🔺🔺
🇧
جادەای بود و در آن نزدیکی یک پایگاه نظامی. ترسی نداشتیم و خیالمان راحت بود چرا که دست خالی و کولی همراهمان نداشتیم که مورد تعرض واقع شویم! به محض بالا آمدن ما از سراشیبی و وارد شدن به جاده سه سرباز سپاه در نزدیکی ما از کمین گاهشان بیرون آمدند و بدون سردادن هیچ ایست و توقفی به طرف ما تیراندازی کردند و ما هم سه نفری بلافاصله پا به فرار گذاشتیم تیراندازی شدت گرفت و ما هم سرعتمان را زیاد کردیم تا به پیچی در آنطرف کوه که در تیراندازی مستقیم در امان میشدیم برسیم. چرا که مسئله جدی به نظر می آمد و صفیر گلولەها را که در اطراف ما رد می شد را به خوبی حس میکردیم من و دیگر دوستم خیلی زود پیچ را پشت سر گذاشته بودیم پشت سرم را نگاه کردم خبری ازپسر عمویم نبود تیراندازی هم قطع شده بود آنسوی پیچ جاده صدای آه و ناله می آمد اولش احساس کردم که پسر عمویم ترسیده و فریاد میزند که مرزبانان دیگر تیراندازی نکنند. به دوستم که جلوتر از من بود گفتم بایستد و من خیلی زود به طرف آن سوی جاده که پشت سر گذاشته بودیم برگشتم و دیدم که در آن نزدیکی پسر عمویم دست و پا میزند و همزمان دیدم که مرزبانان هم به طرف پایگاه پا به فرار گذاشتەاند چون مثل اینکه دسته گل به آب داده بودند! نزدیک که شدم حدسم اشتباه از آب درآمد پسر عمو از ناحیه دست تیر خورده بود و در وسط جاده می غلتید با دیدن خون پیراهنی که تنم بود، را درآوردم و استخوان مچ دستش را که شکستە و بیرون زده بود را بستم و با دوستم نوبتی با کول کردن پسرعموی زخمی در مسیر همان جاده به طرف پایگاه عصبانی با سردادن دشنام نزدیک شدیم. افراد پایگاه که صدای تیراندازی را شنیده بودند بیرون زده بودند ومرزبانانی که به طرف ما تیراندازی کرده بودند هم قبل از رسیدن ما سراسیمه ماجرا را که گویا به افراد مشکوکی برخورده و بسویشان تیراندازی کرده اند برای فرماندەشان و بقیه تعریف کرده بودند. با نزدیک شدن و دیدن وضع ما همه از موضعشان بیرون زده و به طرف ما دویدند ،فرمانده پایگاه که خود از اهالی منطقه نوسود بود به سربازانی که تیراندازی کرده بودند دشنام میداد و میگفت افراد مشکوک این سه نوجوان بودند! در آن لحظه فرمانده پایگاه رو به من کرد و گفت: تنها امکان ما اینجا یک ماشین است که ان هم به ماموریت رفته است باید سریع یکی از شما به طرف شهر بدود و ماشینی تهیه کند که من سریع پذیرفتم و راه افتادم با طی کردن جادەهای پر پیچ و خم به یک نفر از اهالی منطقه نودشه رسیدم کە یک ماشین جیپ داشت و نفس زنان ماجرا را تعریف کردم خیلی زود پذیرفت که به محل حادثه برویم . ما رفتیم و پسر عمویم را به بیمارستان رساندیم و از آنجاهم به کرمانشاه جهت معالجە و عمل جراحی اعزام شد و خلاصە پسر عمویم نجات یافت! مقصری بازداشت نشد و ما هم محکوم نشدیم! دبیرستان را تمام کردم و به دانشگاه رفتم بعدها هم شنیدم که کاک انور روی مین رفته و پایش را از دست داده! دانشگاه هم تمام شد خودم هم سرباز شدم و افسر وظیفه ارتش ! به سربازان دور بر خودم سعی میکردم کمک کنم و باهاشان شاد بودم. در نهایت و بعد از گذشتەایی که از حوصله این نوشته خارج است به صفوف پیشمرگ کومەله پیوستم در آنجا سالها اخبار تیراندازی به سوی کولبران و زخمی شدن و جان باختنشان با گلوله و سرما و سقوط از بلندی و ماندن زیر بهمن را از رادیو تلویزیون بە عنوان گویندە خبر خواندم و بعضا مونتاژ کردم اما هنوزم که هنوز است این درد ادامه دارد.....
#نویسندە: #خالد_نودشه
https://t.me/joinchat/AAAAAENJFT_8C4fepYHErw
🇧
جادەای بود و در آن نزدیکی یک پایگاه نظامی. ترسی نداشتیم و خیالمان راحت بود چرا که دست خالی و کولی همراهمان نداشتیم که مورد تعرض واقع شویم! به محض بالا آمدن ما از سراشیبی و وارد شدن به جاده سه سرباز سپاه در نزدیکی ما از کمین گاهشان بیرون آمدند و بدون سردادن هیچ ایست و توقفی به طرف ما تیراندازی کردند و ما هم سه نفری بلافاصله پا به فرار گذاشتیم تیراندازی شدت گرفت و ما هم سرعتمان را زیاد کردیم تا به پیچی در آنطرف کوه که در تیراندازی مستقیم در امان میشدیم برسیم. چرا که مسئله جدی به نظر می آمد و صفیر گلولەها را که در اطراف ما رد می شد را به خوبی حس میکردیم من و دیگر دوستم خیلی زود پیچ را پشت سر گذاشته بودیم پشت سرم را نگاه کردم خبری ازپسر عمویم نبود تیراندازی هم قطع شده بود آنسوی پیچ جاده صدای آه و ناله می آمد اولش احساس کردم که پسر عمویم ترسیده و فریاد میزند که مرزبانان دیگر تیراندازی نکنند. به دوستم که جلوتر از من بود گفتم بایستد و من خیلی زود به طرف آن سوی جاده که پشت سر گذاشته بودیم برگشتم و دیدم که در آن نزدیکی پسر عمویم دست و پا میزند و همزمان دیدم که مرزبانان هم به طرف پایگاه پا به فرار گذاشتەاند چون مثل اینکه دسته گل به آب داده بودند! نزدیک که شدم حدسم اشتباه از آب درآمد پسر عمو از ناحیه دست تیر خورده بود و در وسط جاده می غلتید با دیدن خون پیراهنی که تنم بود، را درآوردم و استخوان مچ دستش را که شکستە و بیرون زده بود را بستم و با دوستم نوبتی با کول کردن پسرعموی زخمی در مسیر همان جاده به طرف پایگاه عصبانی با سردادن دشنام نزدیک شدیم. افراد پایگاه که صدای تیراندازی را شنیده بودند بیرون زده بودند ومرزبانانی که به طرف ما تیراندازی کرده بودند هم قبل از رسیدن ما سراسیمه ماجرا را که گویا به افراد مشکوکی برخورده و بسویشان تیراندازی کرده اند برای فرماندەشان و بقیه تعریف کرده بودند. با نزدیک شدن و دیدن وضع ما همه از موضعشان بیرون زده و به طرف ما دویدند ،فرمانده پایگاه که خود از اهالی منطقه نوسود بود به سربازانی که تیراندازی کرده بودند دشنام میداد و میگفت افراد مشکوک این سه نوجوان بودند! در آن لحظه فرمانده پایگاه رو به من کرد و گفت: تنها امکان ما اینجا یک ماشین است که ان هم به ماموریت رفته است باید سریع یکی از شما به طرف شهر بدود و ماشینی تهیه کند که من سریع پذیرفتم و راه افتادم با طی کردن جادەهای پر پیچ و خم به یک نفر از اهالی منطقه نودشه رسیدم کە یک ماشین جیپ داشت و نفس زنان ماجرا را تعریف کردم خیلی زود پذیرفت که به محل حادثه برویم . ما رفتیم و پسر عمویم را به بیمارستان رساندیم و از آنجاهم به کرمانشاه جهت معالجە و عمل جراحی اعزام شد و خلاصە پسر عمویم نجات یافت! مقصری بازداشت نشد و ما هم محکوم نشدیم! دبیرستان را تمام کردم و به دانشگاه رفتم بعدها هم شنیدم که کاک انور روی مین رفته و پایش را از دست داده! دانشگاه هم تمام شد خودم هم سرباز شدم و افسر وظیفه ارتش ! به سربازان دور بر خودم سعی میکردم کمک کنم و باهاشان شاد بودم. در نهایت و بعد از گذشتەایی که از حوصله این نوشته خارج است به صفوف پیشمرگ کومەله پیوستم در آنجا سالها اخبار تیراندازی به سوی کولبران و زخمی شدن و جان باختنشان با گلوله و سرما و سقوط از بلندی و ماندن زیر بهمن را از رادیو تلویزیون بە عنوان گویندە خبر خواندم و بعضا مونتاژ کردم اما هنوزم که هنوز است این درد ادامه دارد.....
#نویسندە: #خالد_نودشه
https://t.me/joinchat/AAAAAENJFT_8C4fepYHErw
Forwarded from عکس نگار
💢 #فوری #سنندج
🔴"بازداشت جمعی از فعالین مدنی و کارگری مقابل زندان مرکزی سنندج"
حدود یک ساعت پیش جمعی از فعالین کارگری و مدنی شهر سنندج که در پی بالا گرفتی احتمال اعدام قریب الوقع زندانی سیاسی #رامین_حسین_پناهی مقابل زندان مرکزی این شهر تجمع کرده بودند بازداشت شدند.
در میان بازداشت شدەگان فعالین شناخته شدە کارگری #خالد_حسینی و #رفیق_کریمی وجود دارند وهویت سایر بازداشت شدەگان تا این لحظه مشخص نیست.
به گفته شاهدان عینی هنگام بازداشت فعالین کارگری و مخالفین اعدام نیرویهای امنیتی دست به تیر اندازی زدەاند.
🚩🆔 @kolbarnews
🔴"بازداشت جمعی از فعالین مدنی و کارگری مقابل زندان مرکزی سنندج"
حدود یک ساعت پیش جمعی از فعالین کارگری و مدنی شهر سنندج که در پی بالا گرفتی احتمال اعدام قریب الوقع زندانی سیاسی #رامین_حسین_پناهی مقابل زندان مرکزی این شهر تجمع کرده بودند بازداشت شدند.
در میان بازداشت شدەگان فعالین شناخته شدە کارگری #خالد_حسینی و #رفیق_کریمی وجود دارند وهویت سایر بازداشت شدەگان تا این لحظه مشخص نیست.
به گفته شاهدان عینی هنگام بازداشت فعالین کارگری و مخالفین اعدام نیرویهای امنیتی دست به تیر اندازی زدەاند.
🚩🆔 @kolbarnews
عصر امروز پنج شنبه 23 شهریور
#مظفر_صالح_نیا فعال کارگری و عضو اتحادیه آزاد کارگران
#خالد_حسینی فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی
و همچنین #مختار_زارعی روزنامه نگار که دیروز توسط نیروهای امنیتی به اتهام تبلیغ برای اعتصاب عمومی دستگیر شده بودند با وثیثه 80 میلیونی آزاد شدند
@Kolbarnews
#مظفر_صالح_نیا فعال کارگری و عضو اتحادیه آزاد کارگران
#خالد_حسینی فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی
و همچنین #مختار_زارعی روزنامه نگار که دیروز توسط نیروهای امنیتی به اتهام تبلیغ برای اعتصاب عمومی دستگیر شده بودند با وثیثه 80 میلیونی آزاد شدند
@Kolbarnews
🔴کشتە و زخمی شدن ١٠ کولبر و کاسبکار در یک هفتە
🔵#کولبرنیوز: شنبه 5 آبانماه، برپایه اخبار دریافتی، بر اثر تیراندازی مستقیم نیروهای هنگ مرزی در نوار مرزی "سردشت" دو کولبر زحمی می شوند.
🔺 شب گذشتە در مرز دولەتو #سردشت بر اثر تیراندازی نیروهای مرزبانی به جمعی از کولبران، دو کولبر بنامهای "امین خضرپور" و" خالد محمدی پور" مجروح شده اند. #خالد محمدپوری جراحت سنگین از ناحیهی کمر برداشتە و وضعیت عمومی ایشان وخیم گزارش شده است.
🔺همچنین در منطقە #مرگور_ارومیە یک کولبر به نام #مظفر_گسیان از ترس مرزبانان قاتل بە کوه های دالامپر این منطقە پناە می برد کە براثر شدت سرما جان خود را از دست می دهد.
#تیرباران کردن دو شهروند عادی در مرز نوسود از سوی جمهوری اسلامی
🔺برپایە گزارش دیگری روز جمعە ٤آبان ماە نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی دو جوان اهل پاوە را در در مرز بیارە-نوسود بە قتل رساندە و جسد آنها را در همان جا رها کردەاند. دلیل تیرباران کردن و هویت این دو جوان تا این لحظە برای کولبرنیوز مشخص نشدە است.
🔺روز سهشنبه ۱ آبان ۱۳۹۷ گروهی از کولبران در منطقهی مرزی شپیران از توابع شهرستان سلماس مورد هجوم نیروهای مرزبانی قرار گرفتند و در نتیجه #فرامرز_جلیباقو کولبر ۲۶ ساله جان خود را از دست داده و #ذاکری_جلیباقو کولبر ۳۰ ساله به شدت زخمی شد.
🔺همچنین #ذکریا_بکری_حلج، ٢٩روز مهرماە در یکی از نقاط مرز اورمیە درپی شلیک مستقیم نظامیان رژیم اسلامی ایران جانباخت.
🔺در پی شلیک مستقیم این نیروها در روستای بلجوک در منطقە قطور از توابع خوی، یک کولبر بە نام #ایوب_حسینی پدر دو کودک زخمی شده است .
🔺کولبر اهل مهاباد "شهاب اکفوده" که براثر انفجار مین در مرز پیرانشهر از ناحیه سینه مجروح و از ناحیه پا دچار نقص عضو شده به بیمارستان "ابن سینا" تبریز منتقل گردید.
طی هفته های گذشته و به دنبال اظهارنظر معاون سیاسی – امنیتی وزارت کشور در باره کولبران، تیراندازی بسوی کولبران شدت گرفته و نیروهای مستقر در نوار مرزی کردستان بدون هیچ گونه اخطاری بسوی کولبران تیراندازی می کنند. آمار تلفات کولبران افزایش یافته است.
@Kolbarnews
🔵#کولبرنیوز: شنبه 5 آبانماه، برپایه اخبار دریافتی، بر اثر تیراندازی مستقیم نیروهای هنگ مرزی در نوار مرزی "سردشت" دو کولبر زحمی می شوند.
🔺 شب گذشتە در مرز دولەتو #سردشت بر اثر تیراندازی نیروهای مرزبانی به جمعی از کولبران، دو کولبر بنامهای "امین خضرپور" و" خالد محمدی پور" مجروح شده اند. #خالد محمدپوری جراحت سنگین از ناحیهی کمر برداشتە و وضعیت عمومی ایشان وخیم گزارش شده است.
🔺همچنین در منطقە #مرگور_ارومیە یک کولبر به نام #مظفر_گسیان از ترس مرزبانان قاتل بە کوه های دالامپر این منطقە پناە می برد کە براثر شدت سرما جان خود را از دست می دهد.
#تیرباران کردن دو شهروند عادی در مرز نوسود از سوی جمهوری اسلامی
🔺برپایە گزارش دیگری روز جمعە ٤آبان ماە نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی دو جوان اهل پاوە را در در مرز بیارە-نوسود بە قتل رساندە و جسد آنها را در همان جا رها کردەاند. دلیل تیرباران کردن و هویت این دو جوان تا این لحظە برای کولبرنیوز مشخص نشدە است.
🔺روز سهشنبه ۱ آبان ۱۳۹۷ گروهی از کولبران در منطقهی مرزی شپیران از توابع شهرستان سلماس مورد هجوم نیروهای مرزبانی قرار گرفتند و در نتیجه #فرامرز_جلیباقو کولبر ۲۶ ساله جان خود را از دست داده و #ذاکری_جلیباقو کولبر ۳۰ ساله به شدت زخمی شد.
🔺همچنین #ذکریا_بکری_حلج، ٢٩روز مهرماە در یکی از نقاط مرز اورمیە درپی شلیک مستقیم نظامیان رژیم اسلامی ایران جانباخت.
🔺در پی شلیک مستقیم این نیروها در روستای بلجوک در منطقە قطور از توابع خوی، یک کولبر بە نام #ایوب_حسینی پدر دو کودک زخمی شده است .
🔺کولبر اهل مهاباد "شهاب اکفوده" که براثر انفجار مین در مرز پیرانشهر از ناحیه سینه مجروح و از ناحیه پا دچار نقص عضو شده به بیمارستان "ابن سینا" تبریز منتقل گردید.
طی هفته های گذشته و به دنبال اظهارنظر معاون سیاسی – امنیتی وزارت کشور در باره کولبران، تیراندازی بسوی کولبران شدت گرفته و نیروهای مستقر در نوار مرزی کردستان بدون هیچ گونه اخطاری بسوی کولبران تیراندازی می کنند. آمار تلفات کولبران افزایش یافته است.
@Kolbarnews
بە نام خداوند جان و خرد
بیانیەی انجمن صنفی معلمان کردستان در خصوص بازداشت و فشار بر فعالان صنفی
فرهنگیان حق طلب و فرهیخته، اولیاء و دانش آموزان بزرگوار
قشر معلمان یکی از اقشاری بوده اند که همیشه منافع جمعی را بر منافع و آسایش شخصی خویش ترجیح داده و بارها در عمل نیز این دغدغه را از راه های مختلف فریاد کشیده اند. مگر ما چه می خواهیم به غیر از آموزش و پرورشی درخور ملت و جامعه ای با قدمت فرهنگی هزاران ساله! ما دغدغه های خویش را بارها حضوری و غیر حضوری با مسئولان امر در میان گذاشته ایم اما گویا مسئولان با سکوت و بی اعتنایی خویش خواست ما معلمان را زیر پای سکوت خویش پایمال کرده اند. این بی حرمتی با خواسته های بر حقمان ما را به برگزیدن گونه های دیگری از اعتراضات قانونی و مدنی واداشت. بر این اساس و با پیوستن به فراخوان سراسری شورای هماهنگی تشکل های صنفی دیگر بار با تحصن در مدارس در روزهای ۲۲ و ۲۳ آبان ماه فریاد برحق و قانونی خود را موافق با حقوق مصرحەی خویش در قانون اساسی، برآوردیم!
اما شوربختانە گویی مسئولان بە جای دیدن و شنیدن این فریاد حق خواهانە و جبران خطا و کم کاریهای خویش بە پشت پا زدن بە مسائل مزبور از طریق فشار، بازداشت و تهدید همت گماردەاند! مسئولان با این نوع جبهەگیری نشان می دهند کە می خواهند راەهای قانونی و مسالمت آمیز اعتراضات مدنی را بستە نگە دارند!
آنان همکار فرهنگی ما #امید_شاهمحمدی از شهرستان دیواندرە را بازداشت و بە مکانی نامعلوم منتقل کردەاند. با هجوم بە خانەی همکار فرهنگیمان #اسکندر_لطفی در شهرستان مریوان گوشی ولپتاب شخصیاش را ضبط و خودش را فردای آن شب بە سنندج احضار و تحت فشار و بازجویی نیروهای امنیتی قرار میدهند!
و در کمال ناباوری پروندە قبلی مربوط بە تحصن سراسری ۲۲ و ۲۳ مهرماه، ٦ نفر از همکاران فرهنگی سقز با نامهای #طاهر_قادرزادە، #سلیمان_عبدی، #خالد_عبداللهی، #احمد_قادری، #حامد_یزدانی و #سید_علی_حسینی را کە قبلا توسط دادیار حقطلب دادگاه سقز مختومە اعلام شدە و رٲی نهایی مبنی بر تبرئە از اتهام انتصابی صادر شدە بود تحت تٱثیر فشار و اعمال سلیقەهای شخصی تنی چند از مدیران شهری بر دادستانی، پروندە را مفتوح نمودە و آن را آمادە ارائەی حکم قاضی جدید مینمایند!!!
ما فرهنگیان بە مسئولان توصیە میکنیم کە در این برهەی حساس بە قانون پناە بردە و مشکلاتی را کە در اثر سوء مدیریت خویش ایجاد نمودەاند از راەهای مناسب حل و فصل کنند. بە آنان میگوییم کە بیشتر از این از مسئولیت های خویش غافل نمانید و بیشتر از این جو ایجاد شدە توسط خودتان را در میان فرهنگیان، ملتهب نکنید! ما همیشە نشان دادەایم کە اولین مستمسک ما قانون و گفتگوست، اما هرگز بی عدالتی را بر نخواهیم تافت. نگرانی ما نسبت بە رفتارهایتان را با همکارانمان سریعا از بین ببرید وگرنە عواقب ایجاد این جو ملتهب بر عهدە شماست!
سر چشمە شاید گرفتن بە بیل/
چو پر شد نشاید گذشتن بە پیل/
انجمن صنفی معلمان کردستان ۲٦ آبانماە ۹۷
@kolbarnews
بیانیەی انجمن صنفی معلمان کردستان در خصوص بازداشت و فشار بر فعالان صنفی
فرهنگیان حق طلب و فرهیخته، اولیاء و دانش آموزان بزرگوار
قشر معلمان یکی از اقشاری بوده اند که همیشه منافع جمعی را بر منافع و آسایش شخصی خویش ترجیح داده و بارها در عمل نیز این دغدغه را از راه های مختلف فریاد کشیده اند. مگر ما چه می خواهیم به غیر از آموزش و پرورشی درخور ملت و جامعه ای با قدمت فرهنگی هزاران ساله! ما دغدغه های خویش را بارها حضوری و غیر حضوری با مسئولان امر در میان گذاشته ایم اما گویا مسئولان با سکوت و بی اعتنایی خویش خواست ما معلمان را زیر پای سکوت خویش پایمال کرده اند. این بی حرمتی با خواسته های بر حقمان ما را به برگزیدن گونه های دیگری از اعتراضات قانونی و مدنی واداشت. بر این اساس و با پیوستن به فراخوان سراسری شورای هماهنگی تشکل های صنفی دیگر بار با تحصن در مدارس در روزهای ۲۲ و ۲۳ آبان ماه فریاد برحق و قانونی خود را موافق با حقوق مصرحەی خویش در قانون اساسی، برآوردیم!
اما شوربختانە گویی مسئولان بە جای دیدن و شنیدن این فریاد حق خواهانە و جبران خطا و کم کاریهای خویش بە پشت پا زدن بە مسائل مزبور از طریق فشار، بازداشت و تهدید همت گماردەاند! مسئولان با این نوع جبهەگیری نشان می دهند کە می خواهند راەهای قانونی و مسالمت آمیز اعتراضات مدنی را بستە نگە دارند!
آنان همکار فرهنگی ما #امید_شاهمحمدی از شهرستان دیواندرە را بازداشت و بە مکانی نامعلوم منتقل کردەاند. با هجوم بە خانەی همکار فرهنگیمان #اسکندر_لطفی در شهرستان مریوان گوشی ولپتاب شخصیاش را ضبط و خودش را فردای آن شب بە سنندج احضار و تحت فشار و بازجویی نیروهای امنیتی قرار میدهند!
و در کمال ناباوری پروندە قبلی مربوط بە تحصن سراسری ۲۲ و ۲۳ مهرماه، ٦ نفر از همکاران فرهنگی سقز با نامهای #طاهر_قادرزادە، #سلیمان_عبدی، #خالد_عبداللهی، #احمد_قادری، #حامد_یزدانی و #سید_علی_حسینی را کە قبلا توسط دادیار حقطلب دادگاه سقز مختومە اعلام شدە و رٲی نهایی مبنی بر تبرئە از اتهام انتصابی صادر شدە بود تحت تٱثیر فشار و اعمال سلیقەهای شخصی تنی چند از مدیران شهری بر دادستانی، پروندە را مفتوح نمودە و آن را آمادە ارائەی حکم قاضی جدید مینمایند!!!
ما فرهنگیان بە مسئولان توصیە میکنیم کە در این برهەی حساس بە قانون پناە بردە و مشکلاتی را کە در اثر سوء مدیریت خویش ایجاد نمودەاند از راەهای مناسب حل و فصل کنند. بە آنان میگوییم کە بیشتر از این از مسئولیت های خویش غافل نمانید و بیشتر از این جو ایجاد شدە توسط خودتان را در میان فرهنگیان، ملتهب نکنید! ما همیشە نشان دادەایم کە اولین مستمسک ما قانون و گفتگوست، اما هرگز بی عدالتی را بر نخواهیم تافت. نگرانی ما نسبت بە رفتارهایتان را با همکارانمان سریعا از بین ببرید وگرنە عواقب ایجاد این جو ملتهب بر عهدە شماست!
سر چشمە شاید گرفتن بە بیل/
چو پر شد نشاید گذشتن بە پیل/
انجمن صنفی معلمان کردستان ۲٦ آبانماە ۹۷
@kolbarnews
کولبرنیوز | Kolbarnews
انفجار مین پای یک کاسبکار دیگر را گرفت کولبرنیوز: برپایە گزارشی کە هم اکنون بە کولبرنیوز رسیدە است، امشب ساعتی پیش(۷بهمن ما ۹۷) در طی انفجار یک مین ساخت ایران در منطقەی "هنگەژال" یک کاسبکار بە نام "اسعد"اهل روستای هفتاش از توابع بانە یک پای خود را از دست…
💢زخمی شدن دو کولبر بر اثر انفجار مین
◾️برپایهی گزارش رسیده به کولبر نیوز یکشنبه شب ۷ بهمن ماه ۱۳۹۷ دو کولبر اهل شهر بانه با نامهای #اسعد_زمانی اهل روستای هفت تاش و #خالد اهل روستای خافورەدە از توابع شهر بانه بر اثر انفجار یک قبضه مین بجا مانده از جنگ ایران و عراق در منطقه هنگەژال بانە زخمی شدند.
◾️لازم به ذکر است که در این حادثه اسعد زمانی یک پای خود را از دست داده است و خالد نیز به شدت زخمی شده است، که نامبردگان جهت مداوا به بیمارستان شهر بانه انتقال داده شدهاند.
✅با استناد به آمار ثبت شده در کولبر نیوز از ابتدای زمستان ۱۳۹۷ تا اکنون جمعاً ۴۱ کولبر در استانهای کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه بر اثر تیراندازی مستقیم، سرمازدگی، سقوط از ارتفاع، انفجار مین و غرق شدن در آب کشته و زخمی شدهاند.
#کولبر_نیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
◾️برپایهی گزارش رسیده به کولبر نیوز یکشنبه شب ۷ بهمن ماه ۱۳۹۷ دو کولبر اهل شهر بانه با نامهای #اسعد_زمانی اهل روستای هفت تاش و #خالد اهل روستای خافورەدە از توابع شهر بانه بر اثر انفجار یک قبضه مین بجا مانده از جنگ ایران و عراق در منطقه هنگەژال بانە زخمی شدند.
◾️لازم به ذکر است که در این حادثه اسعد زمانی یک پای خود را از دست داده است و خالد نیز به شدت زخمی شده است، که نامبردگان جهت مداوا به بیمارستان شهر بانه انتقال داده شدهاند.
✅با استناد به آمار ثبت شده در کولبر نیوز از ابتدای زمستان ۱۳۹۷ تا اکنون جمعاً ۴۱ کولبر در استانهای کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه بر اثر تیراندازی مستقیم، سرمازدگی، سقوط از ارتفاع، انفجار مین و غرق شدن در آب کشته و زخمی شدهاند.
#کولبر_نیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
Forwarded from کولبرنیوز | Kolbarnews
🔺🔺
🇧
جادەای بود و در آن نزدیکی یک پایگاه نظامی. ترسی نداشتیم و خیالمان راحت بود چرا که دست خالی و کولی همراهمان نداشتیم که مورد تعرض واقع شویم! به محض بالا آمدن ما از سراشیبی و وارد شدن به جاده سه سرباز سپاه در نزدیکی ما از کمین گاهشان بیرون آمدند و بدون سردادن هیچ ایست و توقفی به طرف ما تیراندازی کردند و ما هم سه نفری بلافاصله پا به فرار گذاشتیم تیراندازی شدت گرفت و ما هم سرعتمان را زیاد کردیم تا به پیچی در آنطرف کوه که در تیراندازی مستقیم در امان میشدیم برسیم. چرا که مسئله جدی به نظر می آمد و صفیر گلولەها را که در اطراف ما رد می شد را به خوبی حس میکردیم من و دیگر دوستم خیلی زود پیچ را پشت سر گذاشته بودیم پشت سرم را نگاه کردم خبری ازپسر عمویم نبود تیراندازی هم قطع شده بود آنسوی پیچ جاده صدای آه و ناله می آمد اولش احساس کردم که پسر عمویم ترسیده و فریاد میزند که مرزبانان دیگر تیراندازی نکنند. به دوستم که جلوتر از من بود گفتم بایستد و من خیلی زود به طرف آن سوی جاده که پشت سر گذاشته بودیم برگشتم و دیدم که در آن نزدیکی پسر عمویم دست و پا میزند و همزمان دیدم که مرزبانان هم به طرف پایگاه پا به فرار گذاشتەاند چون مثل اینکه دسته گل به آب داده بودند! نزدیک که شدم حدسم اشتباه از آب درآمد پسر عمو از ناحیه دست تیر خورده بود و در وسط جاده می غلتید با دیدن خون پیراهنی که تنم بود، را درآوردم و استخوان مچ دستش را که شکستە و بیرون زده بود را بستم و با دوستم نوبتی با کول کردن پسرعموی زخمی در مسیر همان جاده به طرف پایگاه عصبانی با سردادن دشنام نزدیک شدیم. افراد پایگاه که صدای تیراندازی را شنیده بودند بیرون زده بودند ومرزبانانی که به طرف ما تیراندازی کرده بودند هم قبل از رسیدن ما سراسیمه ماجرا را که گویا به افراد مشکوکی برخورده و بسویشان تیراندازی کرده اند برای فرماندەشان و بقیه تعریف کرده بودند. با نزدیک شدن و دیدن وضع ما همه از موضعشان بیرون زده و به طرف ما دویدند ،فرمانده پایگاه که خود از اهالی منطقه نوسود بود به سربازانی که تیراندازی کرده بودند دشنام میداد و میگفت افراد مشکوک این سه نوجوان بودند! در آن لحظه فرمانده پایگاه رو به من کرد و گفت: تنها امکان ما اینجا یک ماشین است که ان هم به ماموریت رفته است باید سریع یکی از شما به طرف شهر بدود و ماشینی تهیه کند که من سریع پذیرفتم و راه افتادم با طی کردن جادەهای پر پیچ و خم به یک نفر از اهالی منطقه نودشه رسیدم کە یک ماشین جیپ داشت و نفس زنان ماجرا را تعریف کردم خیلی زود پذیرفت که به محل حادثه برویم . ما رفتیم و پسر عمویم را به بیمارستان رساندیم و از آنجاهم به کرمانشاه جهت معالجە و عمل جراحی اعزام شد و خلاصە پسر عمویم نجات یافت! مقصری بازداشت نشد و ما هم محکوم نشدیم! دبیرستان را تمام کردم و به دانشگاه رفتم بعدها هم شنیدم که کاک انور روی مین رفته و پایش را از دست داده! دانشگاه هم تمام شد خودم هم سرباز شدم و افسر وظیفه ارتش ! به سربازان دور بر خودم سعی میکردم کمک کنم و باهاشان شاد بودم. در نهایت و بعد از گذشتەایی که از حوصله این نوشته خارج است به صفوف پیشمرگ کومەله پیوستم در آنجا سالها اخبار تیراندازی به سوی کولبران و زخمی شدن و جان باختنشان با گلوله و سرما و سقوط از بلندی و ماندن زیر بهمن را از رادیو تلویزیون بە عنوان گویندە خبر خواندم و بعضا مونتاژ کردم اما هنوزم که هنوز است این درد ادامه دارد.....
#نویسندە: #خالد_نودشه
https://t.me/joinchat/AAAAAENJFT_8C4fepYHErw
🇧
جادەای بود و در آن نزدیکی یک پایگاه نظامی. ترسی نداشتیم و خیالمان راحت بود چرا که دست خالی و کولی همراهمان نداشتیم که مورد تعرض واقع شویم! به محض بالا آمدن ما از سراشیبی و وارد شدن به جاده سه سرباز سپاه در نزدیکی ما از کمین گاهشان بیرون آمدند و بدون سردادن هیچ ایست و توقفی به طرف ما تیراندازی کردند و ما هم سه نفری بلافاصله پا به فرار گذاشتیم تیراندازی شدت گرفت و ما هم سرعتمان را زیاد کردیم تا به پیچی در آنطرف کوه که در تیراندازی مستقیم در امان میشدیم برسیم. چرا که مسئله جدی به نظر می آمد و صفیر گلولەها را که در اطراف ما رد می شد را به خوبی حس میکردیم من و دیگر دوستم خیلی زود پیچ را پشت سر گذاشته بودیم پشت سرم را نگاه کردم خبری ازپسر عمویم نبود تیراندازی هم قطع شده بود آنسوی پیچ جاده صدای آه و ناله می آمد اولش احساس کردم که پسر عمویم ترسیده و فریاد میزند که مرزبانان دیگر تیراندازی نکنند. به دوستم که جلوتر از من بود گفتم بایستد و من خیلی زود به طرف آن سوی جاده که پشت سر گذاشته بودیم برگشتم و دیدم که در آن نزدیکی پسر عمویم دست و پا میزند و همزمان دیدم که مرزبانان هم به طرف پایگاه پا به فرار گذاشتەاند چون مثل اینکه دسته گل به آب داده بودند! نزدیک که شدم حدسم اشتباه از آب درآمد پسر عمو از ناحیه دست تیر خورده بود و در وسط جاده می غلتید با دیدن خون پیراهنی که تنم بود، را درآوردم و استخوان مچ دستش را که شکستە و بیرون زده بود را بستم و با دوستم نوبتی با کول کردن پسرعموی زخمی در مسیر همان جاده به طرف پایگاه عصبانی با سردادن دشنام نزدیک شدیم. افراد پایگاه که صدای تیراندازی را شنیده بودند بیرون زده بودند ومرزبانانی که به طرف ما تیراندازی کرده بودند هم قبل از رسیدن ما سراسیمه ماجرا را که گویا به افراد مشکوکی برخورده و بسویشان تیراندازی کرده اند برای فرماندەشان و بقیه تعریف کرده بودند. با نزدیک شدن و دیدن وضع ما همه از موضعشان بیرون زده و به طرف ما دویدند ،فرمانده پایگاه که خود از اهالی منطقه نوسود بود به سربازانی که تیراندازی کرده بودند دشنام میداد و میگفت افراد مشکوک این سه نوجوان بودند! در آن لحظه فرمانده پایگاه رو به من کرد و گفت: تنها امکان ما اینجا یک ماشین است که ان هم به ماموریت رفته است باید سریع یکی از شما به طرف شهر بدود و ماشینی تهیه کند که من سریع پذیرفتم و راه افتادم با طی کردن جادەهای پر پیچ و خم به یک نفر از اهالی منطقه نودشه رسیدم کە یک ماشین جیپ داشت و نفس زنان ماجرا را تعریف کردم خیلی زود پذیرفت که به محل حادثه برویم . ما رفتیم و پسر عمویم را به بیمارستان رساندیم و از آنجاهم به کرمانشاه جهت معالجە و عمل جراحی اعزام شد و خلاصە پسر عمویم نجات یافت! مقصری بازداشت نشد و ما هم محکوم نشدیم! دبیرستان را تمام کردم و به دانشگاه رفتم بعدها هم شنیدم که کاک انور روی مین رفته و پایش را از دست داده! دانشگاه هم تمام شد خودم هم سرباز شدم و افسر وظیفه ارتش ! به سربازان دور بر خودم سعی میکردم کمک کنم و باهاشان شاد بودم. در نهایت و بعد از گذشتەایی که از حوصله این نوشته خارج است به صفوف پیشمرگ کومەله پیوستم در آنجا سالها اخبار تیراندازی به سوی کولبران و زخمی شدن و جان باختنشان با گلوله و سرما و سقوط از بلندی و ماندن زیر بهمن را از رادیو تلویزیون بە عنوان گویندە خبر خواندم و بعضا مونتاژ کردم اما هنوزم که هنوز است این درد ادامه دارد.....
#نویسندە: #خالد_نودشه
https://t.me/joinchat/AAAAAENJFT_8C4fepYHErw
#خالد_حسینی فعال کارگری و از اعضای کمیته هماهنگی، غیابی به سه سال زندان محکوم شد
براساس خبر دریافتی دادگاه انقلاب #سنندج توسط قاضی سعیدی، خالد حسینی فعال کارگری و از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری را به طور غیابی به سه سال زندان محکوم کرد.
اتهام این فعال کارگری، اجتماع و تبانی از طریق تبلیغ اعتصاب عمومی در کردستان در اعتراض به اعدام سه جوان زندانی سیاسی، رامین حسین پناهی و زانیار و لقمان مرادی آعلام شده است.
#کولبر_نیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
براساس خبر دریافتی دادگاه انقلاب #سنندج توسط قاضی سعیدی، خالد حسینی فعال کارگری و از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری را به طور غیابی به سه سال زندان محکوم کرد.
اتهام این فعال کارگری، اجتماع و تبانی از طریق تبلیغ اعتصاب عمومی در کردستان در اعتراض به اعدام سه جوان زندانی سیاسی، رامین حسین پناهی و زانیار و لقمان مرادی آعلام شده است.
#کولبر_نیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
بازنشر کارتون: عصای سفید، دنیای سیاه...
کارتونیست: بهنام محمدی
برای #خالد_احمدیان، کولبر کُردی که با شلیک مستقیم نیروهای مرزی هر دو چشمش را از دست داد.
#کولبر_نیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
کارتونیست: بهنام محمدی
برای #خالد_احمدیان، کولبر کُردی که با شلیک مستقیم نیروهای مرزی هر دو چشمش را از دست داد.
#کولبر_نیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️سخنان #خالد_حسینی در میان تجمع رهایی بخش امروز ۲۷/۳/۹۸ مردم سنندج و خانواده هایی که هنگام بخشش یک جوان اعدامی در جلو زندان مرکزی سنندج حضور داشتند
💢ئاپۆرەی خەڵکی دادپەروەر و ئازادیخوازی سنە لە کاتی زرگار کردنی کەسێک لە قەساسی ئیسلامی لە بەر دەم زیندانی بەد ناوی سنە
🆔 @kolbarnews
#kolbarnews
💢ئاپۆرەی خەڵکی دادپەروەر و ئازادیخوازی سنە لە کاتی زرگار کردنی کەسێک لە قەساسی ئیسلامی لە بەر دەم زیندانی بەد ناوی سنە
🆔 @kolbarnews
#kolbarnews
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فعالین کمپین نه به اعدام و جمعی از مردم شهر سنندج امروز بر مزار آرمان زارعی.
به پاس قدردانی از خانوادهاش در بخشش عرفان حیدری با گلباران مزارش یادش را گرامی داشتند.
سخنرانان:
#خالد_حسینی فعال کارگری
#سیمین_چایچی شاعر و فعال مدنی
#کولبر_نیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
به پاس قدردانی از خانوادهاش در بخشش عرفان حیدری با گلباران مزارش یادش را گرامی داشتند.
سخنرانان:
#خالد_حسینی فعال کارگری
#سیمین_چایچی شاعر و فعال مدنی
#کولبر_نیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
💢زخمی شدن دو کولبر در نقاط مرزی پیرانشهر
◾️برپایهی گزارش رسیده به کولبرنیوز روز شنبه ۲۷ مهرماه ۱۳۹۸ نیروهای نظامی رژیم در نقاط مرزی پیرانشهر و در مکانی به نام #کانی_خدا به روی دستهای از کولبران آتش گشودند که در نتیجه آن دو کولبر با نامهای #بهمن و #خالد که اهل شهرهای مهاباد و پیرانشهر میباشند زخمی شدهاند.
◾️لازم به ذکر است که نامبردگان جهت درمان به بیمارستان #چومان در اقلیم کردستان منتقل شدهاند و هم اینک تحت درمان میباشند.
#کولبر_نیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
◾️برپایهی گزارش رسیده به کولبرنیوز روز شنبه ۲۷ مهرماه ۱۳۹۸ نیروهای نظامی رژیم در نقاط مرزی پیرانشهر و در مکانی به نام #کانی_خدا به روی دستهای از کولبران آتش گشودند که در نتیجه آن دو کولبر با نامهای #بهمن و #خالد که اهل شهرهای مهاباد و پیرانشهر میباشند زخمی شدهاند.
◾️لازم به ذکر است که نامبردگان جهت درمان به بیمارستان #چومان در اقلیم کردستان منتقل شدهاند و هم اینک تحت درمان میباشند.
#کولبر_نیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
🔴 بازداشت #خالد_حسینی
بر اساس خبر دریافتی سه روز از بازداشت خالد حسینی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به تشکلهای کارگری، توسط پلیس امنیت سنندج می گذرد.
این در حالی است که روز گذشته، چهارشنبه ششم آذر ماه ۹۸، قرار بر این بوده که این فعال کارگری با وثیقه سی میلیون تومانی آزاد شود؛ اما دادسرا قرار را تبدیل به بازداشت موقت یک ماهه کرده است.
بنابر آخرین خبر رسیده خالد حسینی به بازداشتگاه موقت واقع در جاده ساحلی سنندج منتقل گردیده است
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
#کولبرنیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
بر اساس خبر دریافتی سه روز از بازداشت خالد حسینی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به تشکلهای کارگری، توسط پلیس امنیت سنندج می گذرد.
این در حالی است که روز گذشته، چهارشنبه ششم آذر ماه ۹۸، قرار بر این بوده که این فعال کارگری با وثیقه سی میلیون تومانی آزاد شود؛ اما دادسرا قرار را تبدیل به بازداشت موقت یک ماهه کرده است.
بنابر آخرین خبر رسیده خالد حسینی به بازداشتگاه موقت واقع در جاده ساحلی سنندج منتقل گردیده است
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
#کولبرنیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سنندج
خاکسپاری معلم جانباختە #خالد_وکیلی در بهشت محمدی سنندج کە زیر شکنجە سرکوبگران رژیم جانباخت.
چهارشنبــــــــە ۳ اسفند ماه ۱۴۰۱
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
خاکسپاری معلم جانباختە #خالد_وکیلی در بهشت محمدی سنندج کە زیر شکنجە سرکوبگران رژیم جانباخت.
چهارشنبــــــــە ۳ اسفند ماه ۱۴۰۱
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری