ΑпτiгeligioпΑгcives
209 subscribers
107 photos
2 videos
42 files
58 links
✍🏼 Text channel: @AntiReligion

Scientific,
historical
philosophical
psychology
sociology and ...
.
.
.
Download Telegram
افق سیاسی برای آینده

تجربه ایران و دیگر کشور‌ها نشان می‌دهد که این افق زمانی می‌تواند کارا و مطلوب باشد که دین به جایگاه اصلی خود باز گردد و سودای حکومت به نام امر قدسی و دخالت همه جانبه در عرصه عمومی را از سر بدر کند. کسانی که به نام خدا پیام‌آور خشونت، تبعیض و عدم تحمل و سرکوب خودی و غیرخودی هستند در عمل هر فاجعه‌ای را ممکن ساخته‌اند. #اخلاق_دینی و معنویت حکومتی بر خلاف انتظار نه تنها مانع از #سرکوب، #فساد و #غارت، #دروغ و تقلب نشده که بسیاری از پدیده‌های منفی به نام امر قدسی صورت گرفته‌اند و یا توجیه می‌شوند و این پدیده به روند #فروپاشی_اخلاقی جامعه شتاب بخشیده است. وقتی به نام خدا همه چیز ممکن می‌شود رابطه با ارزش‌های معنوی و اخلاقی هم ریاکارانه و تهی از معنا می‌شوند و چون صورتک بر چهره افراد پرده بر دنیای درونی واقعی آنها می‌کشد.

راه خروج از این بن‌بست سیاسی و اخلاقی گذاشتن نقطه پایانی بر تجربه ناموفق پیوند دین و حکومت و برگرداندن دین به جایگاه اصلی آن در جامعه است. خاورمیانه برای خروج از این بن‌بست بزرگ نیاز به این افق دارد. افقی که باید این امکان را فراهم کند که رنج‌ها و فجایع کنونی کاهش یابند و مردم منطقه با صلح، مدارا و #دموکراسی آشتی کنند. برای اینکه به‌نام خدا همه چیز ممکن نشود باید حکومت مستقل از نهاد دین باشد و از دینداران خواست که توهم ساخت و پرداخت جامعه مطلوب با حکومت دینی و تحمیل دین حداکثری به عرصه عمومی را کنار بگذارند.

#حکومت_دینی نه تنها به اخلاقی کردن سیاست و جامعه کمکی نمی‌کند که به انحراف دین از کارکرد اصلی آن هم می‌انجامد و حکومت را هم به بن بست ناکارایی می‌کشاند. #حکومت_عرفی و جدا کردن دین از حکومت و ساز و کارهای حکومتی به معنای دین ستیزی نیست. برای آنکه دین جایگاه واقعی خود در جامعه را باز یابد و بتواند نقش معنوی و اخلاقی خود را بخوبی ایفا کند راهی جز کنار گذشتن سودای قدرت سیاسی ندارد.

در تجربه ایران بخش بزرگی از روشنفکران و کنشگران اسلام‌گرا هم به این نتیجه رسیده‌اند که پیوند حکومت و دین که زمانی آرمان انقلابی و مشترک همه آنها بود در عمل به یک کابوس بزرگ تبدیل شده است. بسیاری از آنها طعم زندان، سانسور، حذف، تبعیض و سرکوب را در همین حکومت دینی چشیده‌اند،‌ گاه ناچار به ترک کشور شده‌اند و یا چاره‌ای جز سکوت و خانه‌نشینی ندارند. شاید زمان آن فرا رسیده است که آنها هم مانند دیگران با صدای رسا‌تر این تجربه مهم و فضیلت جدایی دین از حکومت را با مردم ایران و منطقه در میان گذارند و به تقویت گفتمانی کمک کنند که باید زمینه‌ساز شکل گیری افق جدید سیاسی خاورمیانه شود.
سخن پایانی

همانطور که گفتیم ما در ایران با وضعیتی به مراتب دشوارتر و پیچیده‌تری روبرو هستیم، چون ایران جامعه‌ای اسلامی است و نه مسیحی. با این همه، با توجه به دو الگوی یاد شده می‌توان گفت که ویژگی‌های جامعه‌ی ایران، صرفنظر از دشواری تحقق، «لائیسیته» را برای میهن ما ضروری می‌کند. علت آن هم روشن است. روند سکولاریزه شدن عمدتا در جوامعی روی داده که جنبش رفورماسیون و پروتستانتیسم پیش‌تر نقش کلیسای کاتولیک و روحانیان را در آنها تضعیف کرده بود. حکومت در این کشورها توانست از این موقعیت تاریخی استفاده و دین را از حکومت جدا کند. اما ما در ایران با نهاد متنفذ و سازمان‌یافته‌ای به نام #روحانیان_شیعه روبرو هستیم که دعوی قدرت دارد. بنابراین لازم است حکومت پس از سقوط جمهوری اسلامی فعالانه در این زمینه وارد میدان شود و تا آنجا که می‌تواند با وضع کردن قوانین تازه، امتیازهای ناموجه و سنتی نهاد روحانیت را لغو کند و با کوتاه کردن دست روحانیان از مقامات دولتی، آنان را به مساجد بازگرداند. یکی از گام‌های اولیه در این زمینه لغو امتیاز تشیع به عنوان «مذهب دولتی و رسمی» کشور است که خود منشاء بزرگ‌ترین تبعیض‌های مذهبی در کشور است. دوم، اصل جدایی کامل دین از حکومت است که باید در قانون اساسی نظام پس از جمهوری اسلامی تصریح شود تا حکومت لائیک همواره مراقب باشد که کسی از این اصل تخطی نکند!

شاید برخی از این اقدامات در حال حاضر که ما هنوز گردنه‌ی سقوط رژیم فقاهتی را پشت سر نگذاشته‌ایم تا اندازه‌ای آرمانی و اتوپیک به نظر بیاید. اما نباید فراموش کرد که به کرسی نشاندن چنین قوانینی، در وهله‌ی نخست به تناسب و صف‌آرایی نیروهای لائیک و اسلامگرا در جامعه باز می‌گردد و منوط به آن است که مردم و بویژه جامعه‌ی مدرن شهروندی ایران در این رویارویی جانب چه کسانی را بگیرند و تا چه اندازه آماده‌ی پذیرش تغییرات در قوانین باشند. نکته‌ی قابل توجه اما اینست که طبعا فضای پس از سقوط رژیم جمهوری اسلامی، فضای کنونی نخواهد بود و جامعه پس از ده‌ها سال جنایت و فساد و تبهکاری این رژیم، آماده‌ی پذیرش بسیاری از تغییرات جدی در الگوی سیاسی و اجتماعی است. نیروهای لائیک با اتحاد و تلاش خود باید از این فرصت به بهترین نحو استفاده کنند. حقوقدانان لائیک و پیشرو ایران باید از هم‌اکنون در صدد تدوین طرح‌های قانونی در این زمینه باشند.

🔚 پایان...

📎 #جدایی_دین_از_حکومت #سکولاریته #لائیسیته #صلح_اجتماعی #جمهوری_اسلامی #دین‌سالار #تبعیض #خاورمیانه #دموکراتیک #ایران #فرانسه #اخلاق_دینی #سرکوب #فساد #غارت #فروپاشی_اخلاقی #دموکراسی #حکومت_دینی #حکومت_عرفی #سکولاریسم #لائیسیسم #عصر_روشنگری #مسیحیت #اسلام #روحانیان_شیعه
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
دوم، نویسندگان و هنرمندان باید آزادی روحیه خود را علیه خرافه پرستی ادامه دهند و قلم و استعداد خود را فعال نگه دارند. افراد آگاه جامعه تمامی خرافه‌های امام زمانی و امامگرایی و #آخوندیسم را باید مورد انتقاد قرار دهند. این خرافه پرستی و حاملان آن مبلغ قرآن بوده و به شکل‌های پنهان و آشکار، ایدئولوژی وابستگی به قرآن را پخش می‌کنند. بنابراین افراد آگاه و مسئول در تمام رسانه‌ها می‌توانند فعالانه خرافه پرستی و خشونت پروری قرآن را به نقد بکشند.

عوامل #سرکوب و #ترس در جامعه فراوانند و کار انتقادی آگاهان همیشه آسان نمی‌باشد، بنابراین تولید بحث‌های گروهی و سازماندهی نشست انتقادی و یا توسعه #نقد_قرآن و اسلام در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ای یک اقدام دلگرم کننده و مهم بشمار می‌آید. شجاعت و شفافیت دو کیفیت لازم در نقد قرآن است. بحث بر ایجاد جنگ مذهبی نیست، بحث درباره آزادی نقد دین است. برای اسلامگرایان هر انتقادی برابر با جنگ مذهبی است. ما می‌دانیم که چنین نگاهی جز یک شانتاژ چیز دیگری نیست. دین اسلام دستگاه اعتقادی توتالیتر است و به همین خاطر خواهان سرکوب نقد از دین است. حق طرفداران آزادی است که از اسارت ایدئولوژی بیرون آیند.
مبارزات زنان

بخش عمده‌ای از علل دوام اسلام به #سرکوب_زنان وابسته است. اسلام بیشترین نیروی خود را از سلب حقوق زنان تأمین می‌کند و ایدئولوژی‌های اسلامی که برای کسب قدرت و حکومت کردن ساخته می‌شوند، از نوع طالبانی  و داعشی و نوع جمهوری اسلامی، تماماً بر پایه محدود ساختن حقوق و آزادی‌های زنان بنا شده و قوام یافته است. آخوندها و متولیان اسلام مدعی‌اند که اسلام آنچنان به زنان احترام می‌گذارد و به اندازه‌ای برای آنان ارزش و اهمیت قائل است که سوره‌ای از قرآن را به زنان اختصاص داده. این در حالی است که با سورۀ نساء در حقیقت نخستین خشت‌های بنای حکومت اسلامی، بر اصل محدود کردن و محروم ساختن زنان از حقوق و آزادی‌های طبیعی خود استوار می‌شود. (گذشته از این بهتر است جهت آشنایی با میزان احترامی که اسلام برای زنان قائل است، به این نکته توجه کنیم که مردان، هم بعد از ریدن و هم بعد از اینکه بدن زنی را لمس کردند، می‌باید وضو بگیرند و خود را پاک کنند! مائده ۶)
موج جدید آزادی‌ خواهی زنان ایران، جریانی است که به تنهایی قادر است اسلام را در همه حوزه‌ها و زمینه‌ها و ابعادش، اعم از اعتقادی و عبادی و ایمانی و هویتی و قانونی و اخلاقی، با چالش عمده‌ای روبرو سازد و دگرگون کند. همین روزها شاهدیم که چگونه آیت‌الله‌ها و کارگزاران حکومت اسلامی در برابر نبرد شجاعانۀ «دختران خیابان انقلاب» علیه حجاب و اصرار زنان به حضور در ورزشگاه‌ها، دست و پای خود را گم کرده و زبانشان به لکنت افتاده و به لاک دفاعی فرو رفته‌اند.

تاکنون دشمنِ اسلامیِ مردم ایران، از طریق محدود کردن زنان در واقع کل جامعه را سرکوب و مهار می‌کرده است. به هر شکل و به هر میزان که زنان آزادی‌های انسانی و اجتماعی و حقوق از دست‌رفتۀ خود را بازپس می‌گیرند، به همان شیوه و به همان مقدار، کلیت جامعه در همه حوزه‌ها و عرصه‌های شناخته شده، گشایش‌های تازه‌ای را تجربه خواهد نمود.

🔚 پایان...

📎 #خشونت_علیه_زنان #زنان #تن_فروشی #روسپی_گری #زن_آزاد #کنیز #مردسالارانه #بهره_برداری_جنسی #کالای_جنسی #مهریه #نفقه #مذهب_شیعه #صیغه #متعه #اسلام #قرآن #جمهوری_اسلامی #سرکوب_زنان
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives