آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
روایتی از زنی #خشونت‌دیده: همسرم می‌گفت از #کودکی #کتک خورده است

گفته می‌شود از هر سه #زن در دنیا یک نفر تحت #آزار #روحی و #جسمی و نوعی از #خشونت قرار می‌گیرد. خشونتی که از سوی #پارتنر جنسی و #عاطفی و یا یکی از اعضای مرد خانواده اعمال می‌شود. این روزها حرف زدن از خشونت عمومی‌تر شده است. افکار عمومی بیش از گذشته خشونت را قبیح می‌داند و گروه‌های زیادی برای توقف آن فعالیت می‌کنند. صفحات عمومی #روزنامه‌ها، مجله‌ها و رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی داستان‌های زنانی را روایت می‌کنند که مورد خشونت قرار گرفته‌اند. آنچه که در بسیاری از این قصه‌ها و روایت‌ها مشترک است، چرخه‌ای است که به خشونت دامن می‌زند یا آن را تکرار می‌کند. زن یا مردی که در کودکی آسیب دیده یا تحت تنبیه بدنی یا آزار روحی قرار گرفته است، در بزرگسالی به شکل خودآگاه یا #ناخودآگاه راهی برای جبران آن پیدا می‌کند. او یا به #خشونت‌گر تبدیل می‌شود یا به #قربانی. در ادامه روایت زنی خشونت‌دیده در کودکی را می‌خوانیم که سرنوشت تلخ او شاید داستان تلخ گروهی از زنان باشد… این داستان برگردان فارسی همین قصه از صفحه «مردمان نیویورک» است:

«در خانواده‌ای بزرگ شدم که برای هر چیز کوچکی کتک می‌خوردی. مثلا اگر ظرفی را می‌شکستی یا حتی غذا می‌خواستی کتک می‌خوردی. مادرم شدیدا مذهبی بود، ما را به کلیسا می‌برد و به حرف‌های کشیش درباره عشق گوش می‌داد اما بعد از کلیسا ما را به اتاق پشتی می‌برد و زیر کتک می‌گرفت. وقتی سیزده ساله بودم فرار کردم. در یک خانه تیمی زندگی می‌کردم.

زمانی که در سوپرمارکت کار می‌کردم، همسر آینده‌‌ام را دیدم. شانزده سال داشتم و او شانزده سال از من بزرگ‌تر بود، ماشین داشت و خوش‌تیپ بود. هر کاری می‌کرد تا من را به خنده بیندازد مثلا مدت طولانی در صف می‌ایستاد تا از من آدامس بخرد، مرتبا از من تعریف می‌کرد. تا حالا کسی از من تعریف نکرده بود. می‌گفت باهوش، زیبا و دلپسند هستم. برایم گل می‌آورد. تا به حال چنین چیزی را تجربه نکرده بودم. آن موقع تنها بودم. در یک خانه تیمی زندگی می‌کردم و کسی نبود درباره زندگی مرا نصیحت کند. خانواده و حامی می‌خواستم. به گذشته که نگاه می‌کنم نمی فهمم که #عشق بود یا هوس. آن موقع تجربه‌ای مشابه نداشتم که با آن مقایسه‌ کنم. کم‌کم مرا از محل کار به خانه رساند. با هم قرار ملاقات می‌گذاشتیم. خیلی زود بیش‌تر اوقاتمان را با هم می‌گذراندیم. از خانه گروهی بیرون آمدم و با او همخانه شدم. برایش غذا می‌پختم، لباس‌هایش را می‌شستم و اتو می‌کردم. این کارها برایم طبیعی بود، مشابه آن را برای خواهر و برادرم انجام می‌دادم، چون مادرم ماه‌ها ما را ترک می‌کرد. همیشه به خودم می‌گفتم هیچ‌وقت شبیه مادرم نخواهم شد. می‌خواستم همسر و مادری کامل باشم. حالا که مرد رویاهایم را پیدا کرده‌ بودم می‌خواستم هر کاری برایش انجام دهم.

اولین‌باری که کتکم زد هفت ماهه اولین فرزندمان را باردار بودم. با صدای فریادش از خواب بیدار شدم: "می‌بینی بیدار شدم، بلند شو و کمک کن. برای انسولینم نیاز به کمک دارم. سعی کردم کمکش کنم اما نتوانستم کار درست انجام دهم. پرتم کرد روی زمین…"

کم‌کم از او ترسیدم اما هیچ‌وقت بحث نمی‌کردم چون تصورم این بود که عصبانی‌تر می‌شود. کم‌کم حساسیت‌‌هایش بیش‌تر شد. لباس پوشیدن و موهایم را مسخره می‌کرد. یادم می‌آید که استفاده از کلمه "عشق" آزارش می‌داد. من آدم خوش‌بینی بودم و همیشه از این حرف می‌زدم که چقدر چیزهای مختلف را دوست دارم. می‌گفت: "این کلمه را به کار نبر. چرا همه چیز را دوست داری؟ خیلی احمقانه است…" یادم می‌آید یک شب مرا کتک زد چون سبزی‌ها را با برنج مخلوط کردم. کم‌کم دور و بر او ساکت و آرام شدم؛ دقیقا همان رفتاری که با مادرم داشتم. به خودم می‌گفتم: "طبیعی است، همه گاهی کتک‌کاری می‌کنند." ما پنج فرزند داشتیم و برایم سخت است توضیح دهم چرا در آن رابطه باقی ماندم. کم‌کم آنقدر کتکم می‌زد که به خون‌ریزی می‌افتادم. بعد از آن عذرخواهی می‌کرد و می‌گفت که پشیمان است. می‌گفت که به من نیاز دارد. درباره کودکی‌اش می گفت که پدرش هر روز کتکش می‌زد. این‌که مادر نداشته و می گفت که مرا مثل مادرش می‌بیند. همین به من احساس خوبی می‌داد. این‌که به من نیاز داشت، حس خوبی می‌داد و باعث می‌شد در خانه بمانم. پدر فرزندانم بود و به خودم می‌گفتم در شرایط بدی قرار داشته و تقصیر خودش نبوده است اما من هم زخم‌های روحی داشتم ولی به کسی آسیب نمی‌رساندم!
حاج آقا به من نگاه کن! من رو ببین! من انسانم!

بیست پنجم نوامبر، برابر با چهارم آذرماه روز جهانی «منع خشونت علیه زنان» نامگذاری شده است.

این ویدئو کوتاه که بخشی از قیلم «دو زن» ساخته‌ی تهمینه میلانی است با زبان هنر، #خشونت_علیه_زنان را به تصویر می‌کشد.
فیلم «دو زن» در سال ۱۳۷۷ ساخته شد.

میلیون‌ها #زن و #دختر در سراسر جهان #تحقیر می‌شوند، #کتک می‌خورند، و حتا کشته می‌شوند. طبق آمارها بیش از ۷۰ درصد #زنان در جهان #خشونت #جسمی یا #جنسی را تجربه کرده‌اند.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
این معلم زنگ #تنبیه دارد!

این معلم «زنگ تنبیه» دارد و دانش‌آموزان را #کتک می‌زند

پاپایی معاون رسانه‌ای وزارت آموزش و پرورش در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان درخصوص بررسی فیلم پخش شده تنبیه بدنی شاگرد هنرستان فنی حرفه‌ای باهنر در شهرستان الیگودرز گفت: این #معلم قطعا تخلف کرده وتوسط مراجع ذی ربط تنبیه وی مورد بررسی قرار می گیرد.

وی اظهار داشت: بابت آنچه که در این فیلم دیدم از هموطنانم عذرخواهی می‌کنم.

منبع ویدئو:
باشگاه خبرنگاران جوان

گزارش زیر خواندنی است:

#تنبیه_بدنی در #مدارس به مثابه #کودک‌آزاری
https://goo.gl/drtciv

#توانا

@Tavaana_TavaanaTech
این «ملا» به قانون منع خشونت علیه زنان در #افغانستان اعتراض دارد و می‌گوید که قانون باید دو منبع داشته باشد یا عرف پسندیده و یا نیازمندی‌های جامعه و به زعم ایشان قانون منع خشونت علیه زنان هیچ‌کدام از این دو را ندارد. او برای مثال به قانون بازداشت سه ماهه‌ی کسی که همسرش را کتک زده است اعتراض می‌کند و می‌گوید وقتی این مرد که زنش را #کتک زده است از زندان آزاد می‌شود آیا غیرت اسلامی و افغانی او اجازه می‌دهد که آن #زن زنده بماند.
ترویج خشونت علیه زنان و عادی و عرفی جلوه‌دادن آن با استناد به ماثورات دینی و عرف‌های جامعه امری ناآشنا در جوامع اسلامی نیست و جامعه‌ی #ایران نیز با آن آشنایی کامل دارد.

به نظر شما چگونه می‌توان این توجیهات مذهبی در تایید #خشونت علیه #زنان را ناکارآمد ساخت؟
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
چرا هنوز در مدارس ایران تنبیه بدنی صورت می‌گیرد؟ تنبیهاتی که گاهی به ضربات جبران‌ناپذیر جسمی منجر می‌شود و اغلب اوقات به گفته کارشناسان اثرات عمیق منفی روی روح و روان دانش‌آموزان می‌گذارد. در واقع پرسش این است چرا تنبیه فیزیکی در مدارس ایران منسوخ نمی‌شود و با آن مقابله جدی صورت نمی‌گیرد؟ در حالیکه آنچنان که کارشناسان و روانشناسان می‌گویند، تنبیه بدنی همیشه اثری معکوس داشته است و موجب ترغیب دانش‌آموز به درس خواندن نشده است. به گفته آنان تنبیه بدنی آثار جانبی نامطلوبی به دنبال دارد و موجب تضعیف موقعیت اجتماعی دانش‌آموز می‌شود.

نکته اما اینجاست که تنبیه بدنی در مدارس ایران به شدت منع شده است. دستورالعمل وزارت آموزش و پرورش به مدارس اعمال هر گونه تنبیه بدنی، اهانت و تعیین تکالیف درسی به منظور تنبیه دانش‌آموزان، بر اساس مقررات انضباطی را ممنوع کرده است و مسئولان مدارس را موظف کرده است، رعایت این ممنوعیت‌ها را به همکاران مدرسه گوشزد کنند. در متن آیین‌نامه اجرایی مدارس با تفکیک تنبیهات انضباطی از تنبیهات بدنی، درباره تنبیهات انضباطی دقیقا چنین آمده است: «اعمال تنبیهات انضباطی باید با رعایت نکات زیر انجام پذیرد: روشنگرانه باشد، آگاه‌کننده باشد، به شرایط جسمی، #روحی، سنی، خانوادگی و اجتماعی دانش‌آموزان توجه داشته باشد با تخلف متناسب باشد. خیرخواهانه بودنش برای دانش‌آموز یا ولی او روشن باشد. فاصله زمانی بین وقوع تخلف و تنبیه نزدیک باشد.» و در ادامه درباره تنبیه بدنی گفته شده است: «اعمال هر گونه تنبیه دیگر از قبیل اهانت، تنبیه بدنی، تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است و در اعمال تنبیهات نباید بین دانش‌آموزان تبعیض و استثنایی باشد.»

چرا هنوز معلمان دانش‌آموزان را تنبیه بدنی می‌کنند؟

اما این دستورالعمل نیز چون بسیاری بخشنامه‌های دیگر مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد. «شیرزاد عبداللهی» - کارشناس مسائل آموزشی که درباره تنبیه بدنی #کودکان کار می‌کند- درباره چرایی وجود تنبیه بدنی در مدارس به رغم ممنوعیت آن می‌گوید: «این تنبیهات از روی بدذاتی نیستند. یک تفکر در میان #معلمان وجود دارد که تنبیه اثر بازدارنده دارد. معلمان می‌گویند، دانش‌آموزانی که در خانه عادت به #کتک خوردن دارند و جز زبان زور، چیزی نمی‌فهمند و تعدادشان هم در کلاس بسیار زیاد است، باید بترسند و باید ساکت بنشینند تا ما بتوانیم بقیه #دانش‌آموزان را ساکت کنیم. در اصل تنبیه به عنوان یک عامل تربیتی است. بنابراین #تنبیه هنوز منسوخ نشده است.»

اما مساله این است که این تنبیهات بدنی چنان اثرات ناخوشایندی برجای می‌گذارد که عبداللهی از آن به عنوان «کوه یخ»‌ی یاد می‌کند که تنها نوک آن دیده می‌شود و بخش اعظم آن پنهان است و تنها زمانی روی خبرها می‌آید که اتفاق ناخوشایندی رخ داده باشد. او از وجود چنین تنبیهاتی در #مدارس نام می‌برد. او از وجود تنبهی به نام «چک دو طرفه» در مدارس می‌گوید که در آن دو دانش‌آموزان مجبور می‌شوند به صورت یکدیگر مدام سیلی بزنند.

#توانا #حقوق_کودک #کودک
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/AYxJZE

@Tavaana_Tavaanatech
#سگ مستحق #کتک
کارتون از #مانانیستانی
منتشر شده در ایران وایر
#حیوان_آزاری #حیوانات @Tavaana_TavaanaTech
.
«به احتمال زیاد صاحب این ماشین امروز روز ِ مادر و #زن را به #مادر و یا #همسر و یا #پارتنر و دوست دختر و شاید همه‌ی #زنان جهان تبریک گفته باشد. اما آیا این مرد از #کتک خوردن مادرش توسط پدرش هم دفاع می‌کند و به پدر خود می‌گوید که «زن کوزه نیست که بشکند از زدنش دریغ مکن»؟ در مملکتی که دست دادن زن و مرد جرم و گناه است اما می‌توان چنین جفنگیاتی را پشت ماشین نوشت و در خیابان‌ها تردد کرد چه سخن از روز زن و روز مادر.

در جامعه‌ای که هر روز لطیفه‌هایی در مورد رانندگی زنان، خریدکردن زنان، تعدد زوجات مردان، کتک زدن زنان و ... گفته می شود خیلی عجیب نیست که شهروندی بدون هراس از قانون سخنان خشونت‌آمیز علیه زنان بنویسد و در خیابان‌ها بچرخد و درد این است.»

این عکس و نوشته را یکی از هم‌راهان توانا ارسال کرده است. نظر شما چیست؟

@Tavaana_TavaanaTech
"حبس ابد"
این تصویر،یکی از طراحی های من می باشد که در زندان قرچک به مناسبت جشنی که برای تبدیل مجازات اعدام یکی از زندانیان سالخورده به حبس ابد در زندان برگزار شد؛کشیده بودم.
زنان با خودکار قرمز لب هایشان را سرخ کرده بودند و لگن لباس هایمان موسیقی جشن را فراهم میکرد؛اما در پس سرخی لب هایشان پرسش و اندوه و تردید موج می زد.در طول زمان جشن،دختری با خشم به چهره ی من زل زده بود...!روی تمام بازوهایش رد تیزی و خودزنی نمایان بود؛به سمتم بلند شد...ترسیده بودم..قلبم به تپش افتاد؛ایستادم...روبه رویم ایستاد،با تلخی چهره ام را ور انداز می کرد...گفت:من "سارقم"،اما تویی که زندانی سیاسی هستی به من بگو چه تفاوتی با جمهوری اسلامی داری که اینجایی؟!تا خواستم شروع کنم پرسید:آیا تو هم زمانی که من کیف پولت را بدزدم و رو به رویت بایستم،با پلیس تماس نمی گیری به جای اینکه از من بپرسی چرا سارق شدم؟!
تا به حال در بین زباله ها خوابیدی؟!چند بار از پدرت کتک خوردی؟!چند بار با کفش کهنه در برف و سرما لرزیدی؟! آیا امثال تو هم مانند نظام حاکم درگیر حزب و حزب بازی نیستند؛به جای اینکه از قاتل و سارق و...نترسند و ذره ای از کاستی های ما را ببینند؟!آیا فکر می کنی خانم"مولا وردی"که به اینجا آمدند به خاطر ما سارقین و قاتلین آمدند یا فقط برای دیدار با امثال تو در این زندان؟!اگر ایشان برای ما آمده بودند که حداقل باید با یک نفر از امثال من گفتگو می کردند؛نه اینکه در راهرو ها رژه روند و بدون کوچکترین پرسشی از یک نفر،که بدانند چه بر ما در این زندان می گذرد،زندان را ترک کنند!!هم شما مخالفان،از ما فراری هستید و هم نظام حاکم در ایران؛در صورتی که تک تک شما در فقر و بدبختی ما دست دارید!!
میخکوب زمین شدم...بدنم یخ کرده بود... توان نشستن بر روی زمین از من ساقط شده بود...حتی از دهانم جمله ای تراوش نشد که بداند من در هیچ حزبی جای ندارم،چون می دانم خانه از پای بست ویران است...!
دخترک رفت...و من تا به امروز سوالاتش در ذهنم نشخوار می شود،می زند،می کوبد،ولی هرگز نمی گذارم که بخوابد...!
اتنا فرقدانی
https://www.instagram.com/p/BK0sZxjhooB/

@Tavaana_TavaanaTech
زندگی با سلطه‌گر/ فتحیه زرکش
https://goo.gl/si3mzP
آمار خشونت خانگی اکثرا بسیار بالاتر از رقمی است که دولت‌ها می‌‌‌‌‌دهند زیرا اگر از زنی بپرسید که مورد آزار و اذیت در خانه قرار گرفته است او خواهد گفت: نه. حتی اگر کتک هم خورده باشد هنوز ممکن است آن را به‌عنوان خشونت خانگی نشناسد. مثلا اگر چندین بار از پدر کتک بخورند آنرا به حساب خشونت نمی‌‌‌‌‌گذارند. یا اگر توسط یکی از اقوام مرد بدنشان لمس شده باشد هم آنرا خشونت (جنسی) نمی‌‌‌‌‌دانند. و مهم‌تر این‌که برای حفظ آبرو آن را مخفی می‌‌‌‌‌کنند.

بیش‌تر زنانی که دست به کشتن همسرانشان می‌زنند پیش از آن خود قربانی درازمدت و شدید خشونت خانگی بوده‌اند. آمار نشان می‌‌‌‌دهد که در اکثر موارد خشونت خانگی را مردان مرتکب شده‌اند و زنان قربانی بوده‌اند. سوال این است که چرا آنان این کار را می‌‌‌‌‌کنند...

بسیاری از زنان توجیه خشونت‌گران را که می‌‌‌‌‌گویند بانی و علت خشونت آن‌ها فشارهای روحی و اجتماعی، بی‌کاری، مصرف الکل، مشغله زیاد، کمی اعتماد به نفس و یا ناامنی است باورمی‌‌‌‌‌کنند. بسیاری از متخصصان و اشخاص مجرب دراین زمینه نیز چنین توضیحاتی را می‌‌‌‌‌پذیرند. واقعیت این است که همه این‌ها بهانه است. درست است که وقتی آن‌ها همسرشان را می‌‌‌‌‌زدند، مست بودند ولی چرا کس دیگری را نزدند؟
لیل واقعی برای خشونت و بدرفتاری، علاقه به تحت کنترل داشتن زنان است. برای این کار لازم نیست که آن‌ها هر روز خشونت به‌کار ببرند. بعضی از مردان بدرفتار به هیچ‌وجه از خشونت جسمی استفاده نمی‌‌‌‌‌کنند چون که می‌توانند برای کنترل از روش‌های دیگری استفاده کنند. آن‌ها معمولا وقتی از خشونت استفاده می‌کنند که تاکتیک‌های دیگر موثر نباشد.

اما چرا سلطه‌گر می خواهد زنان را کنترل کند؟

رفتار سلطه گر از باور او بر می‌خیزد. تمام اعمال ما از باورهای ما نشأت می‌گیرند. باورهای ما موتورهایی هستند که رفتار ما را هدایت می‌‌‌‌‌کنند. ما غالباً نمی دانیم که واقعاً باورهایمان چیست اما اگر عمیقا فکر کنیم آن‌ها را عین واقعیت می‌انگاریم. سلطه‌گر دارای صدها باور است که به او اجازه می‌دهد به زنان اذیت و آزار برساند. بسیاری از این باورها متناقض هم هستند.

سلطه‌گر باورهایش را از جامعه‌ای که در آن زندگی می‌‌‌‌‌کند می‌‌‌‌‌گیرد. او مجزا از جامعه نیست بلکه محصول جامعه خودش است. سلطه‌گری جهانی است، همان‌گونه که تمام مردان بدرفتار باورهای مشترکی دارند که برای رفتارهایشان به‌کار می‌‌‌‌‌گیرند. ریشه باورها و نحوه به‌کارگیری آن‌ها در جوامع مختلف ممکن است متفاوت باشد اما اساساً باورهای سلطه‌گران در کشورهای مختلف مثل هم هستند.

زنان نیز در همان جامعه‌ای زندگی می‌‌‌‌‌کنند که سلطه گر. بنابراین ما هم مشمول همان شرایط می‌‌‌‌‌شویم و ما نیز ممکن است همان باورهای سلطه‌گر را قبول داشته باشیم بدون این‌که به آن آگاه باشیم.

برخی از زنان هم ممکن است همان روش‌های بدرفتاری و کنترل‌کننده سلطه‌گر را به‌کار گیرند. تفاوت در این است که احتمال استفاده از خشونت در مردان بیش‌تر است و در نتیجه زنان بیش‌تر به قتل می‌‌‌‌‌رسند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/LoqAwi

@Tavaana_TavaanaTech
++ دیدن این ویدئو می‌تواند آزاردهنده باشد
goo.gl/23D54u

در جهان آزاد و دموکرتیک، زندانی هم حقوقی دارد. حق داشتن وکیل، دادگاه منصفانه و روند دادرسی عادلانه از این زمره است. در کشورهای غیردموکراتیک اما چندان از این خبرها نیست و یک مامور که بر چهره‌اش نقاب زده می‌تواند در خیابان و در ملاء عام، بدون طی کردن مراحل قانونی، زندانی را کتک بزند.

مطالب مرتبط:

حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO
نگاهی به نهادها و مبانی تصمیم‌گیری قوه قضائیه جمهوری اسلامی
مجید محمدی
http://ow.ly/s7yn300wdg1
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون
http://bit.ly/2j0rDrL
میزگرد شرایط اقلیت ها و دگراندیشان در ایران
https://goo.gl/AFzo1N

https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
حتما خیلی از شما که این متن را می‌خوانید خاطرات بسیار خوبی از معلمان و مدیران زمان مدرسه دارید و باز هم حتما خیلی از شما که این متن را می‌خوانید از معلم و مدیر و ناظم کم‌مهری دیده‌اید و تلخی چشیده‌اید.
.
واقعیت آن است که مدرسه‌های ایرانی خصوصا در سال‌های قبل، مانند خود زندگی بودند؛ تلخی‌ها و شیرینی‌ها با همدیگر بودند. می‌دانیم برای بعضی از شما خاطرات بد برجسته است و برای بعضی از شما خاطرات خوب.

پیشنهاد می‌کنیم از خاطرات بد و خوب از مدارس بنویسید. این فقط تعریف خاطره نیست. این یک نوع آموزش است. خاطره‌های بد می‌توانند به ما هشدار دهند که مراقب رفتار اجتماعی خود در مدارس باشیم تا خاطره بد برای کودکان ایجاد نکنیم و خاطره‌های خوب می‌توانند یادآور این باشند که مهربانی چه دنیای زیباتری می‌آفریند و تلاش کنیم مهربان‌تر باشیم.
.
برخی از خاطرات خوب و بد شما را به صورت جداگانه پست خواهیم کرد. صفحه آموزشکده توانا، صفحه‌ای‌ست برای شما تا بتوانید خود را در آن ببینید و بخوانید.
.
#مدارس #کودکان #معلمان #دبیرستان #دانش_آموزان #کتک #نظام_آموزشی #جمهوری_اسلامی #آموزش_دموکراتیک

@Tavaana_TavaanaTech
کسانی که کودکان را کتک می‌زنند، احتمالا خود در کودکی کتک خورده‌اند.

تنبیه برای تربیت فرزند لازم است ولی فرزندان خود را تنبیه بدنی نکنیم.

طرحی از مانا نیستانی

#کودکان #کتک #تنبیه #والدین #حقوق_کودکان

@Tavaana_TavaanaTech