روشنایی پاسداری کنند.
☀️ یادبود سیاوش در شب یلدا
گفته میشود در ایران باستان و در این جشن، هیچ خوراک ویژهای پخته نمیشد. خوراک این شب خشکبار، اندوختههای کشاورزی و میوههای تابستانی بود که به سختی نگهداری میکردند. در میان این خوراکیها میوههای سرخ جایگاه ویژهای داشتند. این رنگ در آیین مهر نشانهی فراز آمدن روشنایی و زایش شید (نور) بود. انار که در وِرشیم (موسم) سرد به فراوانی یافت میشود، بیش از هر میوهی دیگری در خوان یلدا خودنمایی میکند و امروز در هنر ایرانی نمادی زیباست. به گفتهی «علی بلوکباشی» انار و آبِ سرخِ آن یادآور خون سیاوش بود. همچنین انار و سیب نماد باززایی و باروری هستند. میوههای سرخ میوههایی هستند که بر پایهی دانش امروز ما دارای پاداُکسایِش*(آنتیاکسیدان) فراوانند و از تن آدمی در برابر بیماریها نگهداری میکنند.
☀️ «چله» چیست؟
چلهی بزرگ از فردای یلدا آغاز شده و تا جشن سده (چهل روز) دنباله داشت. در چلهی بزرگ هوا بسیار سرد بود ولی با فرارسیدن جشن سده (۱۰ بهمن) و پایان چلهی بزرگ، چلهی کوچک آغاز میشد و بیست روز دنباله داشت. در چلهی کوچک از سرمای هوا به آرامی کاسته میشد و پس از آن با فرا رسیدن ماه اسپند آب و هوا نوید فرا رسیدن گرما، بهار و شکفتن گلها را میداد.
☀️ شب #چله همیشه زمانی برای گرد هم آمدن خانوادهها و دور ریختن دلخوریها بود که نماد همبستگی و کنار هم بودن برای شکست دادن دشواریهاست. یکی از آیینهای این شب داستانگویی دربارهی دلاوریهای پهلوانان میهن و سربلندیهای آنان بود. شب چله که با شادی و سرور همراه بود تا سپیدهدم دنباله داشت تا بتوان زایش شید را پس از تاریکی و شبی سرد نگریست.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
☀️ برگرفته از:
ـ پیشینه و تبارشناسی یلدا، شب هزارههای تاریخ «مجتبا شهرآبادی»
ـ آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز «محمود روحالامینی»
ـ جشنهای ایرانی «پرویز رجبی»
ـ جستار درباره مهر و ناهید «محمد مقدم»
ـ شب یلدا «سیما سلطانی»
☀️ goo.gl/dBV5km
☀️ جشنهای ایرانی هزاران سال پیشینه دارند و هزاران سال در این سرزمین ارج داشتند. اکنون پس از نوروز #یلدا است که از پس هزارههای دور و دراز برآمده و میتواند خانوادهها را گرد هم آورد و مردمان را به تکاپو وادارد. هرچند که خوشبختانه در این سالها گرایش به جشنهای ایرانی بهویژه مهرگان، سده و آیین بزرگداشت کوروش در ایران افزایش یافته است.
☀️ به گفتهی فریدون جنیدی، یلدا نشان از دانش باستانی نیاکان ما است که هزاران سال پیش به گاهشماری خورشیدی دست یافته و دریافته بودند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است و در پایان این شب با زایش مهر یا میترا یا همان خورشید، روشنایی بر تاریکی پیروز میشود.
از دیگر سو پیدایش مهر یا خورشید نمادی روشن از مهرورزی و دوستی جهانی است.
☀️ مهر یا خورشید، ایزد جنگاوران و پهلوانان، خدای راستی و پیمان و همچنین نگاهبان جهان و جهانیان بود. در افسانههای ایرانی مهر نخستین خدایی بود که هر بامداد سوار بر گردونه(ارابه)ی خود بر چهار اسب کشیده میشد و از فراز کوه البرز بر ایران و ایرانیان مینگریست و از آنان نگهداری میکرد.
☀️ روشن است که در جهان باستان مردم با دامپروری و کشاورزی زندگی خود را میگذراندند و با دوگانگی و دشواریهای زیستبوم روبرو بودند. سپیدی و سیاهی، خوبی و بدی، روشنی و تیرگی، دوستی و دشمنی، گذشت و کینه، سرما و گرما برخی از این دوگانگیها بودند.
