آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
چهارمین هفت‌سین گوهر بدون س‌تار

داستان زندگی برخی خیلی زود شروع می‌شود و قصه عده‌ای دیگر دیرهنگام. داستان گوهر عشقی اما خیلی دیر شروع شد. درست همان روزی که خبر کشته شدن فرزندش، #ستار_بهشتی را به او دادند. ستار که یک هفته قبل بازداشت شده بود، هیچ وقت به خانه برنگشت. پایان قصه ستار اما شروع داستان زندگی مادری بود که عشق مادری را با حق‌خواهی و مبارزه با ظلم پیوند زد و آنچنان #ایستادگی کرد که نامش آوازه‌ای بلند در ایران یافت.

مادری که تمام امید و آرزویش ستار بود، وقتی او را از دست داد تمام زندگیش را وقف خون‌خواهی فرزندش کرد. او که زنی سالمند است تصویر فرزندش را به دست گرفت و در پی احقاق حق خود و روشن ساختن حقیقت به این‌سو و آن‌سو رفت و با رسانه‌های مختلف در داخل و خارج ایران گفتگو کرد تا فریاد #مظلومیت فرزندش باشد؛ هرجا رسید دست به #افشاگری زد. از هیچ تهدیدی نهراسید و تصویر خودش با قاب عکس پسرش در دست، تبدیل به نماد مردم بی‌پناهی شد که مورد #ظلم واقع می‌شوند اما #سکوت نمی‌کنند.

مادر ستار آرام آرام تبدیل به مادری می‌شد که دلسوز همه #مادران داغداری بود که فرزند خود را سال‌های قبل به دلایل سیاسی از دست داده بودند. در نوروز ۱۳۹۲، ویدیویی از #گوهر_عشقی منتشر شد که به مردم ایران عید نوروز را تبریک می‌گفت: «اینجانب مادر ستار بهشتی به مردم ایران #عید #نوروز را تبریک می‌گویم. این اولین عیدی است که #عزادار ستار هستم و مشکی پوشیده‌ام. از روزی که ستار کشته شد مردم پشتیبان من بوده‌اند و از آن‌ها ممنونم. اما هیچ مسئولی تا به حال پیش من نیامده است. من یک مادر #داغدیده و رنج کشیده هستم که ستار #پرستار و نان‌آورم بود و او را بی‌گناه کشتند. گناه فرزند من چه بود که چهار روزه او را کشتند؟ من روزها کنار قبر ستارم و شب‌ها با عکس او زندگی می‌کنم. خواسته من دادگاهی مردمی، علنی و عادلانه است. اگر فرزند من گناهکار بوده است من #مادر همین بچه‌ام و من هم گناهکارم پس من را هم به رگبار ببندید. #ستار را در راه ایران دادم و حاضرم فرزند دیگرم را هم در این راه بدهم اما از خون ستار نمی‌گذرم. من آرزو دارم جوانانی که در #زندان داریم آزاد شوند. باید مملکت آزاد شود و #زندانی نداشته باشیم. نباید جوانان زیر #شکنجه باشند.»

بیشتر بخوانید:
http://goo.gl/vT4nWo
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
نامه سرگشاده محمدرضا عالی پیام (هالو) به قاضی پرونده

قاضی محترم،

حبس خود را کشیدم و آزاد شدم. هرچند معلوم نیست این خلاصی از #زندان تا کی پایدار بماند و کی دوباره به #حبس برگردم. دوستان «هم لباس شما و همدل با من» در بازپرسی و در دادگاه به من گفته بودند: عالی پیام، یک مقام کله گنده پشت پرونده‌ی توست و دستور داده حال تو را بگیرند تا دلش خنک شود. برای همین هم شما چشم خود را بر قانون بستید و پرونده‌ای را که امر به مختومه بود باز کردید و به من حکم زندان دادید. وقتی هم که از اوین مرا به رجایی شهر آوردند، یکی از معاونین زندان، خصوصی به من گفت: دستور داده‌اند تو را به رجایی شهر بفرستند تا حالت را بگیرند.

علی ایحال هرچه بود گذشت. اما لازم می‌دانم مراتب سپاس خود را از شما به خاطر مسایل زیر اعلام کنم:

۱ـ خیلی ها به من لقب سوپاپ اطمینان رژیم داده بودند و می‌گفتند از خودشان است و چرا او را نمی‌گیرند و … ؟ شما مرا از همه‌ی این اتهامات تبرئه کردید.
۲ـ یک سال فرصت کافی و بی دغدغه به من دادید تا بدون گرفتاری‌ها و کارهای روزمره و مهمانی‌ها و وقت تلف کردن‌های بیرون زندان، به کارهای تحقیقاتی نیمه کاره‌ی خودم بپردازم. هرچند به دستور مقامات زندان اجازه‌ی استفاده از #کتابخانه را نداشتم، ولی بودند دوستانی که کتاب‌های مورد نیاز را برایم می‌آوردند.
۳ـ تشکر از شما به خاطر فراهم آوردن فرصتی طلایی برای یک سال زندگی با کسانی که معلول #ظلم و فقر و #بی‌عدالتی جامعه‌ای هستند که شما ساخته‌اید. لمس درد کسانی که مطرود اجتماع شده‌اند، ولی حق زندگی کردن دارند.
۴ـ تشکر از شما به خاطر برقرار کردن ارتباط تنگاتنگ هالو با قشری از جامعه که هیچ گاه با تفکر و #مطالعه انسی نداشته است و انتقال افکار و اندیشه‌ی هالویی به آن‌ها. با خبر شدنشان از این که در بیرون زندان چه می‌گذرد و چه بر سر آن‌ها آمده است و چرا آمده است.
۵ ـ تشکر از شما به خاطر ایجاد فرصتی مغتنم برای تشکیل کلاس‌های عروض و قافیه و آشنایی #زندانیان با #شعر و فرهنگ و ادب و از همه مهم‌تر، توان بیان درد خود به زبان شعر. حضور هالو در این زندان بیش از سی #شاعر معترض تحویل شما داد. همه که اعدام نمی‌شوند. نیمی از این ها پس از سال‌ها حبس به جامعه بازمی‌گردند. کما این که در زمان محکومیت خود من، بسیاری از این هنرجو ها آزاد شدند.
۶ ـ تشکر از شما به خاطر عوض کردن رنگ و مزه و احساس اشعار من، شعرهایی که در زندان سروده شد و پخش گردید را با اشعار قبلم مقایسه کنید. آیا فکر کردید با زندانی شدن هالو دهانش بسته می‌شود؟ خیر، اشعارش صیقلی شد و واقع بینانه‌تر. چون من بخشی از جامعه را که زندانیان عادی و غیر سیاسی باشند را تا به حال به این خوبی درک نکرده بودم.
۷ ـ جناب آقای قاضی، در زندان شنیدم که شاعران دیگری را هم دستگیر و روانه‌ی زندان کرده‌اید. از این بابت هم از شما ممنونم. چون همان طور که زمین از حجت خدا خالی نمی‌ماند، زندان نیز نباید از شاعران دگر اندیش خالی بماند.
۸ ـ جناب آقای قاضی، شما همراه هالو، اشعار هالو را وارد این زندان کردید. کسی هالو را نمی‌شناخت، ولی الان که شما دارید این نامه را می‌خوانید، دفترچه دفترچه اشعار هالو دارد رونویس می‌شود و خیلی از آن‌ها را از بر شده‌اند. باز اشتباه کردید.
۹ ـ آقای قاضی، من یک آدم فرهنگی بودم. سرم به فیلمسازیم بود و وقتی ممنوع کار شدم، به شعر. شما از من یک آدم سیاسی ساختید. بسیاری از فعالان سیاسی را فقط نامشان را شنیده بودم. ولی چه در این زندان و چه در اوین فرصت کافی برای آشنایی نزدیک با آن‌ها، نشست و برخاست و تبادل افکار فراهم آوردید. این اشتباهتان محشر کبرا بود.

خلاصه خواستید حالم را بگیرید، ولی ندانسته حال دادید. حتا عدم استفاده از باشگاه و کتابخانه و سالن سینما و بخش فرهنگی و مرخصی و عفو عمومی و عفو مشروط و راه براه محرومیت از ملاقات حضوری و این‌ها هم حالم را نگرفت. دمم گرم. نوروز باستانی بر شما هم مبارک.

از چنین فرصتی که ساخته‌ای
من که بردم، ولی تو باخته‌ای
من اگر پیرم و به زنجیرم
تو شدی خط خطی و من شیرم
از قضا یا قدر هر آن چه که بود
تو ضرر کرده ای و هالو سود
جان من مثل دفعه‌ی ماضی
باز هم اشتباه کن قاضی
باز هم جان استر و یابو
حال گیری کنید از #هالو

محمدرضا عالی پیام (هالو)
@Tavaana_TavaanaTech
هاشمی‌رفسنجانی: فایزه اشتباه بدی کرده و باید آن را تصحیح و جبران کند
فائزه هاشمی: خلافی نکرده‌ و پشیمان نیستم... باید هزینه داد
پس از دیدار #فائزه‌هاشمی و فریبا کمال‌آبادی، زندانی بهایی فشارها بر #هاشمی‌رفسنجانی افزایش یافت. او در گفت‌وگویی با روزنامه‌ی جمهوری اسلامی این کار دخترش را نادرست دانست و گفت:
«فایزه اشتباه بدی کرده و بایدآن را تصحیح و جبران کند.» #رفسنجانی از طرفی گفت:
«فرقه ضاله #بهاییت یک فرقه استعمار ساخته و منحرف است که همیشه با همین انحراف شناخته شده و ما همیشه از این فرقه تبری جسته و می‌جوییم.»
وبسایت انتخاب آورده است که این گفت و گو قرار است فردا در روزنامه «جمهوری اسلامی» منتشر شود.
خبرگزاری فارس با انتشار سخنانی از فايزه هاشمی که به گفته‌ی این خبرگزاری در گفت‌وگو با یورونیوز بیان شده است آورده است:
«من دیدن خانم کمال‌آبادی رفتم به دلیل اینکه هم‌بندی من بود و شش ماه با هم زندگی کردیم و بعد از هشت سال برای پنج روز مرخصی آمده و این دیدار خیلی چیز عادی و معمولی و مسئله پیش‌پاافتاده‌ای است.
فائزه در ادامه مصاحبه می‌گوید: بارها گفته‌ام من این #زندان را خیلی دوست داشتم و بسیار تجربه گران‌بهایی برای من بود. خیلی چیزها آنجا یاد گرفتم، خیلی چیزها را متوجه شدم و این هم یکی از ارتباطاتی بود که آنجا ایجاد شده بود و خود اینها سبب ایجاد این ارتباطات شدند.
خانم هاشمی در پاسخ به این سؤال یورونیوز که انتشار عکس شما علاوه بر فشار و حمله به شما موجی از توهین و اتهام زنی به #بهائیان را هم به دنبال داشته و در این مورد چه فکر می‌کنید؟ می‌گوید: آب که از سر گذشت چه یک وجب چه ده وجب. فکر نمی‌کنم فرقی برای آنها [بهائیان] بکند این قضایا و شاید اصلاً بدشان هم نیاید که این‌قدر مطرح باشند.
فائزه هاشمی در ادامه مصاحبه می گوید: موضوع من نسبت به بهایی‌ها، موضوع حقوق بشری است. اینکه ما به‌عنوان دین این گونه #تبعیض قائل شویم و این‌گونه ظلم بکنیم به بهایی‌ها و سایر گروه‌ها مثل اصلاح‌طلبان درست نیست. شما ببینید چقدر بچه‌های اصلاح‌طلب داریم که از دانشگاه‌ها اخراج شده‌اند و زندان رفته‌اند به این دلیل که از حکومت انتقاد کرده‌اند. اینها #ظلم است در مورد بهایی‌ها هم همین است.
او در پاسخ به این سؤال که برخی از انتشار عکس انتقاد کرده‌اند و معتقدند که نباید عکس شما منتشر می‌شد می‌گوید: الآن دیگر در این دنیای امروزی دست توی دماغتان هم بکنید سایت‌ها منتشر می‌کنند. فقط هم افراد شناخته شده نیستند افراد دیگر هم در شبکه‌های مجازی عکس‌های خانوادگی‌شان را منتشر می‌کنند و این یک مسئله عمومی است اما به کسانی که می گویند نباید عکس منتشر می‌شد و این دیدار مخفی می‌ماند باید بگویم ما عادت به مخفی کاری، تظاهر، ریاکاری و دروغ گفتن نداریم. وقتی هم کاری می‌کنیم اصرار نداریم مخفی بماند. من کار خطایی نکرده‌ام که بخواهم مخفی بماند یا نگران باشم. پرسیدند عکس بگیریم؟ گفتم بگیرید چه اشکالی دارد؟ من کار خطایی نکرده‌ام و عادت هم به مخفی کاری ندارم خانواده ما اصلاً این‌طوری هستند و خیلی‌ها معتقد هستند چوب‌هایی که ما می‌خوریم و هزینه‌هایی که می‌دهیم به خاطر صداقت و سادگی‌مان است که نمی‌توانیم دروغ‌گو باشیم و تظاهر کنیم. الآن هم پشیمان نیستم.
فائزه هاشمی در ادامه مصاحبه می‌‌گوید: این موج هم می‌گذرد من نگران نیستم، نگذشت هم مهم نیست باید هزینه داد.
@Tavaana_TavaanaTech
عمله ی #ظلم و عمله ی #فقر، هر دو کارگرند!
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
«اول می‌آییم و از یک مبارزه‌ی قهرمانانه علیه ظلم یزید حرف می‌زنیم و حرمت زیبایی را تصویر می‌کنیم و بعد عزاداری‌ها و روضه‌خوانی‌های مضحک اصل آن حرکت زیبا را مسخره می‌کنیم. برای لحظه‌ای تصور کنید که فردی با خانواده‌اش برای برقراری عدالت یا هر چه نامش را می‌گذارید علیه ستم حکومت شورش می‌کند و بعد وسط نبرد تصمیم می‌گیرد که مراسم عروسی برگزار کند. به نظر شما این با عقل سلیم جور در می‌آید؟ این‌که اصلا این داستان عاشورا چقدر از نظر تاریخی صحت دارد به کنار. فرض کنیم صحت دارد آیا می‌شود وسط چنین نبرد حق‌طلبانه‌ای هوس جشن عروسی کرد؟ بعد این‌همه پول خرج کرد و به پای مداحان ریخت آن‌هم در جامعه‌ای که کودکان کار و کارگران ار حداقل امکانات زندگی بی‌نصیب هستند.»

یکی از همراهان توانا این متن را به همراه این ویدئو ارسال کرده است که عروسی قاسم در صحرای کربلا را تصویر می‌کشد.
goo.gl/Qu5Kej
شما چه فکر می‌کنید؟
نظرتان را در اینستاگرام توانا بنویسید.

@Tavaana_TavaanaTech
کاوه مرد

این بار نه پای یک #شکارچی در میان بود و نه مردانی سنگ و چماق به دست که به آنها ناسزا بگوییم

#کاوه را ما کشتیم.

ما که همین چند وقت پیش به قاتلان #خرس سوادکوهی بد و بیراه می گفتیم و خواهان اشد مجازات برای آنان بودیم.

ما که نگران #فعالان_محیط_زیستی در بند هستیم که همه عمرشان را وقف حفاظت از #طبیعت ایران کرده بودند.

ما که دغدغه #زمین_خواری و تخریب #جنگل و از بین بردن #تنوع_زیستی توسط مفسدین سیاسی و اقتصادی را داریم و هر روز لعن و نفرینشان می کنیم.

ما که همیشه دیگران را مقصر می دانیم و همه مشکلات را بر گردن مسئولین و بیگانگان و دشمنان می اندازیم و "ایران، ایران" می کنیم.

در شکم کاوه بخت برگشته، همان پلنگی که رفتارهایش دانش ما در مورد #پلنگ ها را زیر سوال برده بود، #زباله های انسانی پیدا شده است. تکه ای چرم لباس راه روده پلنگ بی گناه را بند آورده بود. او لاغر و نحیف شده بود و در نهایت در زادگاهش جان باخت.

معلوم نیست کاوه چه زمانی و در کجا (این سوی مرز در #ایران یا آن سوی مرز در #ترکمنستان) پسماند انسانی را بلعیده و به این سرنوشت شوم دچار شده است. حتی مشخص نیست که آیا او واقعا فقط به خاطر زباله های در شکمش از بین رفته یا مثل خیلی از موارد مشابه قبلی تعلل و خطا در تشخیص و علاج درد، موجود بی گناه را به کام مرگ کشانده است. شاید هم زخم و عفونت او آنقدر شدید بوده که دیگر اصلا نمی شد برای او کاری کرد. مهم نیست قاتلان او ایرانی هستند یا غیر ایرانی، و یا دولتی هستند یا غیردولتتی.

آنچه همیت دارد این است که کاوه، اولین و آخرین قربانی #خودخواهی ما انسان ها نخواهد بود. اما حالا که او برای همیشه از پیش ما رفته باید داستان "کاوه و زباله" را بنویسیم و بخوانیم و بگوییم و بدانیم.

کاوه سرزمین حیوانات بر خلاف کاوه #شاهنامه نتوانست در برابر #ظلم ضحاک زمانه اش (انسان) قیام کند اما او اکنون یک نماد دیگر از مظلومیت #محیط_زیست در کشور ماست.

این بار که خواستیم پسماندمان را رها کنیم، ته سیگارمان را پرتاب کنیم و از کیسه و محصولات #پلاستیکی استفاده کنیم، بد نیست سرنوشت تلخ کاوه که روزی به او لقب "عجیب ترین پلنگ جهان" داده بودیم را با خود مرور کنیم.

متن فوق از اینستاگرام دکتر کاوه مدنی برداشته شده است.

@Tavaana_TavaanaTech
«سلام توانا چطوری قربانت 😊 من یه پیشنهاد دارم امکان داره با مخاطب های خودتون به اشتراک بذارین؟
.
عاشورا برای ما ایرانی ها نماد تظلم‌خواهی و ظلم‌ستیزی هست. خیلی‌ها گفتند که این تغییر یافته همون سووشون هست. حالا که این سوگ در پیش هست و عدالت نیز در مسلخ جنایت حکومت است، باید از این فرصت بی نظیر برای ایجاد اتحاد و حرکت برای مبارزه با رژیم شیطانی استفاده کرد».
.
متن ارسالی از همراهان
.
درواقع این همراه گرامی پیشنهاد داده‌اند که به زعم ایشان از ظرفیت‌های ظلم‌ستیزانه مراسم عاشورا برای تداوم اعتراض به رفتار ضدانسانی و ضدحقوق بشری حکومت جمهوری اسلامی استفاده شود.
.
شما چه فکر می‌کنید؟ به نظر شما به طور کلی می‌توان از سنت‌های ملی و مذهبی برای اعتراضات سیاسی بهره گرفت؟

#اعتراضات_سراسری #عاشورا #محرم #ظلم_ستیزی

@Tavaana_Tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«همیشه برام سوال بوده که
چطور میشه لحظه لحظه ظلمِ علنی
علیه هم وطنت(و حتی خودت)رو انکار کنی
اما برای افسانه های قرن‌ها پیش
خودت رو شرحه شرحه کنی؟
تازه اون هم زیر پرچم‌ِ ظالم‌ها!»

این ویدیو را صفحه نیروانا با شرح فوق منتشر کرده است.

نظر شما چیست؟

پی نوشت:
- متوجه شدیم که قیمت سخنان استاد شجریان مربوط به مصاحبه ایشان با جمشید برزگر است و دارند در مورد خاطره دیدار با کسرایی سخن می‌گویند و کسرایی دارد می‌گوید این حرفها را به ابتهاج بگو... و در مورد شوروی سابق است.


#عزداری #ظلم #ظلم_ستیزی #فریب #مداحی #شحریان #انقلاب۵۷؛#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

پاسخ پرسش‌ها و اعتراضات شهروندان در جمهوری اسلامی با رسم بهترین شکل ممکن!

موج بازداشت فعالان مدنی و سیاسی طی هفته‌های اخیر نشان می‌دهد چه اندازه جمهوری اسلامی از هر گونه کنش مسالمت‌آمیز مدنی و سیاسی می‌هراسد.

با خود بیندیشیم واقعا جعفر پناهی چه مشکل امنیتی برای جمهوری اسلامی می‌توانست پدید بیاورد؟

جز این است که جمهوری اسلامی نمی‌توانست آزادی‌اندیشی محمد رسول‌اف و جعفر پناهی را نمی‌توانست تاب بیاورد؟

جز این است که جمهوری اسلامی دادخواهی مادران آبان را نمی‌توانست تاب بیاورد؟

منطق جمهوری اسلامی سرکوب است و مقابل سرکوب همه شهروندان مسئول باید ایستادگی کنند.

حامی بازداشت‌شدگان هستیم.


#سرکوب #ظلم #جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مصطفی قیصری، برادر جاویدنام محسن قیصری، ضمن انتشار تصاویری از ورزش‌کردن برادرش نوشت:
«نفست سرد باد ، قاتل انسان نما که تمام جوانی و انرژی برادرم را به به خاک سرد سپردی و این روسیاهی و خوی وحشی‌گری تو وهمفکرانت تا ابد فراموش نمی‌شود...
برادرم عصای دست پدر و مادرم بود. تو با این جنایتی که مرتکب شدی پدر ومادرم رو هم از من گرفتی ....
واین را بدان که خون با هیچی پاک نمیشه ...!!!»
mostafa_gheysari_

محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز امسال مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.

او از اولین جان‌باختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمه‌ای به سر و سینه محسن زدند.

او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.

#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حضور بر سر مزار جاویدنام محسن قیصری

ایلام، ۶ مرداد ۱۴۰۲

محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.

او از اولین جان‌باختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمه‌ای به سر و سینه محسن زدند.

او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.

#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایران عزیزمان، در معرض خطر جدی است. خشک‌شدن دریاچه ارومیه و سایر دریاچه‌ها، فرسایش خاک، بحران فرونشست زمین و فروچاله‌ها، آتش‌سوزی جنگل‌های و مراتع، مهاجرت نخبگان از ایران، از دست رفتن سرمایه‌ها و منابع ملی (به عنوان مثال بهره‌برداری کشورهای همسایه از منابع نفت و گاز مشترک، صرف سرمایه کشور برای گسترش ایدئولوژی و...)، فروش بهره‌برداری بی‌رویه از خلیج فارس به چینی‌ها، نابودی حیات وحش و محیط زیست، نابودی میراث فرهنگی و باستانی و ...

اینها قسمتی از بحران‌هایی است که کلیت وجود سرزمین ایران را در معرض خطر قرار داده است.
اما این تنها حکومت نیست که در این موضوع مسئول است‌. همه آن‌ها که منافع کوتاه مدت شخصی را به منافع بلندمدت ملی ترجیح دادند، همه آن‌ها که ترسیدند و سکوت کردند، همه آن‌ها که بی‌تفاوت بودند، همه آن‌ها که گفتند «ما سیاسی نیستیم.»، «هر کی بیاد از اینا بدتر میشه» و ... همه مسئول هستند.

اما گرچه خیلی دیر است، ولی فرصت جبران وجود دارد. در گام نخست باید باورهایی که باعث شده تن‌دادن به زندگی ذلیلانه تحت حکومت داعشی-طالبانی و خردگریز شده را کنار بگذاریم.

ویدیو از هامره مرادی
hameremoradi
——
#بی_تفاوتی، #سکوت در برابر #ظلم و #بی_عدالتی
بدترین دردهای یک #جامعه هستند.
#ایران عزیزمون این روزها حال خوبی نداره

#بیتفاوت_نباشیم #همبستگی #اتحاد_رمز_پیروزی #برای_ایران #مهسا_امينى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برادر جان، شرمنده‌ایم دیر آمدیم

از صفحه مصطفی قیصری، برادر جاویدنام محسن قیصری
mostafa_ghaysari_

جمهوری اسلامی اجازه نداد که خانواده محسن در سالگرد کشته‌شدنش، بر سر مزار او حاضر شوند و آن‌ها با دو روز تاخیر بالاخره بر سر مزار او حاضر شدند و سوگواری کردند.

محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.

او از اولین جان‌باختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمه‌ای به سر و سینه محسن زدند.

او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.

#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
برادر جاویدنام محسن قیصری، محل کشته شدن او را گلباران کرد و ضمن انتشار این تصویر نوشت:
«فرقی نمیکند جنایت کجای جهان اتفاق بیفتد مهم دفاع صادقانه از حق و ایستادن در مقابل ظلم ظالمان است.

برادرم همینجا کشته شد»


- محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.

او از اولین جان‌باختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمه‌ای به سر و سینه محسن زدند.

او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.

#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مصطفی قیصری، برادر جاویدنام محسن قیصری، در استوری اینستاگرام نوشت؛

«یکسال از پرونده دادخواهی قتل عمد برادرم که بیگناه کشته شد میگذرد و در طول این مدت دریغ از یک جواب یا یک پاسخ درست

اما شاهد آن هستیم که خانواده عجمیان! با استقبال رسانه میلی و آغوش گرم افراد افراطی پذیرا می‌شوند که صلاحیت دخالت در امور قضایی را مطابق قانون ندارند و تا کنون دونفر را اعدام و تعداد دیگر را محکوم به زندان نموده‌اند و همچنان خواهان اشد مجازات برای دیگر هموطنان از سوی این خانواده هستیم.

آیا این نهایت بی عدالتی و زیاده خواهی نیست؟! ماهم دادخواهیم»

- تا کنون چندین خانواده از جان‌باختگان راه آزادی در سال ۱۴۰۱، شکایت رسمی کرده‌اند، ولی نه تنها رسیدگی نشده، بلکه خانواده‌ها محکوم شدند، نمونه‌اش خانواده آدینه‌زاده، خانواده سعیدیان‌جو و ...
برخی خانواده‌ها محکوم به زندان شده‌اند مثل مادر محمدجواد زاهدی...
برخی مدت‌هاست در زندان هستند، مثل پدر محمدمهدی کرمی و ...


- محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.

او از اولین جان‌باختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمه‌ای به سر و سینه محسن زدند.

او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.

#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام مریم آروین، لباس شب نامزدی فرزندش را بر سر مزار او برد و ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«امشب اولین سالگرد نامزدی مریمم بود
پارسال همین موقع‌ها بود که لباس سفید بختش رو تنش کرد و می‌چرخید، می‌گفت مامان؟بهم میاد؟ پارسال همین موقع‌ها بود که صدای خنده‌‌هاش تو خونمون پیچیده بود.. پارسال همین موقع‌ها بود که بهت گفتم مریمم نمی‌خوای بری آرایشگاه؟ گفتی نه مامان سادگی خیلی قشنگتره، وقتی با اون لباس سفید و اون دسته گل دیدمت، قند توی دلم آب شد مریمم، یکسال گذشت و حالا من موندم و کفش و لباس و دسته گل خشکیده‌ات و جای خالیت که داغی شد روی دلم...خیلی حسرت‌ها موند رو دلم مریمم مادر..کاش زمان به عقب برمی‌گشت؛ اما سیاه‌دلان زمانه، زمان را نگه داشته‌اند و حتی به جلو هم نمی‌رود...»
@maryam.arvin1372

- دکتر مریم آروین، از وکلایی بود که وکالت معترضان را برعهده داشت، او در جریان خیزش انقلابی در راهروهای دادگاه بازداشت و پس از آزادی کشته شد.

چندی پیش مادر مریم نوشت: «مریم فقط یک هفته بود که نامزد کرده بود. مامور زنی به نام زهرا علیزاده چنان مقنعه‌اش را کشیده بود و به دستان ظریفش دستبند زده بود که حلقه نامزدیش از دستش پرت شد و در اخر گم شد..مریم بعد از گم‌شدن حلقه‌اش خیلی غصه خورد.چون با عشق خریده بودش.
به کدامین گناه با دکتر و وکیل این مملکت این گونه رفتار کردید؟ برای اینکه می‌خواست پرونده‌های معترضین یتیم و بی‌بضاعت رو قبول کنه؟ با اینکه خودش با پای خودش به دادسرا رفته بود. اما قاضی به صورت تلفنی گفته بود دستبند بزنید و تحقیرش کنید بعد بفرستیدش اتاق من...»

دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش انقلابی، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمی‌توانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»

بیشتر بخوانید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/76527

#مریم_آروین #وکیل #وکیل_باشرافت #وکیل_پایه_یک_دادگستری #ظلم_پایدار_نیست #توماج_صالحی_را_آزاد_کنید #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech