آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
علی‌اصغر امیرانی، روزنامه‌نگاری که تیرباران شد
goo.gl/NCtHsQ

او را در تاریخ ۲۲ اسفندماه ۱۳۵۷ دستگیر کردند. طبق قوانین خود جمهوری اسلامی نیز جرمی مرتکب نشده بود. او تنها یک روزنامه‌نگار بود. تابستان سال ۱۳۵۸ آزادش کردند اما همه‌ی اموال او را مصادره کردند.

پس از رهایی از زندان سراغ از اموال گرفت. به دادگاه انقلاب مراجعه کرد و گفت: «شما مرا آزاد کردید ولی تمام اموال مرا هم گرفته‌اید.» آدم پولداری بود. حکومت نیز از آن‌همه اموال تنها چهار صد متر زمین او در شمال را پس دادند. او گفت: «من با چهارصد متر زمین در شمال چه کنم. من اهل کشاورزی نیستم. من روزنامه‌نگارم.»

او را دوباره دستگیر کردند و به هشت سال زندان محکوم کردند. او به حکم زندانش اعتراض کرد. در تجدید نظر! و دادگاه فرجام اما او را به اعدام محکوم کردند و در روز ۳۱ خردادماه ۱۳۶۰ اعدامش کردند.

این داستان پایان زندگی علی‌اصغر امیرانی، روزنامه‌نگار و بنیان‌گذار و مدیر مسئول مجله‌ی «خواندنی‌ها» است.

آیت‌الله محمد محمدی گیلانی، محاکمه‌ی علی‌اصغر امیرانی را بر عهده داشت.امیرانی پیش از اعدام مورد شکنجه و آزار فراوان قرار گرفت و حتا او را به جرم نوشیدن مشروب شلاق زندند.

سه روز پس از تیرباران امیرانی، پیکر او را بدون انجام مراسم مذهبی و در حالی که برخی از انقلابیان بر آن سنگ می‌زدند در بهشت‌زهرا به خاک سپردند.

علی آصغر امیرانی، پیش از اعدام در نوشته‌ای خطاب به همسرش چنین می‌نویسد:

«همسر عزیزم، بانو اقدس امیرانی! از این‌که در این آخر عمری نتوانستم از تو و دختر بی‌سرپرستم فریده، که خود سرپرست سه طفل یتیم است خداحافظی کنم، متأسفم. ولی باور کن هرگز خدمات و زحمات تو را که در این روزهای آخر عمر مرتباً به من سر می‌زدی، فراموش نمی‌کنم. نعش مرا که هیکل ظاهریم باشد، هرجا خواستی پرت کن. اصل کار روح من است و فکرم که جای هر دو در صفحات مجلۀ خواندنیهاست. هر وقت خواستی با من صحبت کنی، نوشته‌های مرا که طی چهل سال چاپ شده در مجله بخوان…»

لینک مطلب در سایت:
http://bit.ly/2mzSJ9T

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
سال‌گرد تیرباران سپهبد خلبان نادر جهانبانی
goo.gl/3t8Sgi

از نادر جهانبانی به عنوان یکی از بهترین خلبان‌های عصر خود نام می‌برند.
نادر جهانبانی در بیست‌وهفتم فروردین ۱۳۰۷ به دنیا آمد. پدرش سپهبد امان‌الله جهانبانی از فرماندهان ارتش شاهنشاهی بود که پنج دوره نیز نماینده مجلس سنا در دوران محمدرضا شاه بود. او برای مدتی نیز رئیس اداره کل صنایع و معادن بود.

نادر جهانبانی در سن ۱۸ سالگی وارد دانشگاه خلبانی نیروی هوایی روسیه شد و پس از اتمام دوره‌ی تحصیلی خود وارد نیروی هوایی ایران شد. پس از این بود که نادر جهانبانی برای #آموزش دوره‌ی خلبانی جت به کشور آلمان سفر کرد که در آلمان با لیدر تیم آکروجت آمریکا آشنا می‌شود و از طریق او فنون آکروباسی هواپیمایی جت را می‌آموزد.
جهانبانی پس از بازگشت به ایران و در سال ۱۹۵۸ اولین تیم آکروجت ایران را تشکیل می‌دهد. یک سال پس از تشکیل تیم آکروجت تاج طلایی، جهانبانی در مسابقه‌ای که با حضور ایران برگزار شد و نیروی هوایی آمریکا و نیروی هوایی آمریکا و بریتانیا نیز حضور داشتند تیم ایران می‌تواند مقام نخست را به دست بیاورد.

نادر جهانبانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بازداشت شد.
انوشیروان جهانبانی فرزند نادر جهانبانی اعدام پدر را این‌گونه تعریف می‌کند:

«پدرم روز آخر در پست نیروی هوایی در دوشان تپه بودند. بعدازظهر روز انقلاب بود. من هر یک ساعت یک‌بار با ایشان صحبت می‌کردم. آخرین باری که با پدرم صحبت کردم ساعت ۷ شب بود. از ساعت ۸ شب به بعد هر چه قدر زنگ ‌زدم می‌گفتند نیستند تا این‌که آخرهای شب بالاخره یک افسری گفت پدرتان را بردند به آن مدرسه (رفاه). دیگر نتوانستم با پدرم تماس داشته باشم، اجازه هم نمی‌دادند بروم ایشان را ببینم.»

وقتی نادر جهانبانی را برای محاکمه آوردند قصد داشتند که کاغذی بر گردن او بیاویزند که جرم او برای آن نوشته شده باشد اما به نظر می‌رسید که او جرمی مرتکب نشده است بنابراین بر روی کاغذ سفید نوشتند: سپهبد #نادرجهانبانی عامل فساد!

در بخش از متن کیفرخواست که فردای اعدام جهانبانی در روزنامه‌ی اطلاعات منتشر شد آمده است:

«فساد در ارض و محاربه با خدا و نایب امام علیه السلام، مطابق قوانین الهی و قوانین جاریه در زمان ارتکاب جرایم تقاضای رسیدگی و صدور حکم اعدام و مصادره اموال شخصی ایشان و ... از طرف دادسرای کل انقلاب اسلامی از دادگاه دارم.هنگامی که نوبت به دفاعیات جهانبانی رسید گفت: من دفاع خاصی ندارم ولی من هیچ وقت بر ضد #انقلاب کاری نکرده ام. به هرحال دیگر مهم نیست و من آماده #اعدام هستم.»
.
صادق #خلخالی، حاکم شرع انقلاب که حکم تیرباران جهانبانی را صادر کرد در کتاب خاطرات خود در مورد جهانبانی و #تیرباران او چنین نوشته است: «جهانبانی در رأس قدرتی قرار داشت که می‌توانست اعتراض کند؛ چون تقریباً از نزدیکان و خویشان شاه بود می‌توانست اعتراض کند، اما به خاطر حفظ زندگی انگلی خود و برای خوشگذرانی خود، ملتی را به انحطاط بکشاند و جشن هنری در شیراز ترتیب بدهد که در ماه مبارک رمضان جلوی چشم مردم مسلمان تئاتر آتش خوک و بچه را روی صحنه بیاورد! او مفسد فی الارض است. این‌ها به مقدسات ملی و دینی ما خیانت کردند و ملت هیچ وقت حاضر نیست چنین افرادی میان ملت باشند ...»

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/lD9oxB

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
سالگرد اعدام غلام‌رضا نیک‌پی، شهردار تهران
goo.gl/2VJDyp

غلام‌رضا نیک‌پی از شهریور ۱۳۴۸ تا سال ۱۳۵۶ و به مدت هشتادونه ماه شهردار تهران بود. او در جریان دستگیری برخی از سران شاه توسط دولت ازهاری در پیش از انقلاب، بازداشت شد و به زندان افتاد. زمانی که انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ به قدرت رسید و مردم به زندان قصر حمله کردند او نیز مانند دیگر زندانیان توانست که از زندان فرار کند اما پس از مدتی به دست انقلابیان اسیر شد و دوباره زندانی و سپس تیرباران شد.

روزنامه‌ی کیهان در تاریخ بیست‌ودوم فروردین‌ماه ۱۳۵۸ در تیتری نوشت که «سران رژیم شاه سابق تیرباران شدند که در میان نام اعدام‌ شدگان، نام غلام‌رضا نیک‌پی نیز به چشم می‌خورد. کیهان نوشت که محکومان «دادگاه عدل اسلامی» در برابر جوخه‌ی اعدام قرار گرفتند. روزنامه‌ی کیهان از تیرباران‌شدگان با عنوان محاکمه‌ی «عناصر حلقه‌به‌گوش» رژیم منفور پهلوی نام می‌برد.

کیهان می‌آورد که کار دادگاه از نخستین ساعات صبح روز گذشته در چند شعبه دادگاه عدل اسلامی با تلاوت آیاتی از «کلام‌الله مجید» و با حضور خبرنگاران و عکاسان آغاز شد.

وب‌سایت شهرداری تهران، فعالیت‌های غلام‌رضا نیک‌پی را این‌گونه نام برده است:

ساخت ۷ مجسمه و استقرار آ‌ن‌ها در شهر، طرح احداث چهار واحد مسکونی در اراضی خارج از محدوده، تغيير نام رفتگر به کارگر خدمات شهری، ايجاد قسمت در آمدهای عمومی، ايجاد سازمان اداره کل بودجه، جانشين‌نمودن اتوبوس‌های لوکس به جای مينی‌بوس،تخصيص مبالغی برای ايجاد ساختمان و نگهداری اطفال معلول، اصلاح سازمان شهرداری پايتخت، تخصيص مبالغی برای احداث سيل‌بند غرب تهران، تجديد ساختمان مغازه‌های موجود شهر که قبل از تصويب طرح جامع وجود داشته است، ايجاد ساختمان اداره کل مکانوگرافی و آمار ۱۳۵۱، ايجاد پارک نياوران، ايجاد سازمان امور بازرسی،ايجاد سازمان موتوری، تغيير سازمان کشتارگاه و سردخانه تهران، تجديد نظر در سازمان معاونت شهر سازی و برنامه‌ريزی و شهرسازی مناطق،احداث پارکينگ‌های منطقه‌ای در جنوب خيابان تخت جمشيد (طالقانی)،ايجاد خانه‌های سازمانی و آپارتمان‌سازی برای کارمندان شهرداری، مصرف ۵۰ ميليون ريال اعتبار دولت جهت امور عمرانی و تنظيف جنوب شهر، احداث پارک و ساختمان درياچه مصنوعی در جنوب ميدان شهياد (آزادی)،طرح ايجاد خانه‌های سازمانی جهت کادر افراد پليس اداره راهنمائی و رانندگی پايتخت و طرح خانه‌های سازمانی، آسايشگاه سيصد تختخوابی سالمندان و حمام در کهريزک.

انقلابیان اما همه‌ی خدمات نیک‌پی را نادیده گرفتند و او را به اتهاماتی مانند «حل‌نکردن معضل ترافیک تهران» و «هم‌کاری با استعمار غرب و رژیم پهلوی» و «فساد مالی فراوان»
در تاریخ ۲۲ فروردین‌ماه ۱۳۵۸ تیرباران کردند.

برگزاری دادگاه چند نفر در چند ساعت و صدور حکم تیرباران نشان از فرمایشی‌بودن این دادگاه‌ها و روند ناعادلانه دادرسی دارد که در آن جو انقلابی که شور انقلابی همه‌گان را فراگرفته بود و عکس امام در ماه می‌دیدند عکس‌العمل‌های چندانی ایجاد نکرد و چه بسا گروه‌هایی که بعدها خود طعمه‌ی «دادگاه‌های عدل اسلامی» شدند از این اعدام‌ها حمایت کردند و خواهان گسترش‌یافتن این‌گونه اعدام‌ها شدند.
بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/2imwOR

https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
سالگرد اعدام غلام‌رضا نیک‌پی، شهردار تهران
goo.gl/2VJDyp

غلام‌رضا نیک‌پی از شهریور ۱۳۴۸ تا سال ۱۳۵۶ و به مدت هشتادونه ماه شهردار تهران بود. او در جریان دستگیری برخی از سران شاه توسط دولت ازهاری در پیش از انقلاب، بازداشت شد و به زندان افتاد. زمانی که انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ به قدرت رسید و مردم به زندان قصر حمله کردند او نیز مانند دیگر زندانیان توانست که از زندان فرار کند اما پس از مدتی به دست انقلابیان اسیر شد و دوباره زندانی و سپس تیرباران شد.

روزنامه‌ی کیهان در تاریخ بیست‌ودوم فروردین‌ماه ۱۳۵۸ در تیتری نوشت که «سران رژیم شاه سابق تیرباران شدند که در میان نام اعدام‌ شدگان، نام غلام‌رضا نیک‌پی نیز به چشم می‌خورد. کیهان نوشت که محکومان «دادگاه عدل اسلامی» در برابر جوخه‌ی اعدام قرار گرفتند. روزنامه‌ی کیهان از تیرباران‌شدگان با عنوان محاکمه‌ی «عناصر حلقه‌به‌گوش» رژیم منفور پهلوی نام می‌برد.

کیهان می‌آورد که کار دادگاه از نخستین ساعات صبح روز گذشته در چند شعبه دادگاه عدل اسلامی با تلاوت آیاتی از «کلام‌الله مجید» و با حضور خبرنگاران و عکاسان آغاز شد.

وب‌سایت شهرداری تهران، فعالیت‌های غلام‌رضا نیک‌پی را این‌گونه نام برده است:

ساخت ۷ مجسمه و استقرار آ‌ن‌ها در شهر، طرح احداث چهار واحد مسکونی در اراضی خارج از محدوده، تغيير نام رفتگر به کارگر خدمات شهری، ايجاد قسمت در آمدهای عمومی، ايجاد سازمان اداره کل بودجه، جانشين‌نمودن اتوبوس‌های لوکس به جای مينی‌بوس،تخصيص مبالغی برای ايجاد ساختمان و نگهداری اطفال معلول، اصلاح سازمان شهرداری پايتخت، تخصيص مبالغی برای احداث سيل‌بند غرب تهران، تجديد ساختمان مغازه‌های موجود شهر که قبل از تصويب طرح جامع وجود داشته است، ايجاد ساختمان اداره کل مکانوگرافی و آمار ۱۳۵۱، ايجاد پارک نياوران، ايجاد سازمان امور بازرسی،ايجاد سازمان موتوری، تغيير سازمان کشتارگاه و سردخانه تهران، تجديد نظر در سازمان معاونت شهر سازی و برنامه‌ريزی و شهرسازی مناطق،احداث پارکينگ‌های منطقه‌ای در جنوب خيابان تخت جمشيد (طالقانی)،ايجاد خانه‌های سازمانی و آپارتمان‌سازی برای کارمندان شهرداری، مصرف ۵۰ ميليون ريال اعتبار دولت جهت امور عمرانی و تنظيف جنوب شهر، احداث پارک و ساختمان درياچه مصنوعی در جنوب ميدان شهياد (آزادی)،طرح ايجاد خانه‌های سازمانی جهت کادر افراد پليس اداره راهنمائی و رانندگی پايتخت و طرح خانه‌های سازمانی، آسايشگاه سيصد تختخوابی سالمندان و حمام در کهريزک.

انقلابیان اما همه‌ی خدمات نیک‌پی را نادیده گرفتند و او را به اتهاماتی مانند «حل‌نکردن معضل ترافیک تهران» و «هم‌کاری با استعمار غرب و رژیم پهلوی» و «فساد مالی فراوان»
در تاریخ ۲۲ فروردین‌ماه ۱۳۵۸ تیرباران کردند.

برگزاری دادگاه چند نفر در چند ساعت و صدور حکم تیرباران نشان از فرمایشی‌بودن این دادگاه‌ها و روند ناعادلانه دادرسی دارد که در آن جو انقلابی که شور انقلابی همه‌گان را فراگرفته بود و عکس امام در ماه می‌دیدند عکس‌العمل‌های چندانی ایجاد نکرد و چه بسا گروه‌هایی که بعدها خود طعمه‌ی «دادگاه‌های عدل اسلامی» شدند از این اعدام‌ها حمایت کردند و خواهان گسترش‌یافتن این‌گونه اعدام‌ها شدند.
بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/2imwOR

https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
بیست‌وششم بهمن‌ماه ۵۷، تیرباران‌ بر بام مدرسه رفاه

۲۶ بهمن‌ماه به حکم روح‌الله #خمینی بر بام مدرسه رفاه اعدام شدند. تنها چهار روز از پیروزی انقلاب گذشته بود و بی‌شک می‌توان گفت که این اعدام‌ها روند دادرسی عادلانه را طی نکرده است و متهمان از حق داشتن وکیل و دادگاه علنی بی‌بهره بوده‌اند. آن روزها بخشی از انقلابیان از جمله آیت‌الله خلخالی معتقد بودند که آدم زنده که وکیل نمی‌خواهد. یا کاری را انجام داده است که می‌گوید انجام داده‌ام و یا انجام نداده است که آن را کتمان می‌کند و این قاضی شرع است که حکم را تشخیص می‌دهد.

منوچهر خسروداد، #رضا_ناجی و #مهدی_رحیمی سه نفر از کسانی بودند که ۲۶ بهمن‌ماه بر بام مدرسه‌ی علوی تیرباران شدند.

منوچهر خسروداد در سال ۱۳۰۶ خورشیدی در شهر آمل به دنیا آمد. او پس از اخذ دیپلم به ارتش وارد شد و در دبیرستان نظام ادامه تحصیل داد. خسروداد پس از طی دوره‌های نظامی گوناگون در هوانیروز نیروی زمینی شاهنشاهی ایران به خدمت پرداخت.

در سال ۱۳۴۱ خسروداد برای سپری‌کردن دوره‌های نظامی و خلبانی به آمریکا رفت و در آن‌جا دوره‌ای مختلف خلبانی را طی کرد و مدرک خلبانی ارتش آمریکا را دریافت کرد. او همینطور در یکی از برترین مدرسه‌های نظامی دنیا، مدرسه نظامی سن-سیر تحصیل کرد. این مدرسه مشهورترین مدرسه نظامی کشور فرانسه است.
خسرو داد پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۰ به فرماندهی هواپیمایی نیروی زمینی گمارده شد و در سال ۱۳۵۴ به درجه‌ی سرلشکری ارتقا یافت.

منوچهر خسروداد در اردیبهشت سال ۱۳۵۴ موفق شد در اهواز همراه با «کلم ای بیلی» خلبان آزمایش‌گر ارشد شرکت بل هلیکوپتر ۵ رکورد جدید پروازی را با اولین فروند از مدل تولیدی بل-۲۱۴ به ثبت برساند.

#منوچهر_خسروداد در ورزش نیز مقام کسب کرد. او رئیس فدراسیون سوارکاری و قهرمان پرش با اسب بود.

پنج‌شبنه ۲۶ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ او در دادگاهی که از کم و کیف آن اطلاع جندانی در دست نیست «مفسد فی‌الارض» شناخته شد و در فرمانی از سوی خمینی بر پشت بام مدرسه رفاه #تیرباران شد.

سرعت محاکمات و عدم دسترسی متهمان به وکیل نشان از ان دارد که این دادگاه‌ها به شکلی ساختگی برگزار شده است و شرایط یک دادگاه عادلانه و منصفانه را نداشته است. اولین نقض #حقوق_بشر در ایران پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی و کشتار بی‌حساب و کتاب در واقع از بام #مدرسه_رفاه آغاز شد. کشتاری که در آن جو انقلابی کم‌تر کسی به زشتی و ناکارآمدی آن اذعان و اعتراض داشت. از آن روز تا کنون این اعدام‌های بی مبنا و محاکمات بی‌اساس ادامه دارد.

بیشتر بخوانید:
goo.gl/zLbQXp

@Tavaana_TavaanaTech
سال‌گرد تیرباران سپهبد خلبان نادر جهانبانی

از نادر جهانبانی به عنوان یکی از بهترین خلبان‌های عصر خود نام می‌برند.
نادر جهانبانی در بیست‌وهفتم فروردین ۱۳۰۷ به دنیا آمد. پدرش سپهبد امان‌الله جهانبانی از فرماندهان ارتش شاهنشاهی بود که پنج دوره نیز نماینده مجلس سنا در دوران محمدرضا شاه بود. او برای مدتی نیز رئیس اداره کل صنایع و معادن بود.

نادر جهانبانی در سن ۱۸ سالگی وارد دانشگاه خلبانی نیروی هوایی روسیه شد و پس از اتمام دوره‌ی تحصیلی خود وارد نیروی هوایی ایران شد. پس از این بود که نادر جهانبانی برای #آموزش دوره‌ی خلبانی جت به کشور آلمان سفر کرد که در آلمان با لیدر تیم آکروجت آمریکا آشنا می‌شود و از طریق او فنون آکروباسی هواپیمایی جت را می‌آموزد.
جهانبانی پس از بازگشت به ایران و در سال ۱۹۵۸ اولین تیم آکروجت ایران را تشکیل می‌دهد. یک سال پس از تشکیل تیم آکروجت تاج طلایی، جهانبانی در مسابقه‌ای که با حضور ایران برگزار شد و نیروی هوایی آمریکا و نیروی هوایی آمریکا و بریتانیا نیز حضور داشتند تیم ایران می‌تواند مقام نخست را به دست بیاورد.

نادر جهانبانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بازداشت شد.
انوشیروان جهانبانی فرزند نادر جهانبانی اعدام پدر را این‌گونه تعریف می‌کند:

«پدرم روز آخر در پست نیروی هوایی در دوشان تپه بودند. بعدازظهر روز انقلاب بود. من هر یک ساعت یک‌بار با ایشان صحبت می‌کردم. آخرین باری که با پدرم صحبت کردم ساعت ۷ شب بود. از ساعت ۸ شب به بعد هر چه قدر زنگ ‌زدم می‌گفتند نیستند تا این‌که آخرهای شب بالاخره یک افسری گفت پدرتان را بردند به آن مدرسه (رفاه). دیگر نتوانستم با پدرم تماس داشته باشم، اجازه هم نمی‌دادند بروم ایشان را ببینم.»

وقتی نادر جهانبانی را برای محاکمه آوردند قصد داشتند که کاغذی بر گردن او بیاویزند که جرم او روی آن نوشته شده باشد اما به نظر می‌رسید که او جرمی مرتکب نشده است بنابراین بر روی کاغذ سفید نوشتند: سپهبد #نادرجهانبانی عامل فساد!

در بخش از متن کیفرخواست که فردای اعدام جهانبانی در روزنامه‌ی اطلاعات منتشر شد آمده است:

«فساد در ارض و محاربه با خدا و نایب امام علیه السلام، مطابق قوانین الهی و قوانین جاریه در زمان ارتکاب جرایم تقاضای رسیدگی و صدور حکم اعدام و مصادره اموال شخصی ایشان و ... از طرف دادسرای کل انقلاب اسلامی از دادگاه دارم.هنگامی که نوبت به دفاعیات جهانبانی رسید گفت: من دفاع خاصی ندارم ولی من هیچ وقت بر ضد #انقلاب کاری نکرده ام. به هرحال دیگر مهم نیست و من آماده #اعدام هستم.»
.
صادق #خلخالی، حاکم شرع انقلاب که حکم تیرباران جهانبانی را صادر کرد در کتاب خاطرات خود در مورد جهانبانی و #تیرباران او چنین نوشته است: «جهانبانی در رأس قدرتی قرار داشت که می‌توانست اعتراض کند؛ چون تقریباً از نزدیکان و خویشان شاه بود می‌توانست اعتراض کند، اما به خاطر حفظ زندگی انگلی خود و برای خوشگذرانی خود، ملتی را به انحطاط بکشاند و جشن هنری در شیراز ترتیب بدهد که در ماه مبارک رمضان جلوی چشم مردم مسلمان تئاتر آتش خوک و بچه را روی صحنه بیاورد! او مفسد فی الارض است. این‌ها به مقدسات ملی و دینی ما خیانت کردند و ملت هیچ وقت حاضر نیست چنین افرادی میان ملت باشند ...»

بیش‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Nader_Jahanbani

@Tavaana_TavaanaTech
.
پول گلوله!
.
شاید بعدها که تاریخ ایران در دوران جمهوری اسلامی را می‌نویسند، مخاطبان باور نکنند زمانی کسانی در ایران حکمرانی می‌کردند که جوانان را به علت باورهای سیاسی و عقیدتی اعدام می‌کردند و از خانواده‌های آنان پول گلوله را طلب می‌کردند.
.
- تصویر این توییت را یکی از مخاطبان فرستاده است. تصمیم گرفته‌ایم تا جایی که امکان دارد در پس‌زمینه توییت‌های برگزیده، تصویری متناسب قرار دهیم. در پس زمینه‌ این توییت تصویر محمدی گیلانی و اسدالله لاجوردی را مشاهده می‌کنید. دو جانی علیه بشریت که در خفقان دهه ۶۰ نقشی کلیدی داشتند.
.
#محمدی_گیلانی #اسدالله_لاجوردی #دهه_شصت #دادگاه_انقلاب #خمینی #تیرباران #انقلاب۵۷

@Tavaana_TavaanaTech
بیست‌وششم بهمن‌ماه ۵۷، تیرباران‌ بر بام مدرسه رفاه

۲۶ بهمن‌ماه به حکم روح‌الله #خمینی بر بام مدرسه رفاه اعدام شدند. تنها چهار روز از پیروزی انقلاب گذشته بود و بی‌شک می‌توان گفت که این اعدام‌ها روند دادرسی عادلانه را طی نکرده است و متهمان از حق داشتن وکیل و دادگاه علنی بی‌بهره بوده‌اند. آن روزها بخشی از انقلابیان از جمله آیت‌الله خلخالی معتقد بودند که آدم زنده که وکیل نمی‌خواهد. یا کاری را انجام داده است که می‌گوید انجام داده‌ام و یا انجام نداده است که آن را کتمان می‌کند و این قاضی شرع است که حکم را تشخیص می‌دهد.

منوچهر خسروداد، #رضا_ناجی و #مهدی_رحیمی سه نفر از کسانی بودند که ۲۶ بهمن‌ماه بر بام مدرسه‌ی علوی تیرباران شدند.

منوچهر خسروداد در سال ۱۳۰۶ خورشیدی در شهر آمل به دنیا آمد. او پس از اخذ دیپلم به ارتش وارد شد و در دبیرستان نظام ادامه تحصیل داد. خسروداد پس از طی دوره‌های نظامی گوناگون در هوانیروز نیروی زمینی شاهنشاهی ایران به خدمت پرداخت.

در سال ۱۳۴۱ خسروداد برای سپری‌کردن دوره‌های نظامی و خلبانی به آمریکا رفت و در آن‌جا دوره‌ای مختلف خلبانی را طی کرد و مدرک خلبانی ارتش آمریکا را دریافت کرد. او همینطور در یکی از برترین مدرسه‌های نظامی دنیا، مدرسه نظامی سن-سیر تحصیل کرد. این مدرسه مشهورترین مدرسه نظامی کشور فرانسه است.
خسروداد پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۰ به فرماندهی هواپیمایی نیروی زمینی گمارده شد و در سال ۱۳۵۴ به درجه‌ی سرلشکری ارتقا یافت.

منوچهر خسروداد در اردیبهشت سال ۱۳۵۴ موفق شد در اهواز همراه با «کلم ای بیلی» خلبان آزمایش‌گر ارشد شرکت بل هلیکوپتر ۵ رکورد جدید پروازی را با اولین فروند از مدل تولیدی بل-۲۱۴ به ثبت برساند.

#منوچهر_خسروداد در ورزش نیز مقام کسب کرد. او رئیس فدراسیون سوارکاری و قهرمان پرش با اسب بود.

پنج‌شبنه ۲۶ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ او در دادگاهی که از کم و کیف آن اطلاع جندانی در دست نیست «مفسد فی‌الارض» شناخته شد و در فرمانی از سوی خمینی بر پشت بام مدرسه رفاه #تیرباران شد.

سرعت محاکمات و عدم دسترسی متهمان به وکیل نشان از ان دارد که این دادگاه‌ها به شکلی ساختگی برگزار شده است و شرایط یک دادگاه عادلانه و منصفانه را نداشته است. اولین نقض #حقوق_بشر در ایران پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی و کشتار بی‌حساب و کتاب در واقع از بام #مدرسه_رفاه آغاز شد. کشتاری که در آن جو انقلابی کم‌تر کسی به زشتی و ناکارآمدی آن اذعان و اعتراض داشت. از آن روز تا کنون این اعدام‌های بی مبنا و محاکمات بی‌اساس ادامه دارد.

بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/3bczAFh

@Tavaana_TavaanaTech
سال‌گرد تیرباران سپهبد خلبان نادر جهانبانی

از نادر جهانبانی به عنوان یکی از بهترین خلبان‌های عصر خود نام می‌برند.
نادر جهانبانی در بیست‌وهفتم فروردین ۱۳۰۷ به دنیا آمد. پدرش سپهبد امان‌الله جهانبانی از فرماندهان ارتش شاهنشاهی بود که پنج دوره نیز نماینده مجلس سنا در دوران محمدرضا شاه بود. او برای مدتی نیز رئیس اداره کل صنایع و معادن بود.

نادر جهانبانی در سن ۱۸ سالگی وارد دانشگاه خلبانی نیروی هوایی روسیه شد و پس از اتمام دوره‌ی تحصیلی خود وارد نیروی هوایی ایران شد. پس از این بود که نادر جهانبانی برای #آموزش دوره‌ی خلبانی جت به کشور آلمان سفر کرد که در آلمان با لیدر تیم آکروجت آمریکا آشنا می‌شود و از طریق او فنون آکروباسی هواپیمایی جت را می‌آموزد.
جهانبانی پس از بازگشت به ایران و در سال ۱۹۵۸ اولین تیم آکروجت ایران را تشکیل می‌دهد. یک سال پس از تشکیل تیم آکروجت تاج طلایی، جهانبانی در مسابقه‌ای که با حضور ایران برگزار شد و نیروی هوایی آمریکا و نیروی هوایی آمریکا و بریتانیا نیز حضور داشتند تیم ایران می‌تواند مقام نخست را به دست بیاورد.

نادر جهانبانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بازداشت شد.
انوشیروان جهانبانی فرزند نادر جهانبانی اعدام پدر را این‌گونه تعریف می‌کند:

«پدرم روز آخر در پست نیروی هوایی در دوشان تپه بودند. بعدازظهر روز انقلاب بود. من هر یک ساعت یک‌بار با ایشان صحبت می‌کردم. آخرین باری که با پدرم صحبت کردم ساعت ۷ شب بود. از ساعت ۸ شب به بعد هر چه قدر زنگ ‌زدم می‌گفتند نیستند تا این‌که آخرهای شب بالاخره یک افسری گفت پدرتان را بردند به آن مدرسه (رفاه). دیگر نتوانستم با پدرم تماس داشته باشم، اجازه هم نمی‌دادند بروم ایشان را ببینم.»

وقتی نادر جهانبانی را برای محاکمه آوردند قصد داشتند که کاغذی بر گردن او بیاویزند که جرم او روی آن نوشته شده باشد اما به نظر می‌رسید که او جرمی مرتکب نشده است بنابراین بر روی کاغذ سفید نوشتند: سپهبد #نادرجهانبانی عامل فساد!

در بخش از متن کیفرخواست که فردای اعدام جهانبانی در روزنامه‌ی اطلاعات منتشر شد آمده است:

«فساد در ارض و محاربه با خدا و نایب امام علیه السلام، مطابق قوانین الهی و قوانین جاریه در زمان ارتکاب جرایم تقاضای رسیدگی و صدور حکم اعدام و مصادره اموال شخصی ایشان و ... از طرف دادسرای کل انقلاب اسلامی از دادگاه دارم.هنگامی که نوبت به دفاعیات جهانبانی رسید گفت: من دفاع خاصی ندارم ولی من هیچ وقت بر ضد #انقلاب کاری نکرده ام. به هرحال دیگر مهم نیست و من آماده #اعدام هستم.»
.
صادق #خلخالی، حاکم شرع انقلاب که حکم تیرباران جهانبانی را صادر کرد در کتاب خاطرات خود در مورد جهانبانی و #تیرباران او چنین نوشته است: «جهانبانی در رأس قدرتی قرار داشت که می‌توانست اعتراض کند؛ چون تقریباً از نزدیکان و خویشان شاه بود می‌توانست اعتراض کند، اما به خاطر حفظ زندگی انگلی خود و برای خوشگذرانی خود، ملتی را به انحطاط بکشاند و جشن هنری در شیراز ترتیب بدهد که در ماه مبارک رمضان جلوی چشم مردم مسلمان تئاتر آتش خوک و بچه را روی صحنه بیاورد! او مفسد فی الارض است. این‌ها به مقدسات ملی و دینی ما خیانت کردند و ملت هیچ وقت حاضر نیست چنین افرادی میان ملت باشند ...»

بیش‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Nader_Jahanbani

@Tavaana_TavaanaTech
۳۹ سال پیش، در چنین روزی پیکر شکنجه‌شده هفت شهروند بهائی مقابل بیمارستان خمینی همدان رها شد؛ بیمارستانی مقابل زندان که پیش‌تر محل طبابت ۳ تن از این شهروندان بود. «سهراب حبیبی»، «سهیل حبیبی»، «حسین خاندل»، «حسین مطلق»، «طرازالله خزین»، «ناصر وفایی» و «فیروز نعیمی» هفت تن از ۹ عضو محفل بهائی بودند که مقابل چشمان یکدیگر به طرزی وحشیانه شکنجه شدند و نهایتا تیرباران شدند.

ابوالحسن اعلمی اشتهاردی - حاکم وقت شرع و قاضی دادگاه انقلاب همدان - بهائی‌های اعدام‌شده را «جاسوس اسرائیل» خواند که به اتهام‌هایی مانند «همکاری با رژیم پهلوی»، «همکاری با ساواک» و «توطئه علیه انقلاب اسلامی» به اعدام محکوم شده‌اند.

دست‌نوشته‌های حسین مطلق در دوران زندان حکایت می‌کند که در دادگاه هیچ مدرکی دال بر اتهامات بالا، علیه آن‌ها پیدا نشده بود و حتی مدارکی که در اختیار دادگاه بود به درستی مطالعه و بررسی نشده بود. اعلمی نیز به آنها گفته بود: «هرچه درباره‌ شما تحقیق کردیم چیزی به دست نیاوردیم. غرض این است که شما مسلمان شوید. به اسلام روی آورید و آزاد شوید.»

بیش‌تر بخوانید:
bit.ly/3cZL8v9

#گزارش #بهائیان #تیرباران

@Tavaana_Tavaanatech
بیست‌وششم بهمن‌ماه ۵۷، تیرباران‌ بر بام مدرسه رفاه

۲۶ بهمن‌ماه به حکم روح‌الله #خمینی بر بام مدرسه رفاه اعدام شدند. تنها چهار روز از پیروزی انقلاب گذشته بود و بی‌شک می‌توان گفت که این اعدام‌ها روند دادرسی عادلانه را طی نکرده است و متهمان از حق داشتن وکیل و دادگاه علنی بی‌بهره بوده‌اند. آن روزها بخشی از انقلابیان از جمله آیت‌الله خلخالی معتقد بودند که آدم زنده که وکیل نمی‌خواهد. یا کاری را انجام داده است که می‌گوید انجام داده‌ام و یا انجام نداده است که آن را کتمان می‌کند و این قاضی شرع است که حکم را تشخیص می‌دهد.

منوچهر خسروداد، #رضا_ناجی و #مهدی_رحیمی سه نفر از کسانی بودند که ۲۶ بهمن‌ماه بر بام مدرسه‌ی علوی تیرباران شدند.

منوچهر خسروداد در سال ۱۳۰۶ خورشیدی در شهر آمل به دنیا آمد. او پس از اخذ دیپلم به ارتش وارد شد و در دبیرستان نظام ادامه تحصیل داد. خسروداد پس از طی دوره‌های نظامی گوناگون در هوانیروز نیروی زمینی شاهنشاهی ایران به خدمت پرداخت.

در سال ۱۳۴۱ خسروداد برای سپری‌کردن دوره‌های نظامی و خلبانی به آمریکا رفت و در آن‌جا دوره‌ای مختلف خلبانی را طی کرد و مدرک خلبانی ارتش آمریکا را دریافت کرد. او همینطور در یکی از برترین مدرسه‌های نظامی دنیا، مدرسه نظامی سن-سیر تحصیل کرد. این مدرسه مشهورترین مدرسه نظامی کشور فرانسه است.
خسروداد پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۰ به فرماندهی هواپیمایی نیروی زمینی گمارده شد و در سال ۱۳۵۴ به درجه‌ی سرلشکری ارتقا یافت.

منوچهر خسروداد در اردیبهشت سال ۱۳۵۴ موفق شد در اهواز همراه با «کلم ای بیلی» خلبان آزمایش‌گر ارشد شرکت بل هلیکوپتر ۵ رکورد جدید پروازی را با اولین فروند از مدل تولیدی بل-۲۱۴ به ثبت برساند.

#منوچهر_خسروداد در ورزش نیز مقام کسب کرد. او رئیس فدراسیون سوارکاری و قهرمان پرش با اسب بود.

پنج‌شبنه ۲۶ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ او در دادگاهی که از کم و کیف آن اطلاع جندانی در دست نیست «مفسد فی‌الارض» شناخته شد و در فرمانی از سوی خمینی بر پشت بام مدرسه رفاه #تیرباران شد.

سرعت محاکمات و عدم دسترسی متهمان به وکیل نشان از ان دارد که این دادگاه‌ها به شکلی ساختگی برگزار شده است و شرایط یک دادگاه عادلانه و منصفانه را نداشته است. اولین نقض #حقوق_بشر در ایران پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی و کشتار بی‌حساب و کتاب در واقع از بام #مدرسه_رفاه آغاز شد. کشتاری که در آن جو انقلابی کم‌تر کسی به زشتی و ناکارآمدی آن اذعان و اعتراض داشت. از آن روز تا کنون این اعدام‌های بی مبنا و محاکمات بی‌اساس ادامه دارد.

بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/3bczAFh

@Tavaana_TavaanaTech
پروانه ظهیری، دانش‌آموز ۱۷ ساله در سال ۱۳۶۰، یک روز بعد از بازداشت، اعدام شد.

پروانه ظهیری، دانش‌آموز سال سوم دبیرستان بود، عصر روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، در تجمع مجاهدین خلق دستگیر شد. او را به همراه تعدادی دختر و پسر جوان با یک اتوبوس به زندان اوین منتقل کردند و در زندان مورد ضرب و شتم قرار دادند. او در بازجویی نام خود را نگفت و تنها یک روز در بازداشت بود.

پیکر پروانه ظهیری را با لباس در گودالی در گورستان بهشت زهرا پرت کرده بودند.

از جمله ایرادهای حقوقی دادرسی پرونده پروانه ظهیری، اعدام او در فاصله یک روز پس از بازداشت و غیرممکن‌بودن طی‌شدن مراحل دادرسی در این فاصله و زیر سن قانونی بودن او است. همچنین دادگاه انقلاب اسلامی مرکز پروانه ظهیری را «مفسد و محارب با خدا» شناخت و به اعدام محکوم کرد. در ابتدای انقلاب و در دهه شصت دادگاه‌های انقلاب بیشتر بر اساس موازین شرعی تمامی مخالفان خود را محارب و مفسدفی‌الارض می‌دانستند.

درباره پروانه ظهیری در سایت بنیاد برومند بیشتر بخوانید:
www.iranrights.org/fa/memorial/story/-5602/parvaneh-zahiri

@iranrights

افرادی که در آن مقطع در حکومت دست داشتند، یا از حکومت دفاع می‌کردند، هرگز بابت این قبیل جنایت‌ها پاسخگو نبوده‌اند. آیا زمان آن فرا نرسیده که عملکرد و دیدگاه خودشان و حکومت را نقد کنند و در مسیر دادخواهی به مردم رنج‌دیده بپیوندند؟ آیا حاضرند مسئولیت خودشان را بپذیرند و قدمی برای ترمیم زخم‌های خانواده‌های ستم‌دیده بردارند؟

#پروانه_ظهیری #تظاهرات #تجمعات #دهه_شصت #دستگیری #اعدام #تیرباران #دادرسی_شتابزده #زندان_اوین #بهشت_زهرا #دادخواهی #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بیست‌وششم بهمن‌ماه ۵۷، تیرباران‌ بر بام مدرسه رفاه

۲۶ بهمن‌ماه به حکم روح‌الله #خمینی بر بام مدرسه رفاه اعدام شدند. تنها چهار روز از پیروزی انقلاب گذشته بود و بی‌شک می‌توان گفت که این اعدام‌ها روند دادرسی عادلانه را طی نکرده است و متهمان از حق داشتن وکیل و دادگاه علنی بی‌بهره بوده‌اند. آن روزها بخشی از انقلابیان از جمله آیت‌الله خلخالی معتقد بودند که آدم زنده که وکیل نمی‌خواهد. یا کاری را انجام داده است که می‌گوید انجام داده‌ام و یا انجام نداده است که آن را کتمان می‌کند و این قاضی شرع است که حکم را تشخیص می‌دهد.

منوچهر خسروداد، #رضا_ناجی و #مهدی_رحیمی سه نفر از کسانی بودند که ۲۶ بهمن‌ماه بر بام مدرسه‌ی علوی تیرباران شدند.

منوچهر خسروداد در سال ۱۳۰۶ خورشیدی در شهر آمل به دنیا آمد. او پس از اخذ دیپلم به ارتش وارد شد و در دبیرستان نظام ادامه تحصیل داد. خسروداد پس از طی دوره‌های نظامی گوناگون در هوانیروز نیروی زمینی شاهنشاهی ایران به خدمت پرداخت.

در سال ۱۳۴۱ خسروداد برای سپری‌کردن دوره‌های نظامی و خلبانی به آمریکا رفت و در آن‌جا دوره‌ای مختلف خلبانی را طی کرد و مدرک خلبانی ارتش آمریکا را دریافت کرد. او همینطور در یکی از برترین مدرسه‌های نظامی دنیا، مدرسه نظامی سن-سیر تحصیل کرد. این مدرسه مشهورترین مدرسه نظامی کشور فرانسه است.
خسروداد پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۰ به فرماندهی هواپیمایی نیروی زمینی گمارده شد و در سال ۱۳۵۴ به درجه‌ی سرلشکری ارتقا یافت.

منوچهر خسروداد در اردیبهشت سال ۱۳۵۴ موفق شد در اهواز همراه با «کلم ای بیلی» خلبان آزمایش‌گر ارشد شرکت بل هلیکوپتر ۵ رکورد جدید پروازی را با اولین فروند از مدل تولیدی بل-۲۱۴ به ثبت برساند.

#منوچهر_خسروداد در ورزش نیز مقام کسب کرد. او رئیس فدراسیون سوارکاری و قهرمان پرش با اسب بود.

پنج‌شبنه ۲۶ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ او در دادگاهی که از کم و کیف آن اطلاع جندانی در دست نیست «مفسد فی‌الارض» شناخته شد و در فرمانی از سوی خمینی بر پشت بام مدرسه رفاه #تیرباران شد.

سرعت محاکمات و عدم دسترسی متهمان به وکیل نشان از ان دارد که این دادگاه‌ها به شکلی ساختگی برگزار شده است و شرایط یک دادگاه عادلانه و منصفانه را نداشته است. اولین نقض #حقوق_بشر در ایران پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی و کشتار بی‌حساب و کتاب در واقع از بام #مدرسه_رفاه آغاز شد. کشتاری که در آن جو انقلابی کم‌تر کسی به زشتی و ناکارآمدی آن اذعان و اعتراض داشت. از آن روز تا کنون این اعدام‌های بی مبنا و محاکمات بی‌اساس ادامه دارد.

ادامه:

https://is.gd/bAWfNC

#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پول گلوله!

شاید بعدها که تاریخ ایران در دوران جمهوری اسلامی را می‌نویسند، مخاطبان باور نکنند زمانی کسانی در ایران حکمرانی می‌کردند که جوانان را به علت باورهای سیاسی و عقیدتی اعدام می‌کردند و از خانواده‌های آنان پول گلوله را طلب می‌کردند.

- تصویر این توییت را یکی از مخاطبان فرستاده است. تصمیم گرفته‌ایم تا جایی که امکان دارد در پس‌زمینه توییت‌های برگزیده، تصویری متناسب قرار دهیم. در پس زمینه‌ این توییت تصویر محمدی گیلانی و اسدالله لاجوردی را مشاهده می‌کنید. دو جانی علیه بشریت که در خفقان دهه ۶۰ نقشی کلیدی داشتند.

#یاری_حقوقی_توانا #یاری_مدنی_توانا #محمدی_گیلانی #اسدالله_لاجوردی #دهه_شصت #دادگاه_انقلاب #خمینی #تیرباران #انقلاب۵۷

@Tavaana_TavaanaTech
۲۶ بهمن‌ماه ۵۷، تیرباران‌ بر بام مدرسه رفاه

به حکم روح‌الله #خمینی، چهار نفر بر بام مدرسه رفاه اعدام شدند. آن‌هم تنها چهار روز از پیروزی انقلاب گذشته بود و بی‌شک می‌توان گفت که این اعدام‌ها روند دادرسی عادلانه را طی نکرده است و متهمان از حق داشتن وکیل و دادگاه علنی بی‌بهره بوده‌اند.
آن روزها بخشی از انقلابیان از جمله آیت‌الله خلخالی معتقد بودند که آدم زنده که وکیل نمی‌خواهد. یا کاری را انجام داده است که می‌گوید انجام داده‌ام و یا انجام نداده است که آن را کتمان می‌کند و این قاضی شرع است که حکم را تشخیص می‌دهد.
#منوچهر_خسروداد ، #رضا_ناجی و #مهدی_رحیمی , ارتشبد نصیری کسانی بودند که ۲۶ بهمن‌ماه بر بام مدرسه‌ی علوی تیرباران شدند.
پنج‌شبنه ۲۶ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ آن‌ها در دادگاهی که از کم و کیف آن اطلاع جندانی در دست نیست «مفسد فی‌الارض» شناخته شدند و در فرمانی از سوی خمینی بر پشت بام مدرسه رفاه #تیرباران شدند.
سرعت محاکمات و عدم دسترسی متهمان به وکیل نشان از ان دارد که این دادگاه‌ها به شکلی ساختگی برگزار شده است و شرایط یک دادگاه عادلانه و منصفانه را نداشته است. اولین نقض #حقوق_بشر در ایران پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی و کشتار بی‌حساب و کتاب در واقع از بام #مدرسه_رفاه آغاز شد. کشتاری که در آن جو انقلابی کم‌تر کسی به زشتی و ناکارآمدی آن اذعان و اعتراض داشت. از آن روز تا کنون این اعدام‌های بی مبنا و محاکمات بی‌اساس ادامه دارد.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/execution_generals/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech