آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

حسین دائمی، پدر آتنا دائمی، در این ویدئو در پاسخ ستاد حقوق بشر ایران و خبرگرگزاری‌های جمهوری اسلامی که گفته‌اند آتنا دائمی هیچ گونه محدودیتی برای ارتباط تلفنی با خانواده‌اش ندارد، می‌گوید آتنا علاوه بر تبعید به زندانی در رشت و دور از محل زندگی‌اش، الان حدود ۸۵ روز است که کارت تلفن آتنا از او سلب شده و تاکید می‌کنند که آتنا در حضور ماموران باید تماس بگیرد.

به نظر شما این‌گونه دروغ‌گویی‌های مقامات و نهادهای جمهوری اسلامی درباره یک زندانی سیاسی در حبس برای چیست؟

#آتنا_دائمی #زندانی_سیاسی #زندان_لاکان_رشت #تبعیدی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

شرایط غیرانسانی زندان لاکان رشت

آتنا دائمی، کنشگر مدنی،‌سال‌ها در زندان‌های جمهوری اسلامی از جمله زندان لاکان رشت محبوس بود. او در این برنامه از مشاهدات خود از وضعیت غیرانسانی این زندان می‌گوید.

این بخشی از برنامه «زندان در ایران در هفته‌ای که گذشت» است که ۸ فروردین ۱۴۰۱ در اتاق آموزشکده توانا در کلاب‌هاوس برگزار شد.

https://youtu.be/vxvl1C7SXRU

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/club-t-parts1-5

#آتنا_دائمی #زندان_لاکان #حقیقت_زندان #لایو_ایونت #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
چند ساعتی است که اخباری مبنی بر وقوع شورش در زندان لاکان رشت منتشر شده است. ویدیوهایی که نشان می‌دهد دود غلیظی از زندان به هوا برخاسته نیز در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

یک فایل صوتی از زندان به دست ما رسیده که در آن صدای بم زندانی می‌گوید:

«مردم به سمت زندان لاکان رشت بیایید. امشب زندان را باز میکنیم. تو را به خدا بیایید. ماموران ما را دوره کرده‌اند (محاصره کرده‌اند).
بچه‌ها تیر خورده‌اند. در زندان گیر کردند. زندانیان شورش کردند تو را به خدا بیایید کمک کنید.
مردم تو را به خدا سمت زندان لاکان بیایید. بیایید به ما کمک کنید که در زندان را باز کنیم.»

اکانت رادیو گیلان گزارش داده که:

«امروز افسر نگهبان و دو سرباز برای بردن یک زندانی به بند حبس أبد مراجعه تا وی را به درمانگاه ببرن که در همان لحظه زندانیان آن‌ها را گروگان گرفته و همگی از بند خارج و به سمت راهرو هجوم می‌آورند و تمام مسیر را آتش می‌زنند و کامپیوترها و دوربین‌ها را از بین می‌برند و در زمان حمله یگان ویژه و به رگبار بستن زندانیان چند تن کشته و آن‌ها هم مقابله به مثل نموده و چند مامور را می‌کشند و جنازه‌ها در جای جای زندان رها شده و هنوز درگیری‌ها ادامه دارد.»

گفته می‌شود که ۴ زندانی و ۴ مامور کشته شده‌اند. همچنین برخی منابع می‌گویند که چند زندانی فرار کرده‌اند.
حکومت تمام راه‌های دسترسی به زندان لاکان را مسدود کرده است.

فلاح‌میری دادستان رشت ادعا کرده که درگیری شخصی بین زندانیان قصاصی لاکان بوده و چون "به زندان آسیب زدند" نیروی انتظامی از گاز اشک‌آور استفاده کرد!

#اعتراضات_سراسری
#زندان_لاکان_رشت
#شورش

@Tavaana_TavaanaTech
رضا آریا، ۴۳ سال دارد و پدر دو فرزند است.

این روزها زندگی برای خانواده رضا رنگی ندارد، فرزندانش روزهای بی‌پناهی را تجربه می‌کنند، آخرنکند روزی از خواب بیدار شوند و کابوس اعدام پدر یکباره روی سرشان آوار شود.

روز چهارشنبه ۹ آذر۱۴۰۱، مرکز رسانه قوه‌قضاییه، خبر از برگزاری نخستین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده مرگ «روح‌الله عجمیان» بسیجی کشته‌شده در مراسم چهلم حدیث نجفی در کرج داد.

