🔷💠🔹🔹
@AdabSar
#پاسخ_شما به پرسشهای:
t.me/AdabSar/9253
t.me/AdabSar/9254
درود بر کسانی که شایسته ی درودند.
از هنگامی که دانستم کسی هست که پیرایش و آرایش زبان پارسی را کاری بیهوده انگاشته، بر خود میپیچم. پیش از این، گمان میکردم که همهی پارسی زبانهای کشورم، از غربال شدن زبان شیرین پارسی و جداسازی سره از ناسره آن، خوشنود میشوند. اما اکنون که دانستم داستان، چیز دیگریست، بر خود دیدم تا گزینهای را برای این دوست، بازگو کنم.
از تو میپرسم:
اکنون که واژگان بیگانه، با زبان دوستداشتنی پارسی، همراه و همنشین شده، آیا نمیاندیشی که گنجینهی شِکَرین و شیرین زبان پاک ما، همانند آشغالدانی شده؟
در سرزمین ما، داراییهای گرانبها و ارزشمند را در گنجینه مینهند. زیرا میدانیم تنها جایگاهی که همه گونه خِرتوپِرت (بخوانید: همه گونه واژه) در آن است، همانا آشغالدانیست. اندیشه و سرزمین تو را نمیشناسم، اما در اندیشه و سرزمین ما، جایگاه آشغال، در گنجینه نیست، و کدام خردمندیست که پاکسازی گنجینهی زبان سرزمین مادریمان را از گَندِههای واژگان بیگانه، ارج ننهد و بیهوده انگارد؟
برای تو داستانی میگویم.
روزی پیرزنی در راه، به جوانی که دستمالی به سر بسته بود، رسید. پس از وی پرسید: ای جوان، بستن این دستمال از بهر چیست؟ جوان برآشفت و بگفت: ای پیرزن، این دیگر چه پرسشیست؟ آیا بستن این دستمال، نشان از سردردِ من ندارد؟ پس آن پیرزن دانا، لبخندی زد و گفت: ای جوان، اکنون که نشان سردرد تو را دانستم، مرا بگو آنگاه که سردرد نداری، چه نشانی داری؟
و باز از تو میپرسم:
اکنون که نشان ناایرانی بودن تو را دانستم، به من بگو که بدون گویش به زبان پارسی، نشان ایرانی بودنت چیست؟
#کوروش_قائدی_بارده
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
#پاسخ_شما به پرسشهای:
t.me/AdabSar/9253
t.me/AdabSar/9254
درود بر کسانی که شایسته ی درودند.
از هنگامی که دانستم کسی هست که پیرایش و آرایش زبان پارسی را کاری بیهوده انگاشته، بر خود میپیچم. پیش از این، گمان میکردم که همهی پارسی زبانهای کشورم، از غربال شدن زبان شیرین پارسی و جداسازی سره از ناسره آن، خوشنود میشوند. اما اکنون که دانستم داستان، چیز دیگریست، بر خود دیدم تا گزینهای را برای این دوست، بازگو کنم.
از تو میپرسم:
اکنون که واژگان بیگانه، با زبان دوستداشتنی پارسی، همراه و همنشین شده، آیا نمیاندیشی که گنجینهی شِکَرین و شیرین زبان پاک ما، همانند آشغالدانی شده؟
در سرزمین ما، داراییهای گرانبها و ارزشمند را در گنجینه مینهند. زیرا میدانیم تنها جایگاهی که همه گونه خِرتوپِرت (بخوانید: همه گونه واژه) در آن است، همانا آشغالدانیست. اندیشه و سرزمین تو را نمیشناسم، اما در اندیشه و سرزمین ما، جایگاه آشغال، در گنجینه نیست، و کدام خردمندیست که پاکسازی گنجینهی زبان سرزمین مادریمان را از گَندِههای واژگان بیگانه، ارج ننهد و بیهوده انگارد؟
برای تو داستانی میگویم.
روزی پیرزنی در راه، به جوانی که دستمالی به سر بسته بود، رسید. پس از وی پرسید: ای جوان، بستن این دستمال از بهر چیست؟ جوان برآشفت و بگفت: ای پیرزن، این دیگر چه پرسشیست؟ آیا بستن این دستمال، نشان از سردردِ من ندارد؟ پس آن پیرزن دانا، لبخندی زد و گفت: ای جوان، اکنون که نشان سردرد تو را دانستم، مرا بگو آنگاه که سردرد نداری، چه نشانی داری؟
و باز از تو میپرسم:
اکنون که نشان ناایرانی بودن تو را دانستم، به من بگو که بدون گویش به زبان پارسی، نشان ایرانی بودنت چیست؟
#کوروش_قائدی_بارده
@AdabSar
🔷💠🔹🔹