در باور آنها آنچه برای زندگیشان خوب بود نشانهی خدای خوب و آنچه برای زندگیشان زیانآور بود نشانهی خدای بد شمرده میشد.
از این رو آنها روز و روشنایی که در آن بالندگی و کوشش بود دوست داشتند و با فرارسیدن شب آتش میافروختند تا از روشنایی پاسداری کنند.
☀️ یادبود سیاوش در شب یلدا
گفته میشود در ایران باستان و در این جشن، هیچ خوراک ویژهای پخته نمیشد. خوراک این شب خشکبار، اندوختههای کشاورزی و میوههای تابستانی بود که به سختی نگهداری میکردند. در میان این خوراکیها میوههای سرخ جایگاه ویژهای داشتند. این رنگ در آیین مهر نشانهی فراز آمدن روشنایی و زایش شید (نور) بود. انار که در وِرشیم (موسم) سرد به فراوانی یافت میشود، بیش از هر میوهی دیگری در خوان یلدا خودنمایی میکند و امروز در هنر ایرانی نمادی زیباست. به گفتهی «علی بلوکباشی» انار و آبِ سرخِ آن یادآور خون سیاوش بود. همچنین انار و سیب نماد باززایی و باروری هستند. میوههای سرخ میوههایی هستند که بر پایهی دانش امروز ما دارای پاداُکسایِش*(آنتیاکسیدان) فراوانند و از تن آدمی در برابر بیماریها نگهداری میکنند.
☀️ «چله» چیست؟
چلهی بزرگ از فردای یلدا آغاز شده و تا جشن سده (چهل روز) دنباله داشت. در چلهی بزرگ هوا بسیار سرد بود ولی با فرارسیدن جشن سده (۱۰ بهمن) و پایان چلهی بزرگ، چلهی کوچک آغاز میشد و بیست روز دنباله داشت. در چلهی کوچک از سرمای هوا به آرامی کاسته میشد و پس از آن با فرا رسیدن ماه اسپند آب و هوا نوید فرا رسیدن گرما، بهار و شکفتن گلها را میداد.
☀️ شب #چله همیشه زمانی برای گرد هم آمدن خانوادهها و دور ریختن دلخوریها بود که نماد همبستگی و کنار هم بودن برای شکست دادن دشواریهاست. یکی از آیینهای این شب داستانگویی دربارهی دلاوریهای پهلوانان میهن و سربلندیهای آنان بود. شب چله که با شادی و سرور همراه بود تا سپیدهدم دنباله داشت تا بتوان زایش شید را پس از تاریکی و شبی سرد نگریست.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
☀️ برگرفته از:
ـ پیشینه و تبارشناسی یلدا، شب هزارههای تاریخ «مجتبا شهرآبادی»
ـ آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز «محمود روحالامینی»
ـ جشنهای ایرانی «پرویز رجبی»
ـ جستار درباره مهر و ناهید «محمد مقدم»
ـ شب یلدا «سیما سلطانی»
☀️ goo.gl/dBV5km
☀️❄️ اینک یلدا
اینک باید به #یلدا و آغاز زمستان نگریست. روز نخست زمستان در دیدگاه پرستندگان باستانی خورشید روز ارجمندی بود. از این روز که کوتاهترین روز سال است هر چه به پیش یا پس برویم روزها بلندتر میشوند.
از سوی دیگر خورشید با رسیدن به #چله تابستان به بیشترین نیروی خود رسیده و پس از آن هر روز زمان دیدارش کوتاه و کوتاهتر میشود. خورشید در پاییز نیرویش فروکش میکند تا به پایان راه خود برسد. پس از شب یلدا باری دیگر زندگی و جوانی از سر میگیرد و هر روز نیرومندتر میشود.
در دیدگاه مردمان باستان که همهی پدیدههای جهان را دارای جان انگاشته و به مرگ سددرسد باور نداشتند، خورشید نیز جان داشت و هر سال کودکی، جوانی، بزرگسالی و پیری را میپیمود. همچنین به یاری جادوی آدمیان بار دیگر زاده و جوان میشد. هرچند که شاید فرو نمیمرد.
پس اگر نخستین روز زمستان را زایشی دیگر و اگر نه زایش، که توان و جوانی دوباره برای خورشید بدانیم پس سال کهن، خورشید کهن و هر چیز کهنی با آغاز زمستان بهسر میرسد و سال و خورشید و جهانی نو آغاز میشود.
✍ جستاری چند در فرهنگ ایران #مهرداد_بهار
بازنویسی شده به پارسی
☀️❄️ @AdabSar
☀️❄️ اینک یلدا
اینک باید به #یلدا و آغاز زمستان نگریست. روز نخست زمستان در دیدگاه پرستندگان باستانی خورشید روز ارجمندی بود. از این روز که کوتاهترین روز سال است هر چه به پیش یا پس برویم روزها بلندتر میشوند.
از سوی دیگر خورشید با رسیدن به #چله تابستان به بیشترین نیروی خود رسیده و پس از آن هر روز زمان دیدارش کوتاه و کوتاهتر میشود. خورشید در پاییز نیرویش فروکش میکند تا به پایان راه خود برسد. پس از شب یلدا باری دیگر زندگی و جوانی از سر میگیرد و هر روز نیرومندتر میشود.
در دیدگاه مردمان باستان که همهی پدیدههای جهان را دارای جان انگاشته و به مرگ سددرسد باور نداشتند، خورشید نیز جان داشت و هر سال کودکی، جوانی، بزرگسالی و پیری را میپیمود. همچنین به یاری جادوی آدمیان بار دیگر زاده و جوان میشد. هرچند که شاید فرو نمیمرد.
پس اگر نخستین روز زمستان را زایشی دیگر و اگر نه زایش، که توان و جوانی دوباره برای خورشید بدانیم پس سال کهن، خورشید کهن و هر چیز کهنی با آغاز زمستان بهسر میرسد و سال و خورشید و جهانی نو آغاز میشود.
✍ جستاری چند در فرهنگ ایران #مهرداد_بهار
بازنویسی شده به پارسی
☀️❄️ @AdabSar
هما ارژنگی - یلدا
@AdabSar
☀️
...یلدا هزارانساله جشنی آریایی
جشنی سپند و پرفروغ و گرم و زیبا
در آخرین شام بلند و سرد پاییز
یادآور استورههای مانده برجا
یلدا نماد زایش مهرایزد نور
میترا خجسته ایزدِ نور سحرگاه
آیین او مهر و وداد و عهد و پیمان
تابانفروغ مینوی روشنگر راه...
☀️سراینده و گوینده #هما_ارژنگی
#یلدا #چله
☀️ @AdabSar
...یلدا هزارانساله جشنی آریایی
جشنی سپند و پرفروغ و گرم و زیبا
در آخرین شام بلند و سرد پاییز
یادآور استورههای مانده برجا
یلدا نماد زایش مهرایزد نور
میترا خجسته ایزدِ نور سحرگاه
آیین او مهر و وداد و عهد و پیمان
تابانفروغ مینوی روشنگر راه...
☀️سراینده و گوینده #هما_ارژنگی
#یلدا #چله
☀️ @AdabSar
☀️ یلدا و افسانهی «وای» یا ایزد باد
پیشینهی #یلدا به هفت هزار سال پیش میرسد. هرچند که نمیتوان زمان رُشمندی (دقیقی) برای پیدایش رویدادهای باستانی پایوَرید (اثبات کرد). یک گمان دربارهی پیدایش چله این است که کاسپینها، تیرهای از نژاد آریایی و مردمانی دارای فرهنگ والا یلدا را بنیاد نهادند.
در این شب که هنگامهی افسردگی سال است مردم گرد هم میآیند تا دوستی را پیمانی دوباره بندند. پیمانهای دوستی در ایران باستان با میانجیگری ایزد مهر انجام میشد. از اینرو در باورهای باستانی، مهر در این شب زاده میشود. با زایش مهر، خورشید نیز سر میزند. خورشید و مهر در باورهای باستانی یکی نبودند ولی پیوندی ناگسستنی داشتند و مهرپرستی در ایران در روزگار پیشازرتشتی فراوانی داشت.
چنانکه گفته شد ایزد مهر در شب #چله شبی میان دو ماه زاده شد. ماه آذر به نام ایزد آتش و ماه دی که دیو زمستان را به یاد میآورد. یلدا در میانهی دو روان اهورایی و اهریمنی است. از دیگر سو مهر نیز میانجی نیروهای نیکی و بدی است. «وای» یا ایزد باد در افسانههای ایرانی دو سویهی اهریمنی و اهورایی دارد و «دی» سویهی اهریمنی وای است. بادهای نرم بهاری کار ایزد وای هستند و بادهای سهمگین پاییزی کار دیو وای یا همان دیو دی هستند. یلدا گذرگاهی سخت میان بادهای سرد پاییز و زمستان است و مردم گرد هم میآیند تا هراس و تاریکی را با هم پشتسر بگذارند و برای روزهای سخت آماده شوند.
گفتنی است در ایران باستان این هر دو ماه زمستانی بودند زیرا از پایان مهر تا پایان اسپند زمستان بود.
☀️ برداشت آزاد از یادداشت: «شبی خوش است»
✍ #سهند_آقایی
برگردان شده به پارسی
☀️ فرتور (عکس): سنگنگارهی «ایزد مهر» سوار بر گردونهی چهاراسب که هر بامداد از بالای کوههای البرز به ایرانیان مینگرد.
goo.gl/NfYRwT
☀️ @AdabSar
پیشینهی #یلدا به هفت هزار سال پیش میرسد. هرچند که نمیتوان زمان رُشمندی (دقیقی) برای پیدایش رویدادهای باستانی پایوَرید (اثبات کرد). یک گمان دربارهی پیدایش چله این است که کاسپینها، تیرهای از نژاد آریایی و مردمانی دارای فرهنگ والا یلدا را بنیاد نهادند.
در این شب که هنگامهی افسردگی سال است مردم گرد هم میآیند تا دوستی را پیمانی دوباره بندند. پیمانهای دوستی در ایران باستان با میانجیگری ایزد مهر انجام میشد. از اینرو در باورهای باستانی، مهر در این شب زاده میشود. با زایش مهر، خورشید نیز سر میزند. خورشید و مهر در باورهای باستانی یکی نبودند ولی پیوندی ناگسستنی داشتند و مهرپرستی در ایران در روزگار پیشازرتشتی فراوانی داشت.
چنانکه گفته شد ایزد مهر در شب #چله شبی میان دو ماه زاده شد. ماه آذر به نام ایزد آتش و ماه دی که دیو زمستان را به یاد میآورد. یلدا در میانهی دو روان اهورایی و اهریمنی است. از دیگر سو مهر نیز میانجی نیروهای نیکی و بدی است. «وای» یا ایزد باد در افسانههای ایرانی دو سویهی اهریمنی و اهورایی دارد و «دی» سویهی اهریمنی وای است. بادهای نرم بهاری کار ایزد وای هستند و بادهای سهمگین پاییزی کار دیو وای یا همان دیو دی هستند. یلدا گذرگاهی سخت میان بادهای سرد پاییز و زمستان است و مردم گرد هم میآیند تا هراس و تاریکی را با هم پشتسر بگذارند و برای روزهای سخت آماده شوند.
گفتنی است در ایران باستان این هر دو ماه زمستانی بودند زیرا از پایان مهر تا پایان اسپند زمستان بود.
☀️ برداشت آزاد از یادداشت: «شبی خوش است»
✍ #سهند_آقایی
برگردان شده به پارسی
☀️ فرتور (عکس): سنگنگارهی «ایزد مهر» سوار بر گردونهی چهاراسب که هر بامداد از بالای کوههای البرز به ایرانیان مینگرد.
goo.gl/NfYRwT
☀️ @AdabSar
☀️ انار ارزش آیینی دارد و نشانهی خورشید است
شما هیچ خوانی از خوانهای شب یلدا را در هیچ جای ایران نمییابید که میوهی انار در آن نباشد. زیرا این میوه ارزشی آیینی دارد. این میوه به شیوهای رازورانه نشانهی خورشید است. در میان میوهها نزدیکترین میوه از دید نمادشناختی به خورشید انار است. ولی در روزگاری در ایران که چندان کهن نیز نیست میوهی دیگری هم بر این خوان افزوده شده است؛ هندوانه. این میوه همچنان که از نام آن هم پیداست میوهی بومی ایران نیست. چرا هندوانه را هم در این روزگار بر این خوان مینهند؟ به پاس رنگ سرخ آن که یادآور یکی از رنگهای بنیادین خورشید است. مانند ماهی سرخ که بر خوان نوروزی جایی یافته است ولی به گمان در شمار نمادهای کهن این خوان نیست. بیگمان هر یک از این نمادها قصه و فلسفهای دارند. هنگامی که ما آنها را نماد مینامیم بر همین نکتهی باریک انگشت مینهیم. نماد پیشینهای بسیار دیرینه در تاریخ دارد. نمادها به صدها سال و حتی هزاران سال پیش برمیگردند. گاهی پیشینه نماد را ما میدانیم یا با پژوهش و رسیدن بر آن آگاه میشویم.
#میرجلال_الدین_کزازی
#یلدا #چله
☀️ @AdabSar
☀️ انار ارزش آیینی دارد و نشانهی خورشید است
شما هیچ خوانی از خوانهای شب یلدا را در هیچ جای ایران نمییابید که میوهی انار در آن نباشد. زیرا این میوه ارزشی آیینی دارد. این میوه به شیوهای رازورانه نشانهی خورشید است. در میان میوهها نزدیکترین میوه از دید نمادشناختی به خورشید انار است. ولی در روزگاری در ایران که چندان کهن نیز نیست میوهی دیگری هم بر این خوان افزوده شده است؛ هندوانه. این میوه همچنان که از نام آن هم پیداست میوهی بومی ایران نیست. چرا هندوانه را هم در این روزگار بر این خوان مینهند؟ به پاس رنگ سرخ آن که یادآور یکی از رنگهای بنیادین خورشید است. مانند ماهی سرخ که بر خوان نوروزی جایی یافته است ولی به گمان در شمار نمادهای کهن این خوان نیست. بیگمان هر یک از این نمادها قصه و فلسفهای دارند. هنگامی که ما آنها را نماد مینامیم بر همین نکتهی باریک انگشت مینهیم. نماد پیشینهای بسیار دیرینه در تاریخ دارد. نمادها به صدها سال و حتی هزاران سال پیش برمیگردند. گاهی پیشینه نماد را ما میدانیم یا با پژوهش و رسیدن بر آن آگاه میشویم.
#میرجلال_الدین_کزازی
#یلدا #چله
☀️ @AdabSar
☀️ چارچار و سده، اهمن و بهمن، سیاه بهار و پیرزن
ـ نگاهی به جشنها و برنامهریزی زمستانی گذشتگان که با چله آغاز میشود
☀️ واژگان زیبا و دوستداشتنی چارچار و سده، اهمن و بهمن، سیاه بهار و پیرزن برای بزرگان و سالخوردگان ما بسیار آشنا و با دل و جان آن دلبندان آمیخته شده ولی در زمان ما ناشناخته ماندهاند.
☀️ در گذشته زمستان به چلهی بزرگ و چلهی کوچک بخشبندی میشد.
چلهی بزرگ پس از شب #چله از آغاز دی تا دهم بهمن و چلهی کوچک از یازدهم بهمن تا پایان بهمن و بیست روز بود و به همین شَوَند (دلیل) با نام چلهی کوچک و بزرگ نامیده میشد.
فروشُدگاه (غروب) پایانی روز چلهی بزرگ، جشن سده برگزار میشد. مردم گرد هم میآمدند شادی میکردند آتش میافروختند و میخواندند:
«سده به سده، پنجاه به نوروز»
و اینگونه آمدن چلهی کوچک را جشن میگرفتند.
☀️ این دو برادر (چلهی بزرگ و کوچک) هشت روز (چهار روز آخر چلهی بزرگ و چهار روز نخست چلهی کوچک) در کنار همدیگر هستند که آن هشت روز را «چارچار» مینامند.
پس از «چارچار» نوبت به «اهمن و بهمن» پسران پیرزن (ننه سرما) میرسد که خودی نشان دهند. ده روز آغاز اسپند (اسفند) را اهمن و ده روز دوم اسپند را بهمن میگویند. در این بیست روز شاید به اندازهی بارندگی باشد که این دو برادر به دو چله، کنایی بگویند:
«اهمن وبهمن، آرد كن سد من
روغن بیار ده من
هیزم بکن خرمن
عهدهی همه بامن»
☀️ تا اینجا بیست روز از اسپند به نام اهمن و بهمن نامگذاری شدهاند و میماند ده روز پایان اسپند که پنج روز نخست آن (بیست تا بیست و پنجم) «سیاهبهار» نام گرفته:
«سیاه بهار شب ببار و روز بکار»
از این سروده پیداست که در این زمان، شبها بارندگی فراوان بود و روزها کشاورزان سرگرم به کشتوکار بودند. پنج روز پایان اسپند هم «پیرزن» نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری گاهی آفتابی گاهی همراه با باد است و گاه از آسمان تغرسه (تگرگ) میبارد. آنها بر این باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده و دانههای آن به زمین میريزد.
فرستنده: #عباس_رضوی
#یلدا #سده
☀️ @AdabSar
ـ نگاهی به جشنها و برنامهریزی زمستانی گذشتگان که با چله آغاز میشود
☀️ واژگان زیبا و دوستداشتنی چارچار و سده، اهمن و بهمن، سیاه بهار و پیرزن برای بزرگان و سالخوردگان ما بسیار آشنا و با دل و جان آن دلبندان آمیخته شده ولی در زمان ما ناشناخته ماندهاند.
☀️ در گذشته زمستان به چلهی بزرگ و چلهی کوچک بخشبندی میشد.
چلهی بزرگ پس از شب #چله از آغاز دی تا دهم بهمن و چلهی کوچک از یازدهم بهمن تا پایان بهمن و بیست روز بود و به همین شَوَند (دلیل) با نام چلهی کوچک و بزرگ نامیده میشد.
فروشُدگاه (غروب) پایانی روز چلهی بزرگ، جشن سده برگزار میشد. مردم گرد هم میآمدند شادی میکردند آتش میافروختند و میخواندند:
«سده به سده، پنجاه به نوروز»
و اینگونه آمدن چلهی کوچک را جشن میگرفتند.
☀️ این دو برادر (چلهی بزرگ و کوچک) هشت روز (چهار روز آخر چلهی بزرگ و چهار روز نخست چلهی کوچک) در کنار همدیگر هستند که آن هشت روز را «چارچار» مینامند.
پس از «چارچار» نوبت به «اهمن و بهمن» پسران پیرزن (ننه سرما) میرسد که خودی نشان دهند. ده روز آغاز اسپند (اسفند) را اهمن و ده روز دوم اسپند را بهمن میگویند. در این بیست روز شاید به اندازهی بارندگی باشد که این دو برادر به دو چله، کنایی بگویند:
«اهمن وبهمن، آرد كن سد من
روغن بیار ده من
هیزم بکن خرمن
عهدهی همه بامن»
☀️ تا اینجا بیست روز از اسپند به نام اهمن و بهمن نامگذاری شدهاند و میماند ده روز پایان اسپند که پنج روز نخست آن (بیست تا بیست و پنجم) «سیاهبهار» نام گرفته:
«سیاه بهار شب ببار و روز بکار»
از این سروده پیداست که در این زمان، شبها بارندگی فراوان بود و روزها کشاورزان سرگرم به کشتوکار بودند. پنج روز پایان اسپند هم «پیرزن» نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری گاهی آفتابی گاهی همراه با باد است و گاه از آسمان تغرسه (تگرگ) میبارد. آنها بر این باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده و دانههای آن به زمین میريزد.
