🌱
🌿
🍂
بزرگترين خسران زندگی، آن چيزی است كه در شما میميرد
هنگامی كه هنوز زندهايد.
#نورمن_كوزينز
#ادبیات_جهان
برگردان #عباس_مخبر
@AdabSar
🌿🍃🍁🍂
🌿
🍂
بزرگترين خسران زندگی، آن چيزی است كه در شما میميرد
هنگامی كه هنوز زندهايد.
#نورمن_كوزينز
#ادبیات_جهان
برگردان #عباس_مخبر
@AdabSar
🌿🍃🍁🍂
🔷🔶🔹🔸
با احترام به ادبيات 🌹
هواپیماهای انگلیسی به سمت هدفهای آلمانی حمله کردند.
ضدهواییها آسمان را به آتش کشیدند.
نبرد سختی میان زمین و آسمان بهپا شد. در کشاکش درگیری گلولههای پدافند، یکی از هواپیماها را هدف گرفت.
هواپیما در حال سقوط بود درحالی که نشانهای از خروج خلبان دیده نمیشد. هواپیما به میان دریا سقوط کرد و در ژرفای آبها غرق شد...
اینجا رادیو ارتش آلمان، من ...... گزارش امروز جنگ را به سمعِ ملتِ آلمان می رسانم.
ساعاتی پیش هواپیماهای ارتش انگلستان مواضع ما را مورد حمله قرار دادند. در این عملیات خساراتی به مواضع ما رسید و تعداد ...... فروند از هواپیماهای انگلیسی توسط پدافند خودی منهدم شدند.
لازم به ذکر است که خلبان یکی از این هواپیماها........
افسر جوانی که گزارشگر این اخبار بود ناگهان سکوت کرد.
مردمی که صدای رادیو را میشنیدند با سکوت گزارشگر کنجکاو شدند.
لحظاتی بعد صدای هقهقِ گریهی گزارشگر شنیده میشد.
همه می پرسیدند چه اتفاقی افتاده.......
ناگهان همه گوش به زنگ رادیو شدند تا علت سکوت و گریهی گزارشگر را بفهمند......
لحظاتی بعد گزارشگر ادامه داد:
... خلبان یکی از این هواپیماها،
«آنتوان دو سنت اگزوپری» نویسندهی شهیر فرانسوی و خالق داستان "شازده کوچولو" بود.
ناگهان آلمان ساکت شد.
کسی چیزی نمیگفت.
بُهت در چهرهها مشهود بود. بعضی آرام آرام اشک میریختند.
اگزوپری خلبان دشمن بود، ولی از هر هموطنی نزدیکتر بود. چیزی فراتر از یک دوست بود. با شازده کوچولو در قلب همه جا گرفته بود.
آن روز هیچکس در آلمان خوشحال نبود
پایانی غیرمعمول برای یک داستاننویس جهانی......
اما عجیبترین قسمت این ماجرا، گزارشگر رادیو آلمان بود؛
افسر جوانی که با گریه و هقهق، مرگِ اگزوپری را اعلام کرد مترجم شازده کوچولو به زبان آلمانی بود...!
(به مناسبت ماه مارس و هفتاد و سومین سالگرد انتشار #شازده_کوچولو)
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
با احترام به ادبيات 🌹
هواپیماهای انگلیسی به سمت هدفهای آلمانی حمله کردند.
ضدهواییها آسمان را به آتش کشیدند.
نبرد سختی میان زمین و آسمان بهپا شد. در کشاکش درگیری گلولههای پدافند، یکی از هواپیماها را هدف گرفت.
هواپیما در حال سقوط بود درحالی که نشانهای از خروج خلبان دیده نمیشد. هواپیما به میان دریا سقوط کرد و در ژرفای آبها غرق شد...
اینجا رادیو ارتش آلمان، من ...... گزارش امروز جنگ را به سمعِ ملتِ آلمان می رسانم.
ساعاتی پیش هواپیماهای ارتش انگلستان مواضع ما را مورد حمله قرار دادند. در این عملیات خساراتی به مواضع ما رسید و تعداد ...... فروند از هواپیماهای انگلیسی توسط پدافند خودی منهدم شدند.
لازم به ذکر است که خلبان یکی از این هواپیماها........
افسر جوانی که گزارشگر این اخبار بود ناگهان سکوت کرد.
مردمی که صدای رادیو را میشنیدند با سکوت گزارشگر کنجکاو شدند.
لحظاتی بعد صدای هقهقِ گریهی گزارشگر شنیده میشد.
همه می پرسیدند چه اتفاقی افتاده.......
ناگهان همه گوش به زنگ رادیو شدند تا علت سکوت و گریهی گزارشگر را بفهمند......
لحظاتی بعد گزارشگر ادامه داد:
... خلبان یکی از این هواپیماها،
«آنتوان دو سنت اگزوپری» نویسندهی شهیر فرانسوی و خالق داستان "شازده کوچولو" بود.
ناگهان آلمان ساکت شد.
کسی چیزی نمیگفت.
بُهت در چهرهها مشهود بود. بعضی آرام آرام اشک میریختند.
اگزوپری خلبان دشمن بود، ولی از هر هموطنی نزدیکتر بود. چیزی فراتر از یک دوست بود. با شازده کوچولو در قلب همه جا گرفته بود.
آن روز هیچکس در آلمان خوشحال نبود
پایانی غیرمعمول برای یک داستاننویس جهانی......
اما عجیبترین قسمت این ماجرا، گزارشگر رادیو آلمان بود؛
افسر جوانی که با گریه و هقهق، مرگِ اگزوپری را اعلام کرد مترجم شازده کوچولو به زبان آلمانی بود...!
(به مناسبت ماه مارس و هفتاد و سومین سالگرد انتشار #شازده_کوچولو)
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
💖💕💖💕
@AdabSar
فراموش كردن كسی كه دوستش داری،
مثل به خاطر آوردن كسیست که
هرگز او را ندیدی !
#برتولت_برشت
#ادبیات_جهان
@AdabSar
💕💖💕💖
@AdabSar
فراموش كردن كسی كه دوستش داری،
مثل به خاطر آوردن كسیست که
هرگز او را ندیدی !
#برتولت_برشت
#ادبیات_جهان
@AdabSar
💕💖💕💖
💕💞💕💞
@AdabSar
وﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﻥ ﻋﺎﺷﻖ!
ﺣﺘا ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻭ ﺯﺷﺘﯽﻫﺎﯼ ﻣﻌﺸﻮﻗﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﯽﭘﺮﺳﺘﺪ!
ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﺪﯼ ﮐﻪ
ﺧﻮﺩ ﻣﺮﺩ ﻫﻢ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺟﻨﺎﯾﺎﺗﺶ ﺭﺍ
ﺑﺪﺍﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺯﻧﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺗﺒﺮﺋﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ؛ ﺗﺒﺮﺋﻪ ﮐﻨﺪ...!
#ﻓﺌﻮﺩﻭر_ﺩﺍﺳﺘﺎﯾﻮﺳﮑﯽ
#ادبیات_جهان
@AdabSar
💖💝💖💝
@AdabSar
وﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﻥ ﻋﺎﺷﻖ!
ﺣﺘا ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻭ ﺯﺷﺘﯽﻫﺎﯼ ﻣﻌﺸﻮﻗﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﯽﭘﺮﺳﺘﺪ!
ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﺪﯼ ﮐﻪ
ﺧﻮﺩ ﻣﺮﺩ ﻫﻢ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺟﻨﺎﯾﺎﺗﺶ ﺭﺍ
ﺑﺪﺍﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺯﻧﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺗﺒﺮﺋﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ؛ ﺗﺒﺮﺋﻪ ﮐﻨﺪ...!
#ﻓﺌﻮﺩﻭر_ﺩﺍﺳﺘﺎﯾﻮﺳﮑﯽ
#ادبیات_جهان
@AdabSar
💖💝💖💝
⛪️🕸📿🕸
@AdabSar
اگر حقیقتش را بخواهید، من حتا کشیشها را هم نمیتوانم تحمل بکنم.
