آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.7K photos
34.7K videos
2.53K files
17.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعرخوانی مادر سیاوش محمودی در تولد فرزندش بر سر مزار او

۱۸ دی ۱۴۰۲

لیلا مهدوی، مادر سیاوش، ضمن انتشار این ویدیو در اپلیکیشن ایکس نوشت:
«‏با تمام درد و بغض تو گلویم، برایت این شعر را خواندم. مادر سیاوش هچوقت آرام نمی‌شود. حتی اگر خودش به تنهایی برای خون به ناحق ریخته فرزندش بجنگد»

سیاوش محمودی، نوجوان ۱۶ ساله‌ای بود که در خیزش انقلابی سال ۱۴۰۱ در محله نازی آباد تهران به ضرب گلوله ماموران جمهوری اسلامی کشته شدِ.

#سیاوش_محمودی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
استوری لیلی مهدوی مادر زنده‌یاد سیاوش محمودی
سیاوش محمودی ۱۶ ساله که علاقه زیادی به فوتبال داشت،
او نوشت:
«شما به یک ملت باختید نه به یک تیم دیگر، حتی تماشایش هم برایم جالب نیست، وقتی پسر فوتبالی من نیست.»
سیاوش محمودی، نوجوان ۱۶ ساله‌ای بود که در اعتراضات سال ۱۴۰۱ در محله نازی آباد تهران به ضرب گلوله ماموران جمهوری اسلامی کشته شدِ.
مادر سیاوش، لیلی مهدوی امروز دادخواه خون پسر ۱۶ ساله‌اش است.
او خود راوی چگونه کشته‌شدن پسرش است، او نوشته : «سیاوش با دوستش در نازی‌آباد قرار گذاشت و به مادرش که او را صدا می‌زد گفت "مامان برو،‌ من میام"، اما دیگر نیامد.»

او اضافه می‌کند: «خیابان نازی‌آباد را بسته بودند و پر از دود گاز اشک‌آور بود. یاد صحنه‌های جنگ افتادم، بسیجی‌های خود همان محل رو به روی بچه‌های محل خود ایستاده بودند.»

او می‌گوید به دنبال پسرش بود که یک بسیجی او را با باتوم زد و به سمت دیگر خیابان «پرت کرد» و گفت "معرکه نگیر."

مادر سیاوش بعد از این که موفق به پیداکردن فرزندش در خیابان نمی‌شود به کلانتری می‌رود و در راه به بیمارستانی در همان حوالی سر می‌زنند: «گفتند یک بچه را آوردند ولی فوت کرده. دلم هوری ریخت، هر کاری کردم که نشونم بدن، گفتن اجازه نمی‌دهند، مجهول‌الهویه است. انقدر گریه کردم و داد زدم تا کارت عابر بانکی که در جیبت بود را نشانم دادند. گفتن از پشت سر تیر خورده، دو نفر این جنازه را آورده و در حیاط بیمارستان رها کردن.»

صبح به مادر سیاوش اجازه می‌دهند تا جسد را شناسایی کند: «کشو سردخانه باز شد کاور را باز کردم سیاوش من با فرق غرق به خون با چشمان نیمه باز. زانو زدم، دست زیر سرت گذاشتم و فریاد زدم. دستم پر از خون شد.»

#سیاوش_محمودی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #مهسا_امينى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
وزیر کشور جمهوری اسلامی: نوجوانان خانواده‌های خود را تشویق به شرکت در انتخابات کنند

احمد وحیدی، وزیر کشور با اشاره به برگزاری انتخابات مجلس گفت: «مهم‌ترین وظیفه این روزهای نوجوانان ایران اسلامی حضور در صحنه انتخابات و تشویق به مشارکت سیاسی خانواده و دوستان در آن است.»

او افزود: «نباید خسته شد که قله نزدیک است.»


یکی از مخاطبان توانا نوشت:

«نوجوانان ایران، موتور محرکه خیزش انقلابی ۱۴۰۱ بودند و جمهوری اسلامی در جریان سرکوب انقلاب مردم ایران، ده‌ها کودک و نوجوان را به قتل رساند بسیاری را بازداشت و شکنجه کرد، این رژیم حتی دست به جنایت مسموم‌کردن عمدی دانش‌آموزان و حمله شیمیایی به مدارس زد.

نسل نیکاها، ساربناها، سپهرها، موناها، ابوالفضل‌ها، عرشیاها، سیاوش‌ها و ... نسلی آگاه هستند که فریب حکومت را نمی‌خورند.
آن‌ها جانانه ایستادگی کردند، جانشان را نثار آزادی کردند، چشمشان در معرض شلیک گلوله قرار گرفت، بازداشت و شکنجه شدند، ولی تسلیم نشدند و ابراز پشیمانی نکردند.

رای نوجوانان ما مشخص است... آن‌ها با خون خود رای دادند.»

نظر شما چیست؟

#نیکا_شاکرمی #ابوالفضل_آدینه_زاده
#سیاوش_محمودی #سارینا_اسماعیل_زاده #سپهر_مقصودی #پارسا_قبادی #عرشیا_امامقلی_زاده #ابوالفضل_امیرعطایی
#سارینا_ساعدی .... #رای_بی_رای #رای_نمیدهم #رای_من_سرنگونی #انگشت_در_خون #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیلا مهدوی، مادر جاویدنام سیاوش محمودی، با انتشار تصویری از خود، از فشارها و تهدیدها و آزارها برای به خاموشی کشاندن صدای دادخواهی خود خبر داد و ضمن نوشتن از احساسات مادرانه‌اش تاکید کرد که همچنان به دادخواهی خون به ناحق ریخته فرزندش ادامه خواهد داد:

«این منم یک مادر ... روزی شادترین آدم بودم. با تمام سختی‌هایی که کشیده بودم، اما شاد و پر انرژی، اما با قدرت. کسی که حتی یه آهنگ غمگین تو گوشیش نداشت. هر وقت هر آهنگی شادی می‌شنیدم، هماهنگ باهاش شاد می‌رقصیدم، می‌خندیدم. گلها، برگها، زمین و آسمان برایم پر از رنگ‌های زیبا بود اما یک شب... زندگی من به فاصله یک شب زیر و رو شد و این اتفاق با شلیک یک گلوله...

این را مدام تکرار می‌کنم تا بدانید یک زندگی را مریضی و تصادف از بین نبرد یک ظلم، یک نابرابری، یک نا عدالتی، یک قتل ناجوانمردانه زیر رو کرد. تو جای برای عدالت‌خواهی نداری، تو را به جرم خواستار عدالت‌بودن محاکمه می‌کننند، تهدید می‌کنند، مورد حمله قرار می‌گیری. کنترلت می‌کنند که چرا دنبال قاتل فرزندم هستم چرا، چرا، چرا و خیلی چراهای دیگر که بر تو مهر سکوت بزنند، اما این مادر با تمام دردی که در سینه ودر چشم‌هایش دارد مصمم و قوی ایستاده، نمی‌تواند لحظه‌ای به مرگ فرزندش فکر نکند، نمی‌تواند بگذرد از خون به ناحق ریخته فرزندش. او قوی و محکم با تمام اذیت‌ها و آزارها ایستاده.

کاوه آهنگر خون سیاوش منم، دادخواه خون به ناحق ریخته منم، دنیا در چشمان من میدان جنگ است و تو محکم و استوار در وسط میدان ایستاده‌ای. عمق نگاهم یک چیز است آن هم انتقام از ستمگران و ظالمان است، پیروزی از آن کسی است که حقیقت را با صداقت فریاد میزند. حتی در کشوری که سر بدار بی‌گناه زیادی داشتیم.
می‌رسد روزی که بر سر هر کوچه گلی بکارم به یاد تمام عزیزانی که چنین بی گناه و نا برابر آسمانی شدند.
چه سخت است مادر بودن، چه تلخ وهولناک است مرگ فرزند برای مادرش.
سیاوش تو تمام جان منی که در روح و روانم باز هم جاری‌ست. چه قدرتی داری تو فرزند نازنینم و عاشقانه تو و خواهر ت را دوست دارم شما بهترین وقشنگ‌ترین هدیه هستید که در این دنیا داشتم. یکی در آسمان است دیگری در زمین بی نهایت دوستتان دارم. از حقت دفاع واز خواهرت عاشقانه مراقبت می‌کنم.»


#سیاوش_محمودی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«به نام آزادی و سرافرازی
به نام آن دیروز خاموش‌ناشدنی
و برای فروغ فردا.

به یاد میلاد عزیزمان گرد هم آمدیم. میلادی که خروشی علیه شقاوت، سیاهی و ددمنشی بود. ما نه برای عزا که به پاسداشت و احترام زندگی پر افتخار او دور هم آمدیم تا بار دیگر در این ظلمتگاه چراغی از همدلی و همبستگی بیافروزیم. این تصاویر ما خانواده‌های دادخواه گواهیِ رنجی‌ست که سال‌ها به دوش کشیده‌ایم و دعوتی است برای فریادزدن این رنج و رنج‌های بسیار دیگر تا پژواکی باشد برای خفتگان و غفلت‌زدگان؛ شاید بیداری و آگاهی حاصل آید و صحنه‌‌‌های نمایش را خالی کنند.

میلادجان
فرزند عزیزِ وطن
زادروزت مبارک.

خانواده‌های داخواده جنبش آبان تا انقلاب زن، زندگی، آزادی که در جشن زادروز میلاد حضور داشتند:

خانواده‌ عزیز مهدی ببرنژاد (جمهوری اسلامی مهدی را سال ۱۴۰۱ در قوچان کشت.)

خانواده‌ عزیز فرهاد مجدم (جمهوری اسلامی فرهاد را آبان ۱۳۹۸ در ملارد کشت.)

خانواده عزیز امیرمهدی فرخی‌پور (جمهوری اسلامی مهدی را سال ۱۴۰۱ در تهران کشت)

خانواده‌ عزیز عرفان خزایی (جمهوری اسلامی عرفان را سال ۱۴۰۱ در شهریار کشت.)

خانواده‌ عزیز محمدرضا اسکندری (جمهوری اسلامی محمدرضا را سال ۱۴۰۱ در پاکدشت کشت.)

خانواده‌ عزیز سیاوش محمودی (جمهوری اسلامی محمدرضا را سال ۱۴۰۱ در تهران کشت.)

خانواده‌ عزیز پویا بختیاری (جمهوری اسلامی پویا را آبان ۱۳۹۸ در کرج کشت.)

خانواده‌ عزیز شهریار محمدی (جمهوری اسلامی شهریار را سال ۱۴۰۱ در بوکان کشت.)

خانواده‌ عزیز یلدا آقافضلی (جمهوری اسلامی یلدا را سال ۱۴۰۱ در تهران کشت.)

خانواده‌ عزیز جوادحیدری (جمهوری اسلامی جواد را سال ۱۴۰۱ در قزوین کشت.)»

از صفحه فاطمه حیدری
heydari_fatemeh

#میلاد_سعیدیان_جو #شهریار_محمدی #سیاوش_محمودی #جواد_حیدری #پویا_بختیاری #محمدرضا_اسکندری #عرفان_خزایی #امیرمهدی_فرخی_پور #فرهاد_مجدم #مهدی_ببرنژاد #یلدا_آقافضلی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ببینید، لیلا مهدوی، مادر سیاوش چه عاشقانه با پسرش سخن می‌گوید و مصمم و استوار می‌گوید که «نمی‌گذارم خونت پایمال شود»

لیلا مهدوی، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«سیاوش قشنگم، پسر زیبای من، پسر پاک من
پسر شجاع وجسور من
پسر با دل جرات من
هرچی از ت بگم مادر کم گفتم
من فدای اون دل مهربون پاکت بشم سیاوش
می‌دونی سیاوش خیلی به اون صورت پر از خونت نگاه کردم
اما کنار اون همه خون، یه خستگی تو صورتت هست کنار اون خون‌ها عرق پیشونیت هم هست، چقدر دویدی
تلاش کردی، به چی فکر می‌کردی
واسه اون هدفی که دنبالش رفتی کامل مشخص چقدر تلاش می‌کردی. اینکه، تلاشت فریادت واسه من، خواهرت وخیلی‌ها بتونه ثمربخش باشه.
واسه جوانی که بیکار
واسه پدری که شرمنده است
واسه بچه‌هایی که به جای بازی، دارن کار می‌کنن
واسه نا عدالتی‌ای که تو جامعه فریاد میزنه
واسه اونایی که با پارتی‌بازی بالا اومدن
واسه تحصیل کرده‌های بی‌کار
واسه آقازاده‌هایی که بی تلاش به رفاه رسیدن
این فقط فقط یه اعتراض بود، اعتراض برای برابری، برای عدالت، برای خواهرم، برای برادرم
اینا دقیقا همون حرفایی بود که چند ساعت قبل از اینکه به سرت شلیک بشه داشتی با اون آقای راننده‌ای که سوار ماشینش بودیم باهاش صحبت می‌کردی
مامان وقتی گوش میداد یه لحظه با خودش گقت بجه چقدر تو فهمت نسبت به دنیای اطرافت زیاد هست
چه خوب این دردا رو درک کردی
حالا می‌فهمم چرا می‌دویدی
چطور از من دور شدی
توی که خودت یک عالمه آرزو داشتی. گفتی مامان اونقدر تلاش می‌کنم تا به آرزوهام برسم
مامان من تو رو خوشبخت می‌کنم
مامان خستگیات رو جبران می‌کنم
بذار بزرگ بشم...
سیاوش تو بزرگ شدی اما خستگی به تن مادر موند
اما این رو بدون به خاطر اون صورت خسته غرق به خون
به خاطر شرف مردانگیت در سن کمت
به خاطر تمام اون حرف‌هایی که اون روز زدی مامان گوش داد
بدون من هم هیچوقت برای تو کوتاه نمیام
برای بر حق نشستن عدل عدالت کوتاه نمیام
به خاطر خون به ناحق ریخته ات کوتاه نمیام
به خاطر چهره معصومت که غرق خون بود کوتاه نمیام
همیشه هر وقت رسیدم بر سر مزارت با تمام دردم و قلب و دلی که حتی ذره‌ای دیگه جای واسه شکستن نداره
با کمری که از رفتنت شکست.
محکم استوار ایستاده‌ام وفریاد زده ‌م جاوید نام سیاوش نامدار
جاوید پسر قهرمان من. »

#سیاوش_محمودی
#دادخواهی
#عدالت #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چهارشنبه‌سوری مادر جاویدنام سیاوش محمودی، بر سر مزار فرزندش

لیلا مهدوی، مادر سیاوش، چهارشنبه‌سوری بر سر مزار فرزند عزیزش است. نوجوانی که در محله نازی‌آباد توسط نیروهای سرکوبگر کشته شد.
نوجوانی که آزادی می‌خواست و آرزوهای بسیاری برای زندگیش داشت، مثل میلیون‌ها ایرانی دیگر...

حالا مادر سیاوش، به جای آنکه در جمع خانواده‌ای شاد در کنار سیاوش و خواهرش چهارشنبه‌سوری را جشن بگیرد، بر سر مزار فرزندش است...

سیاوشی که ما را از آتش عبور خواهد داد...

#سیاوش_محمودی #چهارشنبه_سوری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«سلام توانا، امروز رفتیم سر مزار قهرمانان وطن و پوستر جاویدنامامون رو چسبوندیم روی مزارشون، چون اتحاد رمز پیروزی ماست.»

- متن و تصاویر ارسالی مخاطبان

- هر روز تصاویری از حضور مردم بر سر مزار جاویدنامان جان‌باخته در راه آزادی دریافت می‌کنیم. هنوز بسیاری از کشته‌شدگان به خصوص جان‌باختگان آبان ۹۸ گمنام مانده‌اند.
تجدید پیمان با آرمان‌های این عزیزان، ره توشه تداوم راه آن‌هاست.
خانواده‌ها با دین اینکه مردم فراموششان نکردند، تسلی پیدا کرده و دلگرم می‌شوند.
نباید جنایت‌های رژیم را در این ۴۵ سال فراموش کنیم. مبادا جنایتکاران را فراموش کنیم. همان‌ها که هزار رنگ عوض می‌کنند...

#دادخواهی #همبستگی #یلدا_آقافضلی #سیاوش_محمودی #صدف_موحدی #علی_سیدی #حمیدرضا_روحی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیلا مهدوی، مادر جاویدنام سیاوش محمودی، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:

«چقدر این لحظه رو من دوست دارم هر لحظه ثانیه که دل تنگ میشم می‌بینم.
این فیلم که مال نوزادی سیاوش است، سیاوش خودش هیچوقت ندید
همیشه می‌گفت مامان برواین فیلم روفلش بریز ببینم
نشد وقت نکردم یا اونقدر درگیر کار بودم که فراموش می‌کردم من
خودم هم تا امسال تولدش یادم افتاد که همچین ویدئو از بیمارستان. از نوزادی سیاوش دارم از اطاقش، اسباب‌بازی‌های که مال سیسمونیش بود با ذوق واسش خریده بودم.
واون حس مادرانه‌ای که تاعمق وجودم نثارش میکردم.
عجیب تر از این این بود که لحظه‌ای که از من سوال میشه اسمش چی می‌خوای بذاری میگم سیاوش نامدار
سیاوش نامدار.
روزی که خودم واسه اولین بار دیدم کلی شک شدم چرا من تو را اونجا اون لحظه نامدار صدا کردم
نوزاد زیبای من بزرگ شد تا ۱۶ سالگی
به ناحق ونامردی تمام به پیشانی فرزند من با اسلحه جنگی شلیک شد.
روزی که با عکس سیاوش در یک خیابون بزرگ با عکس که در دست داشتم با قدرت در خیابان فریاد میزدم این سیاوش منه این سیاوش نامدار، این سیاوش نامدار
دوباره نامداربودن در ذهن من جاری شد کنار اسم سیاوش، اسم اصیل ایرانی داشت.
فرزند مرا با گلوله سر خیابون تیر به سرش زدن واین دیالوگ هیچوقت از ذهن من پاک نخواهد شد
نوزاد زیبای من، مردی دلیر وشجاع شد که برای حق خویش فقط آزادی را فریاد زد
اما ناپاک ظالمین وستمگرانی که بزدلانه به صورت زیبایت شلیک کردن
آن عشق مادری که یک مادر با نوزادش با تمام دردش در بغل چنان عاشقانه راه می‌رود می‌بوسد و می‌بوید فرزندش را نشانگر عشق وصف ناپذیر یک مادر است
حال فرزندش، که لحظه به لحظه با عشق بزرگش کردم، قربون صدقه‌اش رفتم. نذاشتم آب تو دلش تکون بخوره.
اینگونه غرق در خون در کف خیابون افتاده و مسافتی سیاوش رو کف آسفالت می‌کشن تا کمتر به دست چپش ساچمه وپینت‌بال بزنن
به من میگن ما نزدیم دست نیروها ساچمه پینت‌بال بوده.
روزهای بعد چندین نفر با همین ساچمه آسمانی شدن
کودک شیرین من حا ل مردی بزرگ از دیار سرزمین آریایی، ایران زمین است
آری او به حق که سیاوش نامدار است
ویک روز من به چشم خود خواهم دید که ستمگران وظالمین زمان که به کوکان رحم نکردن به بدترین شکل ممکن تقاص پس می‌دهند.
این قانون این زندگیست.
اما جاودانگی از آن فرزند من ولعن نفرین نثار روح وذات کثیف شما ستمگران بچه‌کش»

#سیاوش_محمودی #یاری_مدنی_توانا