لائیسیته و لائیسیسم
سکولاریته و لائیسیته در مباحث سیاسی گاهی مترادف و هممعنی به کار میروند، اما با هم متفاوتاند. برای روشن کردن این تفاوت، بهترین کار اینست که واژگان و مفاهیم مخالف آنها را در نظر بگیریم. سکولار همانگونه که گفتیم به معنی «دنیوی» یا «اینجهانی» در نقطهی مقابل ساکرال به معنی «مقدس»، «دینی»، «اخروی» و «آنجهانی» است. اما لائیسیته از واژهی یونانی کهن «لائیکوس» گرفته شده که به معنی «غیرروحانی» است. در این زبان به فرد روحانی «کلروس» و به فرد غیرروحانی «لائیه» میگفتهاند. بر این پایه میتوان گفت که مفهوم لائیسیته نقطهی مقابل مفهومی است که «کلریکالیسم» یا «روحانیسالاری» یعنی تسلط روحانیان بر دستگاه حکومتی خوانده میشود. پس میتوانیم بگوییم که لائیسیته نقطهی مقابل #روحانی_سالاری است و به وضعیت یا نظمی اشاره دارد که در آن روحانیان مناصب حکومتی را در اختیار نداشته باشند و با اندکی تسامح میتوان آن را حکومت غیرروحانیان خواند.
جنبش لائیسیته در کشورهایی پدید آمد که #کاتولیک بودند و دستگاه روحانیان و کلیسا در آنها نقش پررنگی داشت. #لائیسیته در آغاز در #فرانسه برآمدی رادیکال داشت و به گونهی «لائیسیسم» پدید آمد و نه فقط خواستار جدایی دین و کلیسا از کل حیات اجتماعی یعنی جامعه، حقوق و فرهنگ بود، بلکه همچنین خواستار طرد دین به حوزهی خصوصی بود. بعدها قوانین لائیک در فرانسه اندکی تعدیل شد و امروزه به جای «لائیسیسم» از مفهوم «لائیسیته» استفاده میشود که بار معنایی معتدلتری دارد. این جنبش اگر چه در اواخر قرن نوزدهم در #فرانسه پدید آمد، اما برخاسته از روح انقلاب فرانسه و ایدههای #عصر_روشنگری بود. جریان روشنگری خواهان آن بود که آدمی سرنوشت خود را به دست گیرد و آن را به «خدا» یا کسانی واگذار نکند که خود را «نمایندگان خدا» بر روی زمین میخواندند و مشروعیت خود را «آسمانی» میدانستند.
سکولاریته و لائیسیته در مباحث سیاسی گاهی مترادف و هممعنی به کار میروند، اما با هم متفاوتاند. برای روشن کردن این تفاوت، بهترین کار اینست که واژگان و مفاهیم مخالف آنها را در نظر بگیریم. سکولار همانگونه که گفتیم به معنی «دنیوی» یا «اینجهانی» در نقطهی مقابل ساکرال به معنی «مقدس»، «دینی»، «اخروی» و «آنجهانی» است. اما لائیسیته از واژهی یونانی کهن «لائیکوس» گرفته شده که به معنی «غیرروحانی» است. در این زبان به فرد روحانی «کلروس» و به فرد غیرروحانی «لائیه» میگفتهاند. بر این پایه میتوان گفت که مفهوم لائیسیته نقطهی مقابل مفهومی است که «کلریکالیسم» یا «روحانیسالاری» یعنی تسلط روحانیان بر دستگاه حکومتی خوانده میشود. پس میتوانیم بگوییم که لائیسیته نقطهی مقابل #روحانی_سالاری است و به وضعیت یا نظمی اشاره دارد که در آن روحانیان مناصب حکومتی را در اختیار نداشته باشند و با اندکی تسامح میتوان آن را حکومت غیرروحانیان خواند.
جنبش لائیسیته در کشورهایی پدید آمد که #کاتولیک بودند و دستگاه روحانیان و کلیسا در آنها نقش پررنگی داشت. #لائیسیته در آغاز در #فرانسه برآمدی رادیکال داشت و به گونهی «لائیسیسم» پدید آمد و نه فقط خواستار جدایی دین و کلیسا از کل حیات اجتماعی یعنی جامعه، حقوق و فرهنگ بود، بلکه همچنین خواستار طرد دین به حوزهی خصوصی بود. بعدها قوانین لائیک در فرانسه اندکی تعدیل شد و امروزه به جای «لائیسیسم» از مفهوم «لائیسیته» استفاده میشود که بار معنایی معتدلتری دارد. این جنبش اگر چه در اواخر قرن نوزدهم در #فرانسه پدید آمد، اما برخاسته از روح انقلاب فرانسه و ایدههای #عصر_روشنگری بود. جریان روشنگری خواهان آن بود که آدمی سرنوشت خود را به دست گیرد و آن را به «خدا» یا کسانی واگذار نکند که خود را «نمایندگان خدا» بر روی زمین میخواندند و مشروعیت خود را «آسمانی» میدانستند.