در این دادگاه ۱۵ نفر از متهمین حضور داشتند که پنج نفر از آن‌ها با اتهام «افساد فی‌الارض» و «محاربه» به اعدام محکوم شدند، نام یکی از آن‌ها رضا آریا، فرزند یحیی است، او کارمند شرکت تامین برق مترو است که زیر فشار و شکنجه اعتراف به لگدزدن به کتف بسیجی کرده است.

رضا مجرم نیست و به گواهی دوستان و‌آشنایانش، او مردی آرام و پدری مهربان و زحمت‌کش است. رضا در دادگاه از داشتن وکیل انتخابی محروم بوده و متهم ردیف پنجم این پرونده است.

انتساب اتهام محاربه به رضا و دیگر معترضان غیر قانونی است.

بنا بر ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی شرط تحقق جرم «محاربه» استفاده از «سلاح» توسط مرتکب به «قصد ایجاد ناامنی و ترساندن» مردم است و در صوت عدم استفاده از سلاح و یا در صورت عدم ایجاد ناامنی و ترس در عموم مردم این جرم ارتکاب نیافته است.

بر این اساس از آنجا که معترضان بازداشت شده از سلاح استفاده نکرده و پرتاب سنگ یا ایراد ضرب و جرح با مشت و لگد و یا درگیری فیزیکی با ماموران مصداق عرفی استفاده از سلاح محسوب نمی‌شود، انتساب اتهام محاربه به آنها کاملا غیر قانونی و صدور احکام اعدام با استناد به آن به معنی قتل عمد است.

اگر احتیاج به وکیل دارید با مشاوران حقوقی دادبان تماس بگیرید
@daadbaan2021

#دادبان #تظاهرات_سراسری #مهسا_امینی #ژینا_امینی #زندان #زندان_لاکان_رشت #زندان_اوین #مشاوره_حقوقی_آنلاین #رایگان #وکلای_حقوق_بشر #mahsa_amini #رضا_آریا #محاربه #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
۴ نکته مهم درباره ایستادگی در مقابل تهدید و شکنجه بازجویان برای اعتراف‌گیری اجباری

۱- تا حد امکان در برابر فشار بازجویان برای گرفتن اعترافات اجباری مقاومت کنید و از خواسته آن‌ها برای اعتراف، سرپیچی کنید

۲- به بازجویان یادآوری کنید که اعتراف اجباری ارزش قضایی ندارد و شما در مقابل مقام قضایی اعترافات خود را انکار خواهید کرد

۳- اگر برای رهایی از فشار و شکنجه اعتراف کردید، در اولین فرصت در مواجهه با بازپرس یا قاضی دادگاه، آن‌ها را انکار کنید و اعلام کنید که در اثر شکنجه و تهدید بوده است

۴- فراموش نکنید که دادگاه قانونا موظف است در صورت انکار اعترافات از سوی متهم، دوباره از او تحقیق به عمل آورد

اگر احتیاج به وکیل دارید با مشاوران حقوقی دادبان تماس بگیرید

تماس مستقیم با وکیل در واتس‌اپ:
+905510332575
کانال تلگرام:
https://t.me/Daadbaan2021
توئیتر:
https://twitter.com/dadban4
وبسایت:
https://dadban.info
ایمیل:
dadban2021@gmail.com

#دادبان #تظاهرات_سراسری #مهسا_امینی #ژینا_امینی #زندان #زندان_لاکان_رشت #زندان_اوین #مشاوره_حقوقی_آنلاین #رایگان #وکلای_حقوق_بشر #mahsa_amini

@Tavaana_TavaanaTech

امید بهرامی گور ماسوله و رحمت نوروزی اهل خشکبیجار از توابع استان گیلان، در جریان اعتراضات مردمی دستگیر و اتهام محاربه به آن‌ها نسبت داده شده است.

طبق گزارشات محلی، آن‌ها از ۲۰ آذر ۱۴۰۱،در زندان لاکان رشت به دلایل واهی و دروغینِ آتش سوزی در پایگاه بسیج خواهران،در بازداشت هستند.
امید بهرامی در ملاقاتی که با خانواده‌اش داشته اعلام کرده که تحت شکنجه های شدید ده ها صفحه اعتراف و اظهارات خلاف واقع علیه خود امضا کرده است.
 مراجع امنیتی مدعی شده‌اند که فیلم ارتکاب جرم این دو را مشاهده و بررسی کرده اند.این در حالی است که هیچ فیلم و مستندی در مورد اتهامات این دو متهم وجود ندارد.
به گزارش خبرگزاری حقوق بشر در ایران، روز پنجشنبه ۱۵ دی ماه ۱۴۰۱ ، رحمت نوروزی و امید بهرامی گورماسوله، در دادسرای عمومی و انقلاب شهر رشت، با اتهام محاربه مواجه شده‌اند. با توجه به این اتهام، احتمال صدور احکام سنگین و اعدام برای آنها وجود دارد.

لازم به ذکر است این دو زندانی در طول دادرسی خود از حقوق اولیه متهم و دسترسی به وکیل محروم بوده اند. این در حالی است که در ماده ۵ قانون آئین دادرسی کیفری، فراهم کردن حق دسترسی به وکیل در قانون تاکید شده است. همچنین ممانعت از دسترسی متهم به وکیل ناقض ماده ۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ است.

بنا بر ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی، محاربه عملی مجرمانه است که در آن فرد محارب به «قصد ایجاد ناامنی» و «ترساندن مردم» به روی آن‌ها «سلاح» بکشد.

بر این اساس برای وقوع جرم محاربه حتما باید فردی با استفاده از سلاح (اعم از سرد و گرم) موجب ترس مردم و ایجاد ناامنی در جامعه شود. این به آن معنی است که اگر فرد از سلاح استفاده نکند، یا موجب ترس مردم یا ایجاد ناامنی در جامعه نشود جرم محاربه از سوی او تحقق نیافته است.

انتساب اتهام محاربه به چند تن از معترضان در حالی است که هیچ یک از آن‌ها با قصد «ایجاد ناامنی و ترس در میان مردم» به خیابان نیامده‌اند و حضورشان در خیابان صرفا استفاده از «حق اعتراض» به عنوان یک حق قانونی و مشروع بوده است.

#امید_بهرامی_گورماسوله #رحمت_نوروزی #مهسا_امینی #رشت #زندان_لاکان_رشت #خشکبیجار #انقلاب_ملی #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
یکشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۱ در بحبوحه خیزش سراسری مردم ایران، خبری مبنی بر درگیری و آتش‌سوزی در زندان لاکان رشت منتشر شد، برخی خانواده‌ها برای آگاهی از وضعیت سلامتی فرزندان‌شان مقابل ورودی این زندان تجمع کردند. در ادامه نیروهای امنیتی برای جلوگیری از حضور بیشتر خانواده‌ها و معترضان، راه‌های ارتباطی به این زندان را مسدود کردند.

یکی از زندانیان کشته‌شده در این شب هولناک، مهرگان زحمتکش بود. او تقریبا هرروز با خانواده‌اش تماس می‌گرفت. در یکی از آخرین تماس‌هایش با توجه به انقلاب مردمی ایران گفته بود: «من الان باید بیرون می‌بودم، اگر بیرون بودم به این بی‌شرف‌ها که زن و بچه مردم را می‌زنند رحم نمی‌کردم، کاری می‌کردم که هیچ‌وقت پای‌شان را توی خیابان نگذارند.»
مهرگان قبل از ۱۷ مهر هم در گفتگویی با خانواده‌ گفته بود: «دو بند از زندان را خالی کرده‌اند و معترضان بازداشتی را در آنجا نگه می‌دارند. به حدی زندان شلوغ شده که بند هشت را، که محل نگهداری قاتلان و خلافکارهای خطرناک است، خالی کرده‌اند. به طوری که در یک اتاق با ظرفیت ۲۰ نفر بیشتر از ۵۰ نفر نگهداری می‌شوند.»
او اشاره کرده بود همه کسانی که در این بند هستند کم سن و سال‌اند. حتی بعضی به سن قانونی نرسیده‌اند و ماموران زندان، آن‌ها را خیلی اذیت می‌کنند.
در اثبات این خبر مهرگان، مرگ کودک ۱۶ ساله، مزدک مریانه همدانی، است، که طبق قانون می‌باید در کانون اصلاح و تربیت نگهداری می‌شد؛ ولی در لاکان که زندان بزرگسالان است زندانی شده بود.
مهرگان زحمتکش ابتدا با یک حکم کوتاه‌مدت در بند ۴ زندان لاکان رشت محبوس شده بود، حبس قانونی تمام شده بود و فقط جریمه نقدی مانده بود.
طبق گفته یکی از ماموران زندان، یک هفته قبل از ۱۷ مهر، چند نفر از مسئولان به زندان آمده بودند و به کسانی که شجاع و نترس بودند پیشنهاد همکاری با بسیج را می‌دادند. حتی گفته شده بود اگر زندانی‌ها در عملیات سرکوب شرکت کنند حقوق روزمزد تا دو میلیون پرداخت خواهد شد و به آن‌ها وعده استخدام هم داده شده بود.
بر اساس مشاهدات شاهدان عینی از صبح روز ۱۷ مهرماه، پیش از آن‌که خبری از درگیری و اتفاقات زندان باشد، «نیروهای یگان ویژه» به زندان رفته‌ بودند و همه نیروها آماده‌باش بوده‌اند. همچنین ماموران زندان در حال آزار و اذیت معترضان بازداشتی بوده‌اند، به طوری که صدای داد و فریاد از راهروی اصلی زندان به گوش می‌رسیده ....

ادامه را در اینجا بخوانید.

#مهرگان_زحمتکش #رشت #زندان_لاکان #انقلاب_ملی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یکشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۱ در بحبوحه خیزش سراسری مردم ایران، خبری مبنی بر درگیری و آتش‌سوزی در زندان لاکان رشت منتشر شد، برخی خانواده‌ها برای آگاهی از وضعیت سلامتی فرزندان‌شان مقابل ورودی این زندان تجمع کردند. در ادامه نیروهای امنیتی برای جلوگیری از حضور بیشتر خانواده‌ها و معترضان، راه‌های ارتباطی به این زندان را مسدود کردند.

یکی از زندانیان کشته‌شده در این شب هولناک، مهرگان زحمتکش بود.

کامیار، برادر مهرگان در اسپیس خانواده‌های دادخواه از این واقعه می‌گوید و رنجی که رژیم جمهوری اسلامی بر خانواده‌اش تحمیل کرد.

پیش‌تر گزارش نسبتا مفصلی در مورد مهرگان زحمتکش منتشر کرده بودیم.

#مهرگان_زحمتکش #رشت #زندان_لاکان #انقلاب_ملی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا #دادخواهی

@Tavaana_TavaanaTech
مادر جاویدنام مهرگان زحمتکش، ضمن انتشار تصاویری از حضور مادر عرفان رضایی (که از مازندران به گیلان سفر کرده بود) بر مزار مهرگان زحمتکش و پویا احمدپور، خطاب به حاکمان نوشت:
«برای شما همین کافیست که تصاویر ما را کنار هم ببینید.
ایستاده. با نشانه‌های پیروزی. سربلند. مصمم. و نگاه به دوربین.
ما سر خم نمی‌کنیم. خوب به این تصاویر مشترک نگاه کنید.
چشم‌های ما خیره به چشم‌های شماست. از این نگاه‌ها بترسید.»

متن کامل نوشته مادر مهرگان به شرح زیر است:

«بعد از اینکه عزیزترینمان را از ما گرفتید... تلخ‌ترین و سخت‌ترین تجربه زندگی‌مان را کسب کردیم.
هنوز به یک سال نکشیده، همه‌مان درس‌های بزرگی از زندگی آموختیم.
اینکه تمام لحظات پیش از این را زندگی نکرده بودیم. حالا اما، انگار تمام درس‌های زندگی را به یک‌باره آموختیم.
انگار تا پیش از این زندگی نمی‌کردیم... شاید مُرده بودیم. این روزها ولی حس زنده‌بودن داریم. چون هدفی داریم. همه ما این روزها دوشادوش یکدیگر، درس‌های زندگی‌مان را می‌گذرانیم.
به امید اینکه یاد و خاطرات عزیزانمان را زنده نگه داریم.
ما فقط با کنار هم بودنمان... انتقام سختی از شما خواهیم گرفت.
برای شما همین کافیست که تصاویر ما را کنار هم ببینید.
ایستاده. با نشانه‌های پیروزی. سربلند. مصمم. و نگاه به دوربین.
ما سر خم نمی‌کنیم. خوب به این تصاویر مشترک نگاه کنید.
چشم‌های ما خیره به چشم‌های شماست. از این نگاه‌ها بترسید.

سپاس گزاریم از مادر ارجمند ِ جاوید نام #عرفان_رضایی عزیز که چند روزی منت گذاشتند و بزرگوارانه سر مزار عزیزانمان حضور داشتند.
و از شهر و دیار خود، خصوصا مزار عرفان جان، واقع در عرفانیه ی شهرستان آمل، مدت کوتاهی دور ماندند.
امیدواریم نصیب ما نیز روزی زیارت مزار پاک پسر قهرمان ایشان باشد و افتخار داشته باشیم که ما هم لقب عرفانی را با افتخار کسب کنیم.»


#مهرگان_زحمتکش🥀🕊️ #عرفان_رضایی #پویا_احمدپور #مهرگان_زحمتکش #زندان_لاکان_رشت #اتحاد_رمز_پیروزی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #مادران_دادخواه #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مادر جاویدنام مهرگان زحمتکش در اینستاگرام نوشت:
«ای کاش یکشنبه نیمه شب ،۱۶مهر تلفنم زنگ نمی‌خورد تراژیک‌ترین خبر عمرم را نمی‌شنیدم.
نه ماه و سیزده روز گذشته و من همچنان بی تاب و در حسرت آغوشت، بوی تنت و شنیدن صدایت هستم مهرگانم
هیچگاه بعد تو حال من خوب نشد، که هیچ، حتی نشد برای یک روز تظاهر به خوبی کنم.
فراموش کردنت هنر می‌خواهد و من بی‌هنرترین آدم دنیام ...»

او چند روز پیش هم نوشته بود؛
«من پسرم رو با سختی زیادی بزرگ کردم، حسرت‌هایی تو بچگیش کشید که فکرش دیوونم میکنه و همیشه می‌گفت مامان جون وقتی بزرگ شدم به همه ی ارزوهام میرسم و نمی‌ذارم تو بیشتر از این غصه بخوری.
همیشه به این فکر می‌کردم که روزی مهرگانمو دوماد می‌کنم اونم برا خودش صاحب زن و بچه و زندگی میشه و اونوقت من خیالم راحت میشه، خلاصه بچم خوشبخت می‌شه. اما نذاشتن😭
تمام آرزوهای بچه‌م و خودم با همدیگه از بین رفتن. مثل اینکه یه نهالی رو بکاری و بعد از مدت‌ها رشد کنه و به درخت تنومندی  تبدیل بشه، و درست موقع میوه دادنش یکی بزنه با تبر واون درخت رو قطع کنه.

من آرزوهای زیادی برای پسرم داشتم، برای آینده‌ش. خودش هم کلی آرزو و هدف داشت‌. همیشه ازم می‌پرسید :« مامان، به نظرت بچه هام به اندازه خودم خوشگل می‌شن؟»ومن بشوخی می‌گفتم :« مگه تو خوشگلی» و دوتایی کلی می‌خندیم. من تمام خاطرات پسرم روتک تک‌شون رویادمه، عطر تنش رو، شوخی‌هاش رو، تکیه کلام‌هاش رو، همه چیز رو خوب یادمه. پسرم تا ابدیت توی ذهن و قلب من زنده‌ست. حس می‌کنم مهرگان هنوز هم با من زندگی می‌کنه. امید دارم یه روزی اونم ازدواج می‌کنه، بچه‌دار میشه، موفق می‌شه، صاحب شغل دلخواهش می‌شه؛ و غمگین‌ترین قسمتش این هست که همه ی این اتفاقات هیچکدوم در واقعیت نمی‌افتن، همشون توی ذهن منن.

مهرگانم، کجایی که ببینی نزدیک محرمه و من بجای اینکه طبق عادت هرسال نذر کنم که تو عاقبت بخیر بشی و به آرزوهات برسی و مثل پارسال که نذر کردم هرچه زودتر راهی بازشه و تو ازاد بشی ولی امسال باید دست به دامن کائنات و طبیعت بشم و ازشون بخوام که دست قاتلت رو بشه برام و بتونم پیداش کنم و لحظه قشنگ انتقامت رو از کائنات می خوام میدونم دست طبیعت روزی منو به همه خواسته‌هام میرسونه عزیزم.»

sedigheh.phn

#دادخواهی #مهرگان_زحمتکش #علیه_فراموشی #زندان_لاکان
#نه_میبخشم_نه_فراموش_میکنم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech