#پریسا
آدم و حوا چند روزی را باهم خوش و خرم زندگی کردند. البته آدم کور بود و هیچوقت گونههای تخت و پرخال، دندانهای پیش تورفته یا ناخنهای کجوکوله حوا را نمیدید. از طرف دیگر حوا هم چون کر بود صدای نکرهی آدم را نمیشنید. البته شاید این وضعیت خیلی هم رنجآور نبود.
اما از روزی که سیب را خوردند همهچیز از جلوی چشم و گوش آنها کنار رفت. حوا دانست که هدفی پشت درد و رنج زندگی نیست و آدم فهمید ارادهی آزاد، مسئلهای است مربوط به واژهشناسی. پاسخهایی برای مجهولاتشان یافتند! فهمیدند که چرا گیاهان نورسته سبزرنگاند، نسیم از کجا و چگونه آغاز به وزیدن میکند و اگر فشار غیرقابل مقاومتی به شیئی ثابت وارد گردد، چه میشود. آدم نقاط و خطوط را دید و حوا تپشها را شنید. آنیکی شکلها را دید و اینیکی صداها را شنید. در گذر زمان نقصهای آنان بهتدریج رفع میشد و توانمندیهایشان جلوه میکرد. بدون آن که خود مطلع باشند، نابینایی آدم و ناشنوایی حوا کاملن رفع شده بود و اکنون حتا توانایی تولیدمثل هم داشتند.
هر دو شگفتزده با خود میگفتند: چه اتفاقی برایمان افتاده؟
از کتاب #عشق_کور_و_کر_است
نویسنده #جاناتان_سافران_فوئر
برگردان #حسن_روحانی
#ادبیات_جهان
@AdabSar
آدم و حوا چند روزی را باهم خوش و خرم زندگی کردند. البته آدم کور بود و هیچوقت گونههای تخت و پرخال، دندانهای پیش تورفته یا ناخنهای کجوکوله حوا را نمیدید. از طرف دیگر حوا هم چون کر بود صدای نکرهی آدم را نمیشنید. البته شاید این وضعیت خیلی هم رنجآور نبود.
اما از روزی که سیب را خوردند همهچیز از جلوی چشم و گوش آنها کنار رفت. حوا دانست که هدفی پشت درد و رنج زندگی نیست و آدم فهمید ارادهی آزاد، مسئلهای است مربوط به واژهشناسی. پاسخهایی برای مجهولاتشان یافتند! فهمیدند که چرا گیاهان نورسته سبزرنگاند، نسیم از کجا و چگونه آغاز به وزیدن میکند و اگر فشار غیرقابل مقاومتی به شیئی ثابت وارد گردد، چه میشود. آدم نقاط و خطوط را دید و حوا تپشها را شنید. آنیکی شکلها را دید و اینیکی صداها را شنید. در گذر زمان نقصهای آنان بهتدریج رفع میشد و توانمندیهایشان جلوه میکرد. بدون آن که خود مطلع باشند، نابینایی آدم و ناشنوایی حوا کاملن رفع شده بود و اکنون حتا توانایی تولیدمثل هم داشتند.
هر دو شگفتزده با خود میگفتند: چه اتفاقی برایمان افتاده؟
از کتاب #عشق_کور_و_کر_است
نویسنده #جاناتان_سافران_فوئر
برگردان #حسن_روحانی
#ادبیات_جهان
@AdabSar