آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.7K photos
34.7K videos
2.53K files
17.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«گاهی لازم است
بعضی از تصاویر را مرور کرد
باید به یاد داشته باشیم
که جوانان قهرمان و پر اشتیاقمان را چگونه کشتند...
جوانانی که سرشار از شوق زندگی بودند....

قهرمان برادر..

امیدوارم زخم تیر جنگی بر گردن و صورت آغشته به خونت خوب شده باشد ،
امیدوارم آسایش ،رفاه، وآرامش را اونجا ببینی،
امیدوارم اونهمه انرژی ،واستعدادت ثمره داده باشه ...
اینجا که نذاشتن زندگی کنی ، نذاشتن به هدف هایی که داشتی برسی ....
زندگی، جوانی،ارزوها، همه رو ازت گرفتن ..
به نامردی کشتنت
کشتن ......🖤🕊🕊🕊»

از صفحه هستی خزایی

#عرفان_خزایی
#تکرار_میکنند #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پیام تحریم انتخابات ریاست جمهوری از سوی مادر جانباخته راه آزادی «اکبر محمدی» از بستر بیماری در بیمارستان

زنان و مردان ایران!

۱-همه شما نیک می‌دانید که اداره امور کشور تا بحال در اختیار هیچ رئیس‌جمهوری نبوده و نیست بلکه به علت مرسومات فراقانوتی سنتی، همواره در اختیار رهبری بوده و است و به همین علت هر رئیس جمهوری، امکان اجرای وعده‌های توخالی‌اش را نداشته و ندارد و دردناک‌تر آنکه، وعده‌های همه نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری اخیر، نه تنها که توخالی بلکه همچون ادوار گذشته، تکرار شکل دیگری از کلاهبرداری سیاسی و شرعی است و این یعنی بی احترامی به شعور همه مردم، بویژه بی احترامی به شعور همه آن‌هایی که به هر دلیلی تصمیم دارند در شوی انتخابات ریاست جمهوی اخیر حضور یابند!

همه مردم ایران بخوبی واقفند که این رهبری است که همواره بصورت غیر قانونی در همه امور ورود پیدا می‌کند و دست به دخالت‌های غیر قانونی و ضد مردمی همچون سرکوب و دستگیری و ترور و قتل می‌زند و در نهایت نیز وعده‌های توخالی کلاهبرداری سیاسی نامزد راه‌یافته به دولت را با فرمان‌هایی چون پشت پرده و مخفی و حتی ظاهری از همان ابتدای سخنرانی خود باطل می‌سازد و آنگاه نیز آن رئیس جمهور به ظاهر انتخابی اما به واقع انتصابی را به وضع فجیع تا حد یک فرمانبر مطلق و تدارکچی پائین می‌کشد و از آنسو نیز آن رئیس جمهور به ظاهر انتخابی اما به واقع انتصابی هم، از آنجا که مقاومت در برابر رهبر را معادل مرگ و حذف فیزیکی خود می‌پندارد، لذا از ترس جان خود عملأ سیاست سکوت را بر خواسته‌های آن مردمی ترجیح می‌دهد که به دروغ از قبل در شوی انتخاباتی، قول عملی‌کردن آنرا به آن مردم داده بود.

۲- مشارکت پائین در انتخابات ریاست جمهوری قبلی، خامنه‌ای و نظام او را وادار کرد که به پذیرش نامزد اصلاح‌طلبان تن دردهد تا شاید بتواند با فریب سیاسی دیگر و نوتر، سطح مشارکت در میان مردم ایران را بالا ببرد. خامنه‌ای و نظام او غافلند که مردم ایران نه تنها هوشیار بلکه زمان سنج ماهری برای عبور از او و کلیت نظام او هستند. همه ما با آگاهی که در مردم ایران و همدیگر سراغ داریم به حتم اینبار عبور از نظام خامنه‌ای از سوی مردم با نه بزرگتر از قبل محقق می‌شود و اما آن نه بزرگتر از قبل، زمانی حاصل می‌شود که مردم رنج‌دیده ایران همچون گذشته به اشتباه، رأی سفید به صندوق‌های رأی نریزند، بلکه در تمامی روز انتخابات در خانه‌های خود بنشینند و از خانه‌های خود خارج نشوند، چرا که اگر چه به لحاظ قانونی رأی سفید به معنی مخالفت از چیدمان نامزدهای انتخاباتی و کلیت نظام اعم از اصول‌گرا و اندک باقی مانده اصلاح‌طلب است اما خامنه‌ای و رژیم او دریده‌تر از آنند که رأی سفید مردم را به حساب مخالفت از کلیت نظام خود بنویسند.

۳- من از مردم، بویژه زنان ایران می‌خواهم که در شعبده‌بازی‌های انتخاباتی خامنه‌ای حضور پیدا نکنند و اگر هم به اشتباه و یا به دلایلی اصرار بر حضور در صندوق‌های رأی دارند حداقل قبل از حضور خود در صندوق‌های رأی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بپرسند که آیا این نامزدها پس از رئیس جمهور شدن این قدرت را دارند که در مقابل رهبر غیر مردمی بایستند و جلوی قتل‌های آشکار و غیر آشکار مخفی ایرانیان داخل و خارج از ایران را که همچنان از سوی رهبری تداوم دارد بگیرند !؟ بویژه جلوی بگیر و ببندها و قتل‌های زنان، هنرمندان، نویسندگان، روزنامه نگاران، روشنفکران، دگراندیشان، منتقدان و کودکان پسر و دختر فرشته و معصوم آگاه و حق طلب ایرانی را !؟
تأسف‌بارتر آنکه باید اذعان نمود که این بگیر و ببندها و قتلها حتی هم اکنون همزمان با جریان انتخابات اخیر هم نیز ادامه دارد و این در حالی است که متأسفانه تمامی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اخیر لب به سکوت بستند که این خود نیز به مفهوم همراهی همه نامزدها با خامنه‌ای در راستای درک پیام رمز آمیز اوست که مهمترین آن مبتنی است بر تمکین هر نامزد ریاست جمهوری در برابر اصرار سیاست های ثابت و تغییر ناپذیر و همیشگی رهبری در مقابل مردم ایران بویژه در مقابل زنان و دختران جوان و نوجوان ایران برای رئیس جمهور شدن و مهمتر از همه پس از رئیس جمهور شدن.


#اکبر_محمدی #مادران_دادخواه #نه_به_جمهوري_اسلامی #سیرک_انتخابات #بیانیه #رای_بی_رای #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نسیم لطفی، شاعر و هنرمند ایرانی، شعری برای مادران دادخواه ایران گفته و اجرا کرده است.
مادرانی که علاوه بر رنج زن بودن در جمهوری اسلامی، رنج مضاعف از دست دادن فرزند هم نصیبشان شده است، ولیمثل کوه استوار ایستاده‌اند و ندای دادخواهی سر می‌دهند.


#مادران_دادخواهِ #مادران_دادخواه_ایران #رای_بی_رای #تکرار_میکنند #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
برای پاسداری از “نه باشکوه” مردم ایران

بیانیه زندانی سیاسی، احمدرضا حائری در رابطه با «انتخابات» ریاست‌جمهوری رژیم

احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، محبوس در زندان قزل‌حصار، طی بیانیه‌ای از عدم مشارکت مردم در انتخابات مجلس و خبرگان تجلیل کرد و خواستار تداوم همین رویکرد شد.

او در بخشی از این بیانیه نوشت:

«دیگر این مردم خود بهتر می‌دانند که قدرت حاکمه در جمهوری اسلامی "رای مردم" را فقط به عنوان "زینت المجالس” حاکمیت استبداد دینی‌ می‌خواهند و رئیس‌جمهور در ساختار تحت امر ایشان تنها نقش تدارکاتچی برای "اجرای اوامر" را دارد.»

متن کامل بیانیه به شرح زیر است:

حماسه بزرگ مردم ایران در اسفند ۱۴۰۲ و اریبهشت ۱۴۰۳ برای بازپس‌گیری "حق تعیین سرنوشت" چنان سترگ و مهم بود که آراء منصوبان مجلس و خبرگان در ایران ۸۵ میلیونی کنونی، کمتر از یک‌سوم آراء کسانی بود که در ایران۳۶ میلیونی ۴۴ سال پیش از راهیابی به مجلس اول بازماندند. ( منصوبان مجلس دوازدهم با ۱۹۰ هزار و حدود دو درصد رای مردم تهران یا رای رئیس مجلس فعلی با کمتر از پانصد هزار رای را مقایسه کنید با آرا مجلس اول که کسانی با بیش از پانصد هزار رای از راهیابی به آن مجلس بازماندند.)

“نه باشکوه” این حماسه بزرگ پس از سال‌ها مبارزه مستمر خشونت‌پرهیز مردم برای دست‌یابی به "حق تعیین سرنوشت"، معادلات صحنه سیاسی کشور را برای همیشه تغییر داد. از سال ۷۶ تا ۹۶ این مردمان ستمدیده ایران بودند که از سر "ترس و استیصال" برای ایجاد تغییر پای صندوق رای می‌رفتند، حضوری که هیچ‌ دستاورد پایداری برای‌ آن‌ها نداشت؛ و این برای نخستین‌بار بود که ترس و استیصال را اینبار نه مردم آگاه بلکه حاکمیت استبدادی تجربه می‌کرد.

یک ماه پیش و پس از خلق این حماسه بود که یک هفته‌ای را بدون دیدن رنگ آفتاب در سلول‌های انفرادی واحد سه زندان قزلحصار دربند بودم. در سلول کناری جوانی به نام "بنیامین.م" سه هفته‌ای می‌شد که به آنجا منتقل شده بود. یازده ماه بود که از زندان عادل‌آباد شیراز تا بازداشتگاه‌های مختلف سپاه تحت شکنجه سلول انفرادی قرار داشت، برای اقرار به گناهی که می‌توانست برایش سال‌ها حبس یا حتی حکم اعدام در پی داشته باشد. صداهایی که از سلول بنیامین می‌آمد و رفتارش با نگهبانان نشان می‌داد یازده ماه شکنجه انفرادی روانش را از هم پاشیده است.

یاد جمله میشل فوکو در کتاب "مراقبت و تنبیه، تولد زندان" افتادم که در توصیف شکنجه "چهارشقه" کردن انسان در قرون وسطی می‌گوید:" مرگ-تعذیب هنر نگهداری زندگی در درد است، آن‌هم از طریق تقسیم زندگی به مرگ "هزار‌باره" و رساندن به "شدیدترین جان‌کندن" پیش از آنکه زندگی به پایان برسد."

توصیف فوکو از "چهارشقه" کردن انسان شباهت غریبی دارد با "شکنجه سلول انفرادی"، و برای همین است که در سلولهای انفرادی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی که خود تاکنون دیده‌ام، هیچ چیز جز دوربین نظارتی پیدا نمی‌شود؛ دوربینی برای آنکه شکنجه‌گر مطمئن شود زندانی در اثر درد و رنج روانی و جسمی انفرادی خودکشی نمی‌کند، همان "هنر نگه داشتن زندگی در درد"

ده سال پیش در انفرادی دوالف سپاه به بازجو گفتم:" شما مگر از امام علی دم نمی‌زنید!؟ این شکنجه کجا از عدل علی نشان دارد!؟" بازجو در پاسخی صادقانه و هولناک گفت:" او علی بود…
ما اگر می‌خواستیم چون او با مخالفین رفتار کنیم مثل او عمر جمهوری اسلامی به پنج سال نمی‌رسید!"

