آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.7K photos
34.7K videos
2.53K files
17.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در هر شهری مزار جان‌باختگان راه آزادی قرار دارد. برخی از آن‌ها گمنام مانده‌اند و مردم کمتر نامشان را شنیده‌اند، بسیاری دیگر هم هنوز هویتشان مشخص نشده است، مثل صدها نفر از کشته‌شده‌های آبان ۹۸، چند تن از هموطنان با سفر به شهرهای مختلف بر سر مزار این عزیزان رفتند و لحظاتی را کنار خانواده‌های آن‌ها گذراندند و یاد آن‌ها را گرامی داشتند.

#علیه_فراموشی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«جهت یادآوری برای آنهایی که خس و خاشاک گویان را فراموش کردند

وقتی اسم شخص پلید محمود احمدی‌نژاد در ذهنم می‌پیچه ناخداگاه به یاد چهره‌ی زیبای امیر جوادی‌فر می‌افتم که در هنگام دستگیری تمام بدنش زیر شکنجه‌ها و ضربه‌های باتون و پوتین ضحاکان خورد شده بود، به یاد روزی می‌افتم که امیر زخم‌هایش عفونت کرده بود و همش نگران این بود که چرا یکی از چشم‌های زیبایش نمی ‌بیند! گفتن واقعیت برای من بسیار سخت بود که بگویم برادر عزیزم، امیر جان! متأسفانه یکی از چشم‌هایت را از دست داده‌ای، به یاد شب‌های سوزان جهنم کهریزک می‌افتم که امیر از شدت درد و تب با صدای بلند همش ناله می‌کرد و از مادرش که قبلاً فوت کرده بود چشم‌هایش را می‌خواست، به یاد آخرین روز حضورمان در جهنمی به نام کهریزک می‌افتم که سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک با پوتین بر سر و صورت بدن بی جان امیر می‌کوبید تا از زیر سایه بیرون بیایید و روی آسفالت داغ و زیر گرمای خورشید بشیند و در آخر به یاد روزی می‌افتم که امیر مظلوم با لب‌های تشنه در راه انتقال کهریزک به اوین در حسرت یک قطره آب مرتب خون بالا آورد و نابآورانه با ما وداع کرد و به سوی مادرش شتافت.

امیر جانم ! یاد و خاطره‌ات تا همیشه در قلبم زنده و گرامیست.💔😞🕊️🌱💔»

از صفحه اینستاگرام مسعود علی‌زاده از جان‌به‌دربردگان جنایت کهریزک


#جنایت_کهریزک_فراموش_نخواهد_شد
#امیر_جوادی_فر
#محمد_کامرانی
#محسن_روح_الامینی
#رامین_پوراندرجانی
#رامین_آقازاده_قهرمانی
#احمد_نجاتی_کارگر
#ندا_آقاسلطان
#سهراب_اعرابی
#اشکان_سهرابی
#مصطفی_کریم_بیگی
#علی_حسن_پور
#علیرضا_صبوری
#هجده_تیر
#بازداشتگاه_کهریزک
#علیه_فراموشی
#انتخابات۸۸
#محمود_احمدی_نژاد
#رای_بی_رای
#سیرک_انتخابات
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«میثم عبادی در خرداد ۸۸ تنها ‌۱۶ سال داشت، پدرش خیاط بود و در کیانشهر تهران زندگی می‌کردند. ۲۳ خرداد ۸۸ در میدان تجریش وقتی ماموران حکومتی دختری را زیر ضربات باتون گرفته بودند، به کمکش رفت و میثم را با گلوله کشتند. به پدرش گفته بودند چرا اجازه دادی پسرت به خیابان بیاید؟
احمدی نژاد، همان کسی که به خون‌های ریخته شده کف خیابان گفت خس و خاشاک تا دل جنایتکار اعظم و کارفرمایش را شاد کند.»

از حساب ایکس هدیه کیمیایی، روزنامه‌نگار

مرتبط:
نگاهی به انتخابات دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری
https://tavaana.org/thetenthpresidentialelectioniniran
#علیه_فراموشی #میثم_عبادی #سیرک_انتخابات #رای_بی_رای #انتخابات۸۸ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«امروز نوزدهم خرداد ماه، زادروز #رامین_پوراندرجانی پزشک مظلوم کهریزک است.

رامین پوراندرجانی؛ پزشکی بود که شرافت و وجدان را هرگز به دیکتاتور نفروخت! مرگ رامین پوراندرجانی نه مسمومیت غذایی بود و نه خودکشی بلکه مسئولان رده بالای نیروی انتظامی و امنیتی او را کشتند تا جنایت‌هایشان در بازداشتگاه کهریزک از زبان رامین برملا نشود.

رامین پور اندرجانی پزشکی که مظلومانه کشته شد. انسانی که به زور در بازداشتگاه کهریزک بود و شاهد جنایات آنجا، صدایش را بریدند تا صحبت از بسیاری از ناگفته‌ها نکند. تا صحبت از نبض گرفتن‌ها با پوتین نکند. تا صحبت از گونی ‌های سفید رنگ نکند. رامین تو را کشتند و خانواده‌ات را داغدار کردند، فقط به آن دلیل که شاهد فجایع بودی... آری، در کشور ما ایران شاهد باشی هم مجرمی، تو مجرم به آنی که زیر بار زور نرفتی و دست خود را به جنایات آنجا آلوده نکردی و هرگز زیر برگه مننژیت را امضا نکردی، برگه‌ای که از سوی سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران، سرتیپ عزیزالله رجب‌زاده فرمانده نیروی انتظامی پیشین تهران و سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک تهیه شده بود تا بگویند کشته‌شدگان کهریزک بر اثر ضرب و شتم و شکنجه کشته نشدند بلکه آنها بر اثر بیماری مننژیت فوت کردند.

رامین جان ؛ تو را از این دنیا گرفتند ولی نمی‌توانند از یاد ملت بگیرند، یاد تا همیشه برای زنده و گرامی‌ست!.

تولدت در آسمان‌ها مبارک مرد بزرگ.🌹🌹»

از اینستاگرام مسعود علیزاده، از بازماندگان کهریزک
masoudalizadeh___

روایت قتل حکومتی رامین پوراندرجانی را در لینک زیر بخوانید:

https://tinyurl.com/3webxk4p

رامین پوراندرجانی، جان بر سر قسم
https://tavaana.org/ramin_pourandarjani/

#جنایت_کهریزک_فراموش_نخواهد_شد
#رامین_پوراندرجانی
#امیر_جوادی_فر
#محمد_کامرانی
#محسن_روح_لامینی
#احمد_نجاتی_کارگر
#رامین_آقازاده_قهرمانی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در سکانسی از فیلم شب یلدا ساخته کیومرت پوراحمد، حامد «محمدرضا فروتن» به تنهایی برای دخترش نازی تولد می‌گیرد، تولد برای بچه‌ای که نیست...
امروز ۲۱ خرداد، روز تولد کیان پیرفلک است، تولد بچه‌ای که نیست، که جمهوری اسلامی کودک‌کش او را در برابر چشمان پدر و مادرش به قتل رساند...
با تلفیق این سکانس و تصاویر پدر و مادر کیان عزیز، نام و یاد او را گرامی می‌داریم.
کیان جان، خدای رنگین‌کمان، نامت جاودان فرزندِ قشنگِ ایران.

طرح کاور از ساناز باقری

ویدئو از: رسانه سپیده‌دم

#کیان_پیرفلک
#ماه_منیر_مولایی_راد
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی 
#به_عقب_برنمیگردیم
#علیه_فراموشی
#تولد_تلخ
#ریشه_در_خاک
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میثم عبادی در روز ۲۴ خرداد، بعد از اعلام نتیجه انتخابات، در خیابان ولی عصر حوالی چهار راه پارک‌وی به ضرب گلوله یک مامور بسیجی کشته شد. گلوله به شکم او اصابت کرد و او را به بیمارستان جواهری خیابان زرگنده بردند و بعد از سه روز جسد بی جانش را از سردخانه کهریزک تحویل خانواده دادند و در قطعه ۲۵۶ بهشت زهرا دفن کردند.

پدر میثم می‌گوید: «بچه من جز اولین کشته شده‌هاست. در روزی که کشته شد، فقط ۱۶ سال و سه ماه داشت. گلوله به شکمش خورده بود. گلوله را از شکمش در آورده بودند. بیرون نرفته بود گلوله، پوکه گلوله را هم در همان جایی که تیر خورده بود پیدا کردند. من رفتم توی محلی که میثم تیر خورده بود پرس‌وجو کردم، مردم به من گفتند که بسیجی و یگان ویژه به مردم تیراندازی می‌کردند.»
او همچنین در مصاحبه‌ای گفته: «گلوله به شکمش خورده بود، ولی از شکم تا زیر گردنش را شکافته بودند. جسد را تحویل دادند و گفتند نباید در محل سر و صدایی بکنید، ما هم به بهشت زهرا رفتیم، ولی مردم وقتی فهمیدند، در آنجا تظاهرات راه انداختند و من هم از مردم ممنونم که با ما بودند و دلداری‌مان دادند.»

میثم به جای درس خواندن، تصمیم گرفته بود کمک حال خانواده باشد و در یک خیاط خانه کار می کرد. پدر به علت آرتروز گردن، دیگر توان رانندگی روی ماشین‌های سنگین را نداشت و میثم ۱۶ ساله، کمک حال پدر و نان آور خانه شده بود. پدر تمام سال‌های جوانی‌اش را در کوه و کمر، در جاده‌ها کار کرد تا خانواده‌اش محتاج کسی نباشند، ولی دریغ و درد از دستان خون باری که کوچکترین گل خانواده را با بی‌رحمی تمام از شاخه چید و تمام خانواده را در ماتم فرو برد.

اصغر عبادی در مصاحبه‌ای گفته است: «پسر من بسیجی نبود. کارگر خیاط خانه بود. قاتل بچه مرا گرفته بودند ولی به من قاتل را نشان ندادند گفتند روز دادگاه قاتل را می‌بینی. ما چشم‌مان را دوخته‌ایم به خدا که یک روزی برسد که اقلاً بتوانیم حق بچه‌مان را بگیریم.»
وقتی خانواده میثم عبادی با بسیجی معرفی کردن فرزندشان مخالفت می‌کنند و بارها بسیجی معرفی شدن فرزند خود را نیز تکذیب می‌کنند، نحوه رفتار نهادهای امنیتی با این خانواده نیز رفته رفته تغییر می‌کند و پیگیری‌های آنها در دستگاه قضایی ایران برای شناسایی قاتل میثم هم نتیجه‌ای نمی‌دهد.

فایل صوتی، بخشی از مصاحبه مسیح علی‌نژاد با پدر میثم که در سال ۱۳۹۱ در رادیوفردا منتشر شده است.

شما خرداد ۸۸ یادتان هست؟ یادتان می‌آید که چه وحشیانه مردم را کتک می‌زدند؟ یادتان می‌آید در خیابان‌ها چه خبر بود؟

#میثم_عبادی #علیه_فراموشی #انتصابات #رای_بی_رای #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
«پانزده سال پیش در چنین روزی #سهراب_اعرابی #علیه_فراموشی

پروین فهیمی، مادر سهراب که از فعالان صلح و عضو گروه مادران صلح است، سهراب در راهپیمایی دوشنبه ۲۵ خرداد از مادرش جدا شد و شب به خانه بازنگشت. خانواده در بیمارستان‌ها، کلانتری‌ها، زندان اوین و دادگاه انقلاب جستجو کردند اما نام سهراب در هیچ فهرستی، نه در فهرست اسامی اعلام شده در زندان اوین و نه در فهرست نصب شده بر دیوار دادگاه انقلاب نبود.پروین فهیمی هر روز صبح برای یافتن نشانه‌ای از پسرش به دادگاه انقلاب می‌رفت و هر بعد از ظهر عکس سهراب را جلوی در زندان اوین برده و عکس را به هر آزاد شده‌ای نشان می‌داد و می‌پرسید آیا او را دیده‌اند یا خیر. چند نفر مطمئن بودند او را دیده‌اند.

با این حال خانواده سهراب به زندان قزل حصار، شورآباد و آگاهی شاپور هم سر می‌زدند. در آگاهی به آنها گفته شد مسئولان ماموریتند و تا اول هفته بعد نیستند؛ بنابراین آنها ابتدای هفته به آگاهی مرکز تشخیص هویت رفتند و در آنجا عکس‌هایی از آلبوم عکس‌های ۱۵ تا ۲۰ ساله‌ها و ۲۰ تا ۲۵ ساله‌ها را نشان‌شان دادند و چون سهراب بین آنها نبود نتیجه گرفته می‌شود سهراب در زندان اوین است. روز چهارشنبه قبل از کنکور اعلام می‌شود هر کسی زندانی کنکوری دارد مدارک زندانی را بیاورد تا با کفالت آزاد شود. خانواده سهراب کفالت ۱۰ میلیون تومانی برای او سپردند اما در زندان مدارک سهراب را از آنجا که در لیست زندان اوین نبود قبول نکردند. روز بعد خانواده‌های مشابه را زیر پل اوین جمع کردند و به آنها اعلام کردند فرزندان آنها در بندهای مخصوص هستند و باید تکلیف آنها را از دادگاه انقلاب جویا شوند. در دادگاه انقلاب به خانواده‌های این ۳۹ نفر گفتند بروید کارهای مربوط به کفالت را انجام دهید، فاکس زده‌ایم و امروز آزاد می‌شوند. اما باز هم تا جمعه به خانواده سهراب خبری داده نشد.

در تاریخ ۲۰ تیر مادر سهراب اعرابی را به اداره تشخیص هویت ارجاع می‌دهند تا آلبوم‌های کشته‌شدگان را نگاه کند و مشخص می‌شود سهرابش با جای تیری در قلبش مظلومانه کشته شده‌است.

یاد و خاطره سهراب اعرابی تا همیشه در قلب ما زنده و گرامیست.💚✌️🥀🕊️😞💚💔»

از صفحه مسعود علیزاده، از جان‌به‌دربردگان فاجعه کهریزک
masoudalizadeh___

sohrabarabi
parvinfahimi88

درباره سهراب اعرابی بیش‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/sohrab_aarabi/

#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی
#سهراب_اعرابی
#جنبش_سبز
#۲۵خرداد۸۸
#علیه_فراموشی
#مادران_دادخواه_ایران #دادخواهی
#نه_به_جمهوری_اسلامی #رای_بی_رای #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من عصبانی هستم

دلنوشته متین منانی
@matin.mannani
خوانش الوند
@alvandiranzamin1

ویدیو : متین
(هر دو عزیز از مصدومان شلیک عامدانه به چشم)

«من عصبانی‌ام از کسی که دستور داد تا کسی شلیک کرد.
من عصبانی‌ام از ضاربین که هیچ وقت معرفی نشدند.
من عصبانی‌ام از ندیدن چهره عزیزانم.
من عصبانی‌ام از کشته‌شدن رفیقام.
من عصبانی‌ام از بیگناهو بالای دار کشیدن.
من عصبانی‌ام از ماموری که با قلدری واسه توجیه گفتگوست دعوا حلوا پخش نمی‌کنند.
من عصبانی‌ام از نداشتن حق اعتراض.
من عصبانی‌ام از توهم آزادی شهروندان عادی.
من عصبانی‌ام از واقعیت آزادی دزد و اختلاس.
من عصبانی‌ام از انجمن نابینایان.
من عصبانی‌ام از صدای عصای سفید.
من عصبانی‌ام از مسیرهای پر از چاله چوله.
من عصبانی‌ام از سرب های داخل بدنم.
من عصبانی‌ام از کابوس‌های هر شبه و داروهای آرام بخش.
من عصبانی‌ام از درد سر و بدنم.
من عصبانی‌ام از قد خمیده مادرم.
من عصبانی‌ام از خاکستری و سیاه.
من عصبانی‌ام از نوچه‌ای که فکر می‌کند قدرت دارد.
من عصبانی‌ام از ماموری که دخترامون را میزنه
عصبانی‌ام ولی هنوز ایستاده‌ام.
ایستاده‌ام تا آروم تر شوم.
ادامه می‌دم تا تماشای نور آزادی.»


#متین_منانی #یاسر_الوندیانی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #رای_بی_رای #انگشت_در_خون #سیرک_انتخابات #انتصابات #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
امروز سالگرد جان‌باختن ندا آقا سلطان است. برادر او عکسی از خواهرش منتشر کرد و نوشت:
«خیلی‌وقته که چهره‌ت رو فقط با دیدن عکس‌هات میتونم به‌یاد بیارم. چشم‌هام رو که می‌بندم نمیتونم تصویری شبیه به خودت ازت بسازم. اما روزی نبوده که به‌یادت نباشم یا صدات تو گوشم نباشه. تا ابد بهترین رفیقم میمونی ندا.
نمیام پیشت تا وقتی‌که انتقامت رو نگرفته باشم»


ندا آقاسلطان، نماد آزادی‌خواهی یک ملت

در پی جهانی‌شدن خبر کشته‌شدن ندا آقا سلطان در تظاهرات آرام مردمی به دست نیروهای امنیتی، جمهوری اسلامی برای انکار این اتفاق تلاش بسیاری کرد و با انتشار اخبار جعلی سعی بر سرپوش گذاشتن بر آن نمود. از جمله می‌توان به سخنان مهدی کلهر، مشاور رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد، اشاره کرد که ندا را دختر ساده‌ای دانست «که خود را جلوی دوربین به مردن زد و سپس در آمبولانس به دست پزشک فراری به انگلیس (آرش حجازی) کشته شده».

اقدام دیگر جمهوری اسلامی در این زمینه، در آذرماه ۱۳۸۸ رخ داد که نیروهای سازمان شبه‌نظامی بسیج، یک تئاتر خیابانی درباره کشته‌شدن ندا در تهران برگزار کردند. این اقدام، که در حاشیه تظاهراتی در مقابل سفارت بریتانیا برای تحویل‌دادن آرش حجازی به عنوان قاتل ندا انجام شد، اعتراض شدید خانواده ندا آقاسلطان را در پی داشت؛ آن‌ها اجرای چنین نمایشی از قتل دختر خود را کوشش مقامات مسئول برای نسبت‌دادن جنایت به دیگران خواندند.

اما تمام این تلاش‌ها نتوانست مانع رسیدن خبر این جنایت به گوش جهانیان شود؛ رسانه‌های بین‌المللی همچنان خبر ندا را به عنوان سمبل اعتراض و دموکراسی‌خواهی منتشر می‌کردند.

۲۰ ژوئن ۲۰۰۹ نشریه «تایم» از لحظه جان‌باختن ندا به «احتمالا پربیننده‌ترین لحظه مرگ یک انسان در تاریخ بشریت» یاد کرد. این روزنامه در ادامه ندا را یکی از ده قهرمان برجسته سال ۲۰۰۹ معرفی کرد. همچنین ندا آقا سلطان در رسانه‌های جهان با‌ عنوان‌هایی چون نماد اعتراض ایرانیان، ندای آزادی‌خواهی ایرانیان و نماد اعتراض دموکراسی‌خواهان در این اعتراضات شناخته شد.

بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/neda_aqa_soltan/

روایت دکتر آرش حجازی از جان‌باختن ندا را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/Nada88

#ندا_آقاسلطان #پروفایل #تحریف_واقعیت #علیه_فراموشی #رای_بی_رای #تحریم_انتخابات #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ندا نترس، ندا بمون...
این صدا تا ابد از ذهن ما پاک نخواهد شد

#ندا_آقاسلطان
سوم بهمن ۱۳۶۱ _ سی ام خرداد ۱۳۸۸

ویدیو از سامی فردی

درباره قتل ندا :
https://tavaana.org/neda_aqa_soltan/

روایت دکتر آرش حجازی از جان‌باختن ندا را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/Nada88

#علیه_فراموشی #رای_بی_رای #تحریم_انتخابات #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech