Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ آخرالزمان ...
نگاهی به علل احتمالی نابودی تمدن، از منظر تناقضات ساختاری مغز انسان
ترجمه وصدا: ایمان فانی
منبع:
@persianschooloflife
#روانكاوى #خرد #فناورى #محیط_زیست
#مدرسه_زندگی #آلن_دوباتن
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
نگاهی به علل احتمالی نابودی تمدن، از منظر تناقضات ساختاری مغز انسان
ترجمه وصدا: ایمان فانی
منبع:
@persianschooloflife
#روانكاوى #خرد #فناورى #محیط_زیست
#مدرسه_زندگی #آلن_دوباتن
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
دانشمند یا خردمند؟!
بايد به ياد داشت كه:
#دانش، #خرد نيست و نمیتواند باشد
دانش عليه خرد است
و مانع بيداری خرد میشود.
دانش سكهای تقلبی است؛ تظاهر میكند كه میداند در حالیكه هيچچيز نمیداند ولی میتواند انسان را فريب دهد. اين موضوع چنان ظريف و نهان است كه اگر فرد واقعا هوشمند نباشد نمیتواند حقيقت آنرا تشخيص دهد.
در عين حال، اين فريب بسيار ريشهدار است و از دوران كودكی، در ما شرطی شده است.
دانستن يعنی اندوختن،
گردآوردن اطلاعات و جزييات.
دانستن شما را تغيير نمیدهد. شما همان كه بوديد باقی میمانيد و فقط مجموعه اطلاعاتتان بزرگ و بزرگتر میشود.
خرد شما را متحول میكند و درون شما را به شيوهای تازه شكل میدهد.
خرد، تحول است و ديدن. دانستن و بودن تازهای را ايجاد میكند. در نتيجه ممكن است شخصی اصلا مطلع و دانشور نباشد ولی خردمند باشد. همچنين امكان دارد كه فرد دانشور باشد، اما بسيار بیخرد هم باشد.
در حقيقت، اين چيزی است كه در دنيا اتفاق افتاده است؛ مردم تحصيل كردهتر و باسوادتر شدهاند. تحصيل در سطح جهان در دسترس همه است. پس همه دانش كسب كردهاند، اما خرد گم شده است.
دانش را میتوان از صفحات كاغذ، بهراحتی كسب كرد. چه كسی به خرد اهميت میدهد؟ خرد زمان، انرژی، ايثار و سرسپردگی میطلبد.
#کارل_گوستاو_یونگ
@Newwaypolitics
🆔 @Sayehsokhan
بايد به ياد داشت كه:
#دانش، #خرد نيست و نمیتواند باشد
دانش عليه خرد است
و مانع بيداری خرد میشود.
دانش سكهای تقلبی است؛ تظاهر میكند كه میداند در حالیكه هيچچيز نمیداند ولی میتواند انسان را فريب دهد. اين موضوع چنان ظريف و نهان است كه اگر فرد واقعا هوشمند نباشد نمیتواند حقيقت آنرا تشخيص دهد.
در عين حال، اين فريب بسيار ريشهدار است و از دوران كودكی، در ما شرطی شده است.
دانستن يعنی اندوختن،
گردآوردن اطلاعات و جزييات.
دانستن شما را تغيير نمیدهد. شما همان كه بوديد باقی میمانيد و فقط مجموعه اطلاعاتتان بزرگ و بزرگتر میشود.
خرد شما را متحول میكند و درون شما را به شيوهای تازه شكل میدهد.
خرد، تحول است و ديدن. دانستن و بودن تازهای را ايجاد میكند. در نتيجه ممكن است شخصی اصلا مطلع و دانشور نباشد ولی خردمند باشد. همچنين امكان دارد كه فرد دانشور باشد، اما بسيار بیخرد هم باشد.
در حقيقت، اين چيزی است كه در دنيا اتفاق افتاده است؛ مردم تحصيل كردهتر و باسوادتر شدهاند. تحصيل در سطح جهان در دسترس همه است. پس همه دانش كسب كردهاند، اما خرد گم شده است.
دانش را میتوان از صفحات كاغذ، بهراحتی كسب كرد. چه كسی به خرد اهميت میدهد؟ خرد زمان، انرژی، ايثار و سرسپردگی میطلبد.
#کارل_گوستاو_یونگ
@Newwaypolitics
🆔 @Sayehsokhan
🦋رهایی از رنج با پذیرش اصل ناپایداری!
👥همه ما داستانهای متفاوتی برای خود ساختهایم که گذشته خود را مفهومسازی کرده و معتقدیم یک سری اتفاقات باعث شده من اینطور باشم و از حالا به بعد هم چنین و چنان خواهم بود.
🗣همان طور که ذهنم این داستانها را در مورد من ساخته در مورد همسر یا کسی که با او زندگی میکنم نیز همین کار را میکند.
چسبیدن ما به این داستانها و حقیقت پنداشتن آنها باعث کم شدن انعطافمان و محدود شدن درکمان از یکدیگر میشود.
💡اگر آگاهانه بهجای گیرافتادن در داستانهای خود و همسرمان به مشاهده آنها بنشینیم در مییابیم که خودمان و داستانهایمان، همسرمان و داستانهایش از هم جدا هستند.
✅جدا کردن خودمان از افکار و احساسات و هیجاناتمان و همچنین از داستانهای ساخته ذهن به ما دیدگاهی مشفقانه و انعطافپذیر میدهد.
همه ما یک وجود ثابت داریم و همه با اصل ناپایداری و عدم ثبات مواجهیم. درست شبیه رابطه آسمان با آب و هوا رابطه صفحه شطرنج با مهرهها. وجود آسمان و صفحه شطرنج همیشه و همواره ثابت است. این آب و هوا و مهرههای شطرنجند که میآیند، میمانند و نهایتا میروند. هیچوقت آسمان با آب و هوا تعریف نمیشود. آسمان همچون ما خود هویتی محکم و مجزا از آب و هوا دارد. ذات وجود ما هم ثابت و جدا از افکار و احساساتی است که میآیند و میروند. چه مثبت و چه منفی. این موضوع در مورد همسرمان و داستانهای او هم صادق است.
نتیجه اینکه ما افکار و احساساتمان و داستانهایمان نیستیم. بهتر است تماشاگر داستانهای خود و همسرمان باشیم و آنها را جدی نگرفته و گیرشان نیفتیم.
📝تمرین کنیم طوری با همسرمان و دیگران ارتباط برقرار کنیم که هیچ داستانی در مورد آنها نداریم و بر خلاف تمام قضاوتها و سرزنشهایی که ذهنمان درباره خودمان و رابطهمان دارد با شفقت و مهربانی رفتار کنیم.
📚از کتاب شادکامی جدید اثر دکتر متیو مک کی
در فلسفه بودایی داریم که مادری یگانه پسرش را در جوانی از دست داد. او به شدت سوگواری میکرد و سخت در رنج بود که چرا این اتفاق وحشتناک باید برای پسر او بیفتد. مردم او را ترغیب کردند که از بودا کمک بخواهد. زن قبول کرد و به نزد بودا رفت و از او خواست دارویی به او بدهد تا پسرش را به دنیا بازگرداند.
بودا فهمید او به شدت رنج میبرد و مصرانه خواستار بازگشت پسرش است، بنابراین گفت حتما کمکش خواهد کرد، اما ابتدا باید به در خانه روستائیان برود و یک مشت دانه خردل از آنان بگیرد. زن مشتاقانه پذیرفت ولی بودا اضافه کرد: این دانهها را فقط باید از خانوادههایی بگیری که مرگ هیچکدام از عزیزانشان را هرگز ندیده باشند.
زن از خانهای به خانه دیگر میرفت و در میزد و بذر خردل طلب میکرد و شرط را میگفت. او تمام خانههای روستا را زد اما هیچ خانوادهای نبود که عزیزی را از دست نداده باشد.
مادر سوگوار نتوانست حتی یک دانه خردل جمع کند. در عوض نشست و غروب خورشید و تاریکی روستا را در سکوت شب تماشا کرد و آنگاه متوجه شد چرا بودا زیر درخت نشسته و میخواهد به او بیاموزد که در جهان مادی همه چی ناپایدار است و هرچه بیشتر با این حقیقت بجنگید بیشتر رنج خواهید برد. اینگونه بود که آن زن از رنج، رهایی پیدا کرد.
🩵ریشه اصلی تمام رنجهای بشر در انکار اصل ناپایداری است. اگرچه برخی از عناصر معنوی مثل #عشق، #خرد و #حقیقت ابدیاند.
شاد و در لحظه باشید
ارادتمند
حسن ملکیان
✍ #دستنوشته_های_مدیر_سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
👥همه ما داستانهای متفاوتی برای خود ساختهایم که گذشته خود را مفهومسازی کرده و معتقدیم یک سری اتفاقات باعث شده من اینطور باشم و از حالا به بعد هم چنین و چنان خواهم بود.
🗣همان طور که ذهنم این داستانها را در مورد من ساخته در مورد همسر یا کسی که با او زندگی میکنم نیز همین کار را میکند.
چسبیدن ما به این داستانها و حقیقت پنداشتن آنها باعث کم شدن انعطافمان و محدود شدن درکمان از یکدیگر میشود.
💡اگر آگاهانه بهجای گیرافتادن در داستانهای خود و همسرمان به مشاهده آنها بنشینیم در مییابیم که خودمان و داستانهایمان، همسرمان و داستانهایش از هم جدا هستند.
✅جدا کردن خودمان از افکار و احساسات و هیجاناتمان و همچنین از داستانهای ساخته ذهن به ما دیدگاهی مشفقانه و انعطافپذیر میدهد.
همه ما یک وجود ثابت داریم و همه با اصل ناپایداری و عدم ثبات مواجهیم. درست شبیه رابطه آسمان با آب و هوا رابطه صفحه شطرنج با مهرهها. وجود آسمان و صفحه شطرنج همیشه و همواره ثابت است. این آب و هوا و مهرههای شطرنجند که میآیند، میمانند و نهایتا میروند. هیچوقت آسمان با آب و هوا تعریف نمیشود. آسمان همچون ما خود هویتی محکم و مجزا از آب و هوا دارد. ذات وجود ما هم ثابت و جدا از افکار و احساساتی است که میآیند و میروند. چه مثبت و چه منفی. این موضوع در مورد همسرمان و داستانهای او هم صادق است.
نتیجه اینکه ما افکار و احساساتمان و داستانهایمان نیستیم. بهتر است تماشاگر داستانهای خود و همسرمان باشیم و آنها را جدی نگرفته و گیرشان نیفتیم.
📝تمرین کنیم طوری با همسرمان و دیگران ارتباط برقرار کنیم که هیچ داستانی در مورد آنها نداریم و بر خلاف تمام قضاوتها و سرزنشهایی که ذهنمان درباره خودمان و رابطهمان دارد با شفقت و مهربانی رفتار کنیم.
📚از کتاب شادکامی جدید اثر دکتر متیو مک کی
در فلسفه بودایی داریم که مادری یگانه پسرش را در جوانی از دست داد. او به شدت سوگواری میکرد و سخت در رنج بود که چرا این اتفاق وحشتناک باید برای پسر او بیفتد. مردم او را ترغیب کردند که از بودا کمک بخواهد. زن قبول کرد و به نزد بودا رفت و از او خواست دارویی به او بدهد تا پسرش را به دنیا بازگرداند.
بودا فهمید او به شدت رنج میبرد و مصرانه خواستار بازگشت پسرش است، بنابراین گفت حتما کمکش خواهد کرد، اما ابتدا باید به در خانه روستائیان برود و یک مشت دانه خردل از آنان بگیرد. زن مشتاقانه پذیرفت ولی بودا اضافه کرد: این دانهها را فقط باید از خانوادههایی بگیری که مرگ هیچکدام از عزیزانشان را هرگز ندیده باشند.
زن از خانهای به خانه دیگر میرفت و در میزد و بذر خردل طلب میکرد و شرط را میگفت. او تمام خانههای روستا را زد اما هیچ خانوادهای نبود که عزیزی را از دست نداده باشد.
مادر سوگوار نتوانست حتی یک دانه خردل جمع کند. در عوض نشست و غروب خورشید و تاریکی روستا را در سکوت شب تماشا کرد و آنگاه متوجه شد چرا بودا زیر درخت نشسته و میخواهد به او بیاموزد که در جهان مادی همه چی ناپایدار است و هرچه بیشتر با این حقیقت بجنگید بیشتر رنج خواهید برد. اینگونه بود که آن زن از رنج، رهایی پیدا کرد.
🩵ریشه اصلی تمام رنجهای بشر در انکار اصل ناپایداری است. اگرچه برخی از عناصر معنوی مثل #عشق، #خرد و #حقیقت ابدیاند.
شاد و در لحظه باشید
ارادتمند
حسن ملکیان
✍ #دستنوشته_های_مدیر_سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan