فاطمه معتمدآریا از بازجوییاش میگوید: به بازجویم گفتم دوست شما هستم، نه دشمن!
فاطمه معتمد آریا در آبان ماه سال ۱۳۹۴ مصاحبهای با ماهنامه «تبار» انجام داده است. وی در گفتگویی که با عسل عباسیان داشته است بخشهایی از جریان بازجوییاش را تعریف کرده است.
فاطمه معتمد آریا پس از اعتراضات گسترده سال ۱۳۸۸ و به دلیل حضور بدون حجاب در جشنواره کن ممنوعالتصویر شد. نمایش تصویر این بازیگر نیز ار تلویزیون ممنوع شد. تا اینکه اخیرا این محدودیت برداشته شده است. از سال ۹۲ نیز فیلمهایی با بازی او مجوز دریافت کردهاند. تیتر مصاحبه او با ماهنامه تبار، «یاد گرفتم ببخشم» است. بخشی از صحبتهای جالب او را از روند بازجوییاش میخوانیم:
«من که در این سن میتوانم آنقدر با آرامش حرف بزنم تا هفت، هشت سال پیش از رفتارهای ناپسندی که با من کرده بودند دلخور بودم و دائم جدل داشتم. میدانستم که همه را میبخشم و ذهنم را از هر جدالی خالی میکنم ولی در لحظهای که مثلا مرا بیدلیل بازجویی میکردند، جز گریه کردن کار دیگری از دستم برنمی آمد چون دلم نمیخواست جدل کنم. فقط سکوت میکردم و اشک میریختم، برای اینکه من در جای نامتعادلی واقع شده بودم، جایی که حقم نبود و شایستهام نیست. برخی مرا به خاطر آموزههای غلطی که در ذهنشان وجود داشت، بازجویی میکردند. نمیخواهم بگویم که من راحت زندگی کردم، من زندگی را راحت نگاه کردم. راحت گذشتم از کنار این اتفاقها.
(با مکث و بغض) راحت گذشتم از اینکه در بهترین سالهای عمر حرفهایام از بازی کردن منع شدم. منتها آنقدر شور زندگی و عشق به حرفهام در من زیاد بود که قشنگ جهتش را تغییر دادم. یعنی به جای اینکه بخواهم فکر کنم وای! چرا من کار نمیکنم، هرگز این افکار را به ذهنم راه ندادم، بلکه فکر کردم من چه آدم خوشبختی هستم که میتوانم از این بازجوییها راحت بگذرم. دلیلش همین بود که فوری جهتم را به سمت کارهایی تغییر دادم که از قبل هم، ذره ذره انجامشان میدادم ولی نمیتوانستم همه وقتم را صرفشان کنم مثل کارهای خیریه یا کمک کردن به انجمنها و موسساتی که برای بیماران کار میکنند.
از موسسات کمک به بچههای سرطانی گرفته تا بیماریهای ناشناخته و … همین امر باعث میشد که زهر این اتفاقات برایم گرفته شود. درس خوبی هم از بچههای دفاع مقدس گرفتم به خصوص از حبیب احمدزاده که روزی به من گفت: «نگاه کن معتمدآریا! اینها همانها هستند که مینشینند و فیلمهای تو را نگاه میکنند. پس اینها دشمن تو نیستند.» و من در اولین بازجویی رسمی ام گفتم که من دشمن شما نیستم چون وقتی میروید خانه، تلویزیونتان را روشن میکنید و بچهتان در بغلتان مینشیند و خانمتان بغل دستتان نشسته و تصویر من در تلویزیون است. یعنی من به خانوادهی شما آمدهام، پس من دوست شما هستم. گفتم شما هم دشمن من نیستید چون ما میتوانیم دربارهی مشکلاتی که برای من وجود دارد، با هم حرف بزنیم. این گونه بود یاد گرفتم که می توان به آرامش رسید و میتوان جهان نامتعادل و نامناسبِ حیات را به جهت مثبت تغییر داد. در آن سالهایی که از بازی کردن ممنوع بودم جای دیگری نقشهای خودم را اجرا کردم؛ نقش یک آدمی که میتواند به حال دیگران مفید باشد. تیتر زندگی ما به خاطر آموزههای پدرم همیشه این بود: «میزان ارزش هر کسی به اندازهی کمکی است که به دیگران میکند». من همیشه با کمک به دیگران میخواستم ارزش خودم را بالا ببرم و این فقط کمک به آنها نبود، در واقع به خودم کمک می کردم.»
شما درباره #ممنوعالتصویری فاطمه معتمدآریا به خاطر حضور #بیحجاب در جشنواره کن چه فکر میکنید؟
درباره فاطمه #معتمدآریا بخوانید:
جایزه دوم بهترین #بازیگر #زن آسیاپسفیک به معتمدآریا تعلق گرفت
https://goo.gl/2UIg8n
@Tavaana_Tavaanatech
فاطمه معتمد آریا در آبان ماه سال ۱۳۹۴ مصاحبهای با ماهنامه «تبار» انجام داده است. وی در گفتگویی که با عسل عباسیان داشته است بخشهایی از جریان بازجوییاش را تعریف کرده است.
فاطمه معتمد آریا پس از اعتراضات گسترده سال ۱۳۸۸ و به دلیل حضور بدون حجاب در جشنواره کن ممنوعالتصویر شد. نمایش تصویر این بازیگر نیز ار تلویزیون ممنوع شد. تا اینکه اخیرا این محدودیت برداشته شده است. از سال ۹۲ نیز فیلمهایی با بازی او مجوز دریافت کردهاند. تیتر مصاحبه او با ماهنامه تبار، «یاد گرفتم ببخشم» است. بخشی از صحبتهای جالب او را از روند بازجوییاش میخوانیم:
«من که در این سن میتوانم آنقدر با آرامش حرف بزنم تا هفت، هشت سال پیش از رفتارهای ناپسندی که با من کرده بودند دلخور بودم و دائم جدل داشتم. میدانستم که همه را میبخشم و ذهنم را از هر جدالی خالی میکنم ولی در لحظهای که مثلا مرا بیدلیل بازجویی میکردند، جز گریه کردن کار دیگری از دستم برنمی آمد چون دلم نمیخواست جدل کنم. فقط سکوت میکردم و اشک میریختم، برای اینکه من در جای نامتعادلی واقع شده بودم، جایی که حقم نبود و شایستهام نیست. برخی مرا به خاطر آموزههای غلطی که در ذهنشان وجود داشت، بازجویی میکردند. نمیخواهم بگویم که من راحت زندگی کردم، من زندگی را راحت نگاه کردم. راحت گذشتم از کنار این اتفاقها.
(با مکث و بغض) راحت گذشتم از اینکه در بهترین سالهای عمر حرفهایام از بازی کردن منع شدم. منتها آنقدر شور زندگی و عشق به حرفهام در من زیاد بود که قشنگ جهتش را تغییر دادم. یعنی به جای اینکه بخواهم فکر کنم وای! چرا من کار نمیکنم، هرگز این افکار را به ذهنم راه ندادم، بلکه فکر کردم من چه آدم خوشبختی هستم که میتوانم از این بازجوییها راحت بگذرم. دلیلش همین بود که فوری جهتم را به سمت کارهایی تغییر دادم که از قبل هم، ذره ذره انجامشان میدادم ولی نمیتوانستم همه وقتم را صرفشان کنم مثل کارهای خیریه یا کمک کردن به انجمنها و موسساتی که برای بیماران کار میکنند.
از موسسات کمک به بچههای سرطانی گرفته تا بیماریهای ناشناخته و … همین امر باعث میشد که زهر این اتفاقات برایم گرفته شود. درس خوبی هم از بچههای دفاع مقدس گرفتم به خصوص از حبیب احمدزاده که روزی به من گفت: «نگاه کن معتمدآریا! اینها همانها هستند که مینشینند و فیلمهای تو را نگاه میکنند. پس اینها دشمن تو نیستند.» و من در اولین بازجویی رسمی ام گفتم که من دشمن شما نیستم چون وقتی میروید خانه، تلویزیونتان را روشن میکنید و بچهتان در بغلتان مینشیند و خانمتان بغل دستتان نشسته و تصویر من در تلویزیون است. یعنی من به خانوادهی شما آمدهام، پس من دوست شما هستم. گفتم شما هم دشمن من نیستید چون ما میتوانیم دربارهی مشکلاتی که برای من وجود دارد، با هم حرف بزنیم. این گونه بود یاد گرفتم که می توان به آرامش رسید و میتوان جهان نامتعادل و نامناسبِ حیات را به جهت مثبت تغییر داد. در آن سالهایی که از بازی کردن ممنوع بودم جای دیگری نقشهای خودم را اجرا کردم؛ نقش یک آدمی که میتواند به حال دیگران مفید باشد. تیتر زندگی ما به خاطر آموزههای پدرم همیشه این بود: «میزان ارزش هر کسی به اندازهی کمکی است که به دیگران میکند». من همیشه با کمک به دیگران میخواستم ارزش خودم را بالا ببرم و این فقط کمک به آنها نبود، در واقع به خودم کمک می کردم.»
شما درباره #ممنوعالتصویری فاطمه معتمدآریا به خاطر حضور #بیحجاب در جشنواره کن چه فکر میکنید؟
درباره فاطمه #معتمدآریا بخوانید:
جایزه دوم بهترین #بازیگر #زن آسیاپسفیک به معتمدآریا تعلق گرفت
https://goo.gl/2UIg8n
@Tavaana_Tavaanatech
Facebook
جایزه دوم بهترین بازیگر زن آسیاپسفیک به... - Tavaana: E-Learning Institute for Iranian Civil Society توانا: آموزشکده جامعه مدنی…
جایزه دوم بهترین بازیگر زن آسیاپسفیک به معتمدآریا تعلق گرفت
مراسم اعلام برندگان جوایز سینمایی "آسیاپسِفیک"، شامگاه پنجشنبه (۲۶ نوامبر-۵ آذر) در...
مراسم اعلام برندگان جوایز سینمایی "آسیاپسِفیک"، شامگاه پنجشنبه (۲۶ نوامبر-۵ آذر) در...
۱۷ دیماه سالگرد کشف حجاب
...در این کار، علی اصغر حکمت، وزیر وقت معارف، در «سی خاطره از عصر فرخنده پهلوی» مینویسی: نزدیک به غروب بود که شاه از اتومبیل پیاده شد بعد از تعارفات از او پرسید: «فلانی در باب رفع حجاب چه کردید؟»
بعد از مدتی در آذر همان سال بعد از واقعه مسجد گوهرشاد یکبار دیگر رضاشاه از حکمت میخواهد که مسئله حجاب را زودتر به سرانجام برساند: «سابقاً در جواب پیشنهاد شما گفتم که مجلس جشن سالیانه معارف را به تأخیر بیندازد، اما حالا به مناسبت وقایعی که در خراسان پیش آمده و اشخاص مقصر تنبیه شدهاند، تأخیر مصلحت نیست هر چه زودتر مجلس خود را تشکیل دهید.»
حکمت ۱۴ دی را در محل «دانشسرای مقدماتی تهران» که مرکز ترتیب معلم بود، برای اجرای کشف حجاب به رضاشاه پیشنهاد میکند.
حکمت در خاطرات خود از رضاشاه نقل میآورد که گفته بود ممکن است اقداماتی علیه این کار صورت بگیرد و مسئله عفت و نجابت زن را پیش بکشند، اما نجابت و عفت زن به چادر مربوط نیست. مگر میلیونها #زن بیحجاب که در ممالک خارجه هستند نانجیباند؟ از این گذشته همسر من و دختران من در این کار پیشقدم هستند.
شخص اول مملکت تاکید کرد که «شرکت همسر و دختران من در جشن دانشسرای مقدماتی بدون حجاب، باید سرمشق همه زنان و #دختران ایرانی، مخصوصاً خانمهای شما وزرای مملکت باشد.»
اما رفع حجاب به آسانی صورت نمیپذیرفت حتی نزدیکان شاه هم در ابتداء راحت نبودند. دولتشاهی آخرین همسر رضاشاه، در خاطرات خود از روزهای کشف حجاب ذکر کرده و گفته که در آن ایام مسئله چادر نبود، بلکه بیشتر زنان چاقچور داشتند که با روبنده همراه بود.
«یادم میآید ما حتی موقعی که در اتومبیل نشسته بودیم و #حجاب نداشتیم از دیدن عابرین #خجالت میکشیدیم... رضاشاه دستور داده بود که همه ما باید #بیحجاب باشیم. این کار اول بسیار مشکل بود، خجالت میکشیدیم و خیلی ناراحت بودیم. اوایل کلاه پوست سرمان میگذاشتیم و پالتو پوست با یقه بلند میپوشیدیم.»
جم در خاطرات خود از روز هفدهم دی نوشت که رضاشاه لباس و آرایش زنان را تحسین کرد و گفت که اگر هم عیب و نقصی هست، خودشان باید رفع کنند.
«باید خیاطها و کلاهدوزها را تشویق کرد که مدهای قشنگ و سنگین و ارزان به بازار بیاورند ما میلههای #زندان را شکستیم. حالا خود #زندانی #آزاد شده وظیفه دارد که برای خودش بجای #قفس خانه قشنگی بسازد.»
او از نخستوزیر میخواهد که تعداد این مجالس بیشتر شود تا «خانمها مرتب در آنها حضور یابند و بیشتر به #آداب و رسوم اجتماع و #معاشرت عادت کنند.»
رضا شاه در دانشسرای مقدماتی نطقی ایراد کرد. او گفت: «تاکنون نصف جمعیت کشور بهحساب نیامده و خانمها را از هر گونه حقی محروم کرده بودند... در صورتی که صرف نظر از وظایف مادری، آنها میتوانند دوشادوش مردها خدماتی را عهده دار باشند.»
اما چنانکه #رضاشاه هم پیش بینی کرده بود، این تصمیم بدون #مقاومت اجرا نشد. به این ترتیب در روز هفدهم دی ماه ۱۳۱۴ و با تصمیم #حکومت مبنی بر #تحمیل نظر خود در مورد «حجاب» به #زنان، چالشی بین حکومت و زنان در ایران آغاز شد که تا امروز ادامه دارد.
حمید علویی|روزنامهنگار| بیبیسی فارسی: bbc.in/1PLQoSJ
#اجبار #حجاب_اختیاری #حجاب_اجباری #حقوق_زنان
@Tavaana_Tavaanatech
...در این کار، علی اصغر حکمت، وزیر وقت معارف، در «سی خاطره از عصر فرخنده پهلوی» مینویسی: نزدیک به غروب بود که شاه از اتومبیل پیاده شد بعد از تعارفات از او پرسید: «فلانی در باب رفع حجاب چه کردید؟»
بعد از مدتی در آذر همان سال بعد از واقعه مسجد گوهرشاد یکبار دیگر رضاشاه از حکمت میخواهد که مسئله حجاب را زودتر به سرانجام برساند: «سابقاً در جواب پیشنهاد شما گفتم که مجلس جشن سالیانه معارف را به تأخیر بیندازد، اما حالا به مناسبت وقایعی که در خراسان پیش آمده و اشخاص مقصر تنبیه شدهاند، تأخیر مصلحت نیست هر چه زودتر مجلس خود را تشکیل دهید.»
حکمت ۱۴ دی را در محل «دانشسرای مقدماتی تهران» که مرکز ترتیب معلم بود، برای اجرای کشف حجاب به رضاشاه پیشنهاد میکند.
حکمت در خاطرات خود از رضاشاه نقل میآورد که گفته بود ممکن است اقداماتی علیه این کار صورت بگیرد و مسئله عفت و نجابت زن را پیش بکشند، اما نجابت و عفت زن به چادر مربوط نیست. مگر میلیونها #زن بیحجاب که در ممالک خارجه هستند نانجیباند؟ از این گذشته همسر من و دختران من در این کار پیشقدم هستند.
شخص اول مملکت تاکید کرد که «شرکت همسر و دختران من در جشن دانشسرای مقدماتی بدون حجاب، باید سرمشق همه زنان و #دختران ایرانی، مخصوصاً خانمهای شما وزرای مملکت باشد.»
اما رفع حجاب به آسانی صورت نمیپذیرفت حتی نزدیکان شاه هم در ابتداء راحت نبودند. دولتشاهی آخرین همسر رضاشاه، در خاطرات خود از روزهای کشف حجاب ذکر کرده و گفته که در آن ایام مسئله چادر نبود، بلکه بیشتر زنان چاقچور داشتند که با روبنده همراه بود.
«یادم میآید ما حتی موقعی که در اتومبیل نشسته بودیم و #حجاب نداشتیم از دیدن عابرین #خجالت میکشیدیم... رضاشاه دستور داده بود که همه ما باید #بیحجاب باشیم. این کار اول بسیار مشکل بود، خجالت میکشیدیم و خیلی ناراحت بودیم. اوایل کلاه پوست سرمان میگذاشتیم و پالتو پوست با یقه بلند میپوشیدیم.»
جم در خاطرات خود از روز هفدهم دی نوشت که رضاشاه لباس و آرایش زنان را تحسین کرد و گفت که اگر هم عیب و نقصی هست، خودشان باید رفع کنند.
«باید خیاطها و کلاهدوزها را تشویق کرد که مدهای قشنگ و سنگین و ارزان به بازار بیاورند ما میلههای #زندان را شکستیم. حالا خود #زندانی #آزاد شده وظیفه دارد که برای خودش بجای #قفس خانه قشنگی بسازد.»
او از نخستوزیر میخواهد که تعداد این مجالس بیشتر شود تا «خانمها مرتب در آنها حضور یابند و بیشتر به #آداب و رسوم اجتماع و #معاشرت عادت کنند.»
رضا شاه در دانشسرای مقدماتی نطقی ایراد کرد. او گفت: «تاکنون نصف جمعیت کشور بهحساب نیامده و خانمها را از هر گونه حقی محروم کرده بودند... در صورتی که صرف نظر از وظایف مادری، آنها میتوانند دوشادوش مردها خدماتی را عهده دار باشند.»
اما چنانکه #رضاشاه هم پیش بینی کرده بود، این تصمیم بدون #مقاومت اجرا نشد. به این ترتیب در روز هفدهم دی ماه ۱۳۱۴ و با تصمیم #حکومت مبنی بر #تحمیل نظر خود در مورد «حجاب» به #زنان، چالشی بین حکومت و زنان در ایران آغاز شد که تا امروز ادامه دارد.
حمید علویی|روزنامهنگار| بیبیسی فارسی: bbc.in/1PLQoSJ
#اجبار #حجاب_اختیاری #حجاب_اجباری #حقوق_زنان
@Tavaana_Tavaanatech
BBC News فارسی
زنان ایران و حجاب، کشمکش هشتاد ساله
حجاب زنان ایرانی در دو نظام پهلوی اول و جمهوری اسلامی موضوع کشمکش بوده است و هر دو بار، زنان بدون اینکه خود مستقیماً در تصمیمگیری درباره حجاب دخالت داشته باشند مجبور به اجرای تصمیمات حکومتی شدهاند.
انتشار عکسهای #بیحجاب و وضعیت بد المیرا خاماچی در بازداشتگاه سپاه
خبرگزاری «گونئی نیوز» از وضعیت بد المیرا خاماچی، عضو شورای شهر #تبریز در #بازداشتگاه سپاه این شهر خبر داده است.
المیرا خاماچی دکترای #مدیریت شهری را از آمریکا گرفته و یکی از جوان ترین و تاثیرگذارترین اعضای شورای شهر تبریز است.
او به اتهام فساد مالی و مسایل اخلاقی بازداشت شده است و تصاویر خصوصی و بدون حجابش مربوط به سفری در ترکیه نیز در کانالهای حامیان #سپاه منتشر شده است.
گونئی نیوز که اخبار مربوط به آذربایجان ایران را پوشش میدهد، علت دستگیری این عضو شورای شهر را کینه #سپاه_پاسداران قلمداد کرده است. این کینه ریشه در مخالفتهای خانم خاماچی با طرحهای سپاه در دوران ریاستش برکمیسیون بودجه شورای شهر تبریز داشته است.
چندی پیش نیز آرای #مینوخالقی، نماینده منتخب اصفهان، از سوی شورای نگهبان باطل اعلام شد. شنیدهها حاکی است که عکسهای خصوصی او باعث این اتفاق شده است. عکسهایی که مربوط به سفر چین خانم #خالقی میشود و توسط یکی از رقبایش به شورای نگهبان رسیده است که نشان میدهد در مهمانیها #روسری بر سر ندارد.
@Tavaana_TavaanaTech
خبرگزاری «گونئی نیوز» از وضعیت بد المیرا خاماچی، عضو شورای شهر #تبریز در #بازداشتگاه سپاه این شهر خبر داده است.
المیرا خاماچی دکترای #مدیریت شهری را از آمریکا گرفته و یکی از جوان ترین و تاثیرگذارترین اعضای شورای شهر تبریز است.
او به اتهام فساد مالی و مسایل اخلاقی بازداشت شده است و تصاویر خصوصی و بدون حجابش مربوط به سفری در ترکیه نیز در کانالهای حامیان #سپاه منتشر شده است.
گونئی نیوز که اخبار مربوط به آذربایجان ایران را پوشش میدهد، علت دستگیری این عضو شورای شهر را کینه #سپاه_پاسداران قلمداد کرده است. این کینه ریشه در مخالفتهای خانم خاماچی با طرحهای سپاه در دوران ریاستش برکمیسیون بودجه شورای شهر تبریز داشته است.
چندی پیش نیز آرای #مینوخالقی، نماینده منتخب اصفهان، از سوی شورای نگهبان باطل اعلام شد. شنیدهها حاکی است که عکسهای خصوصی او باعث این اتفاق شده است. عکسهایی که مربوط به سفر چین خانم #خالقی میشود و توسط یکی از رقبایش به شورای نگهبان رسیده است که نشان میدهد در مهمانیها #روسری بر سر ندارد.
@Tavaana_TavaanaTech
گزارش تلویزیون جمهوری اسلامی ایران درباره مدلهای ایرانی
دادستانی تهران از بازداشت افرادی خبر داده است که در #فضای _مجازی مدل بودند یا از آنها عکس میگرفتند و منتشر میکردند. این بازداشتها با همکاری مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری، وابسته به سپاه پاسداران و در پروژهای به نام «عنکبوت» در شبکه اینستاگرام انجام شده است. دادستان تهران میگوید که برای ۲۹ نفر پرونده قضایی تشکیل شده و ۸ نفر نیز بازداشت شدهاند.
جان کربی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز نسبت به بازداشت مدلهای ایرانی لباس که متهم به ترویج #فساد و انتشار عکسهای #بیحجاب شدهاند، واکنش نشان داد.
«کربی»، بازداشت این نفرات را «سرکوب رسانههای اجتماعی» عنوان کرد و آن را محکوم کرد.
@Tavaana_TavaanaTech
دادستانی تهران از بازداشت افرادی خبر داده است که در #فضای _مجازی مدل بودند یا از آنها عکس میگرفتند و منتشر میکردند. این بازداشتها با همکاری مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری، وابسته به سپاه پاسداران و در پروژهای به نام «عنکبوت» در شبکه اینستاگرام انجام شده است. دادستان تهران میگوید که برای ۲۹ نفر پرونده قضایی تشکیل شده و ۸ نفر نیز بازداشت شدهاند.
جان کربی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز نسبت به بازداشت مدلهای ایرانی لباس که متهم به ترویج #فساد و انتشار عکسهای #بیحجاب شدهاند، واکنش نشان داد.
«کربی»، بازداشت این نفرات را «سرکوب رسانههای اجتماعی» عنوان کرد و آن را محکوم کرد.
@Tavaana_TavaanaTech
به این عکس خوب نگاه کنید ...
«تمام ۳۷ سال اخیر در آن جمع است ... از یک سو، زنی #آزاد و #مترقی، #بیحجاب و گریان با پارچهای که روی آن از #حق_زنان ایرانی برای رفتن به ورزشگاهها نوشته و از سوی دیگر، مردانی که زن را دوره کرده و سرکوبش میکنند. با چشمان از حدقه درآمده، ریش، انگشتر عقیق، شعار الله اکبر و سیاهی چهره ...
زنانی بودند و هستند در این 37 سال که عکسی، پارچه نوشتهای، چیزی، به جزئی از هویتشان بدل شد. هرجا که رفتند، آن را با خود بردند. مانند مادر ستار بهشتی که عکس پسرش به بخشی جدانشدنی از وجودش تبدیل شده است.
شعار «اجازه دهید #زنان ایرانی به ورزشگاهها بروند» هم دیگر به جزئی از وجود #دریا_صفایی تبدیل شده است. چهارگوشه دنیا را میگردد و آن را در برابر دیدگان جهانیان میگیرد.»
نوشتهای از محمدرضا یزدانپناه
برای آشنایی بیشتر با دریا صفایی:
مبارزه مدنی یک زن برای ورود زنان ایرانی به استادیومها
https://goo.gl/u0ZkIb
@Tavaana_TavaanaTech
«تمام ۳۷ سال اخیر در آن جمع است ... از یک سو، زنی #آزاد و #مترقی، #بیحجاب و گریان با پارچهای که روی آن از #حق_زنان ایرانی برای رفتن به ورزشگاهها نوشته و از سوی دیگر، مردانی که زن را دوره کرده و سرکوبش میکنند. با چشمان از حدقه درآمده، ریش، انگشتر عقیق، شعار الله اکبر و سیاهی چهره ...
زنانی بودند و هستند در این 37 سال که عکسی، پارچه نوشتهای، چیزی، به جزئی از هویتشان بدل شد. هرجا که رفتند، آن را با خود بردند. مانند مادر ستار بهشتی که عکس پسرش به بخشی جدانشدنی از وجودش تبدیل شده است.
شعار «اجازه دهید #زنان ایرانی به ورزشگاهها بروند» هم دیگر به جزئی از وجود #دریا_صفایی تبدیل شده است. چهارگوشه دنیا را میگردد و آن را در برابر دیدگان جهانیان میگیرد.»
نوشتهای از محمدرضا یزدانپناه
برای آشنایی بیشتر با دریا صفایی:
مبارزه مدنی یک زن برای ورود زنان ایرانی به استادیومها
https://goo.gl/u0ZkIb
@Tavaana_TavaanaTech
tavaana.org
مبارزه مدنی یک زن برای ورود زنان ایرانی به استادیومها | Tavaana Reports