🎇
تو عیب کسان هیچگونه مجوی
که عیب آورد بر تو، بر عیبجوی
وگر چیره گردد هوا بر خِرد
خردمندت از مردمان نشمرد
#فردوسی
"با آرزوی هفتهای بی آهو* و بِخردانه"
✍پینوشت ادبسار
*آهو = بیماری، ناخوشی، کاستی(عیب)
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#آهو
@AdabSar
تو عیب کسان هیچگونه مجوی
که عیب آورد بر تو، بر عیبجوی
وگر چیره گردد هوا بر خِرد
خردمندت از مردمان نشمرد
#فردوسی
"با آرزوی هفتهای بی آهو* و بِخردانه"
✍پینوشت ادبسار
*آهو = بیماری، ناخوشی، کاستی(عیب)
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#آهو
@AdabSar
💠🔷🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما
🔸پیشنوشت:
«آهو» واژهای پارسی است که چندین چمار(معنی) دارد:
۱. غزال، گوزن
۲. آک، عیب
۳. بیماری، ناخوشی
۴. بد، ناپسند
هموند گرامی «چنگیز محمدی کلهور» در پیامی که فرستادهاند این واژهی زیبای پارسی را بیشتر شناساندهاند. با هم بخوانیم.
🌀 آهو āhu 🌀
⭕️به نقل از کتاب "فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی" دکتر حسن دوست، در فرخنامه آمده است:" آهو، آن است که در عربی عیب گویند".
⭕️در "برهان قاطع" آمده است: آهو جانوری ست که به تازی "غزال" خوانندش، و "مطلق عیب" را نیز گفته اند؛ خواه با مردم باشد و خواه با چیزهای دیگر،
و نیز به معنی "رم" باشد که از رمیدن است ، چه آهویی رمیدگی را گویند،
و نیز به معنی فریاد و آواز بلند هم آمده است،
و نیز نام مرضی که در عربی ضیقالنفس خوانند،
و به طریق استعاره چشم را نیز آهو می گویند و شاهد و معشوق را هم گفته اند.
⭕️در فرهنگ معین واژه ی "آهو" در چند معنا آمده است:
1 - (اسم) عیب ، نقص
2 - بیماری ، مرض
3 - (صفت) بد، ناپسند.
آهومَند āhūmand : معیوب، ناقص
ز پیری مغزت آهومند گشتست
ز گیتی روزگارت در گذشتست
(ویس و رامین)
برهان قاطع، آهُومَند āhomand را چنین معنا کرده است: کسی را گویند که دروغ گوید تا مردم را فریب دهد. دکتر معین آن را "گناهکار" معنا کرده است.
⭕️در فرهنگ(لغت نامه) دهخدا آمده است:
آهو. (اسم) (از: آ نشانه سلب و نفی به معنی نه و نا + هوک"خوب"، به معنی عیب، نقص، خطا، صفت زشت، مقابل هنر و فضیلت.
نکوهش رسیدی بهر آهوئی
ستایش بد از هر هنر هر سوئی
(ابوشکور)
شنید این سخن شاه و نیرو گرفت
هنرها بشست از دل آهو گرفت
(فردوسی)
ولیکن نبیند کس آهوی خویش
ترا روشن آید همی خوی خویش
(فردوسی)
⭕️در فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی دکتر حسن دوست آهو را در همان معناز برهان قاطع آورده است و در ذیل واژه ی " آخو āxū" آن را " عیب و آهو" معنا کرده است،
اگر بشکنند سوگندان خویش از پس عهد و پیمان ایشان و آخو و عیب کنند در دین شما .... .(قصه های قرآن)
در فارسی میانه( پهلوی) āhög " عیب و نقص. āhugēnīdan " آلودن و ناپاک کردن"
دکتر حسن دوست گمان برده است، اشتقاق آخو در واژه ی اوستایی āhita به معنای آلوده ، کثیف و ناپاک، و āhiti " آلودگی و آلایش، باشد.
در سنسکریت āsita به معنای سیاه و تیره است.
آناهیتا ānāhitā یا ناهید نام ایزدبانوی ایران باستان به معنای پاک و بی عیب از مشتقات همین واژه دانسته شده است.
فرستنده #چنگیز_محمدی_کلهور
#ریشه_یابی_واژگان #آهو
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما
🔸پیشنوشت:
«آهو» واژهای پارسی است که چندین چمار(معنی) دارد:
۱. غزال، گوزن
۲. آک، عیب
۳. بیماری، ناخوشی
۴. بد، ناپسند
هموند گرامی «چنگیز محمدی کلهور» در پیامی که فرستادهاند این واژهی زیبای پارسی را بیشتر شناساندهاند. با هم بخوانیم.
🌀 آهو āhu 🌀
⭕️به نقل از کتاب "فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی" دکتر حسن دوست، در فرخنامه آمده است:" آهو، آن است که در عربی عیب گویند".
⭕️در "برهان قاطع" آمده است: آهو جانوری ست که به تازی "غزال" خوانندش، و "مطلق عیب" را نیز گفته اند؛ خواه با مردم باشد و خواه با چیزهای دیگر،
و نیز به معنی "رم" باشد که از رمیدن است ، چه آهویی رمیدگی را گویند،
و نیز به معنی فریاد و آواز بلند هم آمده است،
و نیز نام مرضی که در عربی ضیقالنفس خوانند،
و به طریق استعاره چشم را نیز آهو می گویند و شاهد و معشوق را هم گفته اند.
⭕️در فرهنگ معین واژه ی "آهو" در چند معنا آمده است:
1 - (اسم) عیب ، نقص
2 - بیماری ، مرض
3 - (صفت) بد، ناپسند.
آهومَند āhūmand : معیوب، ناقص
ز پیری مغزت آهومند گشتست
ز گیتی روزگارت در گذشتست
(ویس و رامین)
برهان قاطع، آهُومَند āhomand را چنین معنا کرده است: کسی را گویند که دروغ گوید تا مردم را فریب دهد. دکتر معین آن را "گناهکار" معنا کرده است.
⭕️در فرهنگ(لغت نامه) دهخدا آمده است:
آهو. (اسم) (از: آ نشانه سلب و نفی به معنی نه و نا + هوک"خوب"، به معنی عیب، نقص، خطا، صفت زشت، مقابل هنر و فضیلت.
نکوهش رسیدی بهر آهوئی
ستایش بد از هر هنر هر سوئی
(ابوشکور)
شنید این سخن شاه و نیرو گرفت
هنرها بشست از دل آهو گرفت
(فردوسی)
ولیکن نبیند کس آهوی خویش
ترا روشن آید همی خوی خویش
(فردوسی)
⭕️در فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی دکتر حسن دوست آهو را در همان معناز برهان قاطع آورده است و در ذیل واژه ی " آخو āxū" آن را " عیب و آهو" معنا کرده است،
اگر بشکنند سوگندان خویش از پس عهد و پیمان ایشان و آخو و عیب کنند در دین شما .... .(قصه های قرآن)
در فارسی میانه( پهلوی) āhög " عیب و نقص. āhugēnīdan " آلودن و ناپاک کردن"
دکتر حسن دوست گمان برده است، اشتقاق آخو در واژه ی اوستایی āhita به معنای آلوده ، کثیف و ناپاک، و āhiti " آلودگی و آلایش، باشد.
در سنسکریت āsita به معنای سیاه و تیره است.
آناهیتا ānāhitā یا ناهید نام ایزدبانوی ایران باستان به معنای پاک و بی عیب از مشتقات همین واژه دانسته شده است.
فرستنده #چنگیز_محمدی_کلهور
#ریشه_یابی_واژگان #آهو
@AdabSar
🔷💠🔹🔹