و بازهم روزهای خوش #نوروز و جماعت لاشی و پست فطرت چپ چُس و ایرانستیز که ماهی نخرید اوف می شود ،سبزه نخرید طبیعت به گا میرود و سنجد نگذارید وجایش دست خر بگذارید و فلان و پشمدان ، یک مشت خزعبلات و یاوه های بی پایه و اساس که نه بنیانی علمی دارد و نه تاریخی !
به هرچه ایرانی و در پیوند با فرهنگ و تاریخ ایرانزمین که همه اش شادی و نور و امید است ، خارکصه های چپ چس و ملا مجاهد رگ طبیعت و حیوان دوستی و پراگرسیو شان بیرون میزند که آی نکنید واپسگرایی است و چنین و چونان، ولی درروزهای تخمی محرم و قربان و عاشورا و رمضان و ولنتاین و هالوین و دست خر غیر ایرانی ، خفه خون مرگ میگیرند وتبلیغ هم برایش میکنند.
بروید مادرقحبه ها درتان را بگذارید که مامردم ایران امروز به این نقطه رسیده ایم که تنها با ایرانگرایی و بازگشت به خویشتن ایرانی خود میتوانیم از شر نکبت ابراهیمیت و اندیشه های چپ چُس مارکسیستی و کوفت رهایی پیدا کنیم و سپس ایران را از چنگال جمیع طیف چپ مادرقحبه و جمهوریخواه و مشروطه باز و اسلامگرا بازپس بگیریم .
به کوری چشم همه ایرانستیزان ، نوروز جمشیدی امسال را هرچه باشکوه تر و پربار تر برگزار خواهیم کرد.
به هرچه ایرانی و در پیوند با فرهنگ و تاریخ ایرانزمین که همه اش شادی و نور و امید است ، خارکصه های چپ چس و ملا مجاهد رگ طبیعت و حیوان دوستی و پراگرسیو شان بیرون میزند که آی نکنید واپسگرایی است و چنین و چونان، ولی درروزهای تخمی محرم و قربان و عاشورا و رمضان و ولنتاین و هالوین و دست خر غیر ایرانی ، خفه خون مرگ میگیرند وتبلیغ هم برایش میکنند.
بروید مادرقحبه ها درتان را بگذارید که مامردم ایران امروز به این نقطه رسیده ایم که تنها با ایرانگرایی و بازگشت به خویشتن ایرانی خود میتوانیم از شر نکبت ابراهیمیت و اندیشه های چپ چُس مارکسیستی و کوفت رهایی پیدا کنیم و سپس ایران را از چنگال جمیع طیف چپ مادرقحبه و جمهوریخواه و مشروطه باز و اسلامگرا بازپس بگیریم .
به کوری چشم همه ایرانستیزان ، نوروز جمشیدی امسال را هرچه باشکوه تر و پربار تر برگزار خواهیم کرد.
🔸هـفـت سـيـن چـيـسـت ؟
چگونه نمادهای نيروزای #نوروز به سماق و سير و سمنو دگرگون شدند ؟!
در ۱۴۰۰ سال گذشته بیش از ۳۰ جشن سالانه و ماهانه ایرانیان ، که یکی از دیگری زیباتر و همگی از دل فرهنگ ایرانی همچون «اشـوزرتـشـت» برخاسته بودند از یادها رفت . جشن نوروز با سرسختی شگفتآوری پابرجا ماند و حلقه نیرومندی شد برای پیوند ایرانیان به گذشتههای دور خود .
با اینکه نوروز پابرجا ماند اما نمادهای کلیدی آن که به آن نيرو میدادند فراموش شدند و آداب و پندارهای شگفتآوری جای آن نمادهای نیروزا را گرفتند . از جمله هفت امشاسپندان یا هفت سپندان که به ترتیب نماد هفت نیروی پيشبرنده مانند :
۱- خرد
۲- اندیشهنیک
۳- راستی و درستی
۴- چیرگی بر خود
۵- آرامش
۶- رسایی
۷- جاودانگی
بودند که به سکه ، سمنو ، سرکه ، سبزه ، یا سیر دگرگون شدند ! فراموش شد که «سین» هفتسین از نخستین حرف «سپندان» سرچشمه گرفته است
همینگونه فراموش شد که هریک از این نیروهای هفتگانه افزاینده ، نگاهبان یک گیاه بودند که مردم در درازای سال برای زنده ماندن به آنها نیاز داشتند مانند : گندم ، ماش ، جو ، ارزن ، برنج ، لوبیا ، نخود که از جمله آنها بودند . با این منظور این گیاهان را در خوان نوروزی میگزاشتند تا به مردم یادآوری کنند تا در سالی که در پیش است از کشت آنها غافل نمانند . در خوان نوروزی همچنين ميوهها با شيرينیها و گلهای گوناگون ، تنگ شراب با شمع و آينه و گلاب جايگاه ويژه خود را داشتند پس از تسخير ايران بدست مسلمانان در سده هفتم ترسایی و قدغن شدن برگزاری نوروز برای مدت 200 سال ، نه تنها نمادهای نيرومند هفت سين فراموش شدند بلکه تا دویست سال ایرانی ها در خفا نوروز و جشن میگرفتند .
رسم ناهمگون دیگر که بهراستی برخیها را سردرگم نموده و به بیراهه برده ، گذاشتن نسک تازیان در سفره نوروزی که هیچ پیوندی با فرهنگ و آیین ایران ندارد میباشد . آشکار است که این کار خوارداشت و بیارزشی به نوروز که از نمادهای نيرومند فرهنگ والای ايرانی که از آیین نیک و شادیزای «اشـوزرتـشـت» سرچشمه گرفته ، میباشد .
این درست مانند گذاشتن نسک گاتها در سفره افطار ماه رمضان یا خواندن سرودههای اهورایی گاتها در مراسم سينهزنی عاشورا میباشد ! چنین کردارهایی نمودار فرهنگی است که انسانها و ایرانیها را سردرگم و پاره پاره شده و بیشناسه و بیهويت میسازد .
#ایران_را_پس_میگیریم و به ایرانشهر و آتش ورجاوند باز میگردیم 🔥
پاینده ایران ⚔️
#جاویدشاه💎
#رنسانس_ایرانی🌱
🔥
💎
چگونه نمادهای نيروزای #نوروز به سماق و سير و سمنو دگرگون شدند ؟!
در ۱۴۰۰ سال گذشته بیش از ۳۰ جشن سالانه و ماهانه ایرانیان ، که یکی از دیگری زیباتر و همگی از دل فرهنگ ایرانی همچون «اشـوزرتـشـت» برخاسته بودند از یادها رفت . جشن نوروز با سرسختی شگفتآوری پابرجا ماند و حلقه نیرومندی شد برای پیوند ایرانیان به گذشتههای دور خود .
با اینکه نوروز پابرجا ماند اما نمادهای کلیدی آن که به آن نيرو میدادند فراموش شدند و آداب و پندارهای شگفتآوری جای آن نمادهای نیروزا را گرفتند . از جمله هفت امشاسپندان یا هفت سپندان که به ترتیب نماد هفت نیروی پيشبرنده مانند :
۱- خرد
۲- اندیشهنیک
۳- راستی و درستی
۴- چیرگی بر خود
۵- آرامش
۶- رسایی
۷- جاودانگی
بودند که به سکه ، سمنو ، سرکه ، سبزه ، یا سیر دگرگون شدند ! فراموش شد که «سین» هفتسین از نخستین حرف «سپندان» سرچشمه گرفته است
همینگونه فراموش شد که هریک از این نیروهای هفتگانه افزاینده ، نگاهبان یک گیاه بودند که مردم در درازای سال برای زنده ماندن به آنها نیاز داشتند مانند : گندم ، ماش ، جو ، ارزن ، برنج ، لوبیا ، نخود که از جمله آنها بودند . با این منظور این گیاهان را در خوان نوروزی میگزاشتند تا به مردم یادآوری کنند تا در سالی که در پیش است از کشت آنها غافل نمانند . در خوان نوروزی همچنين ميوهها با شيرينیها و گلهای گوناگون ، تنگ شراب با شمع و آينه و گلاب جايگاه ويژه خود را داشتند پس از تسخير ايران بدست مسلمانان در سده هفتم ترسایی و قدغن شدن برگزاری نوروز برای مدت 200 سال ، نه تنها نمادهای نيرومند هفت سين فراموش شدند بلکه تا دویست سال ایرانی ها در خفا نوروز و جشن میگرفتند .
رسم ناهمگون دیگر که بهراستی برخیها را سردرگم نموده و به بیراهه برده ، گذاشتن نسک تازیان در سفره نوروزی که هیچ پیوندی با فرهنگ و آیین ایران ندارد میباشد . آشکار است که این کار خوارداشت و بیارزشی به نوروز که از نمادهای نيرومند فرهنگ والای ايرانی که از آیین نیک و شادیزای «اشـوزرتـشـت» سرچشمه گرفته ، میباشد .
این درست مانند گذاشتن نسک گاتها در سفره افطار ماه رمضان یا خواندن سرودههای اهورایی گاتها در مراسم سينهزنی عاشورا میباشد ! چنین کردارهایی نمودار فرهنگی است که انسانها و ایرانیها را سردرگم و پاره پاره شده و بیشناسه و بیهويت میسازد .
#ایران_را_پس_میگیریم و به ایرانشهر و آتش ورجاوند باز میگردیم 🔥
پاینده ایران ⚔️
#جاویدشاه💎
#رنسانس_ایرانی🌱
🔥
💎
ImgBB
Iranian-renaissance hosted at ImgBB
Image Iranian-renaissance hosted in ImgBB
🔸هرجا نوروز هست، آنجا ایرانشهر است
#نوروز پیر یگانهای است که ایرانیان او را در تیرهترین شبهای میهنشان نیز پاس داشتهاند و با آن نهتنها شادی نو را به خانههایشان آوردهاند، که به نبرد دشمنانِ تاریخ و فرهنگ و هویت ملیشان نیز رفتهاند.
آنهنگامکه نوروز را ارج مینهیم، خویشتن را از فراز سالها، دههها، سدهها و هزارهها در کنار نیاکانمان مییابیم که نوروز را در شادترین و غمبارترین روزهای این کهنْدیار گرامی داشتهاند. تو گویی که در این هنگام، تاریخ را به چشمبرهمزدنی درمینوردیم و حضور خود را در همۀ این سالها و حضور نیاکان را در این سال کنار خویشتن مییابیم.
نوروزْ بزرگترین جشن ایرانیان است و بیراه نیست اگر او را شناسنامۀ ایرانشهریان بدانیم و بگوییم هرجا نوروز هست، آنجا ایرانشهر است.
بزرگی نوروز در این است که، واژگونۀ کریسمس و آیینهای دگر، نه جشنی دینی یا سیاسی یا جلوهگاه پاسداشت یک پیشوای مذهبی و اجتماعی است که ریشه در ماورای طبیعت داشتهباشد، که در پیوندی سرراست با گیتی و آدمی است. ازاینروست که ایرانیان از هر دین، مرام و مسلک و تیره و تباری آن را با جانودل در درازای هزاران سال پاس داشتهاند.
جشن نوروز در فرهنگ ایرانشهری جشن نوزایی زمان و سالگرد آفرینش انسان است و همچنین ازآنجاکه نوروز نمادی از بیداریِ گیتی و ازسرگرفتن زندگی پس از خوابی زمستانی است، جشن فْرَوَهَرها (روان پهلوانان و نیکان) نیز بهشمارمیآید. فروهرانی که بهسویِ زمین رهسپار میشوند و به خانومانِ خویش فرود میآیند تا از دیدار خانوادۀ خویش شادکام گردند؛ خانوادهای که شادمان است و با جامههای نو و خوراکهای نوروزی و خانۀ پاکیزه و آراسته پذیرای آنان است و اگر چنین نباشد، اندوهگین، سرای خویش را ترک میگویند و رهسپار جهان مینوی میشوند.
🔸نوروز، این پیر کهن که دست تاریخ به دامان او نمیرسد و او را باید در اسطورهها جست، داستان پیدایشش را چنین برایمان از زبان فرزانۀ توس بازمیگوید:
به جمشید بر گوهر افشاندند | مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فَرْوَدین | برآسوده از رنج تن، دل ز کین
بزرگان به شادی بیاراستند | می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار | به ما مانْد از آن خسروان یادگار
فردوسی بزرگ
پیر ما میگوید: شاید ازاینرو باشد که فرزندانم، پساز تازش اسلام، پارسه را، که جایگاه برگزاری جشنها و آیینهای ویژۀ من و برادرم مهرگان است، تختجمشید نام دادهاند.
به ایرانشهر و آتش ورجاوند باز میگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
#نوروز پیر یگانهای است که ایرانیان او را در تیرهترین شبهای میهنشان نیز پاس داشتهاند و با آن نهتنها شادی نو را به خانههایشان آوردهاند، که به نبرد دشمنانِ تاریخ و فرهنگ و هویت ملیشان نیز رفتهاند.
آنهنگامکه نوروز را ارج مینهیم، خویشتن را از فراز سالها، دههها، سدهها و هزارهها در کنار نیاکانمان مییابیم که نوروز را در شادترین و غمبارترین روزهای این کهنْدیار گرامی داشتهاند. تو گویی که در این هنگام، تاریخ را به چشمبرهمزدنی درمینوردیم و حضور خود را در همۀ این سالها و حضور نیاکان را در این سال کنار خویشتن مییابیم.
نوروزْ بزرگترین جشن ایرانیان است و بیراه نیست اگر او را شناسنامۀ ایرانشهریان بدانیم و بگوییم هرجا نوروز هست، آنجا ایرانشهر است.
بزرگی نوروز در این است که، واژگونۀ کریسمس و آیینهای دگر، نه جشنی دینی یا سیاسی یا جلوهگاه پاسداشت یک پیشوای مذهبی و اجتماعی است که ریشه در ماورای طبیعت داشتهباشد، که در پیوندی سرراست با گیتی و آدمی است. ازاینروست که ایرانیان از هر دین، مرام و مسلک و تیره و تباری آن را با جانودل در درازای هزاران سال پاس داشتهاند.
جشن نوروز در فرهنگ ایرانشهری جشن نوزایی زمان و سالگرد آفرینش انسان است و همچنین ازآنجاکه نوروز نمادی از بیداریِ گیتی و ازسرگرفتن زندگی پس از خوابی زمستانی است، جشن فْرَوَهَرها (روان پهلوانان و نیکان) نیز بهشمارمیآید. فروهرانی که بهسویِ زمین رهسپار میشوند و به خانومانِ خویش فرود میآیند تا از دیدار خانوادۀ خویش شادکام گردند؛ خانوادهای که شادمان است و با جامههای نو و خوراکهای نوروزی و خانۀ پاکیزه و آراسته پذیرای آنان است و اگر چنین نباشد، اندوهگین، سرای خویش را ترک میگویند و رهسپار جهان مینوی میشوند.
🔸نوروز، این پیر کهن که دست تاریخ به دامان او نمیرسد و او را باید در اسطورهها جست، داستان پیدایشش را چنین برایمان از زبان فرزانۀ توس بازمیگوید:
به جمشید بر گوهر افشاندند | مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فَرْوَدین | برآسوده از رنج تن، دل ز کین
بزرگان به شادی بیاراستند | می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار | به ما مانْد از آن خسروان یادگار
فردوسی بزرگ
پیر ما میگوید: شاید ازاینرو باشد که فرزندانم، پساز تازش اسلام، پارسه را، که جایگاه برگزاری جشنها و آیینهای ویژۀ من و برادرم مهرگان است، تختجمشید نام دادهاند.
به ایرانشهر و آتش ورجاوند باز میگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Iranian-renaissance hosted at ImgBB
Image Iranian-renaissance hosted in ImgBB
نوروز در #ایران باستان- اردشير پاپكان
اردشیر پاپکان كه در سال 226 ترسایی دودمان شکوهمند #ساسانيان را تأسيس كرده بود چهار سال پس، از دولت روم كه در جنگ از وی شكست خورده بود خواست كه نوروز #ايرانی را به رسميت بشناسد و سنای #روم نيز آن را پذيرفت و از آن پس #نوروز ما در قلمرو روم به Lupercal شهره شد. در دوران #اشكانيان روزهای نوروز به پنج روز كاهش يافته بود و اردشیر پاپکان ششم فروردين ـ زادروز #زرتشت ـ را بر آن افزود و چون #ايرانيان روز هفتم فروردين را خوش يمن مي دانستند و بيشتر پیوندهای زناشویی را به اين روز موكول می كردند، از آن زمان اروزهای نوروز كه روزهاي فروهر ابدی، شاديها و پاكی ها بشمار مي آمدند، به هفت روز افزايش يافت و ايرانيان در اين هفت روز دست از كار می كشيدند.
در درازای حكومت ساسانيان کرامندی نوروز افزايش يافت. نه تنها يك جشن میهنی بود بلكه روزهای تميز كردن زیست بوم، پوشيدن لباس نو، تميز كردن بدن، آمرزش خواهی، دلجويي از پيران، از سر گیری دوستيها، تثبیت خانواده، و بيرون كردن اندیشه های بد و پليدی ها از فروهر و روان به شمار می آمد. در اين دوره، آئین های نوروزی مفصل شد، از جمله روشن كردن آتش روي بامها در شامگاه نوروز به منظور سوزاندن پليديها كه اينك اين رسم به روشن كردن شمع سر سفره هفت سين دگرگون شده است. ساسانيان باورمند بودند كه آرمان کوروش بزرگ از اعلان نوروز همچون يك روز میهنی؛ برقراری دادگری، دهناد ( نظم ) ، برادری، انساندوستي و پاكدامنی بوده و بايد کمالیابی يابد .
به ایرانشهر و آتش ورجاوند باز میگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
اردشیر پاپکان كه در سال 226 ترسایی دودمان شکوهمند #ساسانيان را تأسيس كرده بود چهار سال پس، از دولت روم كه در جنگ از وی شكست خورده بود خواست كه نوروز #ايرانی را به رسميت بشناسد و سنای #روم نيز آن را پذيرفت و از آن پس #نوروز ما در قلمرو روم به Lupercal شهره شد. در دوران #اشكانيان روزهای نوروز به پنج روز كاهش يافته بود و اردشیر پاپکان ششم فروردين ـ زادروز #زرتشت ـ را بر آن افزود و چون #ايرانيان روز هفتم فروردين را خوش يمن مي دانستند و بيشتر پیوندهای زناشویی را به اين روز موكول می كردند، از آن زمان اروزهای نوروز كه روزهاي فروهر ابدی، شاديها و پاكی ها بشمار مي آمدند، به هفت روز افزايش يافت و ايرانيان در اين هفت روز دست از كار می كشيدند.
در درازای حكومت ساسانيان کرامندی نوروز افزايش يافت. نه تنها يك جشن میهنی بود بلكه روزهای تميز كردن زیست بوم، پوشيدن لباس نو، تميز كردن بدن، آمرزش خواهی، دلجويي از پيران، از سر گیری دوستيها، تثبیت خانواده، و بيرون كردن اندیشه های بد و پليدی ها از فروهر و روان به شمار می آمد. در اين دوره، آئین های نوروزی مفصل شد، از جمله روشن كردن آتش روي بامها در شامگاه نوروز به منظور سوزاندن پليديها كه اينك اين رسم به روشن كردن شمع سر سفره هفت سين دگرگون شده است. ساسانيان باورمند بودند كه آرمان کوروش بزرگ از اعلان نوروز همچون يك روز میهنی؛ برقراری دادگری، دهناد ( نظم ) ، برادری، انساندوستي و پاكدامنی بوده و بايد کمالیابی يابد .
به ایرانشهر و آتش ورجاوند باز میگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Iranian-Renaissance hosted at ImgBB
Image Iranian-Renaissance hosted in ImgBB
قاشق زنی نبایستی از یادها برود
قاشق زني یک چیزی مانند همان مراسم Trick Or Treat هالوين است و بچه ها در خانه همسايه ها را مي زنند و افراد خوراكي به بچه ها مي دادند و بده بستان داشتند که البته و بیگمان برگرفته از قاشق زنی ما #ایرانیان است .
یكى دیگر از دلایلى كه براى پدید آمدن پدیده قاشق زنى نام برده شده، كمك به تهی دستان و نیازمندانی بوده که به فرمی ناشناس به درب خانه ها میرفتنند تا شناخته نشوند.
نه تنها قاشق زنی بلکه در اکثر شهر های ایران دارای رسومات خاصی نسبت به روزهای #نوروز را دارا میباشند.
این مراسم پس از مراسم آتش بازى و خواندن سرود «زردى من از تو، سرخى تو از من»، مردم كوچهها را خالى كرده و گرد كرسى و سفره خود مىنشستند. آوای كلون در به گوش مىرسید. نگاهها روى خوراک میانه خوان كه معمولاً سبزى پلو با ماهى بود لحظه اى به هم دوخته مىشد. تكه اى غذا، آجیل، شیرینى یا پول مىتوانست دلى را خرسند و خوشحال كند. پسر بزرگ خانه یا پدر به هواى پیشکش خوراكى یا نقدینگى خود را پشت در میان سرا مىرساند.قاشق زنها، پوششى بر چهره خود مىكشیدند تا شناخته نشوند. كسى پافشاری در شناخت ایشان نداشت و هرچه از دستش برمىآمد در دستمال وى مىگذاشت. ترتیب رسم قاشق زنى به این شكل بود: قاشق زنها كه معمولاً براى ناشناس ماندن تك نفره اقدام به قاشق زنى مىكردند با قاشق بر پشت كاسه مسى مىكوبیدند. با شنیدن سداى قاشق لقمه در گلوى سفره دار گره مىخورد و پایین نمىرفت. كسى پشت در اعلام گرسنگى مىكند. پیش از رسیدن میزبان، قاشق زن دستمال اش را از زیر یا بالاى در داخل خانه مىفرستاد. وقتى نیم لاى در بازتر مىشد كه دستمال پر شده از خوراكى، قند یا پول در دستشان قرار مىگرفت. قاشق زن با شتاب از جای دور مىشد و تنها خواسته اش ناشناس ماندنش بود. از آنجا كه در هر محله آدم خیررسان پیدا مىشود، قاشق زن بى آنكه بداند در پیگرد آدم نیکوکار قرار مىگرفت. و شاید روز و روزهاى پس، دستمال یا كیسه اى از پیش کش های گوناگون جلوى سكوى منزلش مىیافت و شادمان تر سال نو را آغاز مىكرد..
یکی دیگر از مراسم قاشق زدن کردار زنان قدیم در شب چهارشنبه سوری که برای گرفتن مراد و رسیدن به مقصود به ریخت ناشناس و نقاب زده به درخانه ها رفته و به وسیله ٔ زدن قاشق بر کاسه و یا بر در خانه باشندگان خانه را از آمدن قاشق زن خبر کرده ، ایشان نیز به وظیفه ٔ خود که آوردن مقداری آذوقه ٔ خشک و ناپخته است او را جواب گویند. و بایسته آن است که گفتگو واقع نشود.
به ایرانشهر و آتش ورجاوند باز میگردیم🔥
پاینده ایران ⚔️
#جاویدشاه💎
#رنسانس_ایرانی🌱
#ارتش_سری ⚔️
🔥
💎
قاشق زني یک چیزی مانند همان مراسم Trick Or Treat هالوين است و بچه ها در خانه همسايه ها را مي زنند و افراد خوراكي به بچه ها مي دادند و بده بستان داشتند که البته و بیگمان برگرفته از قاشق زنی ما #ایرانیان است .
یكى دیگر از دلایلى كه براى پدید آمدن پدیده قاشق زنى نام برده شده، كمك به تهی دستان و نیازمندانی بوده که به فرمی ناشناس به درب خانه ها میرفتنند تا شناخته نشوند.
نه تنها قاشق زنی بلکه در اکثر شهر های ایران دارای رسومات خاصی نسبت به روزهای #نوروز را دارا میباشند.
این مراسم پس از مراسم آتش بازى و خواندن سرود «زردى من از تو، سرخى تو از من»، مردم كوچهها را خالى كرده و گرد كرسى و سفره خود مىنشستند. آوای كلون در به گوش مىرسید. نگاهها روى خوراک میانه خوان كه معمولاً سبزى پلو با ماهى بود لحظه اى به هم دوخته مىشد. تكه اى غذا، آجیل، شیرینى یا پول مىتوانست دلى را خرسند و خوشحال كند. پسر بزرگ خانه یا پدر به هواى پیشکش خوراكى یا نقدینگى خود را پشت در میان سرا مىرساند.قاشق زنها، پوششى بر چهره خود مىكشیدند تا شناخته نشوند. كسى پافشاری در شناخت ایشان نداشت و هرچه از دستش برمىآمد در دستمال وى مىگذاشت. ترتیب رسم قاشق زنى به این شكل بود: قاشق زنها كه معمولاً براى ناشناس ماندن تك نفره اقدام به قاشق زنى مىكردند با قاشق بر پشت كاسه مسى مىكوبیدند. با شنیدن سداى قاشق لقمه در گلوى سفره دار گره مىخورد و پایین نمىرفت. كسى پشت در اعلام گرسنگى مىكند. پیش از رسیدن میزبان، قاشق زن دستمال اش را از زیر یا بالاى در داخل خانه مىفرستاد. وقتى نیم لاى در بازتر مىشد كه دستمال پر شده از خوراكى، قند یا پول در دستشان قرار مىگرفت. قاشق زن با شتاب از جای دور مىشد و تنها خواسته اش ناشناس ماندنش بود. از آنجا كه در هر محله آدم خیررسان پیدا مىشود، قاشق زن بى آنكه بداند در پیگرد آدم نیکوکار قرار مىگرفت. و شاید روز و روزهاى پس، دستمال یا كیسه اى از پیش کش های گوناگون جلوى سكوى منزلش مىیافت و شادمان تر سال نو را آغاز مىكرد..
یکی دیگر از مراسم قاشق زدن کردار زنان قدیم در شب چهارشنبه سوری که برای گرفتن مراد و رسیدن به مقصود به ریخت ناشناس و نقاب زده به درخانه ها رفته و به وسیله ٔ زدن قاشق بر کاسه و یا بر در خانه باشندگان خانه را از آمدن قاشق زن خبر کرده ، ایشان نیز به وظیفه ٔ خود که آوردن مقداری آذوقه ٔ خشک و ناپخته است او را جواب گویند. و بایسته آن است که گفتگو واقع نشود.
به ایرانشهر و آتش ورجاوند باز میگردیم🔥
پاینده ایران ⚔️
#جاویدشاه💎
#رنسانس_ایرانی🌱
#ارتش_سری ⚔️
🔥
💎
ImgBB
Iranian-renaissance hosted at ImgBB
Image Iranian-renaissance hosted in ImgBB
#چهارشنبه_سوری در شهرهای کُرد نشین :
در شهرهای کُردنشین ایران، رسوم و مراسم واپسین چهارشنبه سال و #نوروز بدین ترتیب است که ابتدا برفراز کوه ها؛ بالاترین نقطه کوه آتش روشن میکنند و همچنین در مکانی مناسب آتش بزرگی افروخته به دور آن به پایکوبی و دست افشانی بومی میپردازند،(مانند نوعی سپاسگزاری و نیایش) کُردها از دیرباز آتش را گرامی و ورجاوند میپنداشتند و در ادبیات کُردی بسیار از آتش و مراسم نوروز کُردها یادشده است.
در استان کُردستان پس از این که آتشی را در داخل یک کوزه سفالی یا هر چیز دیگری برافروختند اندکی اسپند هم در آن می ریزند و کوزه را بیرون از خانه قرار می دهند. کسی که این کار را می کند نباید به پشت سر نگاه بیندازد. شماری از مردان آنجا اخگرهایی از آتش را از روزنه های راهرو و اتاق به داخل می اندازند و براین باور هستند که اینکار مایه ی برقراری بنیان خانواده و در ایجاد مهر و دوستی بین افراد بسیار موثر است. در منطقه بیجار عروسکی از پارچه ی رنگی ساخته شده و از خانه بیرون می برند. در رسم و رسوم های کهن موجود این عروسک بلاگردان خانواده در سال جدید خواهد بود. جالب است بدانید که در کرمانشاه به هنگام پرش از روی آتش می گویند:
زردی من از تو ، سرخی تو از من
غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا
ای شب چهارشنبه ، ای کلیه جاردنده ، بده مراد بنده
- شکستن کوزه در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
یکی دیگر از مواردی که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان موثر است شکستن کوزه در چهارشنبه سوری است. این مراسم یکی از مواردی است که نشان دهنده ی #نوروز است و فلسفه ی آن این است مردم برای راندن بلا و دشواری ها و چشم های بد کوزه های قدیمی آب خود را می شکنند تا نیروی نای ( منفی ) را از خود و خانواده ی خودشان دور کنند.
- فال گوشی در آئین چهارشنبه سوری کردستان
فال گوشی و گره گشایی هم از دیگر رسم هایی است که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان وجود دارد که در آن دختران جوان مراد می کنند و پشت دیواری می ایستند و به سخن رهگذران گوش می دهند. بعد از آن با تفسیر این سخنان پاسخ مراد خود را می گیرند.
- تخم مرغ شکنی در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
شکستن تخم مرغ یکی دیگر از مواردی است که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان وجود دارد. در این مراسم تخم مرغ شکستن یکی از بازی های مرسوم است که در این شب با هلهله کردن و پایکوبی و دست افشانی و شکستن تخم مرغ صورت می گیرد. در استان کرمانشاه هم به این مراسم خانگی می گویند. برای این بازی معمولا تخم مرغ را رنگ می کنند و یک نفر آن را در مشت خود قرار می دهد به ریختی که سر تخم مرغ بیرون باشد و فرد دیگری با تخم مرغ خود به آن ضربه می زند هر یک از تخم مرغ ها که شکست آن فرد بازنده می شود و باید تخم مرغی را به فرد برنده بدهد.
- شال اندازی در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
یکی دیگر مواردی که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان قرار دارد شال اندازی است. این مراسم در شمال باختری و باختر #ایران بسیار انجام می گیرد. در استان های کردستان و کرمانشاه هم مردم از بالای پشت بام شالی بلند را به درون خانه ها آویزان می کنند و مردم را تک تک از خانه هایشان بیرون می اندازند و آن را پر از آجیل و میوه می کنند و سپس افراد از بالای بام شال را می کشند. در کردستان نیز اینکار بسیار انجام می گیرد و پیش از آن در بام های خود آتش می افروزند.
- قاشق زنی در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
یکی از متداول ترین و کهن ترین مراسم هایی که در فرهنگ چهارشنبه سوری #کردستان و دیگر شهرهای کشور وجود دارد قاشق زنی است. در این رسم دخترها و پسرهای جوان چادری بر سر و روی خود می کشند تا کسی آن ها را نشناسد، سپس درب خانه ی دوستان و همسایگان خود می روند و صاحبخانه ها با کاسه های شیرینی، شکلات و نقل و پول دم در می آیند و در کاسه های آن ها پول می ریزند. آیین قاشقزنی احتمالاً نشات گرفته از این عقیده است که فروهر های نیک درگذشتگان در رستاخیز آخر سال به میان زندگان بازگشته و به ریخت افرادی که رویشان پوشیدهاست به خانه بازماندگان سر میزنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنان هدیهای پیشکش میکنند .
به ایرانشهر و آتش ورجاوند باز میگردیم 🔥
پاینده ایران ⚔️
#جاویدشاه💎
#رنسانس_ایرانی🌱
🔥
💎
در شهرهای کُردنشین ایران، رسوم و مراسم واپسین چهارشنبه سال و #نوروز بدین ترتیب است که ابتدا برفراز کوه ها؛ بالاترین نقطه کوه آتش روشن میکنند و همچنین در مکانی مناسب آتش بزرگی افروخته به دور آن به پایکوبی و دست افشانی بومی میپردازند،(مانند نوعی سپاسگزاری و نیایش) کُردها از دیرباز آتش را گرامی و ورجاوند میپنداشتند و در ادبیات کُردی بسیار از آتش و مراسم نوروز کُردها یادشده است.
در استان کُردستان پس از این که آتشی را در داخل یک کوزه سفالی یا هر چیز دیگری برافروختند اندکی اسپند هم در آن می ریزند و کوزه را بیرون از خانه قرار می دهند. کسی که این کار را می کند نباید به پشت سر نگاه بیندازد. شماری از مردان آنجا اخگرهایی از آتش را از روزنه های راهرو و اتاق به داخل می اندازند و براین باور هستند که اینکار مایه ی برقراری بنیان خانواده و در ایجاد مهر و دوستی بین افراد بسیار موثر است. در منطقه بیجار عروسکی از پارچه ی رنگی ساخته شده و از خانه بیرون می برند. در رسم و رسوم های کهن موجود این عروسک بلاگردان خانواده در سال جدید خواهد بود. جالب است بدانید که در کرمانشاه به هنگام پرش از روی آتش می گویند:
زردی من از تو ، سرخی تو از من
غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا
ای شب چهارشنبه ، ای کلیه جاردنده ، بده مراد بنده
- شکستن کوزه در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
یکی دیگر از مواردی که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان موثر است شکستن کوزه در چهارشنبه سوری است. این مراسم یکی از مواردی است که نشان دهنده ی #نوروز است و فلسفه ی آن این است مردم برای راندن بلا و دشواری ها و چشم های بد کوزه های قدیمی آب خود را می شکنند تا نیروی نای ( منفی ) را از خود و خانواده ی خودشان دور کنند.
- فال گوشی در آئین چهارشنبه سوری کردستان
فال گوشی و گره گشایی هم از دیگر رسم هایی است که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان وجود دارد که در آن دختران جوان مراد می کنند و پشت دیواری می ایستند و به سخن رهگذران گوش می دهند. بعد از آن با تفسیر این سخنان پاسخ مراد خود را می گیرند.
- تخم مرغ شکنی در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
شکستن تخم مرغ یکی دیگر از مواردی است که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان وجود دارد. در این مراسم تخم مرغ شکستن یکی از بازی های مرسوم است که در این شب با هلهله کردن و پایکوبی و دست افشانی و شکستن تخم مرغ صورت می گیرد. در استان کرمانشاه هم به این مراسم خانگی می گویند. برای این بازی معمولا تخم مرغ را رنگ می کنند و یک نفر آن را در مشت خود قرار می دهد به ریختی که سر تخم مرغ بیرون باشد و فرد دیگری با تخم مرغ خود به آن ضربه می زند هر یک از تخم مرغ ها که شکست آن فرد بازنده می شود و باید تخم مرغی را به فرد برنده بدهد.
- شال اندازی در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
یکی دیگر مواردی که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان قرار دارد شال اندازی است. این مراسم در شمال باختری و باختر #ایران بسیار انجام می گیرد. در استان های کردستان و کرمانشاه هم مردم از بالای پشت بام شالی بلند را به درون خانه ها آویزان می کنند و مردم را تک تک از خانه هایشان بیرون می اندازند و آن را پر از آجیل و میوه می کنند و سپس افراد از بالای بام شال را می کشند. در کردستان نیز اینکار بسیار انجام می گیرد و پیش از آن در بام های خود آتش می افروزند.
- قاشق زنی در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
یکی از متداول ترین و کهن ترین مراسم هایی که در فرهنگ چهارشنبه سوری #کردستان و دیگر شهرهای کشور وجود دارد قاشق زنی است. در این رسم دخترها و پسرهای جوان چادری بر سر و روی خود می کشند تا کسی آن ها را نشناسد، سپس درب خانه ی دوستان و همسایگان خود می روند و صاحبخانه ها با کاسه های شیرینی، شکلات و نقل و پول دم در می آیند و در کاسه های آن ها پول می ریزند. آیین قاشقزنی احتمالاً نشات گرفته از این عقیده است که فروهر های نیک درگذشتگان در رستاخیز آخر سال به میان زندگان بازگشته و به ریخت افرادی که رویشان پوشیدهاست به خانه بازماندگان سر میزنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنان هدیهای پیشکش میکنند .
به ایرانشهر و آتش ورجاوند باز میگردیم 🔥
پاینده ایران ⚔️
#جاویدشاه💎
#رنسانس_ایرانی🌱
🔥
💎
ImgBB
Iranian-renaissance hosted at ImgBB
Image Iranian-renaissance hosted in ImgBB
۲۹ اسفند
#نادرشاه بزرگ در روز «نوروز» وارد دهلی شد
نادر شاه به « #نوروز » و آيينهاي آن مهری فراوان داشت. وي سكه خودنامیده به سكه نادری را در سال 1735 ترسایی، در آئین نیک روز نوروز رايج ساخت و شماری از آن را به رسم پیشکش به منشيها و افسران خود داد كه در يك سوی سكه نقش شده بود: «الخير في ماوقع» و در سوی ديگر سكه اين نبشته ديده ميشود: «نادر ايران زمين». اين نبشته نشان ميدهد كه نادر يك میهن پرست #ايرانی و خواهان احياي امپراتوري ايران در چارچوب مرزهاي دوره #ساسانيان، #اشكانيان و #هخامنشيان بود. نادرشاه در سال 1739 در جريان لشكركشی به هند، پس از شكست دادن ارتش 360 هزار نفری اين كشور و دريافت تاج پادشاه هند، براي ورود به دهلی چشم به راه فرارسيدن نوروز شده بود تا در روزی سعد به اين آرزو برسد و روز 20 مارس (در آن سال؛ نوروز) وارد دهلي شد و مراسم سال نو را در كاخ «شاه جهان (امپراتور پيشين هند)» برگزار كرد.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
#نادرشاه بزرگ در روز «نوروز» وارد دهلی شد
نادر شاه به « #نوروز » و آيينهاي آن مهری فراوان داشت. وي سكه خودنامیده به سكه نادری را در سال 1735 ترسایی، در آئین نیک روز نوروز رايج ساخت و شماری از آن را به رسم پیشکش به منشيها و افسران خود داد كه در يك سوی سكه نقش شده بود: «الخير في ماوقع» و در سوی ديگر سكه اين نبشته ديده ميشود: «نادر ايران زمين». اين نبشته نشان ميدهد كه نادر يك میهن پرست #ايرانی و خواهان احياي امپراتوري ايران در چارچوب مرزهاي دوره #ساسانيان، #اشكانيان و #هخامنشيان بود. نادرشاه در سال 1739 در جريان لشكركشی به هند، پس از شكست دادن ارتش 360 هزار نفری اين كشور و دريافت تاج پادشاه هند، براي ورود به دهلی چشم به راه فرارسيدن نوروز شده بود تا در روزی سعد به اين آرزو برسد و روز 20 مارس (در آن سال؛ نوروز) وارد دهلي شد و مراسم سال نو را در كاخ «شاه جهان (امپراتور پيشين هند)» برگزار كرد.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
Forwarded from Reza Pahlavi - Official
A Norooz Message to the World: Imagine a New Iran
My dear friends around the world,
Today, as Iranians celebrate Norooz—the ancient Iranian New Year—we reflect on renewal, hope, and the promise of a brighter future. Norooz means “new day,” symbolizing our people's timeless quest for freedom, peace, and prosperity.
For the past forty-six years, unable to celebrate Norooz in my homeland, I have marked this occasion by addressing my compatriots in Iran. Today however, given the historic opportunity ahead of not just Iran but of humanity, I am taking this opportunity to speak to all of you across the world for the first time on this special day to ask you to imagine an even greater renewal: a world without the Islamic Republic.
پیام نوروزی به جهان: ایرانی نو را تصور کنید
دوستان عزیزم در سراسر جهان،
امروز، در حالی که ایرانیان، #نوروز باستانی را جشن میگیرند، ما به دگرگونی، امید، و آیندهای روشنتر میاندیشیم. نوروز نماد تلاش همیشگی مردم ما برای آزادی، صلح، و شکوفایی است.
طی ۴۶ سال گذشته که نتوانستم نوروز را در سرزمین مادری جشن بگیرم، هر سال این مناسبت را با پیام به هممیهنانم در ایران گرامی داشتهام. اما امروز، با توجه به این فرصت تاریخی که نه تنها برای ایران، که برای بشریت پیش آمده است، برای اولین بار در این روز ویژه از این فرصت استفاده میکنم تا با همه شما در سراسر جهان صحبت کنم و از شما بخواهم دگرگونی بزرگتری را تصور کنید: جهانی بدون جمهوری اسلامی.
@OfficialRezaPahlavi
https://youtu.be/f-jN-O-5umQ
My dear friends around the world,
Today, as Iranians celebrate Norooz—the ancient Iranian New Year—we reflect on renewal, hope, and the promise of a brighter future. Norooz means “new day,” symbolizing our people's timeless quest for freedom, peace, and prosperity.
For the past forty-six years, unable to celebrate Norooz in my homeland, I have marked this occasion by addressing my compatriots in Iran. Today however, given the historic opportunity ahead of not just Iran but of humanity, I am taking this opportunity to speak to all of you across the world for the first time on this special day to ask you to imagine an even greater renewal: a world without the Islamic Republic.
پیام نوروزی به جهان: ایرانی نو را تصور کنید
دوستان عزیزم در سراسر جهان،
امروز، در حالی که ایرانیان، #نوروز باستانی را جشن میگیرند، ما به دگرگونی، امید، و آیندهای روشنتر میاندیشیم. نوروز نماد تلاش همیشگی مردم ما برای آزادی، صلح، و شکوفایی است.
طی ۴۶ سال گذشته که نتوانستم نوروز را در سرزمین مادری جشن بگیرم، هر سال این مناسبت را با پیام به هممیهنانم در ایران گرامی داشتهام. اما امروز، با توجه به این فرصت تاریخی که نه تنها برای ایران، که برای بشریت پیش آمده است، برای اولین بار در این روز ویژه از این فرصت استفاده میکنم تا با همه شما در سراسر جهان صحبت کنم و از شما بخواهم دگرگونی بزرگتری را تصور کنید: جهانی بدون جمهوری اسلامی.
@OfficialRezaPahlavi
https://youtu.be/f-jN-O-5umQ
YouTube
A Norooz Message to the World: Imagine a New Iran
My dear friends around the world,
Today, as Iranians celebrate Norooz—the ancient Iranian New Year—we reflect on renewal, hope, and the promise of a brighter future. Norooz means “new day,” symbolizing our people's timeless quest for freedom, peace, and…
Today, as Iranians celebrate Norooz—the ancient Iranian New Year—we reflect on renewal, hope, and the promise of a brighter future. Norooz means “new day,” symbolizing our people's timeless quest for freedom, peace, and…
به دستور داریوش دوم به مناسبت نوروز ..
داريوش دوم به مناسبت #نوروز، در سال 416 پيش از زادروز سكه زرين ويژه اي ضرب كرد كه يك سوی آن ریخت سربازي را در حال تيراندازی با كمان نشان می دهد. ضرب سكه زر و سيم يک سده پيش از آن بوسیله داريوش يكم آغاز شده بود. سكه هاي داريوش بزرگ به «داريك» يا «دريك» موسومند. بايد توجه داشت که رسم دادن سکه به عنوان خلعت ( عیدی ) از زمان هرمز دوم - شاه #ساسانی در سال 304 ترسایی آغاز شده است.
دل جهان است ایرانشهر
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM