Forwarded from اتچ بات
🌺@AdabSar🌺
شاد باشید که جشن مهرگان آمد
بانگ و آوای درای کاروان آمد
کاروان مهرگان از خَزران آمد
یا ز اقصای بلاد چینستان آمد
نا از این آمد، بالله نه از آن آمد
که ز فردوس برین وز آسمان آمد
مهرگان آمد، هان در بگشاییدش
اندر آرید و تواضع بنماییدش
از غبار راه ایدر بزداییدش
بنشانید و به لب خرد نجاییدش
خوب دارید و فرمان بستاییدش
هر زمان خدمت لختی بفزاییدش!
#منوچهری_دامغانی
#مهرگان #جشن_مهرگان
خوراکیهای جشن مهرگان نوشیدنی گیاه هوم و نانی از آرد هفت گیاه گندم، جو، نَرسَک(عدس)، برنج، ماش، نخود و ارزن پخته میشد. اکنون آن هفت گیاه در خوان مهرگانی نهاده میشود. در آتشدانها اسپند و زفران(زعفران) و انبر(عنبر) میریختند تا هوا خوشبو باشد.
🌺@AdabSar🌺
شاد باشید که جشن مهرگان آمد
بانگ و آوای درای کاروان آمد
کاروان مهرگان از خَزران آمد
یا ز اقصای بلاد چینستان آمد
نا از این آمد، بالله نه از آن آمد
که ز فردوس برین وز آسمان آمد
مهرگان آمد، هان در بگشاییدش
اندر آرید و تواضع بنماییدش
از غبار راه ایدر بزداییدش
بنشانید و به لب خرد نجاییدش
خوب دارید و فرمان بستاییدش
هر زمان خدمت لختی بفزاییدش!
#منوچهری_دامغانی
#مهرگان #جشن_مهرگان
خوراکیهای جشن مهرگان نوشیدنی گیاه هوم و نانی از آرد هفت گیاه گندم، جو، نَرسَک(عدس)، برنج، ماش، نخود و ارزن پخته میشد. اکنون آن هفت گیاه در خوان مهرگانی نهاده میشود. در آتشدانها اسپند و زفران(زعفران) و انبر(عنبر) میریختند تا هوا خوشبو باشد.
🌺@AdabSar🌺
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🌺@AdabSar🌺
شاد باشید که جشن مهرگان آمد
بانگ و آوای درای کاروان آمد
کاروان مهرگان از خَزران آمد
یا ز اقصای بلاد چینستان آمد
نا از این آمد، بالله نه از آن آمد
که ز فردوس برین وز آسمان آمد
مهرگان آمد، هان در بگشاییدش
اندر آرید و تواضع بنماییدش
از غبار راه ایدر بزداییدش
بنشانید و به لب خرد نجاییدش
خوب دارید و فرمان بستاییدش
هر زمان خدمت لختی بفزاییدش!
#منوچهری_دامغانی
#مهرگان #جشن_مهرگان
خوراکیهای جشن مهرگان نوشیدنی گیاه هوم و نانی از آرد هفت گیاه گندم، جو، نَرسَک(عدس)، برنج، ماش، نخود و ارزن پخته میشد. اکنون آن هفت گیاه در خوان مهرگانی نهاده میشود. در آتشدانها اسپند و زفران(زعفران) و انبر(عنبر) میریختند تا هوا خوشبو باشد.
🌺@AdabSar🌺
شاد باشید که جشن مهرگان آمد
بانگ و آوای درای کاروان آمد
کاروان مهرگان از خَزران آمد
یا ز اقصای بلاد چینستان آمد
نا از این آمد، بالله نه از آن آمد
که ز فردوس برین وز آسمان آمد
مهرگان آمد، هان در بگشاییدش
اندر آرید و تواضع بنماییدش
از غبار راه ایدر بزداییدش
بنشانید و به لب خرد نجاییدش
خوب دارید و فرمان بستاییدش
هر زمان خدمت لختی بفزاییدش!
#منوچهری_دامغانی
#مهرگان #جشن_مهرگان
خوراکیهای جشن مهرگان نوشیدنی گیاه هوم و نانی از آرد هفت گیاه گندم، جو، نَرسَک(عدس)، برنج، ماش، نخود و ارزن پخته میشد. اکنون آن هفت گیاه در خوان مهرگانی نهاده میشود. در آتشدانها اسپند و زفران(زعفران) و انبر(عنبر) میریختند تا هوا خوشبو باشد.
🌺@AdabSar🌺
Telegram
attach 📎
🎇 چهارشنبه که روز بلاست باده بخور
به ساتگینی می خور تا به عافیت گذرد
#منوچهری_دامغانی
🎆 جشن سوری
از جشنهای باستانی مانده بر جای، جشن سوری در پایان سال یا همین #چهارشنبه_سوری کنونی است. تنها نوشتار بازماندهای که در این باره به ما سخن گفته، تاریخ بخارا است که این جشن برگزار میگردید و جشن سوری نامیده میشد.
«و چون امیر سدید منصور بن نوح به ملک نشست، اندر ماه شوال به سال ۳۵۹ در جوی مولیان بفرمود تا آن سراها عمارت کردندی و هنوز سال به پایان نرسیده بود، به شب سوری چنانکه عادت قدیم بود آتشی بزرگ بیفروختند، پارهای آتش بجست و جمله سرای بسوخت»(۱)
🎇 چند نکتهی ارزشمند در این گفتار شایان نگرش است:
۱- نُمارش (اشاره) به هنگام جشن است که هنوز سال پایان نیافته بود.
۲- چنانکه آیین دیرینه بود، به شیوهای کهن که رواگ داشته بود.
۳- دیگر آنکه از جشن سوری یاد شده است در پایان سال، نه چهارشنبهسوری.
🎆 به نوشتار یاد شده مینگریم و پی میبریم که این جشن به دست «منصور بن نوح سامانی» در بخارا برگزار شده و انگیزهی آتشسوزی گردیده است. آنکه چه هنگام بوده به درستی روشن نیست ولی میتوان دریافت که در یکی از شبهای پایان سال بوده است و برخورد این جشن با شب چهارشنبه که در روزشمار تازیان بدشگون و ناخجسته (۲) به شمار میرفته و تا آن زمان شب چهارشنبهی پایان سال را به شادمانی پرداخته و میکوشیدند بدین روش، بدشگونی چنین شب و روزی را از میان ببرند.
اکنون این پرسش پیش میآید که جشن سوری ایرانیان چگونه میتوانست زدایندهی بدبختی و گجستگی باشد؟
آتش در دیدگاه ایرانیان پدیدهی روشنی و شادابی، پاکی، سازندگی، زندگی و تندرستی و پدیدهای خداوندی است.
🎇 بیماریها، زشتیها، بدیها و همهی گرفتاریها در پهنهی تاریکی جای دارند. پس افروختن آتش راه یافتن روشنی شناخت در دل و روان آدمی است که نشانهی اهریمنی و بدشگونی را از میان برمیدارد. از این رو جشن سوری پایان سال را به شب واپسین چهارشنبه سال دگرگون کردند تا با پدید آمدن سال نو خوش و خرم و شادکام گردند. چون افروختن آتش که نشانهی پیروزی روشنی بر تباهی و بیماری بود و بودناش انگیزهی پاکی میشد شناخته گشت و کمکم آیین پریدن از روی آتش و خواندن ترانههایی پدید آمد که بر پایهی سخن شادروان استاد پورداوود کار زشتی است و چنین میگوید که در جشن سوری پریدن از روی گدازههای آتش و ناسزایی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» گفتن، از آن روزگارانی است که دیگر ایرانیان مانند نیاکان خود آتش را فروغ ایزدی نمیدانستند.
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
🎇 بازخَنها:
۱- تاریخ بخارا ابوجعفر نرشخی به کوشش مدرس رضوی ۱۳۱۷
۲- المحاسن و الاضداد نوشتهی جاحظ
۳- تاریخ نوروز وگاهشماری ایرانیان عبدالعظیم رضایی
۴- پنجاه گفتار استاد پورداوود به کوشش مرتضی گرجی ۱۳۴۳
🎆 @AdabSar
به ساتگینی می خور تا به عافیت گذرد
#منوچهری_دامغانی
🎆 جشن سوری
از جشنهای باستانی مانده بر جای، جشن سوری در پایان سال یا همین #چهارشنبه_سوری کنونی است. تنها نوشتار بازماندهای که در این باره به ما سخن گفته، تاریخ بخارا است که این جشن برگزار میگردید و جشن سوری نامیده میشد.
«و چون امیر سدید منصور بن نوح به ملک نشست، اندر ماه شوال به سال ۳۵۹ در جوی مولیان بفرمود تا آن سراها عمارت کردندی و هنوز سال به پایان نرسیده بود، به شب سوری چنانکه عادت قدیم بود آتشی بزرگ بیفروختند، پارهای آتش بجست و جمله سرای بسوخت»(۱)
🎇 چند نکتهی ارزشمند در این گفتار شایان نگرش است:
۱- نُمارش (اشاره) به هنگام جشن است که هنوز سال پایان نیافته بود.
۲- چنانکه آیین دیرینه بود، به شیوهای کهن که رواگ داشته بود.
۳- دیگر آنکه از جشن سوری یاد شده است در پایان سال، نه چهارشنبهسوری.
🎆 به نوشتار یاد شده مینگریم و پی میبریم که این جشن به دست «منصور بن نوح سامانی» در بخارا برگزار شده و انگیزهی آتشسوزی گردیده است. آنکه چه هنگام بوده به درستی روشن نیست ولی میتوان دریافت که در یکی از شبهای پایان سال بوده است و برخورد این جشن با شب چهارشنبه که در روزشمار تازیان بدشگون و ناخجسته (۲) به شمار میرفته و تا آن زمان شب چهارشنبهی پایان سال را به شادمانی پرداخته و میکوشیدند بدین روش، بدشگونی چنین شب و روزی را از میان ببرند.
اکنون این پرسش پیش میآید که جشن سوری ایرانیان چگونه میتوانست زدایندهی بدبختی و گجستگی باشد؟
آتش در دیدگاه ایرانیان پدیدهی روشنی و شادابی، پاکی، سازندگی، زندگی و تندرستی و پدیدهای خداوندی است.
🎇 بیماریها، زشتیها، بدیها و همهی گرفتاریها در پهنهی تاریکی جای دارند. پس افروختن آتش راه یافتن روشنی شناخت در دل و روان آدمی است که نشانهی اهریمنی و بدشگونی را از میان برمیدارد. از این رو جشن سوری پایان سال را به شب واپسین چهارشنبه سال دگرگون کردند تا با پدید آمدن سال نو خوش و خرم و شادکام گردند. چون افروختن آتش که نشانهی پیروزی روشنی بر تباهی و بیماری بود و بودناش انگیزهی پاکی میشد شناخته گشت و کمکم آیین پریدن از روی آتش و خواندن ترانههایی پدید آمد که بر پایهی سخن شادروان استاد پورداوود کار زشتی است و چنین میگوید که در جشن سوری پریدن از روی گدازههای آتش و ناسزایی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» گفتن، از آن روزگارانی است که دیگر ایرانیان مانند نیاکان خود آتش را فروغ ایزدی نمیدانستند.
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
🎇 بازخَنها:
۱- تاریخ بخارا ابوجعفر نرشخی به کوشش مدرس رضوی ۱۳۱۷
۲- المحاسن و الاضداد نوشتهی جاحظ
۳- تاریخ نوروز وگاهشماری ایرانیان عبدالعظیم رضایی
۴- پنجاه گفتار استاد پورداوود به کوشش مرتضی گرجی ۱۳۴۳
🎆 @AdabSar