ادبسار
شما بنویسید. پارسی این نوشته چیست؟ پیشنهادهای خود را برای ما بفرستید تا در ادبسار همرسانی کنیم. @New_View اینک نظر به مراتب معروض و التفات به قواعد تسبیب و اتلاف صدور حکم به محکومیت خوانده به پرداخت اصل خواسته و خسارات دادرسی و تأخیر تأدیه مورد استدعاست.
✍ #محمدعلی_حسینی_گُلُویی
اکنون با نگاهی به آنچه به دست داده شد و درنگ در هنجارهای زمینهسازی و نابودی، دادن رای بر دادباختگی خوانده به پرداخت بُنِ خواسته، زیانهای دادرسی و دیرکردِ پرداخت را خواستارم.
#پاسخ_شما
@AdabSar
اکنون با نگاهی به آنچه به دست داده شد و درنگ در هنجارهای زمینهسازی و نابودی، دادن رای بر دادباختگی خوانده به پرداخت بُنِ خواسته، زیانهای دادرسی و دیرکردِ پرداخت را خواستارم.
#پاسخ_شما
@AdabSar
ادبسار
✍ شما بنویسید... این نوشته را به پارسی برگردانید و به این نشانی 👉 @New_View برای ما بفرستید تا در ادبسار همرسانی کنیم. 📖 ناظمالاسلام کرمانی مینویسد: میرزا حسنآقا، مدیر مدرسهی رشدیه از اشخاص با حرارت و درستکار، به تهران آمد و تاسیس مدرسه رشدیه را…
۸- ✍ #محمدعلی_حسینی_گلویی
درود
ناظمالاسلام کرمانی مینویسد:
میرزا حسن آقا، رهبر آموزشکدهی رشیدیه از آدمهای خونگرم و درستکار به تهران آمد و آموزشکدهی رشیدیه را پی افکند. هر آینه شالودهگذار دبستانهای نوآیین، این آدم است. در آغاز آمدنش خُشککیشان و دستهای از مردم او را همچو خدانشناسی «پَرچَلپود»* میانگاشتند. فریاد خُشککیشان در نشستها بلند شد که گویی «دَمِ پَسین»* گیتی نزدیک شده است؛ زیرا گروهی بابى و بیدین می خواهند «بُننوشت»* ما را دگرگون سازند؛ قرآن را از دست کودکان بگیرند و نبشته به آنها بیاموزند.
دیگر آنکه کودکان را زبان بیگانه آموختهاند! چکیده این که یادداشتی نیز از سوی برخی دانایان دینی در نپذیرفتن آموزشکدهها و آموزشکدهداران نگاشته شد.
برشی از نوشتار «مشروطه ایرانی»
کاری از «ماشاالله آجودانی»
📜 پینوشت:
مردمان «ایل باسِری»(باصِری) در نزدیکی پاسارگاد و تخت جمشید، بهجای واژهی «کثیف» واژهی «پَرچَل» و برای گفتن «پایان روز» یا «غروب»، از واژهی «دَمِ_پَسین» بهره میبرند.
«پود» نیز از «تار و پود» گرفته شده و ایرمان(استعاره) از گوهر و سرشت است. واژهی «پَرچَلپود» نیز همدایشی(ترکیبی) است ساختگی و تازه برای «نجسالعین».
همدایش «بُننوشت» هم برابری است با درونمایهای ژرف و امروزی که برای اندریافت(مفهوم) «الفبا» پیشنهاد میشود. گفته شده که پیشتر، این واژه را شادروان «حسین داوری آشتیانی» برای واژهی فرنگی «Colophon»ساخته است، ولی گویا اکنون در برابر واژهی بیگانهی بالا، واژهی «اَنجامه»، به کار میرود.
بُنمایه(منبع):
بُننوشتهای کهن، نوشتهی جمشید جی اونوالا و کتایون مزداپور، نامهی بهارستان، سال سوم ۱۳۸۱، شمارهی ۵.
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
درود
ناظمالاسلام کرمانی مینویسد:
میرزا حسن آقا، رهبر آموزشکدهی رشیدیه از آدمهای خونگرم و درستکار به تهران آمد و آموزشکدهی رشیدیه را پی افکند. هر آینه شالودهگذار دبستانهای نوآیین، این آدم است. در آغاز آمدنش خُشککیشان و دستهای از مردم او را همچو خدانشناسی «پَرچَلپود»* میانگاشتند. فریاد خُشککیشان در نشستها بلند شد که گویی «دَمِ پَسین»* گیتی نزدیک شده است؛ زیرا گروهی بابى و بیدین می خواهند «بُننوشت»* ما را دگرگون سازند؛ قرآن را از دست کودکان بگیرند و نبشته به آنها بیاموزند.
دیگر آنکه کودکان را زبان بیگانه آموختهاند! چکیده این که یادداشتی نیز از سوی برخی دانایان دینی در نپذیرفتن آموزشکدهها و آموزشکدهداران نگاشته شد.
برشی از نوشتار «مشروطه ایرانی»
کاری از «ماشاالله آجودانی»
📜 پینوشت:
مردمان «ایل باسِری»(باصِری) در نزدیکی پاسارگاد و تخت جمشید، بهجای واژهی «کثیف» واژهی «پَرچَل» و برای گفتن «پایان روز» یا «غروب»، از واژهی «دَمِ_پَسین» بهره میبرند.
«پود» نیز از «تار و پود» گرفته شده و ایرمان(استعاره) از گوهر و سرشت است. واژهی «پَرچَلپود» نیز همدایشی(ترکیبی) است ساختگی و تازه برای «نجسالعین».
همدایش «بُننوشت» هم برابری است با درونمایهای ژرف و امروزی که برای اندریافت(مفهوم) «الفبا» پیشنهاد میشود. گفته شده که پیشتر، این واژه را شادروان «حسین داوری آشتیانی» برای واژهی فرنگی «Colophon»ساخته است، ولی گویا اکنون در برابر واژهی بیگانهی بالا، واژهی «اَنجامه»، به کار میرود.
بُنمایه(منبع):
بُننوشتهای کهن، نوشتهی جمشید جی اونوالا و کتایون مزداپور، نامهی بهارستان، سال سوم ۱۳۸۱، شمارهی ۵.
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar