کتابخانه تلگرام
79K subscribers
2.87K photos
703 videos
10.5K files
1.95K links
انواع کتاب کمیاب و ممنوعه
رمان، داستان
علمی، تخیلی، آموزشی
تاریخی، سیاسی
مطالب و داستانهای آموزنده و ...

ارتباط با ادمین:⬇️
@Library_Telegram_Bot

صفحه اینستاگرام کانال⬇️
https://www.instagram.com/library_telegram/
Download Telegram
#حرف_حساب
بچه که بودیم جاده ها خراب بود
نیمکت مدرسه ها خراب بود
شیراى آب خورى خراب بود
زنگ در خونه هاخراب بود
ولى...
ادم هاسالم بودن !

@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست ک
#حرف_حساب

@Library_Telegram
#حرف_حساب

میدانید چرا داستان چوپان دروغگو از ڪتابها حذف شد؟
چون دیگر فقط چوپانها دروغ نمی گویند، الان صدا و سیما، نمایندگان، دولتمردان و قضات هم دروغگو شده اند.

میدانید چرا حسنک ڪجایی حذف شد؟
چون حسنک به حیوانات آب و غذا و نان میداد، اما الان همه نان مردم را بریده و آجر میڪنند.

میدانید چرا تصمیم ڪبرا حذف شد؟
چون الان هر تصمیمی گرفته میشود به ضرر مردم است، حتی اگر پول به جیب مردم واریز ڪنند بزرگترین ضرر است، چون از آنطرف قبض های حامل های انرژی هزار برابر می شود.

میدانید چرا ڪودک فداڪار یا داستان پترس حذف شد؟
چون حتی مسئولان هم فداڪاری نمی ڪنند، تا به پستی میرسند اختلاس میڪنند.

میدانید چرا قصه ریزعلی حذف شد؟
چون الان بیمه ها سنگ روی ریل میریزند تا قطاری از ریل خارج شده و بتوانند میلیاردها تومان از ڪنار آن بدزدند.

میدانید چرا ...

@Library_Telegram
#امام_جمعه و #شراب_ڪهنه

#میرزا_آقاخان_ڪرمانی حڪایتی در خصوص امام جمعه تهران نقل ڪرده است ڪه:
امام جمعه تهران به بیماری عظیم افتاد و دڪتر تولوزان پزشک مخصوص ناصرالدین شاه را به عیادت وی آوردند. بعد از معاینه دڪتر خوردن شراب ڪهنه تجویز ڪرد. امام جمعه گفت :
اگر بخورم به جهنم خواهم رفت. دڪتر گفت:
اگر نخورید زودتر خواهید رفت.
👇

باده را خوانی حرام و خون مردم را حلال
با چنین حالت عجب ڪز حق بهشتت آرزوست

بس شگفتی دارم از این رای و روی تیره، من
ڪز وصال حور عین با روی زشتت آرزوست

#حرف_حساب

@Library_Telegram
#حکایت

چوپانى به مقام وزارت رسید.
هر روز بامداد بر مى خاست و ڪلید بر مى داشت و درب خانه پیشین خود باز مى ڪرد و ساعتى را در خانه چوپانى خود مى گذراند.
سپس از آنجا بیرون مى آمد و به نزد امیر مى رفت.
شاه را خبر دادند ڪه وزیر هر روز صبح به خلوتى مى رود و هیچ ڪس را از ڪار او آگاهى نیست.

امیر را میل بر آن شد تا بداند ڪه در آن خانه چیست.
روزى ناگاه از پس وزیر بدان خانه در آمد. وزیر را دید ڪه پوستین چوپانى بر تن ڪرده و عصاى چوپانان به دست گرفته و آواز چوپانى مى خواند.
_امیر گفت: اى وزیر ! این چیست ڪه مى بینم! ؟
#وزیر گفت : هر روز بدین جا مى آیم تا ابتداى خویش را فراموش نڪنم و به غلط نیفتم ، ڪه هر ڪه روزگار ضعف به یاد آرد ، در وقت توانگرى ، به غرور نغلتد .
#امیر ، انگشترى خود از انگشت بیرون ڪرد و گفت : بگیر و در انگشت ڪن ؛ تاڪنون وزیر بودى، اڪنون امیرى...

#حرف_حساب

@Library_Telegram
#حرف_حساب

از لحظه اى ڪه بشر توانست وقايع
را ثبت ڪند؛ ديگر نه عصا مار شد
نه دريا شڪافته شد، نه ماه به دو نيم
تقسيم شد، نه ڪودڪى بدون پدر متولد
شد، نه مرده اى زنده شد، نه انسانى
در دل ماهى رفت،نه شترى از دل ڪوه بيرون آمد، نه آتشى گلستان شد، نه
ڪسى سوار بر قاليچه پرواز ڪرد و نه
پيامبرى ظهور ڪرد. ولى #حماقت ها
همچنان ادامه دارد.

#نيچه

@Library_Telegram
#حرف_حساب

#دزد_جوانمردی

اسب سواری ، مرد فلجی را سر راه خود دید ڪه عصا بدست پیاده میرود ،
مرد سوار دلش به حال او سوخت ، از اسب پیاده شد او را از جا بلند ڪرد و بر روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند!

مرد افلیج ڪه اڪنون خود را سوار بر اسب میدید دهنه ی اسب را ڪشید و گفت :
اسب را بردم ... و با اسب گریخت!
پیش از آنڪه دور شود صاحب اسب داد زد :
"تو تنها اسب را نبردی ، جوانمردی را هم بردی!
اسب مال تو ؛ اما گوش ڪن ببین چه می گویم"
مرد افلیج اسب را نگه داشت
مرد سوار گفت : هرگز به هیچ ڪس نگو چگونه اسب را به دست آوردی! می ترسم ڪه دیگر "هیچ سواری" به پیاده ای رحم نڪند

حڪایت ، حڪایت روزگار ماست!!
به قدرتمندان و ثروت اندوزان و ڪاخ نشینان بگویید: شما ڪه با جلب اعتماد مستمندان و بیچارگان و ستمدیدگان ؛ اسب قدرت بدستتان افتاده ...
شماها ؛
نه فقط اسب ،
ڪه ایمان ،
اعتماد ،
اعتقاد
و ...
نان سفره مان را بردید ...
فقط به ڪسی نگوئید چگونه سوار اسب قدرت شدید!!!
افسوس... ڪه دیگر؛ نه بر اعتمادها اعتقادیست و نه بر اعتقادها اعتمادی!

📕 #کلیله_و_دمنه

@Library_Telegram
#حرف_حساب

ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺴﻮﺯﺩ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ
ﺗﻮﯼ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﯼ ﺣﻘﻮﻕ
ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ڪﻪ ﺟﺪﻭﻝ ﺣﻞ ﻣﯽ ڪﻨﻨﺪ ،
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ
ڪﻪ ﺟﺪﻭﻝ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﯽ ڪﻨﻨﺪ !؟
ﺳﻘﻒ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﺍﺳﺖ،
ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﻣﻨﺎﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﻣﺴﺠﺪِ ﺧﺎﻟﯽ
ﺳﺮ ﺑﻪ ﻓﻠڪ ڪﺸﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ ...

#حسین_پناهی

@Library_Telegram
#حرف_حساب

#گاندی در قـامـت رهبری ڪه مبارزۀ آرام و بدون خونریزی را در دستور ڪار قرار داده بود تصمیم گرفت که خودش به جای استفاده از پارچه‌های انگلیسی محصولات هندی را بر تن ڪند ، گاندی برای حمایت از تولید ملی سخنرانی نڪرد خودش عمل ڪرد و همین اقدام سادۀ او تبدیل به موجی ملی شد ڪه خیلی زودی صنایع نساجی انگلستان را رو به ورشڪستگی برد و هندی‌ها فقط در یک روز ١۵٠,٠٠٠ طاقه پارچه انگلستانی را به شعله‌های آتش سپردند پس شما اول از خودت شروع ڪن !!

اگر بنا بود در این مملڪت صرف استقبال مردم از تولیدات داخلی ڪیفیت ڪالاهای ایرانی بهبود یابد پس قاعدتا امروز ایران‌خودرو باید یڪی از بهترین تولیدڪنندگان خودرو در جهان می‌بود اما چرا پس از چهار دهه بازار بی‌رقیب و ممنوعیت ورود خودروسازان بین‌المللی ، ایران خودرو همچنان دارد آشغال‌ترین خودروهای دنیا را تولید میڪند ؟

@Library_Telegram
#حرف_حساب

در ڪشور ما بس ڪه خوشی هست،عزا نیست
آنقدر ڪه اخلاصِ عمل هست ریا نیست

بر سفره ی گسترده ی دولت همه جمعند
این سفره فقط سهم وزیر و وزرا نیست

از برڪتِ تقسیمِ درآمد به عدالت
در ڪوچه و پس ڪوچه ترافیکِ گدا نیست

از لطفِ مدیریتِ مطلوبِ مدیران
وضعیتِ بازار زمین، روی هوا نیست

چون عدل و عدالت همه جا ریشه دوانده
از ظلم و ستم دست کسی رو به خدا نیست

تحریم، نه بر دولتِ تدبیر، نه مردم
المنة لِلَّه، اثراتش بسزا نیست

هل دادنِ یڪ عده میانِ صفِ نذری
یادآوری از مستندِ راز بقا نیست

در غرب اگر دزدی و فحشا و فساد است
در ڪشورِ ما مطلقاً از این «خبرا» نیست

تعریف زیاد است و وطن غرقِ محاسن
افسوس در این شعر برای همه جا نیست


#مصطفی_علوی

@Library_Telegram
#حرف_حساب

ژوزف استالین دیڪتاتور بود، خونریز اما موقعی ڪه آلمانها به شوروی تجاوز نظامی ڪردند ، طوری رفتار ڪرد که همه ملت از او سرمشق گرفتند.دو تا پسر داشت که آنها را بلافاصله به خط مقدم جبهه فرستاد. یڪی از پسرهایش به دست آلمانی ها اسیر شد .آلمانها به مقامات شوروی پیام دادند ڪه حاضریم فلان ژنرال مان را ڪه در دست شما اسیر است با پسر استالین معاوضه ڪنیم. استالین جواب داد حاضر نیستم یک ژنرال بدهم به جایش یک سرباز بگیرم. بعدها به اطرافیانش گفت "در شرایطی ڪه همه ملت روسیه عزادار پسران خود بودند، چگونه میتوانستم دست به چنین معامله‌ای بزنم".پسر استالین عاقبت در اردوگاه اسرا در خاک آلمان ڪشته شد. پسر دیگر استالین بعدها در خاطراتش نوشت: "موقعی ڪه جنگ شروع شد پدرم دست به هر ڪاری زد تا مطمئن شود ڪه من و برادرم به خط مقدم جبهه اعزام شده ایم."
بله ، این رفتار دیڪتاتور روسیه میتواند سرمشق حاڪمان ایرانی در زمان حاضر باشد ڪه ملت را به "مقاومت و فداڪاری در برابر دشمن"تشویق میڪنند. بزرگواران اگر واقعا خواهان"مقاومت ملت در برابر دشمن"هستید لطفا اول از خودتان و فرزندانتان شروع ڪنید.نمیشود ڪه آقازاده هایتان در آمریڪا مشغول تحصیل و خوشگذرانی باشند و آنوقت از ملت توقع "مقاومت" در برابر آمریڪا داشته باشید..!!😏


@Library_Telegram
#حرف_حساب

ﻣﻦ ﺩﺭ جایی ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿڪﻨﻢ ڪﻪ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺱ ﻫﺎﯾﺶ ﺍﺯﻫﻤﺴﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﻃﻼﻕ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ !

ﺩڪﺘﺮﻫﺎﻳﺶ ﺑﻴﻤﺎﺭﻧﺪ !
ﺗﺤﺼﻴﻞ ڪﺮﺩﻩ ﻫﺎﻳﺶ ﺑﻴڪﺎﺭﻧﺪ
جایی ڪﻪ ﺩﺭ ﺟﺪﻭﻟﻬﺎﯼ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺠﻠﻪ ﻫﺎ ﺳﻮﺍﻝ
اﯾﻨﺴﺖ : ﺑﯽ ﺩﯾﻨﯽ7 ﺣﺮﻓﯽ
ﻭﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ :ﺳڪﻮﻻﺭﯼ !

جایی ڪﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺳﺎﺯ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ
ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﻫﺮﻧﻔﺲ ﺗﻬﻤﺖ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ ﻭ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﯿڪﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻘﻮﻟﯽ ﮔﻮﺷﺖ
ﺑﺮﺍﺩﺭﻣﺮﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﻟﻊ ﻣﯿﺨﻮﺭﻧﺪ
جایی ڪﻪ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺍﺵ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ !
ﺭﺋﻴﺲ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻭ
ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﻴﺴﺖ ﺍﺵ ﺗﺎﺟﺮ...
ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺑﺮﻗﺶ ﺗﺎڪﺴﯽ ﺩﺍﺭﺩ !

جایی ڪﻪ ﺩﻝ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻦ
ﻫﻨﺮ !
ﻭ ﻫﻨﺮ ﻣﻌﻨﺎی ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮔﻢ ڪﺮﺩﻩ

جایی ڪﻪ ﺯﺑﺎﻧﺶ "ﭘﺎﺭﺳﯽ " ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ " ﻓﺎﺭسی "
ﭼﻮﻥ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﺮﺑﻬﺎ "ﭖ " ﻧﺪﺍﺭﺩ !.
جایی ڪﻪ ﻣﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ
باﺷﻢ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻮﺍﯼ ﻣﻦ ﺭﺍ، ﺍﻣﺎ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺣﻤﺎﯾﺖ ! ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ ڪﻪ ﻫﯿﭻ ڪﺪﺍﻡ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻧﻔﺲ ﺑڪﺸﯿﻢ

جایی ڪﻪ ﻣﺮﮒ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﻖ ﮔﺮﻓﺘﻨﯽ !
جایی ڪﻪ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﯾﻌﻨﯽ ڪﺴﯽ ڪﻪ ڪﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺑﻘﯿﻪ ﻣﯿﺒﺎﺯﺩ !
جایی ڪﻪ ﺣﺘی ڪﻒ ﺍﺗﻮﺑﺎﻧﺶ ﺩﺳﺖ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﺩﺍﺭﺩ !
جایی ڪﻪ ﻫﻤﻪ ﻓڪﺮ ﻣﯽ ڪﻨﻨﺪ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯿﻔﻬﻤﻨﺪ...


@Library_Telegram
#حرف_حساب


ﮐﺎﺵ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯾمان ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﭘﺮﺍﻧﺪﻥ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺭﻭﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﻭ ﺗﺮﺳﺎﻧﺪﻥ ﮔﺮﺑﻪ ﺍﯼ
ﻭ ﻟﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﮔﻞ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﯾﯿﺪﻩ ﻻﯼ ﻋﻠﻒ ﻫﺎﯼ ﺳﺒﺰ
ﻭ ﭼﯿﺪﻥ ﯾﮏ ﯾﺎﺱ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺵ
ﻭ ﻧﺎاﻣﯿﺪ کردن درمانده ای ...
.
ﮐﺎﺵ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯾمان ﺍﺯ ﻣﺒﻄﻼﺕ ﺭﻭﺯﻩ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﺭﺳﺎﻧﺪﻥ ﻏﺒﺎﺭ ﻏﻢ ﺑﻪ ﻗﻠﺐ ﺩﯾﮕﺮﯼ
ﭼﺸﺎﻧﺪﻥ ﺷﻮﺭﯼ ﺍﺷﮏ ﺑﻪ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ
ﻗﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ
ﻭ ﻓﺮﻭ ﮐﺮﺩﻥ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺗﻦ ﭘﺮﻭﺭ ﺩﺭ ﺁﺏ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺗﯽ!
ﻭ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺑﺮ ﺟﻨﺎﯾﺖ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﯽ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺘﯽ
ﺗﺎ ﺍﺫﺍﻥ ﺻﺒﺢ ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
.
ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺗﯿﺮ ﯾﺎ ﺟﻮﻻﯼ ...
ﻫﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﯽ
ﺩﻟﯽ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﯼ
ﺍﺷﮑﯽ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﯼ،
ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ...
ﺭﻭﺯﻩ ﯼ ﭘﺮﻫﯿﺰ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ!
ﭘﺮﻫﯿﺰ ﺍﺯ ﻗﻀﺎﻭﺕ، ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ،
ﺍﺯ ﺭﯾﺎ، ﺍﺯ ﺗﻬﻤﺖ، ﺩﻭﺭﻭﯾﯽ،
.
ﺍﺯ ﻧﯿﺮﻧﮓ، از کینه، از کینه، و از کینه...
ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺗﺎ ﺑﻮﺩﻩ
ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ
ﻭﻟﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﺭﻭﺯﻩ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ...

@Library_Telegram
#حرف_حساب

ﮐﺎﺵ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯾمان ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﭘﺮﺍﻧﺪﻥ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺭﻭﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﻭ ﺗﺮﺳﺎﻧﺪﻥ ﮔﺮﺑﻪ ﺍﯼ
ﻭ ﻟﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﮔﻞ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﯾﯿﺪﻩ ﻻﯼ ﻋﻠﻒ ﻫﺎﯼ ﺳﺒﺰ
ﻭ ﭼﯿﺪﻥ ﯾﮏ ﯾﺎﺱ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺵ
ﻭ ﻧﺎاﻣﯿﺪ کردن درمانده ای ...

ﮐﺎﺵ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯾمان ﺍﺯ ﻣﺒﻄﻼﺕ ﺭﻭﺯﻩ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﺭﺳﺎﻧﺪﻥ ﻏﺒﺎﺭ ﻏﻢ ﺑﻪ ﻗﻠﺐ ﺩﯾﮕﺮﯼ
ﭼﺸﺎﻧﺪﻥ ﺷﻮﺭﯼ ﺍﺷﮏ ﺑﻪ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ
ﻗﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ
ﻭ ﻓﺮﻭ ﮐﺮﺩﻥ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺗﻦ ﭘﺮﻭﺭ ﺩﺭ ﺁﺏ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺗﯽ!
ﻭ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺑﺮ ﺟﻨﺎﯾﺖ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﯽ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺘﯽ
ﺗﺎ ﺍﺫﺍﻥ ﺻﺒﺢ

ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺗﯿﺮ ﯾﺎ ﺟﻮﻻﯼ ...
ﻫﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﯽ
ﺩﻟﯽ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﯼ
ﺍﺷﮑﯽ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﯼ،
ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ...

ﺭﻭﺯﻩ ﯼ ﭘﺮﻫﯿﺰ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ!
ﭘﺮﻫﯿﺰ ﺍﺯ ﻗﻀﺎﻭﺕ، ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ،
ﺍﺯ ﺭﯾﺎ، ﺍﺯ ﺗﻬﻤﺖ، ﺩﻭﺭﻭﯾﯽ،
ﺍﺯ ﻧﯿﺮﻧﮓ، از کینه، از کینه، و از کینه ...
ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺗﺎ ﺑﻮﺩﻩ

ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ
ﻭﻟﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﺭﻭﺯﻩ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ...

@Library_Telegram