#پریسا
«احساس گناه کردن یا احساس گناه نکردن! به گمانم کل مسئله همین است. زندگی مبارزهی همه علیه همه است. این یک واقعیت مسلّم است. اما این مبارزه در جامعهای که بیش و کم متمدن است چطور پیش میرود؟ آدمها که نمیتوانند تا همدیگر را دیدند به هم حمله کنند. بنابراین در عوض سعی میکنند شرم خطاکاری را بر دوش همدیگر بیندازند. آدمی که موفق میشود دیگری را مقصر کند برنده خواهد شد. آن یکی که به جرمش اعتراف میکند بازنده خواهد شد. داری غرق در فکر توی خیابان راه میروی. دختری میآید، یکراست به جلو حرکت میکند انگار که تنها آدم توی دنیاست، نه به چپ نگاه میکند نه به راست. به هم تنه میزنید. و حالا لحظۀ حقیقت میرسد: کدامیک سر آن یکی عربده خواهد زد و کدامیک عذرخواهی خواهد کرد؟ وضعیتی کلاسیک است: در واقع هر دو هم تنهخوردهاند و هم تنهزده. با این حال، بعضی آدمها همیشه —بلافاصله، درجا— خود را تنهزده و در نتیجه برخطا میدانند. و دیگرانی همیشه —بلافاصله، درجا— خود را تنهخورده و در نتیجه برحق میدانند، به سرعت دیگری را متهم میکنند و دستبهکار میشوند مجازاتش کنند. تو چی؟ در این موقعیت عذرخواهی میکنی یا متهم؟»
از کتاب #عذرخواه
نویسنده #میلان_کوندرا
برگردان #فرزانه_طاهری
#ادبیات_جهان
@AdabSar
«احساس گناه کردن یا احساس گناه نکردن! به گمانم کل مسئله همین است. زندگی مبارزهی همه علیه همه است. این یک واقعیت مسلّم است. اما این مبارزه در جامعهای که بیش و کم متمدن است چطور پیش میرود؟ آدمها که نمیتوانند تا همدیگر را دیدند به هم حمله کنند. بنابراین در عوض سعی میکنند شرم خطاکاری را بر دوش همدیگر بیندازند. آدمی که موفق میشود دیگری را مقصر کند برنده خواهد شد. آن یکی که به جرمش اعتراف میکند بازنده خواهد شد. داری غرق در فکر توی خیابان راه میروی. دختری میآید، یکراست به جلو حرکت میکند انگار که تنها آدم توی دنیاست، نه به چپ نگاه میکند نه به راست. به هم تنه میزنید. و حالا لحظۀ حقیقت میرسد: کدامیک سر آن یکی عربده خواهد زد و کدامیک عذرخواهی خواهد کرد؟ وضعیتی کلاسیک است: در واقع هر دو هم تنهخوردهاند و هم تنهزده. با این حال، بعضی آدمها همیشه —بلافاصله، درجا— خود را تنهزده و در نتیجه برخطا میدانند. و دیگرانی همیشه —بلافاصله، درجا— خود را تنهخورده و در نتیجه برحق میدانند، به سرعت دیگری را متهم میکنند و دستبهکار میشوند مجازاتش کنند. تو چی؟ در این موقعیت عذرخواهی میکنی یا متهم؟»
از کتاب #عذرخواه
نویسنده #میلان_کوندرا
برگردان #فرزانه_طاهری
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🎶🎶🎶
🎶🎶
🎶
عشق حقیقی آن است که به تو عشق بورزند؛ بدون این که
شایستگیاش را داشته باشی!
یعنی تو را تنها و تنها به خاطر خودت و همان که هستی، بخواهند.
اگر زنی به من بگوید:
"من عاشقت هستم، چون روشنفکر و محترمی، برایم هدیه میخری و در شستن ظرفها به من کمک میکنی."
مرا به کل از احساسش ناامید کرده است!
چون این چنین عشقی کاملا خودپسندانه است.
یعنی در حقیقت او "من" را بهخاطر "خودش" دوست دارد و نه
"خودم"!
چه قدر دلپذیر است اگر از کسی بشنوم:
"من دیوانه ی تو هستم، هرچند که روشنفکر و محترم نباشی یا حتا ازخودراضی و حرامزاده باشی!"
این شخص "من" را فقط برای "من" بودنم دوست دارد.
از کتاب #به_آهستگی
نوشته #میلان_کوندرا
برگردان #نیما_زاغیان
#ادبیات_جهان
@AdabSar
👑👑👑👑
🎶🎶
🎶
عشق حقیقی آن است که به تو عشق بورزند؛ بدون این که
شایستگیاش را داشته باشی!
یعنی تو را تنها و تنها به خاطر خودت و همان که هستی، بخواهند.
اگر زنی به من بگوید:
"من عاشقت هستم، چون روشنفکر و محترمی، برایم هدیه میخری و در شستن ظرفها به من کمک میکنی."
مرا به کل از احساسش ناامید کرده است!
چون این چنین عشقی کاملا خودپسندانه است.
یعنی در حقیقت او "من" را بهخاطر "خودش" دوست دارد و نه
"خودم"!
چه قدر دلپذیر است اگر از کسی بشنوم:
"من دیوانه ی تو هستم، هرچند که روشنفکر و محترم نباشی یا حتا ازخودراضی و حرامزاده باشی!"
این شخص "من" را فقط برای "من" بودنم دوست دارد.
از کتاب #به_آهستگی
نوشته #میلان_کوندرا
برگردان #نیما_زاغیان
#ادبیات_جهان
@AdabSar
👑👑👑👑
🌥⛅️🌤☀️
اینجا مردم قدر صبح را نمیدانند
با بیدارباش زنگ ساعت که همچون تیشهای خوابشان را قطع میکند،
بهطرز خشنی از خواب بر میخیزند و بلافاصله خود را به دست تعجیلی شوم میسپارند!
میتوانی به من بگویی روزی که با چنین عمل خشنی شروع شود، چگونه روزی خواهد بود؟
باور کن همین صبحهاست که خلقوخوی آدم را تعیین میکند!
#میلان_کوندرا
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🔏🔏🔏🔏
برگردان به #پارسی_پاک
اینجا
مردم ارزش بامداد را نمیدانند!
با بیدارباش زنگ زمانشمار
که همچون تیشهای از خوابشان میپراند
با تندخویی از خواب برمیخیزند
و بیدرنگ خود را بهدست شتابی شوم میسپارند!
میتوانی به من بگویی روزی که با چنین پرخاشگری آغاز شود، چگونه روزی خواهد بود؟
باور کن همین بامدادهاست که خوی آدمی را میسازد.
#ادبسار_جهان
@AdabSar
🌎🌍🌏🌞
اینجا مردم قدر صبح را نمیدانند
با بیدارباش زنگ ساعت که همچون تیشهای خوابشان را قطع میکند،
بهطرز خشنی از خواب بر میخیزند و بلافاصله خود را به دست تعجیلی شوم میسپارند!
میتوانی به من بگویی روزی که با چنین عمل خشنی شروع شود، چگونه روزی خواهد بود؟
باور کن همین صبحهاست که خلقوخوی آدم را تعیین میکند!
#میلان_کوندرا
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🔏🔏🔏🔏
برگردان به #پارسی_پاک
اینجا
مردم ارزش بامداد را نمیدانند!
با بیدارباش زنگ زمانشمار
که همچون تیشهای از خوابشان میپراند
با تندخویی از خواب برمیخیزند
و بیدرنگ خود را بهدست شتابی شوم میسپارند!
میتوانی به من بگویی روزی که با چنین پرخاشگری آغاز شود، چگونه روزی خواهد بود؟
باور کن همین بامدادهاست که خوی آدمی را میسازد.
#ادبسار_جهان
@AdabSar
🌎🌍🌏🌞