🔹تلنگری به اندیشه
▪️چرا دموکراسی؟
*پیشنوشت نگارنده: انتخاب چند باره متون گوناگون از یک کتاب و بارگذاری آنها در محمل گفتار شیوه مرسوم و مورد پسند اینجانب نیست. اما به دلیل اهمیت مطالب کتاب "گذار به دموکراسی" از دکتر بشیریه و احتمال عدم دسترسی برخی دوستان به این کتاب، یک متن برگزیده دیگر از آن تقدیم میگردد.
🔻مشروعیتِ یک سیستم سیاسی همواره نسبی است، همانگونه که وینستون چرچیل نیز در سخنرانی مشهور خود در سال ۱۹۴۷ در مجلس عوام بیان کرد:
"در دنیای پر از شوربختی و گناه ما انواع بسیاری از حکومتها مورد امتحان قرار گرفته و خواهد گرفت. هیچ کس ادعا نمیکند که دموکراسی کامل و سراسر عقلانی است. در حقیقت گفته میشود که دموکراسی بدترین نوع حکومت است، البته به غیر از حکومتهایی که تا به حال مورد امتحان قرار گرفتهاند".
در چند دهه اخیر تقریبن هر شکل قابل تصوری از حکومت غیر دموکراتیک همچون پادشاهی مطلقه، دیکتاتوری فردی، حکمرانی نظامی، مستعمرهداری، فاشیسم، کمونیزم، سوسیالیست تک حزبی، شبه دموکراسی و دموکراسی صوری، مورد امتحان قرار گرفته است. اما مردم بیش از پیش دموکراسی را انتخاب میکنند.(صص ۱۴۱_ ۱۴۲).
"..به همین دلیل است که پس از فروپاشی شوروی، دموکراسی بعنوان مطلوبترین شیوه زیست سیاسی مطرح شده است و اینک تقریبن همه نظامهای سیاسی برای کسب مشروعیت، تداوم حيات و رهایی از فشارهای سیاسی بینالمللی از برچسب دموکراسی سود میجویند و با ایجاد بعضی از نهادهای سیاسی دموکراتیک مانند انتخابات مدعی چنین حقانیت و مشروعیتی هستند. هر چند عملن چیزی با عنوان دموکراسی در بسیاری از این کشورها وجود نداشته، محتوای آنها چندان تفاوتی با رژیمهای اقتدارگرا ندارد، و تنها از روی تجربه آموختهاند که الفاظ مطلوب سیاسی را به نفع خودشان مصادره کنند.
🔻نقدهای دموکراسی
این نقدها به دو دسته تقسیم میشوند:
الف_ نقدهای بیرونی(منتقدانی که بدون هواداری از دموکراسی، آن را نقد میکنند).
ب_ نقدهای درونی(از سوی کسانی که خود نسبت به دموکراسی تعلق خاطر دارند اما روند آن را چندان مطلوب نمیدانند).
برخی از مهمترین نقدهای درونی در باره دمکراسی عبارتند از:
۱_ کاهش و افول مشارکت سیاسی:
آمارها حاکی از این است که مشارکت مردم جای خود را به بیتفاوتی داده است و دموکراسی به میدان عمل تعدادی نخبه محدود میشود که هنگام انتخابات افکار عمومی را منطبق با خواست خود شکل میدهند.
۲_ برابری و دموکراسی
گسترش فزاینده نابرابریهای اقتصادی و سیاسی در یک کشور از دیگر نقاط ضعف دموکراسی است. برخی مورد اول را امکانپذیر نمیدانند، اما تقریبن همگی بر رفع مورد دوم برای ایجاد فرصت برابر برای همگان تاکید میکنند.
۳_شهروندی و دموکراسی
محدود بودن مفهوم شهروندی به افراد و عدم توجه به گسترش مفهوم چند فرهنگی در جامعه. در حالی که دموکراسی هم باید شهروندان را از قید و بند برهاند، و هم وابستگیهای دینی و مذهبی و قومی و نژادی و زبانی و غیره را.
۴_آزادی و دموکراسی
تعریف مرسوم آزادی در دموکراسیها، آزاد بودن همگان در حوزه خصوصی و عدم دخالت دولت در امور شخصی افراد است(آزادی منفی). اما جنبه دیگر و مهمتر آزادی به این معناست که افراد بتوانند به صورت فعال علائق جمعی و سیاسی خود را در عرصه عمومی و در اداره جامعه ایفا کنند.(آزادی مثبت). مانند آزادی بیان که نشانه آزادی درونی و وجدانی هم است.
🔻دفاع از دموکراسی
چنانکه گفته شد دموکراسیها در طول تاریخ با چالشها و نقدهای زیادی روبرو بودهاند. با این همه میتوان از دو جنبه برتری آن را در قیاس با انواع حکومتهای دیگر اثبات کرد:
الف_ عملگرایی:
کدام یک از انواع حکومتهای تاریخ مانند استبدادی، پادشاهی، دیکتاتوری، دموکراسی و غیره فجایع و جنایات بیشتری آفریدهاند؟ یا در قرن بیستم جایگاه دموکراسی با همه عیوب خود در قیاس با فاشیسم، نازیسم، توتالیتاریسم، طالبانیسم و غیره کجاست؟
ب_ ارزشهای ذاتی یا بنیادین دموکراسی
حسین بشیریه در کتاب "درسهای دموکراسی برای همه" این توجیهات نظری و تاریخی را در ۷ بند خلاصه کرده است:
۱ : توجیه دموکراسی بر اساس برابری طبیعی انسانها
۲ : ت. د. بر اساس اطاعت مردم از قوانینی که خود وضع کردهاند.
چ۳ : ت.د. بر اساس عدم امکان کسب معرفت یقینی و قطعی.
۴ : ت. د. بر اساس فایده
۵ : ت.د. بر اساس مصلحت اندیشی انسانها
۶ : ت. د. بر اساس پیوند دموکراسی با صلحطلبی
۷ : بر اساس تضمین توسعه اقتصاد سرمایهداری".(تلخیص از صص ۲۶۸_ ۲۸۷: مقاله چالشها و فرصتهای فراروی گذار به دموکراسی/منصور انصاری).
#کتاب_گذار_به_دموکراسی
#حسین_بشیریه
#انتشارات_نگاه_معاصر
#محمل_گفتار
#محمد_دهدشتی
@mgmahmel
🆔 @Sayehsokhan
▪️چرا دموکراسی؟
*پیشنوشت نگارنده: انتخاب چند باره متون گوناگون از یک کتاب و بارگذاری آنها در محمل گفتار شیوه مرسوم و مورد پسند اینجانب نیست. اما به دلیل اهمیت مطالب کتاب "گذار به دموکراسی" از دکتر بشیریه و احتمال عدم دسترسی برخی دوستان به این کتاب، یک متن برگزیده دیگر از آن تقدیم میگردد.
🔻مشروعیتِ یک سیستم سیاسی همواره نسبی است، همانگونه که وینستون چرچیل نیز در سخنرانی مشهور خود در سال ۱۹۴۷ در مجلس عوام بیان کرد:
"در دنیای پر از شوربختی و گناه ما انواع بسیاری از حکومتها مورد امتحان قرار گرفته و خواهد گرفت. هیچ کس ادعا نمیکند که دموکراسی کامل و سراسر عقلانی است. در حقیقت گفته میشود که دموکراسی بدترین نوع حکومت است، البته به غیر از حکومتهایی که تا به حال مورد امتحان قرار گرفتهاند".
در چند دهه اخیر تقریبن هر شکل قابل تصوری از حکومت غیر دموکراتیک همچون پادشاهی مطلقه، دیکتاتوری فردی، حکمرانی نظامی، مستعمرهداری، فاشیسم، کمونیزم، سوسیالیست تک حزبی، شبه دموکراسی و دموکراسی صوری، مورد امتحان قرار گرفته است. اما مردم بیش از پیش دموکراسی را انتخاب میکنند.(صص ۱۴۱_ ۱۴۲).
"..به همین دلیل است که پس از فروپاشی شوروی، دموکراسی بعنوان مطلوبترین شیوه زیست سیاسی مطرح شده است و اینک تقریبن همه نظامهای سیاسی برای کسب مشروعیت، تداوم حيات و رهایی از فشارهای سیاسی بینالمللی از برچسب دموکراسی سود میجویند و با ایجاد بعضی از نهادهای سیاسی دموکراتیک مانند انتخابات مدعی چنین حقانیت و مشروعیتی هستند. هر چند عملن چیزی با عنوان دموکراسی در بسیاری از این کشورها وجود نداشته، محتوای آنها چندان تفاوتی با رژیمهای اقتدارگرا ندارد، و تنها از روی تجربه آموختهاند که الفاظ مطلوب سیاسی را به نفع خودشان مصادره کنند.
🔻نقدهای دموکراسی
این نقدها به دو دسته تقسیم میشوند:
الف_ نقدهای بیرونی(منتقدانی که بدون هواداری از دموکراسی، آن را نقد میکنند).
ب_ نقدهای درونی(از سوی کسانی که خود نسبت به دموکراسی تعلق خاطر دارند اما روند آن را چندان مطلوب نمیدانند).
برخی از مهمترین نقدهای درونی در باره دمکراسی عبارتند از:
۱_ کاهش و افول مشارکت سیاسی:
آمارها حاکی از این است که مشارکت مردم جای خود را به بیتفاوتی داده است و دموکراسی به میدان عمل تعدادی نخبه محدود میشود که هنگام انتخابات افکار عمومی را منطبق با خواست خود شکل میدهند.
۲_ برابری و دموکراسی
گسترش فزاینده نابرابریهای اقتصادی و سیاسی در یک کشور از دیگر نقاط ضعف دموکراسی است. برخی مورد اول را امکانپذیر نمیدانند، اما تقریبن همگی بر رفع مورد دوم برای ایجاد فرصت برابر برای همگان تاکید میکنند.
۳_شهروندی و دموکراسی
محدود بودن مفهوم شهروندی به افراد و عدم توجه به گسترش مفهوم چند فرهنگی در جامعه. در حالی که دموکراسی هم باید شهروندان را از قید و بند برهاند، و هم وابستگیهای دینی و مذهبی و قومی و نژادی و زبانی و غیره را.
۴_آزادی و دموکراسی
تعریف مرسوم آزادی در دموکراسیها، آزاد بودن همگان در حوزه خصوصی و عدم دخالت دولت در امور شخصی افراد است(آزادی منفی). اما جنبه دیگر و مهمتر آزادی به این معناست که افراد بتوانند به صورت فعال علائق جمعی و سیاسی خود را در عرصه عمومی و در اداره جامعه ایفا کنند.(آزادی مثبت). مانند آزادی بیان که نشانه آزادی درونی و وجدانی هم است.
🔻دفاع از دموکراسی
چنانکه گفته شد دموکراسیها در طول تاریخ با چالشها و نقدهای زیادی روبرو بودهاند. با این همه میتوان از دو جنبه برتری آن را در قیاس با انواع حکومتهای دیگر اثبات کرد:
الف_ عملگرایی:
کدام یک از انواع حکومتهای تاریخ مانند استبدادی، پادشاهی، دیکتاتوری، دموکراسی و غیره فجایع و جنایات بیشتری آفریدهاند؟ یا در قرن بیستم جایگاه دموکراسی با همه عیوب خود در قیاس با فاشیسم، نازیسم، توتالیتاریسم، طالبانیسم و غیره کجاست؟
ب_ ارزشهای ذاتی یا بنیادین دموکراسی
حسین بشیریه در کتاب "درسهای دموکراسی برای همه" این توجیهات نظری و تاریخی را در ۷ بند خلاصه کرده است:
۱ : توجیه دموکراسی بر اساس برابری طبیعی انسانها
۲ : ت. د. بر اساس اطاعت مردم از قوانینی که خود وضع کردهاند.
چ۳ : ت.د. بر اساس عدم امکان کسب معرفت یقینی و قطعی.
۴ : ت. د. بر اساس فایده
۵ : ت.د. بر اساس مصلحت اندیشی انسانها
۶ : ت. د. بر اساس پیوند دموکراسی با صلحطلبی
۷ : بر اساس تضمین توسعه اقتصاد سرمایهداری".(تلخیص از صص ۲۶۸_ ۲۸۷: مقاله چالشها و فرصتهای فراروی گذار به دموکراسی/منصور انصاری).
#کتاب_گذار_به_دموکراسی
#حسین_بشیریه
#انتشارات_نگاه_معاصر
#محمل_گفتار
#محمد_دهدشتی
@mgmahmel
🆔 @Sayehsokhan