هر کدام از این کشیشهایی که در آن مدرسههایی که من درس خواندم بودند، همهشان وقتی که میخواستند موعظه کنند با چنان لحن آسمانی و مقدسمآبی شروع میکردند که انگار جبرییل آیه آورده.
من نمیفهمم چرا اینها نمیتوانند مثل آدمیزاد حرف بزنند! با همان لحن طبیعی!
وقتی که حرف میزنند، قیافهشان طوری است که انگار حقهبازی از سر و صورتشان میبارد!!
نویسنده #جی_دی_سالینجر
از کتاب #ناتور_دشت
#ادبیات_جهان
@AdabSar
⛪️👹📿😈
@AdabSar
اگر حقیقتش را بخواهید، من حتا کشیشها را هم نمیتوانم تحمل بکنم.
هر کدام از این کشیشهایی که در آن مدرسههایی که من درس خواندم بودند، همهشان وقتی که میخواستند موعظه کنند با چنان لحن آسمانی و مقدسمآبی شروع میکردند که انگار جبرییل آیه آورده.
من نمیفهمم چرا اینها نمیتوانند مثل آدمیزاد حرف بزنند! با همان لحن طبیعی!
وقتی که حرف میزنند، قیافهشان طوری است که انگار حقهبازی از سر و صورتشان میبارد!!
نویسنده #جی_دی_سالینجر
از کتاب #ناتور_دشت
#ادبیات_جهان
@AdabSar
⛪️👹📿😈
⛔️⛔️⛔️⛔️
@AdabSar
دزدی نکن! دروغ نگو! کلاهبرداری هم نکن!
چون حکومتها تاب تحمل هیچ رقیبی را ندارند.
#ویلی_مویرر
#ادبیات_جهان
@AdabSar
☠☠☠
@AdabSar
دزدی نکن! دروغ نگو! کلاهبرداری هم نکن!
چون حکومتها تاب تحمل هیچ رقیبی را ندارند.
#ویلی_مویرر
#ادبیات_جهان
@AdabSar
☠☠☠
آنکس که رویاهای ما را میرباید،
زندگی را از ما میدزدد!
نویسنده #ویرجینیا_وولف
از کتاب #اورلاندو
#ادبیات_جهان
@AdabSar
💭🎈☄🔫
زندگی را از ما میدزدد!
نویسنده #ویرجینیا_وولف
از کتاب #اورلاندو
#ادبیات_جهان
@AdabSar
💭🎈☄🔫
Forwarded from ادبسار
⚜⚜⚜⚜
آنجا که دنیا مردانه است، داشتن اتاقی از آنِ خود، برای زنان حداقل امکان است که در آن هر زن، آنچه خود دوست میدارد، میتواند انجام دهد.
«اتاقی از آن خود» یعنی اتاقی خارج از محیط آشپزخانه و اتاق خواب و نشیمن، اتاقی که بتوان بی هیچ مانعی در آن نشست و نوشت، اتاقی آزاد از قید شوهر و بند فرزندان و کار بیپایان خانه. زنی که میخواهد داستان بنویسد، باید پول و اتاقی از آن خود داشته باشد.
از نسک #اتاقی_برای_خود
نویسنده #ویرجینیا_وولف
برگردان #صفورا_نوربخش
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🚪💡📝🛋
آنجا که دنیا مردانه است، داشتن اتاقی از آنِ خود، برای زنان حداقل امکان است که در آن هر زن، آنچه خود دوست میدارد، میتواند انجام دهد.
«اتاقی از آن خود» یعنی اتاقی خارج از محیط آشپزخانه و اتاق خواب و نشیمن، اتاقی که بتوان بی هیچ مانعی در آن نشست و نوشت، اتاقی آزاد از قید شوهر و بند فرزندان و کار بیپایان خانه. زنی که میخواهد داستان بنویسد، باید پول و اتاقی از آن خود داشته باشد.
از نسک #اتاقی_برای_خود
نویسنده #ویرجینیا_وولف
برگردان #صفورا_نوربخش
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🚪💡📝🛋
⛓⛓⛓⛓
@AdabSar
عادتها میتوانند انسان را نابود کنند!
کافی است انسان عادت کند به رنج بردن و گرسنگی؛
تا دیگر هرگز به رهایی فکر نکند
و ترجیح بدهد در بند بماند.
#هرتا_مولر
#ادبیات_جهان
برندهی نوبل ادبیات ۲۰۰۹ برای نگارش نسک (کتاب) "سرزمین گوجههای سبز"
@AdabSar
⛓⛓⛓⛓
@AdabSar
عادتها میتوانند انسان را نابود کنند!
کافی است انسان عادت کند به رنج بردن و گرسنگی؛
تا دیگر هرگز به رهایی فکر نکند
و ترجیح بدهد در بند بماند.
#هرتا_مولر
#ادبیات_جهان
برندهی نوبل ادبیات ۲۰۰۹ برای نگارش نسک (کتاب) "سرزمین گوجههای سبز"
@AdabSar
⛓⛓⛓⛓
❗️❗️❗️❗️
@AdabSar
شهری بود که در آن، همهچیز ممنوع بود.
و چون تنها چیزی که ممنوع نبود بازی الکدولک بود، اهالی شهر هر روز به صحراهای اطراف میرفتند و اوقات خود را با بازی الکدولک میگذراندند.
و چون قوانین ممنوعیت نه یکباره بلکه به تدریج و همیشه با دلایل کافی وضع شده بودند، کسی دلیلی برای گلایه و شکایت نداشت و اهالی مشکلی هم برای سازگاری با این قوانین نداشتند.
سال ها گذشت...
یک روز بزرگان شهر دیدند که ضرورتی وجود ندارد که همهچیز ممنوع باشد و جارچیها را روانهی کوچه و بازار کردند تا به مردم اطلاع بدهند که میتوانند هر کاری دلشان میخواهد بکنند.
جارچیها برای رساندن این خبر به مردم، به مراکز تجمع اهالی شهر رفتند و با صدای بلند به مردم گفتند: "آهای مردم! آهای…! بدانید و آگاه باشید که از حالا به بعد هیچ کاری ممنوع نیست."
مردم که دور جارچیها جمع شده بودند، پس از شنیدن اطلاعیه، پراکنده شدند و بازی الکدولکشان را از سر گرفتند.
جارچی ها دوباره اعلام کردند: "میفهمید؟ شما حالا آزاد هستید که هر کاری دلتان میخواهد، بکنید."
اهالی گفتند:: "خب! ما داریم الکدولک بازی میکنیم!"
جارچیها کارهای جالب و مفید متعددی را به یادشان آوردند که آنها پیشتر انجام میدادند و دوباره میتوانستند به آن بپردازند.
ولی اهالی گوش نکردند و همچنان به بازی الکدولک ادامه دادند؛ بدون لحظهای درنگ!
جارچیها که دیدند تلاششان بیهوده است، رفتند که به اُمرا اطلاع دهند.
اُمرا گفتند: "کاری ندارد! الکدولک را ممنوع میکنیم."
آن زمان بود که مردم دست به شورش زدند و همهی امرای شهر را کشتند و بیدرنگ برگشتند و بازی الکدولک را از سر گرفتند.
از نسک #شاه_گوش_می_کند
نویسنده #ايتالو_کالوينو
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🐴🐴🐴🐴
@AdabSar
شهری بود که در آن، همهچیز ممنوع بود.
و چون تنها چیزی که ممنوع نبود بازی الکدولک بود، اهالی شهر هر روز به صحراهای اطراف میرفتند و اوقات خود را با بازی الکدولک میگذراندند.
و چون قوانین ممنوعیت نه یکباره بلکه به تدریج و همیشه با دلایل کافی وضع شده بودند، کسی دلیلی برای گلایه و شکایت نداشت و اهالی مشکلی هم برای سازگاری با این قوانین نداشتند.
سال ها گذشت...
یک روز بزرگان شهر دیدند که ضرورتی وجود ندارد که همهچیز ممنوع باشد و جارچیها را روانهی کوچه و بازار کردند تا به مردم اطلاع بدهند که میتوانند هر کاری دلشان میخواهد بکنند.
جارچیها برای رساندن این خبر به مردم، به مراکز تجمع اهالی شهر رفتند و با صدای بلند به مردم گفتند: "آهای مردم! آهای…! بدانید و آگاه باشید که از حالا به بعد هیچ کاری ممنوع نیست."
مردم که دور جارچیها جمع شده بودند، پس از شنیدن اطلاعیه، پراکنده شدند و بازی الکدولکشان را از سر گرفتند.
جارچی ها دوباره اعلام کردند: "میفهمید؟ شما حالا آزاد هستید که هر کاری دلتان میخواهد، بکنید."
اهالی گفتند:: "خب! ما داریم الکدولک بازی میکنیم!"
جارچیها کارهای جالب و مفید متعددی را به یادشان آوردند که آنها پیشتر انجام میدادند و دوباره میتوانستند به آن بپردازند.
ولی اهالی گوش نکردند و همچنان به بازی الکدولک ادامه دادند؛ بدون لحظهای درنگ!
جارچیها که دیدند تلاششان بیهوده است، رفتند که به اُمرا اطلاع دهند.
اُمرا گفتند: "کاری ندارد! الکدولک را ممنوع میکنیم."
آن زمان بود که مردم دست به شورش زدند و همهی امرای شهر را کشتند و بیدرنگ برگشتند و بازی الکدولک را از سر گرفتند.
از نسک #شاه_گوش_می_کند
نویسنده #ايتالو_کالوينو
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🐴🐴🐴🐴
➡️⬅️⬆️⬇️
@AdabSar
اگر به آنها دستور داده میشد که به نام امپراتور، زمین را تا برزیل سوراخ کنند، بیل برمیداشتند و شروع به کار میکردند!
بعضیها به این «خلوص» میگویند اما دامپزشک برای آنها کلمات دیگری داشت!
#کجا_ممکن_است_پیدایش_کنم
نویسنده #هاروکی_موراکامی
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🐴🐴🐴🐴
@AdabSar
اگر به آنها دستور داده میشد که به نام امپراتور، زمین را تا برزیل سوراخ کنند، بیل برمیداشتند و شروع به کار میکردند!
بعضیها به این «خلوص» میگویند اما دامپزشک برای آنها کلمات دیگری داشت!
#کجا_ممکن_است_پیدایش_کنم
نویسنده #هاروکی_موراکامی
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🐴🐴🐴🐴
📝📖📚🔏
@AdabSar
باری دگر همراه من آی
از آن آسمان گرفته،
تا گوش بر نغمهی خوشآهنگ و سحرآسای سعدی گذاریم،
بلبلی هزاردستان که
از دل گلستانِ خویش
به پارسی هر دم نوایی دیگر
ساز خواهد کرد...
#سر_ادوین_آرنولد
#ادبیات_جهان
@AdabSar
📝🔏📚📖
@AdabSar
باری دگر همراه من آی
از آن آسمان گرفته،
تا گوش بر نغمهی خوشآهنگ و سحرآسای سعدی گذاریم،
بلبلی هزاردستان که
از دل گلستانِ خویش
به پارسی هر دم نوایی دیگر
ساز خواهد کرد...
#سر_ادوین_آرنولد
#ادبیات_جهان
@AdabSar
📝🔏📚📖
خودم را در آغوش گرفتم!
نه چندان بالطافت
نه چندان بامحبت
اما وفادار...
#ساموئل_بکت
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🌂🌂🌂🌂
نه چندان بالطافت
نه چندان بامحبت
اما وفادار...
#ساموئل_بکت
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🌂🌂🌂🌂
🚬☠🚬☠
@AdabSar
میخواهم از شرکت دخانیات "براون و ویلیام سون"،تولیدکنندگان سیگار "پال مال"،بابت یک میلیارد دلار ادعای خسارت کنم!
دوازده سال بیشتر نداشتم که سیگار را شروع کردم!
هیچ وقت هم غیر از "پالمال" بدون فیلتر، سیگار دیگری را آتشبهآتش دود نکردهام.
سالهای سال است که این شرکت دخانیات درست روی همین پاکت قول داده است که مرا بکشد.
اما من حالا هشتاد و دو سالام است.
واقعن که دستتان درد نکند؛ ای حقه بازهای پست.
#مرد_بی_وطن
نوشته #کورت_ونه_گات
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🚬☠🚬☠
@AdabSar
میخواهم از شرکت دخانیات "براون و ویلیام سون"،تولیدکنندگان سیگار "پال مال"،بابت یک میلیارد دلار ادعای خسارت کنم!
دوازده سال بیشتر نداشتم که سیگار را شروع کردم!
هیچ وقت هم غیر از "پالمال" بدون فیلتر، سیگار دیگری را آتشبهآتش دود نکردهام.
سالهای سال است که این شرکت دخانیات درست روی همین پاکت قول داده است که مرا بکشد.
اما من حالا هشتاد و دو سالام است.
واقعن که دستتان درد نکند؛ ای حقه بازهای پست.
#مرد_بی_وطن
نوشته #کورت_ونه_گات
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🚬☠🚬☠
🙍⛓🙍🔨
@AdabSar
عزیزم
بیا یک تکه دیگر هیزم در آتش بیانداز،
برایم کمی گوشت و لوبیا بار کن،
بعد سراغ ماشینمان برو و لاستیک آن را عوض کن!
حالا جورابهایم را بشوی،
و لباسهایم را رفو کن!
بعد بیا عزیزم...
بیا کنارم بشین!
و پیپم را پر از توتون کن،
راستی اول پیژامهام را بیار،
و یک قوری چای دیگر دم کن،
و بعد بگو چرا میخواهی ترکم کنی؟
چرا میخواهی همهچیز را تمام کنی؟
مگر اجازه ندادم روزهای تعطیل ماشینم را بشویی؟
و مگر به تو اخطار ندادم که داری چاق میشوی؟
دیگر بیشتر از این چه میخواهی؟
چرا نمیفهمی که برای یک مرد این همه یعنی...عشق!!!؟
حالا بیا کنارم بنشین،
البته پیش از آن لباسهایم را رفو کن،
پیژامهام را بیار،
غذایم را بپز و یک قوری دیگر چای دم کن،
و بعد بگو چرا میخواهی ترکم کنی؟
معنی این عصیان زنانه چیست؟
لعنت بر هرچه فمنیست...!
#شل_سیلور_استاین
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🙍⛓🙍⚔
@AdabSar
عزیزم
بیا یک تکه دیگر هیزم در آتش بیانداز،
برایم کمی گوشت و لوبیا بار کن،
بعد سراغ ماشینمان برو و لاستیک آن را عوض کن!
حالا جورابهایم را بشوی،
و لباسهایم را رفو کن!
بعد بیا عزیزم...
بیا کنارم بشین!
و پیپم را پر از توتون کن،
راستی اول پیژامهام را بیار،
و یک قوری چای دیگر دم کن،
و بعد بگو چرا میخواهی ترکم کنی؟
چرا میخواهی همهچیز را تمام کنی؟
مگر اجازه ندادم روزهای تعطیل ماشینم را بشویی؟
و مگر به تو اخطار ندادم که داری چاق میشوی؟
دیگر بیشتر از این چه میخواهی؟
چرا نمیفهمی که برای یک مرد این همه یعنی...عشق!!!؟
حالا بیا کنارم بنشین،
البته پیش از آن لباسهایم را رفو کن،
پیژامهام را بیار،
غذایم را بپز و یک قوری دیگر چای دم کن،
و بعد بگو چرا میخواهی ترکم کنی؟
معنی این عصیان زنانه چیست؟
لعنت بر هرچه فمنیست...!
#شل_سیلور_استاین
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🙍⛓🙍⚔
Forwarded from ادبسار
🌾🌾🌾🌾
هر آنچه را كه به سختی
در دستهايت نگاه داشتهای،
هر آنچه را كه به سختی
به آن عشق میورزی،
هر آنچه را كه اكنون به سختی
از آنِ توست...
رها كن، ای مونس من
تا به راستی از آنِ تو باشد...
#يانيس_ريتسوس
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🕊🕊🕊🕊
هر آنچه را كه به سختی
در دستهايت نگاه داشتهای،
هر آنچه را كه به سختی
به آن عشق میورزی،
هر آنچه را كه اكنون به سختی
از آنِ توست...
رها كن، ای مونس من
تا به راستی از آنِ تو باشد...
#يانيس_ريتسوس
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🕊🕊🕊🕊
همراهان ارجمند
شما نیز میتوانید چکامهها(شعرها)، نوشتههای ادبی و یا داستانهای کوتاه خود و دیگران را که به پارسی پاک سروده یا نوشته شدهاند، و نیز پیشنهادها و یا پرسشهای خود را در بارهی #پارسی_پاک، به نشانی @New_View بفرستید تا پس از بررسی، به نام خودتان در ادبسار گذاشته شود.
برای دیدن پیامها در زمینهی دلخواه نیز میتوانید فَرنام(عنوان) آن را در پهرست (فهرست) زیر بفشارید و یا با نوشتن واژه دلخواه در "Search"، و زدن نشانگر( ^ ) آن را جستجو کرده و بیابید.
#پارسی_پاک
#درست_نویسی
#شعر_ایران
#شعر_جهان
#ادبیات_ایران
#ادبیات_جهان
#سخن_بزرگان
#دل_نوشته
#موزیک
#طنز
برای هَموَندی(عضویت) در ادبسار و آگاهی از پیامهای تازه، "JOIN" را فشار دهید.
ـ 👇👇👇👇👇
@AdabSar
شما نیز میتوانید چکامهها(شعرها)، نوشتههای ادبی و یا داستانهای کوتاه خود و دیگران را که به پارسی پاک سروده یا نوشته شدهاند، و نیز پیشنهادها و یا پرسشهای خود را در بارهی #پارسی_پاک، به نشانی @New_View بفرستید تا پس از بررسی، به نام خودتان در ادبسار گذاشته شود.
برای دیدن پیامها در زمینهی دلخواه نیز میتوانید فَرنام(عنوان) آن را در پهرست (فهرست) زیر بفشارید و یا با نوشتن واژه دلخواه در "Search"، و زدن نشانگر( ^ ) آن را جستجو کرده و بیابید.
#پارسی_پاک
#درست_نویسی
#شعر_ایران
#شعر_جهان
#ادبیات_ایران
#ادبیات_جهان
#سخن_بزرگان
#دل_نوشته
#موزیک
#طنز
برای هَموَندی(عضویت) در ادبسار و آگاهی از پیامهای تازه، "JOIN" را فشار دهید.
ـ 👇👇👇👇👇
@AdabSar
Forwarded from ادبسار
⛪️🕸📿🕸
@AdabSar
اگر حقیقتش را بخواهید، من حتا کشیشها را هم نمیتوانم تحمل بکنم.
هر کدام از این کشیشهایی که در آن مدرسههایی که من درس خواندم بودند، همهشان وقتی که میخواستند موعظه کنند با چنان لحن آسمانی و مقدسمآبی شروع میکردند که انگار جبرییل آیه آورده.
من نمیفهمم چرا اینها نمیتوانند مثل آدمیزاد حرف بزنند! با همان لحن طبیعی!
وقتی که حرف میزنند، قیافهشان طوری است که انگار حقهبازی از سر و صورتشان میبارد!!
نویسنده #جی_دی_سالینجر
از کتاب #ناتور_دشت
#ادبیات_جهان
@AdabSar
⛪️👹📿😈
@AdabSar
اگر حقیقتش را بخواهید، من حتا کشیشها را هم نمیتوانم تحمل بکنم.
هر کدام از این کشیشهایی که در آن مدرسههایی که من درس خواندم بودند، همهشان وقتی که میخواستند موعظه کنند با چنان لحن آسمانی و مقدسمآبی شروع میکردند که انگار جبرییل آیه آورده.
من نمیفهمم چرا اینها نمیتوانند مثل آدمیزاد حرف بزنند! با همان لحن طبیعی!
وقتی که حرف میزنند، قیافهشان طوری است که انگار حقهبازی از سر و صورتشان میبارد!!
نویسنده #جی_دی_سالینجر
از کتاب #ناتور_دشت
#ادبیات_جهان
@AdabSar
⛪️👹📿😈
Forwarded from ادبسار
🎈🍭⛵️🔆
من تنها به خدایی ایمان دارم که رقصیدن را بداند!
وقتی به شیطان نگاه کردم
او را جدی، دقیق، عمیق و عبوس یافتم.
از نسک #چنین_گفت_زرتشت
بخش دربارهی خواندن و نوشتن
نویسنده #فردریش_نیچه
برگردان #داریوش_آشوری
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🔏🔏🔏🔏
برگردان به #پارسی_پاک
من تنها به خدایی باور دارم که پایکوبی را بداند!
ابلیس را که نگاه کردم، او را پُرکوش، تیزبین، ژرف و تُرشرو یافتم.
#ادبسار_جهان
@AdabSar
👿👺👿👺
من تنها به خدایی ایمان دارم که رقصیدن را بداند!
وقتی به شیطان نگاه کردم
او را جدی، دقیق، عمیق و عبوس یافتم.
از نسک #چنین_گفت_زرتشت
بخش دربارهی خواندن و نوشتن
نویسنده #فردریش_نیچه
برگردان #داریوش_آشوری
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🔏🔏🔏🔏
برگردان به #پارسی_پاک
من تنها به خدایی باور دارم که پایکوبی را بداند!
ابلیس را که نگاه کردم، او را پُرکوش، تیزبین، ژرف و تُرشرو یافتم.
#ادبسار_جهان
@AdabSar
👿👺👿👺
Forwarded from ادبسار
🙍⛓🙍🔨
@AdabSar
عزیزم
بیا یک تکه دیگر هیزم در آتش بیانداز،
برایم کمی گوشت و لوبیا بار کن،
بعد سراغ ماشینمان برو و لاستیک آن را عوض کن!
حالا جورابهایم را بشوی،
و لباسهایم را رفو کن!
بعد بیا عزیزم...
بیا کنارم بشین!
و پیپم را پر از توتون کن،
راستی اول پیژامهام را بیار،
و یک قوری چای دیگر دم کن،
و بعد بگو چرا میخواهی ترکم کنی؟
چرا میخواهی همهچیز را تمام کنی؟
مگر اجازه ندادم روزهای تعطیل ماشینم را بشویی؟
و مگر به تو اخطار ندادم که داری چاق میشوی؟
دیگر بیشتر از این چه میخواهی؟
چرا نمیفهمی که برای یک مرد این همه یعنی...عشق!!!؟
حالا بیا کنارم بنشین،
البته پیش از آن لباسهایم را رفو کن،
پیژامهام را بیار،
غذایم را بپز و یک قوری دیگر چای دم کن،
و بعد بگو چرا میخواهی ترکم کنی؟
معنی این عصیان زنانه چیست؟
لعنت بر هرچه فمنیست...!
#شل_سیلور_استاین
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🙍⛓🙍⚔
@AdabSar
عزیزم
بیا یک تکه دیگر هیزم در آتش بیانداز،
برایم کمی گوشت و لوبیا بار کن،
بعد سراغ ماشینمان برو و لاستیک آن را عوض کن!
حالا جورابهایم را بشوی،
و لباسهایم را رفو کن!
بعد بیا عزیزم...
بیا کنارم بشین!
و پیپم را پر از توتون کن،
راستی اول پیژامهام را بیار،
و یک قوری چای دیگر دم کن،
و بعد بگو چرا میخواهی ترکم کنی؟
چرا میخواهی همهچیز را تمام کنی؟
مگر اجازه ندادم روزهای تعطیل ماشینم را بشویی؟
و مگر به تو اخطار ندادم که داری چاق میشوی؟
دیگر بیشتر از این چه میخواهی؟
چرا نمیفهمی که برای یک مرد این همه یعنی...عشق!!!؟
حالا بیا کنارم بنشین،
البته پیش از آن لباسهایم را رفو کن،
پیژامهام را بیار،
غذایم را بپز و یک قوری دیگر چای دم کن،
و بعد بگو چرا میخواهی ترکم کنی؟
معنی این عصیان زنانه چیست؟
لعنت بر هرچه فمنیست...!
#شل_سیلور_استاین
#ادبیات_جهان
@AdabSar
🙍⛓🙍⚔