سکولاریته یا لائیسیته
برای ما ایرانیان که چهل سال است در چنگال یک حکومت دینی خونریز گرفتار شدهایم، مباحث مربوط به اصل جدایی دین از حکومت، از اهمیت حیاتی برخوردارند. اما هنگام ورود به چنین مباحثی با شماری از مفاهیم و واژگان غربی گاه دیدناپذیر در ادبیات سیاسی روبرو میشویم که فهم موضوع را برای خوانندهی علاقهمند اندکی دشوار میسازند. از جمله میتوان به مفاهیمی چون #سکولاریته، #سکولاریسم، #سکولاریزاسیون و نیز #لائیسیته، #لائیسیسم و نیز #لائیک اشاره کرد. در دنباله این نوشتار تلاش میکنیم بر این مفاهیم پرتویی بیفکنیم تا ببینیم غرب در تحقق امر جدایی دین از حکومت بر چه تجربیاتی متکی بوده و آیا چنین الگوهایی برای ایران نیز قابل تصور است یا نه؟
برای ما ایرانیان که چهل سال است در چنگال یک حکومت دینی خونریز گرفتار شدهایم، مباحث مربوط به اصل جدایی دین از حکومت، از اهمیت حیاتی برخوردارند. اما هنگام ورود به چنین مباحثی با شماری از مفاهیم و واژگان غربی گاه دیدناپذیر در ادبیات سیاسی روبرو میشویم که فهم موضوع را برای خوانندهی علاقهمند اندکی دشوار میسازند. از جمله میتوان به مفاهیمی چون #سکولاریته، #سکولاریسم، #سکولاریزاسیون و نیز #لائیسیته، #لائیسیسم و نیز #لائیک اشاره کرد. در دنباله این نوشتار تلاش میکنیم بر این مفاهیم پرتویی بیفکنیم تا ببینیم غرب در تحقق امر جدایی دین از حکومت بر چه تجربیاتی متکی بوده و آیا چنین الگوهایی برای ایران نیز قابل تصور است یا نه؟
لائیسیته و لائیسیسم
سکولاریته و لائیسیته در مباحث سیاسی گاهی مترادف و هممعنی به کار میروند، اما با هم متفاوتاند. برای روشن کردن این تفاوت، بهترین کار اینست که واژگان و مفاهیم مخالف آنها را در نظر بگیریم. سکولار همانگونه که گفتیم به معنی «دنیوی» یا «اینجهانی» در نقطهی مقابل ساکرال به معنی «مقدس»، «دینی»، «اخروی» و «آنجهانی» است. اما لائیسیته از واژهی یونانی کهن «لائیکوس» گرفته شده که به معنی «غیرروحانی» است. در این زبان به فرد روحانی «کلروس» و به فرد غیرروحانی «لائیه» میگفتهاند. بر این پایه میتوان گفت که مفهوم لائیسیته نقطهی مقابل مفهومی است که «کلریکالیسم» یا «روحانیسالاری» یعنی تسلط روحانیان بر دستگاه حکومتی خوانده میشود. پس میتوانیم بگوییم که لائیسیته نقطهی مقابل #روحانی_سالاری است و به وضعیت یا نظمی اشاره دارد که در آن روحانیان مناصب حکومتی را در اختیار نداشته باشند و با اندکی تسامح میتوان آن را حکومت غیرروحانیان خواند.
جنبش لائیسیته در کشورهایی پدید آمد که #کاتولیک بودند و دستگاه روحانیان و کلیسا در آنها نقش پررنگی داشت. #لائیسیته در آغاز در #فرانسه برآمدی رادیکال داشت و به گونهی «لائیسیسم» پدید آمد و نه فقط خواستار جدایی دین و کلیسا از کل حیات اجتماعی یعنی جامعه، حقوق و فرهنگ بود، بلکه همچنین خواستار طرد دین به حوزهی خصوصی بود. بعدها قوانین لائیک در فرانسه اندکی تعدیل شد و امروزه به جای «لائیسیسم» از مفهوم «لائیسیته» استفاده میشود که بار معنایی معتدلتری دارد. این جنبش اگر چه در اواخر قرن نوزدهم در #فرانسه پدید آمد، اما برخاسته از روح انقلاب فرانسه و ایدههای #عصر_روشنگری بود. جریان روشنگری خواهان آن بود که آدمی سرنوشت خود را به دست گیرد و آن را به «خدا» یا کسانی واگذار نکند که خود را «نمایندگان خدا» بر روی زمین میخواندند و مشروعیت خود را «آسمانی» میدانستند.
سکولاریته و لائیسیته در مباحث سیاسی گاهی مترادف و هممعنی به کار میروند، اما با هم متفاوتاند. برای روشن کردن این تفاوت، بهترین کار اینست که واژگان و مفاهیم مخالف آنها را در نظر بگیریم. سکولار همانگونه که گفتیم به معنی «دنیوی» یا «اینجهانی» در نقطهی مقابل ساکرال به معنی «مقدس»، «دینی»، «اخروی» و «آنجهانی» است. اما لائیسیته از واژهی یونانی کهن «لائیکوس» گرفته شده که به معنی «غیرروحانی» است. در این زبان به فرد روحانی «کلروس» و به فرد غیرروحانی «لائیه» میگفتهاند. بر این پایه میتوان گفت که مفهوم لائیسیته نقطهی مقابل مفهومی است که «کلریکالیسم» یا «روحانیسالاری» یعنی تسلط روحانیان بر دستگاه حکومتی خوانده میشود. پس میتوانیم بگوییم که لائیسیته نقطهی مقابل #روحانی_سالاری است و به وضعیت یا نظمی اشاره دارد که در آن روحانیان مناصب حکومتی را در اختیار نداشته باشند و با اندکی تسامح میتوان آن را حکومت غیرروحانیان خواند.
جنبش لائیسیته در کشورهایی پدید آمد که #کاتولیک بودند و دستگاه روحانیان و کلیسا در آنها نقش پررنگی داشت. #لائیسیته در آغاز در #فرانسه برآمدی رادیکال داشت و به گونهی «لائیسیسم» پدید آمد و نه فقط خواستار جدایی دین و کلیسا از کل حیات اجتماعی یعنی جامعه، حقوق و فرهنگ بود، بلکه همچنین خواستار طرد دین به حوزهی خصوصی بود. بعدها قوانین لائیک در فرانسه اندکی تعدیل شد و امروزه به جای «لائیسیسم» از مفهوم «لائیسیته» استفاده میشود که بار معنایی معتدلتری دارد. این جنبش اگر چه در اواخر قرن نوزدهم در #فرانسه پدید آمد، اما برخاسته از روح انقلاب فرانسه و ایدههای #عصر_روشنگری بود. جریان روشنگری خواهان آن بود که آدمی سرنوشت خود را به دست گیرد و آن را به «خدا» یا کسانی واگذار نکند که خود را «نمایندگان خدا» بر روی زمین میخواندند و مشروعیت خود را «آسمانی» میدانستند.
کدام الگو برای ایران؟
در میان بیشتر نخبگان ایران، بحث تفاوت #سکولاریته و #لائیسیته سهل گرفته میشود. «روشنفکران دینی» هم که در این کار تعمد دارند، به سهم خود به این سهلانگاری دامن میزنند. آنان چنین تبلیغ میکنند که «لائیسیته» رادیکال است و جنبهی دینستیزی دارد و بهتر است با نوعی «سکولاریسم» کنار آمد که شکل ملایمتری از آن است. اما چنین سخنانی نادرست است و این دو مفهوم با هم تفاوت دارند. این ادعا هم که لائیسیته دینستیز است درست نیست و لائیسیته آزادی دین را تضمین میکند. اما خود حکومت لائیک ضمن حفظ بیطرفی کامل خود در امور دینی و ایمانی و احترام به باورهای گوناگون، با حربهی قانون به دین و روحانیان اجازهی دخالت در امور کشورداری و قانونگذاری و آموزشی را نمیدهد. اما سکولاریته در این زمینه فاقد پیگیری لازم است و خطر بازگشت دین به سیاست را منتفی نمیسازد. پس #سکولاریته بیشتر به درد جوامعی میخورد که روحانیان و دین سازمانیافته در آنها نقش پررنگی ندارند و دولت مدرن ابتکار عمل را به دست دارد و دین را عملا سر جای خود نشانده است. ایران فاقد چنین شرایطی است.
در میان بیشتر نخبگان ایران، بحث تفاوت #سکولاریته و #لائیسیته سهل گرفته میشود. «روشنفکران دینی» هم که در این کار تعمد دارند، به سهم خود به این سهلانگاری دامن میزنند. آنان چنین تبلیغ میکنند که «لائیسیته» رادیکال است و جنبهی دینستیزی دارد و بهتر است با نوعی «سکولاریسم» کنار آمد که شکل ملایمتری از آن است. اما چنین سخنانی نادرست است و این دو مفهوم با هم تفاوت دارند. این ادعا هم که لائیسیته دینستیز است درست نیست و لائیسیته آزادی دین را تضمین میکند. اما خود حکومت لائیک ضمن حفظ بیطرفی کامل خود در امور دینی و ایمانی و احترام به باورهای گوناگون، با حربهی قانون به دین و روحانیان اجازهی دخالت در امور کشورداری و قانونگذاری و آموزشی را نمیدهد. اما سکولاریته در این زمینه فاقد پیگیری لازم است و خطر بازگشت دین به سیاست را منتفی نمیسازد. پس #سکولاریته بیشتر به درد جوامعی میخورد که روحانیان و دین سازمانیافته در آنها نقش پررنگی ندارند و دولت مدرن ابتکار عمل را به دست دارد و دین را عملا سر جای خود نشانده است. ایران فاقد چنین شرایطی است.
سخن پایانی
همانطور که گفتیم ما در ایران با وضعیتی به مراتب دشوارتر و پیچیدهتری روبرو هستیم، چون ایران جامعهای اسلامی است و نه مسیحی. با این همه، با توجه به دو الگوی یاد شده میتوان گفت که ویژگیهای جامعهی ایران، صرفنظر از دشواری تحقق، «لائیسیته» را برای میهن ما ضروری میکند. علت آن هم روشن است. روند سکولاریزه شدن عمدتا در جوامعی روی داده که جنبش رفورماسیون و پروتستانتیسم پیشتر نقش کلیسای کاتولیک و روحانیان را در آنها تضعیف کرده بود. حکومت در این کشورها توانست از این موقعیت تاریخی استفاده و دین را از حکومت جدا کند. اما ما در ایران با نهاد متنفذ و سازمانیافتهای به نام #روحانیان_شیعه روبرو هستیم که دعوی قدرت دارد. بنابراین لازم است حکومت پس از سقوط جمهوری اسلامی فعالانه در این زمینه وارد میدان شود و تا آنجا که میتواند با وضع کردن قوانین تازه، امتیازهای ناموجه و سنتی نهاد روحانیت را لغو کند و با کوتاه کردن دست روحانیان از مقامات دولتی، آنان را به مساجد بازگرداند. یکی از گامهای اولیه در این زمینه لغو امتیاز تشیع به عنوان «مذهب دولتی و رسمی» کشور است که خود منشاء بزرگترین تبعیضهای مذهبی در کشور است. دوم، اصل جدایی کامل دین از حکومت است که باید در قانون اساسی نظام پس از جمهوری اسلامی تصریح شود تا حکومت لائیک همواره مراقب باشد که کسی از این اصل تخطی نکند!
شاید برخی از این اقدامات در حال حاضر که ما هنوز گردنهی سقوط رژیم فقاهتی را پشت سر نگذاشتهایم تا اندازهای آرمانی و اتوپیک به نظر بیاید. اما نباید فراموش کرد که به کرسی نشاندن چنین قوانینی، در وهلهی نخست به تناسب و صفآرایی نیروهای لائیک و اسلامگرا در جامعه باز میگردد و منوط به آن است که مردم و بویژه جامعهی مدرن شهروندی ایران در این رویارویی جانب چه کسانی را بگیرند و تا چه اندازه آمادهی پذیرش تغییرات در قوانین باشند. نکتهی قابل توجه اما اینست که طبعا فضای پس از سقوط رژیم جمهوری اسلامی، فضای کنونی نخواهد بود و جامعه پس از دهها سال جنایت و فساد و تبهکاری این رژیم، آمادهی پذیرش بسیاری از تغییرات جدی در الگوی سیاسی و اجتماعی است. نیروهای لائیک با اتحاد و تلاش خود باید از این فرصت به بهترین نحو استفاده کنند. حقوقدانان لائیک و پیشرو ایران باید از هماکنون در صدد تدوین طرحهای قانونی در این زمینه باشند.
🔚 پایان...
📎 #جدایی_دین_از_حکومت #سکولاریته #لائیسیته #صلح_اجتماعی #جمهوری_اسلامی #دینسالار #تبعیض #خاورمیانه #دموکراتیک #ایران #فرانسه #اخلاق_دینی #سرکوب #فساد #غارت #فروپاشی_اخلاقی #دموکراسی #حکومت_دینی #حکومت_عرفی #سکولاریسم #لائیسیسم #عصر_روشنگری #مسیحیت #اسلام #روحانیان_شیعه
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
همانطور که گفتیم ما در ایران با وضعیتی به مراتب دشوارتر و پیچیدهتری روبرو هستیم، چون ایران جامعهای اسلامی است و نه مسیحی. با این همه، با توجه به دو الگوی یاد شده میتوان گفت که ویژگیهای جامعهی ایران، صرفنظر از دشواری تحقق، «لائیسیته» را برای میهن ما ضروری میکند. علت آن هم روشن است. روند سکولاریزه شدن عمدتا در جوامعی روی داده که جنبش رفورماسیون و پروتستانتیسم پیشتر نقش کلیسای کاتولیک و روحانیان را در آنها تضعیف کرده بود. حکومت در این کشورها توانست از این موقعیت تاریخی استفاده و دین را از حکومت جدا کند. اما ما در ایران با نهاد متنفذ و سازمانیافتهای به نام #روحانیان_شیعه روبرو هستیم که دعوی قدرت دارد. بنابراین لازم است حکومت پس از سقوط جمهوری اسلامی فعالانه در این زمینه وارد میدان شود و تا آنجا که میتواند با وضع کردن قوانین تازه، امتیازهای ناموجه و سنتی نهاد روحانیت را لغو کند و با کوتاه کردن دست روحانیان از مقامات دولتی، آنان را به مساجد بازگرداند. یکی از گامهای اولیه در این زمینه لغو امتیاز تشیع به عنوان «مذهب دولتی و رسمی» کشور است که خود منشاء بزرگترین تبعیضهای مذهبی در کشور است. دوم، اصل جدایی کامل دین از حکومت است که باید در قانون اساسی نظام پس از جمهوری اسلامی تصریح شود تا حکومت لائیک همواره مراقب باشد که کسی از این اصل تخطی نکند!
شاید برخی از این اقدامات در حال حاضر که ما هنوز گردنهی سقوط رژیم فقاهتی را پشت سر نگذاشتهایم تا اندازهای آرمانی و اتوپیک به نظر بیاید. اما نباید فراموش کرد که به کرسی نشاندن چنین قوانینی، در وهلهی نخست به تناسب و صفآرایی نیروهای لائیک و اسلامگرا در جامعه باز میگردد و منوط به آن است که مردم و بویژه جامعهی مدرن شهروندی ایران در این رویارویی جانب چه کسانی را بگیرند و تا چه اندازه آمادهی پذیرش تغییرات در قوانین باشند. نکتهی قابل توجه اما اینست که طبعا فضای پس از سقوط رژیم جمهوری اسلامی، فضای کنونی نخواهد بود و جامعه پس از دهها سال جنایت و فساد و تبهکاری این رژیم، آمادهی پذیرش بسیاری از تغییرات جدی در الگوی سیاسی و اجتماعی است. نیروهای لائیک با اتحاد و تلاش خود باید از این فرصت به بهترین نحو استفاده کنند. حقوقدانان لائیک و پیشرو ایران باید از هماکنون در صدد تدوین طرحهای قانونی در این زمینه باشند.
🔚 پایان...
📎 #جدایی_دین_از_حکومت #سکولاریته #لائیسیته #صلح_اجتماعی #جمهوری_اسلامی #دینسالار #تبعیض #خاورمیانه #دموکراتیک #ایران #فرانسه #اخلاق_دینی #سرکوب #فساد #غارت #فروپاشی_اخلاقی #دموکراسی #حکومت_دینی #حکومت_عرفی #سکولاریسم #لائیسیسم #عصر_روشنگری #مسیحیت #اسلام #روحانیان_شیعه
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives