🔷💠🔹🔹
@AdabSar
#پاسخ_شما به پرسشهای:
t.me/AdabSar/9253
t.me/AdabSar/9254
درود بر شما
روز بر شما شاد و خوش.
در پاسخ به بزرگوارانی که پرسشهایی داشتن، خواستم بگم ما به جای فارسی و دیگر واژگان، واژههای جایگزین را بکار میگیریم، یک این که ما خودمان دیرینه و فرهنگ شایستهای داشتیم و داریم که در جایجای دوران این پیداست. چرا نباید پایبند و پیرو دیرینه و فرهنگ کهن نیک خودمان باشیم؟ فرهنگی که در دورانی بهترین بوده و امروز شوربختانه با کمکاریها و کممهریهای ما به ژرفای نادیده گرفته شدن برده شده. دیگر این که، این واژگان دگرگون شدهی واژگان پارسی آنهاست یا همراه با واکهای تازی هستند که این کوشش برای آن است که گوهر و درستی هر واژه نگه داشته شود، همگی ما دیرینه و فرهنگ اندکی را که امروز از نیاکانمان بهمراه داریم مدیون بزرگ مرد دوران فردوسی بزرگ هستیم، سی سال تلاش برای نگه داری این فرهنگ شایسته کم نیست ما باید تلاش کنیم که هر چند اندک تلاشهای این بزرگ مرد دوران را پاسخ گوییم وگرنه چه دگرسانیهایی با دیگر کشورها که فردوسی نداشتند، داریم؟
در پاسخ دیگر دوست بزرگوارمون باید بگم که ما همه این دشواریها را به جان میخریم سخن گفتن را برای خود شاید دشوار ولی براستی شیرین میکنیم تا گوهر این زبان نگهبانی شود، در دیرینهی هیییچ کشوری تا این اندازه فردوسیها،بیرونیها، مولاناها، سناییها، سعدیها و حافظها و و و ... یافت نخواهد شد پس میباید گوهر و راستی این زبان شکوهمند نگهداری شود و بدون هییییچ دو دلی و قطعا، این زبان و فرهنگ بهین را به فرزندان خود و فرزندان فرزندانمان آموزش خواهیم داد و به این آموزه خواهیم بالید.
پیشنهاد من به این دوستان خواندن تاریخ این سرزمین است تاریخ راستینی که نوشته شده نه تاریخی که دستکاری شده باشد، این باور را میدهم که بسیاری از چیزهایی که امروز برایشان پرسش است، همانند روز بر ایشان روشن خواهد شد.
شاد و ماندگار باشید.
#امیر
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
#پاسخ_شما به پرسشهای:
t.me/AdabSar/9253
t.me/AdabSar/9254
درود بر شما
روز بر شما شاد و خوش.
در پاسخ به بزرگوارانی که پرسشهایی داشتن، خواستم بگم ما به جای فارسی و دیگر واژگان، واژههای جایگزین را بکار میگیریم، یک این که ما خودمان دیرینه و فرهنگ شایستهای داشتیم و داریم که در جایجای دوران این پیداست. چرا نباید پایبند و پیرو دیرینه و فرهنگ کهن نیک خودمان باشیم؟ فرهنگی که در دورانی بهترین بوده و امروز شوربختانه با کمکاریها و کممهریهای ما به ژرفای نادیده گرفته شدن برده شده. دیگر این که، این واژگان دگرگون شدهی واژگان پارسی آنهاست یا همراه با واکهای تازی هستند که این کوشش برای آن است که گوهر و درستی هر واژه نگه داشته شود، همگی ما دیرینه و فرهنگ اندکی را که امروز از نیاکانمان بهمراه داریم مدیون بزرگ مرد دوران فردوسی بزرگ هستیم، سی سال تلاش برای نگه داری این فرهنگ شایسته کم نیست ما باید تلاش کنیم که هر چند اندک تلاشهای این بزرگ مرد دوران را پاسخ گوییم وگرنه چه دگرسانیهایی با دیگر کشورها که فردوسی نداشتند، داریم؟
در پاسخ دیگر دوست بزرگوارمون باید بگم که ما همه این دشواریها را به جان میخریم سخن گفتن را برای خود شاید دشوار ولی براستی شیرین میکنیم تا گوهر این زبان نگهبانی شود، در دیرینهی هیییچ کشوری تا این اندازه فردوسیها،بیرونیها، مولاناها، سناییها، سعدیها و حافظها و و و ... یافت نخواهد شد پس میباید گوهر و راستی این زبان شکوهمند نگهداری شود و بدون هییییچ دو دلی و قطعا، این زبان و فرهنگ بهین را به فرزندان خود و فرزندان فرزندانمان آموزش خواهیم داد و به این آموزه خواهیم بالید.
پیشنهاد من به این دوستان خواندن تاریخ این سرزمین است تاریخ راستینی که نوشته شده نه تاریخی که دستکاری شده باشد، این باور را میدهم که بسیاری از چیزهایی که امروز برایشان پرسش است، همانند روز بر ایشان روشن خواهد شد.
شاد و ماندگار باشید.
#امیر
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
#پاسخ_شما به پرسشهای:
t.me/AdabSar/9253
t.me/AdabSar/9254
پاسخ به دوست گرانسنگ هموند دریچهی ادبسار که فرمود: آیا میتوان این همه واژهی زبان فارسی (تازی، انگلیسی، روسی، ترکی و...) را به پارسی برگرداند و چه نیازی به این کار است؟
دوست گرانمهر، این کار شدنیست اگر مردم پهنهی ایران فرهنگی (و نه مرزبندی کنونی) بخواهند، شدنیست. چرا که زبان پارسی نه تنها شیرینترین، بلکه گستردهترین زبانیست که میتوان با دستور زباناش بیاندازه واژهی خوشریخت و سازهمند و هلیک (صیقلخورده) ساخت.
از این نیز که بگذریم، به گفتهی استاد #مهریار_مهرآفرین، "پارسی یک جهانبینی است نی تنها زبان".
با شناخت زبان، پی به فرهنگ شایستهی نیاگانامان میبریم. و دانسته بر خویشتن میبالیم.
نه تنها زبان فارسی بلکه الفبایاش هم شایسته نیست و ناکارآمدیاش بر پژوهندگان ادب آشکار است و بُوادا ست با یاری و همکاری سخنشناسان، در این باره هم کاری بنیادین انجام گیرد.
دوست خوب من: "پارسی پارساییست"
ما پارسیاندیشان، پیورز نیستیم ولی پی به ورجاوندی و شکوه بیمانند زبان پارسی بردهایم و به همین شوند(دلیل)، این راه را به یاری پروردگار و همدلی و همراهی فرزندان این مرز و بوم اهورایی، پتایش (ادامه) خواهیم داد. تا به فرجامی در خور و سزاوار برسد.
#پرند
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
#پاسخ_شما به پرسشهای:
t.me/AdabSar/9253
t.me/AdabSar/9254
پاسخ به دوست گرانسنگ هموند دریچهی ادبسار که فرمود: آیا میتوان این همه واژهی زبان فارسی (تازی، انگلیسی، روسی، ترکی و...) را به پارسی برگرداند و چه نیازی به این کار است؟
دوست گرانمهر، این کار شدنیست اگر مردم پهنهی ایران فرهنگی (و نه مرزبندی کنونی) بخواهند، شدنیست. چرا که زبان پارسی نه تنها شیرینترین، بلکه گستردهترین زبانیست که میتوان با دستور زباناش بیاندازه واژهی خوشریخت و سازهمند و هلیک (صیقلخورده) ساخت.
از این نیز که بگذریم، به گفتهی استاد #مهریار_مهرآفرین، "پارسی یک جهانبینی است نی تنها زبان".
با شناخت زبان، پی به فرهنگ شایستهی نیاگانامان میبریم. و دانسته بر خویشتن میبالیم.
نه تنها زبان فارسی بلکه الفبایاش هم شایسته نیست و ناکارآمدیاش بر پژوهندگان ادب آشکار است و بُوادا ست با یاری و همکاری سخنشناسان، در این باره هم کاری بنیادین انجام گیرد.
دوست خوب من: "پارسی پارساییست"
ما پارسیاندیشان، پیورز نیستیم ولی پی به ورجاوندی و شکوه بیمانند زبان پارسی بردهایم و به همین شوند(دلیل)، این راه را به یاری پروردگار و همدلی و همراهی فرزندان این مرز و بوم اهورایی، پتایش (ادامه) خواهیم داد. تا به فرجامی در خور و سزاوار برسد.
#پرند
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
#پاسخ_شما به پرسش:
T.me/AdabSar/9254
درود
همانسان که وامواژهها و زورواژهها جایگزین واژههای ایرانی شدهاند، میتوانیم به داراییهای زبانی خودمان بسنده کنیم. ما دوستداران پارسی نمیگوییم و در پی آن نیستیم که واژهیی یا واژههایی را جایگزین واژههایی دیگر کنیم، آماج و آرمان ما پالایش زبان پارسی است، بدین مانا که به بسندگی زبانمان باور داشته باشیم و وامواژهها را که وام هستند، به خاوَندانشان برگردانیم. مگر نه این که وام را باید پس داد؟!
چنین کوششی نه تنها زیانبخش نیست، که بار واژگان بیگانه را از دوش زبان پارسی برمیگیرد و بر گستردگی و پویایی زبان توانمند و مایهور ما میافزاید.
#آناهیت_ریگی
#بلال_ریگی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
#پاسخ_شما به پرسش:
T.me/AdabSar/9254
درود
همانسان که وامواژهها و زورواژهها جایگزین واژههای ایرانی شدهاند، میتوانیم به داراییهای زبانی خودمان بسنده کنیم. ما دوستداران پارسی نمیگوییم و در پی آن نیستیم که واژهیی یا واژههایی را جایگزین واژههایی دیگر کنیم، آماج و آرمان ما پالایش زبان پارسی است، بدین مانا که به بسندگی زبانمان باور داشته باشیم و وامواژهها را که وام هستند، به خاوَندانشان برگردانیم. مگر نه این که وام را باید پس داد؟!
چنین کوششی نه تنها زیانبخش نیست، که بار واژگان بیگانه را از دوش زبان پارسی برمیگیرد و بر گستردگی و پویایی زبان توانمند و مایهور ما میافزاید.
#آناهیت_ریگی
#بلال_ریگی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
#پاسخ_شما به پرسش:
T.me/AdabSar/9253
با روی نهادن به این که کاربرد واژههای پارسی به جای واژگان بیگانه، سادهکردن دبیرهی کنونی فارسی را در پی خواهد داشت. نباید واژههای پارسی تازیشده را با دیسهی تازی آن نوشت، ورنه از آماج بنیادین خویش واپس خواهیم ماند.
واژهی «فارسی» از بُنهِشت «پارسی» است و چون تازیان را «پ» نباشد، آن را به دیسهی تازیاش دگراندهاند. با این ستایه کاربست «پارسی» بر «فارسی» برتری دارد. با اینهمه آنچه بایا و گرین(مهم) مینماید، پالایش زبان پارسی از واژههای انیرانی است، ورنه کشمکش و جنجال بر سرِ «فارسی» و «پارسی» چندان با خرد همگانپذیر سازگار نمینماید.
#آناهیت_ریگی
#بلال_ریگی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
#پاسخ_شما به پرسش:
T.me/AdabSar/9253
با روی نهادن به این که کاربرد واژههای پارسی به جای واژگان بیگانه، سادهکردن دبیرهی کنونی فارسی را در پی خواهد داشت. نباید واژههای پارسی تازیشده را با دیسهی تازی آن نوشت، ورنه از آماج بنیادین خویش واپس خواهیم ماند.
واژهی «فارسی» از بُنهِشت «پارسی» است و چون تازیان را «پ» نباشد، آن را به دیسهی تازیاش دگراندهاند. با این ستایه کاربست «پارسی» بر «فارسی» برتری دارد. با اینهمه آنچه بایا و گرین(مهم) مینماید، پالایش زبان پارسی از واژههای انیرانی است، ورنه کشمکش و جنجال بر سرِ «فارسی» و «پارسی» چندان با خرد همگانپذیر سازگار نمینماید.
#آناهیت_ریگی
#بلال_ریگی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
ادبسار
نخستین رویه از نبیگ(کتاب) "زبان پاک" #احمد_کسروی در بارهی زبان پارسیِ سَره فرستنده: #میلاد_فرخ_وند 🔷💠🔹🔹
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
#پاسخ_شما به پرسش:
t.me/AdabSar/9253
🍀درود بر هموندان و گردانندگان ادبسار
نخست بگویم که «پارسی» و «فارسی» در واژهنامهها و نوشتارهای پارسی اُسپُرانه(کاملا) همچِمار استند؛ ولی «فارسی» نامی است که بیگانگان بر زبانمان نهادند و ما نباید نام زبان خودمان را از بیگانگان وام بگیریم. در یک یا دو سدهی پیشین، سرهگرایان برای جدایی گزاردن میان «فارسی» و «پارسی» چنین فرانمودهاند:
"زبان فارسی= زبان پارسی+ واژگان بیگانه و دستورهای مندرآوردیی برخی از پیشینیان که زایاییی زبان «پارسی» را سرکوب کرده است." اگر چه ادبسار(ادبیات) فارسی از پرمایهترین ادبسارهای جهان است.
نخستین انگیزهای که پارسیگرایان را به پارسیگرایی وا میدارد همانا سادهتر کردن زبان رسمی و میانجیی مردمان گسترهی فرهنگیی ایران بزرگ است. برای نمونه اگر یک بیگانه بخواهد «فارسی» بیاموزد، افزون بر دستورِ سادهی زبان پارسی، دست کم باید با دستور واژهسازیی زبان اربیک(عربی) نیز آشنا گردد تا بتواند درست «فارسی» را دریابد.
زبان «فارسی» پر است از وامواژهها و زورواژههای زبانهای بیگانه که در سدههای گذشته به زبان پارسی اندر شدند بیآنکه به آنها نیازی میبود زیرا زبان پارسی خود بسیار واژه میدارد و هر جا که نیاز به واژهای نو داشته باشد، دستگاه واژهسازی بسیار کارآمد و بیکرانِ آن به آسانی خواهد توانست بی شمار واژهی خوشآهنگ و دانشیک بسازد، زین روی نیازی نیست که وامواژهها را به کار ببریم.
انگیزهی دیگر را باید در میهنپرستیِ پارسیگرایان بجوییم، زیرا با زنده شدن واژگان کهن پارسی، فرهنگ نژادهی(اصیلِ) ایرانی شکوفا و پایدار میگردد زیرا واژگان بیگانه فرهنگ بیگانه را نیز همراه خود خواهند آورد؛ از این رو بر ماست که واژگان بیگانه را به کار مبریم.
دوستِ من! آنهایی که بر سرهگرایی خرده میگیرند باید بدانند که "اگر فردوسیها نبودند زبان پارسی نیز نمیبود."
#میلاد_فرخ_وند
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
#پاسخ_شما به پرسش:
t.me/AdabSar/9253
🍀درود بر هموندان و گردانندگان ادبسار
نخست بگویم که «پارسی» و «فارسی» در واژهنامهها و نوشتارهای پارسی اُسپُرانه(کاملا) همچِمار استند؛ ولی «فارسی» نامی است که بیگانگان بر زبانمان نهادند و ما نباید نام زبان خودمان را از بیگانگان وام بگیریم. در یک یا دو سدهی پیشین، سرهگرایان برای جدایی گزاردن میان «فارسی» و «پارسی» چنین فرانمودهاند:
"زبان فارسی= زبان پارسی+ واژگان بیگانه و دستورهای مندرآوردیی برخی از پیشینیان که زایاییی زبان «پارسی» را سرکوب کرده است." اگر چه ادبسار(ادبیات) فارسی از پرمایهترین ادبسارهای جهان است.
نخستین انگیزهای که پارسیگرایان را به پارسیگرایی وا میدارد همانا سادهتر کردن زبان رسمی و میانجیی مردمان گسترهی فرهنگیی ایران بزرگ است. برای نمونه اگر یک بیگانه بخواهد «فارسی» بیاموزد، افزون بر دستورِ سادهی زبان پارسی، دست کم باید با دستور واژهسازیی زبان اربیک(عربی) نیز آشنا گردد تا بتواند درست «فارسی» را دریابد.
زبان «فارسی» پر است از وامواژهها و زورواژههای زبانهای بیگانه که در سدههای گذشته به زبان پارسی اندر شدند بیآنکه به آنها نیازی میبود زیرا زبان پارسی خود بسیار واژه میدارد و هر جا که نیاز به واژهای نو داشته باشد، دستگاه واژهسازی بسیار کارآمد و بیکرانِ آن به آسانی خواهد توانست بی شمار واژهی خوشآهنگ و دانشیک بسازد، زین روی نیازی نیست که وامواژهها را به کار ببریم.
انگیزهی دیگر را باید در میهنپرستیِ پارسیگرایان بجوییم، زیرا با زنده شدن واژگان کهن پارسی، فرهنگ نژادهی(اصیلِ) ایرانی شکوفا و پایدار میگردد زیرا واژگان بیگانه فرهنگ بیگانه را نیز همراه خود خواهند آورد؛ از این رو بر ماست که واژگان بیگانه را به کار مبریم.
دوستِ من! آنهایی که بر سرهگرایی خرده میگیرند باید بدانند که "اگر فردوسیها نبودند زبان پارسی نیز نمیبود."
#میلاد_فرخ_وند
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
#پاسخ_شما به پرسشهای:
t.me/AdabSar/9253
t.me/AdabSar/9254
درود بر کسانی که شایسته ی درودند.
از هنگامی که دانستم کسی هست که پیرایش و آرایش زبان پارسی را کاری بیهوده انگاشته، بر خود میپیچم. پیش از این، گمان میکردم که همهی پارسی زبانهای کشورم، از غربال شدن زبان شیرین پارسی و جداسازی سره از ناسره آن، خوشنود میشوند. اما اکنون که دانستم داستان، چیز دیگریست، بر خود دیدم تا گزینهای را برای این دوست، بازگو کنم.
از تو میپرسم:
اکنون که واژگان بیگانه، با زبان دوستداشتنی پارسی، همراه و همنشین شده، آیا نمیاندیشی که گنجینهی شِکَرین و شیرین زبان پاک ما، همانند آشغالدانی شده؟
در سرزمین ما، داراییهای گرانبها و ارزشمند را در گنجینه مینهند. زیرا میدانیم تنها جایگاهی که همه گونه خِرتوپِرت (بخوانید: همه گونه واژه) در آن است، همانا آشغالدانیست. اندیشه و سرزمین تو را نمیشناسم، اما در اندیشه و سرزمین ما، جایگاه آشغال، در گنجینه نیست، و کدام خردمندیست که پاکسازی گنجینهی زبان سرزمین مادریمان را از گَندِههای واژگان بیگانه، ارج ننهد و بیهوده انگارد؟
برای تو داستانی میگویم.
روزی پیرزنی در راه، به جوانی که دستمالی به سر بسته بود، رسید. پس از وی پرسید: ای جوان، بستن این دستمال از بهر چیست؟ جوان برآشفت و بگفت: ای پیرزن، این دیگر چه پرسشیست؟ آیا بستن این دستمال، نشان از سردردِ من ندارد؟ پس آن پیرزن دانا، لبخندی زد و گفت: ای جوان، اکنون که نشان سردرد تو را دانستم، مرا بگو آنگاه که سردرد نداری، چه نشانی داری؟
و باز از تو میپرسم:
اکنون که نشان ناایرانی بودن تو را دانستم، به من بگو که بدون گویش به زبان پارسی، نشان ایرانی بودنت چیست؟
#کوروش_قائدی_بارده
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
#پاسخ_شما به پرسشهای:
t.me/AdabSar/9253
t.me/AdabSar/9254
درود بر کسانی که شایسته ی درودند.
از هنگامی که دانستم کسی هست که پیرایش و آرایش زبان پارسی را کاری بیهوده انگاشته، بر خود میپیچم. پیش از این، گمان میکردم که همهی پارسی زبانهای کشورم، از غربال شدن زبان شیرین پارسی و جداسازی سره از ناسره آن، خوشنود میشوند. اما اکنون که دانستم داستان، چیز دیگریست، بر خود دیدم تا گزینهای را برای این دوست، بازگو کنم.
از تو میپرسم:
اکنون که واژگان بیگانه، با زبان دوستداشتنی پارسی، همراه و همنشین شده، آیا نمیاندیشی که گنجینهی شِکَرین و شیرین زبان پاک ما، همانند آشغالدانی شده؟
در سرزمین ما، داراییهای گرانبها و ارزشمند را در گنجینه مینهند. زیرا میدانیم تنها جایگاهی که همه گونه خِرتوپِرت (بخوانید: همه گونه واژه) در آن است، همانا آشغالدانیست. اندیشه و سرزمین تو را نمیشناسم، اما در اندیشه و سرزمین ما، جایگاه آشغال، در گنجینه نیست، و کدام خردمندیست که پاکسازی گنجینهی زبان سرزمین مادریمان را از گَندِههای واژگان بیگانه، ارج ننهد و بیهوده انگارد؟
برای تو داستانی میگویم.
روزی پیرزنی در راه، به جوانی که دستمالی به سر بسته بود، رسید. پس از وی پرسید: ای جوان، بستن این دستمال از بهر چیست؟ جوان برآشفت و بگفت: ای پیرزن، این دیگر چه پرسشیست؟ آیا بستن این دستمال، نشان از سردردِ من ندارد؟ پس آن پیرزن دانا، لبخندی زد و گفت: ای جوان، اکنون که نشان سردرد تو را دانستم، مرا بگو آنگاه که سردرد نداری، چه نشانی داری؟
و باز از تو میپرسم:
اکنون که نشان ناایرانی بودن تو را دانستم، به من بگو که بدون گویش به زبان پارسی، نشان ایرانی بودنت چیست؟
#کوروش_قائدی_بارده
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
ادبسار
✍ شما بنویسید... این نوشته را به پارسی برگردانید و به این نشانی 👉 @New_View برای ما بفرستید تا در ادبسار همرسانی کنیم. 📖 ناظمالاسلام کرمانی مینویسد: میرزا حسنآقا، مدیر مدرسهی رشدیه از اشخاص با حرارت و درستکار، به تهران آمد و تاسیس مدرسه رشدیه را…
✍ ۱- #پوریا_معقولی
ناظمالاسلام کرمانی مینویسد:
میرزاحسن آقا، گردانندهی آموزشگاه رشدیّه، از کَسان پرشور و درستکار به تهران آمده و آموزشگاه رشدیّه را بُنفرگَند*/بنیاد نهاد. بهراستی، بنیادگذار آموزشگاهها بهشیوهی نوین، همو است/همین کَس است. در آغاز راهیابیاش، پرهیزگاران و برخی از مردم او را چونان کسی بیدین و بر پایهی سرشتاش ناپاک میدانستند. فریاد پرهیزگاران در نشستها/گردهمآییها بلند شد که گروهی بابی و درَوَند، خواستار دگرگونی نویسهی ما هستند. (در اینجا میتوان «الفبا» را «بنیاد اندیشه» دانست.) قرآن را از دست کودکان گرفته و ماتیکان را به ایشان آموزش دهند.
دیگر آنکه به کودکان زبان بیگانه آموزانده است! کوتاهانه، نوشتارهایی هم از برخی دانشمندان* گردآوری شد/نگاشته شد*** پیرامون نپذیرش****(حالتِ اسمیِ فعلِ «نپذیرفتن») آموزشگاهها و بیدینخواندن سرپرستهای آموزشگاهها.
🧷 پینوشت:
* واژهای بسیار زیبا از زبان پارسی میانه، که بهکار بردن آن را میپسندم. در نوشتار «شهرستانهای ایران»، به زبان پارسی میانه میخوانیم: "samarkand šahristān kāōs i kāyōsān bun fragand." «سَمرکَند شهریستان کایوس ای کایوسان بُنفْرَگَند.»
برگردان درست «علما» در اینجا، «دانشمندان» نتواند بود. زیرا این واژه، کاربردی ویژه در دینها پیدا کرده و به گروهي ویژه از دانشمندان که در زمینهی دینی دانش دارند، گفته میشود.
* با درنگریستن به واژهی تازی «تألیف»، درمییابیم که گونهای «مألوف کردن» یا «گردآوری و بههمبافی در آن نهفته است. از این روی، «گردآوری» را شایسته دانستهایم.
**** بهکاربستن این واژه، اگرچه رواگمند(رایج) نیست؛ ولی از نگرِ دستوری، نمیتوان به آن خُرده گرفت. در پارسی میانه، برای ساخت نام، پایانهی "šn" (شْن) افزوده میگردد. برای نمونه: «سْتایشْن» (= ستایش)، «رَوِشْن» (= روش) و دیگرها.
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
ناظمالاسلام کرمانی مینویسد:
میرزاحسن آقا، گردانندهی آموزشگاه رشدیّه، از کَسان پرشور و درستکار به تهران آمده و آموزشگاه رشدیّه را بُنفرگَند*/بنیاد نهاد. بهراستی، بنیادگذار آموزشگاهها بهشیوهی نوین، همو است/همین کَس است. در آغاز راهیابیاش، پرهیزگاران و برخی از مردم او را چونان کسی بیدین و بر پایهی سرشتاش ناپاک میدانستند. فریاد پرهیزگاران در نشستها/گردهمآییها بلند شد که گروهی بابی و درَوَند، خواستار دگرگونی نویسهی ما هستند. (در اینجا میتوان «الفبا» را «بنیاد اندیشه» دانست.) قرآن را از دست کودکان گرفته و ماتیکان را به ایشان آموزش دهند.
دیگر آنکه به کودکان زبان بیگانه آموزانده است! کوتاهانه، نوشتارهایی هم از برخی دانشمندان* گردآوری شد/نگاشته شد*** پیرامون نپذیرش****(حالتِ اسمیِ فعلِ «نپذیرفتن») آموزشگاهها و بیدینخواندن سرپرستهای آموزشگاهها.
🧷 پینوشت:
* واژهای بسیار زیبا از زبان پارسی میانه، که بهکار بردن آن را میپسندم. در نوشتار «شهرستانهای ایران»، به زبان پارسی میانه میخوانیم: "samarkand šahristān kāōs i kāyōsān bun fragand." «سَمرکَند شهریستان کایوس ای کایوسان بُنفْرَگَند.»
برگردان درست «علما» در اینجا، «دانشمندان» نتواند بود. زیرا این واژه، کاربردی ویژه در دینها پیدا کرده و به گروهي ویژه از دانشمندان که در زمینهی دینی دانش دارند، گفته میشود.
* با درنگریستن به واژهی تازی «تألیف»، درمییابیم که گونهای «مألوف کردن» یا «گردآوری و بههمبافی در آن نهفته است. از این روی، «گردآوری» را شایسته دانستهایم.
**** بهکاربستن این واژه، اگرچه رواگمند(رایج) نیست؛ ولی از نگرِ دستوری، نمیتوان به آن خُرده گرفت. در پارسی میانه، برای ساخت نام، پایانهی "šn" (شْن) افزوده میگردد. برای نمونه: «سْتایشْن» (= ستایش)، «رَوِشْن» (= روش) و دیگرها.
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
ادبسار
✍ شما بنویسید... این نوشته را به پارسی برگردانید و به این نشانی 👉 @New_View برای ما بفرستید تا در ادبسار همرسانی کنیم. 📖 ناظمالاسلام کرمانی مینویسد: میرزا حسنآقا، مدیر مدرسهی رشدیه از اشخاص با حرارت و درستکار، به تهران آمد و تاسیس مدرسه رشدیه را…
✍ ۲- #فائزه_جهانشاد
ناظم الاسلام کرمانی می نویسد:
میرزا حسن بان، سرپرست آموزشگاه رشدیه از مردمان پرشور و درستکار به تهران آمد و آموزشگاه رشدیه را پایهگذاری نمود. بهراستی پایهگذار شیوهی نوین اندیشگاه ایشان است. در آغاز آمدنش پارسایان و گروهی از مردم او را مانند یک بیدین، پلشتسرشت میدانستهاند! فریاد پارسایان در انجمن برخاست که واپسین زمان فرارسیده که تودهای بابی و بیکیش میخواهند نویسهی ما را دگرگون سازند، قرآن را از دست کودکان بگیرند و نبیک به آنها بیاموزند.
دیگر آن که کودکان را زبان بیگانه یاد دهند! گزیده اینکه، نامکهایی هم از گروهی از دانشمندان در نپذیرفتن دبستانها و بیدین پنداشتن سرپرستان آموزشگاهها نوشته شد!
برشی از نبیک «مردمسالاری ایرانی»
نوشتهی «ماشاالله آجودانی»
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
ناظم الاسلام کرمانی می نویسد:
میرزا حسن بان، سرپرست آموزشگاه رشدیه از مردمان پرشور و درستکار به تهران آمد و آموزشگاه رشدیه را پایهگذاری نمود. بهراستی پایهگذار شیوهی نوین اندیشگاه ایشان است. در آغاز آمدنش پارسایان و گروهی از مردم او را مانند یک بیدین، پلشتسرشت میدانستهاند! فریاد پارسایان در انجمن برخاست که واپسین زمان فرارسیده که تودهای بابی و بیکیش میخواهند نویسهی ما را دگرگون سازند، قرآن را از دست کودکان بگیرند و نبیک به آنها بیاموزند.
دیگر آن که کودکان را زبان بیگانه یاد دهند! گزیده اینکه، نامکهایی هم از گروهی از دانشمندان در نپذیرفتن دبستانها و بیدین پنداشتن سرپرستان آموزشگاهها نوشته شد!
برشی از نبیک «مردمسالاری ایرانی»
نوشتهی «ماشاالله آجودانی»
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
ادبسار
✍ شما بنویسید... این نوشته را به پارسی برگردانید و به این نشانی 👉 @New_View برای ما بفرستید تا در ادبسار همرسانی کنیم. 📖 ناظمالاسلام کرمانی مینویسد: میرزا حسنآقا، مدیر مدرسهی رشدیه از اشخاص با حرارت و درستکار، به تهران آمد و تاسیس مدرسه رشدیه را…
✍ ۳- #مجیب_نیک_منش
میرزا حسنآقا، گردانندهی آموزشگاه رشدیه، از کسانی کوشا و درستکار، به تهران آمد و راهاندازی آموزشگاه رشدیه را نمود. بهراستی بنیادگذار آموزشگاهها به نهاد و ریخت تازه این کس است. در آغاز آمدنش دینمداران و برخی از مردم او را یکتن بیدین و پلید میدانستند. فریاد دینمداران در انجمنها بلند شد که پایان روزگار نزدیک شده است و گروهی بابی و بیدین میخواهند نویسهی ما را دگرگون کنند، قرآن را از دست کودکان بگیرند و نبیک به آنها یاد بدهند.
دیگر آنکه کودکان را زبان برونمرزی بیاموزند. چکیدهی سخن اینکه نوشتههایی هم از برخی دانشمندان گردآوری شد در برابر این دبستانها و بیدین خواندن سرپرستان دبستانها!
برشی از نبیک «مشروطه ایرانی»
نشان «ماشاالله آجودانی»
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
میرزا حسنآقا، گردانندهی آموزشگاه رشدیه، از کسانی کوشا و درستکار، به تهران آمد و راهاندازی آموزشگاه رشدیه را نمود. بهراستی بنیادگذار آموزشگاهها به نهاد و ریخت تازه این کس است. در آغاز آمدنش دینمداران و برخی از مردم او را یکتن بیدین و پلید میدانستند. فریاد دینمداران در انجمنها بلند شد که پایان روزگار نزدیک شده است و گروهی بابی و بیدین میخواهند نویسهی ما را دگرگون کنند، قرآن را از دست کودکان بگیرند و نبیک به آنها یاد بدهند.
دیگر آنکه کودکان را زبان برونمرزی بیاموزند. چکیدهی سخن اینکه نوشتههایی هم از برخی دانشمندان گردآوری شد در برابر این دبستانها و بیدین خواندن سرپرستان دبستانها!
برشی از نبیک «مشروطه ایرانی»
نشان «ماشاالله آجودانی»
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
ادبسار
✍ شما بنویسید... این نوشته را به پارسی برگردانید و به این نشانی 👉 @New_View برای ما بفرستید تا در ادبسار همرسانی کنیم. 📖 ناظمالاسلام کرمانی مینویسد: میرزا حسنآقا، مدیر مدرسهی رشدیه از اشخاص با حرارت و درستکار، به تهران آمد و تاسیس مدرسه رشدیه را…
✍ ۴- #امیرحسین_زمانی
📖 ناظمالاسلام کرمانی مینویسد:
میرزا حسنآقا، سرپرست آموزشگاه رشدیه از کسان گرم و درستکار به تهران آمد و پایهگذاری آموزشگاه رشدیه را نمود. بهراستی پایهگذار آموزشگاهها به روش نوین این کس است. در آغاز آمدناش پارسایان و برخی از مردم وی را بسان یک کس بیدین و بسیار چرکین می.دانستند! فریاد پارسایان در نشستها بلند شد که پسین زمان نزدیک شده است که گروهی از مردم پلید و بیدین میخواهند الفبای ما را دگرگون کنند، قرآن را از دست کودکان بگیرند و نسک به آنها یاد بدهند.
دیگر آن که کودکان را زبان بیگانه یاد داده است!
چکیده آنکه، نوشتههایی هم از برخی دانایان گردآوری شد در نپذیرفتن آموزشگاه و پلید خواندن سرپرستان آموزشگاه!
برشی از نبیک «مشروطه ایرانی»
نوشتهی «ماشاالله آجودانی»
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
📖 ناظمالاسلام کرمانی مینویسد:
میرزا حسنآقا، سرپرست آموزشگاه رشدیه از کسان گرم و درستکار به تهران آمد و پایهگذاری آموزشگاه رشدیه را نمود. بهراستی پایهگذار آموزشگاهها به روش نوین این کس است. در آغاز آمدناش پارسایان و برخی از مردم وی را بسان یک کس بیدین و بسیار چرکین می.دانستند! فریاد پارسایان در نشستها بلند شد که پسین زمان نزدیک شده است که گروهی از مردم پلید و بیدین میخواهند الفبای ما را دگرگون کنند، قرآن را از دست کودکان بگیرند و نسک به آنها یاد بدهند.
دیگر آن که کودکان را زبان بیگانه یاد داده است!
چکیده آنکه، نوشتههایی هم از برخی دانایان گردآوری شد در نپذیرفتن آموزشگاه و پلید خواندن سرپرستان آموزشگاه!
برشی از نبیک «مشروطه ایرانی»
نوشتهی «ماشاالله آجودانی»
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
ادبسار
✍ شما بنویسید... این نوشته را به پارسی برگردانید و به این نشانی 👉 @New_View برای ما بفرستید تا در ادبسار همرسانی کنیم. 📖 ناظمالاسلام کرمانی مینویسد: میرزا حسنآقا، مدیر مدرسهی رشدیه از اشخاص با حرارت و درستکار، به تهران آمد و تاسیس مدرسه رشدیه را…
✍ ۵- #سعید_دادخواه_تهرانی
📖 ناظمالاسلام کرمانی مینویسد:
میرزا هسن آغا، سرپرست دبستان رشدیه، کسی بود بسیار پرشور و درستکار، به تهران آمد و دبستان رشدیه را بنیاد نهاد. بهراستی که او آغازگر شیوهی نوین آموزش است. در نخستین روزهای آمدنش خودپاکپنداران و برخی از مردم او را همانند یک بیدین و چشمناپاک میدانستند! فریاد خودپاکانگاران در نشستها بلند شد که پایان کار جهان شده است که گروهی بابی و بیدین میخواهند نویسههای ما را دگرگون کنند، قرآن را از دست کودکان بگیرند و دانش به آنها یاد بدهند.
دیگر آن که به کودکان زبان بیگانه بیاموزند. وانگهی از برخی خودپاکدانها نوشتارهایی نوشته میشد در بیهودگی و ستیز با دبستان و سرپرستان دبستانها!
برشی از نیبیگ «مشروته ایرانی»
برماندی از «ماشالاه آجودانی»
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
📖 ناظمالاسلام کرمانی مینویسد:
میرزا هسن آغا، سرپرست دبستان رشدیه، کسی بود بسیار پرشور و درستکار، به تهران آمد و دبستان رشدیه را بنیاد نهاد. بهراستی که او آغازگر شیوهی نوین آموزش است. در نخستین روزهای آمدنش خودپاکپنداران و برخی از مردم او را همانند یک بیدین و چشمناپاک میدانستند! فریاد خودپاکانگاران در نشستها بلند شد که پایان کار جهان شده است که گروهی بابی و بیدین میخواهند نویسههای ما را دگرگون کنند، قرآن را از دست کودکان بگیرند و دانش به آنها یاد بدهند.
دیگر آن که به کودکان زبان بیگانه بیاموزند. وانگهی از برخی خودپاکدانها نوشتارهایی نوشته میشد در بیهودگی و ستیز با دبستان و سرپرستان دبستانها!
برشی از نیبیگ «مشروته ایرانی»
برماندی از «ماشالاه آجودانی»
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
ادبسار
✍ شما بنویسید... این نوشته را به پارسی برگردانید و به این نشانی 👉 @New_View برای ما بفرستید تا در ادبسار همرسانی کنیم. 📖 ناظمالاسلام کرمانی مینویسد: میرزا حسنآقا، مدیر مدرسهی رشدیه از اشخاص با حرارت و درستکار، به تهران آمد و تاسیس مدرسه رشدیه را…
✍ ۵- #سیدسلیم_حسینی_بدخشانی
میرزا حسن آقا، گردانندهی آموزشگاه رشدیه(رهنمود به راه درست) از مردمان گرمادیده و درستکار به تهران آمد و آموزشگاه رشدیه را بنیاد گذاشت. بهراستی بنیادگذاری نهاد آموزشگاهها کار تازهای از این کس(بزرگوار) است. در آغاز آمدنش پارسایان و برخی از مردم او را یک بیآیین پلید چشم میدانستند.
فریاد پارسایان در انجمنها بلند شد که پایان روزگار نزدیک شده که گروهی بابی و بیآیین میخواهند نویسهی ما را دگرگون کنند، قرآن را از دست کودکان بگیرند و نوشتار به آنان یاد بدهند.
دیگر آنکه کودکان را زبان بیگانه آموزش دادهاند.
کوتاهتر اینکه نوشتاری هم برخی از بزرگان آیینی (علمای دین) بر وازدن آموزشگاهها نوشتند و گردانندگانش را پیوسته بیآیین نمایاندند.
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
میرزا حسن آقا، گردانندهی آموزشگاه رشدیه(رهنمود به راه درست) از مردمان گرمادیده و درستکار به تهران آمد و آموزشگاه رشدیه را بنیاد گذاشت. بهراستی بنیادگذاری نهاد آموزشگاهها کار تازهای از این کس(بزرگوار) است. در آغاز آمدنش پارسایان و برخی از مردم او را یک بیآیین پلید چشم میدانستند.
فریاد پارسایان در انجمنها بلند شد که پایان روزگار نزدیک شده که گروهی بابی و بیآیین میخواهند نویسهی ما را دگرگون کنند، قرآن را از دست کودکان بگیرند و نوشتار به آنان یاد بدهند.
دیگر آنکه کودکان را زبان بیگانه آموزش دادهاند.
کوتاهتر اینکه نوشتاری هم برخی از بزرگان آیینی (علمای دین) بر وازدن آموزشگاهها نوشتند و گردانندگانش را پیوسته بیآیین نمایاندند.
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
ادبسار
شما بنویسید. پارسی این نوشته چیست؟ پیشنهادهای خود را برای ما بفرستید تا در ادبسار همرسانی کنیم. @New_View اینک نظر به مراتب معروض و التفات به قواعد تسبیب و اتلاف صدور حکم به محکومیت خوانده به پرداخت اصل خواسته و خسارات دادرسی و تأخیر تأدیه مورد استدعاست.
✍ #محمدعلی_حسینی_گُلُویی
اکنون با نگاهی به آنچه به دست داده شد و درنگ در هنجارهای زمینهسازی و نابودی، دادن رای بر دادباختگی خوانده به پرداخت بُنِ خواسته، زیانهای دادرسی و دیرکردِ پرداخت را خواستارم.
#پاسخ_شما
@AdabSar
اکنون با نگاهی به آنچه به دست داده شد و درنگ در هنجارهای زمینهسازی و نابودی، دادن رای بر دادباختگی خوانده به پرداخت بُنِ خواسته، زیانهای دادرسی و دیرکردِ پرداخت را خواستارم.
#پاسخ_شما
@AdabSar
ادبسار
✍ شما بنویسید... این نوشته را به پارسی برگردانید و به این نشانی 👉 @New_View برای ما بفرستید تا در ادبسار همرسانی کنیم. 📖 ناظمالاسلام کرمانی مینویسد: میرزا حسنآقا، مدیر مدرسهی رشدیه از اشخاص با حرارت و درستکار، به تهران آمد و تاسیس مدرسه رشدیه را…
✍ ۶- #مهدی_آذرحزین
میرزا حسن آقا، فرنشین آموزشگاه رشدیه از مردمان پرشور و درستکار به تهران آمد و آموزشگاه رشدیه را ساخت.
درست آن است که آموزشگاههای امروزی را این مرد، پایهگذاری کردهاست.
در آغاز آمدنش، ورجاوندان و برخی مردم، او را همانند دینباخته، پلید میدانستند!
فریاد سپنتایان در انجمنها بلند میشد که پسین زمان نزدیک شده است که گروهی بابی و بیدین میخواهند نویسهی ما را دگرسان کنند؛ نبی را از کودکان بگیرند و نسک به آنان بیاموزند.
دیگر آن که به کودکان زبان بیگانه یاد داده است!
به هر روی نسکی از برخی از دانشمندان دینی گردآوری شد در وازدگی این گونه آموزشگاهها و بیدین شمردن کارگزارانشان!
روزگارتان نگارین و مهرآیین
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
میرزا حسن آقا، فرنشین آموزشگاه رشدیه از مردمان پرشور و درستکار به تهران آمد و آموزشگاه رشدیه را ساخت.
درست آن است که آموزشگاههای امروزی را این مرد، پایهگذاری کردهاست.
در آغاز آمدنش، ورجاوندان و برخی مردم، او را همانند دینباخته، پلید میدانستند!
فریاد سپنتایان در انجمنها بلند میشد که پسین زمان نزدیک شده است که گروهی بابی و بیدین میخواهند نویسهی ما را دگرسان کنند؛ نبی را از کودکان بگیرند و نسک به آنان بیاموزند.
دیگر آن که به کودکان زبان بیگانه یاد داده است!
به هر روی نسکی از برخی از دانشمندان دینی گردآوری شد در وازدگی این گونه آموزشگاهها و بیدین شمردن کارگزارانشان!
روزگارتان نگارین و مهرآیین
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
ادبسار
✍ شما بنویسید... این نوشته را به پارسی برگردانید و به این نشانی 👉 @New_View برای ما بفرستید تا در ادبسار همرسانی کنیم. 📖 ناظمالاسلام کرمانی مینویسد: میرزا حسنآقا، مدیر مدرسهی رشدیه از اشخاص با حرارت و درستکار، به تهران آمد و تاسیس مدرسه رشدیه را…
✍ ۷- #سعید_بهراد
ناظمالاسلام کرمانی مینویسد:
میرزا حسنآقا، گردانندهی آموزشگاه رشدیه، که سری پرشور داشت و درستکار بود، به تهران آمد و آموزشگاه رشدیه را بنیاد نهاد. همانا بنیادگذار آموزشگاه های نوین و امروزین هموست. در آغاز کارش، پارسانمایان و پارهای از مردم او را مانند یک خدانشناش و خداناباور، پلید و پلشت میدانستند! فریاد پارسانمایان در همه جا بلند شد که پایان جهان نزدیک شده است که مردمانی بابی و بیخدا میخواهند آوانگاشت ما را دگرگون کنند، قرآن را از دست کودکان بگیرند و نوشته هایی دیگر به آنان بیاموزانند.
دیگر آن که کودکان را زبان بیگانه آموزانده است! کوتاه آن که شماری از دینورزان نیز از سر ناسازگاری با آموزشگاههای نوین و با بیدین خواندن بنیادگذاران و گردانندگان این آموزشگاهها، نوشتههایی را بر خامه راندند و بر کاغذ آوردند و راهاندازی آنها را نکوهیدند!
برشی از نبیک «مشروطه ایرانی»
نوشتهی: «ماشاالله آجودانی»
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
ناظمالاسلام کرمانی مینویسد:
میرزا حسنآقا، گردانندهی آموزشگاه رشدیه، که سری پرشور داشت و درستکار بود، به تهران آمد و آموزشگاه رشدیه را بنیاد نهاد. همانا بنیادگذار آموزشگاه های نوین و امروزین هموست. در آغاز کارش، پارسانمایان و پارهای از مردم او را مانند یک خدانشناش و خداناباور، پلید و پلشت میدانستند! فریاد پارسانمایان در همه جا بلند شد که پایان جهان نزدیک شده است که مردمانی بابی و بیخدا میخواهند آوانگاشت ما را دگرگون کنند، قرآن را از دست کودکان بگیرند و نوشته هایی دیگر به آنان بیاموزانند.
دیگر آن که کودکان را زبان بیگانه آموزانده است! کوتاه آن که شماری از دینورزان نیز از سر ناسازگاری با آموزشگاههای نوین و با بیدین خواندن بنیادگذاران و گردانندگان این آموزشگاهها، نوشتههایی را بر خامه راندند و بر کاغذ آوردند و راهاندازی آنها را نکوهیدند!
برشی از نبیک «مشروطه ایرانی»
نوشتهی: «ماشاالله آجودانی»
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
ادبسار
✍ شما بنویسید... این نوشته را به پارسی برگردانید و به این نشانی 👉 @New_View برای ما بفرستید تا در ادبسار همرسانی کنیم. 📖 ناظمالاسلام کرمانی مینویسد: میرزا حسنآقا، مدیر مدرسهی رشدیه از اشخاص با حرارت و درستکار، به تهران آمد و تاسیس مدرسه رشدیه را…
۸- ✍ #محمدعلی_حسینی_گلویی
درود
ناظمالاسلام کرمانی مینویسد:
میرزا حسن آقا، رهبر آموزشکدهی رشیدیه از آدمهای خونگرم و درستکار به تهران آمد و آموزشکدهی رشیدیه را پی افکند. هر آینه شالودهگذار دبستانهای نوآیین، این آدم است. در آغاز آمدنش خُشککیشان و دستهای از مردم او را همچو خدانشناسی «پَرچَلپود»* میانگاشتند. فریاد خُشککیشان در نشستها بلند شد که گویی «دَمِ پَسین»* گیتی نزدیک شده است؛ زیرا گروهی بابى و بیدین می خواهند «بُننوشت»* ما را دگرگون سازند؛ قرآن را از دست کودکان بگیرند و نبشته به آنها بیاموزند.
دیگر آنکه کودکان را زبان بیگانه آموختهاند! چکیده این که یادداشتی نیز از سوی برخی دانایان دینی در نپذیرفتن آموزشکدهها و آموزشکدهداران نگاشته شد.
برشی از نوشتار «مشروطه ایرانی»
کاری از «ماشاالله آجودانی»
📜 پینوشت:
مردمان «ایل باسِری»(باصِری) در نزدیکی پاسارگاد و تخت جمشید، بهجای واژهی «کثیف» واژهی «پَرچَل» و برای گفتن «پایان روز» یا «غروب»، از واژهی «دَمِ_پَسین» بهره میبرند.
«پود» نیز از «تار و پود» گرفته شده و ایرمان(استعاره) از گوهر و سرشت است. واژهی «پَرچَلپود» نیز همدایشی(ترکیبی) است ساختگی و تازه برای «نجسالعین».
همدایش «بُننوشت» هم برابری است با درونمایهای ژرف و امروزی که برای اندریافت(مفهوم) «الفبا» پیشنهاد میشود. گفته شده که پیشتر، این واژه را شادروان «حسین داوری آشتیانی» برای واژهی فرنگی «Colophon»ساخته است، ولی گویا اکنون در برابر واژهی بیگانهی بالا، واژهی «اَنجامه»، به کار میرود.
بُنمایه(منبع):
بُننوشتهای کهن، نوشتهی جمشید جی اونوالا و کتایون مزداپور، نامهی بهارستان، سال سوم ۱۳۸۱، شمارهی ۵.
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
درود
ناظمالاسلام کرمانی مینویسد:
میرزا حسن آقا، رهبر آموزشکدهی رشیدیه از آدمهای خونگرم و درستکار به تهران آمد و آموزشکدهی رشیدیه را پی افکند. هر آینه شالودهگذار دبستانهای نوآیین، این آدم است. در آغاز آمدنش خُشککیشان و دستهای از مردم او را همچو خدانشناسی «پَرچَلپود»* میانگاشتند. فریاد خُشککیشان در نشستها بلند شد که گویی «دَمِ پَسین»* گیتی نزدیک شده است؛ زیرا گروهی بابى و بیدین می خواهند «بُننوشت»* ما را دگرگون سازند؛ قرآن را از دست کودکان بگیرند و نبشته به آنها بیاموزند.
دیگر آنکه کودکان را زبان بیگانه آموختهاند! چکیده این که یادداشتی نیز از سوی برخی دانایان دینی در نپذیرفتن آموزشکدهها و آموزشکدهداران نگاشته شد.
برشی از نوشتار «مشروطه ایرانی»
کاری از «ماشاالله آجودانی»
📜 پینوشت:
مردمان «ایل باسِری»(باصِری) در نزدیکی پاسارگاد و تخت جمشید، بهجای واژهی «کثیف» واژهی «پَرچَل» و برای گفتن «پایان روز» یا «غروب»، از واژهی «دَمِ_پَسین» بهره میبرند.
«پود» نیز از «تار و پود» گرفته شده و ایرمان(استعاره) از گوهر و سرشت است. واژهی «پَرچَلپود» نیز همدایشی(ترکیبی) است ساختگی و تازه برای «نجسالعین».
همدایش «بُننوشت» هم برابری است با درونمایهای ژرف و امروزی که برای اندریافت(مفهوم) «الفبا» پیشنهاد میشود. گفته شده که پیشتر، این واژه را شادروان «حسین داوری آشتیانی» برای واژهی فرنگی «Colophon»ساخته است، ولی گویا اکنون در برابر واژهی بیگانهی بالا، واژهی «اَنجامه»، به کار میرود.
بُنمایه(منبع):
بُننوشتهای کهن، نوشتهی جمشید جی اونوالا و کتایون مزداپور، نامهی بهارستان، سال سوم ۱۳۸۱، شمارهی ۵.
#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
ادبسار
✍ شما بنویسید بهتازگی چکامهای از #مولوی چامهسرای نامدار ایرانی در ادبسار همرسانی شد(t.me/AdabSar/19692) برای آگاهی بیشتر پارسیدوستان، شما بنویسید که کدام واژهها در این سروده بیگانه هستند و برابر پارسی آن کدام است. و نیز کدام واژهها از ریشه پارسی بودهاند…
✍ #پاسخ_شما
فرستنده: «سعید باقری»
درود بر شما
واژه دعا، محتاج، خجل، عشق، حد، مس، قبا واژههای تازی آن
و واژه سد (صد) و کهربا پارسی تازه شده هستند.
📩 دوستان گرامی؛ شما هم پاسخ و دیدگاه خود را برای ادبسار بفرستید.
همرسانی پیامها گواه درستی آنها نیست.
فرستنده: «سعید باقری»
درود بر شما
واژه دعا، محتاج، خجل، عشق، حد، مس، قبا واژههای تازی آن
و واژه سد (صد) و کهربا پارسی تازه شده هستند.
📩 دوستان گرامی؛ شما هم پاسخ و دیدگاه خود را برای ادبسار بفرستید.
همرسانی پیامها گواه درستی آنها نیست.
ادبسار
✍ شما بنویسید بهتازگی چکامهای از #مولوی چامهسرای نامدار ایرانی در ادبسار همرسانی شد(t.me/AdabSar/19692) برای آگاهی بیشتر پارسیدوستان، شما بنویسید که کدام واژهها در این سروده بیگانه هستند و برابر پارسی آن کدام است. و نیز کدام واژهها از ریشه پارسی بودهاند…
✍ #پاسخ_شما
فرستنده: «مصی باقری»
درود
دربارهی واژههای بیگانه در چکامه مولوی: چو شیرینتر نمود ای جان…
بلا = گزند، زیان
خجل = شرمگین، شرمسار
قبا = ردا، جامه
محتاج = نیازمند
دعا = نیایش
حد = مرز، اندازه
عشق = دل باختگی، دل دادگی
صد = سد. واژه پارسی است
پایدار باشید
📩 دوستان گرامی؛ شما هم پاسخ و دیدگاه خود را برای ادبسار بفرستید.
همرسانی پیامها گواه درستی آنها نیست.
فرستنده: «مصی باقری»
درود
دربارهی واژههای بیگانه در چکامه مولوی: چو شیرینتر نمود ای جان…
بلا = گزند، زیان
خجل = شرمگین، شرمسار
قبا = ردا، جامه
محتاج = نیازمند
دعا = نیایش
حد = مرز، اندازه
عشق = دل باختگی، دل دادگی
صد = سد. واژه پارسی است
پایدار باشید
📩 دوستان گرامی؛ شما هم پاسخ و دیدگاه خود را برای ادبسار بفرستید.
همرسانی پیامها گواه درستی آنها نیست.
ادبسار
✍ شما بنویسید بهتازگی چکامهای از #مولوی چامهسرای نامدار ایرانی در ادبسار همرسانی شد(t.me/AdabSar/19692) برای آگاهی بیشتر پارسیدوستان، شما بنویسید که کدام واژهها در این سروده بیگانه هستند و برابر پارسی آن کدام است. و نیز کدام واژهها از ریشه پارسی بودهاند…
✍ #پاسخ_شما
فرستنده: «مجنون»
واژه های بیگانه:
خجل
عشق
محتاج
دعا
حد بیگانه هستند
📩 دوستان گرامی؛ شما هم پاسخ و دیدگاه خود را برای ادبسار بفرستید.
همرسانی پیامها گواه درستی آنها نیست.
فرستنده: «مجنون»
واژه های بیگانه:
خجل
عشق
محتاج
دعا
حد بیگانه هستند
📩 دوستان گرامی؛ شما هم پاسخ و دیدگاه خود را برای ادبسار بفرستید.
همرسانی پیامها گواه درستی آنها نیست.
ادبسار
✍ شما بنویسید بهتازگی چکامهای از #مولوی چامهسرای نامدار ایرانی در ادبسار همرسانی شد(t.me/AdabSar/19692) برای آگاهی بیشتر پارسیدوستان، شما بنویسید که کدام واژهها در این سروده بیگانه هستند و برابر پارسی آن کدام است. و نیز کدام واژهها از ریشه پارسی بودهاند…
✍ #پاسخ_شما
فرستنده: «رضا مهری»
درود بر شما
بلا
خجل
عشق
محتاج
دعا
صد (فارسیش سد باید باشه فکر کنم)
آخر بیت هفتم هم فکر کنم درستش دُر است نه دَر.
📩 دوستان گرامی؛ شما هم پاسخ و دیدگاه خود را برای ادبسار بفرستید.
همرسانی پیامها گواه درستی آنها نیست.
فرستنده: «رضا مهری»
درود بر شما
بلا
خجل
عشق
محتاج
دعا
صد (فارسیش سد باید باشه فکر کنم)
آخر بیت هفتم هم فکر کنم درستش دُر است نه دَر.
📩 دوستان گرامی؛ شما هم پاسخ و دیدگاه خود را برای ادبسار بفرستید.
همرسانی پیامها گواه درستی آنها نیست.