فرستنده: #عباس_رضوی
#یلدا #سده
☀️ @AdabSar
☀️ بازنمایی امید، بنیادیترین ویژگی ایرانیان در شب یلدا
#میرجلال_الدین_کزازی
به نام یزدان دادار و روشن کردگار
شبی که در پیش است شبی باستانی و آیینی و گرانارج است. زیرا شبی است که مایهی امید و نوید است همهی ایرانیان را. این شبِ آیینی مانند دیگر شبها و روزهای ویژه در فرهنگ و سرگذشت ایرانیان شبی است که بر پایهی امید استوار شده است. یکی از بنیادینترین ویژگیها در فرهنگ و منش ایرانی امید است: امید به آیندهای بهتر. آیین شبِ زایش مهر نیز بر این امید بنیاد گرفته است. در این سامانهی نمادشناختی، شبِ پایان پاییز در پی آن شب آغاز زمستان درازترین و دیریازترین شب سال است. از سوی دیگر تیرهترین شب نیز. زیرا که در آن تاریکی دیرتر از هر شب دیگر سال به فرجام میرسد. از دیگرسوی، این شب شبی است که سرما و زمستان با آن آغاز میگیرد. در باورهای باستانی ایرانی، تیرگی و شب و سرما پدیدههاییاند اهریمنی. زیرا زیانباراند و دلازار. سترونی، خاموشی، پژمردگی را به همراه میآورند. ولی چرا ایرانیان در این شب خوانی ویژه و نمادین میگسترند و میکوشند که این شب را تا دمیدن خورشید و آغاز روز زنده بدارند. پاسخ بدین پرسش بازمیگردد به ارزش و کارکرد بسیارِ امید نزد ایرانیان. در درازترین و تیرهترین شب سال نیاز و امید هر ایرانی به دمیدن خورشید و برآمدن روز دلافروز و برخورداری جهان از فروغِ فرورینه بیش از هر زمانی است دیگر. آنان بدینسان آشکار میدارند و استوار که چیرگیِ تیرگی را که اهریمنی است برنمیتابند. مردمانِ فر و فروغ با شب و تاریکی پیوندی نمیتوانند داشت.
#چله #یلدا
☀️@AdabSar
#میرجلال_الدین_کزازی
به نام یزدان دادار و روشن کردگار
شبی که در پیش است شبی باستانی و آیینی و گرانارج است. زیرا شبی است که مایهی امید و نوید است همهی ایرانیان را. این شبِ آیینی مانند دیگر شبها و روزهای ویژه در فرهنگ و سرگذشت ایرانیان شبی است که بر پایهی امید استوار شده است. یکی از بنیادینترین ویژگیها در فرهنگ و منش ایرانی امید است: امید به آیندهای بهتر. آیین شبِ زایش مهر نیز بر این امید بنیاد گرفته است. در این سامانهی نمادشناختی، شبِ پایان پاییز در پی آن شب آغاز زمستان درازترین و دیریازترین شب سال است. از سوی دیگر تیرهترین شب نیز. زیرا که در آن تاریکی دیرتر از هر شب دیگر سال به فرجام میرسد. از دیگرسوی، این شب شبی است که سرما و زمستان با آن آغاز میگیرد. در باورهای باستانی ایرانی، تیرگی و شب و سرما پدیدههاییاند اهریمنی. زیرا زیانباراند و دلازار. سترونی، خاموشی، پژمردگی را به همراه میآورند. ولی چرا ایرانیان در این شب خوانی ویژه و نمادین میگسترند و میکوشند که این شب را تا دمیدن خورشید و آغاز روز زنده بدارند. پاسخ بدین پرسش بازمیگردد به ارزش و کارکرد بسیارِ امید نزد ایرانیان. در درازترین و تیرهترین شب سال نیاز و امید هر ایرانی به دمیدن خورشید و برآمدن روز دلافروز و برخورداری جهان از فروغِ فرورینه بیش از هر زمانی است دیگر. آنان بدینسان آشکار میدارند و استوار که چیرگیِ تیرگی را که اهریمنی است برنمیتابند. مردمانِ فر و فروغ با شب و تاریکی پیوندی نمیتوانند داشت.
#چله #یلدا
☀️@AdabSar
هست در سالی شبی ایام را یلدا ولیک
کس نشان ندهد که ماهی را دو شب یلدا بود
#خواجوی_کرمانی
#یلدا #چله
☀️🍷 @AdabSar
هست در سالی شبی ایام را یلدا ولیک
کس نشان ندهد که ماهی را دو شب یلدا بود
#خواجوی_کرمانی
#یلدا #چله
☀️🍷 @AdabSar
☀️🍷 سه یادداشت برای آشنایی با آیینهای شب #چله در جایجای ایران:
https://t.me/AdabSar/12526
https://t.me/AdabSar/12527
https://t.me/AdabSar/12528
https://t.me/AdabSar/12526
https://t.me/AdabSar/12527
https://t.me/AdabSar/12528