This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسعود علیزاده، از جانبهدربردگان فاجعه کهریزک، اطلاعاتی را در خصوص یکی از جانباختگان گمنام خیزش انقلابی زن، زندگی آزادی منتشر کرده است:
«اطلاعات تازه از یکی از جانباختگان انقلاب #زن_زندگی_آزادی
#عرفان_ساریخانی_دشتی ۲۲ ساله ساکن تهرانپارس بود که در خیزشهای انقلابی مهر ماه مردم تهران حضور فعالی داشت، حتی توسط مزدوران جمهوری اسلامی هم بازداشت شده بود ولی با کمک مردم توانسته بود که فرار بکند و حتی اقدام به عمامه پرانی اخوند ها هم کرده بود که در تاریخ ۲۶ مهر به طور مشکوکی مفقود میشود و سه روز بعد در تاریخ ۲۹ مهر پیکرش در حالی حوالی جاجرود پیدا میشود که بینی و صورتش شکسته شده بود اما در جواز دفن علت مرگ را نامعلوم اعلام کردند و هیچ توضیح دیگری به خانواده او ندادند.
مزار عرفان ساریخانی ردیف ۸۰ شماره ۳۵ در بهشت زهرا ست و در ردیف پایین علی سیدی دیگر جانباخته راه آزادی آرام گرفته است.
این خبر اختصاصی است و توسط یکی از خانواده های جانباختگان راه آزادی در اختیار من قرار گرفته است.»
masoudalizadeh___
- در جریان انقلاب ملی ایران، تعداد زیادی از هموطنان کشته شدند که افراد بسیاری از آنها هنوز گمنام ماندهاند و کمتر نامی از آنها برده شده است.
#زن_زندگى_آزادي
#مهسا_اميني
#عرفان_ساریخانی_دشتی
#علی_سیدی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#جمهوری_اسلامی_نابود_باید_گردد
#علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«اطلاعات تازه از یکی از جانباختگان انقلاب #زن_زندگی_آزادی
#عرفان_ساریخانی_دشتی ۲۲ ساله ساکن تهرانپارس بود که در خیزشهای انقلابی مهر ماه مردم تهران حضور فعالی داشت، حتی توسط مزدوران جمهوری اسلامی هم بازداشت شده بود ولی با کمک مردم توانسته بود که فرار بکند و حتی اقدام به عمامه پرانی اخوند ها هم کرده بود که در تاریخ ۲۶ مهر به طور مشکوکی مفقود میشود و سه روز بعد در تاریخ ۲۹ مهر پیکرش در حالی حوالی جاجرود پیدا میشود که بینی و صورتش شکسته شده بود اما در جواز دفن علت مرگ را نامعلوم اعلام کردند و هیچ توضیح دیگری به خانواده او ندادند.
مزار عرفان ساریخانی ردیف ۸۰ شماره ۳۵ در بهشت زهرا ست و در ردیف پایین علی سیدی دیگر جانباخته راه آزادی آرام گرفته است.
این خبر اختصاصی است و توسط یکی از خانواده های جانباختگان راه آزادی در اختیار من قرار گرفته است.»
masoudalizadeh___
- در جریان انقلاب ملی ایران، تعداد زیادی از هموطنان کشته شدند که افراد بسیاری از آنها هنوز گمنام ماندهاند و کمتر نامی از آنها برده شده است.
#زن_زندگى_آزادي
#مهسا_اميني
#عرفان_ساریخانی_دشتی
#علی_سیدی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#جمهوری_اسلامی_نابود_باید_گردد
#علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به یاد جانباخته راه آزادی وطن : عباس منصوری ، قهرمانی از خوزستان، شوش دانیال
سال ۱۴۰۱ در سالگرد اعتراضات آبان نود و هشت جوانان شوش به خیابان آمدن تا علیه دیکتاتوری حکومت جمهوری اسلامی فریاد بزنند مزدوران علی خامنه ای با دستگیری عده زیادی از جوانان تلاش کردن تا خیزش جوانان را سرکوب کنند در جریان این دستگیری های گسترده جوان ۱۹ ساله عباس منصوری هم دستگیر شد ، عباس استاد کناف کاری بود و هر شب که کارش تمام میشد مادرش او را به گیم نت ی واقع در میدان هفت تیر می رساند ، آنجا پاتوق عباس و دوستانش بود ، شب ۲۵ آبان ۱۴۰۱ عباس جلوی گیم نت ایستاده و تظاهرات جوانان را تماشا میکرد ، مزدوران حکومتی سر رسیده و او را به جرم تماشای تظاهرات دستگیر میکنند و با خود میبرند ، آنها عباس را به پلیس آگاهی شوش برده و سه روز زیر شکنجه گرفتن و بعد از سه روز او را به زندان دزفول فرستادن ، در زندان دزفول وقتی احکام سنگین زندانیان را میخوانند عباس حالت تشنع پیدا کرد و ماموران حکومتی در زندان دزفول از این فرصت سو استفاده کرده و به او آمپول و قرص تزریق کردن ، آنها با بی شرمی به عباس گفتند که دیگر خانواده ات را نخواهی دید ، خانواده عباس با تلاش های زیاد موفق شدن که او را از زندان آزاد کنند اما عباس جوان تایب نیاورده و مدت کوتاهی بعد از آزادی در اثر شکنجه های ضد انسانی و تزریق آمپول روز ۲۰ آذر ۱۴۰۱ به کاروان جانباختگان راه آزادی وطن پیوست.😞💔🕊️🕊️
مزدوران حکومت به خانواده عباس فشار آوردن تا مرگ او را خودکشی اعلام کنند ، عباس روز ۲۰ آذر ۱۴۰۱ در میان اشک های دوستان و پدر و مادرش به خاک سپرده شد ، عباس پسری بسیار معدب ، سر به زیر و بسیار خوش خنده بود ، او پسری هنرمند بود که گیتار مینواخت و برای آینده اش هزاران آرزو داشت. عباس مادرش را بسیار دوست داشت و در یکی از پست هایش نوشته بود:
از تمام دلتنگی ها ، از اشک ها و شکایت ها که بگذریم باید اعتراف کنم مادرم که میخندد خوشبختم.💔
درست است که او دیگر نیست که با خنده های مادرش احساس خوشبختی کند ، اما بی گمان جان او و دیگر جانباختگان که خون بهای سنگین آزادی ایران شدن خنده را بر لبان تمامی مادران داغدیده میهن خواهد نشاند و فرزندان آینده ایران در خوشبختی و سعادت خواهند زیست.🥀🥀🕊️🕊️🥀🥀
از صفحه مسعود علیزاده
masoudalizadeh___
#زن_زندگى_آزادي
#مهسا_اميني
#عباس_منصوری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#جمهوری_اسلامی_نابود_باید_گردد
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
z._.m_62 👈👈پیج مادر زنده یاد عباس منصوری
@Tavaana_TavaanaTech
سال ۱۴۰۱ در سالگرد اعتراضات آبان نود و هشت جوانان شوش به خیابان آمدن تا علیه دیکتاتوری حکومت جمهوری اسلامی فریاد بزنند مزدوران علی خامنه ای با دستگیری عده زیادی از جوانان تلاش کردن تا خیزش جوانان را سرکوب کنند در جریان این دستگیری های گسترده جوان ۱۹ ساله عباس منصوری هم دستگیر شد ، عباس استاد کناف کاری بود و هر شب که کارش تمام میشد مادرش او را به گیم نت ی واقع در میدان هفت تیر می رساند ، آنجا پاتوق عباس و دوستانش بود ، شب ۲۵ آبان ۱۴۰۱ عباس جلوی گیم نت ایستاده و تظاهرات جوانان را تماشا میکرد ، مزدوران حکومتی سر رسیده و او را به جرم تماشای تظاهرات دستگیر میکنند و با خود میبرند ، آنها عباس را به پلیس آگاهی شوش برده و سه روز زیر شکنجه گرفتن و بعد از سه روز او را به زندان دزفول فرستادن ، در زندان دزفول وقتی احکام سنگین زندانیان را میخوانند عباس حالت تشنع پیدا کرد و ماموران حکومتی در زندان دزفول از این فرصت سو استفاده کرده و به او آمپول و قرص تزریق کردن ، آنها با بی شرمی به عباس گفتند که دیگر خانواده ات را نخواهی دید ، خانواده عباس با تلاش های زیاد موفق شدن که او را از زندان آزاد کنند اما عباس جوان تایب نیاورده و مدت کوتاهی بعد از آزادی در اثر شکنجه های ضد انسانی و تزریق آمپول روز ۲۰ آذر ۱۴۰۱ به کاروان جانباختگان راه آزادی وطن پیوست.😞💔🕊️🕊️
مزدوران حکومت به خانواده عباس فشار آوردن تا مرگ او را خودکشی اعلام کنند ، عباس روز ۲۰ آذر ۱۴۰۱ در میان اشک های دوستان و پدر و مادرش به خاک سپرده شد ، عباس پسری بسیار معدب ، سر به زیر و بسیار خوش خنده بود ، او پسری هنرمند بود که گیتار مینواخت و برای آینده اش هزاران آرزو داشت. عباس مادرش را بسیار دوست داشت و در یکی از پست هایش نوشته بود:
از تمام دلتنگی ها ، از اشک ها و شکایت ها که بگذریم باید اعتراف کنم مادرم که میخندد خوشبختم.💔
درست است که او دیگر نیست که با خنده های مادرش احساس خوشبختی کند ، اما بی گمان جان او و دیگر جانباختگان که خون بهای سنگین آزادی ایران شدن خنده را بر لبان تمامی مادران داغدیده میهن خواهد نشاند و فرزندان آینده ایران در خوشبختی و سعادت خواهند زیست.🥀🥀🕊️🕊️🥀🥀
از صفحه مسعود علیزاده
masoudalizadeh___
#زن_زندگى_آزادي
#مهسا_اميني
#عباس_منصوری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#جمهوری_اسلامی_نابود_باید_گردد
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
z._.m_62 👈👈پیج مادر زنده یاد عباس منصوری
@Tavaana_TavaanaTech