آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
زادروز ِ امیرمهدی بدیع، پژوهش‌گری بزرگ و گم‌نام

چند روزی از مرگ «هما ناطق»، نویسنده و پژوهش‌گر و استاد تاریخ می‌گذرد. هما ناطق روز اول ژانویه سال ۲۰۱۶ در روستایی در ۱۵۰ کیلومتری جنوب ِ غربی پاریس در انزوا درگذشت. شاید بسیاری‌ها با نام او پس از مرگش آشنا شده باشند. مسعود بهنود، روزنامه‌نگار در مطلبی که در مرگ هما ناطق نوشت چنین آورد: «وقتی هم‌کار یه به قول خودش (منظور هما ناطق است) «استادم» دکتر فریدون آدمیت در تهران درگذشت، در سوگ‌نامه‌ی وی در مجله‌ی بخارا نوشته‌ی آدمیت را در دیباچه‌ی کتاب اندیشه‌های طالبوف نقل کرد که گفته بود معلمان تاریخ و تاریخ‌نویسان ما چیزی نیافریدند… هما ناطق همان‌جا نوشت: آدمیت به کنار، تنها امیر مهدی بدیع بود که پنجاه سال عمر خود را تنها وقف نگارش تاریخ ده‌جلدی دوران هخامنشی به فرانسه کرد، اما سه سال پیش در یک دهکده در سوئیس درگذشت و در میان ایرانیان ناشناخته ماند.»

آری! بسیاری از اهالی فرهنگ در ایران آن‌چنان که شایسته است قدر نمی‌بینند و در میان مردم شناخته نمی‌شوند. امیر مهدی بدیع، #تاریخ‌شناس، #نویسنده و پژوهش‌گر یکی از این بزرگان است. #امیرمهدی_بدیع در هجدهم دی‌ماه ۱۲۹۴ شمسی در شهر همدان دیده به جهان گشود. پس از مرگ پدرش، دکتر مهدی‌خان بدیع‌الحکما نام «مهدی» را به احترام پدر بر نام خود که «امیر» بود افزود و این‌گونه شد که به امیرمهدی شناخته شد. دوران دبستان و سال اول دبیرستان ِ خود را در مدرسه‌ی «آلیانس» شهر همدان سپری کرد و پس از آن راهی ِ فرانسه شد. او تا سال ۱۳۱۶ به تکمیل تحصیلات دوره‌ی متوسطه خود پرداخت. پس از این در دانشگاه لوزان ِ سوئیس به تحصیل در رشته‌ی ریاضیات و فیزیک پرداخت. بدیع بین سال‌های ۱۳۱۹ تا ۱۳۲۰ در مدرسه‌ی عالی رم در ایتالیا به تحصیل زبان و ادبیات لاتین مشغول شد.بدیع پس از آن به مدرسه‌ی عالی پلی‌تکنیک زوریخ رفت و دوره‌ی عالی ریاضیات و فلسفه‌ی علوم را دریافت مدرک دکتری به پایان رساند. پس از پایان تحصیل در کشور سوئیس اقامت گزید. امیر بدیع برای زندگی به دهکده‌ی ایتالیایی‌زبان اسکونا در شرق سوئیس رفت و در آن‌جا تحقیقات گسترده‌ی خود را آغاز کرد و تا پایان عمرش آثار برجسته‌ای را خلق کرد.

زمان بسیاری گذشت تا آثار امیرمهدی بدیع در دست‌رس فارسی‌زبانان قرار بگیرد. بدیع به زبان‌های باستانی یونانی و لاتینی و زبان‌های فرانسه، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی تسلط داشت و آثار کلاسیک یونانی و همین‌طور متون فلسفی را به دقت مطالعه کرده بود. بدیع به زبان فرانسه کتابی نوشته است با نام «اندیشه روش در علوم» در هفت جلد و در سال ۱۹۵۳ منتشر کرد که سبب شد در میان متفکران اروپایی جایگاه معتبر و ویژه‌ای پیدا کند.

انتشارات Payot در لوزان سوئیس در معرفی این اثر و هم‌چنین بدیع چنین نوشت: «فرهنگ ادبی، فلسفی و علمی‌اش عظيم است؛ با كمال استادی، زبان‌های قديمی و جديد را كه اصل ماجرای روحانيت بشريت، از اقيانوس اطلس تا سند، به آن‌ها بيان شده است، می‌شناسد. كافی است انسان يكی از كتاب‌هايش را بخواند تا متوجه شود كه او نقل از كم‌ترين منبع دست دوم را برخود منع می‌كند ـ و اين توقعی است كه در روزگار ما به امری نادر بدل شده. اين وسواس #علمی، همراه با اقدامی عقلانی و به يک اندازه #شجاعانه و نافذ، به اثرش #ارزش و اصالتی استثنايی می‌دهد».

امیر مهدی بدیع در شهریور ۱۳۷۳ در کشور سوئیس درگذشت.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/Ipqo5y

#توانا

@Tavaana_TavaanaTech
گزارشی از فضای سالن کنفرانس زنان در جهان

پرده سوم:
به عنوان یک زن ایرانی اینجا نشسته‌ام، زنی که تبعیض را در لحظه لحظه زندگیش چشیده است. زنی که همیشه از تحقیرهایی که به‌خاطر زن بودنش بر او شده، درد کشیده است مثل همه زنان دیگر. وقتی میان این همه زن موفق از نقاط مختلف جهان یک زن موفق ایرانی هم دعوت شده است غرق لذت می‌شوم. "مسیح علی‌نژاد" به خاطر کمپین "آزادی یواشکی" و به خاطر مصاحبه هایش با مادران کشته شده های سال ۸۸ اینجا دعوت شده است. روی استیج می‌رود. هیجانم بیشتر شده و بی‌صبرانه منتظرم ببینم یک زن ایرانی چه چیزی را می‌خواهد به این کنفرانس بزگ بیافزاید. وقتی مسیح شروع می‌کند به حرف زدن از حجاب اجباری می‌گوید، از زن ایرانی می‌گوید و از قدرت مادران ایرانی می گوید که سانسور نتوانست سرکوبشان کند، اینکه هنوز قدرتمندترین صدا در ایران علیه بی‌عدالتی صدای زنان است. خودم باور نمی‌کنم که چقدر خوشحالم، اینکه وجود داشته باشی، اینکه حرف تو هم زده شود، اینکه درد تو هم بیان شود، مسیح که حرف می‌زد چندین بار در آن میان بی اختیار دست زدم، بالاخره کنار دستی‌ام برمی‌گردد و با تعجب نگاهم می‌کند. به او حق می‌دهم متعجب شود، آخرکسی که آن بالا بود داشت درد مرا می‌گفت، حرفهایی که مسیح می‌زد من با تمام وجودم در لحظه لحظه روزهای زندگیم زیسته بودمش و حالا یک نفر برای اولین بار درست، حساب شده و سیستماتیک علیه آن تبعیض کمپین کرده، موفق شده و زنان بسیاری همراهش شده‌اند. من باورم نمی‌شد که مسیح بتواند با زبان دومش یعنی انگلیسی احساس و منطقش را آنقدر قوی بیان کند. مسیح خوب حرف زد، عالی حرف زد، مسیح دردها را با قدرت بیان فوق‌العاده‌اش منتقل کرد و من که در میان حضار نشسته بودم چیزهایی دیدم که خبرنگاران ندیدند که حتی خود مسیح ندید، وقتی کم کم مسیح شروع کرد از قدرت و شجاعت زنان ایرانی بگوید من واکنش‌های اطرافیانم را به حرفهای مسیح دیدم، من تاثیر حرفهای مسیح را در خودم و اطرافیانم دیدم، من احترام اطرافیانم را به زنان محکم و قوی ایرانی که برای خواسته آزادی پوشش همراه مسیح شده‌اند دیدم. برای منِ زنِ ایرانی مهم بود که حرفهایم در کنفرانسی به آن بزرگی زده شد. داشتم فکر می کردم مگر یکی از چیزهایی که ما فمینیست‌ها دنبالش هستیم شنیده شدن #زنان، دردها، نابرابری‌ها و خواسته‌هایشان نیست؟ مگر یکی از قدم ها بلند کردن صدایمان نیست، مسیح علی‌نژاد دارد راه ما را هموارتر می‌کند. مسیح برای #آزادی‌_یواشکی آنجا دعوت شده بود اما کشته شدگان #جنبش_سبز را هم فراموش نکرد، ازستارهایی که در زندان بر اثر شکنجه کشته شدند گفت، از مصطفی کریم بیگی ها که در راهپیمایی های مسالمت آمیز کشته شدند گفت و یادآور شد که صدای مادران شان چقدر #شجاعانه در دل ایران بلند است اما هیچ رسانه ای در خود ایران ندارند. آنجا که مادران کانادایی از کشته شدن فرزندانشان می‌گفتند، یا در پنلی دیگر زنان آمریکایی از کشته شدن فرزندانشان می‌گفتند، من به اشتراکاتمان فکر می‌کردم، اشتراک #مادران با یکدیگر (فارغ از مرز جغرافیایی) مادرانی که صدایشان را بلند می‌کنند و دنبال حق فرزندان خود هستند و برای جلوگیری از اتفاق مشابه برای دیگران کمپین می‌کنند، با این تفاوت که جای مادران ایرانی که فرزند از دست داده بودند آنجا خالی بود و مسیح در فرصت کوتاه سخنرانی‌اش آنان را فراموش نکرد.
#مسیح آن قدر قوی و خوب حرف زد که دختران نوجوان بعد از سخنرانی دنبال او بودند، مادران می‌آمدند و او را تشویق می‌کردند، دخترشان را به مسیح معرفی می‌کردند و می گفتند این دختر نوجوانم است، بسیار تحت تاثیر تو قرار گرفته و می‌خواهد با تبعیض علیه زنان بجنگد. یاد دوران نوجوانی خودم افتادم، آن روزها که با اینکه مهرانگیز کار را از نزدیک ندیده بودم اما الگوی من بود، میخواستم روزی مثل او برای حقوق زنان بجنگم. مسیح با انرژی و آغوش باز همه دختران نوجوان را بغل می‌‌کرد و می‌گفت با هم دنیا را عوض می‌کنیم، شما دنیا را عوض می‌کنید و من یاد نوجوانی‌های خودم افتادم که می‌خواستم دنیا را عوض کنم.

الهه ایمانیان- پژوهشگر مطالعات زنان و سکشوالیتی http://bit.ly/20y6MLk

سخنرانی #مسیح_علی‌نژاد در این کنفرانس را ببینید : https://goo.gl/lSlQ52

گزارش کامل را در فایل پی دی اف زیر ببینید

@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
بازخوانی اعتراض شجاعانه شش ملی‌پوش #فوتبال ایران

هفت سال قبل در چنین روزی (۲۷ خرداد ۱۳۸۸)، تیم ملی فوتبال ایران در آخرین دیدار خود در مرحله‌ی انتخابی جام جهانی ۲۰۱۰ در حالی در شهر سئول به دیدار تیم فوتبال کره جنوبی رفت که میلیون‌ها نفر در تهران و شهرهای مختلف ایران در اعتراض به نتیجه‌ی انتخابات ریاست جمهوری به خیابان‌ها آمده بودند و نام ایران در صدر اخبار جهان قرار گرفته بود.

در چنین شرایطی بود که شش نفر از بازیکنان مطرح تیم ملی فوتبال به نام‌های مهدی مهدوی‌کیا، علی کریمی، جواد نکونام، مسعود شجاعی، حسین کعبی، و محمد نصرتی، در اقدامی #شجاعانه با مچ‌بندهای سبز وارد زمین مسابقه شدند و همبستگی خود را با معترضان در داخل ایران اعلام کردند.

هرچند فشار مسوولان حراست فدراسیون فوتبال ایران باعث شد تا به جز مهدوی‌کیا، پنج نفر دیگر مچ‌بندهای سبز خود را در بین دو نیمه باز کنند اما همان یک نیمه نیز کافی بود تا این اقدام اعتراضی تبدیل به یکی از معروف‌ترین اعتراضات سیاسی جهان در میادین ورزشی شود و حتی ناکامی تیم ایران در راهیابی به بازی‌های جام‌جهانی را تحت‌الشعاع قرار دهد.

در این میان، با گذشت ۷ سال از آن روزها، هنوز جزییات مربوط به آن اتفاق در رسانه‌های ایران منتشر نشده است و به جز علی کریمی، ۵ بازیکن دیگر ترجیح داده‌اند که درباره‌ی آن سکوت کنند. کریمی به تازگی در گفتگویی با مجله‌ی اینترنتی "تبار"، فاش کرد که بعد از آن حرکت اعتراضی، رنگ #سبز تا مدت‌ها حتی از لباس تیم ایران حذف شده بود.

مجله‌ی "تبار" علی‌رغم وعده‌ی قبلی، در نسخه‌ی نهایی مصاحبه با علی کریمی، این بخش از سخنان او را حذف کرده است.

اما آن‌گونه که یک منبع موثق به "تقاطع" گفته، مدیر برنامه‌ی معروف شماری از لژیونرهای فوتبال ایران، نقش مهمی در این اقدام اعتراضی ایفا کرد و درواقع او بود که مچ‌بندهای سبز را در اختیار ملی‌پوشان معترض گذاشت.

به گفته‌ی این منبع، افشین قطبی، سرمربی وقت تیم ملی فوتبال ایران نیز حامی حرکت اعتراضی بازیکنانش بوده است.

منبع:
Taghato

@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