بعد از یک هفته وقتی از سلول انفرادی به بند عمومی برگشتم، دیدم حکومت "مستاصل" از شکوه همبستگی مردم در اسفند ۱۴۰۲، باز هم معرکه‌ای راه‌انداخته برای انتخاب رئیس دولت جدید، و در کمال تاسف مطلع شدم که برخی جریانات سیاسی در این تلاشند که می‌توانند با استفاده از "ترس و استیصال و نومیدی" مردم، آنها را وارد این معرکه انتصاب کرده‌اند که به نامزد مورد تائیدشان رای دهند! غافل از اینکه این مردم آگاه باور دارند به مسیر تازه برای بازپس‌گرفتن "حق تعیین سرنوشت‌شان" گام گذاشته‌اند و در شش سال اخیر در این مسیر خون ها و هزینه‌های بسیاری داده‌اند.
دیگر این مردم خود بهتر می‌دانند که قدرت حاکمه در جمهوری اسلامی "رای مردم" را فقط به عنوان "زینت المجالس” حاکمیت استبداد دینی‌ می‌خواهند و رئیس‌جمهور در ساختار تحت امر ایشان تنها نقش تدارکاتچی برای "اجرای اوامر" را دارد.

ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/ARhaeri

#احمدرضا_حائری #بیانبه #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«در نقطه‌ی کنونی و برهه‌ی تاریخی حال حاضر، مشارکت در انتخابات، به منزله‌ی مشروعیت‌بخشی به جمهوری اسلامی است. مادامی که خامنه‌ای، مشارکت در انتخابات را "حماسه" می‌نامد و از آن به تعبیر طرفداری از نظام (اغلب با اشاره‌ی دست به خود!) یاد می‌کند، یعنی حتی برداشتن یک گام در جهت تقویت هسته‌ی سخت قدرت مترادف مشروعیت‌بخشی به نظام حاکم است. در جستاری دیگر حتما به این موضوع خواهم پرداخت که جمهوری اسلامی، امروز هم اسلامیت و هم جمهوریت را از معنا تهی کرده و با یک پوسته‌ی میان تهی به نمایش و تفاخر و تبختر قدرت مقبولیت سیاسی خویش در میان مردم می‌پردازد تا خیل عظیم معترضین را نادیده بگیرد.

این مشارکت و نتیجتا، الحاق (که من از آن به عنوان احیای قلبی-ریوی یک جسد رو به احتضار یاد می‌کنم!) مشروعیت به نظام حاکم، فقط به اینجا منتهی نمی‌شود. آن آقا و خانم، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، ۱۵ سال است که در حصر اند. ده‌ها زندانی سیاسی و عقیدتی که فقط به دلیل فقدان آزادی بیان در حبس‌ و تبعید سایر محرومیت‌های اجتماعی و تحصیلی به سر می‌برند، معترضین به نظام و واضحا شخص خامنه‌ای با پرونده‌سازی‌های واهی و سرکوب شدید در خیابان و بیدادگاه و دانشگاه روبرو هستند. همه و همه گواه بر نادیده‌انگاری حاکمیت و البته پیروزی همیشگی جمهوری اسلامی در عرصه‌ی انتخابات است که همواره حتی در صورت مشارکت پایین، فقط صندوق را محل اظهار نظر و ابراز عقیده می‌داند، درحالیکه معنای آن را به مانند سایر مفاهیم به ابتذال و انحطاط کشانده است و یا از برگزاری رفراندوم برای مسائل اساسی کشور مانند پوشش اختیاری و همه‌پرسی در مورد اصل نظام سر باز می‌زند.

عدم مشارکت مردم قطعا معطوف به نتیجه خواهد بود. در واقع اصلا انتخاباتی وجود ندارد که مردم بخواهند در آن مشارکت کنند! به عبارت دیگر، "صندوق رای" از محتوا و ماهیت و معنا افتاده و صرفا به ابزاری برای خودنمایی و خودارضایی جریان‌های سیاسی و یا تقویت بیش از پیش جریان خالص‌ساز بدل شده است.

رییس قوه مجریه، مجری و تابع اوامر رهبری و نیروی نظامی وابسته به آن یعنی سپاه پاسداران است و جریان کادرزدایی و خالص‌سازی چنان پرسرعت و پرشتاب و قوی عمل کرده که حتی مدیران و روسای میان‌رده هم قابل رایزنی و مذاکره نیستند.

حاکمیت جمهوری‌اسلامی که ملغمه‌ای از تمامیت‌گرایی و اقتدارگرایی است، فرمان می‌دهد و تابع امر، در هر کسوت و جایگاه و با هر قامتی "باید" اجرا کند، چرا که سخنی که از دهان خامنه‌ای بیرون می‌آید، به طریقی از خدا رسیده است!»


بخشی از نوشته مطهره گونه‌ای که حدود یک ماه پیش منتشر شده بود.

#رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«بدترین وضعیت، ادامه وضع موجود است.»
«برای اصلاح‌طلبان درد و رنج مردم ندارد، بلکه بقای محفل اصلاحات اصالت دارد.»

در این ویدیو برخی از دیدگاه‌های زندانی سیاسی، مجید توکلی، با توجه به سیرک انتخابات پیش رو مرور شده است.
کاری از جوکرنژاد

#سیرک_انتخابات #نه_به_جمهورى_اسلامى #رای_بی_رای #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«آدولف اتو آیشمان» - از عاملان اصلی هولوکاست و مجریان اصلی «راه حل نهایی» هیتلر برای از بین‌بردن یهودیان - بود که در سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم گریخت. او به وسیله اسرائیل در آرژانتین ربوده و برای محاکمه به اورشلیم منتقل شد. آیشمن دستیار هیملر -رییس اس‌اس- و از مهم‌ترین چهره‌های موثر در انتقال یهودیان از سراسر اروپا به اردوگاه‌های مرگ بود.

اسرائیل یازده سال تلاش کرده بود او را دستگیر کند اما موفق نشده بود. اطلاعات نادرستی که درباره زندگی آیشمن در آرژانتین، به موساد می‌رسید موجب می‌شد اسرائیل نتواند او را دستگیر کند.

در دادگاه آیشمن، هانا آرنت، فیلسوف و تاریخ‌نگار آلمانی-آمریکایی، به عنوان خبرنگار نشریه نیویورکر ماموریت یافت این محاکمه طولانی را گزارش کند.
نتیجه این گزارش کتاب مشهوری از هانا آرنت شد با نام «آیشمن در اورشلیم؛ گزارشی درباره ابتذال شر» که سر و صدای بسیاری در جهان به پا کرد.

آرنت می‌گوید که آیشمن در دادگاه هیچ نشانه‌ای از نفرت دیوانه‌وار از یهودیان از خود نشان نمی‌داد و به نظر می‌آمد که شخصا خصومت یا نفرتی نسبت به یهودیان ندارد.
آرنت اشاره می‌کند که اعمال آیشمن بیش از آنکه ناشی از خباثت ذاتی او باشد، نتیجه وفاداری و سرسپردگی کورکورانه او به رژیم نازی و نیاز او به تعلق به چیزی و جایی بود.
آیشمن فردی بود که تلاش می‌کرد که کارش را به عنوان وظیفه اداری به بهترین نحو انجام دهد و نسبت به قانون‌گذار وفادار باشد.

خانم هامره مرادی، داستان‌گو، از تمثیل آیشمن استفاده می‌کند تا در خصوص تکنوکرات‌های که در خدمت حکومت توتالیتر درمی‌آیند و شر را توجیه می‌کنند، هشدار دهد. افرادی که جنایت را به مثابه تکلیف و امری قانونی توجیه کرده و همکاری و سکوت خود را موجه می‌شمارند.


#رای_بی_رای
#سیرک_انتخابات #ابتذال_شر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech