ادب‌سار
14.8K subscribers
4.95K photos
123 videos
21 files
860 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
ادب‌سار
شما بنویسید... این نوشته را به پارسی برگردانید و به این نشانی 👉 @New_View برای ما بفرستید تا در ادب‌سار همرسانی کنیم. 📖 ناظم‌الاسلام کرمانی می‌نویسد: میرزا حسن‌آقا، مدیر مدرسه‌ی رشدیه از اشخاص با حرارت و درست‌کار، به تهران آمد و تاسیس مدرسه رشدیه را…
۱- #پوریا_معقولی


ناظم‌الاسلام کرمانی می‌نویسد:

میرزاحسن آقا، گرداننده‌ی آموزشگاه رشدیّه، از کَسان پرشور و درست‌کار به تهران آمده و آموزشگاه رشدیّه را بُن‌فرگَند*/بنیاد نهاد. به‌راستی، بنیادگذار آموزشگاه‌ها به‌شیوه‌ی نوین، همو است/همین کَس است. در آغاز راهیابی‌اش، پرهیزگاران و برخی از مردم او را چونان کسی بی‌دین و بر پایه‌ی سرشت‌اش ناپاک می‌دانستند. فریاد پرهیزگاران در نشست‌ها/گردهم‌آیی‌ها بلند شد که گروهی بابی و درَوَند، خواستار دگرگونی نویسه‌ی ما هستند. (در این‌جا می‌توان «الفبا» را «بنیاد اندیشه» دانست.) قرآن را از دست کودکان گرفته و ماتیکان را به ایشان آموزش دهند.
دیگر آن‌که به کودکان زبان بیگانه آموزانده است! کوتاهانه، نوشتارهایی هم از برخی دانشمندان* گردآوری شد/نگاشته شد*** پیرامون نپذیرش****(حالتِ اسمیِ فعلِ «نپذیرفتن») آموزشگاه‌ها و بی‌دین‌خواندن سرپرست‌های آموزشگاه‌ها.

🧷 پی‌نوشت:
* واژه‌ای بسیار زیبا از زبان پارسی میانه، که به‌کار بردن آن را می‌پسندم. در نوشتار «شهرستان‌های ایران»، به زبان پارسی میانه می‌خوانیم: "samarkand šahristān kāōs i kāyōsān bun fragand." «سَمرکَند شهریستان کایوس ای کایوسان بُن‌فْرَگَند.»

برگردان درست «علما» در این‌جا، «دانشمندان» نتواند بود. زیرا این واژه، کاربردی ویژه در دین‌ها پیدا کرده و به گروهي ویژه از دانشمندان که در زمینه‌ی دینی دانش دارند، گفته می‌شود.

*
با درنگریستن به واژه‌ی تازی «تألیف»، درمی‌یابیم که گونه‌ای «مألوف کردن» یا «گردآوری و به‌هم‌بافی در آن نهفته است. از این روی، «گردآوری» را شایسته دانسته‌ایم.

**** به‌کاربستن این واژه، اگرچه رواگمند(رایج) نیست؛ ولی از نگرِ دستوری، نمی‌توان به آن خُرده گرفت. در پارسی میانه، برای ساخت نام، پایانه‌ی "šn" (شْن) افزوده می‌گردد. برای نمونه: «سْتایشْن» (= ستایش)، «رَوِشْن» (= روش) و دیگرها.

#پاسخ_شما
💬 @AdabSar
✏️📒 @AdabSar
درود بر شما.

من با «سره‌نویسی»، به‌شیوه‌ی کنونی هم‌سو نیستم. باور دارم که باید در بارورتر کردن زبان پارسی کوشید. این بارورسازی از راه‌های گوناگونی انجام می‌گیرد. از بهره بردن از توانش‌های فراموش‌شده‌ی زبان‌های باستانی گرفته تا به‌کار بستن سنت درازآهنگ ادبی و خوانش کهن نوشتارها.
هرآینه، این بارورسازی فراروندی است دراز که هیچ‌گاه پایان نیافته و از تکاپو نمی‌افتد.
ولی باید میان نوشتارهای همگانی و تخصصی دگرسانی گذاشت. برای نمونه، چه کسی می‌تواند نوشتاری از هگل یا کانت را، بی‌از نادیده‌گرفتن مفهوم‌های بنیادین آن به پارسی سره برگرداند؟ در نگر داشته باشید، که می‌توان برای هر واژه‌ی بیگانه برابری پارسی یافت؛ ولی آیا می‌توان پیشینه‌ی آن واژه‌ی بیگانه را، ناگهانه به زبان پارسی پرتاب کرد؟ برای نمونه، برابر «رنسانس» می‌شود «نوزایش». از نگر دستوری هم نمی‌توان به این واژه خُرده گرفت. ولی آیا برابر یاد شده را توان کشیدن بار سنگین تاریخی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی‌ای که در ِپس واژه‌ی رنسانس نهفته است، دارد؟ آیا می‌توان بی‌از اشکال، واژه‌ی یونانی «فیلوسوفیا» را به «خردکامی» بازگرداند؟
افزون بر این، باید به آفرینش برابرهای زایا و کاربردی اندیشید که افزون بر حالت اسمی، بتوانند در حالت‌های صفت، قید، فعل و... به‌کار گرفته شوند.
در پایان، بر پایه‌ی ضرب‌المثل یونانی «σπευδε βραδεως» (آهسته/با احتیاط شتاب کن!) نباید در راه پارسی ساختن واژگان بیگانه، شتابی بیمارگون و بر پایه‌ی احساس‌های میهن‌پرستانه داشته باشیم. این فراروند، کاری است بسیار دشوار که باید در درازنای ده‌ها سال و با کوشش فراوان، هستی پذیرد.

فرستنده: #پوریا_معقولی
✏️📒 @AdabSar