کیانا جان و علی جانم؛ فرزندان عزیزم؛ تولدتان مبارک. ای کاش میتوانستم حداقل شب تولدتان صدایتان را بشنوم. ای کاش میتوانستم با #عشق و #مهر صدایتان کنم و صدای خندههای کودکانه و معصومانهتان را بشنوم.
دلبندان عزیزم؛ آخرین ملاقاتمان در زندان اوین یادتان است، شما در شور و شوق رفتن به پاریس و دیدن پدرتان بودید و من در سودا و غم هجران.
سعی کردم تمام کارهایتان، صحبتهایتان و نگاههایتان را به خاطر بسپارم تا در وقت دلتنگیهایم در خیالم به تصویر کشم. زمان رفتنتان فرا رسید. چند بار و چند بار به آغوشتان کشیدمتان و تمام وجودم بیقرار شنیدن صدای کودکانهتان است. ای کاش لااقل صدایتان را می شنیدم. بارها تقاضای تلفن دادهام اما با آن مخالفت شده است. میگویند چون من #زندانی #امنیتی هستم و پدرتان تقی رحمانی است اجازه تماس تلفنی ندارم.
این کینهها و خشونتها نمیدانم از سینه چه کسانی برمیخیزد و چگونه میتوانند با این کارقدرت عواطف، #احساسات و #حقوق_طبیعی انسانها را به بازی بگیرند؟ در کلام جملگی بر ضد #خشونت سخن میگویند اما در عمل با هموطنانشان، با #زنان، #مادران و فرزندان سرزمینشان به #ظلم و جفا رفتار می کنند. خشونت را در جهان مزموم میشمارند اما چنین بی رحمیهایی را به سادگی و به بهانه امنیتی بودن ماجرا توجیه میکنند. برای زنان و کودکان تحت ظلم و خشونت در برخی نقاط جهان مرثیه میسرایند اما در تضییع #حقوق_کودکان تحت حکومت و مسئولیت خود گوی سبقت را از یکدیگر میربایند.
در آخرین ملاقات از شما خواستم هر کدام برایم یک جمله بنویسید. کیانا جان نوشت «مامان جان دوستت دارم» و علی جان نوشت «من میگویم کارهای صیاصی و معدنی جرم نیست» کیانا جانم یادت هست به علی جان اعتراض کردی که و گفتی مامان باید پیش ما میماند چون بابای ما پیش ما نیست.
کیانا جان نهمین سال زندگیات را که شروع کرده ای. میدانم که رنجهایی فراتر از توان یک کودک متحمل شدهای. تو همیشه میگفتی ما یک خانباده (خانواده) هستیم و باید با هم زندگی کنیم. کیانا جانم دختران هم سن و سال تو همه این آرزو را دارند اما افسوس در این سرزمین و در سرزمینهایی مشابه ما این دختران خاکسترنشین عدالتاند که حتی از درک لذت بودن با پدر و مادر به هزار و یک بهانه محروماند و چگونه میتوان از #حقوق_بشر و حقوق کودک دم زد و بشر و کودک را فقط خود و فرزند خود دید و بس. آن شب که مهنا دختر حامد احمدی را پشت دیوارهای بلند و سخت و سرد زندان رجایی شهر به آغوش گرفتم و بیاختیار میگریستم حضورم و گریهها و رفتارم آگاهانه بود. البته من کاری جز همدلی و همدردی با خواهران و برادران کرد سنی کشورم انجام ندادم.
مهنا همان دختر ۶ ساله کرد از شب تا صبح پلک بر هم ننهاد و به دیوار سنگی و بلند زندان چشم دوخت شاید پدر را حلق آویز نکنند و آن شب من به جای تو در کنار او ماندم و نتوانستم او را تنها در شب وحشت و انتظار تنها بگذارم. میدانستم تاوان آن اشکها، این جدایی ها خواهد بود.
علی جان؛ پسرمن؛ ای آرام جانم؛ شنیدم گفتهای که من مادر شجایی دارم و به او افتخار میکنم. علی جانم؛ مفهوم شجاعت برای من آن چیز معمول و رایج در میان مردم نبوده است. اگر فکر میکنی که مامان نرگس از هیچچیز نمیترسد و پیش میرود اشتباه میکنی. من بارها و بارها از خیلی چیزها ترسیدهام. از از دست دادن شما، زندگی ام، جانم، ناموس و حیثیتم و بریدن و در راه ماندنم و یا به بیراهه رفتنم. اما گامهایی را در راه آنچه که باور و اعتقادم است، یعنی حقوق انسانها، من را راست کرده و ایستادهام، هر چند سخت و با رنج و درد.
علی جانم نمیدانم آنچه من هستم و دارم نامش #شجاعت است یا ترس اما عزیزم این تمام توان و آنچه هست که دارم و هیچ ادعایی هم ندارم. اکنون که در حبسام مطمئنام که در راهی که برگزیدهام بسیار کوتاهی و قصور کردهام و شرمنده مردم خویش هستم.
کیانا جان و علی جانم؛ دلم برایتان تنگ است اما مطمئنام روزی نه چندان دور در سرزمینمان به عنوان یک خانباده (خانواده) در کنار هم خواهیم بود. امشب یک کیک خوشمزه بخرید و با بابا تقی ۹ شمع بر روی کیک بگذارید و با هم فوت کنید و عکسی از آن لحظه بگیرید که در دیداری که روزی خواهیم داشت به من نشان دهید.
روی ماهتان را میبوسم و به خدا می سپارمتان
با یک دنیا عشق
مامان نرگس
اوین
@Tavaana_Tavaanatech
دلبندان عزیزم؛ آخرین ملاقاتمان در زندان اوین یادتان است، شما در شور و شوق رفتن به پاریس و دیدن پدرتان بودید و من در سودا و غم هجران.
سعی کردم تمام کارهایتان، صحبتهایتان و نگاههایتان را به خاطر بسپارم تا در وقت دلتنگیهایم در خیالم به تصویر کشم. زمان رفتنتان فرا رسید. چند بار و چند بار به آغوشتان کشیدمتان و تمام وجودم بیقرار شنیدن صدای کودکانهتان است. ای کاش لااقل صدایتان را می شنیدم. بارها تقاضای تلفن دادهام اما با آن مخالفت شده است. میگویند چون من #زندانی #امنیتی هستم و پدرتان تقی رحمانی است اجازه تماس تلفنی ندارم.
این کینهها و خشونتها نمیدانم از سینه چه کسانی برمیخیزد و چگونه میتوانند با این کارقدرت عواطف، #احساسات و #حقوق_طبیعی انسانها را به بازی بگیرند؟ در کلام جملگی بر ضد #خشونت سخن میگویند اما در عمل با هموطنانشان، با #زنان، #مادران و فرزندان سرزمینشان به #ظلم و جفا رفتار می کنند. خشونت را در جهان مزموم میشمارند اما چنین بی رحمیهایی را به سادگی و به بهانه امنیتی بودن ماجرا توجیه میکنند. برای زنان و کودکان تحت ظلم و خشونت در برخی نقاط جهان مرثیه میسرایند اما در تضییع #حقوق_کودکان تحت حکومت و مسئولیت خود گوی سبقت را از یکدیگر میربایند.
در آخرین ملاقات از شما خواستم هر کدام برایم یک جمله بنویسید. کیانا جان نوشت «مامان جان دوستت دارم» و علی جان نوشت «من میگویم کارهای صیاصی و معدنی جرم نیست» کیانا جانم یادت هست به علی جان اعتراض کردی که و گفتی مامان باید پیش ما میماند چون بابای ما پیش ما نیست.
کیانا جان نهمین سال زندگیات را که شروع کرده ای. میدانم که رنجهایی فراتر از توان یک کودک متحمل شدهای. تو همیشه میگفتی ما یک خانباده (خانواده) هستیم و باید با هم زندگی کنیم. کیانا جانم دختران هم سن و سال تو همه این آرزو را دارند اما افسوس در این سرزمین و در سرزمینهایی مشابه ما این دختران خاکسترنشین عدالتاند که حتی از درک لذت بودن با پدر و مادر به هزار و یک بهانه محروماند و چگونه میتوان از #حقوق_بشر و حقوق کودک دم زد و بشر و کودک را فقط خود و فرزند خود دید و بس. آن شب که مهنا دختر حامد احمدی را پشت دیوارهای بلند و سخت و سرد زندان رجایی شهر به آغوش گرفتم و بیاختیار میگریستم حضورم و گریهها و رفتارم آگاهانه بود. البته من کاری جز همدلی و همدردی با خواهران و برادران کرد سنی کشورم انجام ندادم.
مهنا همان دختر ۶ ساله کرد از شب تا صبح پلک بر هم ننهاد و به دیوار سنگی و بلند زندان چشم دوخت شاید پدر را حلق آویز نکنند و آن شب من به جای تو در کنار او ماندم و نتوانستم او را تنها در شب وحشت و انتظار تنها بگذارم. میدانستم تاوان آن اشکها، این جدایی ها خواهد بود.
علی جان؛ پسرمن؛ ای آرام جانم؛ شنیدم گفتهای که من مادر شجایی دارم و به او افتخار میکنم. علی جانم؛ مفهوم شجاعت برای من آن چیز معمول و رایج در میان مردم نبوده است. اگر فکر میکنی که مامان نرگس از هیچچیز نمیترسد و پیش میرود اشتباه میکنی. من بارها و بارها از خیلی چیزها ترسیدهام. از از دست دادن شما، زندگی ام، جانم، ناموس و حیثیتم و بریدن و در راه ماندنم و یا به بیراهه رفتنم. اما گامهایی را در راه آنچه که باور و اعتقادم است، یعنی حقوق انسانها، من را راست کرده و ایستادهام، هر چند سخت و با رنج و درد.
علی جانم نمیدانم آنچه من هستم و دارم نامش #شجاعت است یا ترس اما عزیزم این تمام توان و آنچه هست که دارم و هیچ ادعایی هم ندارم. اکنون که در حبسام مطمئنام که در راهی که برگزیدهام بسیار کوتاهی و قصور کردهام و شرمنده مردم خویش هستم.
کیانا جان و علی جانم؛ دلم برایتان تنگ است اما مطمئنام روزی نه چندان دور در سرزمینمان به عنوان یک خانباده (خانواده) در کنار هم خواهیم بود. امشب یک کیک خوشمزه بخرید و با بابا تقی ۹ شمع بر روی کیک بگذارید و با هم فوت کنید و عکسی از آن لحظه بگیرید که در دیداری که روزی خواهیم داشت به من نشان دهید.
روی ماهتان را میبوسم و به خدا می سپارمتان
با یک دنیا عشق
مامان نرگس
اوین
@Tavaana_Tavaanatech
#رقص زیبای عروس کرد
مورخین میگویند که رقص بخشی مهم از فرهنگ انسانهای گذشته بود بهطوریکه آنان از طریق رقص و با استفاده از حرکات و #ریتم #احساسات خود را به دیگران بیان میکردند. انسانها رقصیدهاند و هنوز هم برای جشنها، تداوم زندگی، کارهای اجتماعی، ارتباط معنوی و اظهار وجود و #هویت اجتماعی میرقصند.
#شاد باشید همیشه همراهان عزیز
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
مورخین میگویند که رقص بخشی مهم از فرهنگ انسانهای گذشته بود بهطوریکه آنان از طریق رقص و با استفاده از حرکات و #ریتم #احساسات خود را به دیگران بیان میکردند. انسانها رقصیدهاند و هنوز هم برای جشنها، تداوم زندگی، کارهای اجتماعی، ارتباط معنوی و اظهار وجود و #هویت اجتماعی میرقصند.
#شاد باشید همیشه همراهان عزیز
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
از مکه تا کربلا
«چرا جمهوری اسلامی بزرگترین گردهمایی مردمش را در مسیری سیاسی شکل بندی می کند؟ چرا صدا و سیمای ایران کاملا به صورت سازماندهی شده اقدام به ایجاد شور در جهت گیری های مذهبی مردم می کند؟ حال آنکه صدا و سیما و تبلیغات رسمی کاملا خود را در این امر منفعل نشان میدهند و وانمود میکند همه چیز خودجوش شکل گرفته است. چرا بالاترین میزان سفرهای خارج از ایران به نا امن ترین کشور دنیاست؟ آیا جمهوری اسلامی وقتی مردم را به کام خطرناک ترین شرایط امنیتی سوق می دهد نمی تواند مردم را به صبوری دعوت کند آن هم تا زمانی که شرایط امنیتی قابل پیش بینی باشد؟
آیا با ذکر این موضوع که جلوگیری از احساسات مذهبی گناه کبیره است می تواند توجیه کننده ی چنین تهور خطرناکی باشد؟ آیا زمانی که حج رفتن به منزله ی مواجهه با خطرات جانی و بی مسئولیتی کشور عربستان تلقی میشد و مردم به صورت رسمی از بزرگترین و کهن ترین گردهمایی مسلمانان جهان منع شدند، کسی به دولت اعتراض کرد؟ آیا هر زائری که با پای برهنه و پیاده و سواره و به هر وسیله ای از مرز ایران وارد نا امن ترین کشور دنیا می شود، اگر بداند علاوه بر زیارت امام حسین یکی از بیشمار افرادیست که قدرت سیاسی خاصی را به رخ جریانی دیگر می کشاند همچنان خالصانه خواستار ادامه دادن به این راه است؟
آیا به صرف گفتن اینکه تعدادی از افراد پیشاپیش مسافران پیاده روی می کنند که از وجود مین گذاری در مسیر مطلع شوند و تعداد زیادی دوربین مداربسته در صحن حرم نصب شده، یعنی می توان از وقوع هر خطری جلوگیری کرد؟چرا وقتی توانایی جابجا کردن این حجم عظیم از مسافران وجود ندارد و در این سوی مرزها با خطر تصادف و آتش گرفتن اتوبوس و در آنطرف مرز با خطر انفجار انتحاری یا بازگرداندن تروریست هایی که بصورت ناشناس در میان زائرین جا گرفته اند مواجهند باز هم چنین تهوری صورت میگیرد؟ مسئولیت این تهور با کیست؟
مسئولیت از دست دادن جان هموطنان ما در صورت خطرات احتمالی آنهم در قانونی که وظیفه ی حفاظت از جان مردمش را دارد به عهده ی چه کسانیست؟ اگر شوربختانه تعدادی از هموطنان ما در سفر حج جان خود را بر سر بیمسئولیتی مسئولان عربستانی از دست دادند و خانواده های زیادی را در سوگ فرو بردند آیا در صورت بروز خطرات احتمالی در کشور عراق که ضریب وقوع آن بسیار بالاست، آنهم زمانی که داعش زخم خورده ی بیرون رانده شدن از موصل است، به عهده ی کشور مبدأ است؟»
نظر شما در مورد این نوشتهی یکی از همراهان توانا چیست؟
goo.gl/x6UA04
مطلب مرتبط:
همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl
@Tavaana_TavaanaTech
«چرا جمهوری اسلامی بزرگترین گردهمایی مردمش را در مسیری سیاسی شکل بندی می کند؟ چرا صدا و سیمای ایران کاملا به صورت سازماندهی شده اقدام به ایجاد شور در جهت گیری های مذهبی مردم می کند؟ حال آنکه صدا و سیما و تبلیغات رسمی کاملا خود را در این امر منفعل نشان میدهند و وانمود میکند همه چیز خودجوش شکل گرفته است. چرا بالاترین میزان سفرهای خارج از ایران به نا امن ترین کشور دنیاست؟ آیا جمهوری اسلامی وقتی مردم را به کام خطرناک ترین شرایط امنیتی سوق می دهد نمی تواند مردم را به صبوری دعوت کند آن هم تا زمانی که شرایط امنیتی قابل پیش بینی باشد؟
آیا با ذکر این موضوع که جلوگیری از احساسات مذهبی گناه کبیره است می تواند توجیه کننده ی چنین تهور خطرناکی باشد؟ آیا زمانی که حج رفتن به منزله ی مواجهه با خطرات جانی و بی مسئولیتی کشور عربستان تلقی میشد و مردم به صورت رسمی از بزرگترین و کهن ترین گردهمایی مسلمانان جهان منع شدند، کسی به دولت اعتراض کرد؟ آیا هر زائری که با پای برهنه و پیاده و سواره و به هر وسیله ای از مرز ایران وارد نا امن ترین کشور دنیا می شود، اگر بداند علاوه بر زیارت امام حسین یکی از بیشمار افرادیست که قدرت سیاسی خاصی را به رخ جریانی دیگر می کشاند همچنان خالصانه خواستار ادامه دادن به این راه است؟
آیا به صرف گفتن اینکه تعدادی از افراد پیشاپیش مسافران پیاده روی می کنند که از وجود مین گذاری در مسیر مطلع شوند و تعداد زیادی دوربین مداربسته در صحن حرم نصب شده، یعنی می توان از وقوع هر خطری جلوگیری کرد؟چرا وقتی توانایی جابجا کردن این حجم عظیم از مسافران وجود ندارد و در این سوی مرزها با خطر تصادف و آتش گرفتن اتوبوس و در آنطرف مرز با خطر انفجار انتحاری یا بازگرداندن تروریست هایی که بصورت ناشناس در میان زائرین جا گرفته اند مواجهند باز هم چنین تهوری صورت میگیرد؟ مسئولیت این تهور با کیست؟
مسئولیت از دست دادن جان هموطنان ما در صورت خطرات احتمالی آنهم در قانونی که وظیفه ی حفاظت از جان مردمش را دارد به عهده ی چه کسانیست؟ اگر شوربختانه تعدادی از هموطنان ما در سفر حج جان خود را بر سر بیمسئولیتی مسئولان عربستانی از دست دادند و خانواده های زیادی را در سوگ فرو بردند آیا در صورت بروز خطرات احتمالی در کشور عراق که ضریب وقوع آن بسیار بالاست، آنهم زمانی که داعش زخم خورده ی بیرون رانده شدن از موصل است، به عهده ی کشور مبدأ است؟»
نظر شما در مورد این نوشتهی یکی از همراهان توانا چیست؟
goo.gl/x6UA04
مطلب مرتبط:
همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
.
از مکه تا کربلا «چرا جمهوری اسلامی بزرگترین گردهمایی مردمش را در مسیری سیاسی شکل بندی می کند؟ چرا صدا و سیمای ایران کاملا به صورت #سازماندهی شده اقدام به ایجاد شور در جهت گیری های مذهبی مردم می کند؟ حال آنکه صدا و سیما و تبلیغات رسمی کاملا خود را در این…
از مکه تا کربلا «چرا جمهوری اسلامی بزرگترین گردهمایی مردمش را در مسیری سیاسی شکل بندی می کند؟ چرا صدا و سیمای ایران کاملا به صورت #سازماندهی شده اقدام به ایجاد شور در جهت گیری های مذهبی مردم می کند؟ حال آنکه صدا و سیما و تبلیغات رسمی کاملا خود را در این…
مرگ احساس مسئولیت اجتماعی در حادثه «پلاسکو»
شهروند مزاحم
goo.gl/7iFCZY
رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران در خصوص فرهنگسازی در برخورد با حوادث و بحرانها توضیح میدهد:«این اتفاق نیاز به اخلاق مدنی دارد. اخلاق مدنی دو بعد دارد؛ یکی رفتار شهروندان و یکی رفتار دولتمردان و مسئولان که از همدیگر الگو میگیرند. شهروندان وقتی آشفتگیهایی در رفتار سیاستمداران میبینند جری میشوند که بیایند و رفتار نامنضبطی را انجام دهند.
مردم میخواهند ابراز وجود کنند اما عرصه، امکانات و ابزار و مشارکت آن در جامعه کم است که بتواند اوقات خود را پر کنند و بتوانند رفتار سازمانیافته و سیستماتیکی نشان دهند، برای همین آنها از این عرصههای اتفاقی استفاده میکنند تا به کنجکاوی خود پاسخ بدهند و پیامی برای دیگران بفرستند و مشارکتی کنند. به خاطر اینکه زمینههای زیادی برای ابراز بروز و احساسات نداریم از زمینههای فرعی و اتفاقی استفاده میکنیم.»
گزارش «فریبا نباتی» را در «ابتکار» بخوانید:
http://bit.ly/2iOkuhn
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
شهروند مزاحم
goo.gl/7iFCZY
رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران در خصوص فرهنگسازی در برخورد با حوادث و بحرانها توضیح میدهد:«این اتفاق نیاز به اخلاق مدنی دارد. اخلاق مدنی دو بعد دارد؛ یکی رفتار شهروندان و یکی رفتار دولتمردان و مسئولان که از همدیگر الگو میگیرند. شهروندان وقتی آشفتگیهایی در رفتار سیاستمداران میبینند جری میشوند که بیایند و رفتار نامنضبطی را انجام دهند.
مردم میخواهند ابراز وجود کنند اما عرصه، امکانات و ابزار و مشارکت آن در جامعه کم است که بتواند اوقات خود را پر کنند و بتوانند رفتار سازمانیافته و سیستماتیکی نشان دهند، برای همین آنها از این عرصههای اتفاقی استفاده میکنند تا به کنجکاوی خود پاسخ بدهند و پیامی برای دیگران بفرستند و مشارکتی کنند. به خاطر اینکه زمینههای زیادی برای ابراز بروز و احساسات نداریم از زمینههای فرعی و اتفاقی استفاده میکنیم.»
گزارش «فریبا نباتی» را در «ابتکار» بخوانید:
http://bit.ly/2iOkuhn
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
.
مرگ احساس #مسئولیت_اجتماعی در حادثه «پلاسکو»
شهروند مزاحم
رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران در خصوص #فرهنگسازی در برخورد با حوادث و بحرانها توضیح میدهد:«این اتفاق نیاز به اخلاق مدنی دارد. اخلاق مدنی دو بعد دارد؛ یکی رفتار #شهروندان و یکی رفتار #دولتمردان…
مرگ احساس #مسئولیت_اجتماعی در حادثه «پلاسکو»
شهروند مزاحم
رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران در خصوص #فرهنگسازی در برخورد با حوادث و بحرانها توضیح میدهد:«این اتفاق نیاز به اخلاق مدنی دارد. اخلاق مدنی دو بعد دارد؛ یکی رفتار #شهروندان و یکی رفتار #دولتمردان…
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر محسن رنانی، استاد اقتصاد و پژوهشگر توسعه در این ویدئو بدرستی روی این نکته تاکید میکند که در مدارس جای آنکه به دانشآموز چگونه زیستن را بیاموزند به او استرس و اضطراب تزریق میکنند.
او بر کارکرد صحیح آموزش در شکلگیری شخصیت انسانی تاکید میکند. این بحث را به سوی مدارا و رواداری اگر بکشانیم میبینیم که مواد درسی موجود در دروس مدارس نیز حول و حوش تزریق نفرت از دیگر ادیان غیر از اسلام و دیگر کشورها - از جمله آمریکا و اسراییل - شکل میگیرد.
از تجربه خود در این زمینه برای ما و مخاطبان بنویسید.
#گفتگو_توانا #مذهب_شیعه #روحانیت_حکومتی #احساسات_مذهبی #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
او بر کارکرد صحیح آموزش در شکلگیری شخصیت انسانی تاکید میکند. این بحث را به سوی مدارا و رواداری اگر بکشانیم میبینیم که مواد درسی موجود در دروس مدارس نیز حول و حوش تزریق نفرت از دیگر ادیان غیر از اسلام و دیگر کشورها - از جمله آمریکا و اسراییل - شکل میگیرد.
از تجربه خود در این زمینه برای ما و مخاطبان بنویسید.
#گفتگو_توانا #مذهب_شیعه #روحانیت_حکومتی #احساسات_مذهبی #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402