📘عالمی و آدمی دیگر در پیش روست!
(۱/۲)
✍🏻 #علی_صاحبالحواشی
🍂 جناب آقای دکتر سروش عزیز، که من همواره حق آموزگاریتان را تکریم کرده و حرمت نهاده و پاس داشتهام: کسی خواهان حمله کسی به "ایران" برای "حاکمشدن خودش" نیست، نه حتی شاید نابخردترین سلطنتطلبان بیچاکدهان. استقبال کنندگان از حمله نظامی - که من از آن زمره نیستم ولی خلاف شما، ایشان را "میفهمم" - از اینرو پیشوازش میکنند که آرزو و امید آن دارند در سایه آن حمله، از یوغ دشمنترین حکومت با ایرانیان که خانمان ایشان را برباد فلاکت و ویرانی داده و چون سرطانی صدرتاذیلِ ظاهر و باطن ایران را آلوده است، خلاصی یابند.
🍂 آنچه شما را مانع میشود تا این ایستار روانیِ بسیاری از ایرانیان را "تحویل بگیرید"، و سپس خلاف عدالت و انصافی که از شما انتظار میرود، آنان را متهم به طرفداری از حمله خارجی برای حاکمشدن خودشان میکنید، آن است که شما بهرغم آسیبها که از نظام ولایتفقیه دیدهاید، دستآخر طرفدار صورتی از حکومت با صبغه غالب فرهنگاسلامی هستید. حواسم به "سکولارسیاسی" بودنتان که اعلانعام کرده بودید، هست.
🍂 البته این واقعیت در شما، نه عجب است و نه هرگز مایه ننگی است. بهرحال وجهه "هویتاسلامی" شما بسی ستبر است، و قطعاً گزاف نیست بگویم این هویتاسلامی شما بر "ایرانیتِ"تان غلبه تام دارد، طوری که "ایران" برای شما چندان معنایی بجز از سویه اسلامیاش ندارد.
🍂 درست در اینجاست که شکاف بین شما و بسیاری از نسلهای جوان ایران، آشکار میشود، نسلهایی که از "اسلام" بهنهایت درجه منزجر گشته و بدل به افرادی "لائیک" (در معنای ستیزندهی فرانسوی این تعبیر) شدهاند. برای آنان "ایران" وطنی برای "زندگی" است، همان "زندگی" که اسلامیان در این نیمقرن جهدبلیغ در ویرانکردنش نمودند. آیا "ایران" برای شما و "ایران" برای آنان یکچیز است؟!
🍂 من و شما، میتوانیم از واقعیتِ دینستیزی حاصلآمده متأسف باشیم (من یقیناً بهقدر شما متأسف نیستم)، اما تأسف ما تغییری در واقعیتِ پدیدآمده نمیدهد. این واقعیت را باید "فهمید" و در داوریها لحاظ نمود. بهرحال قرار نیست که ما در آسمانِ "خیال" بیندیشیم؛ لاجرم ناگزیریم بر زمین واقعیت اندیشیده و سخن بگوییم.
🍂 اگر بخواهیم چنین کنیم، باید به حالوهوای این نسلهای نو توجه نماییم. دستآخر، ماحصلِ آسیبهای ژرف و عظیمی که به "وجداندینی" نسلهای نوی ایران خورد و آنان را از "اسلام" منزجر و فراری نمود، برای حداقل آینده میانمدت، "مالک ایران" خواهد بود. شما ممکن است چنین ایرانی را نخواهید ولی این نخواستن شما تغییری در واقعیت حاصل آمده نمیدهد؛ ستیز با آن هم نه ممکن است و نه معقول.
🍂 نهایت کاری که ما میتوانیم بکنیم ("ما" گفتم چون در اینجا همراه شما هستم) آن است که بخواهیم رو به ایننسلها اولاً از انکارناپذیریِ سویه اسلامی پدیدهتاریخی "ایران" بگوییم، و ثانیاً (اگر بتوانیم) قدری این رمیدگان را با مواریث شریف اسلامیت آشتی بدهیم.
🍂 این آخری را شما دارید انجام میدهید، اما یحتمل بیآنکه متوجه باشید، آن ستبریِ "هویتاسلامی"تان کار را خراب میکند. برای خرابنشدنِ کار باید بیان شرافتهای اسلام را با نقد بیپروای سویههای ویرانگر و شومِ اسلام و اسلامیت همراه نمود. البته شما اهل این کار اخیر نیستید، چون در پدیده "اسلام" جز شرافت و خوبی نمیبینید و هرآنجایی هم که در تحققتاریخی اسلام، پلشتی مشاهده میکنید، عملاً به حسابِ "انسان" و نه "اسلام" واریز میکنید. نسلهای نو نسبت به این جانبداریِ مصادرهبهمطلوبیِ آرزوخواه، بسیار حساسِ پُر نفور شدهاند، حق هم دارند!
(ادامه دارد)
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
(۱/۲)
✍🏻 #علی_صاحبالحواشی
🍂 جناب آقای دکتر سروش عزیز، که من همواره حق آموزگاریتان را تکریم کرده و حرمت نهاده و پاس داشتهام: کسی خواهان حمله کسی به "ایران" برای "حاکمشدن خودش" نیست، نه حتی شاید نابخردترین سلطنتطلبان بیچاکدهان. استقبال کنندگان از حمله نظامی - که من از آن زمره نیستم ولی خلاف شما، ایشان را "میفهمم" - از اینرو پیشوازش میکنند که آرزو و امید آن دارند در سایه آن حمله، از یوغ دشمنترین حکومت با ایرانیان که خانمان ایشان را برباد فلاکت و ویرانی داده و چون سرطانی صدرتاذیلِ ظاهر و باطن ایران را آلوده است، خلاصی یابند.
🍂 آنچه شما را مانع میشود تا این ایستار روانیِ بسیاری از ایرانیان را "تحویل بگیرید"، و سپس خلاف عدالت و انصافی که از شما انتظار میرود، آنان را متهم به طرفداری از حمله خارجی برای حاکمشدن خودشان میکنید، آن است که شما بهرغم آسیبها که از نظام ولایتفقیه دیدهاید، دستآخر طرفدار صورتی از حکومت با صبغه غالب فرهنگاسلامی هستید. حواسم به "سکولارسیاسی" بودنتان که اعلانعام کرده بودید، هست.
🍂 البته این واقعیت در شما، نه عجب است و نه هرگز مایه ننگی است. بهرحال وجهه "هویتاسلامی" شما بسی ستبر است، و قطعاً گزاف نیست بگویم این هویتاسلامی شما بر "ایرانیتِ"تان غلبه تام دارد، طوری که "ایران" برای شما چندان معنایی بجز از سویه اسلامیاش ندارد.
🍂 درست در اینجاست که شکاف بین شما و بسیاری از نسلهای جوان ایران، آشکار میشود، نسلهایی که از "اسلام" بهنهایت درجه منزجر گشته و بدل به افرادی "لائیک" (در معنای ستیزندهی فرانسوی این تعبیر) شدهاند. برای آنان "ایران" وطنی برای "زندگی" است، همان "زندگی" که اسلامیان در این نیمقرن جهدبلیغ در ویرانکردنش نمودند. آیا "ایران" برای شما و "ایران" برای آنان یکچیز است؟!
🍂 من و شما، میتوانیم از واقعیتِ دینستیزی حاصلآمده متأسف باشیم (من یقیناً بهقدر شما متأسف نیستم)، اما تأسف ما تغییری در واقعیتِ پدیدآمده نمیدهد. این واقعیت را باید "فهمید" و در داوریها لحاظ نمود. بهرحال قرار نیست که ما در آسمانِ "خیال" بیندیشیم؛ لاجرم ناگزیریم بر زمین واقعیت اندیشیده و سخن بگوییم.
🍂 اگر بخواهیم چنین کنیم، باید به حالوهوای این نسلهای نو توجه نماییم. دستآخر، ماحصلِ آسیبهای ژرف و عظیمی که به "وجداندینی" نسلهای نوی ایران خورد و آنان را از "اسلام" منزجر و فراری نمود، برای حداقل آینده میانمدت، "مالک ایران" خواهد بود. شما ممکن است چنین ایرانی را نخواهید ولی این نخواستن شما تغییری در واقعیت حاصل آمده نمیدهد؛ ستیز با آن هم نه ممکن است و نه معقول.
🍂 نهایت کاری که ما میتوانیم بکنیم ("ما" گفتم چون در اینجا همراه شما هستم) آن است که بخواهیم رو به ایننسلها اولاً از انکارناپذیریِ سویه اسلامی پدیدهتاریخی "ایران" بگوییم، و ثانیاً (اگر بتوانیم) قدری این رمیدگان را با مواریث شریف اسلامیت آشتی بدهیم.
🍂 این آخری را شما دارید انجام میدهید، اما یحتمل بیآنکه متوجه باشید، آن ستبریِ "هویتاسلامی"تان کار را خراب میکند. برای خرابنشدنِ کار باید بیان شرافتهای اسلام را با نقد بیپروای سویههای ویرانگر و شومِ اسلام و اسلامیت همراه نمود. البته شما اهل این کار اخیر نیستید، چون در پدیده "اسلام" جز شرافت و خوبی نمیبینید و هرآنجایی هم که در تحققتاریخی اسلام، پلشتی مشاهده میکنید، عملاً به حسابِ "انسان" و نه "اسلام" واریز میکنید. نسلهای نو نسبت به این جانبداریِ مصادرهبهمطلوبیِ آرزوخواه، بسیار حساسِ پُر نفور شدهاند، حق هم دارند!
(ادامه دارد)
➖➖➖
🌾 @Naqdagin
Telegram
نقدآگین