نظرات امثال #میرباقری را باید به عنوان یک واقعیت پذیرفت.
همانطور که بشر #بیماری_سل را به عنوان یک واقعیت پذیرفت و به جای انکار آن و توسل به شیوه های درمانی نامتعارف و مبتنی بر فکت های غیرواقعی به سراغ ساخت واکسن رفت، چاره مقابله با افکار امثال میرباقری هم واکسینه کردن جامعه در مقابل این تفکرات با نشان دادن تصویر واقعی از آینده کشور پس از قدرت گیری این تفکر است.
از سبک زندگی #اسلامی_شیعی هیچ کدام از خواسته های انسان مدرن، نیازهای جوامع پیشرو و سعادتمند و پیشرفت و توسعه ای که غرب را تبدیل به کعبه آمال بخش عظیمی از مسلمانان کرده است زاییده نخواهد شد و امثال میرباقری با صداقتی قابل تحسین و معصومیتی مثال زدنی انتها و فرجام #اسلامی شدن جامعه را که همانا سختی و گرسنگی است را به مردم نشان می دهند.
از این رو کسی مثل میرباقری هزاران بار بر کسانی که با تکیه بر شارلاتانیسم، عاقبت حکمرانی ایدئولوژی اسلامی-شیعی بر جامعه را بنیانگذاری #ژاپن_اسلامی نشان میدهند برتری دارد.
ما به این افکار و خط سیر میگوئیم داعشی.
میرباقری میخواهد داعش را توی ایران سر کار بیاورد.
@C_B_SHAHZADEH
همانطور که بشر #بیماری_سل را به عنوان یک واقعیت پذیرفت و به جای انکار آن و توسل به شیوه های درمانی نامتعارف و مبتنی بر فکت های غیرواقعی به سراغ ساخت واکسن رفت، چاره مقابله با افکار امثال میرباقری هم واکسینه کردن جامعه در مقابل این تفکرات با نشان دادن تصویر واقعی از آینده کشور پس از قدرت گیری این تفکر است.
از سبک زندگی #اسلامی_شیعی هیچ کدام از خواسته های انسان مدرن، نیازهای جوامع پیشرو و سعادتمند و پیشرفت و توسعه ای که غرب را تبدیل به کعبه آمال بخش عظیمی از مسلمانان کرده است زاییده نخواهد شد و امثال میرباقری با صداقتی قابل تحسین و معصومیتی مثال زدنی انتها و فرجام #اسلامی شدن جامعه را که همانا سختی و گرسنگی است را به مردم نشان می دهند.
از این رو کسی مثل میرباقری هزاران بار بر کسانی که با تکیه بر شارلاتانیسم، عاقبت حکمرانی ایدئولوژی اسلامی-شیعی بر جامعه را بنیانگذاری #ژاپن_اسلامی نشان میدهند برتری دارد.
ما به این افکار و خط سیر میگوئیم داعشی.
میرباقری میخواهد داعش را توی ایران سر کار بیاورد.
@C_B_SHAHZADEH
🔻پسا مشروطه و حاکمیت🔻
✍ #فرهاد
درود و عرض ادب و احترام به همه عزیزان
یکی از رهآوردهای #مدرنیته این بود که حکومت و حکمرانی را از ملکوت آسمان وارد زمین کرد و تقدیم مردم نمود و بنابراین کسی که حکمران بود، چه در نظام سلطنتی و چه در نظام جمهوری، دیگر نماینده مردم محسوب میشد.
یعنی حکومت امری عمومی است و کلمه republic هم از همینجا آمده است.
ولی تمام اینها تابع آن موازنه قوایی است که باید تبدیل شود به منشور یا قانون اساسی.
این موازنه قوا، چه در نهضت مشروطه و چه در انقلاب ۵۷، یعنی زمانی که به سمت جمهوری اسلامی حرکت میکنیم، به صورتی نبود که این اصل تحقق پیدا کند.
از این نظر هم در قانون اساسی مشروطیت و هم در قانون اساسی جمهوری اسلامی تلفیقی شد بین حقوق #الهی و حقوق #مردم.
یعنی قدرتی را که باید به دست مردم میرسید تقسیم کردند و یک قسمتش را همچنان در اختیار نمایندگان آسمان گذاشتند، که مظهرش شاه بود
در اصل اول قانون اساسی مشروطیت آمده است که «سلطنت موهبتی است #الهی که از طرف #ملت به شخص شاه تفویض میشود»
یعنی پیوندی است بین آسمان و زمین
همین امر در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم وجود دارد اما به شکلی وسیعتر که دیگر شاه نیست و به جای آن نهادی به وجود میآورند به نام #ولی_فقیه
اما تفاوت آن در نوع دیدگاه آن ست
شخص شاه باتوجه به لمس مشکلات مردم و جامعه با قوه عقلی و استدلالات عقلی در پی تصمیم گیری عاقلانه برای رهایی مردم بود اما ولی فقیه برای رفع مشکل از دایره عقل خروج نمود و با مستندات علوم نقلی و برگرفته از کتاب مقدس درپی رفع مشکل برمیاد که باتوجه به قوانین نوشته بیشتر از هزار سال گذشته و بعلت مغایرت با جامعه پویا رفع مشکلات در جامعه مدرن همگونی نداشته و موجبات رکود اقتصادی و رفاهی و جمود فکری بلحاظ فرهنگی را دربر میگیرد
البته در قانون اساسی مشروطه فقط این ماده نیست و موارد دیگری هم وجود دارد.
منظور اصلی من این است که اصل واگذاری قدرت به مردم در قانون اساسی مشروطه پذیرفته نشد و متاسفانه به شکل شدیدتر در قانون اساسی جمهوری اسلامی به کلی کنار گذاشته شد
وقتی صحبت از قانون اساسی میکنیم، اولین باری که صحبت مشروعیت مطرح میشود ، مشروعیت قدرت را میخواهند و نه مشروعیت مردم را
در تاریخ ایران اگر نگاه کنیم تمام سلسلههای بعد از اسلام، با این که عمر هر کدامشان کم است و مشروعیت سلسلهی سلطنتی به آن شکل ندارند، اما هر کدام میخواهد خود را زیر قبای #ظلالله یا مرشد کامل یا کلب آستان علی (در سلاطین قاجار) مخفی کند.
در نتیجه منشا قدرت را اول صاحب قدرت میبیند و مردم، صاحب قدرت نیستند.
در انقلاب مشروطیت هم مردم از منشا قدرت ظلاللهی، فقط عدالت میخواهند
فراموش نکنیم، فرمان مشروطیتی که مظفرالدین شاه میدهد، به نوکر خودش، اتابک، میگوید این فرمان برای این است که نوکران و رعایای ما آسوده باشند
یعنی در اینجا هم مردم ، #رعایا هستند و نه شهروند
اما حرکت مشروطه ناگهانی جهشی ایجاد میکند بین متن اول که متنی نظامنامه مانند است و متن دوم که در اصل سی و پنجم میگوید «سطلنت ودیعهای است که به موهبت الهی از طرف ملت به شخص پادشاه مفوض شده» در اصول دیگرش، حاکمیت ملی را قبول میکند
چه در قانون اساسی مشروطه و چه در قانون اساسی جمهوری اسلامی، این تلفیق، مشکلات بسیاری به وجود آورد. به همین خاطر وقتی تدوین کنندگان نخستین طرح را برای قانون اساسی جمهوری اسلامی تهیه میکردند ، اولین نگاه آنها به قانون اساسی مشروطه بود
مخصوصا که این بار دیگر انقلاب مشروطه نبود بلکه انقلابی بود #اسلامی و رهبرش هم یک #مرجع_تقلید بود.
در کشوری که هنوز شهروند متولد نشده است و سلسلههای سلطنتی به ضرب شمشیر عوض شدهاند، و به جای قانون فقط اخلاقیاتی برای حکومت دارند که در نصحیةالملوکها و اندرزنامهها میبینید، برای اولین بار مفهوم حاکمیت ملی وارد میشود که برای همه تازگی دارد.
در متمم هم کموبیش ترجمهی قانون ۱۸۳۰ بلژیک آمده است.
این مولود وارداتی که میآید، جنبش مشروطه ناگهان جهشی میکند که در کشوری که هنوز مفهوم ملت مختار و صاحباختیار وجود ندارد، برای مشروعیت دادن به مفهوم حاکمیت ملی و نمایندهاش، ناگزیر متوسل به ظلالله میشود و آن ابهاماتی به وجود میآورد.
ادامه در پست بعدی👇
✍ #فرهاد
درود و عرض ادب و احترام به همه عزیزان
یکی از رهآوردهای #مدرنیته این بود که حکومت و حکمرانی را از ملکوت آسمان وارد زمین کرد و تقدیم مردم نمود و بنابراین کسی که حکمران بود، چه در نظام سلطنتی و چه در نظام جمهوری، دیگر نماینده مردم محسوب میشد.
یعنی حکومت امری عمومی است و کلمه republic هم از همینجا آمده است.
ولی تمام اینها تابع آن موازنه قوایی است که باید تبدیل شود به منشور یا قانون اساسی.
این موازنه قوا، چه در نهضت مشروطه و چه در انقلاب ۵۷، یعنی زمانی که به سمت جمهوری اسلامی حرکت میکنیم، به صورتی نبود که این اصل تحقق پیدا کند.
از این نظر هم در قانون اساسی مشروطیت و هم در قانون اساسی جمهوری اسلامی تلفیقی شد بین حقوق #الهی و حقوق #مردم.
یعنی قدرتی را که باید به دست مردم میرسید تقسیم کردند و یک قسمتش را همچنان در اختیار نمایندگان آسمان گذاشتند، که مظهرش شاه بود
در اصل اول قانون اساسی مشروطیت آمده است که «سلطنت موهبتی است #الهی که از طرف #ملت به شخص شاه تفویض میشود»
یعنی پیوندی است بین آسمان و زمین
همین امر در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم وجود دارد اما به شکلی وسیعتر که دیگر شاه نیست و به جای آن نهادی به وجود میآورند به نام #ولی_فقیه
اما تفاوت آن در نوع دیدگاه آن ست
شخص شاه باتوجه به لمس مشکلات مردم و جامعه با قوه عقلی و استدلالات عقلی در پی تصمیم گیری عاقلانه برای رهایی مردم بود اما ولی فقیه برای رفع مشکل از دایره عقل خروج نمود و با مستندات علوم نقلی و برگرفته از کتاب مقدس درپی رفع مشکل برمیاد که باتوجه به قوانین نوشته بیشتر از هزار سال گذشته و بعلت مغایرت با جامعه پویا رفع مشکلات در جامعه مدرن همگونی نداشته و موجبات رکود اقتصادی و رفاهی و جمود فکری بلحاظ فرهنگی را دربر میگیرد
البته در قانون اساسی مشروطه فقط این ماده نیست و موارد دیگری هم وجود دارد.
منظور اصلی من این است که اصل واگذاری قدرت به مردم در قانون اساسی مشروطه پذیرفته نشد و متاسفانه به شکل شدیدتر در قانون اساسی جمهوری اسلامی به کلی کنار گذاشته شد
وقتی صحبت از قانون اساسی میکنیم، اولین باری که صحبت مشروعیت مطرح میشود ، مشروعیت قدرت را میخواهند و نه مشروعیت مردم را
در تاریخ ایران اگر نگاه کنیم تمام سلسلههای بعد از اسلام، با این که عمر هر کدامشان کم است و مشروعیت سلسلهی سلطنتی به آن شکل ندارند، اما هر کدام میخواهد خود را زیر قبای #ظلالله یا مرشد کامل یا کلب آستان علی (در سلاطین قاجار) مخفی کند.
در نتیجه منشا قدرت را اول صاحب قدرت میبیند و مردم، صاحب قدرت نیستند.
در انقلاب مشروطیت هم مردم از منشا قدرت ظلاللهی، فقط عدالت میخواهند
فراموش نکنیم، فرمان مشروطیتی که مظفرالدین شاه میدهد، به نوکر خودش، اتابک، میگوید این فرمان برای این است که نوکران و رعایای ما آسوده باشند
یعنی در اینجا هم مردم ، #رعایا هستند و نه شهروند
اما حرکت مشروطه ناگهانی جهشی ایجاد میکند بین متن اول که متنی نظامنامه مانند است و متن دوم که در اصل سی و پنجم میگوید «سطلنت ودیعهای است که به موهبت الهی از طرف ملت به شخص پادشاه مفوض شده» در اصول دیگرش، حاکمیت ملی را قبول میکند
چه در قانون اساسی مشروطه و چه در قانون اساسی جمهوری اسلامی، این تلفیق، مشکلات بسیاری به وجود آورد. به همین خاطر وقتی تدوین کنندگان نخستین طرح را برای قانون اساسی جمهوری اسلامی تهیه میکردند ، اولین نگاه آنها به قانون اساسی مشروطه بود
مخصوصا که این بار دیگر انقلاب مشروطه نبود بلکه انقلابی بود #اسلامی و رهبرش هم یک #مرجع_تقلید بود.
در کشوری که هنوز شهروند متولد نشده است و سلسلههای سلطنتی به ضرب شمشیر عوض شدهاند، و به جای قانون فقط اخلاقیاتی برای حکومت دارند که در نصحیةالملوکها و اندرزنامهها میبینید، برای اولین بار مفهوم حاکمیت ملی وارد میشود که برای همه تازگی دارد.
در متمم هم کموبیش ترجمهی قانون ۱۸۳۰ بلژیک آمده است.
این مولود وارداتی که میآید، جنبش مشروطه ناگهان جهشی میکند که در کشوری که هنوز مفهوم ملت مختار و صاحباختیار وجود ندارد، برای مشروعیت دادن به مفهوم حاکمیت ملی و نمایندهاش، ناگزیر متوسل به ظلالله میشود و آن ابهاماتی به وجود میآورد.
ادامه در پست بعدی👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چپ خدعه است
چپ تزویر است
چپ ریاست
چپ دورو و خائن است
#چپ_هرگز_نفهمید
این حرامزاده غنیبلوریان از رهبران و موسسان حزب دموکرات کردستان است !
گفتگویی در سال ۱۳۶۰ که ضمن پشتیبانی از رویکرد ضد امپریالیستی شورش #اسلامی، تجدید بیعت حزب دموکرات با خمینی را اعلام میکند!
اینها که سرگرده گان بودند، اینچنین برای اشغال ایران به دست خمینیون، ابراز خرسندی می کردند !
وای به حال اجامر و پسمانده ها و شاگردان اینها که امروز به نوعی دیگر برای استمرار همین سیستم حاکم، عملهگی استعمار را میکنند.
از قاسملو و شرفکندی گور به گور شده بگیرید تا مهتدی و جوانمردی و سایر رجاله های ایرانستیز کُردنمایِ کُردکُش !!
تنها لطفی که می شود در حق این اهریمنان ایرانستیز کرد سرب داغ است و بس.
خرد یارمان
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
@C_B_SHAHZADEH
چپ تزویر است
چپ ریاست
چپ دورو و خائن است
#چپ_هرگز_نفهمید
این حرامزاده غنیبلوریان از رهبران و موسسان حزب دموکرات کردستان است !
گفتگویی در سال ۱۳۶۰ که ضمن پشتیبانی از رویکرد ضد امپریالیستی شورش #اسلامی، تجدید بیعت حزب دموکرات با خمینی را اعلام میکند!
اینها که سرگرده گان بودند، اینچنین برای اشغال ایران به دست خمینیون، ابراز خرسندی می کردند !
وای به حال اجامر و پسمانده ها و شاگردان اینها که امروز به نوعی دیگر برای استمرار همین سیستم حاکم، عملهگی استعمار را میکنند.
از قاسملو و شرفکندی گور به گور شده بگیرید تا مهتدی و جوانمردی و سایر رجاله های ایرانستیز کُردنمایِ کُردکُش !!
تنها لطفی که می شود در حق این اهریمنان ایرانستیز کرد سرب داغ است و بس.
خرد یارمان
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
@C_B_SHAHZADEH