🔸برپایی دگر بار یگان های ارتش در سراسر #آذربايجان و پادافره ( مجازات ) #تجزيه_طلبان

14 دسامبر سال 1946 (23 آذر 1325 تازی)، دو روز پس از فرو پاشي دستگاهی كه به اراده و پشتیبانی #استالين در آذربايجان به وجود آمده بود یگان های آرتش در سراسر اين سرزمين هميشه #ايرانی برپا شدند. اين یگانهادو روز پيش از آن وارد #تبريز شده بودند. يك روز پيش از ورود یگان های آرتش به تبريز، #جعفر_پيشه_وری گجستک و شماری از همدستانش به خاك شوروی فرار كرده بودند. بقيه یاران پیشه وری بازداشت شده بودند.
دولت مسکو كه پایبندشده بود در پايان جنگ جهاني دوم نيروهای خودرا بدون چون و چرا از ايران خارج سازد با وجود اين كه در کنفرانس سران در تهران به پاس تماميت ارضی و حاكميت ملي ايران پایبند شده بود حاضر به خالی نمودن خاك ايران نبود. زمانی دولت آندوره ايران به رياست ابراهيم حكيمی به سوء نيت استالين پي بُرد كه پيشه وري در آذرماه سال 1324 دست به کارهایی زد و #قاضی_محمد گجستک هم در #كردستان کاری مشابه انجام داد و فرمانده نيروهاي شوروی ماندگار شده در #ايران، در شريف آباد #قزوين جلوگیر ادامه پیشروی یگان های ارسالی ارتش برای نیروبخشی پادگانهاي آذربايجان شد.
دولت حكيمی به دولت مسكو اعتراض كرد و جاي خود را به قوام السلطنه داد. #انگلستان روبه صت برای اينكه استالين بهانه نداشته باشد یگان های سلاح دار خودرا از ايران خارج ساخت و دولت #آمريكا استالين را تهديد كرد كه اگر نيروهايش را بيرون نبرد آن دولت هم به ايران نيروي نظامي خواهد فرستاد.

اين تهديدها موثر واقع نشد. قوام به مسكو رفت و با استالين گفتگو كرد و چون اقدامی صورت نگرفت، دولت ايران به شوراي امنيت سازمان ملل ملتجی شد كه شورا که دولت مسکو در آن از حق وتو برخوردار است ترجيح داد؛ نخست مسئله در گفتگو ها دو دولت حل شود.
قوام (بر پایه برخی سرچشمه ها، به سپارش پنهانی انگلستان و با هدف اغفال استالين) در روند گفتگو دوجانبه وعده هايي به شوروی داد و قرار شد كه چند ماه پس قرارداد نفت شمال با شوروی به مجلس داده شود و سرانجام استالين به اميد يافتن مجالی ديگر، در آن زمان از پياده كردن پیرنگ هایی كه در #اروپا خاوری انجام داده بود، در ايران دست برداشت و یگان های آرتش در #آذرماه به سوی #زنجان به حركت در آمدند و بدون برخورد با سد قابل ملاحظه ای به تبريز وارد شدند و به غائله پايان دادند.
قاضی محمد پست فطرت که در منطقه کردنشين دستگير شده بود اعدام و شماری ديگر كه برپاد وطن به #تجزيه_طلبان پيوسته بودند پاد افره شدند.
سران آنهنگام #كرملين از دهه 1930 كه بر دامنهقفقاز اشغالی از ايران در جريان جنگهاي نيمه نخست سده 19 ايران و #روسيه نام #جمهوری #شوروی آذربايجان گذاشتند چنين سوء نيتي را برای منطقه آذربايجان داشتند که نه تنها موفق نشدند بلکه با فروپاشی شوروی که بر جاي امپراتوری روسيه نشسته بود همه مناطقی را در سده نوزدهم در قفقاز و آسياي ميانه (فرارود) از ايران جداکرده بودند از دست دادند.

دل جهانست ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
🔸«تيرداد» يكم در زادروز خورشيد در شهر دامغان بر تخت پادشاهي نشست ونوید داد که اشغالگران را به مديترانه بريزد
22 دسامبر سال 247 ترسایی در«خور روز»، زادروز خورشيد و روز نويدهای بزرگ، تيرداد يكم دومين #شاه ايران از دودمان #اشكانيان در شهر سد دروازه (دامغان) بر تخت #پادشاهی نشست و به مردمی كه در اين مراسم باشنده نبودند نوید داد كه تا روزی كه همه دست اندر کاران بيگانه ( #سلوكی ها ــ جانشينان اسكندر) را به دريای مركزی (مديترانه) نريزد آرام نخواهد گرفت.
پس از اين مراسم، تيرداد در همان روز نيرو به هيرکانيا (گرگان) فرستاد تا فرماندار آنجا را كه شنيده بود با سلوكيها پیوند گرفته گوشمالی كنند كه اين دستور اجرا شد.
اشك نخست سر دودمان اشكانيان شهر «نسا» را پايتخت خود قرار داده بود و در درازای حكومت خود در نزديكي (مجاور) آن، شهر تازه ای ساخت كه به نام او «اشك آباد» ناميده شده است كه اينك پايتخت جمهوری تركمنستان است. روشن نيست كه از چه هنگام اين نام در بازه ايران کوچک شده امروز « #عشق آباد » بیان می شود ـ در کشورهای ديگر اشگ آباد. تزارها كه در سده 19 و پس از چیره گی قفقاز ايران، نواحی و شمال خاوری #خراسان امروز را پیوست قلمرو خود كرده بودند خواهان رواگ اين گویش نادرست (عشق آباد!) در #ايران بودند تا توده هاي #ايرانی متوجه پیشینه #تاريخی اين شهر نشوند و از خود ندانند. در همان سده، #انگليسی ها هم نواحی خاوری خراسان از جمله حاكم نشين کهن آن و #شاهزاده نشين ايران، شهر #هرات را از ايران جدا كردند تا روسها به منطقه فرارود (و اينک شامل سه کشور) بسنده کرده و به سوی #هندوستان (در آن زمان هندوستان انگليس) پيشروي بيشتري نكنند! و در نتيجه خراسان بزرگ کوچک شد.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
نوروز در #ایران باستان- اردشير پاپكان

اردشیر پاپکان كه در سال 226 ترسایی دودمان شکوهمند #ساسانيان را تأسيس كرده بود چهار سال پس، از دولت روم كه در جنگ از وی شكست خورده بود خواست كه نوروز #ايرانی را به رسميت بشناسد و سنای #روم نيز آن را پذيرفت و از آن پس #نوروز ما در قلمرو روم به Lupercal شهره شد. در دوران #اشكانيان روزهای نوروز به پنج روز كاهش يافته بود و اردشیر پاپکان ششم فروردين ـ زادروز #زرتشت ـ را بر آن افزود و چون #ايرانيان روز هفتم فروردين را خوش يمن مي دانستند و بيشتر پیوندهای زناشویی را به اين روز موكول می كردند، از آن زمان اروزهای نوروز كه روزهاي فروهر ابدی، شاديها و پاكی ها بشمار مي آمدند، به هفت روز افزايش يافت و ايرانيان در اين هفت روز دست از كار می كشيدند.
در درازای حكومت ساسانيان کرامندی نوروز افزايش يافت. نه تنها يك جشن میهنی بود بلكه روزهای تميز كردن زیست بوم، پوشيدن لباس نو، تميز كردن بدن، آمرزش خواهی، دلجويي از پيران، از سر گیری دوستيها، تثبیت خانواده، و بيرون كردن اندیشه های بد و پليدی ها از فروهر و روان به شمار می آمد. در اين دوره، آئین های نوروزی مفصل شد، از جمله روشن كردن آتش روي بامها در شامگاه نوروز به منظور سوزاندن پليديها كه اينك اين رسم به روشن كردن شمع سر سفره هفت سين دگرگون شده است. ساسانيان باورمند بودند كه آرمان کوروش بزرگ از اعلان نوروز همچون يك روز میهنی؛ برقراری دادگری، دهناد ( نظم ) ، برادری، انساندوستي و پاكدامنی بوده و بايد کمالیابی يابد .

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#قهرملی
#رنسانس_ایرانی

🔥
💎
29 اسفند
#نادرشاه بزرگ در روز «نوروز» وارد دهلی شد

نادر شاه به « #نوروز » و آيينهاي آن مهری فراوان داشت. وي سكه خودنامیده به سكه نادری را در سال 1735 ترسایی، در آئین نیک روز نوروز رايج ساخت و شماری از آن را به رسم پیشکش به منشيها و افسران خود داد كه در يك سوی سكه نقش شده بود: «الخير في ماوقع» و در سوی ديگر سكه اين نبشته ديده ميشود: «نادر ايران زمين». اين نبشته نشان ميدهد كه نادر يك میهن پرست #ايرانی و خواهان احياي امپراتوري ايران در چارچوب مرزهاي دوره #ساسانيان، #اشكانيان و #هخامنشيان بود. نادرشاه در سال 1739 در جريان لشكركشی به هند، پس از شكست دادن ارتش 360 هزار نفری اين كشور و دريافت تاج پادشاه هند، براي ورود به دهلی چشم به راه فرارسيدن نوروز شده بود تا در روزی سعد به اين آرزو برسد و روز 20 مارس (در آن سال؛ نوروز) وارد دهلي شد و مراسم سال نو را در كاخ «شاه جهان (امپراتور پيشين هند)» برگزار كرد.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
16 اپریل سال 465 پیش از زادروز روزي است كه تخت جمشيد پايتخت ايران اعلام شد

اردشیر یکم (به نوشته تاریخ نبیسان یونانی؛ اردشیر درازدست) که بر جای پدر نشسته و شاه ایران شده بود نیمه اپریل سال 465 پيش از زادروز تصمیم گرفت كه تخت جمشيد پايتخت نخست ايران (شاه نشين) باشد. [تاریخ نبیسان يونان باستان تخت جمشید را در جهان به «پرسپوليس» شهره ساخته اند]. اردشیر یکم در پاسارگاد برجای پدرش خشایارشا نشسته بود که بر سرزمینی از دانوب تا سند و از سیر دریا تا سودان، مصر و نیمه خاوری ليبي امروز حکومت می کرد. شمارشگری های گاهشماری ، 16 اپریل آن سال را روز برگزاری مراسم پایتخت شدن تخت جمشید به دست داده است.. نوروز سال 465 پيش از زادروز در تخت جمشيد برگزار شده بود، ولي 27 روز پس از نوروز تصمیم شاه آنهنگام به جابجایی پایتخت سلطنتی از پاسارگاد به تخت جمشید [که بازه ای زیاد از هم ندارند] اعلان شده بود تا به آگاهی مردم برسد. چرا این تصمیم چهار هفته پس از نوروز اتخاذ و اعلام شده بود؟. زيرا؛ اهميت روز ملّي ايرانيان (نوروز) چنان بوده است كه نبايد در پرتوگیری پايتخت اعلام شدن شهر تازه ساز تخت جمشید قرار می گرفت. طرح ساختن تخت جمشيد از داريوش بزرگ است. کار ساختن شهر، كاخ شاه و تالارهاي پذيرايي تخت جمشید 51 سال درازا كشيده بود.
سامانه پیوند و پستخانه ایران 25 سده پیش چنان آماده و پیشرفته بود که هر خبری در کمتر از یک هفته به آگاهی همه باشندگان امپراتوری می رسید. ساختمان تخت جمشيد كه بوسیله اسكندر مقدوني [شاگرد ارسطو و اهل فلسفه و مدنیّت!] به آتش كشيده شد از نگر گستره و هنر ابادگری و فن مهندسي مهندترین بنا پيش از زادروز و نماد تمدن بشرِ دوره باستان و نشانه بزرگی #ايران و #ايرانی است و هويت میهنی #ایرانیان بشمار مي رود.
در همان روز [با یشمارآوردن و برابر سنج گاهشمارها برابر با 16 اپریل 2 هزار و 474 سال پیش] همچنين اعلام شده بود كه «شوش» همچنان پايتخت اداري ايران و جای ادارات دولتي خواهد بود كه در فصل گرما، كارمندان ادارات مي توانند به شهر همدان بروند و در آنجا انجام خویشکاری كنند. در بانگنامه پیوند دار آمده بود که ممكن است شاه نيز زمستان را در آنجا (شهر شوش) باشد. به همين سبب تاریخ نبیسان يوناني، ايران دوران #هخامنشیان را، كشوري داراي سه پايتخت، نوشته اند.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
اردشیر پاپکان نوآور و به وجود آوردن ناسیونالیسم ایرانی (میهن دوستی)..
درسی هميشگی براي همه قدرت ها و دولت ها دیکتاتوری.
هراس امپراتوری روم از ناسيوناليسم ايرانی (میهن دوستی)

شكست هاي نظامی سنگين سال هاي ۲۳۸، ۲۴۴ و ۲۶۰ ترسایی از #ايران (زمان اردشير #ساسانی و پسرش شاپور) و از دست دادن دو امپراتور در اين جنگ ها و پایبندی پرداخت باج و خراج به ايران، دعاوی بانو «زنوبيا» در مصر و مناطق خاوری آن، تازش فرانك ها از آلمان به فرانسه (كشور گل) و اسپانيا، تجاوز گُت ها و وَندال ها به حواشی شمال خاوری ايتاليا و شورش قبایل یاشنده شمال آفريقا، امپراتوری روم را از آغاز بهار سال 261 ترسایی در بدترين ریخت خود قرار داده بود.
اين فشارهای نظامی و پایداری ها، در رم و شهرهای شبه جزيره ايتاليا منجر به گرانی مواد موردنیاز، بی نظمی های همبودگاهی و كميابی خواروبار شده بود. در پایان اپريل سال ۲۶۱ ترسایی بزرگان امپراتوری روم هنگامی كه خودرا با روحيه خودمختاری ارتش ها چهارگانه اين كشور كه هر كدام درتلاش شناخت يك نامزد امپراتوری به سنا و نيز پيدايش فئوداليسم به دلیل خريد زمینهای خرده مالكين از سوی توانگران و خشم ملی رو به رو ديدند احساس هراس كردند، ناسازگاری بین دوسوی را كنار گذاردند و در نشستی كه ششم و هفتم ماه مي سال ۲۶۱ ترسایی در «رم» تشكيل دادند دولت ساسانيان را سیج ( خطر ) نخست و دلیل همه اين دشواري ها تشخيص دادند، زيرا كه سياست كلي ساسانيان بر اين پایه قرار گرفته بود كه روميان قدم به آسيا نگذارند و نيز به آنان اجازه تاخت و تاز در مصر، سوريه و سواحل باختری آسيای کوچک(تركيه امروز) را ندهند. اين نشست، بزرگان روم همچنين دلیل شكست های نظامی سه دهه گذشته از ايران را، در جنگيدن همزمان در چند جبهه تشخيص دادند و اين تصميم ها را كه صورتجلسه آن باقی مانده است برگرفتند :
ـ سستی ناسيوناليسم #ايرانی (میهن دوستی) و تا به آنجا که بشود نه با جنگ، بلكه با بازي های ديپلماتيك و ظاهرا دوستانه، و از درون (با ايجاد چنددستگی و اختلاف ميان بزرگان و ژنرال ها)، به گونه اي كه دولت #ساسانيان از توسعه خواهی و پدافند از خاور دست بردارد و به آنچه كه دارد خرسند باشد.
ـ محدود كردن مالكيت زمین های كشاورزی و بازخريد اراضی كشاورزان از فئودالهای نوخاسته و فروش آنها به اقساط دراز مدت به صاحبان قديم و فسخ دستک های معاملات زمینهای كشاورزی سالهای پیشین. به علاوه، بستن ماليات سنگين بر ثروت و درآمدهای ناشی از داد و ستد ها ..
ـ ممنوع كردن جنگ همزمان در بيش از يك جبهه. هر جنگ تازه بايد پس از پايان گرفتن كامل جنگ جاری (درجريان) انجام گيرد.
با اجراي اين سه تصميم كه در تاريخ عمومي؛ «استراتژی رومی» عنوان گرفته است و بايد درس و پند براي هر قدرت جهانی و هر دولت باشد، روميان در دو مورد پایانی کامیاب بودند، ولي هيچگاه نتوانستند ناسيوناليسم ايراني (میهن دوستی)را سست كنند كه به قول «هِگِل» ابدی و در ذات آرين هاست، و بمانند آتشفشان گَهگاه دچار شعله پراكنی، انفجار و طغيان مي شود. (ايستادگی تاريخی افغانها كه آرين هستند در دو سده گذشته در برابر انگليسيها و روسها و اينك «ناتو» نمونه كوچكی از آن است و اين ايستادگی پيش از رسيدن به نتيجه، پايان نخواهد يافت).
با اين كه اين استراتژی در نسک های تاريخ عمومي و دروس «استراتژی و پاليسی» آمده است، هيتلر و پيش از او ناپلئون ـ هيچكدام ـ از تصميم سوم كه نتيجه يك تجربه گران بود استفاده نكردند، در چند جبهه ـ همزمان جنگيدند، شكست خوردند و نابود شدند.

پاینده ایران
تا ابد #جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ناسيوناليسم #ايرانی دلیل اقتدار ساسانيان

ژوئيه سال 324 ترسایی ، كنستانتين امپراتور روم كه برای سركوبی رقيبان رومی خود به بيزانتيوم Byzantium لشكر كشيده بود تصميم گرفت در اينجا و نه چندان دور از شهر «تروا» شهری به نام خود بسازد تا به امپراتوری #ايران نزديك باشد و اخبار در پیوندبه رفت و آمد #ساسانيان را زودتردريافت كند و تصميمات در پیوند به خنثي كردن اين رفت و آمدها در شهر تازه ساز كه يكی از دو پايتخت روم "پايتخت خاوری" خواهد بود گرفته شود.
وي پس از نابود ساختن «لی سينيوس Licinius» رقيب خود و هوادارانش، 25 ژوئيه سال بعد (325 ترسایی) دستور ساختن قسطنطنيه (شهر كنستانتين - #استانبول امروز) را صادر كرد كه پس از تجزيه امپراتوری روم به صورت پايتخت روم اوری خ باقي ماند. شهر قسطنطنيه (Constantinople) در 11 ماه مه سال 330 ترسایی آماده بهره برداری شد. اين شهر كه جایگاه منحصر به فردی دارد در نقطه مرزی دو قاره آسيا و اروپا واقع شده و ناظر بر تنگه بسفر (Bosforus، محل تلاقی درياي سياه و درياي اژه) و يكی از مراكز تصميم گيری های مهم جهانی بوده است.
اقدام كنستانتين به ساختن اين شهر باعث تشديد معارضات دو ابرقدرت زمان - ايران و روم - شد كه تا سال 628 ميلادی ادامه يافت وسرانجام هر دو امپراتوری را تضعيف و به عمرشان پايان داد.
«نورويچ» درنوشته خود «بيزانتيوم» در اين زمينه نوشته است: در طول هشت سده ( دوران #اشکانيان و ساسانيان )، امپراتوری غول آسای ايران تهديد عمده برای امپراتوری روم بود. ايران از گرجستان تا باختر فرات و شرق رود سند تا فلات پامير (مرز شرقی تاجيكستان) گستره داشت و اين دو امپراتوری بدون وقفه بر سر سوريه و فلسطين و شمال باختری آسيای صغير و گهگاه ارمنستان در حال جنگ و جدال بودند و در اين جنگها كه تا سال 628 ميلادی ادامه داشت پيروزی باايرانيان بود که ناسيوناليسم ايرانی به دولت ساسانيان اقتدار ويژه داده بود. روميان در آغاز ظهور اين ناسيوناليسم، آن را دست كم گرفته بودند كه شكست های نظامی شان از اردشير پاپكان و پسرش شاپور آنان را متوجه «واقعيت امر» كرد. در سايه همين ناسيوناليسم توفنده بود که ايران چند بار ابر قدرت اول جهان شده بود.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
نخستين مبادله رسمی استاد در درازای تاريخ: پذیرش با تدريس استادان #ايرانی در دانشگاه قسطنطنيه

به نوشته سه گاهنامه جداگانه؛ هفتم، هشتم و يا 13 آگوست سال 425 ترسایی، شاه وقت ايران، بهرام پنجم (بهرام گور) درخواست تئودوريس دوم امپراتور روم را پذيرفت كه استادان ايرانی بتوانند ـ چنانچه بخواهند ـ براي تدريس در دانشگاه نوبنياد قسطنطنيه ( #استانبول ) به اين شهر بروند و اين پذیرش در «كارنامك» يا روزنامكِ (روزنامه) دربار شاهی آن زمان درج شده است. مورخان اروپايی، از اين هم داستانی به عنوان نخستين «مبادله رسمي استاد» در درازای تاريخ ياد كرده اند كه از آن پس مرسوم شده و كمك بزرگی است به انتقال دانش.
دانشگاه قسطنطنيه كه مقررات آن، الگوی دانشگاههای امروز شده است در 27 فوريه سال 425 ترسایی گشايش يافته بود و تئودوريس براي تدريس در اين دانشگاه در كشورهای گوناگون و دورترين آنها ـ چين ـ به يافتن استاد و آموزگار دست زده بود. ميان تئودوريس و بهرام پنجم پیوند دوستانه برقرار بود و دو اَبَرقدرت ايران و روم در سال 422 ميلادی يك پيمان دوستی صد ساله امضاء كرده بودند كه برپايه آن، حكومت روم در گستره خود پيروی از آيين زرتشت را آزاد و قانونی سازد و دولت ايران هم نسبت به پيروان مسيحيت دست به همين کنش بزند.
بهرام گور پس از پذیرش با درخواست تئودوريس به خراسان شتافت و هون های سفيد پوست (هِپتال ها) را كه از جيحون (آمودريا) گذشته و دست به تجاوز زده بودند درهم شكست، سركرده آنان را كشت و به پايتخت خود ـ تیسفون واقع در 20 مایلی جنوب بغداد ـ بازگشت.

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
💎 نوروز در #ایران باستان- اردشير پاپكان

اردشیر پاپکان كه در سال 226 ترسایی دودمان شکوهمند #ساسانيان را تأسيس كرده بود چهار سال پس، از دولت روم كه در جنگ از وی شكست خورده بود خواست كه نوروز #ايرانی را به رسميت بشناسد و سنای #روم نيز آن را پذيرفت و از آن پس #نوروز ما در قلمرو روم به Lupercal شهره شد. در دوران #اشكانيان روزهای #نوروز به پنج روز كاهش يافته بود و اردشیر پاپکان ششم فروردين ـ زادروز #زرتشت ـ را بر آن افزود و چون #ايرانيان روز هفتم فروردين را خوش يمن مي دانستند و بيشتر پیوندهای زناشویی را به اين روز موكول می كردند، از آن زمان اروزهای نوروز كه روزهاي فروهر ابدی، شاديها و پاكی ها بشمار مي آمدند، به هفت روز افزايش يافت و ايرانيان در اين هفت روز دست از كار می كشيدند.
در درازای حكومت ساسانيان کرامندی نوروز افزايش يافت. نه تنها يك جشن میهنی بود بلكه روزهای تميز كردن زیست بوم، پوشيدن لباس نو، تميز كردن بدن، آمرزش خواهی، دلجويي از پيران، از سر گیری دوستيها، تثبیت خانواده، و بيرون كردن اندیشه های بد و پليدی ها از فروهر و روان به شمار می آمد. در اين دوره، آئین های نوروزی مفصل شد، از جمله روشن كردن آتش روي بامها در شامگاه نوروز به منظور سوزاندن پليديها كه اينك اين رسم به روشن كردن شمع سر سفره هفت سين دگرگون شده است. ساسانيان باورمند بودند كه آرمان کوروش بزرگ از اعلان نوروز همچون يك روز میهنی؛ برقراری دادگری، دهناد ( نظم ) ، برادری، انساندوستي و پاكدامنی بوده و بايد کمالیابی يابد .

#به_ایرانشهر_بازمیگردیم 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
29 اسفند
#نادرشاه بزرگ در روز «نوروز» وارد دهلی شد

نادر شاه به « #نوروز » و آيينهاي آن مهری فراوان داشت. وي سكه خودنامیده به سكه نادری را در سال 1735 ترسایی، در آئین نیک روز نوروز رايج ساخت و شماری از آن را به رسم پیشکش به منشيها و افسران خود داد كه در يك سوی سكه نقش شده بود: «الخير في ماوقع» و در سوی ديگر سكه اين نبشته ديده ميشود: «نادر ايران زمين». اين نبشته نشان ميدهد كه نادر يك میهن پرست #ايرانی و خواهان احياي امپراتوري ايران در چارچوب مرزهاي دوره #ساسانيان، #اشكانيان و #هخامنشيان بود. نادرشاه در سال 1739 در جريان لشكركشی به هند، پس از شكست دادن ارتش 360 هزار نفری اين كشور و دريافت تاج پادشاه هند، براي ورود به دهلی چشم به راه فرارسيدن نوروز شده بود تا در روزی سعد به اين آرزو برسد و روز 20 مارس (در آن سال؛ نوروز) وارد دهلي شد و مراسم سال نو را در كاخ «شاه جهان (امپراتور پيشين هند)» برگزار كرد.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
16 اپریل سال 465 پیش از زادروز روزي است كه تخت جمشيد پايتخت ايران اعلام شد

اردشیر یکم (به نوشته تاریخ نبیسان یونانی؛ اردشیر درازدست) که بر جای پدر نشسته و شاه ایران شده بود نیمه اپریل سال 465 پيش از زادروز تصمیم گرفت كه تخت جمشيد پايتخت نخست ايران (شاه نشين) باشد. [تاریخ نبیسان يونان باستان تخت جمشید را در جهان به «پرسپوليس» شهره ساخته اند]. اردشیر یکم در پاسارگاد برجای پدرش خشایارشا نشسته بود که بر سرزمینی از دانوب تا سند و از سیر دریا تا سودان، مصر و نیمه خاوری ليبي امروز حکومت می کرد. شمارشگری های گاهشماری ، 16 اپریل آن سال را روز برگزاری مراسم پایتخت شدن تخت جمشید به دست داده است.. نوروز سال 465 پيش از زادروز در تخت جمشيد برگزار شده بود، ولي 27 روز پس از نوروز تصمیم شاه آنهنگام به جابجایی پایتخت سلطنتی از پاسارگاد به تخت جمشید [که بازه ای زیاد از هم ندارند] اعلان شده بود تا به آگاهی مردم برسد. چرا این تصمیم چهار هفته پس از نوروز اتخاذ و اعلام شده بود؟. زيرا؛ اهميت روز ملّي ايرانيان (نوروز) چنان بوده است كه نبايد در پرتوگیری پايتخت اعلام شدن شهر تازه ساز تخت جمشید قرار می گرفت. طرح ساختن تخت جمشيد از داريوش بزرگ است. کار ساختن شهر، كاخ شاه و تالارهاي پذيرايي تخت جمشید 51 سال درازا كشيده بود.
سامانه پیوند و پستخانه ایران 25 سده پیش چنان آماده و پیشرفته بود که هر خبری در کمتر از یک هفته به آگاهی همه باشندگان امپراتوری می رسید. ساختمان تخت جمشيد كه بوسیله اسكندر مقدوني [شاگرد ارسطو و اهل فلسفه و مدنیّت!] به آتش كشيده شد از نگر گستره و هنر ابادگری و فن مهندسي مهندترین بنا پيش از زادروز و نماد تمدن بشرِ دوره باستان و نشانه بزرگی #ايران و #ايرانی است و هويت میهنی #ایرانیان بشمار مي رود.
در همان روز [با یشمارآوردن و برابر سنج گاهشمارها برابر با 16 اپریل 2 هزار و 474 سال پیش] همچنين اعلام شده بود كه «شوش» همچنان پايتخت اداري ايران و جای ادارات دولتي خواهد بود كه در فصل گرما، كارمندان ادارات مي توانند به شهر همدان بروند و در آنجا انجام خویشکاری كنند. در بانگنامه پیوند دار آمده بود که ممكن است شاه نيز زمستان را در آنجا (شهر شوش) باشد. به همين سبب تاریخ نبیسان يوناني، ايران دوران #هخامنشیان را، كشوري داراي سه پايتخت، نوشته اند.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
اردشیر پاپکان نوآور و به وجود آوردن ناسیونالیسم ایرانی (میهن دوستی)..
درسی هميشگی براي همه قدرت ها و دولت ها دیکتاتوری.
هراس امپراتوری روم از ناسيوناليسم ايرانی (میهن دوستی)

شكست هاي نظامی سنگين سال هاي ۲۳۸، ۲۴۴ و ۲۶۰ ترسایی از #ايران (زمان اردشير #ساسانی و پسرش شاپور) و از دست دادن دو امپراتور در اين جنگ ها و پایبندی پرداخت باج و خراج به ايران، دعاوی بانو «زنوبيا» در مصر و مناطق خاوری آن، تازش فرانك ها از آلمان به فرانسه (كشور گل) و اسپانيا، تجاوز گُت ها و وَندال ها به حواشی شمال خاوری ايتاليا و شورش قبایل یاشنده شمال آفريقا، امپراتوری روم را از آغاز بهار سال 261 ترسایی در بدترين ریخت خود قرار داده بود.
اين فشارهای نظامی و پایداری ها، در رم و شهرهای شبه جزيره ايتاليا منجر به گرانی مواد موردنیاز، بی نظمی های همبودگاهی و كميابی خواروبار شده بود. در پایان اپريل سال ۲۶۱ ترسایی بزرگان امپراتوری روم هنگامی كه خودرا با روحيه خودمختاری ارتش ها چهارگانه اين كشور كه هر كدام درتلاش شناخت يك نامزد امپراتوری به سنا و نيز پيدايش فئوداليسم به دلیل خريد زمینهای خرده مالكين از سوی توانگران و خشم ملی رو به رو ديدند احساس هراس كردند، ناسازگاری بین دوسوی را كنار گذاردند و در نشستی كه ششم و هفتم ماه مي سال ۲۶۱ ترسایی در «رم» تشكيل دادند دولت ساسانيان را سیج ( خطر ) نخست و دلیل همه اين دشواري ها تشخيص دادند، زيرا كه سياست كلي ساسانيان بر اين پایه قرار گرفته بود كه روميان قدم به آسيا نگذارند و نيز به آنان اجازه تاخت و تاز در مصر، سوريه و سواحل باختری آسيای کوچک(تركيه امروز) را ندهند. اين نشست، بزرگان روم همچنين دلیل شكست های نظامی سه دهه گذشته از ايران را، در جنگيدن همزمان در چند جبهه تشخيص دادند و اين تصميم ها را كه صورتجلسه آن باقی مانده است برگرفتند :
ـ سستی ناسيوناليسم #ايرانی (میهن دوستی) و تا به آنجا که بشود نه با جنگ، بلكه با بازي های ديپلماتيك و ظاهرا دوستانه، و از درون (با ايجاد چنددستگی و اختلاف ميان بزرگان و ژنرال ها)، به گونه اي كه دولت #ساسانيان از توسعه خواهی و پدافند از خاور دست بردارد و به آنچه كه دارد خرسند باشد.
ـ محدود كردن مالكيت زمین های كشاورزی و بازخريد اراضی كشاورزان از فئودالهای نوخاسته و فروش آنها به اقساط دراز مدت به صاحبان قديم و فسخ دستک های معاملات زمینهای كشاورزی سالهای پیشین. به علاوه، بستن ماليات سنگين بر ثروت و درآمدهای ناشی از داد و ستد ها ..
ـ ممنوع كردن جنگ همزمان در بيش از يك جبهه. هر جنگ تازه بايد پس از پايان گرفتن كامل جنگ جاری (درجريان) انجام گيرد.
با اجراي اين سه تصميم كه در تاريخ عمومي؛ «استراتژی رومی» عنوان گرفته است و بايد درس و پند براي هر قدرت جهانی و هر دولت باشد، روميان در دو مورد پایانی کامیاب بودند، ولي هيچگاه نتوانستند ناسيوناليسم ايراني (میهن دوستی)را سست كنند كه به قول «هِگِل» ابدی و در ذات آرين هاست، و بمانند آتشفشان گَهگاه دچار شعله پراكنی، انفجار و طغيان مي شود. (ايستادگی تاريخی افغانها كه آرين هستند در دو سده گذشته در برابر انگليسيها و روسها و اينك «ناتو» نمونه كوچكی از آن است و اين ايستادگی پيش از رسيدن به نتيجه، پايان نخواهد يافت).
با اين كه اين استراتژی در نسک های تاريخ عمومي و دروس «استراتژی و پاليسی» آمده است، هيتلر و پيش از او ناپلئون ـ هيچكدام ـ از تصميم سوم كه نتيجه يك تجربه گران بود استفاده نكردند، در چند جبهه ـ همزمان جنگيدند، شكست خوردند و نابود شدند.

پاینده ایران
تا ابد #جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
نخستين مبادله رسمی استاد در درازای تاريخ: پذیرش با تدريس استادان #ايرانی در دانشگاه قسطنطنيه

به نوشته سه گاهنامه جداگانه؛ هفتم، هشتم و يا 13 آگوست سال 425 ترسایی، شاه وقت ايران، بهرام پنجم (بهرام گور) درخواست تئودوريس دوم امپراتور روم را پذيرفت كه استادان ايرانی بتوانند ـ چنانچه بخواهند ـ براي تدريس در دانشگاه نوبنياد قسطنطنيه ( #استانبول ) به اين شهر بروند و اين پذیرش در «كارنامك» يا روزنامكِ (روزنامه) دربار شاهی آن زمان درج شده است. مورخان اروپايی، از اين هم داستانی به عنوان نخستين «مبادله رسمي استاد» در درازای تاريخ ياد كرده اند كه از آن پس مرسوم شده و كمك بزرگی است به انتقال دانش.
دانشگاه قسطنطنيه كه مقررات آن، الگوی دانشگاههای امروز شده است در 27 فوريه سال 425 ترسایی گشايش يافته بود و تئودوريس براي تدريس در اين دانشگاه در كشورهای گوناگون و دورترين آنها ـ چين ـ به يافتن استاد و آموزگار دست زده بود. ميان تئودوريس و بهرام پنجم پیوند دوستانه برقرار بود و دو اَبَرقدرت ايران و روم در سال 422 ميلادی يك پيمان دوستی صد ساله امضاء كرده بودند كه برپايه آن، حكومت روم در گستره خود پيروی از آيين زرتشت را آزاد و قانونی سازد و دولت ايران هم نسبت به پيروان مسيحيت دست به همين کنش بزند.
بهرام گور پس از پذیرش با درخواست تئودوريس به خراسان شتافت و هون های سفيد پوست (هِپتال ها) را كه از جيحون (آمودريا) گذشته و دست به تجاوز زده بودند درهم شكست، سركرده آنان را كشت و به پايتخت خود ـ تیسفون واقع در 20 مایلی جنوب بغداد ـ بازگشت.

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
نوروز در #ایران باستان- اردشير پاپكان

اردشیر پاپکان كه در سال 226 ترسایی دودمان شکوهمند #ساسانيان را تأسيس كرده بود چهار سال پس، از دولت روم كه در جنگ از وی شكست خورده بود خواست كه نوروز #ايرانی را به رسميت بشناسد و سنای #روم نيز آن را پذيرفت و از آن پس #نوروز ما در قلمرو روم به Lupercal شهره شد. در دوران #اشكانيان روزهای نوروز به پنج روز كاهش يافته بود و اردشیر پاپکان ششم فروردين ـ زادروز #زرتشت ـ را بر آن افزود و چون #ايرانيان روز هفتم فروردين را خوش يمن مي دانستند و بيشتر پیوندهای زناشویی را به اين روز موكول می كردند، از آن زمان اروزهای نوروز كه روزهاي فروهر ابدی، شاديها و پاكی ها بشمار مي آمدند، به هفت روز افزايش يافت و ايرانيان در اين هفت روز دست از كار می كشيدند.
در درازای حكومت ساسانيان کرامندی نوروز افزايش يافت. نه تنها يك جشن میهنی بود بلكه روزهای تميز كردن زیست بوم، پوشيدن لباس نو، تميز كردن بدن، آمرزش خواهی، دلجويي از پيران، از سر گیری دوستيها، تثبیت خانواده، و بيرون كردن اندیشه های بد و پليدی ها از فروهر و روان به شمار می آمد. در اين دوره، آئین های نوروزی مفصل شد، از جمله روشن كردن آتش روي بامها در شامگاه نوروز به منظور سوزاندن پليديها كه اينك اين رسم به روشن كردن شمع سر سفره هفت سين دگرگون شده است. ساسانيان باورمند بودند كه آرمان کوروش بزرگ از اعلان نوروز همچون يك روز میهنی؛ برقراری دادگری، دهناد ( نظم ) ، برادری، انساندوستي و پاكدامنی بوده و بايد کمالیابی يابد .

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
16 اپریل سال 465 پیش از زادروز روزي است كه تخت جمشيد پايتخت ايران اعلام شد

اردشیر یکم (به نوشته تاریخ نبیسان یونانی؛ اردشیر درازدست) که بر جای پدر نشسته و شاه ایران شده بود نیمه اپریل سال 465 پيش از زادروز تصمیم گرفت كه تخت جمشيد پايتخت نخست ايران (شاه نشين) باشد. [تاریخ نبیسان يونان باستان تخت جمشید را در جهان به «پرسپوليس» شهره ساخته اند]. اردشیر یکم در پاسارگاد برجای پدرش خشایارشا نشسته بود که بر سرزمینی از دانوب تا سند و از سیر دریا تا سودان، مصر و نیمه خاوری ليبي امروز حکومت می کرد. شمارشگری های گاهشماری ، 16 اپریل آن سال را روز برگزاری مراسم پایتخت شدن تخت جمشید به دست داده است.. نوروز سال 465 پيش از زادروز در تخت جمشيد برگزار شده بود، ولي 27 روز پس از نوروز تصمیم شاه آنهنگام به جابجایی پایتخت سلطنتی از پاسارگاد به تخت جمشید [که بازه ای زیاد از هم ندارند] اعلان شده بود تا به آگاهی مردم برسد. چرا این تصمیم چهار هفته پس از نوروز اتخاذ و اعلام شده بود؟. زيرا؛ اهميت روز ملّي ايرانيان (نوروز) چنان بوده است كه نبايد در پرتوگیری پايتخت اعلام شدن شهر تازه ساز تخت جمشید قرار می گرفت. طرح ساختن تخت جمشيد از داريوش بزرگ است. کار ساختن شهر، كاخ شاه و تالارهاي پذيرايي تخت جمشید 51 سال درازا كشيده بود.
سامانه پیوند و پستخانه ایران 25 سده پیش چنان آماده و پیشرفته بود که هر خبری در کمتر از یک هفته به آگاهی همه باشندگان امپراتوری می رسید. ساختمان تخت جمشيد كه بوسیله اسكندر مقدوني [شاگرد ارسطو و اهل فلسفه و مدنیّت!] به آتش كشيده شد از نگر گستره و هنر ابادگری و فن مهندسي مهندترین بنا پيش از زادروز و نماد تمدن بشرِ دوره باستان و نشانه بزرگی #ايران و #ايرانی است و هويت میهنی #ایرانیان بشمار مي رود.
در همان روز [با یشمارآوردن و برابر سنج گاهشمارها برابر با 16 اپریل 2 هزار و 474 سال پیش] همچنين اعلام شده بود كه «شوش» همچنان پايتخت اداري ايران و جای ادارات دولتي خواهد بود كه در فصل گرما، كارمندان ادارات مي توانند به شهر همدان بروند و در آنجا انجام خویشکاری كنند. در بانگنامه پیوند دار آمده بود که ممكن است شاه نيز زمستان را در آنجا (شهر شوش) باشد. به همين سبب تاریخ نبیسان يوناني، ايران دوران #هخامنشیان را، كشوري داراي سه پايتخت، نوشته اند.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
اردشیر پاپکان نوآور و به وجود آوردن ناسیونالیسم ایرانی (میهن دوستی)..
درسی هميشگی براي همه قدرت ها و دولت ها دیکتاتوری.
هراس امپراتوری روم از ناسيوناليسم ايرانی (میهن دوستی)

شكست هاي نظامی سنگين سال هاي ۲۳۸، ۲۴۴ و ۲۶۰ ترسایی از #ايران (زمان اردشير #ساسانی و پسرش شاپور) و از دست دادن دو امپراتور در اين جنگ ها و پایبندی پرداخت باج و خراج به ايران، دعاوی بانو «زنوبيا» در مصر و مناطق خاوری آن، تازش فرانك ها از آلمان به فرانسه (كشور گل) و اسپانيا، تجاوز گُت ها و وَندال ها به حواشی شمال خاوری ايتاليا و شورش قبایل یاشنده شمال آفريقا، امپراتوری روم را از آغاز بهار سال 261 ترسایی در بدترين ریخت خود قرار داده بود.
اين فشارهای نظامی و پایداری ها، در رم و شهرهای شبه جزيره ايتاليا منجر به گرانی مواد موردنیاز، بی نظمی های همبودگاهی و كميابی خواروبار شده بود. در پایان اپريل سال ۲۶۱ ترسایی بزرگان امپراتوری روم هنگامی كه خودرا با روحيه خودمختاری ارتش ها چهارگانه اين كشور كه هر كدام درتلاش شناخت يك نامزد امپراتوری به سنا و نيز پيدايش فئوداليسم به دلیل خريد زمینهای خرده مالكين از سوی توانگران و خشم ملی رو به رو ديدند احساس هراس كردند، ناسازگاری بین دوسوی را كنار گذاردند و در نشستی كه ششم و هفتم ماه مي سال ۲۶۱ ترسایی در «رم» تشكيل دادند دولت ساسانيان را سیج ( خطر ) نخست و دلیل همه اين دشواري ها تشخيص دادند، زيرا كه سياست كلي ساسانيان بر اين پایه قرار گرفته بود كه روميان قدم به آسيا نگذارند و نيز به آنان اجازه تاخت و تاز در مصر، سوريه و سواحل باختری آسيای کوچک(تركيه امروز) را ندهند. اين نشست، بزرگان روم همچنين دلیل شكست های نظامی سه دهه گذشته از ايران را، در جنگيدن همزمان در چند جبهه تشخيص دادند و اين تصميم ها را كه صورتجلسه آن باقی مانده است برگرفتند :
ـ سستی ناسيوناليسم #ايرانی (میهن دوستی) و تا به آنجا که بشود نه با جنگ، بلكه با بازي های ديپلماتيك و ظاهرا دوستانه، و از درون (با ايجاد چنددستگی و اختلاف ميان بزرگان و ژنرال ها)، به گونه اي كه دولت #ساسانيان از توسعه خواهی و پدافند از خاور دست بردارد و به آنچه كه دارد خرسند باشد.
ـ محدود كردن مالكيت زمین های كشاورزی و بازخريد اراضی كشاورزان از فئودالهای نوخاسته و فروش آنها به اقساط دراز مدت به صاحبان قديم و فسخ دستک های معاملات زمینهای كشاورزی سالهای پیشین. به علاوه، بستن ماليات سنگين بر ثروت و درآمدهای ناشی از داد و ستد ها ..
ـ ممنوع كردن جنگ همزمان در بيش از يك جبهه. هر جنگ تازه بايد پس از پايان گرفتن كامل جنگ جاری (درجريان) انجام گيرد.
با اجراي اين سه تصميم كه در تاريخ عمومي؛ «استراتژی رومی» عنوان گرفته است و بايد درس و پند براي هر قدرت جهانی و هر دولت باشد، روميان در دو مورد پایانی کامیاب بودند، ولي هيچگاه نتوانستند ناسيوناليسم ايراني (میهن دوستی)را سست كنند كه به قول «هِگِل» ابدی و در ذات آرين هاست، و بمانند آتشفشان گَهگاه دچار شعله پراكنی، انفجار و طغيان مي شود. (ايستادگی تاريخی افغانها كه آرين هستند در دو سده گذشته در برابر انگليسيها و روسها و اينك «ناتو» نمونه كوچكی از آن است و اين ايستادگی پيش از رسيدن به نتيجه، پايان نخواهد يافت).
با اين كه اين استراتژی در نسک های تاريخ عمومي و دروس «استراتژی و پاليسی» آمده است، هيتلر و پيش از او ناپلئون ـ هيچكدام ـ از تصميم سوم كه نتيجه يك تجربه گران بود استفاده نكردند، در چند جبهه ـ همزمان جنگيدند، شكست خوردند و نابود شدند.

پاینده ایران
تا ابد #جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