نشر سایه سخن
9.74K subscribers
13K photos
4.72K videos
270 files
3.75K links


📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹

خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com

📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391

آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف
تلفن:66496410
Download Telegram
🍃یکی از خطاهای استراتژیک تفکر #سنتی این است که در مقام مواجهه با #دنیای_جدید و در مقام استنباط موضع #دین نسبت به این دنیا به سراغ « محصولات » و « میوه های» این دنیا می رود و از «ریشه ها» غفلت می ورزد و میوه ها را از ریشه ها جدا می کند و جدا می خواهد و گمان می برد که في المثل تأسیسات و نهادهای اجتماعی #مدرن را می توان براساس اخلاق و عقلانیت سنتی (فقه سنتی) اداره کرد و بدون التزام به اخلاق مدرن می توان از علم و تکنولوژی مدرن به نحوی شایسته بهره مند شد، يا علوم طبیعی را از علوم انسانی تفکیک کرد و علوم اسلامی را به جای علوم انسانی نشاند. صاحبان وحاملان این تفکر می پندارند که «دنیای جدید بزرگ شده دنیای قدیم» است و لذا ارزشها و هنجارهای حاکم بر این دو دنيا على الأصول می توانند یکسان باشند و با ارزشها و هنجارهای حاکم بر دنیای قدیم نیز می توان دنیای جدید را اداره کرد. چنین تفکری از شناختی سطحی و ناپخته از مختصات دنیای جدید و ریشه های آن تغذیه میکند و فهم و تفسیر خود از متون دینی را بر چنین شناختی بنیان می نهد و به جای اینکه در رفع جهل وتصحيح فهم خود بکوشد منتقدان مشفق را به بی دینی و بددینی و نوکری اجانب متهم می کند.🍃

#دکتر_ابوالقاسم_فنایی
کتاب «اخلاق دین شناسی»

کانون فلسفه و دین دانشگاه امیرکبیر
@kfvda
🆔 @sayehsokhan
Forwarded from نگاه ما (мфŗτěżǻ ẸŊǻỸǻτỉ)
#دید_و_بازدید_نوروز
#سنتی_مدرن
#کرونایی

قدیم ندیما که ما بچه بودیم ایام عید دیدوبازدیدا رنگ‌وبوی عجیبی داشت، همه که تلفن نداشتند و بعدش‌هم هماهنگی و این‌جور چیزا رسم نبود، یه قانون نانوشته‌ای بود که بین همه اجرا می‌شد و معمولاً اول دیدن بزرگ‌ترها می‌رفتند و همه می‌‌دونستند چه روزهایی باید برن دیدن چه کسانی و کیا چه‌موقع میان بازدید، تو این حین و بین گاهی هم می‌رفتی خونه‌ی طرف می‌دیدی نیست و با یه یادداشتی و اعلام به همسایه‌ای تکلیف انجام می‌شد و از گردن ساقط! و گاهی هم در یه‌روز چند بار آدم‌ها رو می‌دیدی؛ خونه‌ی خودت ! خونه‌ی خودش! خونه‌ی اونا😂. پاره‌ای وقت‌هاهم از این دیدار تکراری خوشحال و گاهی ناراضی! سنت عیدانه بگی‌نگی با وجود خشنودی یه «باید»ی هم داشت که رنگ و بوی تکلیف گرفته بود ... اما ذوق ما بچه‌ها پوشیدن لباس نو و گرفتن عیدی و بازی با همسالان بود.

بعدها که بزرگ شدیم تا مدتی ماهم همین رَسم‌رو پیاده می‌کردیم، تا به مرور هرقدر تجملات و تشریفات زیادتر شد از کیفیت این مراسم کم می‌شد تا یواش یواش رفت‌‌واومدا انتخابی شد، حرف و حدیث‌هم بیش‌تر... و دیدوبازدیدا کم ‌و کم‌‌تر تا این‌که انتخابی شد... برمبنای مشترکات بین‌هم و نوع رابطه و رفاقت و صمیمیت‌هاو یا ... مَخلص کلام آیین نوروز و عید بیش‌تر سلیقه‌ای شد! و از اون «باید» و تکلیف دراومد و مسافرت رفتن‌هم بیش‌تر شد...

تا این‌که سروکله‌ی کرونا پیدا شد!
#نوروز_کرونایی! همه‌ی قواعد رو به‌طور کلی بهم زد، دیدوبازدید و سفر و همه‌رو ... حتی خرید شب عید رو ... شیرینی و آجیل‌رو... انگاری با سرعتی که داشتیم می‌رفتیم چپ کردیم و درب‌وداغون شدیم ... قرنطینه!
ای‌وای این دیگه چه بلاییه؟! مگه می‌شه! مگه داریم! اما شد! طوری‌که بیرون رفتن از خونه هم ممنوع شد! چه رسد به ...

اولین روز عید مثل دوران بچگی‌ما شد! جنب‌وجوش و ولع دلتنگی و رسم‌وآیین خودش‌رو با هجمه‌ی تلفن‌ها و پیامک‌های مجازی... نشون داد! ترافیکی در تلفن‌ها بود که عطش نیاز به ارتباط رو آشکار می‌کرد! انگار تازه فهمیدیم باخودمون دراین سال‌ها چه‌ها کردیم...
مثل‌این‌که «باید»‌های نوروز کرونایی با منع دیدار، دست‌دادن بهم، درآغوش گرفتن، بوسیدن و دورهم نشستن و همه و همه‌ی آن‌چه که مدت‌ها ازش دور شده بودیم و یا با اکراه بهش عمل می‌کردیم رو فریاد می‌زد!
و بخش غم‌انگیز نوروز امسال؛ محرومیت از دیدن عزیزان و فرزندان و والدین، در آغوش کشیدن و بوییدن و بوسیدن‌شان است ...
فاصله‌ای که کرونا بین‌مون انداخته رو دوستش نداریم، چون مابه‌هم محتاجیم، ما باهم زنده‌ایم، فهمیدیم از امکانات‌مون بدون باهم‌بودن نمی‌تونیم با راحتی لذت ببریم.
#کاش نوروز کرونایی را نقطه‌ی عطفی در زندگی‌ برای بیش‌تر و بهتر باهم‌بودن‌مون کنیم.
✍🏼 مرتضی عنایتی


#قدر_هم‌دیگر_بدانیم
#سلامتی_خودرا_بادیگران_بخواهیم
#در_خانه_بمانیم

@Negah_Ma_ir