Forwarded from آموزشکده توانا
قوی باش رفیق!
صدای منتشر نشدهای از فرزاد کمانگر
#فرزادکمانگر، معلم و فعال حقوق بشر که سحرگاه ۱۹ اردیبهشت ماه ۸۹ به همراه علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان در زندان اوین به دار آویخته شد، در عمر کوتاه خود بواسطه دغدغه های انسانی و قلم توانمند خود نامه های سرگشاده ای را خطاب به جامعه ایرانی نوشت. نامه هایی که مملو از احساسات انسانی، امید، مقاومت و صلح و برابری است. نامه "قوی باش رفیق"، از جمله آخرین نامه هایی است که توسط فرزاد در اردیبهشت ماه ۸۹ نوشته شد. مضمون این نامه خطاب به معلمان زندانی وقت است.
در این نامه #کمانگر بعنوان یک معلم بر رسالت انسانی معلمان علیرغم تمام محدودیتها دست میگذارد و از همکاران خود (بصورت نمادین، رسول بداقی و محمد داوری) در آستانه هفته معلم میخواهد قوی باشند و به راهی که در پیش گرفته اند ادامه دهند.
«قوی باش رفیق»
یکی بود یکی نبود ماهی سیاه کوچولویی بود که با مادرش در جویبار زندگی می کرد ، ماهی از ۱۰۰۰۰ تخمی که گذاشته بود تنها این بچه برایش مانده بود بنابراین ماهی سیاه یکی یک دانه ی مادرش بود، یک روز ماهی کوچولو گفت: مادر من می خواهم از اینجا بروم. مادرش گفت کجا؟ می خواهم بروم ببینم جویبار آخرش کجاست.
همبندی ، همدرد سلام
شما را به خوبی میشناسم. معلم، آموزگار، همسایه ی ستاره های خاوران، همکلاسی ده ها یار دبستانی که دفتر انشایشان پیوست پرونده هایشان شد و معلم دانش آموزانی که مدرک جرمشان اندیشه های انسانیشان بود. شما را به خوبی می شناسم، همکاران صمد و خان علی هستید.
مرا هم که به یاد دارید
منم ، بندی بند اوین
منم دانش آموز آرامِ پشت میز و نیمکت های شکسته ی روستاهای دورافتاده ی کردستان که عاشق دیدن دریاست
منم به مانند خودتان راوی قصه های صمد اما در دل کوه شاهو
منم عاشق نقش ماهی سیاه کوچولو شدن
منم، همان رفیق اعدامیتان
حالا دیگر کوه و دره تمام شده بود و رودخانه از دشت همواری می گذشت. از راست به چپ رودخانه های کوچک دیگری هم به آن پیوسته بودند و آبش را چند برابر کرده بودند…ماهی کوچولو از فراوانی آب لذت می برد…ماهی کوچولو خواست ته آب برود .می توانست هرقدر دلش خواست شنا کند و کله اش به جایی نخورد ناگهان یک دسته ماهی را دید ، ۱۰۰۰۰تایی میشدند،که یکی از آنها به ماهی سیاه گفت:به دریا خوش آمدی رفیق.
همکار دربند، مگر می توان پشت میز صمد شدن نشست و به چشمهای فرزندان این آب و خاک خیره شد و خاموش ماند ؟
مگر می توان معلم بود و راه دریا را به ماهیان کوچولوی این سرزمین نشان نداد؟ حالا چه فرقی می کند از ارس باشد یا کارون، سیروان باشد یا رود سرباز، چه فرقی می کند وقتی مقصد دریاست و یکی شدن، وقتی راهنما آفتاب است. بگذار پاداشمان هم زندان باشد.
مگر می توان بار سنگین #مسئولیت معلم بودن و بذر آگاهی پاشیدن را بر دوش داشت و دم برنیاورد ؟ . مگر می توان بغض فروخورده #دانشآموزان و چهره ی نحیف آنان را دید و دم نزد ؟
مگر می توان در قحط سال #عدل و داد معلم بود ، اما “الف” و “بای” امید و برابری را تدریس نکرد، حتی اگر راه ختم به #اوین و مرگ شود؟
نمی توانم تصور کنم در سرزمین” صمد”،” خانعلی” و “عزتی” معلم باشیم و همراه ارس جاودانه نگردیم. نمی توانم تجسم کنم که نظاره گر رنج و #فقر مردمان این سرزمین باشیم و دل به رود و دریا نسپاریم و طغیان نکنیم؟
می دانم روزی این راه سخت و پر فراز و نشیب، هموار گشته و سختی ها و مرارت های آن نشان افتخاری خواهد شد “برای تو #معلم آزاده” ، تا همه بدانند که معلم ، معلم است حتی اگر سدّ راهش فیلتر #گزینش باشد و #زندان و #اعدام ، که آموزگار نامش را ، و افتخارش را ماهیان کوچولویش به او بخشیده اند ، نه مرغان ماهیخوار.
ماهی کوچولو آرام و شیرین در سطح دریا شنا میکرد و و با خود می گفت: حالا دیگر مردن برای من سخت نیست، تأسف آور هم نیست، حالا دیگر مردن هم برای من…که ناگهان مرغ ماهی خوار فرود آمد و او را برداشت و برد. ماهی بزرگ قصه اش را تمام کرد و به ۱۲۰۰۰ بچه و نوه اش گفت حالا دیگر وقت خواب است.۱۱۹۹۹ ماهی کوچولو شب بخیر گفتند و مادر بزرگ هم خوابید اما این بار ماهی کوچولوی سرخ رنگی هرکاری کرد خوابش نبرد. فکر برش داشته بود…
معلم اعدامی زندان اوین
فرزاد کمانگر – اردیبهشت ماه ۱۳۸۹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* قوی باش رفیق ؛ مادربزرگ دانش آموزم یاسین در روستای «مارآب» که هشت سال پیش داستان معلم مدرسه «ماموستا قوتابخانه» را با نوار کاستی برایم گذاشت گفت: می دانم سرنوشت تو هم مانند معلم این شعرو نوار اعدام است، اما “قوی باش رفیق ” . مادر بزرگ این را گفت و پک عمیقی به سیگارش زد و به کوهستان خیره شد.
برگرفته از صفحهی خبرگزاری هرانا
@Tavaana_TavaanaTech
صدای منتشر نشدهای از فرزاد کمانگر
#فرزادکمانگر، معلم و فعال حقوق بشر که سحرگاه ۱۹ اردیبهشت ماه ۸۹ به همراه علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان در زندان اوین به دار آویخته شد، در عمر کوتاه خود بواسطه دغدغه های انسانی و قلم توانمند خود نامه های سرگشاده ای را خطاب به جامعه ایرانی نوشت. نامه هایی که مملو از احساسات انسانی، امید، مقاومت و صلح و برابری است. نامه "قوی باش رفیق"، از جمله آخرین نامه هایی است که توسط فرزاد در اردیبهشت ماه ۸۹ نوشته شد. مضمون این نامه خطاب به معلمان زندانی وقت است.
در این نامه #کمانگر بعنوان یک معلم بر رسالت انسانی معلمان علیرغم تمام محدودیتها دست میگذارد و از همکاران خود (بصورت نمادین، رسول بداقی و محمد داوری) در آستانه هفته معلم میخواهد قوی باشند و به راهی که در پیش گرفته اند ادامه دهند.
«قوی باش رفیق»
یکی بود یکی نبود ماهی سیاه کوچولویی بود که با مادرش در جویبار زندگی می کرد ، ماهی از ۱۰۰۰۰ تخمی که گذاشته بود تنها این بچه برایش مانده بود بنابراین ماهی سیاه یکی یک دانه ی مادرش بود، یک روز ماهی کوچولو گفت: مادر من می خواهم از اینجا بروم. مادرش گفت کجا؟ می خواهم بروم ببینم جویبار آخرش کجاست.
همبندی ، همدرد سلام
شما را به خوبی میشناسم. معلم، آموزگار، همسایه ی ستاره های خاوران، همکلاسی ده ها یار دبستانی که دفتر انشایشان پیوست پرونده هایشان شد و معلم دانش آموزانی که مدرک جرمشان اندیشه های انسانیشان بود. شما را به خوبی می شناسم، همکاران صمد و خان علی هستید.
مرا هم که به یاد دارید
منم ، بندی بند اوین
منم دانش آموز آرامِ پشت میز و نیمکت های شکسته ی روستاهای دورافتاده ی کردستان که عاشق دیدن دریاست
منم به مانند خودتان راوی قصه های صمد اما در دل کوه شاهو
منم عاشق نقش ماهی سیاه کوچولو شدن
منم، همان رفیق اعدامیتان
حالا دیگر کوه و دره تمام شده بود و رودخانه از دشت همواری می گذشت. از راست به چپ رودخانه های کوچک دیگری هم به آن پیوسته بودند و آبش را چند برابر کرده بودند…ماهی کوچولو از فراوانی آب لذت می برد…ماهی کوچولو خواست ته آب برود .می توانست هرقدر دلش خواست شنا کند و کله اش به جایی نخورد ناگهان یک دسته ماهی را دید ، ۱۰۰۰۰تایی میشدند،که یکی از آنها به ماهی سیاه گفت:به دریا خوش آمدی رفیق.
همکار دربند، مگر می توان پشت میز صمد شدن نشست و به چشمهای فرزندان این آب و خاک خیره شد و خاموش ماند ؟
مگر می توان معلم بود و راه دریا را به ماهیان کوچولوی این سرزمین نشان نداد؟ حالا چه فرقی می کند از ارس باشد یا کارون، سیروان باشد یا رود سرباز، چه فرقی می کند وقتی مقصد دریاست و یکی شدن، وقتی راهنما آفتاب است. بگذار پاداشمان هم زندان باشد.
مگر می توان بار سنگین #مسئولیت معلم بودن و بذر آگاهی پاشیدن را بر دوش داشت و دم برنیاورد ؟ . مگر می توان بغض فروخورده #دانشآموزان و چهره ی نحیف آنان را دید و دم نزد ؟
مگر می توان در قحط سال #عدل و داد معلم بود ، اما “الف” و “بای” امید و برابری را تدریس نکرد، حتی اگر راه ختم به #اوین و مرگ شود؟
نمی توانم تصور کنم در سرزمین” صمد”،” خانعلی” و “عزتی” معلم باشیم و همراه ارس جاودانه نگردیم. نمی توانم تجسم کنم که نظاره گر رنج و #فقر مردمان این سرزمین باشیم و دل به رود و دریا نسپاریم و طغیان نکنیم؟
می دانم روزی این راه سخت و پر فراز و نشیب، هموار گشته و سختی ها و مرارت های آن نشان افتخاری خواهد شد “برای تو #معلم آزاده” ، تا همه بدانند که معلم ، معلم است حتی اگر سدّ راهش فیلتر #گزینش باشد و #زندان و #اعدام ، که آموزگار نامش را ، و افتخارش را ماهیان کوچولویش به او بخشیده اند ، نه مرغان ماهیخوار.
ماهی کوچولو آرام و شیرین در سطح دریا شنا میکرد و و با خود می گفت: حالا دیگر مردن برای من سخت نیست، تأسف آور هم نیست، حالا دیگر مردن هم برای من…که ناگهان مرغ ماهی خوار فرود آمد و او را برداشت و برد. ماهی بزرگ قصه اش را تمام کرد و به ۱۲۰۰۰ بچه و نوه اش گفت حالا دیگر وقت خواب است.۱۱۹۹۹ ماهی کوچولو شب بخیر گفتند و مادر بزرگ هم خوابید اما این بار ماهی کوچولوی سرخ رنگی هرکاری کرد خوابش نبرد. فکر برش داشته بود…
معلم اعدامی زندان اوین
فرزاد کمانگر – اردیبهشت ماه ۱۳۸۹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* قوی باش رفیق ؛ مادربزرگ دانش آموزم یاسین در روستای «مارآب» که هشت سال پیش داستان معلم مدرسه «ماموستا قوتابخانه» را با نوار کاستی برایم گذاشت گفت: می دانم سرنوشت تو هم مانند معلم این شعرو نوار اعدام است، اما “قوی باش رفیق ” . مادر بزرگ این را گفت و پک عمیقی به سیگارش زد و به کوهستان خیره شد.
برگرفته از صفحهی خبرگزاری هرانا
@Tavaana_TavaanaTech
اهمیت اندیشههای #واسلاو_هاول در شرایط کنونی ایران
لادن برومند
goo.gl/1o9nmN
«آموزگار از ترس اینکه شغلاش را از دست بدهد، چیزهایی به دانشآموزان میآموزد که خود قبول ندارد؛ #دانشآموزان از #ترس آیندهی خود، همان چیزها را تکرار میکنند؛ دانشجویان از ترس اینکه نتوانند تحصیلاتشان را ادامه دهند، به عضویت «اتحادیه جوانان» درمیآیند و کاری میکنند که باید بکنند؛ پدر از ترس اینکه مبادا فرزندش به دلیل عدم صلاحیت سیاسی نتواند وارد دانشگاه بشود، مشاغل بس گوناگونی را میپذیرد و آنچه از او میخواهند، «داوطلبانه» انجام میدهد.
مردم از ترس پیامدهای احتمالی، در انتخابات شرکت میکنند و به نامزدهای تعیینشده رأی میدهند و طوری وانمود میکنند که این مسخرهبازی واقعاً #انتخابات است؛ از ترس جان یا به خطر افتادن موقعیت و سابقهٔ شغلیشان در نشستهای جمعی شرکت میکنند و به هر چیزی که از ایشان خواسته شود رأی میدهند، و یا دست آخر، سکوت میکنند....»
هنگامی که هاول این نامه(bit.ly/1TNdeNf) را به «گوستاو هوساک»، رئیسجمهور و دبیر کل حزب کمونیست چکسلواکی منتشر کرد، ٣٩ ساله بود و تا آن زمان در کشور خود و در جهان به عنوان یک چهره ادبی شناخته میشد. در پی انتشار این نامه بود که #هاول به عنوان یک مخالف فکری برجسته #استبداد کمونیستی حاکم بر کشورش شهرت جهانی یافت.
موضوع اصلی این درسگفتار تأملی است در محتوای آموزنده این نامه.
در این ویدئوی کوتاه، #لادن_برومند از اندیشههای «واسلاو هاول» و شرایط تاریخی آن دوره و سیطره #کمونیسم بر #چکسلواکی، اصلاحات سیاسی و بهار پراگ سخن میگوید.
متن کامل نامه را اینجا بخوانید:
http://bit.ly/1sT18si
ویدیوی کامل را اینجا ببینید:
http://bit.ly/1yZCYdU
ترجمه فارسی این نامه توسط بنیاد برومند منتشر شد.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
لادن برومند
goo.gl/1o9nmN
«آموزگار از ترس اینکه شغلاش را از دست بدهد، چیزهایی به دانشآموزان میآموزد که خود قبول ندارد؛ #دانشآموزان از #ترس آیندهی خود، همان چیزها را تکرار میکنند؛ دانشجویان از ترس اینکه نتوانند تحصیلاتشان را ادامه دهند، به عضویت «اتحادیه جوانان» درمیآیند و کاری میکنند که باید بکنند؛ پدر از ترس اینکه مبادا فرزندش به دلیل عدم صلاحیت سیاسی نتواند وارد دانشگاه بشود، مشاغل بس گوناگونی را میپذیرد و آنچه از او میخواهند، «داوطلبانه» انجام میدهد.
مردم از ترس پیامدهای احتمالی، در انتخابات شرکت میکنند و به نامزدهای تعیینشده رأی میدهند و طوری وانمود میکنند که این مسخرهبازی واقعاً #انتخابات است؛ از ترس جان یا به خطر افتادن موقعیت و سابقهٔ شغلیشان در نشستهای جمعی شرکت میکنند و به هر چیزی که از ایشان خواسته شود رأی میدهند، و یا دست آخر، سکوت میکنند....»
هنگامی که هاول این نامه(bit.ly/1TNdeNf) را به «گوستاو هوساک»، رئیسجمهور و دبیر کل حزب کمونیست چکسلواکی منتشر کرد، ٣٩ ساله بود و تا آن زمان در کشور خود و در جهان به عنوان یک چهره ادبی شناخته میشد. در پی انتشار این نامه بود که #هاول به عنوان یک مخالف فکری برجسته #استبداد کمونیستی حاکم بر کشورش شهرت جهانی یافت.
موضوع اصلی این درسگفتار تأملی است در محتوای آموزنده این نامه.
در این ویدئوی کوتاه، #لادن_برومند از اندیشههای «واسلاو هاول» و شرایط تاریخی آن دوره و سیطره #کمونیسم بر #چکسلواکی، اصلاحات سیاسی و بهار پراگ سخن میگوید.
متن کامل نامه را اینجا بخوانید:
http://bit.ly/1sT18si
ویدیوی کامل را اینجا ببینید:
http://bit.ly/1yZCYdU
ترجمه فارسی این نامه توسط بنیاد برومند منتشر شد.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
Telegram
کلاس و کتاب توانا
#لادن_برومند از اندیشههای «واسلاو هاول» و شرایط تاریخی آن دوره و سیطره #کمونیسم بر #چکسلواکی، اصلاحات سیاسی و بهار پراگ سخن میگوید.
ویدیوی کامل :
http://bit.ly/1yZCYdU
@Tavaana_TavaanaTech
ویدیوی کامل :
http://bit.ly/1yZCYdU
@Tavaana_TavaanaTech
اعتراض چند دانشآموز خوزستانی در #شادگان در پی عدم وجود امکانات اولیه همچون آب و برق در مدرسهشان!
مرتبط:
#دانشآموزان محروم مناطق مسجدسلیمان
goo.gl/XLX46u
@Tavaana_TavaanaTech
مرتبط:
#دانشآموزان محروم مناطق مسجدسلیمان
goo.gl/XLX46u
@Tavaana_TavaanaTech
زادروز مازیار، خوانندهی «ماهیگیر»
عبدالرضا کیانینژاد با نام هنری مازیار در اول تیرماه ۱۳۳۱ در شهر بابل در شمال ایران دیده به جهان گشود.
مازیار در نوجوانی علاقهمندی و همچنین استعدادش را در #موسیقی شکوفا کرد به طوری که در اردوهای دانشآموزی رامسر آواز خواند و مورد اقبال و توجه قرار گرفت. مازیار در نیمهی دوم دههی ۱۳۴۰ مازیار دانشآموز دبیرستانی بود و در همان زمان به دوستانش گفته بود که شک نکنید من یک روز خوانندهی معروفی خواهم شد. مازیار بعدها در یکی از مسابقات هنری دانشآموزی رتبهی اول در بین #دانشآموزان سراسر ایران کسب کرد. جالب است که داور این مسابقه، محمد نوری، خوانندهی معروف ایرانی بود. مازیار شانزده سال داشت که برای ادامهی فعالیتهای هنریاش به تهران آمد. در یکی از اجراهای مازیار، جهانبخش پازوکی که به شکلی اتفاقی در برنامه حضور داشت با شنیدن صدای #مازیار به او پیشنهاد همکاری داد. اسم هنری مازیار را نیز جهانبخش پازوکی برای او انتخاب کرد
اولین ترانهی مازیار به اسم «آرزوهای فردا» در سال ۱۳۵۲ منتشر شد و آخرین آهنگ مازیار پیش از انقلاب ترانهی «ایرانایران» بود که در سال ۱۳۵۷ منتشر شد.
پس از انقلاب اسلامی از فعالیت مازیار کم شد و کمکم به حاشیه رفت و دیگر آواز نخواند.
با همهی بیمهریهایی که در حق مازیار شد او از ایران خارج نشد و در ایران ماند. در دههی ۱۳۷۰ و حدود سالهای ۱۳۷۳ آلبوم «گل گندم» مازیار منتشر شد اما در همان سال توقیف شد.
مازیار در سحرگاه ۱۶ فروردین ۱۳۷۶ در حالی که هنوز ۴۵ سال نشده بود بر اثر سکتهی قلبی و مغزی درگذشت.
ترانهی معروف «ماهیگیر» با صدای مازیار و شعر و آهنگ جهانبخش پازوکی و همچنین ترانه زیبای زمزمه با صدای مازیار تقدیم میشود به همراهان هنردوست توانا
یادش گرامی!
#موسیقی
https://bit.ly/2K0nJ39
@Tavaana_TavaanaTech
عبدالرضا کیانینژاد با نام هنری مازیار در اول تیرماه ۱۳۳۱ در شهر بابل در شمال ایران دیده به جهان گشود.
مازیار در نوجوانی علاقهمندی و همچنین استعدادش را در #موسیقی شکوفا کرد به طوری که در اردوهای دانشآموزی رامسر آواز خواند و مورد اقبال و توجه قرار گرفت. مازیار در نیمهی دوم دههی ۱۳۴۰ مازیار دانشآموز دبیرستانی بود و در همان زمان به دوستانش گفته بود که شک نکنید من یک روز خوانندهی معروفی خواهم شد. مازیار بعدها در یکی از مسابقات هنری دانشآموزی رتبهی اول در بین #دانشآموزان سراسر ایران کسب کرد. جالب است که داور این مسابقه، محمد نوری، خوانندهی معروف ایرانی بود. مازیار شانزده سال داشت که برای ادامهی فعالیتهای هنریاش به تهران آمد. در یکی از اجراهای مازیار، جهانبخش پازوکی که به شکلی اتفاقی در برنامه حضور داشت با شنیدن صدای #مازیار به او پیشنهاد همکاری داد. اسم هنری مازیار را نیز جهانبخش پازوکی برای او انتخاب کرد
اولین ترانهی مازیار به اسم «آرزوهای فردا» در سال ۱۳۵۲ منتشر شد و آخرین آهنگ مازیار پیش از انقلاب ترانهی «ایرانایران» بود که در سال ۱۳۵۷ منتشر شد.
پس از انقلاب اسلامی از فعالیت مازیار کم شد و کمکم به حاشیه رفت و دیگر آواز نخواند.
با همهی بیمهریهایی که در حق مازیار شد او از ایران خارج نشد و در ایران ماند. در دههی ۱۳۷۰ و حدود سالهای ۱۳۷۳ آلبوم «گل گندم» مازیار منتشر شد اما در همان سال توقیف شد.
مازیار در سحرگاه ۱۶ فروردین ۱۳۷۶ در حالی که هنوز ۴۵ سال نشده بود بر اثر سکتهی قلبی و مغزی درگذشت.
ترانهی معروف «ماهیگیر» با صدای مازیار و شعر و آهنگ جهانبخش پازوکی و همچنین ترانه زیبای زمزمه با صدای مازیار تقدیم میشود به همراهان هنردوست توانا
یادش گرامی!
#موسیقی
https://bit.ly/2K0nJ39
@Tavaana_TavaanaTech
Telegram
آموزشکده توانا
سرویس مدرسه خطرناک #دانشآموزان سیستان و بلوچستانی/ایرنا
این کودکان، فرزندان ایران هستند.
اگر حکومتی ملی در ایران برقرار بود، جان این فرزندان ایران برایش بیشتر از هر چیزی اهمیت میداشت. چرا باید آیندهسازان ایران در سرویسی نا امن در هوای آلوده و گرد و خاک به مدرسه بروند؟
** دیروز در خبرها خواندیم که دولت عراق از ورود زائران ایرانی #اربعین ۸۰ میلیون دلار به جیب زد...
#سیستان_بلوچستان
عدالت برای کودک و نوجوان
http://goo.gl/MbSQUp
ترک تحصیل دانشآموزان ایران
https://bit.ly/2C4n4IM
وضعیت آموزش عمومی در مناطق محروم
https://bit.ly/2LANiZj
@Tavaana_TavaanaTech
این کودکان، فرزندان ایران هستند.
اگر حکومتی ملی در ایران برقرار بود، جان این فرزندان ایران برایش بیشتر از هر چیزی اهمیت میداشت. چرا باید آیندهسازان ایران در سرویسی نا امن در هوای آلوده و گرد و خاک به مدرسه بروند؟
** دیروز در خبرها خواندیم که دولت عراق از ورود زائران ایرانی #اربعین ۸۰ میلیون دلار به جیب زد...
#سیستان_بلوچستان
عدالت برای کودک و نوجوان
http://goo.gl/MbSQUp
ترک تحصیل دانشآموزان ایران
https://bit.ly/2C4n4IM
وضعیت آموزش عمومی در مناطق محروم
https://bit.ly/2LANiZj
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
اهمیت اندیشههای #واسلاو_هاول در شرایط کنونی ایران
لادن برومند
goo.gl/1o9nmN
«آموزگار از ترس اینکه شغلاش را از دست بدهد، چیزهایی به دانشآموزان میآموزد که خود قبول ندارد؛ #دانشآموزان از #ترس آیندهی خود، همان چیزها را تکرار میکنند؛ دانشجویان از ترس اینکه نتوانند تحصیلاتشان را ادامه دهند، به عضویت «اتحادیه جوانان» درمیآیند و کاری میکنند که باید بکنند؛ پدر از ترس اینکه مبادا فرزندش به دلیل عدم صلاحیت سیاسی نتواند وارد دانشگاه بشود، مشاغل بس گوناگونی را میپذیرد و آنچه از او میخواهند، «داوطلبانه» انجام میدهد.
مردم از ترس پیامدهای احتمالی، در انتخابات شرکت میکنند و به نامزدهای تعیینشده رأی میدهند و طوری وانمود میکنند که این مسخرهبازی واقعاً #انتخابات است؛ از ترس جان یا به خطر افتادن موقعیت و سابقهٔ شغلیشان در نشستهای جمعی شرکت میکنند و به هر چیزی که از ایشان خواسته شود رأی میدهند، و یا دست آخر، سکوت میکنند....»
هنگامی که هاول این نامه(bit.ly/1TNdeNf) را به «گوستاو هوساک»، رئیسجمهور و دبیر کل حزب کمونیست چکسلواکی منتشر کرد، ٣٩ ساله بود و تا آن زمان در کشور خود و در جهان به عنوان یک چهره ادبی شناخته میشد. در پی انتشار این نامه بود که #هاول به عنوان یک مخالف فکری برجسته #استبداد کمونیستی حاکم بر کشورش شهرت جهانی یافت.
موضوع اصلی این درسگفتار تأملی است در محتوای آموزنده این نامه.
در این ویدئوی کوتاه، #لادن_برومند از اندیشههای «واسلاو هاول» و شرایط تاریخی آن دوره و سیطره #کمونیسم بر #چکسلواکی، اصلاحات سیاسی و بهار پراگ سخن میگوید.
متن کامل نامه را اینجا بخوانید:
http://bit.ly/1sT18si
ویدیوی کامل را اینجا ببینید:
http://bit.ly/1yZCYdU
ترجمه فارسی این نامه توسط بنیاد برومند منتشر شد.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
لادن برومند
goo.gl/1o9nmN
«آموزگار از ترس اینکه شغلاش را از دست بدهد، چیزهایی به دانشآموزان میآموزد که خود قبول ندارد؛ #دانشآموزان از #ترس آیندهی خود، همان چیزها را تکرار میکنند؛ دانشجویان از ترس اینکه نتوانند تحصیلاتشان را ادامه دهند، به عضویت «اتحادیه جوانان» درمیآیند و کاری میکنند که باید بکنند؛ پدر از ترس اینکه مبادا فرزندش به دلیل عدم صلاحیت سیاسی نتواند وارد دانشگاه بشود، مشاغل بس گوناگونی را میپذیرد و آنچه از او میخواهند، «داوطلبانه» انجام میدهد.
مردم از ترس پیامدهای احتمالی، در انتخابات شرکت میکنند و به نامزدهای تعیینشده رأی میدهند و طوری وانمود میکنند که این مسخرهبازی واقعاً #انتخابات است؛ از ترس جان یا به خطر افتادن موقعیت و سابقهٔ شغلیشان در نشستهای جمعی شرکت میکنند و به هر چیزی که از ایشان خواسته شود رأی میدهند، و یا دست آخر، سکوت میکنند....»
هنگامی که هاول این نامه(bit.ly/1TNdeNf) را به «گوستاو هوساک»، رئیسجمهور و دبیر کل حزب کمونیست چکسلواکی منتشر کرد، ٣٩ ساله بود و تا آن زمان در کشور خود و در جهان به عنوان یک چهره ادبی شناخته میشد. در پی انتشار این نامه بود که #هاول به عنوان یک مخالف فکری برجسته #استبداد کمونیستی حاکم بر کشورش شهرت جهانی یافت.
موضوع اصلی این درسگفتار تأملی است در محتوای آموزنده این نامه.
در این ویدئوی کوتاه، #لادن_برومند از اندیشههای «واسلاو هاول» و شرایط تاریخی آن دوره و سیطره #کمونیسم بر #چکسلواکی، اصلاحات سیاسی و بهار پراگ سخن میگوید.
متن کامل نامه را اینجا بخوانید:
http://bit.ly/1sT18si
ویدیوی کامل را اینجا ببینید:
http://bit.ly/1yZCYdU
ترجمه فارسی این نامه توسط بنیاد برومند منتشر شد.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
Telegram
کلاس و کتاب توانا
#لادن_برومند از اندیشههای «واسلاو هاول» و شرایط تاریخی آن دوره و سیطره #کمونیسم بر #چکسلواکی، اصلاحات سیاسی و بهار پراگ سخن میگوید.
ویدیوی کامل :
http://bit.ly/1yZCYdU
@Tavaana_TavaanaTech
ویدیوی کامل :
http://bit.ly/1yZCYdU
@Tavaana_TavaanaTech
اینگونه نیست که هر «ارزشی» را بشود با هر «روشی» انتقال داد. ارزشها برای شکلگیری شان نیازمند روشها هستند؛ روشهایی که به شیوهای درست به کار برده شوند.
.
دموکراسی و یا همان مردمسالاری نیز چنین است. آموزش #مردمسالاری نیز از این قاعده مستثنا نیست. در قدیم بودند پدر و مادرهایی که دوست داشتند فرزندانشان اهل عبادت و نماز و احکام دینی باشند و این امر برایشان «ارزش» محسوب میشد و برای به کرسی نشاندن ان ارزش کودکانشان را در خردسالی مجبور میکردند که عبادت کنند و پس از مدت کوتاهی نتیجهی عکس میگرفتند و فرزندانشان از آن ارزشهای مقبول پدر و مادر فاصله میگرفتند.
در مدارس نیز وضع به همین منوال بود. دموکراسی و مردمسالاری نیز از ارزشهایی است که جامعهی جهانی و عموم مردم جهان و نظامهای آموزشی مترقی تلاش دارند به #کودکان بیاموزند.
.
این کتابچهی آموزشی هدفی اگر داشته باشد همین آموزش مردمسالاری است.
این #کتابچه به موضوع اجتماعیسازی سیاسی در مدارس میپردازد و جایگزینی جامع و دموکراتیک را به جای مدل مرسوم در حکومتهای خودکامه ارائه میدهد. با استفاده از این کتاب راهنما، مدرسان با انواع ملزومات آموزشی برای شهروندی دموکراتیک و فعال، و راهی که بتوان این نحوه آموزش را تسهیل کرد آشنا میشوند. در انتها مدرسان شیوه پرورش فکر مستقل و انتقادی را خواهند آموخت.
در این راهنما به موضوع مهم «برنامه آموزشی مخفی» پرداخته میشود که رویکردی استراتژیک را هم در کلاس درس و هم در سطح مدیریتی برای تزریق ارزشها و اصول دموکراتیک ارائه خواهد کرد. راهنما نشان خواهد داد که این رویکردها نه تنها #دموکراتیک هستند، بلکه به طور کلی، برای آموزش و یادگیری هر چه بهتر نیز مفید و یاریرسان خواهند بود. در نتیجه محتوای این راهنما نه تنها برای کسانی که در پی حمایت از #دموکراسی هستند جذاب خواهد بود، بلکه همینطور برای کسانی که تنها به دنبال توصیههایی عملی برای درگیری بهتر #دانشآموزان در پروسه #یادگیری و تسهیل این پروسه هستند، مفید خواهد بود.
شما چه فکر میکنید؟
.
می توانید این کتابچه را به صورت رایگان از لیک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/oGFSX7
#توانا #آموزشکده_توانا #کتاب #کتاب_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
.
دموکراسی و یا همان مردمسالاری نیز چنین است. آموزش #مردمسالاری نیز از این قاعده مستثنا نیست. در قدیم بودند پدر و مادرهایی که دوست داشتند فرزندانشان اهل عبادت و نماز و احکام دینی باشند و این امر برایشان «ارزش» محسوب میشد و برای به کرسی نشاندن ان ارزش کودکانشان را در خردسالی مجبور میکردند که عبادت کنند و پس از مدت کوتاهی نتیجهی عکس میگرفتند و فرزندانشان از آن ارزشهای مقبول پدر و مادر فاصله میگرفتند.
در مدارس نیز وضع به همین منوال بود. دموکراسی و مردمسالاری نیز از ارزشهایی است که جامعهی جهانی و عموم مردم جهان و نظامهای آموزشی مترقی تلاش دارند به #کودکان بیاموزند.
.
این کتابچهی آموزشی هدفی اگر داشته باشد همین آموزش مردمسالاری است.
این #کتابچه به موضوع اجتماعیسازی سیاسی در مدارس میپردازد و جایگزینی جامع و دموکراتیک را به جای مدل مرسوم در حکومتهای خودکامه ارائه میدهد. با استفاده از این کتاب راهنما، مدرسان با انواع ملزومات آموزشی برای شهروندی دموکراتیک و فعال، و راهی که بتوان این نحوه آموزش را تسهیل کرد آشنا میشوند. در انتها مدرسان شیوه پرورش فکر مستقل و انتقادی را خواهند آموخت.
در این راهنما به موضوع مهم «برنامه آموزشی مخفی» پرداخته میشود که رویکردی استراتژیک را هم در کلاس درس و هم در سطح مدیریتی برای تزریق ارزشها و اصول دموکراتیک ارائه خواهد کرد. راهنما نشان خواهد داد که این رویکردها نه تنها #دموکراتیک هستند، بلکه به طور کلی، برای آموزش و یادگیری هر چه بهتر نیز مفید و یاریرسان خواهند بود. در نتیجه محتوای این راهنما نه تنها برای کسانی که در پی حمایت از #دموکراسی هستند جذاب خواهد بود، بلکه همینطور برای کسانی که تنها به دنبال توصیههایی عملی برای درگیری بهتر #دانشآموزان در پروسه #یادگیری و تسهیل این پروسه هستند، مفید خواهد بود.
شما چه فکر میکنید؟
.
می توانید این کتابچه را به صورت رایگان از لیک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/oGFSX7
#توانا #آموزشکده_توانا #کتاب #کتاب_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
آموزش مردمسالاری: راهنمایی برای آموزگاران، اثر ماتیو هیبرت
Tavaana e-Books
Forwarded from آموزشکده توانا
زادروز مازیار، خوانندهی «ماهیگیر»
عبدالرضا کیانینژاد با نام هنری مازیار در اول تیرماه ۱۳۳۱ در شهر بابل در شمال ایران دیده به جهان گشود.
مازیار در نوجوانی علاقهمندی و همچنین استعدادش را در #موسیقی شکوفا کرد به طوری که در اردوهای دانشآموزی رامسر آواز خواند و مورد اقبال و توجه قرار گرفت. مازیار در نیمهی دوم دههی ۱۳۴۰ مازیار دانشآموز دبیرستانی بود و در همان زمان به دوستانش گفته بود که شک نکنید من یک روز خوانندهی معروفی خواهم شد. مازیار بعدها در یکی از مسابقات هنری دانشآموزی رتبهی اول در بین #دانشآموزان سراسر ایران کسب کرد. جالب است که داور این مسابقه، محمد نوری، خوانندهی معروف ایرانی بود. مازیار شانزده سال داشت که برای ادامهی فعالیتهای هنریاش به تهران آمد. در یکی از اجراهای مازیار، جهانبخش پازوکی که به شکلی اتفاقی در برنامه حضور داشت با شنیدن صدای #مازیار به او پیشنهاد همکاری داد. اسم هنری مازیار را نیز جهانبخش پازوکی برای او انتخاب کرد
اولین ترانهی مازیار به اسم «آرزوهای فردا» در سال ۱۳۵۲ منتشر شد و آخرین آهنگ مازیار پیش از انقلاب ترانهی «ایرانایران» بود که در سال ۱۳۵۷ منتشر شد.
پس از انقلاب اسلامی از فعالیت مازیار کم شد و کمکم به حاشیه رفت و دیگر آواز نخواند.
با همهی بیمهریهایی که در حق مازیار شد او از ایران خارج نشد و در ایران ماند. در دههی ۱۳۷۰ و حدود سالهای ۱۳۷۳ آلبوم «گل گندم» مازیار منتشر شد اما در همان سال توقیف شد.
مازیار در سحرگاه ۱۶ فروردین ۱۳۷۶ در حالی که هنوز ۴۵ سال نشده بود بر اثر سکتهی قلبی و مغزی درگذشت.
ترانهی معروف «ماهیگیر» با صدای مازیار و شعر و آهنگ جهانبخش پازوکی و همچنین ترانه زیبای زمزمه با صدای مازیار تقدیم میشود به همراهان هنردوست توانا
یادش گرامی!
#موسیقی
https://bit.ly/2K0nJ39
@Tavaana_TavaanaTech
عبدالرضا کیانینژاد با نام هنری مازیار در اول تیرماه ۱۳۳۱ در شهر بابل در شمال ایران دیده به جهان گشود.
مازیار در نوجوانی علاقهمندی و همچنین استعدادش را در #موسیقی شکوفا کرد به طوری که در اردوهای دانشآموزی رامسر آواز خواند و مورد اقبال و توجه قرار گرفت. مازیار در نیمهی دوم دههی ۱۳۴۰ مازیار دانشآموز دبیرستانی بود و در همان زمان به دوستانش گفته بود که شک نکنید من یک روز خوانندهی معروفی خواهم شد. مازیار بعدها در یکی از مسابقات هنری دانشآموزی رتبهی اول در بین #دانشآموزان سراسر ایران کسب کرد. جالب است که داور این مسابقه، محمد نوری، خوانندهی معروف ایرانی بود. مازیار شانزده سال داشت که برای ادامهی فعالیتهای هنریاش به تهران آمد. در یکی از اجراهای مازیار، جهانبخش پازوکی که به شکلی اتفاقی در برنامه حضور داشت با شنیدن صدای #مازیار به او پیشنهاد همکاری داد. اسم هنری مازیار را نیز جهانبخش پازوکی برای او انتخاب کرد
اولین ترانهی مازیار به اسم «آرزوهای فردا» در سال ۱۳۵۲ منتشر شد و آخرین آهنگ مازیار پیش از انقلاب ترانهی «ایرانایران» بود که در سال ۱۳۵۷ منتشر شد.
پس از انقلاب اسلامی از فعالیت مازیار کم شد و کمکم به حاشیه رفت و دیگر آواز نخواند.
با همهی بیمهریهایی که در حق مازیار شد او از ایران خارج نشد و در ایران ماند. در دههی ۱۳۷۰ و حدود سالهای ۱۳۷۳ آلبوم «گل گندم» مازیار منتشر شد اما در همان سال توقیف شد.
مازیار در سحرگاه ۱۶ فروردین ۱۳۷۶ در حالی که هنوز ۴۵ سال نشده بود بر اثر سکتهی قلبی و مغزی درگذشت.
ترانهی معروف «ماهیگیر» با صدای مازیار و شعر و آهنگ جهانبخش پازوکی و همچنین ترانه زیبای زمزمه با صدای مازیار تقدیم میشود به همراهان هنردوست توانا
یادش گرامی!
#موسیقی
https://bit.ly/2K0nJ39
@Tavaana_TavaanaTech
Telegram
آموزشکده توانا
Forwarded from آموزشکده توانا
اهمیت اندیشههای #واسلاو_هاول در شرایط کنونی ایران
لادن برومند
goo.gl/1o9nmN
«آموزگار از ترس اینکه شغلاش را از دست بدهد، چیزهایی به دانشآموزان میآموزد که خود قبول ندارد؛ #دانشآموزان از #ترس آیندهی خود، همان چیزها را تکرار میکنند؛ دانشجویان از ترس اینکه نتوانند تحصیلاتشان را ادامه دهند، به عضویت «اتحادیه جوانان» درمیآیند و کاری میکنند که باید بکنند؛ پدر از ترس اینکه مبادا فرزندش به دلیل عدم صلاحیت سیاسی نتواند وارد دانشگاه بشود، مشاغل بس گوناگونی را میپذیرد و آنچه از او میخواهند، «داوطلبانه» انجام میدهد.
مردم از ترس پیامدهای احتمالی، در انتخابات شرکت میکنند و به نامزدهای تعیینشده رأی میدهند و طوری وانمود میکنند که این مسخرهبازی واقعاً #انتخابات است؛ از ترس جان یا به خطر افتادن موقعیت و سابقهٔ شغلیشان در نشستهای جمعی شرکت میکنند و به هر چیزی که از ایشان خواسته شود رأی میدهند، و یا دست آخر، سکوت میکنند....»
هنگامی که هاول این نامه(bit.ly/1TNdeNf) را به «گوستاو هوساک»، رئیسجمهور و دبیر کل حزب کمونیست چکسلواکی منتشر کرد، ٣٩ ساله بود و تا آن زمان در کشور خود و در جهان به عنوان یک چهره ادبی شناخته میشد. در پی انتشار این نامه بود که #هاول به عنوان یک مخالف فکری برجسته #استبداد کمونیستی حاکم بر کشورش شهرت جهانی یافت.
موضوع اصلی این درسگفتار تأملی است در محتوای آموزنده این نامه.
در این ویدئوی کوتاه، #لادن_برومند از اندیشههای «واسلاو هاول» و شرایط تاریخی آن دوره و سیطره #کمونیسم بر #چکسلواکی، اصلاحات سیاسی و بهار پراگ سخن میگوید.
متن کامل نامه را اینجا بخوانید:
http://bit.ly/1sT18si
ویدیوی کامل را اینجا ببینید:
http://bit.ly/1yZCYdU
ترجمه فارسی این نامه توسط بنیاد برومند منتشر شد.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
لادن برومند
goo.gl/1o9nmN
«آموزگار از ترس اینکه شغلاش را از دست بدهد، چیزهایی به دانشآموزان میآموزد که خود قبول ندارد؛ #دانشآموزان از #ترس آیندهی خود، همان چیزها را تکرار میکنند؛ دانشجویان از ترس اینکه نتوانند تحصیلاتشان را ادامه دهند، به عضویت «اتحادیه جوانان» درمیآیند و کاری میکنند که باید بکنند؛ پدر از ترس اینکه مبادا فرزندش به دلیل عدم صلاحیت سیاسی نتواند وارد دانشگاه بشود، مشاغل بس گوناگونی را میپذیرد و آنچه از او میخواهند، «داوطلبانه» انجام میدهد.
مردم از ترس پیامدهای احتمالی، در انتخابات شرکت میکنند و به نامزدهای تعیینشده رأی میدهند و طوری وانمود میکنند که این مسخرهبازی واقعاً #انتخابات است؛ از ترس جان یا به خطر افتادن موقعیت و سابقهٔ شغلیشان در نشستهای جمعی شرکت میکنند و به هر چیزی که از ایشان خواسته شود رأی میدهند، و یا دست آخر، سکوت میکنند....»
هنگامی که هاول این نامه(bit.ly/1TNdeNf) را به «گوستاو هوساک»، رئیسجمهور و دبیر کل حزب کمونیست چکسلواکی منتشر کرد، ٣٩ ساله بود و تا آن زمان در کشور خود و در جهان به عنوان یک چهره ادبی شناخته میشد. در پی انتشار این نامه بود که #هاول به عنوان یک مخالف فکری برجسته #استبداد کمونیستی حاکم بر کشورش شهرت جهانی یافت.
موضوع اصلی این درسگفتار تأملی است در محتوای آموزنده این نامه.
در این ویدئوی کوتاه، #لادن_برومند از اندیشههای «واسلاو هاول» و شرایط تاریخی آن دوره و سیطره #کمونیسم بر #چکسلواکی، اصلاحات سیاسی و بهار پراگ سخن میگوید.
متن کامل نامه را اینجا بخوانید:
http://bit.ly/1sT18si
ویدیوی کامل را اینجا ببینید:
http://bit.ly/1yZCYdU
ترجمه فارسی این نامه توسط بنیاد برومند منتشر شد.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
Telegram
کلاس و کتاب توانا
#لادن_برومند از اندیشههای «واسلاو هاول» و شرایط تاریخی آن دوره و سیطره #کمونیسم بر #چکسلواکی، اصلاحات سیاسی و بهار پراگ سخن میگوید.
ویدیوی کامل :
http://bit.ly/1yZCYdU
@Tavaana_TavaanaTech
ویدیوی کامل :
http://bit.ly/1yZCYdU
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
اینگونه نیست که هر «ارزشی» را بشود با هر «روشی» انتقال داد. ارزشها برای شکلگیری شان نیازمند روشها هستند؛ روشهایی که به شیوهای درست به کار برده شوند.
.
دموکراسی و یا همان مردمسالاری نیز چنین است. آموزش #مردمسالاری نیز از این قاعده مستثنا نیست. در قدیم بودند پدر و مادرهایی که دوست داشتند فرزندانشان اهل عبادت و نماز و احکام دینی باشند و این امر برایشان «ارزش» محسوب میشد و برای به کرسی نشاندن ان ارزش کودکانشان را در خردسالی مجبور میکردند که عبادت کنند و پس از مدت کوتاهی نتیجهی عکس میگرفتند و فرزندانشان از آن ارزشهای مقبول پدر و مادر فاصله میگرفتند.
در مدارس نیز وضع به همین منوال بود. دموکراسی و مردمسالاری نیز از ارزشهایی است که جامعهی جهانی و عموم مردم جهان و نظامهای آموزشی مترقی تلاش دارند به #کودکان بیاموزند.
.
این کتابچهی آموزشی هدفی اگر داشته باشد همین آموزش مردمسالاری است.
این #کتابچه به موضوع اجتماعیسازی سیاسی در مدارس میپردازد و جایگزینی جامع و دموکراتیک را به جای مدل مرسوم در حکومتهای خودکامه ارائه میدهد. با استفاده از این کتاب راهنما، مدرسان با انواع ملزومات آموزشی برای شهروندی دموکراتیک و فعال، و راهی که بتوان این نحوه آموزش را تسهیل کرد آشنا میشوند. در انتها مدرسان شیوه پرورش فکر مستقل و انتقادی را خواهند آموخت.
در این راهنما به موضوع مهم «برنامه آموزشی مخفی» پرداخته میشود که رویکردی استراتژیک را هم در کلاس درس و هم در سطح مدیریتی برای تزریق ارزشها و اصول دموکراتیک ارائه خواهد کرد. راهنما نشان خواهد داد که این رویکردها نه تنها #دموکراتیک هستند، بلکه به طور کلی، برای آموزش و یادگیری هر چه بهتر نیز مفید و یاریرسان خواهند بود. در نتیجه محتوای این راهنما نه تنها برای کسانی که در پی حمایت از #دموکراسی هستند جذاب خواهد بود، بلکه همینطور برای کسانی که تنها به دنبال توصیههایی عملی برای درگیری بهتر #دانشآموزان در پروسه #یادگیری و تسهیل این پروسه هستند، مفید خواهد بود.
شما چه فکر میکنید؟
.
می توانید این کتابچه را به صورت رایگان از لیک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/oGFSX7
#توانا #آموزشکده_توانا #کتاب #کتاب_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
.
دموکراسی و یا همان مردمسالاری نیز چنین است. آموزش #مردمسالاری نیز از این قاعده مستثنا نیست. در قدیم بودند پدر و مادرهایی که دوست داشتند فرزندانشان اهل عبادت و نماز و احکام دینی باشند و این امر برایشان «ارزش» محسوب میشد و برای به کرسی نشاندن ان ارزش کودکانشان را در خردسالی مجبور میکردند که عبادت کنند و پس از مدت کوتاهی نتیجهی عکس میگرفتند و فرزندانشان از آن ارزشهای مقبول پدر و مادر فاصله میگرفتند.
در مدارس نیز وضع به همین منوال بود. دموکراسی و مردمسالاری نیز از ارزشهایی است که جامعهی جهانی و عموم مردم جهان و نظامهای آموزشی مترقی تلاش دارند به #کودکان بیاموزند.
.
این کتابچهی آموزشی هدفی اگر داشته باشد همین آموزش مردمسالاری است.
این #کتابچه به موضوع اجتماعیسازی سیاسی در مدارس میپردازد و جایگزینی جامع و دموکراتیک را به جای مدل مرسوم در حکومتهای خودکامه ارائه میدهد. با استفاده از این کتاب راهنما، مدرسان با انواع ملزومات آموزشی برای شهروندی دموکراتیک و فعال، و راهی که بتوان این نحوه آموزش را تسهیل کرد آشنا میشوند. در انتها مدرسان شیوه پرورش فکر مستقل و انتقادی را خواهند آموخت.
در این راهنما به موضوع مهم «برنامه آموزشی مخفی» پرداخته میشود که رویکردی استراتژیک را هم در کلاس درس و هم در سطح مدیریتی برای تزریق ارزشها و اصول دموکراتیک ارائه خواهد کرد. راهنما نشان خواهد داد که این رویکردها نه تنها #دموکراتیک هستند، بلکه به طور کلی، برای آموزش و یادگیری هر چه بهتر نیز مفید و یاریرسان خواهند بود. در نتیجه محتوای این راهنما نه تنها برای کسانی که در پی حمایت از #دموکراسی هستند جذاب خواهد بود، بلکه همینطور برای کسانی که تنها به دنبال توصیههایی عملی برای درگیری بهتر #دانشآموزان در پروسه #یادگیری و تسهیل این پروسه هستند، مفید خواهد بود.
شما چه فکر میکنید؟
.
می توانید این کتابچه را به صورت رایگان از لیک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/oGFSX7
#توانا #آموزشکده_توانا #کتاب #کتاب_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
آموزش مردمسالاری: راهنمایی برای آموزگاران، اثر ماتیو هیبرت
Tavaana e-Books
Forwarded from آموزشکده توانا
اینگونه نیست که هر «ارزشی» را بشود با هر «روشی» انتقال داد. ارزشها برای شکلگیری شان نیازمند روشها هستند؛ روشهایی که به شیوهای درست به کار برده شوند.
.
دموکراسی و یا همان مردمسالاری نیز چنین است. آموزش #مردمسالاری نیز از این قاعده مستثنا نیست. در قدیم بودند پدر و مادرهایی که دوست داشتند فرزندانشان اهل عبادت و نماز و احکام دینی باشند و این امر برایشان «ارزش» محسوب میشد و برای به کرسی نشاندن ان ارزش کودکانشان را در خردسالی مجبور میکردند که عبادت کنند و پس از مدت کوتاهی نتیجهی عکس میگرفتند و فرزندانشان از آن ارزشهای مقبول پدر و مادر فاصله میگرفتند.
در مدارس نیز وضع به همین منوال بود. دموکراسی و مردمسالاری نیز از ارزشهایی است که جامعهی جهانی و عموم مردم جهان و نظامهای آموزشی مترقی تلاش دارند به #کودکان بیاموزند.
.
این کتابچهی آموزشی هدفی اگر داشته باشد همین آموزش مردمسالاری است.
این #کتابچه به موضوع اجتماعیسازی سیاسی در مدارس میپردازد و جایگزینی جامع و دموکراتیک را به جای مدل مرسوم در حکومتهای خودکامه ارائه میدهد. با استفاده از این کتاب راهنما، مدرسان با انواع ملزومات آموزشی برای شهروندی دموکراتیک و فعال، و راهی که بتوان این نحوه آموزش را تسهیل کرد آشنا میشوند. در انتها مدرسان شیوه پرورش فکر مستقل و انتقادی را خواهند آموخت.
در این راهنما به موضوع مهم «برنامه آموزشی مخفی» پرداخته میشود که رویکردی استراتژیک را هم در کلاس درس و هم در سطح مدیریتی برای تزریق ارزشها و اصول دموکراتیک ارائه خواهد کرد. راهنما نشان خواهد داد که این رویکردها نه تنها #دموکراتیک هستند، بلکه به طور کلی، برای آموزش و یادگیری هر چه بهتر نیز مفید و یاریرسان خواهند بود. در نتیجه محتوای این راهنما نه تنها برای کسانی که در پی حمایت از #دموکراسی هستند جذاب خواهد بود، بلکه همینطور برای کسانی که تنها به دنبال توصیههایی عملی برای درگیری بهتر #دانشآموزان در پروسه #یادگیری و تسهیل این پروسه هستند، مفید خواهد بود.
شما چه فکر میکنید؟
.
می توانید این کتابچه را به صورت رایگان از لیک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/oGFSX7
#توانا #آموزشکده_توانا #کتاب #کتاب_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
.
دموکراسی و یا همان مردمسالاری نیز چنین است. آموزش #مردمسالاری نیز از این قاعده مستثنا نیست. در قدیم بودند پدر و مادرهایی که دوست داشتند فرزندانشان اهل عبادت و نماز و احکام دینی باشند و این امر برایشان «ارزش» محسوب میشد و برای به کرسی نشاندن ان ارزش کودکانشان را در خردسالی مجبور میکردند که عبادت کنند و پس از مدت کوتاهی نتیجهی عکس میگرفتند و فرزندانشان از آن ارزشهای مقبول پدر و مادر فاصله میگرفتند.
در مدارس نیز وضع به همین منوال بود. دموکراسی و مردمسالاری نیز از ارزشهایی است که جامعهی جهانی و عموم مردم جهان و نظامهای آموزشی مترقی تلاش دارند به #کودکان بیاموزند.
.
این کتابچهی آموزشی هدفی اگر داشته باشد همین آموزش مردمسالاری است.
این #کتابچه به موضوع اجتماعیسازی سیاسی در مدارس میپردازد و جایگزینی جامع و دموکراتیک را به جای مدل مرسوم در حکومتهای خودکامه ارائه میدهد. با استفاده از این کتاب راهنما، مدرسان با انواع ملزومات آموزشی برای شهروندی دموکراتیک و فعال، و راهی که بتوان این نحوه آموزش را تسهیل کرد آشنا میشوند. در انتها مدرسان شیوه پرورش فکر مستقل و انتقادی را خواهند آموخت.
در این راهنما به موضوع مهم «برنامه آموزشی مخفی» پرداخته میشود که رویکردی استراتژیک را هم در کلاس درس و هم در سطح مدیریتی برای تزریق ارزشها و اصول دموکراتیک ارائه خواهد کرد. راهنما نشان خواهد داد که این رویکردها نه تنها #دموکراتیک هستند، بلکه به طور کلی، برای آموزش و یادگیری هر چه بهتر نیز مفید و یاریرسان خواهند بود. در نتیجه محتوای این راهنما نه تنها برای کسانی که در پی حمایت از #دموکراسی هستند جذاب خواهد بود، بلکه همینطور برای کسانی که تنها به دنبال توصیههایی عملی برای درگیری بهتر #دانشآموزان در پروسه #یادگیری و تسهیل این پروسه هستند، مفید خواهد بود.
شما چه فکر میکنید؟
.
می توانید این کتابچه را به صورت رایگان از لیک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/oGFSX7
#توانا #آموزشکده_توانا #کتاب #کتاب_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
آموزش مردمسالاری: راهنمایی برای آموزگاران، اثر ماتیو هیبرت
Tavaana e-Books
Forwarded from آموزشکده توانا
زادروز مازیار، خوانندهی «ماهیگیر»
عبدالرضا کیانینژاد با نام هنری مازیار در اول تیرماه ۱۳۳۱ در شهر بابل در شمال ایران دیده به جهان گشود.
مازیار در نوجوانی علاقهمندی و همچنین استعدادش را در #موسیقی شکوفا کرد به طوری که در اردوهای دانشآموزی رامسر آواز خواند و مورد اقبال و توجه قرار گرفت. مازیار در نیمهی دوم دههی ۱۳۴۰ مازیار دانشآموز دبیرستانی بود و در همان زمان به دوستانش گفته بود که شک نکنید من یک روز خوانندهی معروفی خواهم شد. مازیار بعدها در یکی از مسابقات هنری دانشآموزی رتبهی اول در بین #دانشآموزان سراسر ایران کسب کرد. جالب است که داور این مسابقه، محمد نوری، خوانندهی معروف ایرانی بود. مازیار شانزده سال داشت که برای ادامهی فعالیتهای هنریاش به تهران آمد. در یکی از اجراهای مازیار، جهانبخش پازوکی که به شکلی اتفاقی در برنامه حضور داشت با شنیدن صدای #مازیار به او پیشنهاد همکاری داد. اسم هنری مازیار را نیز جهانبخش پازوکی برای او انتخاب کرد
اولین ترانهی مازیار به اسم «آرزوهای فردا» در سال ۱۳۵۲ منتشر شد و آخرین آهنگ مازیار پیش از انقلاب ترانهی «ایرانایران» بود که در سال ۱۳۵۷ منتشر شد.
پس از انقلاب اسلامی از فعالیت مازیار کم شد و کمکم به حاشیه رفت و دیگر آواز نخواند.
با همهی بیمهریهایی که در حق مازیار شد او از ایران خارج نشد و در ایران ماند. در دههی ۱۳۷۰ و حدود سالهای ۱۳۷۳ آلبوم «گل گندم» مازیار منتشر شد اما در همان سال توقیف شد.
مازیار در سحرگاه ۱۶ فروردین ۱۳۷۶ در حالی که هنوز ۴۵ سال نشده بود بر اثر سکتهی قلبی و مغزی درگذشت.
ترانهی معروف «ماهیگیر» با صدای مازیار و شعر و آهنگ جهانبخش پازوکی و همچنین ترانه زیبای زمزمه با صدای مازیار تقدیم میشود به همراهان هنردوست توانا
یادش گرامی!
#موسیقی
https://bit.ly/2K0nJ39
@Tavaana_TavaanaTech
عبدالرضا کیانینژاد با نام هنری مازیار در اول تیرماه ۱۳۳۱ در شهر بابل در شمال ایران دیده به جهان گشود.
مازیار در نوجوانی علاقهمندی و همچنین استعدادش را در #موسیقی شکوفا کرد به طوری که در اردوهای دانشآموزی رامسر آواز خواند و مورد اقبال و توجه قرار گرفت. مازیار در نیمهی دوم دههی ۱۳۴۰ مازیار دانشآموز دبیرستانی بود و در همان زمان به دوستانش گفته بود که شک نکنید من یک روز خوانندهی معروفی خواهم شد. مازیار بعدها در یکی از مسابقات هنری دانشآموزی رتبهی اول در بین #دانشآموزان سراسر ایران کسب کرد. جالب است که داور این مسابقه، محمد نوری، خوانندهی معروف ایرانی بود. مازیار شانزده سال داشت که برای ادامهی فعالیتهای هنریاش به تهران آمد. در یکی از اجراهای مازیار، جهانبخش پازوکی که به شکلی اتفاقی در برنامه حضور داشت با شنیدن صدای #مازیار به او پیشنهاد همکاری داد. اسم هنری مازیار را نیز جهانبخش پازوکی برای او انتخاب کرد
اولین ترانهی مازیار به اسم «آرزوهای فردا» در سال ۱۳۵۲ منتشر شد و آخرین آهنگ مازیار پیش از انقلاب ترانهی «ایرانایران» بود که در سال ۱۳۵۷ منتشر شد.
پس از انقلاب اسلامی از فعالیت مازیار کم شد و کمکم به حاشیه رفت و دیگر آواز نخواند.
با همهی بیمهریهایی که در حق مازیار شد او از ایران خارج نشد و در ایران ماند. در دههی ۱۳۷۰ و حدود سالهای ۱۳۷۳ آلبوم «گل گندم» مازیار منتشر شد اما در همان سال توقیف شد.
مازیار در سحرگاه ۱۶ فروردین ۱۳۷۶ در حالی که هنوز ۴۵ سال نشده بود بر اثر سکتهی قلبی و مغزی درگذشت.
ترانهی معروف «ماهیگیر» با صدای مازیار و شعر و آهنگ جهانبخش پازوکی و همچنین ترانه زیبای زمزمه با صدای مازیار تقدیم میشود به همراهان هنردوست توانا
یادش گرامی!
#موسیقی
https://bit.ly/2K0nJ39
@Tavaana_TavaanaTech
Telegram
آموزشکده توانا
🔴 و این روزها چه سیاهی بر بام آموزش و پرورش است با حضور علیرضا کاظمی وزیر مجیزگوی امنیتی…
✍️سارا سیاهپور
وقتی خبر موافقت با حضور #نیروی_انتظامی در مدارس را خواندم، اصلاً تعجب نکردم. همیشه هر وقت احساس خطر میکنند، برای کنترل فضا دست به هر کاری میزنند؛ حتی اگر لازم باشد آییننامههای خودشان را هم زیر پا بگذارند.
با خواندن این خبر، ناخودآگاه یاد یکی از روزهای خاص زندگیام افتادم؛ دوازدهم اسفند ۱۳۹۷، زمانی که معاون یکی از دبیرستانهای ناحیه یک کرج بودم. پیش از آنکه از آموزش و پرورش اخراج شوم.
آن روز به همراه همکارانم با فراخوان شورای هماهنگی معلمان در مدرسه تحصن کرده بودیم. تصاویری از تحصن معلمان در سراسر کشور در فضای مجازی منتشر شد و همین کافی بود تا موجی از واکنشها به راه بیفتد.
همسر یکی از همکاران خانم… که در استانداری کرج سمتی داشت و بهقول خودش “یه کاره مملکت بود”، و در جلسه ی اضطراری استان البرز که با موضوع #تحصن_معلمان برگزار شده بود حضور داشت، بلافاصله بعد از رسانه ای شدن خبر تحصن «حاجیشان» با او تماس گرفت تا از صحت خبر اطمینان پیدا کند. حاجیه خانم هم ضمن تأیید، تأکید کردند که «معلمان حاضر نیستند به کلاس بروند و از دفتر خارج شد تا گزارش کامل را ارائه دهد.»
کمتر از نیم ساعت بعد، سه نفر با لباس نیروی انتظامی و دو نفر با لباس شخصی وارد مدرسه شدند. مدیر مدرسه مرا از دفتر همکاران به دفتر خودش فراخواند. رنگ به چهره نداشت….
رو به یکی از مأموران که درجه بالاتری داشت گفتم:
«ظاهراً حاجیتان فراموش کرده که آموزش و پرورش مُلک استانداری نیست. شما نمیتوانید بدون هماهنگی با حراست اداره ناحیه وارد مدرسه شوید. مدرسه که مسجد نیست تا برای استقرار نیروهایتان، از آن استفاده کنید، لطفاً مجوز حضورتان را ارائه دهید تا ببینیم مشکل چیست.»
آنها گفتند:
«نگران نباشید.»
گفتم: «از قضا نگران نیستم. من در خانهام هستم، این شما هستید که بدون اجازه وارد شدید.»
یکی خندید، مأمور لباس شخصی زیر لب چیزی غر زد، و دیگری ادامه داد:
«طبق گزارشی که به ما رسیده، فقط آمدهایم بررسی کنیم شرایط مدرسه چگونه است.
در جلسهای در فرمانداری، نام این مدرسه (دبیرستان نجاری سیسی – عفت سابق) مطرح شده بود و گفتهاند یکی از فعالان صنفی و از تشویقکنندگان تحصن اینجاست. فقط خواستیم مطمئن شویم مشکلی پیش نمیآید و رسانههای معاند سوءاستفاده نمیکنند.»
در پاسخ گفتم:
«همانطور که میبینید، مدرسه در آرامش کامل است. بین #معلمان_متحصن و #دانشآموزان تعامل و هماهنگی برقرار است و هیچ نشانی از به قول گزارش دهندگان آشوب وجود ندارد. ما از تحصن #حمایت کردهایم برای دستیابی به مطالباتمان. حالا که مطمئن شدید، لطفاً حضورتان را صورتجلسه کنید، تا یک سند دیگر به مجموعهی رسواییها و مداخلات غیرقانونی در محیط آموزشی اضافه شود.»
در نهایت، در صورتجلسه نوشتند که «مدرسه در آرامش کامل است» و حتی از عوامل مدرسه «تقدیر و تشکر» کردند. امضا زدیم و رفتند.
حالا با خبر رسمیشدن حضور نیروی انتظامی در مدارس، خاطرهام دوباره زنده شد…
امنیتیسازی فضای آموزشی، نهتنها خلاف مقررات و اصول تربیتیست، بلکه اعتماد را میسوزاند و گفتوگو را از میان میبرد.
مدرسه باید محل اندیشه، رشد و نقد باشد؛ نه صحنهی سرکوب و کنترل.
حضور نیروی انتظامی در فضای آموزشی، بهجای ایجاد امنیت، به جو روانی مدرسه لطمه میزند و فضا را متشنج میکند.
با امنیتیکردن مدارس، اعتماد فرومیپاشد و امکان گفتوگو از بین میرود.
و سخن آخر اینکه، تنها راه نجات آموزش و پرورش، دور ساختن دست افراد نالایق و بیکفایت از جایگاه تصمیمگیری، از جمله وزیر کنونی آن است؛ و بهجای آنان، باید میدان را به نیروهای آگاه، دلسوز و متخصص سپرد؛ کسانی که به جای سرکوب، به رشد، گفتوگو و پرورش اندیشه باور دارند.
#سارا_سیاهپور #مدرسه #نه_به_حجاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️سارا سیاهپور
وقتی خبر موافقت با حضور #نیروی_انتظامی در مدارس را خواندم، اصلاً تعجب نکردم. همیشه هر وقت احساس خطر میکنند، برای کنترل فضا دست به هر کاری میزنند؛ حتی اگر لازم باشد آییننامههای خودشان را هم زیر پا بگذارند.
با خواندن این خبر، ناخودآگاه یاد یکی از روزهای خاص زندگیام افتادم؛ دوازدهم اسفند ۱۳۹۷، زمانی که معاون یکی از دبیرستانهای ناحیه یک کرج بودم. پیش از آنکه از آموزش و پرورش اخراج شوم.
آن روز به همراه همکارانم با فراخوان شورای هماهنگی معلمان در مدرسه تحصن کرده بودیم. تصاویری از تحصن معلمان در سراسر کشور در فضای مجازی منتشر شد و همین کافی بود تا موجی از واکنشها به راه بیفتد.
همسر یکی از همکاران خانم… که در استانداری کرج سمتی داشت و بهقول خودش “یه کاره مملکت بود”، و در جلسه ی اضطراری استان البرز که با موضوع #تحصن_معلمان برگزار شده بود حضور داشت، بلافاصله بعد از رسانه ای شدن خبر تحصن «حاجیشان» با او تماس گرفت تا از صحت خبر اطمینان پیدا کند. حاجیه خانم هم ضمن تأیید، تأکید کردند که «معلمان حاضر نیستند به کلاس بروند و از دفتر خارج شد تا گزارش کامل را ارائه دهد.»
کمتر از نیم ساعت بعد، سه نفر با لباس نیروی انتظامی و دو نفر با لباس شخصی وارد مدرسه شدند. مدیر مدرسه مرا از دفتر همکاران به دفتر خودش فراخواند. رنگ به چهره نداشت….
رو به یکی از مأموران که درجه بالاتری داشت گفتم:
«ظاهراً حاجیتان فراموش کرده که آموزش و پرورش مُلک استانداری نیست. شما نمیتوانید بدون هماهنگی با حراست اداره ناحیه وارد مدرسه شوید. مدرسه که مسجد نیست تا برای استقرار نیروهایتان، از آن استفاده کنید، لطفاً مجوز حضورتان را ارائه دهید تا ببینیم مشکل چیست.»
آنها گفتند:
«نگران نباشید.»
گفتم: «از قضا نگران نیستم. من در خانهام هستم، این شما هستید که بدون اجازه وارد شدید.»
یکی خندید، مأمور لباس شخصی زیر لب چیزی غر زد، و دیگری ادامه داد:
«طبق گزارشی که به ما رسیده، فقط آمدهایم بررسی کنیم شرایط مدرسه چگونه است.
در جلسهای در فرمانداری، نام این مدرسه (دبیرستان نجاری سیسی – عفت سابق) مطرح شده بود و گفتهاند یکی از فعالان صنفی و از تشویقکنندگان تحصن اینجاست. فقط خواستیم مطمئن شویم مشکلی پیش نمیآید و رسانههای معاند سوءاستفاده نمیکنند.»
در پاسخ گفتم:
«همانطور که میبینید، مدرسه در آرامش کامل است. بین #معلمان_متحصن و #دانشآموزان تعامل و هماهنگی برقرار است و هیچ نشانی از به قول گزارش دهندگان آشوب وجود ندارد. ما از تحصن #حمایت کردهایم برای دستیابی به مطالباتمان. حالا که مطمئن شدید، لطفاً حضورتان را صورتجلسه کنید، تا یک سند دیگر به مجموعهی رسواییها و مداخلات غیرقانونی در محیط آموزشی اضافه شود.»
در نهایت، در صورتجلسه نوشتند که «مدرسه در آرامش کامل است» و حتی از عوامل مدرسه «تقدیر و تشکر» کردند. امضا زدیم و رفتند.
حالا با خبر رسمیشدن حضور نیروی انتظامی در مدارس، خاطرهام دوباره زنده شد…
امنیتیسازی فضای آموزشی، نهتنها خلاف مقررات و اصول تربیتیست، بلکه اعتماد را میسوزاند و گفتوگو را از میان میبرد.
مدرسه باید محل اندیشه، رشد و نقد باشد؛ نه صحنهی سرکوب و کنترل.
حضور نیروی انتظامی در فضای آموزشی، بهجای ایجاد امنیت، به جو روانی مدرسه لطمه میزند و فضا را متشنج میکند.
با امنیتیکردن مدارس، اعتماد فرومیپاشد و امکان گفتوگو از بین میرود.
و سخن آخر اینکه، تنها راه نجات آموزش و پرورش، دور ساختن دست افراد نالایق و بیکفایت از جایگاه تصمیمگیری، از جمله وزیر کنونی آن است؛ و بهجای آنان، باید میدان را به نیروهای آگاه، دلسوز و متخصص سپرد؛ کسانی که به جای سرکوب، به رشد، گفتوگو و پرورش اندیشه باور دارند.
#سارا_سیاهپور #مدرسه #نه_به_حجاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech