کمپین بازگشت شاهزاده
28.1K subscribers
62K photos
58.1K videos
430 files
27.8K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
کمپین بازگشت شاهزاده
🔻 #مشروعیت #مشروعیت پایه اصلی ادعای داشتن حق حاکمیت و تقاضا از مردم برای# فرمانبرداری است. نتایج #انتخابات اغلب به عنوان محکم ترین سند برای اثبات داشتن صلاحیت برای #حکومت کردن به کار گرفته می شود. به همین دلیل است که بسیاری از حکومتهای مستبد، نظارت بسیار زیادی…
🔴 #عوامل_ناپدیدار

#عوامل_ناپدیدار عبارتند از #مذهب، باور ذهنی افراد و تلقی آنها از #فرمانبرداری و اطاعت از #دولتمردان، احساس وظیفه مردم و معیارهای #فرهنگی البته مشخص کردن میزان اهمیت هر یک از این عوامل مشکل است، ولی این عوامل بر چگونگی روابط مردم و #دولتمردان تأثیر بسیاری دارند. به عنوان مثال عاملی که باعث بقای حکومت #کلیسا در مقطعی از تاریخ بشر شده است، نتیجه اعتقاد #مردم به این امر بوده است که #کشیشان نمایندگان خداوند در زمین هستند و سرپیچی از فرمان کلیسا #نافرمانی و #بی_ایمانی به خداوند است(😀یمشت احمق در ایران همین اعتقاد را به حاکمان دارند) یا در #ژاپن مردم بر این باور بوده اند که #امپراطور دارای خصیصه خدا - پادشاهی است. و در جوامعی که مردم دارای این #اعتقادات هستند، بر قراری حکومت #دموکراتیک بسیار مشکل است. در قرن بیست و یکم نمونه هایی از تلفیق اسلام به عنوان مذهب با قدرت سیاسی حاكم (به شکل سنتی آن) وجود دارد😉. همه این موارد اساسا مترادف با این تفکر است که همه چیز را تسلیم و قربانی خواست #پیشوایان کن، چرا که همه چیز متعلق به آنهاست. بر اساس این باور منافع تمامی افراد جامعه معوق به #منافع حاکمان است و مردم زیر سایه دینی و #الهی آنها زندگی می کنند. در حالی که #اندیشه دموکراسی بر این باور مبتنی است که قدرت #حاکمان امانتی ست که مردم به صورت موقت به آنها می سپارند و هیچ فرد یا گروهی نمی تواند با هیچ توجیه یا ادعایی این #قدرت را #شخصی و فردی کند.

ارسالی اعضای #کمپین_بازگشت_شاهزاده

https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
Forwarded from اتچ بات
#افشاگری :
🔴🔴🔴 سرلشکر فیروزآبادی از حکم الهی سرباز زده است !
اختصاصی #ایران_بریفینگ / ساعاتی پس‌ازآنکه یاشار سلطانی روزنامه‌نگار و مدیرمسئول سایت معماری نیوز که مدتی پیگیری #املاک_نجومی در دستگاه‌های #جمهوری_اسلامی را دنبال می‌کند، خبر از تصاحب یک ملک و بی‌توجهی به‌فرمان رهبری برای تخلیه آن را داد، یک گروه دانشجویی راست افراطی در نامه‌ای بی‌سابقه به دادستان تهران خواستار بازپس‌گیری یک ویلای مصادره‌ای «۱۰ هزار متری» از #حسن_فیروزآبادی رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح ایران و مشاور فرماندهی کل نیروهای مسلح و همچنین عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شد، این گروه دانشجویی تصریح کرد که رهبر جمهوری اسلامی «دستور تخلیه این ویلا را صادر کرده است».
یاشار سلطانی در توییتر خود اعلام کرده بود که از سال ۷۲ یکی از ویلاهای مصادره‌ای در شهر #لواسان «به مساحت #۱۰_ هزار_متر به‌طور #رایگان» در اختیار حسن فیروزآبادی قرارگرفته است.
بر اساس ‌نامه‌ای که این گروه دانشجویی منتشر کرده است، مالکیت این ویلا اکنون در اختیار « #ستاد_اجرایی_فرمان_امام» از نهادهای اقتصادی وابسته به رهبر جمهوری اسلامی است و از همین روست که حکم تخلیه ملک را نه مجاری #قانونی کشور نمیتوانند صادر کنند و ...
https://t.me/C_B_SHAHZADEH

برخی از کاربران فضای مجازی نوشته‌اند که ویلای یادشده متعلق به والا حضرت #اشرف_پهلوی، خواهر #محمدرضا_شاه بوده و پس از انقلاب ۵۷ مصادره شده است، اما یک منبع موثق به ایران بریفینگ اطلاع داده است که ویلای مذکور بنایی است که متعلق است به
#فاضل_خداداد، بازرگان و سرمایه‌دار ایرانی که به اتهام تبانی با کارمندان #بانک_صادرات ایران معروف به #اختلاس_۱۲۳_میلیارد_تومانی) #محسن_رفیق‌دوست) در ابتدای دهه ۷۰ خورشیدی محاکمه و #اعدام شد و پس‌ازآن تمامی اموالش #مصادره گردید.
حسن فیروزآبادی از سال ۶۸ تا سال ۹۵ به مدت ۲۷ سال ریاست ستاد کل نیروهای مسلح ایران را بر عهده داشت. او تنها صاحب‌منصب #نظامی پس از انقلاب است که بدون هیچ #سابقه نظامیگری و #تحصیلات نظامی به‌یک‌باره به #سرلشگری با ۹ سال ارشدیت ارتقا پیدا کرد.
رهبر جمهوری اسلامی با توجیه #بسیجی بودن او دلیل اعطای این بالاترین درجه نظامی (آن زمان) را به وی این‌گونه عنوان کرد: « ما به‌این‌ترتیب انجام وظایف معین یک #نظامی، توسط یک فرد #غیر_نظامی را ارج نهاده و قصد داریم آن را موردتوجه خاص قرار دهیم»
ارتباط آقای #خامنه‌ای با #فیروزآبادی البته فراتر از این‌هاست، فیروزآبادی در قبل از انقلاب یکی از دست‌اندرکاران کلاس‌های درس آقای خامنه‌ای در ۲ #مسجد_کرامت و #امام_حسن_مجتبی در شهر #مشهد بود، وی در #خاطرات خود نوشته است: وقتی آقای خامنه‌ای #منبر می‌رفت من و چند نفر دیگر خیابان‌های اطراف را می‌پائیدیم تا #ساواک نیاید و البته که عاقبت به همین علت #دستگیر شدیم و به زندان افتادم.
واینگونه یک دربان مجالس #روضه_خوانی بدون هیچ سابقه و تحصیلات نظامی بنا به تشخیص رهبر ؛ #رییس_ستاد_کل نیروهای مسلح یک کشور شد!!!
در سرتاسر سخنان و مصاحبه‌های #فیروزآبادی و بالأخص در اعتراضات پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ فیروزآبادی شدیدترین موضع‌گیری‌ها را در مقابل #مخالفین و #معترضان به #انتخابات و #رهبر داشته است.
https://t.me/C_B_SHAHZADEH
او در سال ۱۳۸۸ گفته بود حکم #مقام_عظمای_ولایت همان حرف #امام_زمان و بالاتر حکم #الهی است،!!!!!
حالا بر طبق گفته‌های این گروه دانشجویی و چند روزنامه‌نگار موثق همان مقام عظمای ولایت دو بار حکم #تخلیه ملکی را که وی #تصاحب کرده صادر کرده است اما او از این #حکم_الهی سرباز می‌زند.

#ایران_رژیم_چنج_شاهزاده
#ایرانو_پس_میگیریم
#اعتصابات_سراسری
#اعتصابات_سراسری

🔴 https://t.me/C_B_SHAHZADEH
🔻پسا مشروطه و حاکمیت🔻


#فرهاد


درود و عرض ادب و احترام به همه عزیزان

یکی از ره‌آوردهای #مدرنیته این بود که حکومت و حکمرانی را از ملکوت آسمان وارد زمین کرد و تقدیم مردم نمود و بنابراین کسی که حکمران بود، چه در نظام سلطنتی و چه در نظام جمهوری، دیگر نماینده‌ مردم محسوب میشد.

یعنی حکومت امری عمومی است و کلمه republic هم از همین‌جا آمده است.

ولی تمام این‌ها تابع آن موازنه قوایی است که باید تبدیل شود به منشور یا قانون اساسی.

این موازنه‌ قوا، چه در نهضت مشروطه و چه در انقلاب ۵۷، یعنی زمانی که به سمت جمهوری اسلامی حرکت می‌کنیم، به صورتی نبود که این اصل تحقق پیدا کند.

