ادب‌سار
14.8K subscribers
4.95K photos
123 videos
21 files
860 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
ادب‌سار
🔥🔥🔥🔥 goo.gl/RznVfa 🔅 آشنایی با جشن‌های ایرانی 🔥 جشن سده؛ بخش دوم درباره‌ی پیدایش جشن سده دیدگاه‌ها پرشمارند. 📚 یکی از افسانه‌های ایرانی می‌گوید که جشن سده جشن پیدایش آتش به دست هوشنگ، پادشاه پیشدادی است و فردوسی نیز در شاهنامه به آن پرداخته است. بر پایه‌ی…
🔷💠🔹🔹
@AdabSar

🔅پیام شما

🎋آشنایی با جشن‌های ایرانی:
چله‌ی بزرگ، چله‌ی کوچک، چارچار، سده، اهمن و بهمن، سیاه بهار و پیرزن!

واژگان زیبا و دوست‌داشتنی بالا، واژگانی هستند که برای بزرگان و سالخوردگان ما بسیار آشنا و با دل و جان آن دلبندان آمیخته شده، ولی برای زمان ما...

در گذشته، زمستان به چله‌ی بزرگ و چله کوچک بخش‌بندی می‌شد.
چله‌ی بزرگ از "آغاز دی تا دهم بهمن" به اندازه‌ی چهل روز و چله‌ی کوچک از "یازدهم تا پایان بهمن" به اندازه‌ی بیست روز بود و به همین شَوَند(دلیل) با نام چله‌ی کوچک و بزرگ نامیده می‌شد.

فروشُدگاه(غروب) پایانی روز چله‌ی بزرگ، جشن سده برگزار می‌شد. مردم گرد هم می‌آمدند، شادی می‌کردند، آتش می‌افروختند و می‌خواندند:
"سده به سده، پنجاه به نوروز"
و اینگونه آمدن چله‌ی کوچک را جشن می‌گرفتند.

این دو برادر (‌چله‌ی بزرگ و کوچک)، هشت روز(چهار روز آخر چله‌ی بزرگ و چهار روز نخست چله‌ی کوچک) در کنار همدیگر هستند که آن هشت روز را "چارچار" می‌نامند.
پس از "چارچار" نوبت به "اهمن و بهمن"، پسران پیرزن (ننه سرما) می‌رسد که خودی نشان دهند. ده روز آغاز اسپند(اسفند) را "اهمن" و ده روز دوم اسپند را "بهمن" می‌گویند. در این بیست روز شاید به اندازه‌ی بارندگی باشد که این دو برادر به دو چله، کنایی بگویند:
"اهمن وبهمن، آرد كن سد من
روغن بیار ده من
هیزم بکن خرمن
عهده‌ی همه بامن"

تا اینجا بیست روز از اسپند به نام "اهمن و بهمن" نامگذاری شده‌اند و می‌ماند ده روز پایان اسپند که پنج روز نخست آن(بیست تا بیست و پنجم) "سیاه‌بهار" نام گرفته:
"سیاه بهار شب ببار و روز بکار"
از این سروده پیداست که در این زمان، شب‌ها بارندگی فراوان بود و روزها کشاورزان سرگرم به کشت‌وکار بودند. پنج روز پایان اسپند هم "پیرزن" نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری، گاهی آفتابی، گاهی همراه با باد است و گاه از آسمان تغرسه (تگرگ) می‌بارد. آن‌ها بر این باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده و دانه‌های آن به زمین می‌ريزد!

فرستنده: #عباس_رضوی
#فرهنگ_ایران
#جشن_سده

@AdabSar
🔷💠🔹🔹
🌨⛅️🌤☀️
@AdabSar

🌨🌨 آشنایی با جشن‌های ایرانی؛
چله‌ی بزرگ، چله‌ی کوچک، چارچار، سده، اهمن و بهمن، سیاه بهار و پیرزن!

واژگان زیبا و دوست‌داشتنی بالا، واژگانی هستند که برای بزرگان و سالخوردگان ما بسیار آشنا و با دل و جان آن دلبندان آمیخته شده، ولی در زمان ما ناشناخته مانده‌اند.

🍉🍉 در گذشته، زمستان به چله‌ی بزرگ و چله کوچک بخش‌بندی می‌شد.
چله‌ی بزرگ از "آغاز دی تا دهم بهمن" به اندازه‌ی چهل روز و چله‌ی کوچک از "یازدهم تا پایان بهمن" به اندازه‌ی بیست روز بود و به همین شَوَند(دلیل) با نام چله‌ی کوچک و بزرگ نامیده می‌شد.

🔥🔥 فروشُدگاه(غروب) پایانی روز چله‌ی بزرگ، جشن سده برگزار می‌شد. مردم گرد هم می‌آمدند، شادی می‌کردند، آتش می‌افروختند و می‌خواندند:
"سده به سده، پنجاه به نوروز"
و اینگونه آمدن چله‌ی کوچک را جشن می‌گرفتند.

⛄️ این دو برادر (‌چله‌ی بزرگ و کوچک)، هشت روز(چهار روز آخر چله‌ی بزرگ و چهار روز نخست چله‌ی کوچک) در کنار همدیگر هستند که آن هشت روز را "چارچار" می‌نامند.
پس از "چارچار" نوبت به "اهمن و بهمن"، پسران پیرزن (ننه سرما) می‌رسد که خودی نشان دهند. ده روز آغاز اسپند(اسفند) را "اهمن" و ده روز دوم اسپند را "بهمن" می‌گویند. در این بیست روز شاید به اندازه‌ی بارندگی باشد که این دو برادر به دو چله، کنایی بگویند:
"اهمن وبهمن، آرد كن سد من
روغن بیار ده من
هیزم بکن خرمن
عهده‌ی همه بامن"

🍎🍎 تا اینجا بیست روز از اسپند به نام "اهمن و بهمن" نامگذاری شده‌اند و می‌ماند ده روز پایان اسپند که پنج روز نخست آن(بیست تا بیست و پنجم) "سیاه‌بهار" نام گرفته:
"سیاه بهار شب ببار و روز بکار"
از این سروده پیداست که در این زمان، شب‌ها بارندگی فراوان بود و روزها کشاورزان سرگرم به کشت‌وکار بودند. پنج روز پایان اسپند هم "پیرزن" نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری، گاهی آفتابی، گاهی همراه با باد است و گاه از آسمان تغرسه (تگرگ) می‌بارد. آن‌ها بر این باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده و دانه‌های آن به زمین می‌ريزد!

فرستنده: #عباس_رضوی
#فرهنگ_ایران #یلدا #جشن_سده

@AdabSar
🍉🍎🔥
Forwarded from ادب‌سار
🌨⛅️🌤☀️
@AdabSar

🌨🌨 آشنایی با جشن‌های ایرانی؛
چله‌ی بزرگ، چله‌ی کوچک، چارچار، سده، اهمن و بهمن، سیاه بهار و پیرزن!

واژگان زیبا و دوست‌داشتنی بالا، واژگانی هستند که برای بزرگان و سالخوردگان ما بسیار آشنا و با دل و جان آن دلبندان آمیخته شده، ولی در زمان ما ناشناخته مانده‌اند.

🍉🍉 در گذشته، زمستان به چله‌ی بزرگ و چله کوچک بخش‌بندی می‌شد.
چله‌ی بزرگ از "آغاز دی تا دهم بهمن" به اندازه‌ی چهل روز و چله‌ی کوچک از "یازدهم تا پایان بهمن" به اندازه‌ی بیست روز بود و به همین شَوَند(دلیل) با نام چله‌ی کوچک و بزرگ نامیده می‌شد.

🔥🔥 فروشُدگاه(غروب) پایانی روز چله‌ی بزرگ، جشن سده برگزار می‌شد. مردم گرد هم می‌آمدند، شادی می‌کردند، آتش می‌افروختند و می‌خواندند:
"سده به سده، پنجاه به نوروز"
و اینگونه آمدن چله‌ی کوچک را جشن می‌گرفتند.

⛄️ این دو برادر (‌چله‌ی بزرگ و کوچک)، هشت روز(چهار روز آخر چله‌ی بزرگ و چهار روز نخست چله‌ی کوچک) در کنار همدیگر هستند که آن هشت روز را "چارچار" می‌نامند.
پس از "چارچار" نوبت به "اهمن و بهمن"، پسران پیرزن (ننه سرما) می‌رسد که خودی نشان دهند. ده روز آغاز اسپند(اسفند) را "اهمن" و ده روز دوم اسپند را "بهمن" می‌گویند. در این بیست روز شاید به اندازه‌ی بارندگی باشد که این دو برادر به دو چله، کنایی بگویند:
"اهمن وبهمن، آرد كن سد من
روغن بیار ده من
هیزم بکن خرمن
عهده‌ی همه بامن"

🍎🍎 تا اینجا بیست روز از اسپند به نام "اهمن و بهمن" نامگذاری شده‌اند و می‌ماند ده روز پایان اسپند که پنج روز نخست آن(بیست تا بیست و پنجم) "سیاه‌بهار" نام گرفته:
"سیاه بهار شب ببار و روز بکار"
از این سروده پیداست که در این زمان، شب‌ها بارندگی فراوان بود و روزها کشاورزان سرگرم به کشت‌وکار بودند. پنج روز پایان اسپند هم "پیرزن" نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری، گاهی آفتابی، گاهی همراه با باد است و گاه از آسمان تغرسه (تگرگ) می‌بارد. آن‌ها بر این باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده و دانه‌های آن به زمین می‌ريزد!

فرستنده: #عباس_رضوی
#فرهنگ_ایران #یلدا #جشن_سده

@AdabSar
🍉🍎🔥
Forwarded from ادب‌سار
🌨⛅️🌤☀️
@AdabSar

🌨🌨 آشنایی با جشن‌های ایرانی؛
چله‌ی بزرگ، چله‌ی کوچک، چارچار، سده، اهمن و بهمن، سیاه بهار و پیرزن!

واژگان زیبا و دوست‌داشتنی بالا، واژگانی هستند که برای بزرگان و سالخوردگان ما بسیار آشنا و با دل و جان آن دلبندان آمیخته شده، ولی در زمان ما ناشناخته مانده‌اند.

🍉🍉 در گذشته، زمستان به چله‌ی بزرگ و چله کوچک بخش‌بندی می‌شد.
چله‌ی بزرگ از "آغاز دی تا دهم بهمن" به اندازه‌ی چهل روز و چله‌ی کوچک از "یازدهم تا پایان بهمن" به اندازه‌ی بیست روز بود و به همین شَوَند(دلیل) با نام چله‌ی کوچک و بزرگ نامیده می‌شد.

🔥🔥 فروشُدگاه(غروب) پایانی روز چله‌ی بزرگ، جشن سده برگزار می‌شد. مردم گرد هم می‌آمدند، شادی می‌کردند، آتش می‌افروختند و می‌خواندند:
"سده به سده، پنجاه به نوروز"
و اینگونه آمدن چله‌ی کوچک را جشن می‌گرفتند.

⛄️ این دو برادر (‌چله‌ی بزرگ و کوچک)، هشت روز(چهار روز آخر چله‌ی بزرگ و چهار روز نخست چله‌ی کوچک) در کنار همدیگر هستند که آن هشت روز را "چارچار" می‌نامند.
پس از "چارچار" نوبت به "اهمن و بهمن"، پسران پیرزن (ننه سرما) می‌رسد که خودی نشان دهند. ده روز آغاز اسپند(اسفند) را "اهمن" و ده روز دوم اسپند را "بهمن" می‌گویند. در این بیست روز شاید به اندازه‌ی بارندگی باشد که این دو برادر به دو چله، کنایی بگویند:
"اهمن وبهمن، آرد كن سد من
روغن بیار ده من
هیزم بکن خرمن
عهده‌ی همه بامن"

🍎🍎 تا اینجا بیست روز از اسپند به نام "اهمن و بهمن" نامگذاری شده‌اند و می‌ماند ده روز پایان اسپند که پنج روز نخست آن(بیست تا بیست و پنجم) "سیاه‌بهار" نام گرفته:
"سیاه بهار شب ببار و روز بکار"
از این سروده پیداست که در این زمان، شب‌ها بارندگی فراوان بود و روزها کشاورزان سرگرم به کشت‌وکار بودند. پنج روز پایان اسپند هم "پیرزن" نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری، گاهی آفتابی، گاهی همراه با باد است و گاه از آسمان تغرسه (تگرگ) می‌بارد. آن‌ها بر این باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده و دانه‌های آن به زمین می‌ريزد!

فرستنده: #عباس_رضوی
#فرهنگ_ایران #یلدا #جشن_سده

@AdabSar
🍉🍎🔥
☀️ چارچار و سده، اهمن و بهمن، سیاه بهار و پیرزن
ـ نگاهی به جشن‌ها و برنامه‌ریزی زمستانی گذشتگان که با چله آغاز می‌شود


☀️ واژگان زیبا و دوست‌داشتنی چارچار و سده، اهمن و بهمن، سیاه بهار و پیرزن برای بزرگان و سالخوردگان ما بسیار آشنا و با دل و جان آن دلبندان آمیخته شده ولی در زمان ما ناشناخته مانده‌اند.

☀️ در گذشته زمستان به چله‌ی بزرگ و چله‌ی کوچک بخش‌بندی می‌شد.
چله‌ی بزرگ پس از شب #چله از آغاز دی تا دهم بهمن و چله‌ی کوچک از یازدهم بهمن تا پایان بهمن و بیست روز بود و به همین شَوَند (دلیل) با نام چله‌ی کوچک و بزرگ نامیده می‌شد.
فروشُدگاه (غروب) پایانی روز چله‌ی بزرگ، جشن سده برگزار می‌شد. مردم گرد هم می‌آمدند شادی می‌کردند آتش می‌افروختند و می‌خواندند:
«سده به سده، پنجاه به نوروز»
و اینگونه آمدن چله‌ی کوچک را جشن می‌گرفتند.

☀️ این دو برادر (‌چله‌ی بزرگ و کوچک) هشت روز (چهار روز آخر چله‌ی بزرگ و چهار روز نخست چله‌ی کوچک) در کنار همدیگر هستند که آن هشت روز را «چارچار» می‌نامند.
پس از «چارچار» نوبت به «اهمن و بهمن» پسران پیرزن (ننه سرما) می‌رسد که خودی نشان دهند. ده روز آغاز اسپند (اسفند) را اهمن و ده روز دوم اسپند را بهمن می‌گویند. در این بیست روز شاید به اندازه‌ی بارندگی باشد که این دو برادر به دو چله، کنایی بگویند:
«اهمن وبهمن، آرد كن سد من
روغن بیار ده من
هیزم بکن خرمن
عهده‌ی همه بامن»

☀️ تا اینجا بیست روز از اسپند به نام اهمن و بهمن نامگذاری شده‌اند و می‌ماند ده روز پایان اسپند که پنج روز نخست آن (بیست تا بیست و پنجم) «سیاه‌بهار» نام گرفته:
«سیاه بهار شب ببار و روز بکار»
از این سروده پیداست که در این زمان، شب‌ها بارندگی فراوان بود و روزها کشاورزان سرگرم به کشت‌وکار بودند. پنج روز پایان اسپند هم «پیرزن» نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری گاهی آفتابی گاهی همراه با باد است و گاه از آسمان تغرسه (تگرگ) می‌بارد. آن‌ها بر این باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده و دانه‌های آن به زمین می‌ريزد.


فرستنده: #عباس_رضوی
#یلدا #سده
☀️ @AdabSar