This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
" #جاوید_شاه "
یک شعار نیست ، کیستی ( هویت ) ایرانی ست و هر ملتی که کیستی اش را از او بگیرند از درون تهی می شود و هوش اش سست و دل اش بی رمق ، آماده برای دست اندازی سلطه جو و چیره گی تاریکی بر خرد و بنیانش .
کشورک های نوبنیاد امروز با هر دسیسه برای خود کیستی سازی میکنند تا ملت بسازند ولی ما ملت آریایی و ایرانیان نژاده که بنیانگذاران فرهنگ و شهریگری و دارای تاریخی کهن هستیم و کیستی مان را با خرد و از ژرفای جان فریاد میزنیم تا به آن بازگردیم را دسیسه گران چپ اندیش ، شونیسم و فاشیسم و واپسگرایی می خوانند .

چه خوش گفت #فردوسی پاکنژاد
هر آنکس که بر پادشه دشمن است / روانش پرستار اهریمن است
دلی که ندارد تن #شاه دوست / نباید که باشد ورا مغز و پوست
به اندیشه گر سر بپیچی تو زوی / همانگه بپیچد ز تو بخت روی

" جاویدشاه " به گواه و حکم تاریخ ملت بزرگ ایران را رهایی خواهد بخشید .

دل جهانست ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#قیام_کاوه_گان
🔥
💎
▪️پاسخ فردوسی بزرگ به تیمور لنگ.

حکایت است که تیمور پس از فتح خراسان بر سر مزار #فردوسی رفت و بر وی درشتی نمود. معینی کرمانشاهی شاعر کرد زبان کشورمان این حکایت این چنین به نظم درآورده است:
یکی قصه نغز دارم به یاد
که جایش در این جا چه خوش اوفتاد
که تیمور ، با لشگر وبانگ کوس
زمانی که بگذشت از خاک توس
سر گور فردوسی نامدار
فرود آمد از باره راهوار
نگاهی بر آ ن گور پر نور کرد
به نخوت خطایی بر آن گور کرد
سخنور چنین گفته آورده بود
چو ایران به توران ظفر کرده بود
سراز خاک بردار وتوران ببین
به کام دلیران ایران زمین
ولی چون که تیمور این بیت خواند
چنین پیش وپس، نام ها را کشاند
سر از خاک بر دار وایران ببین
به کام دلیران توران زمین
سپس گفت، آرید شهنامه را
ببینم به فالی چه گوید مرا
ببینم چه شعری برای جواب
زفردوسی آید به صدر کتاب
چو تیمور شهنامه را بر گشود
جواب اینچنین بر سر صفحه بود
چو شیران برفتند از این دیار
کند روبه لنگ اینجا شکار

رستاخیز ما بازگشت به فرهنگمان است
همه برای همه نه برای من.
تنها راه رهائی نافرمانی مدنی
به سوی آزادی است.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
هنگامی که بازیکنی به سمت جهتی که توپ در آن پرتاب شده‌است می‌تازد، پیشینگ با اوست در صورتی که (و تنها در این صورت) که توپ در سمت راست او باشد. در این صورت هیچ بازکنی اجازه ندارد راه او را سد کند، مگر آن که در بازه معقولی قرار گیرد که هیچ جای خطر نباشد.
در ورزش چوگان معمولاً از اسبهای کوتاه قد استفاده می‌شود، بدین منظور پونی‌ها از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند. در یک بازی معمولاً از یک اسب حداکثر در دو چوکه استفاده می‌شود، البته باید بین آن‌ها یک چوکه استراحت به اسب داده شود.

بیش از سه هزار سال است که در ایران بازی چوگان توسط پادشاهان و بزرگان این سرزمین بر‌گزار می‌شود، داریوش بزرگ در تخت جمشیدبازی چوگان را بر‌گزار می‌کرده است و میدان نقش جهان در اصفهان برای برگزاری بازی چوگان در پیشگاه شاهان صفوی طراحی شده است. در آثار شاعران بزرگی همچون #فردوسی بزرگ و #رودکی به رواج این بازی در ایران بارها اشاره شده است

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
زیباست
فرنگیس در #سوگ_سیاوش ، گیس برید و به نشان مبارزه به دور کمر بست.
گیسوبُران، زلف گشودن؛ یا بریدن مو و گیسو از آیین‌های سوگواری در فرهنگ #ایرانی و از آیین های دیرینه #ایرانیان باستان و نماد سوگواری است و نشان پیکار بانوان در دوران باستان است .
و امروز شیربانوان ایرانزمین در پیکار با #ضحاک چُنین میکنند !
براستی که استاد سخن #فردوسی_بزرگ این روزها را می دیده است .

ز خان سیاوش برآمد خروش
جهانی ز گرسیوز آمد به جوش

ز سر ماهرویان گسسته کمند
خراشیده روی و بمانده نژند

همه بندگان موی کردند باز
فرنگیس مشکین کمند دراز

برید و میان را به گیسو ببست
به فندق گل ارغوانرا بخست

به آواز بر جان افراسیاب
همی کرد نفرین و می‌ریخت آب

خروشش به گوش سپهبد رسید
چو آن ناله و زار نفرین شنید

دایه دایه وقته جنگه
#مهسا_امینی ژینا دخت آریایی👊
#OpIran
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 شنبه ۹ مهرماه
دانشجویان دانشگاه #فردوسی در #مشهد لچک از سر برداشته و فریاد آزادی آزادی سر میدهند .

یک ایران در خشم 👊
وحوش آخوندی را تکه و پاره کنید.

#اعتصابات_سراسری
#رستاخیز

دایه دایه وقته جنگه
#مهسا_امینی ژینا دخت آریایی👊
#OpIran
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
نبايد به فرمان شاهان درنگ
نبايد که باشد دل شاه تنگ
هرآنکس که برپادشا دشمنست
روانش پرستار آهرمنست
دلي کو ندارد تن شاه دوست
نبايد که باشد ورا مغز و پوست
چنان دان که آرام گيتيست شاه
چونيکي کنيم او دهد دستگاه
به نيک و بد او را بود دست رس
نيازد بکين و بآزرم کس
تو مپسند فرزند را جاي اوي
چوجان دار در دل همه راي اوي
به شهري که هست اندرو مهرشاه
نيابد نياز اندران بوم راه
بدي را تو از فر او بگذرد
که بختش همه نيکويي پرورد
جهان را دل ازشاه خندان بود
که بر چهر او فر يزدان بود
چو از نعمتش بهره يابي بکوش
که داري هميشه به فرمانش گوش

#فردوسی

#قدرت_مردم_متحد
#رستاخیز #ایرانی برای بازپس گیری ایران‌زمین

#مهسا_امینی دخت آریایی ایرانزمین👊

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💎 برافراشتن پرچم شیر و خورشید #ایران در آرامگاه استاد سخن #فردوسی بزرگ
پرچم های شیر و خورشید نشان را برافرازید و " جاویدشاه " را گردن فراز فریاد زنید تا در این پیچ مهند تاریخی به جهان بی شرافت بگوییم که چه میخواهیم .

#به_ایرانشهر_بازمیگردیم

#محسن_شکاری
#مهسا_امینی دخت آریایی ایرانزمین👊

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
و آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست 🔥

#جشن_سده یکی از کهن ترین آیین های شناخته شده در #ایران بزرگ میباشد. درازای حیات آن، نشان از نداشتن پیوند با ادیان دیروز و امروز دارد. سده، در کنار دیگر جشن های بزرگ #ایرانیان، به مانند #یلدا، #مهرگان و #نوروز، جشنی ملی و همگانی است که در پیوند با ویژه گی های زیست محیطی جغرافیا و رویدادهای و پدیده های کیهانی شکل گرفته و آخشیجان ( عناصر ) آن به دل زنده زیست بوم برمی گردد
#فردوسی، بزرگمرد جهان اندیش ایرانی، در #شاهنامه اساطیری چنین راز می گشاید:
اگر هوشنگ برای کوبیدن سر مار، که نماد اهریمن است نمی کوشید، چه بسا آتش پدید نمی آمد و گیتی همچنان در تیرگی نهفته می ماند.
جشن سده، همانند دیگر جشن های ملیهنی، پیامی از تاریخ برای ما به همراه دارد و آن، نبرد بر پاد اهریمن است. این نبرد با خود نور فروزان و گرمای همبستگی را به ارمغان می آورد.
«جشن های میهنی در درازای تاریخ، در پس هر شکست و پیروزی، خونی دوباره به شریان ملت روان نموده است»

برای شناخت بیشتر این روز بزرگ به تارنمای رسمی جنبش در خاستگاه زیر بروید .
https://iircf.com/?page_id=443

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
🔸مناسبت‌ها و جشن‌های بهمن ماه

🔥 یکم بهمن : یادگاری از زادروز فردوسی بزرگ
در #شاهنامه #فردوسی ابیات جالبی وجود دارند که به نگر می‌رسد فردوسی درباره زادروزش سخن می‌گوید:

چو آدینه هرمزد بهمن بود
برین کار فرّخ نشیمن بود!
.
می لعل پیش آورم، هاشمی
زبیشی که خُنبَش نگیرد کمی
.
چو شست و سه شد سال و شد گوش کر
ز گیتی چرا جویم آیین و فر؟

گرچه با توجه به دگرگونی های گاهشماری خورشیدی، یافتن تاریخ دُرُست زادروز فردوسی بزرگ دشوار است، اما یکم بهمن ماه کنونی هم یادگاری از فردوسی و زادروز او می باشد.

🔥 دوم بهمن : جشن بهمنگان (بَهمَنجه)
بَهمَنگان از جشن‌های باستانی است که تا دوره‌های پس از تازش #اسلام در #ایران رواج داشته است اما امروز جایگاه پیشین را ندارد. ایرانیان در این روز خوراک‌هایی می‌پختند و آنها را با شیر خالص می‌خوردند. همچنین از گیاهان روغن می‌گرفتند و…

بیرونی پیرامون این جشن نوشته است:
… مردم فارس در ديگ‌هايى از جميع دانه‌هاى ماكول با گوشت خوراکی مى‌پزند و آنرا با شير ناب مى‌خورند و مى‌گويند كه یاد را اين خوراک زياد مى‌كند و اين روز را در چيدن گياه‌ها و كنار رودخانه‌ها و جويها و روغن گرفتن و تهيه بخور و سوزاندنی‌ها سودبخشی ویژه بدين روز است و بر اين گمانند كه جاماسب وزير گشتاسب اين كارها را در اين روز انجام مى‌داد و سود اين اشياء در اين روز بيشتر از ديگر روزهاست (بیرونی، ١۳۸۶: ص ۳۵۰).

در چامه های پارسی فراوان واژه بهمنجه به کار رفته است که اشاره به جشن بهمنگان است:

بعد ما کز سر عشرت همه روز افکندی
سخن رفتن و نارفتن ما در افواه
.
اندر آمد بدر حجره من صبحدمی
روز بهمنجه یعنی دوم بهمن ماه

(انوری)
.

فرخش باد و خداوند فرخنده کناد
عید فرخنده و بهمنجه بهمن مه را

(فرخی)
.

اورمزد و بهمن و بهمنجه فرخ بود
فرخت باد اورمزد و بهمن و بهمنجه

(منوچهری دامغانی)

🔥 پنجم بهمن : جشن نوسره
این جشن پنج روز پیش از جشن سده برگزار می شده است.

🔥 دهم بهمن : جشن سَده
جشن #سده از جشن‌های بزرگ ایرانی بوده است که همانند #نوروز و مِهرِگان سخنان فراوانی درباره آن گفته‌اند. جالب است که جشن سده پس از سد(صد) روز از آغاز آبان ماه و در روز دهم بهمن ماه یعنی آبان روز (روز دهم ماه در گاهشماری ایرانی) قرار گرفته است. در آغاز آبان ماه رفته رفته هوا سرد تر می‌شود و از نیمه بهمن به بعد رفته رفته هوا رو به گرمی می‌رود.

شادباش جشن سده
شهره ترین داستانی که درباره سده گفته‌اند، پیدایش آتش توسط هوشنگ است. داستان از آن قرار است که روزی هوشنگ به کوه رفته بود و ماری را مشاهده کرد. سنگی برداشت و به او انداخت. سنگ ناگاه به سنگ دیگری برخورد کرد و از بهم خوردن این دو سنگ آتش روشن شد و به این صورت آتش پدید آمد.

برخی سگذشت ها پیدایش سده را به اردشیر پاپکان و برخی دیگر به کیومرث نسبت داده اند. داستانی درباره پیوند این جشن با فریدون هم گفته‌اند.

در هر حال این جشن با آتش و برافروختن آتش همراه بوده است و در ایران باستان آتش بسیار قابل ستایش بوده است. این عنصر شگفت انگیز طبیعت به عنوان یکی از عناصر چهارگانه مطرح بوده است.

🔥 بیست و دوم بهمن : جشن باد روز

در گاهشماری ایرانی، روز بیست و دوم هر ماه باد روز نام داشته است اما باد روز از بهمن ماه جشنی در قم و نواحی آن وجود داشته و با نوشیدن و شادی همراه بوده است.

🔥 سی ام بهمن : جشن آفریجگان
از جشن های کهن #ایرانی است که گویا ریشه در رویدادی در زمان پیروز پادشاه #ساسانی داشته است. ایوریحان بیرونی نوشته است که این جشن را در اصفهان «آفریجگان» گویند.

بخش‌هایی از داستانی که بیرونی درباره این جشن آورده است بدین تفسیر است:

در اصفهان آفريجگان گويند و تفسير و توضيح اين لفظ ريختن آب است و سبب آن است كه باران در زمان فيروز جد انوشيروان نباريد و مردم ايران به خشگسالى افتادند و فيروز بدين جهت چندين سال از مردم خراج نگرفت و درهاى خزينه خود را گشود و از مالهايى كه به آتشكده‌ها تعلق داشت هركس مى‌خواست بدو وام مى‌داد و آن اموال را تمامى به مردم ايران داد و مانند پدر از پسر خود از همه مردم و رعايا جستجو كرد و در همه اين چند سال كه قحط و غلا بود كسى از گرسنى نمرد سپس فيروز به آتشكده آذرخورا كه در فارس است رفت و در آنجا نماز خواند و سجده كرد و از خدا خواست كه اين بلا را از اهل دنيا برطرف كند… ده را كه كامفيروز است ساخت يعنى فيروز در اينجا بود كه بكام خود رسيد و همه مردمان از سرورى كه پيدا كردند از اين آبها بروى هم مى‌پاشيدند و اين رسم در ايران از آنوقت باقى و پايدار ماند و اين عيد را همه عيد مى‌گيرند زيرا در اين روز بود كه براى ايشان باران آمد و در اصفهان نيز در اين روز باران آمد (بیرونی، ١۳۸۶: ص ۳۵۳).
🔸دادخواهی
یکی از نکات کلیدی و مهند در #شاهنامه #فردوسی بزرگ است. فردوسی در بخش های گوناگون شاهنامه از جمله ضحاک و فریدون، ایرج و سلم و تور و سیاوش و افراسیاب ،  #دادخواهی را وابسته به پاسخگو کردن جنایتکار فرنام  می کند زیرا تنها این دادخواهی است که می تواند از ادامه چرخه جنایت بوسیله ضحاک و حاکم خونریز جلوگیری کند.

چو کاوه برون شد ز درگاه شاه
برو انجمن گشت بازارگاه

همی بر خروشید و فریاد خواند
جهان را سراسر سوی داد خواند

ازان چرم کاهنگران پشت پای
بپوشند هنگام زخم درای

همان کاوه آن بر سر نیزه کرد
همانگه ز بازار برخاست گرد

خروشان همی رفت نیزه بدست
که ای نامداران یزدان پرست

کسی کاو هوای فریدون کند
دل از بند ضحاک بیرون کند

شاهنامه فردوسی بزرگ - ضحاک

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
یکی از بزرگترین و البته شگفت آورترین کژی ها که شوربختانه همچنان در میان برخی از هم میهنان نا آگاه دیده می شود ، قرار دادن تازینامه #قرآن بر سر #هفت_سین است که بی گمان این خوان ایرانی هیچگونه پیوندی نه تنها با این نسک تازی بلکه با زبان و نیز با بوجود آورنده گان آن ندارد .
هفت سین #نوروز و هر آنچه که بر این خوان نهاده می شود ، به نمادهای ایران باستان بازمی گردد. خوان هفت سین سرشتی مهری دارد و نمادهای آن، با گرما، روشنایی و خورشید در پیوند است.

هم میهنان
#نوروز یک جشن و آئین #ایرانی و پارسی است و خوان هفت سین آن میبایست ایرانی و پارسی باشد .
به جای این تازینامه و هر نسک نا ایرانی دگر ، نیکوست از #شاهنامه #فردوسی بزرگ یا دیوان #حافظ یا گاتاها و یا اَوِستا بهره بجوییم .

#به_ایرانشهر_بازمیگردیم 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ایرانشهر افزون بر بار گیتایی آن، همچون یک پنداره آهنجیده ( انتزاعی ) (abstract)
در یک گردآیه استوره ای، تاریخی، ادبی و هنری در آرایه ای دلکش و انسانی، ترسیم شده است. کاوه و آرش و سیاوش و کیخسرو و رستم همان اندازه به آن جان داده‌اند که #نوروز و #مهرگان و #سده و شب چله. #فردوسی بزرگ یکه تاز پهنه جان و خرد آن است، #کوروش بزرگ نمونه رواداری و مردم نیازاری آن و داریوش بزرگ آبادکننده و سازنده آن. #زرتشت بزرگ آموزگار منش آن است و با سده ها دوری، حافظ «لسان الغیب» رموز و نمادهای آن می باشد.
#ایرانشهر تنها یک گیتای و یا یک یکان سیاسی نیست، جان ایران است و همه نصیب ایرانیان است در این دنیا...!

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی

🔥
💎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گروه " بانوان آریایی ایرانشهریگ" ♥️ #AryanIranshahrigWomen
#زنان_شاهنامه فردوسی ♥️ #گردآفرید نماد پهلوانی، #همای نماد سیاست ، #سودابه نماد حسادت ، #منیژه نماد دلدادگی ، #شیرین نماد مهر وعشق ، #تهمینه نماد فداکاری ، #فرنگیس نماد سرسختی ، #فرانک نماد پایداری.
ما ایرانیان #آریایی_زرتشتی هستیم & نام فرزندانمان را #آریایی برمیگزینیم...!
نامهای نیک و زیبای بانوان ایرانی از #شاهنامه #فردوسی_پاکزاد
♥️ #شاهنامه_فردوسی نسک ( #کتاب) نیست ، نسکخانه ( #کتابخانه ) است🔥 بزرگترين شاهکار ادبی جهان ...!
#زن_زندگى_آزادى💚🤍❤️ #مرد_میهن_آبادی
#نه_به_جمهوری_اسلامی #جاویدشاه
#Firdausi . #ferdowsi . #ShahnamehFerdowsi
@iranshahrigwomen
🔸هلاله یا همای
پادشاه بانوی ایرانی که به گفته نسک تاریخی بندهش ( ٣٩١ یشتها ۱+۲۷۴ یشتها ۲) در دوره کیانیان بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست . از او همچون هفتمین پادشاه کیانی یاد شده است که نامش را “همای چهر آزاد” ( همای وهمون ) نیز گفته اند .
او مادر داراب بود و پس از “وهومن سپندداتان” بر تخت شاهنشاهی ایرانشهر نشست . وی با زیبایی تمام در سی سال پادشاهی اش هرگز لغزشی نکرده و مردمان در زمان او همواره در آسایش و تندرستی زیست می‌کرده‌اند ؛ دوران زندگی همای نقطه تلاقی میان گواه مندی های تاریخی با متون #شاهنامه #فردوسی_بزرگ است .

به بیماری اندر بمرد اردشیر / همی بود بیکار تاج و سریر
همای آمد و تاج بر سر نهاد / یکی راه و آیین دیگر نهاد

فردوسی بزرگ همای را با فرنام های هنرمند، بادانش، و نیک رای، ستایش می‌کند .

همای، به چم چهرزاد، که کوتاه شدهٔ چهرآزاد به چم «از تباری نجیب» است، که در بسیاری از بن مایه ها آورده شده‌است.

از بناهای این بانوی ایرانشهری شهر چهرازادگان است که آن را به اَرَبی دگرگون و جرفادقان می‌گویند و بعضی گلپایگان می‌خوانند.

دل جهانست ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔹زنده یاد استاد #احمد_کسروی #تبریزی در نَسک پاسخ به بدخواهان پراکندگی کیشها را از سازه های گسست یکپارچگی میهنی میداند

در نشست یکم این نَسک آمده است
" شما نیک میدانید یکی از گرفتاریهای بزرگ ایران کیشهای گوناگونیست که در این کشور جاگرفته . کیش بزرگ کشور #شیعی گریست . ولی گروه بسیاری از کردان و ترکمانان #سنی میباشند . همچنان گروه بسیاری در #کردستان و کرمانشاهان و #آذربایجان گوران هستند که ما علی اللهیشان مینامیم . نیز گروهی در محلات و آن پیرامونها پیروان آقاخانند که ما باطنی میخوانیم. نیز گروهی کم در مرزهای #عراق ایزدی هستند . نیز گروهی جهودانند. نیز گروهی زردشتیانند . در میان #شیعیان آذرباییجان و دیگر جاها یکدسته شیخان و در کرمان و دیگر جاها یکدسته کریمخانیانند از میان اینها نیز بهائیان برخاسته اند که در همه شهرهای ایران پراکنده میباشند . از آنسوی از قرنها در ایران صوفیگری رواج داشته و اکنون هم در همه شهرهای ایران دسته هایی بنام صوفیان میباشند که اینها نیز راه جدایی میدارند.
اینست فهرستی از کیشهای گوناگون این کشور و از پراکندگی اندیشه های مردم . اکنون این کیشها چند زیان بزرگی در بر میدارند. از یکسو اینها پراکندگی بمیان مردم انداخته است و همگی میدانیم که پیروان هرکیشی از دیگران جدایند و برای خود راه و آرمان جدایی میدارند . از سوی دیگر اینها هریکی آموزاکهای بی ارج و زیانمندی را در بر میدارد که گذشته از بیپایی و بی ارجی ، با زندگانی امروزی بیکبار ناسازگار است و مایه پس افتادن مردم میباشد . آنچه ایرانیان را بد بخت گردانیده این کیشها و بد آموزیهاست . "

جدای از دیدگاه سیاسی وی هنگام این سخنان را میخوانیم و کارکرد جنبش را ارزیابی میکنم در می یابم که اگر بزرگ گویی نباشد پس از سده ها که از چنین گرفتاریهایی میگذرد ، جنبش #رنسانس_ایرانی فرزندان #فردوسی نخستین گام و درستترین گام را برای محو این سختیها برداشته است . تکیه بر آخشیجان ( عناصر ) یکپارچه آفرین همچون سنتهای #ایرانی و کانون های مشترک فرهنگی #ایرانشهر گامی موثر برای رسیدن به آرمانشهر است .

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
۱۱ آبان ۹۲۹ سال پیش ، دهگان‌زاده و دولتمرد پرآوازه #ایرانشهر ، خواجه نظام‌الملک وزیر آلپ‌ارسلان و ملکشاه در نهاوند به دست حشاشین صباح کشته شد. آرامگاه او در احمدآباد #اصفهان است.
خواجه نظام‌الملک توسی، بانفوذترین و بزرگ‌ترین وزیر دولت سلجوقی بود. او نزدیک به ۳۰ سال وزارت آلپ ارسلان و ملکشاه را بردوش داشت و سلجوقیان را به اوج نیرومندی رساند. نظام‌الملک دهقان‌‌زاده‌ای اهل توس در خراسان بود. در آنجا دانش آموخت و سپس به کارهای دیوانی (اداری) پرداخت تا آنکه به وزارت سلجوقیان رسید. خواجه‌نظام الملک توسی، سه جاودانه برای ایرانیان به یادگار گذاشت. نخست دستور داد سال‌شمار خورشیدی فراهم شود تا سال‌شمار قمری کنار گذاشته شود. دوم آنکه دستور داد هزاران بار نسک #شاهنامه‌ ی #فردوسی خردمند بازنویسی شود تا زبان ایرانیان رستگاری یابند. سوم برافراشتن دانشگاه‌های نظامیه بود که ریشه و پایه‌ی دانشگاه‌های امروزی است. خواجه نظام الملک بنیادگذار دانشکده‌های شناخته شده به نظامیه در شهرهای اصفهان، هرات، نیشابور، بغداد و … بود که الگوی دانشگاه‌های اروپا در سده‌های پس از آن شده‌اند

یادش جاودان

دل جهانست ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
🔸خاورشناسان و تاریخ نویسان هم سخن كه ايرانيان نزديك به چهار هزار سال است كه شب چله ــ آخرين شب پاييز و آذرماه ــ را كه دراز ترين و تاريكترين شب در درازای سال است تا سپيده دم بيدار مانده، در كنار يكديگر خود را سرگرم كرده تا اندوه غيبت خورشيد و تاريكي و نيز سردی هوا روحيه آنان را سست نكند و با به روشنی گرائيدن آسمان (موجب اطمينان از بازگشت خورشيد در پی يك شب دراز و سياه كه زایش تازه آن عنوان شده است)
پيشتر، ايرانيان (مردم سراسر ايران زمين) روز پس از شب چله (يكم دیماه) را «خور روز» و «ديگان = دی گان» مي خواندند و به آرمیدن می پرداختند و آسوده روز همگانی بود. در اين روز به اين نگر از كار دست می كشيدند كه نمی خواستند احيانا انجامدهنده بدی كردن شوند كه ميترائيسم انجام هر كار بد، كوچك را در روز زایش خورشيدبزه ای بزرگ می شمرد.
«هرمان هيرت» زبانشناس بزرگ آلمان كه گرامر تطبيقی زبانهای آريايی را نوشته است كه پارسی از جمله اين زبانها است نگر داده كه «دی» به چم «روز» به اين دليل بر اين ماه ايرانی گذارده شده كه ماه زایش دوباره خورشيد است. بايد دانست كه انگليسی يك زبان گرمانيك (خانواده زبانهای آلمانی) و ازخانواده بزرگتر زبانهای آريايی (آرين) است. هرمان هيرت در آستانه «دی گان» به دنيا آمده بود و به زادروز خود كه برابر با زایش دوباره خورشيد بود، مباهات بسيار می كرد.
#فردوسی بزرگ به استناد بن مایه های خود، چله و «خور روز» را به هوشنگ از شاهان پيشدادی ايران ( كيانيان كه از سيستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در اين زمينه از جمله گفته است:

كه ما را ز دين بهي ننگ نيست/ به گيتی، «به» از دين هوشنگ نيست

همه راه «داد» است و آيين مهر/ ..... نظر كردن اندر شمار سپهر

آداب شب چله در درازای زمان دگرگونی نكرده و ايرانيان در اين شب، باقيمانده ميوه هايی را كه انبار كرده اند و خشكبار و شبچره میخورند و دور هم گرد هيزم افروخته و بخاری روشن مي نشينند تا سپيده دم بشارت شكست تاريكی و آمدن روشنايی و گرمي (در ايران باستان، از ميان نرفتن و زنده بودن خورشيد كه بدون آن حيات نخواهد بود) را بدهد، زيرا كه به پندار آنان در اين شب، تاريكی و سياهی در اوج خود است.
«خور روز (دی گان)، يكم دی ماه» در ايران باستان درعين حال روز برابری انسانها بود. در اين روز همگان از جمله شاه تنپوش ساده می پوشيدند تا يكسان به دید آيند و كسي حق دستور دادن به ديگری را نداشت و كارها به میل انجام می گرفت، نه زیر امر. در اين روز جنگ كردن و خونريزی، حتي كشتن گوسفند و مرغ هم بازداشته بود. اين باره را نيروهای دشمن ايرانيان مي دانستند و در جبهه ها پیش رو گیری مي كردند و خونريزی گذرا پایان می یافت و بسيار ديده شده است كه همين پایان گذرا پیکار، به سازش مدید و خوشی انجاميده بود.

▫️واژه «چله» از دوران #ساسانيان كه متمايل به بكار گيری دبیره سريانی (الفبای از راست به چپ) شده بودند بكار رفته است. «يلدا » همان "ميلاد" به چم زايش، زادروز يا تولد است كه از آن زبان سامی وارد پارسی شده است. بايد دانست كه هنوز در بسياری از جای ايران بخصوص در جنوب و جنوب خاوری براي ناميدن بلندترين شب سال ، به جای شب يلدا از واژه مركب شب چله ( 40 روز مانده به جشن سده ــ شب سياه و سرد ) استفاده می شود.
▫️مراسم شب يلدا (شب چله) از مسیر ايران به قلمرو روميان راه يافت و جشن «ساتورن» خوانده مي شد. جشن ساتورن پس از مسيحی شدن رومی ها هم ارج خود را از دست نداد و ادامه يافت كه در همان نخستين سده آزاد شدن پيروی از مسيحيت در ميان روميان، با برنهادن رئيس هنگام كليسا، كريسمس (مراسم ميلاد مسيح ) را 25 دسامبر قراردادند كه چهار روز و در سالهاي كبيسه سه روز پس از چله (شب 21 دسامبر) است و چم هر دو واژه هم يكی است. از آن پس اين دو زادروز تقريبا باهم بر گزار مي شده اند. آراستن سرو وكاج در كريسمس هم از ايران باستان اقتباس شده است، زيراكه ايرانيان به اين دو درخت بویژه سرو به چم نماد ایستاده گی در برابر تاريكي و سرما مي نگريستند و در «خور روز» در برابر سرو می ايستادند و پیمان می كردند كه تا سال پسین يك نهال سرو ديگر كشت كنند.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
🔸زِ هوشنگ ماند این سَده یادگار

#هوشنگ یابنده‌ی آتش در استوره‌ی #ایرانی است. هوشنگ برای از میان بردن یک مار، سنگی به سوی او می‌اندازد و به گونه‌ی رخدادی چگونگی ساخت آتش را درمی‌یابد. از آن پس ایرانیان برای بزرگداشت یافتن آتش هر ساله در آن روز #جشن_سده را برپا می‌دارند.

نام هوشنگ در اوستایی هئوش‌ینگهه (Haošyaŋha) آمده است. فرنام (:لقب) پیشداد هم در #اوستایی، پره‌ذاته (Para δāta) آمده است.

نام اَوِستایی او به چم (:معنای) کسی است که خانه‌های خوب می‌سازد و فرنامش به چم نخستین قانون‌گذار است. پیشداد یا پره‌داته را گاه با پارالاتوس، نیای خاندان سکایی پارالاتیان نیز هم‌سنجی کرده‌اند. این پارالاتوس در استوره‌های سکایی نخستین انسان دانسته شده است.

چهره‌ای که ما از هوشنگ می‌شناسیم، آخرین نسخه‌ی استوره‌ی میهنی مان است که به نظم #فردوسی بزرگ جاودانه شده است، ولی یاد و نشان از هوشنگِ پیشدادی تا به دوران اوستایی می‌رسد.

در زامیادیشت، هوشنگ پادشاه هفت‌ کشور خوانده شده که بر کَوی‌های ستمکار و دروندان و جادوگران چیره شده و دو سوم دیوان مَزَندَری را برانداخته است.

در آبان‌یشت گزارش شده او در پای کوه البرز برای اَناهید پیشکشی کلان آورده تا او را در پیروزی بر دیوان یاری دهد.

یعقوبی، هوشنگ را دومین پادشاه ایران می‌خواند که چهل سال بر تخت نشسته است. در «نوروزنامه»‌ی منسوب به خیام، هوشنگ جانشین کیومرث است و نهصد و هفتاد سال پادشاهی می‌کند.

دهم بهمن ماه #جشن_سده را در سرتاسر ایران باشکوه برگزار میکنیم .
جشنهای میهنی سنگرهای پدافند از کیان و کیستی میهنی ایرانیان است .

پانوشته : فرتور نبرد هوشنگ با دیو سیاه

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
شاهنامه، شناسنامه ایران فرهنگی.

کرامندی #شاهنامه تنها در اين نيست كه در ادبيات رسمي ما نمونه‌وار است بلكه شاهنامه تنها نسکی است كه توانسته است وارد فرهنگ عامه شود و ایستاری را پديد آورد كه ما به آن ایستار ( سنت ) شاهنامه‌خواني، يا همان نقالي، مي‌گوييم. نسک ديگري را نمي‌شناسيم كه چنين اثر فراگيری در بين توده‌های مردم داشته باشد.
درباره #فردوسی بزرگ و شاهنامه او به سه جستار مي‌توان پرداخت. نخست جايگاه فردوسی و اثر او در فرهنگ رسمی و مردمی ماست، دوم جایگاه او در گستره گیتاشناس ايران و سرزمين‌هايی است كه با فرهنگ ايران پيوند دارند و سرانجام پيامی است كه از رويدادهای شاهنامه می‌توان دريافت.
ما در ادبيات كهن‌مان چکاد های چامه ای فراوانی داريم كه همه آن‌ها جايگاهی جهانی و انسانی دارند. از خود فردوسی گرفته تا سعدی، مولانا، حافظ و ديگران. براي من بسيار دشوار است كه يكی از اين بزرگان را بر ديگری ارجح بدهم و بگويم كه او ستيغ بلند فرهنگ ماست و كسي را هم‌تراز او نداريم.
اما اين را ميتوانم بگويم كه كار فردوسی و شاهنامه او هنایشی ( اثری ) دارد كه در هيچ شاعر ديگری نمي‌توان یافت .
رخنه شاهنامه در ميان لايه‌های همبودگاه تا به اندازه ای است كه برخی عشاير ايران آن را نسکی ورجاوند می‌دانند كه نیز می‌توان در هنگام سوگواری و پُرسه هم خواند و برای روان درگذشتگان آمرزگاری خواست.
در ميان برخی از عشاير بختياری چنين پديده‌ای وجود دارد. افزون بر اين در پیکارها و جنگ‌ها نيز سنت شاهنامه‌خوانی بخش ناگسستنی از نبردها بوده است. همآوردان با خواندن شاهنامه به هيجان می‌آمدند و برای رويارويی با دشمن دليرتر می‌شدند.
يك نكته ديگر آن است كه منش فردوسی در پديد آمدن شاهنامه نقش به‌سزايی داشته است. اينگونه نيست كه او تنها نبشتاری را از نثر به نظم دگرگون كرده باشد. هنر داستان‌پردازی فردوسی در خلق داستان‌های شاهنامه بی‌گمان تاثيرگزار بوده است. اگر نسک او را با منظومه‌های حماسی ديگر بسنجيم پی خواهيم برد كه او تا كجا از هنر والا و دانش خود سود برده است تا شاهكاری بی همتا بسازد.
شما به هر گوشه از ايران كه بنگريد مي‌توانيد جاهايي را بيابيد كه با نام پهلوانان شاهنامه پيوند دارند. نزد ما مكان‌ها همواره از اشوی ( تقدس ) برخوردارند؛ پس هنگام جایی را به نام يكی از پهلوانان حماسی و اسطوره‌ای ناميده‌اند، پيداست كه از نگرمردم آن شخصيت از پاکی برخوردار بوده است. اين‌هاست كه لايه‌های زيرين فرهنگ را پديد می‌آورد

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