🔹 تیمارداری غیررسمی زنان
▫️در یک تقسیم کار جنسیتی نانوشته نقشهای مراقبتی یعنی نگهداری از کودکان، بیماران و افراد سالمند همواره بر دوش زنان است و زنان در درجه اول مسئول تامین سلامت اعضای خانواده هستند. به گونهای که وقتی فردی از اعضای خانواده دچار بیماری میشود همواره انگشت اتهام به سمت زنان است که وظیفه مراقبتی خود را به خوبی انجام ندادند.
▫️این امر یک کنش فردی داوطلبانه نیست بلکه بایدی است که سیستم مردسالاری و سازوکارهایش برای زنان تعیین کرده و در طی جامعهپذیری جنسیتی در باور افراد نهادینه شدهاست. باور نهادینهشده دیگر این است که زنان به صورت ذاتی و طبیعی و به طور مداوم آماده ایفای نقشهای مراقبتی هستند و از آن لذت میبرند. گویی زنان همیشه از لحاظ جسمی و روانی و هم چنین آزاد بودن وقت، آماده هستند که به تیمارداری بپردازند. برچسبهای جنسیتی زنان از قبیل دلسوز، عاطفی و احساساتیبودن نیز در راستای همین باورهای نهادینه شده است.
▫️حال در این باید تعیینشده برای زنان، آنها نباید خسته شوند و گله و شکایت کنند چون سوژه اصلی فرد بیمار است و بنابراین نیازها و برنامههای زندگی زنی که مشغول مراقبت از فرد بیمار است در بهترین حالت به چشم نمیآید و در بدترین حالت بیاهمیت تلقی میشود. سنگینی سایه این هنجار برای زنان به اندازهای است که اگر زنی از انجام آن سرباز زد و اعتراض کرد، جامعه با ایجاد احساس گناه در زن او را زنی بی عاطفه، خودخواه، خودمحور و نابهنجار معرفی میکند. باور های مذهبی و قدسیانگاری نقش والدگری نیز به این مسئله دامن میزنند.
▫️کار تمام وقت مراقبتی وضعیت زنان در بازار کار را متزلزلتر میکند و نابرابریهای ارث میان فرزند دختر و پسر در زیر سایه نظام حقوقی جبرانکننده این تزلزل نیست. زنان سالها عمر خود را وقف انجام کاری میکنند که بیمزد است. علاوه بر عوامل ساختاری که موانعی جدی برای ورود و مشارکت زنان در بازار کار هستند، عوامل غیرساختاری که ریشه در فرهنگ دارند به منزله سنگی در راه پیشرفت زنان عمل می کنند.
▫️عموما وقتی فردی در خانواده بیمار میشود از زنان انتظار می رود که کار خود را رها کرده و به تیمارداری بپردازند. بار روانی و جسمی ایجاد شده از تیمارداری تمام وقت مانعی جدی برای رشد، نوآوری و خلاقیت زنان است؛ چون تمام انرژی آنها صرف اموراتی مانند مراجعات مکرر به پزشک و انجام معاینات پزشکی و رسیدگی به فرد بیمار یا سالمند است. کار مراقبتی زنان به نوعی نجاتدهنده اقتصاد خانواده نیز است چون کاری را که قرار است پرستار رسمی با دریافت مبلغی هنگفت انجام دهد زنان خانواده با تبدیل شدن به نیروی کار رایگان انجام میدهند.
▫️این بار با دقت به زنان اطراف خود نگاه کنید و ببینید چند نفر از آنها به دلیل تیمارداری غیررسمی عملا از فرصت تحصیل، اشتغال و رشد خویشتن بازماندند و در پایان علاوه بر آن که فرصت طلایی برای جمعآوری سرمایه اقتصادی را از دست دادند با دریافت ارثی نصف نیز صرفا به دلیل زن بودن خود تحقیر شدند.
✍سبا قنبری- عضو گروه مطالعات زنان- تیرماه ۱۴۰۳
@hooreechannel
@EveDaughters
▫️در یک تقسیم کار جنسیتی نانوشته نقشهای مراقبتی یعنی نگهداری از کودکان، بیماران و افراد سالمند همواره بر دوش زنان است و زنان در درجه اول مسئول تامین سلامت اعضای خانواده هستند. به گونهای که وقتی فردی از اعضای خانواده دچار بیماری میشود همواره انگشت اتهام به سمت زنان است که وظیفه مراقبتی خود را به خوبی انجام ندادند.
▫️این امر یک کنش فردی داوطلبانه نیست بلکه بایدی است که سیستم مردسالاری و سازوکارهایش برای زنان تعیین کرده و در طی جامعهپذیری جنسیتی در باور افراد نهادینه شدهاست. باور نهادینهشده دیگر این است که زنان به صورت ذاتی و طبیعی و به طور مداوم آماده ایفای نقشهای مراقبتی هستند و از آن لذت میبرند. گویی زنان همیشه از لحاظ جسمی و روانی و هم چنین آزاد بودن وقت، آماده هستند که به تیمارداری بپردازند. برچسبهای جنسیتی زنان از قبیل دلسوز، عاطفی و احساساتیبودن نیز در راستای همین باورهای نهادینه شده است.
▫️حال در این باید تعیینشده برای زنان، آنها نباید خسته شوند و گله و شکایت کنند چون سوژه اصلی فرد بیمار است و بنابراین نیازها و برنامههای زندگی زنی که مشغول مراقبت از فرد بیمار است در بهترین حالت به چشم نمیآید و در بدترین حالت بیاهمیت تلقی میشود. سنگینی سایه این هنجار برای زنان به اندازهای است که اگر زنی از انجام آن سرباز زد و اعتراض کرد، جامعه با ایجاد احساس گناه در زن او را زنی بی عاطفه، خودخواه، خودمحور و نابهنجار معرفی میکند. باور های مذهبی و قدسیانگاری نقش والدگری نیز به این مسئله دامن میزنند.
▫️کار تمام وقت مراقبتی وضعیت زنان در بازار کار را متزلزلتر میکند و نابرابریهای ارث میان فرزند دختر و پسر در زیر سایه نظام حقوقی جبرانکننده این تزلزل نیست. زنان سالها عمر خود را وقف انجام کاری میکنند که بیمزد است. علاوه بر عوامل ساختاری که موانعی جدی برای ورود و مشارکت زنان در بازار کار هستند، عوامل غیرساختاری که ریشه در فرهنگ دارند به منزله سنگی در راه پیشرفت زنان عمل می کنند.
▫️عموما وقتی فردی در خانواده بیمار میشود از زنان انتظار می رود که کار خود را رها کرده و به تیمارداری بپردازند. بار روانی و جسمی ایجاد شده از تیمارداری تمام وقت مانعی جدی برای رشد، نوآوری و خلاقیت زنان است؛ چون تمام انرژی آنها صرف اموراتی مانند مراجعات مکرر به پزشک و انجام معاینات پزشکی و رسیدگی به فرد بیمار یا سالمند است. کار مراقبتی زنان به نوعی نجاتدهنده اقتصاد خانواده نیز است چون کاری را که قرار است پرستار رسمی با دریافت مبلغی هنگفت انجام دهد زنان خانواده با تبدیل شدن به نیروی کار رایگان انجام میدهند.
▫️این بار با دقت به زنان اطراف خود نگاه کنید و ببینید چند نفر از آنها به دلیل تیمارداری غیررسمی عملا از فرصت تحصیل، اشتغال و رشد خویشتن بازماندند و در پایان علاوه بر آن که فرصت طلایی برای جمعآوری سرمایه اقتصادی را از دست دادند با دریافت ارثی نصف نیز صرفا به دلیل زن بودن خود تحقیر شدند.
✍سبا قنبری- عضو گروه مطالعات زنان- تیرماه ۱۴۰۳
@hooreechannel
@EveDaughters
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢قیمومیت و کودکی خودخواسته بشر💢
بخشی از سخنرانی دکتر نفیسه مرادی در انجمن مسلمانان شیعه دانشگاه نورث وسترن آمریکا با عنوان:
🔸روشنگری زنان در نقاط عطف تاریخ اسلام
مرداد (محرم) ۱۴۰۰
https://t.me/ensanemoannas
@EveDaughters
بخشی از سخنرانی دکتر نفیسه مرادی در انجمن مسلمانان شیعه دانشگاه نورث وسترن آمریکا با عنوان:
🔸روشنگری زنان در نقاط عطف تاریخ اسلام
مرداد (محرم) ۱۴۰۰
https://t.me/ensanemoannas
@EveDaughters
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماده 609 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده)
(اصلاحی 1403/3/30)- هر کس با توجه به سمت، یکی از روسای سه قوه یا معاونان رئیس جمهور یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارتخانه ها و موسسات و شرکتهای دولتی و شهرداریها در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین نماید به چهل و پنج روز تا سه ماه حبس و یا تا (74) ضربه شلاق و یا شش میلیون و ششصد هزار (6,600,000) تا هشتاد و دو میلیون و پانصد هزار (82,500,000) ریال جزای نقدی محکوم میشود.
پ.ن: چیزی نیست، فقط متن یک ماده قانونی است که به در گفته میشود بلکه دیوار بشنود.
@EveDaughters
(اصلاحی 1403/3/30)- هر کس با توجه به سمت، یکی از روسای سه قوه یا معاونان رئیس جمهور یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارتخانه ها و موسسات و شرکتهای دولتی و شهرداریها در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین نماید به چهل و پنج روز تا سه ماه حبس و یا تا (74) ضربه شلاق و یا شش میلیون و ششصد هزار (6,600,000) تا هشتاد و دو میلیون و پانصد هزار (82,500,000) ریال جزای نقدی محکوم میشود.
پ.ن: چیزی نیست، فقط متن یک ماده قانونی است که به در گفته میشود بلکه دیوار بشنود.
@EveDaughters
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تکیه سادات اخوی
تکیه زنانه ۲۲۰ساله قجری
تکیه ای که جمعیت اصلی آن را زنان تشکیل میدهند و مردان شرکت کننده نیز بدون حائل در کنار زنان عزاداری میکنند.
@EveDaughters
تکیه زنانه ۲۲۰ساله قجری
تکیه ای که جمعیت اصلی آن را زنان تشکیل میدهند و مردان شرکت کننده نیز بدون حائل در کنار زنان عزاداری میکنند.
@EveDaughters
با اعلام رسمی، #ساره_امیری، بانوی بلوچ ایرانیتبار، متولد امارات به عنوان وزیر آموزش و پرورش امارات متحده عربی منصوب شد.
🔻شیخ محمد بن راشد آل مکتوم، نخست وزیر امارات متحده عربی روز یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، این خبر را در شبکه اجتماعی ایکس با انتشار پستی اعلام کرد.
🔻ساره_امیری که پیشتر رئیس #آژانس_فضایی و شورای #دانشمندان این کشور بوده است، پس از پرتاب موفقیتآمیز کاوشگر امارات به مریخ در سال ۱۳۹۹، نظر بسیاری را به خود به عنوان «مدیر پروژه» جلب کرد.
امیری در سال ۲۰۲۰ از سوی بیبیسی در فهرست صد زن الهامبخش جهان قرار گرفت.
@EveDaughters
🔻شیخ محمد بن راشد آل مکتوم، نخست وزیر امارات متحده عربی روز یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، این خبر را در شبکه اجتماعی ایکس با انتشار پستی اعلام کرد.
🔻ساره_امیری که پیشتر رئیس #آژانس_فضایی و شورای #دانشمندان این کشور بوده است، پس از پرتاب موفقیتآمیز کاوشگر امارات به مریخ در سال ۱۳۹۹، نظر بسیاری را به خود به عنوان «مدیر پروژه» جلب کرد.
امیری در سال ۲۰۲۰ از سوی بیبیسی در فهرست صد زن الهامبخش جهان قرار گرفت.
@EveDaughters
رمان «عشق زیر روسری» به چاپ ششم رسید.
«زیر حجابهای مات زنان مسلمان، دلهایی تپنده هست و رؤیاهایی از عشق، پندارهایی آکنده از حکایتهای پریان و شاهزادهها و خوشبختیای که خواهد آمد ...»
«عشق زیر روسری» داستان بخشی از زندگی دختری آسیاییالاصل و ساکن لندن است که برای انتخاب همسر درگیر آداب و رسومهای سنتی است؛ بسیار نزدیک به آنچه که در کشور ما نیز وجود دارد.
این کتاب، زندگینامهی خودنوشت نویسنده است که در آن تجربهاش را در یافتن عشق و همسفر زندگی در روزگار جوانی روایت کرده است. تجربهی دختر جوانی که هم مسلمان است و هم مدرن. و چالشهای بسیاری که در مسیر ازدواج با آنها روبهرو شده؛ در مواجهه با والدین، محیط پیرامونی و قواعد و آداب سنتی و... .
📕عشق زیر روسری📕
شلینا زهرا جانمحمد
ترجمهی #محسن_بدره
دکتری مطالعات زنان
چاپ ششم: بهار ۱۴۰۳
شمارگان: ۵۰۰ نسخه
۳۳۶ صفحه
۲۵۰ هزار تومان
نشر آرما
خرید اینترنتی از سایت چهارسوق
4soooq.ir
@nashre_arma
@EveDaughters
«زیر حجابهای مات زنان مسلمان، دلهایی تپنده هست و رؤیاهایی از عشق، پندارهایی آکنده از حکایتهای پریان و شاهزادهها و خوشبختیای که خواهد آمد ...»
«عشق زیر روسری» داستان بخشی از زندگی دختری آسیاییالاصل و ساکن لندن است که برای انتخاب همسر درگیر آداب و رسومهای سنتی است؛ بسیار نزدیک به آنچه که در کشور ما نیز وجود دارد.
این کتاب، زندگینامهی خودنوشت نویسنده است که در آن تجربهاش را در یافتن عشق و همسفر زندگی در روزگار جوانی روایت کرده است. تجربهی دختر جوانی که هم مسلمان است و هم مدرن. و چالشهای بسیاری که در مسیر ازدواج با آنها روبهرو شده؛ در مواجهه با والدین، محیط پیرامونی و قواعد و آداب سنتی و... .
📕عشق زیر روسری📕
شلینا زهرا جانمحمد
ترجمهی #محسن_بدره
دکتری مطالعات زنان
چاپ ششم: بهار ۱۴۰۳
شمارگان: ۵۰۰ نسخه
۳۳۶ صفحه
۲۵۰ هزار تومان
نشر آرما
خرید اینترنتی از سایت چهارسوق
4soooq.ir
@nashre_arma
@EveDaughters
سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ
پشت ابری از ریا میماند اگر زینب نبود
چشمه فریادمظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا میماند اگر زینب نبود
زخمه زخمیترین فریاد در چنگ سکوت
از طراز نغمه وا میماند اگرزینب نبود
در طلوع داغ اصغر استخوان اشک سرخ
در گلوی چشمها میماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی بی سوارو بی لگام
در بیابانها رها میماند اگر زینب نبود
در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه جا میماند اگر زینب نبود
شاعر #قادرطهماسبی، ۱۳۶۹
نقاش #محمودفرشچیان، عصرعاشورا، ۱۳۵۵
@EveDaughters
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ
پشت ابری از ریا میماند اگر زینب نبود
چشمه فریادمظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا میماند اگر زینب نبود
زخمه زخمیترین فریاد در چنگ سکوت
از طراز نغمه وا میماند اگرزینب نبود
در طلوع داغ اصغر استخوان اشک سرخ
در گلوی چشمها میماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی بی سوارو بی لگام
در بیابانها رها میماند اگر زینب نبود
در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه جا میماند اگر زینب نبود
شاعر #قادرطهماسبی، ۱۳۶۹
نقاش #محمودفرشچیان، عصرعاشورا، ۱۳۵۵
@EveDaughters
قانون جدیدی در کشور سیرالئون در راستای مبارزه با کودکهمسری به تصویب رسیده که در نوع خود یکی از سختگیرانهترین قوانین است. قانون تازه ازدواج هر کودک زیر ۱۸ سال را ممنوع کرده و تک تک افرادی که راه ازدواج کودکی را به هر شکل هموار کردند، جریمه نقدی کرده یا به زندان میاندازد. مدت زمان زندان برای این افراد میتواند تا ۱۵ سال باشد و به طور متوسط ۱۰ سال خواهد بود. از جمله افرادی که قانون تازه تصریح میکند که مجازات خواهند شد، والدین کودک، اقوام، عاقد، داماد (اگر او کودک نباشد) و تک تک مهمانانی است که در مراسم ازدواج شرکت کنند. جریمهی هر یک از این افراد میتواند تا ۵ هزار دلار آمریکا باشد که رقمی بسیار هنگفت برای سیرالئون است.
قانون تازه همچنین این وضعیت را امکانپذیر میکند که کودکی که او را شوهر داده یا داماد کردند، درخواست غرامت کند و والدین یا بزرگترهای خاندان که او را وادار به ازدواج کردند، موظف به پرداخت غرامتاند. همچنین خود کودک حتا اگر هنوز به سن قانونی ۱۸سال نرسیده باشد، میتواند به دادگاه رفته و تقاضای ابطال ازدواج را کند.
قانون تازه از این هم فراتر رفته و زندگی کودک بدون ازدواج رسمی با فردی بزرگسال به عنوان شریک زندگی زیر یک سقف را هم ممنوع میکند. همچنین هرگونه رابطهی جنسی هر فرد بالای ۱۸ سال با کودک زیر ۱۸ سال ممنوع است. قانون تازه به صراحت میگوید والدین یا سرپرست قانونی کودک هیچ حقی و اجازهای ندارد که برای ازدواج زیر ۱۸سال تصمیمی بگیرد یا اعلام رضایت کند.
قانون تازه حاصل سالها مبارزه و تلاش فعالان حقوق کودک و فعالان حقوق زنان در سیرالئون است. کشوری که هنوز ۸۰۰ هزار دختربچه سالانه کودک همسر میشوند، نیمی از این دختربچهها قبل از ۱۵ سالگی کودک همسر میشوند. چهار درصد مجموع پسران زیر ۱۸سال در این کشور نیز قبل از ۱۸ سالگی مجبور به ازدواج میشوند. قارهی آفریقا به شکل جدی با معضل کودکهمسری مواجه است و در این میان سیرالئون یکی از بحرانیترین وضعیتها را دارد. گزارشها نشان میدهد از مجموع ۲۰ کشوری که بالاترین آمار کودک همسری در جهان را دارند، ۱۶ کشور در قارهی آفریقا واقع شدهاند.
قانون تازه بخشی از اقدامات قانونی و جدی و خوب سیرالئون در راستای حمایت هرچه بیشتر از دختربچهها در این کشور است. در اقدامات قانونی مشابه قبلی، سیرالئون مثله کردن اندام جنسی زنان را کاملا ممنوع و مجازات شدیدی برای آن به تصویب رساند. همچنین دولت اقدامات و برنامههای بسیاری را راه انداخته تا دختربچهها را در مدرسه نگه دارد و دختران دستکم تا دیپلم دبیرستان تحصیل کنند. جولیوس مادا بیو، رئیسجمهور سیرالئون در حال حاضر ۲۲ درصد از مجموع بودجهی کشور را به حمایت از دختران و زنان جوان و برنامههای رفاهی و آموزشی آنها تخصیص داده است. امری که تقریبا بیسابقه است. او قانون تازهی مبارزه با کودکهمسری را درحالی امضا کرد که دختر کوچک خودش کنارش ایستاده بود و اعلام کرد که تلاش و اهتمام دولت او این است که کشورش به نمونهای مثالزدنی در قارهی آفریقا در حمایت از حقوق زنان و دختربچهها تبدیل شود.
@FarnazSeifi
@EveDaughters
قانون تازه همچنین این وضعیت را امکانپذیر میکند که کودکی که او را شوهر داده یا داماد کردند، درخواست غرامت کند و والدین یا بزرگترهای خاندان که او را وادار به ازدواج کردند، موظف به پرداخت غرامتاند. همچنین خود کودک حتا اگر هنوز به سن قانونی ۱۸سال نرسیده باشد، میتواند به دادگاه رفته و تقاضای ابطال ازدواج را کند.
قانون تازه از این هم فراتر رفته و زندگی کودک بدون ازدواج رسمی با فردی بزرگسال به عنوان شریک زندگی زیر یک سقف را هم ممنوع میکند. همچنین هرگونه رابطهی جنسی هر فرد بالای ۱۸ سال با کودک زیر ۱۸ سال ممنوع است. قانون تازه به صراحت میگوید والدین یا سرپرست قانونی کودک هیچ حقی و اجازهای ندارد که برای ازدواج زیر ۱۸سال تصمیمی بگیرد یا اعلام رضایت کند.
قانون تازه حاصل سالها مبارزه و تلاش فعالان حقوق کودک و فعالان حقوق زنان در سیرالئون است. کشوری که هنوز ۸۰۰ هزار دختربچه سالانه کودک همسر میشوند، نیمی از این دختربچهها قبل از ۱۵ سالگی کودک همسر میشوند. چهار درصد مجموع پسران زیر ۱۸سال در این کشور نیز قبل از ۱۸ سالگی مجبور به ازدواج میشوند. قارهی آفریقا به شکل جدی با معضل کودکهمسری مواجه است و در این میان سیرالئون یکی از بحرانیترین وضعیتها را دارد. گزارشها نشان میدهد از مجموع ۲۰ کشوری که بالاترین آمار کودک همسری در جهان را دارند، ۱۶ کشور در قارهی آفریقا واقع شدهاند.
قانون تازه بخشی از اقدامات قانونی و جدی و خوب سیرالئون در راستای حمایت هرچه بیشتر از دختربچهها در این کشور است. در اقدامات قانونی مشابه قبلی، سیرالئون مثله کردن اندام جنسی زنان را کاملا ممنوع و مجازات شدیدی برای آن به تصویب رساند. همچنین دولت اقدامات و برنامههای بسیاری را راه انداخته تا دختربچهها را در مدرسه نگه دارد و دختران دستکم تا دیپلم دبیرستان تحصیل کنند. جولیوس مادا بیو، رئیسجمهور سیرالئون در حال حاضر ۲۲ درصد از مجموع بودجهی کشور را به حمایت از دختران و زنان جوان و برنامههای رفاهی و آموزشی آنها تخصیص داده است. امری که تقریبا بیسابقه است. او قانون تازهی مبارزه با کودکهمسری را درحالی امضا کرد که دختر کوچک خودش کنارش ایستاده بود و اعلام کرد که تلاش و اهتمام دولت او این است که کشورش به نمونهای مثالزدنی در قارهی آفریقا در حمایت از حقوق زنان و دختربچهها تبدیل شود.
@FarnazSeifi
@EveDaughters
جزییات صدور گذرنامه زیارتی بانوان
رییس اداره گذرنامه فراجا:
🔹️اگر همسر اجازه خروج قبلی صادر شده را ملغی کند امکان دریافت گذرنامه زیارتی وجود نخواهد داشت.
🔹️پلیس دسترسی به سامانههای قبلی دارد و اگر قبلاً درخواست داده باشند، مجاز به خروج هستند، مگر اینکه شوهر اجازه خروج را ملغی کنند.
🔹️برای بار اول میبایست اجازه خروج را خانمها از شوهر دریافت کرده و در سامانه بارگذاری کنند./مهر
پ.ن: عدم امکان خروج زنان از مرزها جز در صورت جواز زوج آنهم حتی برای زیارت یکی از مشمئز کننده ترین و در عین حال احمقانه ترین قوانین زن ستیزانهای است که تدوین شده است.
با خودتان فکر کنید این زن متاهل داخل مرزهای ایران هر جایی میتواند برود و امکان ممنوع الخروجی وی از خانه، محله و شهر وجود ندارد ولی پای مرزها که وسط میآید ناقوس خطر در ذهن زنگ زده شان به صدا در میآید و...
@EveDaughters
رییس اداره گذرنامه فراجا:
🔹️اگر همسر اجازه خروج قبلی صادر شده را ملغی کند امکان دریافت گذرنامه زیارتی وجود نخواهد داشت.
🔹️پلیس دسترسی به سامانههای قبلی دارد و اگر قبلاً درخواست داده باشند، مجاز به خروج هستند، مگر اینکه شوهر اجازه خروج را ملغی کنند.
🔹️برای بار اول میبایست اجازه خروج را خانمها از شوهر دریافت کرده و در سامانه بارگذاری کنند./مهر
پ.ن: عدم امکان خروج زنان از مرزها جز در صورت جواز زوج آنهم حتی برای زیارت یکی از مشمئز کننده ترین و در عین حال احمقانه ترین قوانین زن ستیزانهای است که تدوین شده است.
با خودتان فکر کنید این زن متاهل داخل مرزهای ایران هر جایی میتواند برود و امکان ممنوع الخروجی وی از خانه، محله و شهر وجود ندارد ولی پای مرزها که وسط میآید ناقوس خطر در ذهن زنگ زده شان به صدا در میآید و...
@EveDaughters
📣 مجموعه نشستهای جنسیت و نابرابری
◾خانه امن نیست
▪️در دومین نشست ماهانه جنسیت و نابرابری به مسئله خشونت میپردازیم. قتل ناموسی، خشونت خانگی و خشونتهای پنهان و آشکاری که در نهایت باعث مرگ میشوند و از جایگاه زنان و مردان و نقش قانون در فضای خشونتآمیز خانه میگوییم.
▪️همچنین حضور زن و نحوه نمایش این خشونت در سینما را با حضور یکی از کارگردانان فعال در این زمینه بررسی میکنیم.
🔻سخنرانان:
▪️فاطمه موسوی ویایه (دکترای جامعهشناسی): قتل در خانه
▫️او در این نشست نتایج آخرین پژوهش خود در باب قتلهای ناموسی ارائه میدهد.
▪️فاتیما باباخانی (پژوهشگر و موسس خانه امن): خشونت زنانه نیست
▫️او از قربانیان خشونت خانگی و فرآیندهای حقوقی آن خواهد گفت.
▪️مهناز افضلی (نویسنده، بازیگر و کارگردان): زن در سینما
▫️او از سینما و مسیر روایتگری خشونت جنسی میگوید.
🗓 دوشنبه ۱ مرداد ۰۳
⏰ ساعت ۱۷ تا ۱۹
📍نشست به صورت حضوری در دفتر موسسه رحمان به نشانی: میدان توحید، خیابان نصرت غربی، پلاک ۵۶، طبقه اول برگزار میشود.
🌐 پخش زنده از اینستاگرام موسسه رحمان:
https://instagram.com/rahman.inst
@rahmaninstitute
@EveDaughters
◾خانه امن نیست
▪️در دومین نشست ماهانه جنسیت و نابرابری به مسئله خشونت میپردازیم. قتل ناموسی، خشونت خانگی و خشونتهای پنهان و آشکاری که در نهایت باعث مرگ میشوند و از جایگاه زنان و مردان و نقش قانون در فضای خشونتآمیز خانه میگوییم.
▪️همچنین حضور زن و نحوه نمایش این خشونت در سینما را با حضور یکی از کارگردانان فعال در این زمینه بررسی میکنیم.
🔻سخنرانان:
▪️فاطمه موسوی ویایه (دکترای جامعهشناسی): قتل در خانه
▫️او در این نشست نتایج آخرین پژوهش خود در باب قتلهای ناموسی ارائه میدهد.
▪️فاتیما باباخانی (پژوهشگر و موسس خانه امن): خشونت زنانه نیست
▫️او از قربانیان خشونت خانگی و فرآیندهای حقوقی آن خواهد گفت.
▪️مهناز افضلی (نویسنده، بازیگر و کارگردان): زن در سینما
▫️او از سینما و مسیر روایتگری خشونت جنسی میگوید.
🗓 دوشنبه ۱ مرداد ۰۳
⏰ ساعت ۱۷ تا ۱۹
📍نشست به صورت حضوری در دفتر موسسه رحمان به نشانی: میدان توحید، خیابان نصرت غربی، پلاک ۵۶، طبقه اول برگزار میشود.
🌐 پخش زنده از اینستاگرام موسسه رحمان:
https://instagram.com/rahman.inst
@rahmaninstitute
@EveDaughters
بیشترین درصد تماسهای اورژانس اجتماعی «کودکآزاری» است
🔹 معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی خراسان رضوی:
🔹بیشترین درصد تماسهای اورژانس اجتماعی #کودکآزاری بوده است اما آمار #کودک_همسری و کودکآزاری محرمانه است.
🔹آمار کودکهمسری و کودکآزاری محرمانه است؛ زیرا برای کودکآزاری تعاریف متفاوتی وجود دارد و اینکه حتی اگر غفلت هم اتفاق افتاده باشد، کودکآزاری است. بیشترین درصد تماسهای اورژانس اجتماعی کودکآزاری بوده است، بسیاری از کودکآزاریها در اثر غفلت است.
🔹از ابتدای سال تاکنون، ۹۶۴ مورد اعلام کودکآزاری به اورژانس اجتماعی استان داشتیم. از این تعداد، ۶۴ درصد آزارها غفلت و مسامحه، ۱۹ درصد جسمی، ۲ درصد جنسی و ۴ درصد روانی بوده است.
🔹از ابتدای سال تاکنون، مورد کودکهمسری به ما معرفی نشده است؛ زیرا بیشتر مداخله توسط خود دادستانی انجام میشود. در مناطق خاصی از استان، درگیریهای کودکهمسری با تدابیر لازم دادگستری انجام میشود و ما بیشتر وارد مباحث مشاوره میشویم./ مهر
@EveDaughters
🔹 معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی خراسان رضوی:
🔹بیشترین درصد تماسهای اورژانس اجتماعی #کودکآزاری بوده است اما آمار #کودک_همسری و کودکآزاری محرمانه است.
🔹آمار کودکهمسری و کودکآزاری محرمانه است؛ زیرا برای کودکآزاری تعاریف متفاوتی وجود دارد و اینکه حتی اگر غفلت هم اتفاق افتاده باشد، کودکآزاری است. بیشترین درصد تماسهای اورژانس اجتماعی کودکآزاری بوده است، بسیاری از کودکآزاریها در اثر غفلت است.
🔹از ابتدای سال تاکنون، ۹۶۴ مورد اعلام کودکآزاری به اورژانس اجتماعی استان داشتیم. از این تعداد، ۶۴ درصد آزارها غفلت و مسامحه، ۱۹ درصد جسمی، ۲ درصد جنسی و ۴ درصد روانی بوده است.
🔹از ابتدای سال تاکنون، مورد کودکهمسری به ما معرفی نشده است؛ زیرا بیشتر مداخله توسط خود دادستانی انجام میشود. در مناطق خاصی از استان، درگیریهای کودکهمسری با تدابیر لازم دادگستری انجام میشود و ما بیشتر وارد مباحث مشاوره میشویم./ مهر
@EveDaughters
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیدن این کلیپ یادآور قانون موسوم به جواز قتل در فراش و نقدهای فقهی، حقوقی، جامعه شناختی و روان شناختی فراوانی که سالهای سال است در کلاسهای حقوق خصوصی آموزش داده میشود، بود. حالا کمی هم این نقد را در قانون موسوم به قانون جنگل ببینیم. مقایسه قانون آدمیان و حیوانات وقتی پای نفر سوم به میان میآید.
پ.ن: ماده 630 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده)
هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مکره باشد فقط مرد را میتواند به قتل برساند. حکم ضرب و جرح در این مورد نیز مانند قتل است.
@EveDaughters
پ.ن: ماده 630 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده)
هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مکره باشد فقط مرد را میتواند به قتل برساند. حکم ضرب و جرح در این مورد نیز مانند قتل است.
@EveDaughters
📌 در کانادا؛ یک زن فرمانده کل نیروهای مسلح شد
🔺 ژنرال «جنی کاریگنان» که در حوزه مهندسی جنگ آموزش دیده، از روز ۱۸ ژوئیه کار خود را به عنوان اولین زنی که فرماندهی نیروهای مسلح این کشور را برعهده دارد، آغاز کرد.
@EveDaughters
🔺 ژنرال «جنی کاریگنان» که در حوزه مهندسی جنگ آموزش دیده، از روز ۱۸ ژوئیه کار خود را به عنوان اولین زنی که فرماندهی نیروهای مسلح این کشور را برعهده دارد، آغاز کرد.
@EveDaughters
یک ماه دیگه دو سالم میشه. ۲۳ ماه قبل. اون بالا وایساده بودم و پایین و نگاه میکردم. بچههای دیگه هم بودن. بچهها میگفتن باید ازون بالا نگاه کنیم و اون کسی که نگاهش به ماست و لبخند میزنه رو پیدا کنیم و سُر بخوریم بریم تو بغلش. به اونا که پایین بودن میگفتن مامان. مامانا یه حجمای رنگی بودن که پیرهنای بلند داشتن. بچه ها میگفتن مامانایی که رنگشون گلبهیه از همه بهترن. ولی کی رفته بود زمین ببینه اخه؟ هی من میاومدم لب دریچه ولی کسی نگام نمیکرد. تا اینکه ازون بالا یه مامان آبی آسمونی دیدم و خوشم اومد ازش. شبیه مامانای دیگه نبود. پیرهنش کوتاه بود. موهاش کوتاه بود. نمیدونم اصن اون موقع مامان بود؟ هیچوقت نگاهش رو به آسمون نبود و دستاشو برام باز نکرده بود. نتونسته بودم صورتشو ببینم ولی یه طور آرومی راه میرفت که من فوری تو اون همه مامانِ رنگی پیداش میکردم.
صدای پاشو میشنوم که داره میآد تو اتاق من. میدونم میخواد بیاد منو وقتی خوابم تماشا کنه. چشمامو میبندم. دستشو میآره جلو و پستونکمو از دهنم در میآره. فک کنم فهمیده بیدارم. چشمامو باز میکنم. لبخندشو دوس دارم. قربون صدقم میره. صداشو دوس دارم. دستاشو برا بغل کردنم باز میکنه. چقدر اون بالا منتظر این لحظه مونده بودم و این لحظه نیومد.
آخرین باری که اومده بودم دم دریچه پایین و نگاه کنم و یادمه. هر چی گشتم اون پایین ندیدمش. نمیدونم کدوم بچه خورد بهم که تا به خودم اومدم دیدم رو سُرسُرهام و دارم سُر میخورم سمت زمین. بدون پیدا کردن مامان. راه طولانی بود و خوابم برد. چشمامو که باز کردم تو بیمارستان بودم. رو تخت بغلیِ یه خانمی بودم که انگار ناراحت بود. مطمئن بودم اونی که از بالا انتخابش کرده بودم، نبود. بردنم بخش نوزادان و دیگه اون خانمه رو ندیدم. همه اونایی که تو سُرسُره با من بودن تو بخش نوزادان بودن. اما یه فرقی بین ما بود. هیچ کس پاش سُر نخورده بود. بقیه اومدنو انتخاب کرده بودن. یواش یواش همه رفتن و منم رفتم جایی که بچههایی که اشتباهی پاشون سُر میخوره میافتن پایین رو نگه میدارن. این پایین همه مامانا شبیه هم شده بودن. دیگه اون شکلی که ازون بالا دیده میشدن نبودن. دیگه رنگ ادمارو نمی شد دید. اون لباسا دیگه تنشون نبود. اونقدم که ازون بالا به نظر میاومدن مهربون نبودن. چقدر بین آدما که میاومدن و میرفتن میگشتم تا مامان آبی آسمونیمو پیدا کنم. ولی نمیشد. اخه حتی صورتشم ندیده بودم. چقدر روزا اومدن و مامانی که میخواستم نیومد.
دست و صورتمو شسته و داره میبرتم بهم صبحونه بده. داره میگه امروز قراره بریم بیرون. زیاد خوشحال نمیشم. دلم میخواد همیشه تو این خونه باشیم. منو میذاره رو صندلی غذا و برام نیمرو درست میکنه. وسط هر کاری هی نگام میکنه و من خیلی دوس دارم اینکارشو. هر بار یه ذوقی براش میکنم که میدونم اونم خیلی دوس داره. میشینه رو به روم و با حوصله لقمههای کوچولو برام درست میکنه. بلدم خودم بخورم ولی میخوام اون لقمه هارو بذاره دهنم و برام قصه هواپیما بگه و از خوردنم کیف کنه. یادم میاد اون پرستار سیاهه بهش گفته بود بچه تاخیر داره و براش توضیح داده بود راه نمیرم، حرف نمیزنم. نمیدونست من همه اونکارارو بلدم. گذاشتم مامانم پیدا شد انجامشون بدم کیف کنه. راه رفتن و حرف زدن که کاری نداره.
صبحانه تموم میشه و لباس تنم میکنه بریم بیرون. سوار ماشین میشیم و یکم که میریم خیابونو میشناسم. همون خیابونِ خونهی بچه سُرخوردههاست. میزنم زیر گریه. فک میکنه خسته شدم. میزنه کنار و میآد پشت بغلم میکنه و میگه الان میرسیم. میچسبم بهش. فکر اینکه دوباره ببرتم اونجا ودوباره دنبالش بگردم کلافهام میکنه.
میگه کار اداری دارم اینجا. کاراداری نمیدونم ینی چی؟ ولی فک میکنم چیز خوبی نیست. چندبار دیدم که بچههایی بودن که یه مامانو انتخاب کردن ولی کار اداری نذاشت برن خونه اون مامانا. یا همین مامان آبی آسمونیم چند بار اومد و بعد گفت به خاطر کارای اداری مجبوره بره.
هر کاری میکنه آروم نمیشم، شده آسمونو بیارم زمین نمیذارم دیگه جلوتر بریم. منو میذاره تو صندلیم و دور میزنه. خونه مامانش نزدیکه. فک کنم داره میبرتم اونجا. یکم صدامو پایین میآرم. به مامانش میگه نیم ساعت پیش شما باشه تا من برم به کارای اداری برسم و بیام. بین کار اداری و مامانش ترجیحم مامانشه ولی بازم یکم گریه میکنم. از همینجا هم از کار اداری میترسم.
مامانش بهم یه عالمه خوراکی میده ولی دلم میخواد مامان آبی آسمونیم زودتر برگرده. یکم که میگذره بر میگرده. خوشحاله. شیرینی خریده. بغلم میکنه و به مامانش میگه:《دیگه مال خودم شد.》منو میگه. میچسبم بهش. یاد اون وقتی که از بالا نگاش میکردم میافتم. مطمئنم همین بود. فقط اون موقع انگار مامان نبود حالا مامان شده. مامانِ آبی آسمونی من
#سارا_کلانتری
@EveDaughters
صدای پاشو میشنوم که داره میآد تو اتاق من. میدونم میخواد بیاد منو وقتی خوابم تماشا کنه. چشمامو میبندم. دستشو میآره جلو و پستونکمو از دهنم در میآره. فک کنم فهمیده بیدارم. چشمامو باز میکنم. لبخندشو دوس دارم. قربون صدقم میره. صداشو دوس دارم. دستاشو برا بغل کردنم باز میکنه. چقدر اون بالا منتظر این لحظه مونده بودم و این لحظه نیومد.
آخرین باری که اومده بودم دم دریچه پایین و نگاه کنم و یادمه. هر چی گشتم اون پایین ندیدمش. نمیدونم کدوم بچه خورد بهم که تا به خودم اومدم دیدم رو سُرسُرهام و دارم سُر میخورم سمت زمین. بدون پیدا کردن مامان. راه طولانی بود و خوابم برد. چشمامو که باز کردم تو بیمارستان بودم. رو تخت بغلیِ یه خانمی بودم که انگار ناراحت بود. مطمئن بودم اونی که از بالا انتخابش کرده بودم، نبود. بردنم بخش نوزادان و دیگه اون خانمه رو ندیدم. همه اونایی که تو سُرسُره با من بودن تو بخش نوزادان بودن. اما یه فرقی بین ما بود. هیچ کس پاش سُر نخورده بود. بقیه اومدنو انتخاب کرده بودن. یواش یواش همه رفتن و منم رفتم جایی که بچههایی که اشتباهی پاشون سُر میخوره میافتن پایین رو نگه میدارن. این پایین همه مامانا شبیه هم شده بودن. دیگه اون شکلی که ازون بالا دیده میشدن نبودن. دیگه رنگ ادمارو نمی شد دید. اون لباسا دیگه تنشون نبود. اونقدم که ازون بالا به نظر میاومدن مهربون نبودن. چقدر بین آدما که میاومدن و میرفتن میگشتم تا مامان آبی آسمونیمو پیدا کنم. ولی نمیشد. اخه حتی صورتشم ندیده بودم. چقدر روزا اومدن و مامانی که میخواستم نیومد.
دست و صورتمو شسته و داره میبرتم بهم صبحونه بده. داره میگه امروز قراره بریم بیرون. زیاد خوشحال نمیشم. دلم میخواد همیشه تو این خونه باشیم. منو میذاره رو صندلی غذا و برام نیمرو درست میکنه. وسط هر کاری هی نگام میکنه و من خیلی دوس دارم اینکارشو. هر بار یه ذوقی براش میکنم که میدونم اونم خیلی دوس داره. میشینه رو به روم و با حوصله لقمههای کوچولو برام درست میکنه. بلدم خودم بخورم ولی میخوام اون لقمه هارو بذاره دهنم و برام قصه هواپیما بگه و از خوردنم کیف کنه. یادم میاد اون پرستار سیاهه بهش گفته بود بچه تاخیر داره و براش توضیح داده بود راه نمیرم، حرف نمیزنم. نمیدونست من همه اونکارارو بلدم. گذاشتم مامانم پیدا شد انجامشون بدم کیف کنه. راه رفتن و حرف زدن که کاری نداره.
صبحانه تموم میشه و لباس تنم میکنه بریم بیرون. سوار ماشین میشیم و یکم که میریم خیابونو میشناسم. همون خیابونِ خونهی بچه سُرخوردههاست. میزنم زیر گریه. فک میکنه خسته شدم. میزنه کنار و میآد پشت بغلم میکنه و میگه الان میرسیم. میچسبم بهش. فکر اینکه دوباره ببرتم اونجا ودوباره دنبالش بگردم کلافهام میکنه.
میگه کار اداری دارم اینجا. کاراداری نمیدونم ینی چی؟ ولی فک میکنم چیز خوبی نیست. چندبار دیدم که بچههایی بودن که یه مامانو انتخاب کردن ولی کار اداری نذاشت برن خونه اون مامانا. یا همین مامان آبی آسمونیم چند بار اومد و بعد گفت به خاطر کارای اداری مجبوره بره.
هر کاری میکنه آروم نمیشم، شده آسمونو بیارم زمین نمیذارم دیگه جلوتر بریم. منو میذاره تو صندلیم و دور میزنه. خونه مامانش نزدیکه. فک کنم داره میبرتم اونجا. یکم صدامو پایین میآرم. به مامانش میگه نیم ساعت پیش شما باشه تا من برم به کارای اداری برسم و بیام. بین کار اداری و مامانش ترجیحم مامانشه ولی بازم یکم گریه میکنم. از همینجا هم از کار اداری میترسم.
مامانش بهم یه عالمه خوراکی میده ولی دلم میخواد مامان آبی آسمونیم زودتر برگرده. یکم که میگذره بر میگرده. خوشحاله. شیرینی خریده. بغلم میکنه و به مامانش میگه:《دیگه مال خودم شد.》منو میگه. میچسبم بهش. یاد اون وقتی که از بالا نگاش میکردم میافتم. مطمئنم همین بود. فقط اون موقع انگار مامان نبود حالا مامان شده. مامانِ آبی آسمونی من
#سارا_کلانتری
@EveDaughters
در خبرها چنین آمده است ۳۱۳ دختر کمحجاب، قرار است طی مراسمی چادری شوند...
جواب این سوالات را هم بفرمایید:
⁉️این دختران خودشان داوطلبانه آمدند و گفتند ما را چادری کنید؟
⁉️از بین بازداشتی ها و دعوت شدگان به دادگاه ارشاد ۳۱۳ نفر جدا کردید و قرار است بزور چادری شوند؟
⁉️قرار است ۳۱۳ نفر بهمراه خانواده و دوستانشان از چادر و چادری های خودخواسته، متنفر شوند و در جبهه مقابل قرار گیرند یا اینکه نیروها خودی هستند؟
⁉️این ۳۱۳ نفر حرکتشان نمایشی و ریاکارانه است یا در صورت کنار گذاشتن چادر بازداشت و مجازات هم میشوند؟
و...
@EveDaughters
جواب این سوالات را هم بفرمایید:
⁉️این دختران خودشان داوطلبانه آمدند و گفتند ما را چادری کنید؟
⁉️از بین بازداشتی ها و دعوت شدگان به دادگاه ارشاد ۳۱۳ نفر جدا کردید و قرار است بزور چادری شوند؟
⁉️قرار است ۳۱۳ نفر بهمراه خانواده و دوستانشان از چادر و چادری های خودخواسته، متنفر شوند و در جبهه مقابل قرار گیرند یا اینکه نیروها خودی هستند؟
⁉️این ۳۱۳ نفر حرکتشان نمایشی و ریاکارانه است یا در صورت کنار گذاشتن چادر بازداشت و مجازات هم میشوند؟
و...
@EveDaughters
دختران حوا
یک ماه دیگه دو سالم میشه. ۲۳ ماه قبل. اون بالا وایساده بودم و پایین و نگاه میکردم. بچههای دیگه هم بودن. بچهها میگفتن باید ازون بالا نگاه کنیم و اون کسی که نگاهش به ماست و لبخند میزنه رو پیدا کنیم و سُر بخوریم بریم تو بغلش. به اونا که پایین بودن میگفتن…
📌شرایط فرزند خواندگی برای زنان مجرد
زنان مجرد در ایران اگر بخواهند، کودکی را به فرزند خواندگی قبول کنند 2 شرط (عمومی و اختصاصی) باید داشته باشند.
شروط عمومی:
ماده 6 قانون حمایت از کودکان و جوانان بی سر پرست و بد سر پرست، تصریح می دارد، فردی که می خواهد سرپرستی را قبول کند، باید شروط ذیل را دارا باشد:
الف – تقیّد به انجام واجبات و ترک محرمات؛
ب – عدم محکومیت جزائی موثر با رعایت موارد مقرر در قانون مجازات اسلامی؛
ج – تمکن مالی؛
د – عدم حجر؛
ه – سلامت جسمی و روانی لازم و توانایی عملی برای نگهداری و تربیت کودکان و نوجوانان تحت سرپرستی؛
و – نداشتن اعتیاد به مواد مخدر، مواد روانگردان و الکل؛
ز – صلاحیت اخلاقی؛
ح – عدم ابتلاء به بیماری های واگیر و یا صعب العلاج؛
ط – اعتقاد به یکی از ادیان مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
شروط اختصاصی:
1) طبق ماده ۵ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست، زنان مجرد فقط می توانند، سرپرستی دختران را بر عهده بگیرند؛
2) نداشتن فرزند، یکی دیگر از این شروط می باشد، اما در موارد استثنایی و با موافقت دادگاه خانواده در صورت وجود فرزند، زن می تواند کودک دیگری را نیز به سرپرستی قبول کند؛
3) تمکن مالی مادران مجرد نیز حائز اهمیت می باشد و زنان مجرد باید مدارک اثباتی در خصوص تمکن مالی تمکن مالی خود را به مرکز بهزیستی مربوط ارائه دهند.
برای مطالعه بیشتر در این زمینه:
https://datehlaw.ir/%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9
@EveDaughters
زنان مجرد در ایران اگر بخواهند، کودکی را به فرزند خواندگی قبول کنند 2 شرط (عمومی و اختصاصی) باید داشته باشند.
شروط عمومی:
ماده 6 قانون حمایت از کودکان و جوانان بی سر پرست و بد سر پرست، تصریح می دارد، فردی که می خواهد سرپرستی را قبول کند، باید شروط ذیل را دارا باشد:
الف – تقیّد به انجام واجبات و ترک محرمات؛
ب – عدم محکومیت جزائی موثر با رعایت موارد مقرر در قانون مجازات اسلامی؛
ج – تمکن مالی؛
د – عدم حجر؛
ه – سلامت جسمی و روانی لازم و توانایی عملی برای نگهداری و تربیت کودکان و نوجوانان تحت سرپرستی؛
و – نداشتن اعتیاد به مواد مخدر، مواد روانگردان و الکل؛
ز – صلاحیت اخلاقی؛
ح – عدم ابتلاء به بیماری های واگیر و یا صعب العلاج؛
ط – اعتقاد به یکی از ادیان مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
شروط اختصاصی:
1) طبق ماده ۵ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست، زنان مجرد فقط می توانند، سرپرستی دختران را بر عهده بگیرند؛
2) نداشتن فرزند، یکی دیگر از این شروط می باشد، اما در موارد استثنایی و با موافقت دادگاه خانواده در صورت وجود فرزند، زن می تواند کودک دیگری را نیز به سرپرستی قبول کند؛
3) تمکن مالی مادران مجرد نیز حائز اهمیت می باشد و زنان مجرد باید مدارک اثباتی در خصوص تمکن مالی تمکن مالی خود را به مرکز بهزیستی مربوط ارائه دهند.
برای مطالعه بیشتر در این زمینه:
https://datehlaw.ir/%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9
@EveDaughters
نیک اندیشان داته
شرایط فرزند خواندگی برای زنان مجرد - نیک اندیشان داته
فرزند خواندگی فرزند خواندگی یا تبنی آن است که شخص یا اشخاصی، دیگری را که فرزند طبیعی او نمی باشد به فرزندی خود بپذیرد. فرزند خواندگی در صورتی که به رسمیت شناخته شده باشد، نوعی قرابت ایجاد می کند قرابتی که صرفاً حقوقی است نه طبیعی، به عبارت دیگر با قبول فرزندخواندگی…
🔺در سه ماه ابتدایی سالهای ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ دست کم ۸۵ زن توسط مردان خانواده کشته شدند
روزنامه اعتماد نوشت:
🔹بررسیها نشان میدهد که طی سه ماهه نخست سالهای ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ دستکم ۸۵ زن و دختر توسط شوهر، پدر، برادر و… که جزو مردان نزدیک به آنها بوده، کشته شدهاند.
🔹طبق این بررسی در سه ماهه نخست سال ۱۴۰۱ دستکم ۲۲ زن و دختر، در سه ماهه نخست سال ۱۴۰۲ دستکم ۲۸ زن و دختر و در سه ماهه نخست سال ۱۴۰۳ نیز دستکم ۳۵ زن و دختر در شهرهای مختلف ایران به قتل رسیدهاند.
@EveDaughters
روزنامه اعتماد نوشت:
🔹بررسیها نشان میدهد که طی سه ماهه نخست سالهای ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ دستکم ۸۵ زن و دختر توسط شوهر، پدر، برادر و… که جزو مردان نزدیک به آنها بوده، کشته شدهاند.
🔹طبق این بررسی در سه ماهه نخست سال ۱۴۰۱ دستکم ۲۲ زن و دختر، در سه ماهه نخست سال ۱۴۰۲ دستکم ۲۸ زن و دختر و در سه ماهه نخست سال ۱۴۰۳ نیز دستکم ۳۵ زن و دختر در شهرهای مختلف ایران به قتل رسیدهاند.
@EveDaughters
رنج مادران آن سالها
نسل ما نسل انقلاب و جنگ است. ما هزاران هزار مادر جوان از دست داده دیدهایم. مایی که سنمان ۵۰- ۶۰ - ۷۰ ساله است و هنوز زنده هستیم و نفس میکشیم، اتفاقات و صحنههایی از زندگی جمعی ایرانیان دیدهایم که شاید نسلهای بعد ما دنیای ایدئولوژیزدهی مرگزای جوانی ما را کمتر ببینند.
در دههی نخست انقلاب و همزمان با دوره جنگ ایران و عراق، یکی از این بروزها و نمایشها اشکهای پیدرپی مادرانی بود که فرزندانشان کشته شده بودند. می توان این مادران را به سه نوع تقسیم کرد.
۱- مادرانی با اشکهای آشکار:
مادرانی بودند که فرزندان شان در جبهه جنگ شهید شده و یا در درگیری با مخالفان انقلاب و جمهوری اسلامی ترور و یا کشته شده بودند. اینها همدردی و همراهی آشکار فامیل، همسایهها، دوستان، آحاد مردم و مساعدت کامل حکومت را به همراه داشتند.
۲- مادرانی با اشکهای پنهان:
مادرانی بودند که فرزندانشان یا در زندانها اعدام شده بودند و یا در درگیری با نیروهای حکومتی کشته شده بودند که از آنها با عنوان ضد انقلاب نام برده میشد. این مادران بغض فروخورده و اشکهای پنهان داشتند و در سکوت و غربت گریه میکردند. من مادری را می شناختم که فرزندش مخالف نظام بود و کشته شده بود، هر وقت شهیدی برگشته از جنگ را از کوچهها عبور میدادند او گوشه ای مینشست، با مادر شهید همراهی میکرد و گریه سر میداد. همه میدانستند بخشی از این گریستن برای فرزند جواناش بود.
۳- اشکهای دوسویه:
دردناکتر از موارد فوق مادرانی بودند که یک فرزندشان در موافقت با نظام و فرزند دیگر در مخالفت با نظام کشته شده بودند. این مادران مویهها و ضجهها و گریههای آشکار و پنهان را توامان داشتند. مادر شهیدی را می شناختم که یک فررندش در جنگ شهید شد و فرزند دیگر به هواداری از گروههای مخالف نظام در زندان بود. مادر به نوبت هم بر سر مزار فرزند شهید گریه میکرد و هم برروی پلههای زندان با چشمهای اشکبار به انتظار دیدار فرزند مینشست.
اولین کسی که در فیلمی به این موضوع پرداخت و مادری را با غم دوسویه به تصویر کشید محسن مخملباف بود. در سکانسی از فیلم "شبهای زاینده رود"( ۱۳۶۹) مادری دست به خودکشی زده و به بیمارستان می آورند. علت را که جویا میشوند مشخص میشود این مادر هم خبر شهادت یکی از فرزندانش از جبهه آمده هم خبر کشته شدن فرزند دیگر که مخالف نظام بوده از راه میرسد. مادر تحمل این حجم از غصه را نداشته و دست به خودکشی زده بود.
بعدها فیلمها و داستانها و گزارشهای زیادی از مادران نوع سوم ساخته و نوشته شد. یکی از بهترین فیلمها در این باره که سالها توقیف بود، فیلم سینمایی "آشغالهای دوست داشتنی" ساخته محسن امیریوسفی در سال ۱۳۹۱ است. ماجرای زنی است که فرزندش در جبهه شهید شده و برادرش در دهه ۶۰ اعدام شده است. توصیه می کنم این فیلم و روایتی از دلهرهها و رنج این نوع مادران شهید را ببینید.
همچنین در گزارشی، ژیلا بنییعقوب روزنامه نگار معروف در ماههای آغازین دوم خرداد ۱۳۷۶ با یکی از مشهورترین این مادران یعنی مادر شهید محمد جهانآرا فرمانده سپاه خرمشهر مصاحبه کرده است. این مادر چهار قاب عکس از فرزندان از دست رفتهاش بر دیوار منزل دارد. یکی از فرزندان قبل از انقلاب در زندانهای محمد رضاشاه در زیر شکنجه کشته شده، دیگری در جبهه مفقود الاثر است. سومی شهید محمد جهان آراست و در نهایت فرزند چهارم حسن نام دارد که دانشجوی پزشکی بوده در سال ۱۳۶۷ اعدام شده است. خبرنگار در جایی میگوید:
"من از محمد و بقیه پسرهای شهیدش میپرسیدم و او از حسن میگفت. انگار دلش میخواست بیشتر از پسری حرف بزند که حرف زدن از او ممنوع بود" طبعا در گزارش چاپ شده در روزنامه همشهری نام این برادر حذف شده بود.
رنج مادران آن سالها رنج غریبیست. هر کدام فصل و دفتری جداگانه میطلبد. اغلب مادران کمسواد و بی سواد از نوع دوم و سوم نمیدانستند چرا فرزندانشان مسیر ایدیولوژیهای رنگارنگ مارکسیستی و غیر مارکسیستی را انتخاب کرده و کشته شدهاند که امکان گریستن آشکار هم برایشان نیست. این موضوع آنها را بیشتر رنج میداد.
#سعیدمعدنی
۲۹ تیرماه ۱۴۰۳
@hooreechannel
@EveDaughters
نسل ما نسل انقلاب و جنگ است. ما هزاران هزار مادر جوان از دست داده دیدهایم. مایی که سنمان ۵۰- ۶۰ - ۷۰ ساله است و هنوز زنده هستیم و نفس میکشیم، اتفاقات و صحنههایی از زندگی جمعی ایرانیان دیدهایم که شاید نسلهای بعد ما دنیای ایدئولوژیزدهی مرگزای جوانی ما را کمتر ببینند.
در دههی نخست انقلاب و همزمان با دوره جنگ ایران و عراق، یکی از این بروزها و نمایشها اشکهای پیدرپی مادرانی بود که فرزندانشان کشته شده بودند. می توان این مادران را به سه نوع تقسیم کرد.
۱- مادرانی با اشکهای آشکار:
مادرانی بودند که فرزندان شان در جبهه جنگ شهید شده و یا در درگیری با مخالفان انقلاب و جمهوری اسلامی ترور و یا کشته شده بودند. اینها همدردی و همراهی آشکار فامیل، همسایهها، دوستان، آحاد مردم و مساعدت کامل حکومت را به همراه داشتند.
۲- مادرانی با اشکهای پنهان:
مادرانی بودند که فرزندانشان یا در زندانها اعدام شده بودند و یا در درگیری با نیروهای حکومتی کشته شده بودند که از آنها با عنوان ضد انقلاب نام برده میشد. این مادران بغض فروخورده و اشکهای پنهان داشتند و در سکوت و غربت گریه میکردند. من مادری را می شناختم که فرزندش مخالف نظام بود و کشته شده بود، هر وقت شهیدی برگشته از جنگ را از کوچهها عبور میدادند او گوشه ای مینشست، با مادر شهید همراهی میکرد و گریه سر میداد. همه میدانستند بخشی از این گریستن برای فرزند جواناش بود.
۳- اشکهای دوسویه:
دردناکتر از موارد فوق مادرانی بودند که یک فرزندشان در موافقت با نظام و فرزند دیگر در مخالفت با نظام کشته شده بودند. این مادران مویهها و ضجهها و گریههای آشکار و پنهان را توامان داشتند. مادر شهیدی را می شناختم که یک فررندش در جنگ شهید شد و فرزند دیگر به هواداری از گروههای مخالف نظام در زندان بود. مادر به نوبت هم بر سر مزار فرزند شهید گریه میکرد و هم برروی پلههای زندان با چشمهای اشکبار به انتظار دیدار فرزند مینشست.
اولین کسی که در فیلمی به این موضوع پرداخت و مادری را با غم دوسویه به تصویر کشید محسن مخملباف بود. در سکانسی از فیلم "شبهای زاینده رود"( ۱۳۶۹) مادری دست به خودکشی زده و به بیمارستان می آورند. علت را که جویا میشوند مشخص میشود این مادر هم خبر شهادت یکی از فرزندانش از جبهه آمده هم خبر کشته شدن فرزند دیگر که مخالف نظام بوده از راه میرسد. مادر تحمل این حجم از غصه را نداشته و دست به خودکشی زده بود.
بعدها فیلمها و داستانها و گزارشهای زیادی از مادران نوع سوم ساخته و نوشته شد. یکی از بهترین فیلمها در این باره که سالها توقیف بود، فیلم سینمایی "آشغالهای دوست داشتنی" ساخته محسن امیریوسفی در سال ۱۳۹۱ است. ماجرای زنی است که فرزندش در جبهه شهید شده و برادرش در دهه ۶۰ اعدام شده است. توصیه می کنم این فیلم و روایتی از دلهرهها و رنج این نوع مادران شهید را ببینید.
همچنین در گزارشی، ژیلا بنییعقوب روزنامه نگار معروف در ماههای آغازین دوم خرداد ۱۳۷۶ با یکی از مشهورترین این مادران یعنی مادر شهید محمد جهانآرا فرمانده سپاه خرمشهر مصاحبه کرده است. این مادر چهار قاب عکس از فرزندان از دست رفتهاش بر دیوار منزل دارد. یکی از فرزندان قبل از انقلاب در زندانهای محمد رضاشاه در زیر شکنجه کشته شده، دیگری در جبهه مفقود الاثر است. سومی شهید محمد جهان آراست و در نهایت فرزند چهارم حسن نام دارد که دانشجوی پزشکی بوده در سال ۱۳۶۷ اعدام شده است. خبرنگار در جایی میگوید:
"من از محمد و بقیه پسرهای شهیدش میپرسیدم و او از حسن میگفت. انگار دلش میخواست بیشتر از پسری حرف بزند که حرف زدن از او ممنوع بود" طبعا در گزارش چاپ شده در روزنامه همشهری نام این برادر حذف شده بود.
رنج مادران آن سالها رنج غریبیست. هر کدام فصل و دفتری جداگانه میطلبد. اغلب مادران کمسواد و بی سواد از نوع دوم و سوم نمیدانستند چرا فرزندانشان مسیر ایدیولوژیهای رنگارنگ مارکسیستی و غیر مارکسیستی را انتخاب کرده و کشته شدهاند که امکان گریستن آشکار هم برایشان نیست. این موضوع آنها را بیشتر رنج میداد.
#سعیدمعدنی
۲۹ تیرماه ۱۴۰۳
@hooreechannel
@EveDaughters