ادبسار
پویایی هر زبان زمانی آغاز میشود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی «بخش چهاردهم» گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #مبهمات = پوشیدهها، اَچمان، اَچمها (اَ+چَم+ها) #مترادف = همتا، همچم، هممایه…
پویایی هر زبان زمانی آغاز میشود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»
🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی
«بخش پانزدهم»
گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی
#مشتغل (مُشتغِل): روی گرداننده
#مشتغل_عنه : واگذاشته
#مشتق (مُشتَق): برگرفته، شکافته، جدا گشته، گرفته، جُدامَد
#مشتقات : جُدامدها، برگرفتگان
#مشدد (مُشَدد): بافشاره، واژآواپذیر
#مصدر : کنشگون، بُنیادواژه
#مصدر_اصلی : کنش بنیادین، کنش خانیک (بُنیک).
#مصدر_بسیط : کنش ساده
#مصدر_جعلی :کنش ساختگی
#مصدر_صناعی : کنش ساختگی
#مصدر_متعدی : گذراکنش، کنشکنان
#مصدر_مخفف : کاهیده کنش
#مصدر_مرخم (مُرَخّم): کاهیده کنش
#مصدر_مرکب : کنش آمیزه، آمیختهکنش
#مصدری : کنشی
#مصغر (مُصَغَر): کوچک نمود، کوچک شده، کهیده
#مضارع_التزامی : کنونهی واداری
#مضارع : کنونه
#مضاف_و_مضاف_الیه : فزود و فزایش، فزاینده
#مضاف : افزا، فزوده
#مضاف_الیه : فزاینده، برگیر، (پیشنهاد نگارنده: فزایش نشان)
#معدود : شمرده، اندک
#معدوله : ناخوانه
#معرفه : شناخته
#معرفه_جنسی : شناسه ی گونهای/گونی، (پیشنهاد نگارنده: شناسهی ژادین)
دنباله دارد
#پارسی_پاک
🖋📋 برجستهترین بازخنها (منابع):
۱- پیوستهای فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشهشناسی، محمدعلی داعیالاسلام
۳- فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری
📋🖋 @AdabSar
🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی
«بخش پانزدهم»
گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی
#مشتغل (مُشتغِل): روی گرداننده
#مشتغل_عنه : واگذاشته
#مشتق (مُشتَق): برگرفته، شکافته، جدا گشته، گرفته، جُدامَد
#مشتقات : جُدامدها، برگرفتگان
#مشدد (مُشَدد): بافشاره، واژآواپذیر
#مصدر : کنشگون، بُنیادواژه
#مصدر_اصلی : کنش بنیادین، کنش خانیک (بُنیک).
#مصدر_بسیط : کنش ساده
#مصدر_جعلی :کنش ساختگی
#مصدر_صناعی : کنش ساختگی
#مصدر_متعدی : گذراکنش، کنشکنان
#مصدر_مخفف : کاهیده کنش
#مصدر_مرخم (مُرَخّم): کاهیده کنش
#مصدر_مرکب : کنش آمیزه، آمیختهکنش
#مصدری : کنشی
#مصغر (مُصَغَر): کوچک نمود، کوچک شده، کهیده
#مضارع_التزامی : کنونهی واداری
#مضارع : کنونه
#مضاف_و_مضاف_الیه : فزود و فزایش، فزاینده
#مضاف : افزا، فزوده
#مضاف_الیه : فزاینده، برگیر، (پیشنهاد نگارنده: فزایش نشان)
#معدود : شمرده، اندک
#معدوله : ناخوانه
#معرفه : شناخته
#معرفه_جنسی : شناسه ی گونهای/گونی، (پیشنهاد نگارنده: شناسهی ژادین)
دنباله دارد
#پارسی_پاک
🖋📋 برجستهترین بازخنها (منابع):
۱- پیوستهای فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشهشناسی، محمدعلی داعیالاسلام
۳- فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری
📋🖋 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻احقر = خوارتر، خُردتر، کوچکتر، کِهین
🔻تحقیر = کوچکشماری، کوچکبینی، زبونی، خواری، خوارسازی، خوارداشت، پستشمردن، تَرمینیدن، تَرمینِش، هاژِش
🔻تحقیرا = بهخواری، بهزبونی
🔻تحقیرکردن = تَرمینیدن، خوارشمردن، هاژیدن
🔻تحقیرانه = خواراَنگارانه، هاژانه
🔻حقارت = خواری، خُردی، زبونی، پستی
🔻حقیر = پست، فرومایه، بیمایه، کوچک، هاژ، کِهتَر، خوار، خُرد، زبون، پَچیز، نَچیز، ناچیز
🔻حقیرجثه = ریزپیکر، خُردتََن، رنجور، لاغر، لاغرمردنی، زَوَنگ
🔻حقیر شدن = کوچکشدن، خوارشدن، پستشدن
🔻حقیرشمردن = کوچکشمردن، کوچکبینی، خوارسازی، خوارداشت، پستشمردن، تَرمینیدن، تَرمینِش، هاژِش
🔻حقیری = پستی، خواری، زبونی
🔻محقّر = ناچیز، کوچک، خرد، اندک، هاژ، هاژه، خوار، زبون، کوتاه، اندک، ریزه
✍نمونه:
🔺از جانب او فقط توهین و تحقیر نصیب ما است =
از سوی او تنها ناسزا و خواری بهرهی ماست
از او تنها ناسزا و خوارداشت به ما میرسد
🔺هر نوع برخورد تحقیرانه با طفل، به روانش صدمه میزند =
هر گونه برخورد خواراَنگارانه با کودک، به روانش آسیب میزند
🔺به کلبهی محقر ما خوش آمدید =
به کلبهی کوچک ما خوش آمدید
🔺هیچ کوچکی را حقیر نشمارید =
هیچ کوچکی را پست/خوار مَشمارید
🔺از سراپایش حقارت میبارید =
از سراپایش خواری میبارید
از سراپایش زبونی میبارید
از سراپایش پستی میبارید
🔺این حقیر سراپا تقصیر =
(این سخنواره را هرگز بکار مبرید، در فرهنگ ایرانی نیست)، من
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#احقر #تحقیر #تحقیرا #تحقیرانه #حقارت #حقیر #حقیری #محقر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻احقر = خوارتر، خُردتر، کوچکتر، کِهین
🔻تحقیر = کوچکشماری، کوچکبینی، زبونی، خواری، خوارسازی، خوارداشت، پستشمردن، تَرمینیدن، تَرمینِش، هاژِش
🔻تحقیرا = بهخواری، بهزبونی
🔻تحقیرکردن = تَرمینیدن، خوارشمردن، هاژیدن
🔻تحقیرانه = خواراَنگارانه، هاژانه
🔻حقارت = خواری، خُردی، زبونی، پستی
🔻حقیر = پست، فرومایه، بیمایه، کوچک، هاژ، کِهتَر، خوار، خُرد، زبون، پَچیز، نَچیز، ناچیز
🔻حقیرجثه = ریزپیکر، خُردتََن، رنجور، لاغر، لاغرمردنی، زَوَنگ
🔻حقیر شدن = کوچکشدن، خوارشدن، پستشدن
🔻حقیرشمردن = کوچکشمردن، کوچکبینی، خوارسازی، خوارداشت، پستشمردن، تَرمینیدن، تَرمینِش، هاژِش
🔻حقیری = پستی، خواری، زبونی
🔻محقّر = ناچیز، کوچک، خرد، اندک، هاژ، هاژه، خوار، زبون، کوتاه، اندک، ریزه
✍نمونه:
🔺از جانب او فقط توهین و تحقیر نصیب ما است =
از سوی او تنها ناسزا و خواری بهرهی ماست
از او تنها ناسزا و خوارداشت به ما میرسد
🔺هر نوع برخورد تحقیرانه با طفل، به روانش صدمه میزند =
هر گونه برخورد خواراَنگارانه با کودک، به روانش آسیب میزند
🔺به کلبهی محقر ما خوش آمدید =
به کلبهی کوچک ما خوش آمدید
🔺هیچ کوچکی را حقیر نشمارید =
هیچ کوچکی را پست/خوار مَشمارید
🔺از سراپایش حقارت میبارید =
از سراپایش خواری میبارید
از سراپایش زبونی میبارید
از سراپایش پستی میبارید
🔺این حقیر سراپا تقصیر =
(این سخنواره را هرگز بکار مبرید، در فرهنگ ایرانی نیست)، من
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#احقر #تحقیر #تحقیرا #تحقیرانه #حقارت #حقیر #حقیری #محقر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