از این نظر هم در قانون اساسی مشروطیت و هم در قانون اساسی جمهوری اسلامی تلفیقی شد بین حقوق #الهی و حقوق #مردم.
یعنی قدرتی را که باید به دست مردم می‌رسید تقسیم کردند و یک قسمتش را همچنان در اختیار نمایندگان آسمان گذاشتند، که مظهرش شاه بود

در اصل اول قانون اساسی مشروطیت آمده است که «سلطنت موهبتی است #الهی که از طرف #ملت به شخص شاه تفویض می‌شود»

یعنی پیوندی است بین آسمان و زمین

همین امر در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم وجود دارد اما به شکلی وسیع‌تر که دیگر شاه نیست و به جای آن نهادی به وجود می‌آورند به نام #ولی_فقیه

اما تفاوت آن در نوع دیدگاه آن ست

شخص شاه باتوجه به لمس مشکلات مردم و جامعه با قوه عقلی و استدلالات عقلی در پی تصمیم گیری عاقلانه برای رهایی مردم بود اما ولی فقیه برای رفع مشکل از دایره عقل خروج نمود و با مستندات علوم نقلی و برگرفته از کتاب مقدس درپی رفع مشکل برمیاد که باتوجه به قوانین نوشته بیشتر از هزار سال گذشته و بعلت مغایرت با جامعه پویا رفع مشکلات در جامعه مدرن همگونی نداشته و موجبات رکود اقتصادی و رفاهی و جمود فکری بلحاظ فرهنگی را دربر میگیرد

البته در قانون اساسی مشروطه فقط این ماده نیست و موارد دیگری هم وجود دارد.

منظور اصلی من این است که اصل واگذاری قدرت به مردم در قانون اساسی مشروطه پذیرفته نشد و متاسفانه به شکل شدیدتر در قانون اساسی جمهوری اسلامی به کلی کنار گذاشته شد

وقتی صحبت از قانون اساسی می‌کنیم، اولین باری که صحبت مشروعیت مطرح می‌شود ، مشروعیت قدرت را می‌خواهند و نه مشروعیت مردم را

در تاریخ ایران اگر نگاه کنیم تمام سلسله‌های بعد از اسلام، با این که عمر هر کدامشان کم است و مشروعیت سلسله‌ی سلطنتی به آن شکل ندارند، اما هر کدام می‌خواهد خود را زیر قبای #ظل‌الله یا مرشد کامل یا کلب آستان علی (در سلاطین قاجار) مخفی کند.

در نتیجه منشا قدرت را اول صاحب قدرت می‌بیند و مردم، صاحب قدرت نیستند.

در انقلاب مشروطیت هم مردم از منشا قدرت ظل‌‌اللهی، فقط عدالت می‌خواهند

فراموش نکنیم، فرمان مشروطیتی که مظفرالدین شاه می‌دهد، به نوکر خودش، اتابک، می‌گوید این فرمان برای این است که نوکران و رعایای ما آسوده باشند
یعنی در این‌جا هم مردم ، #رعایا هستند و نه شهروند
اما حرکت مشروطه ناگهانی جهشی ایجاد می‌کند بین متن اول که متنی نظام‌نامه مانند است و متن دوم که در اصل سی و پنجم می‌‌گوید «سطلنت ودیعه‌ای است که به موهبت الهی از طرف ملت به شخص پادشاه مفوض شده» در اصول دیگرش، حاکمیت ملی را قبول می‌کند

چه در قانون اساسی مشروطه و چه در قانون اساسی جمهوری اسلامی، این تلفیق، مشکلات بسیاری به وجود آورد. به همین خاطر وقتی تدوین کنندگان نخستین طرح را برای قانون اساسی جمهوری اسلامی تهیه میکردند ، اولین نگاه آنها به قانون اساسی مشروطه بود

مخصوصا که این بار دیگر انقلاب مشروطه نبود بلکه انقلابی بود #اسلامی و رهبرش هم یک #مرجع_تقلید بود.

در کشوری که هنوز شهروند متولد نشده است و سلسله‌های سلطنتی به ضرب شمشیر عوض شده‌اند، و به جای قانون فقط اخلاقیاتی برای حکومت دارند که در نصحیة‌الملوک‌ها و اندرزنامه‌ها می‌بینید، برای اولین بار مفهوم حاکمیت ملی وارد می‌شود که برای همه تازگی دارد.

در متمم هم کم‌وبیش ترجمه‌ی قانون ۱۸۳۰ بلژیک آمده است.

این مولود وارداتی که می‌آید، جنبش مشروطه ناگهان جهشی می‌کند که در کشوری که هنوز مفهوم ملت مختار و صاحب‌اختیار وجود ندارد، برای مشروعیت دادن به مفهوم حاکمیت ملی و نماینده‌اش، ناگزیر متوسل به ظل‌الله می‌شود و آن ابهاماتی به وجود می‌آورد.

ادامه در پست بعدی👇