مهدی اخوانثالث متولد ۲۷ اسفندماه ۱۳۰۷ در شهر مشهد است.
نام پدرش علی و نام مادرش مریم بود. پدر مهدی از مردم یزد بود که در جوانی به مشهد مهاجرت کرده و در این شهر سکنا گزیده بود. کار پدر مهدی تهیهی داروهای گیاهی و در حوزهی طب سنتی بود. تحصیلات ابتدایی و متوسطهی خود را در دبستانها و دبیرستانهای مشهد سپری کرد و از هنرستان صنعتی همین شهر و در رشتهی آهنگری فارغالتحصیل شد و پس از دو سال در سال ۱۳۲۷ شمسی وارد تهران شد و وارد وزارت فرهنگ در آمد. میگویند او ذوق #شاعرانه را از مادر خود به ارث برده است. او در نوجوانی به #شاعری روی آورد و به شکل شاعران قدیم شعر سرود. او در سال ۱۳۲۹ با دخترعموی خود ازدواج کرد. اخوان چند بار در زمان پهلوی به زندان افتاد. پس از آزادی از زندان و در سال ۱۳۲۶ به کار در رادیو مشغول شد و مدتی بعد به تلویزیون خوزستان منتقل شد. اخوان در سال ۱۳۵۳ از خوزستان به تهران بازگشت و این بار در رادیو و تلویزیون ملی ایران به کار مشغول شد. اخوان در سال ۱۳۵۶ در دانشگاههای تهران، ملی و تربیت معلم به تدریس #شعر سامانی و معاصر مشغول شد و در سال ۱۳۶۰ بدون حقوق و با محرومیت از تمام مشاغل دولتی بازنشسته شد. هر چند اخوان زندگانی درویشمسلکانهای داشت اما نداشتن شغل و محرومیت او از مشاغل دولتی باعث شد که او در #فقر و تنگدستی ِ بیشتری زندگی سپری کند.
برای آشنایی بیشتر با #مهدی_اخوانثالث:
مهدی اخوان ثالث،«امید» ِ نااُمید
https://goo.gl/SGY4Er
شعر زیبای «چاووشی» را با صدا و تصویر شاعر میبینیم و میشنویم.
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی كه میبینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بیبرگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر كجا آیا همین رنگ است؟
تو دانی كاین سفر هرگز به سوی آسمانها نیست
سوی بهرام، این جاوید خونآشام
سوی ناهید، این بدبیوه گرگ قحبهی بیغم
كی میزد جام شومش را به جام حافظ و خیام
و میرقصید دستافشان و پاكوبان بسان دختر كولی
و اكنون میزند با ساغر مک نیس یا نیما
و فردا نیز خواهد زد به جام هر كه بعد از ما
سوی اینها و آنها نیست
به سوی پهندشت بیخداوندیست
كه با هر جنبش نبضم
هزاران اخترش پژمرده و پر پر به خاک افتند
بهل كاین آسمان پاک
چراگاه كسانی چون مسیح و دیگران باشد
كه زشتانی چو من هرگز ندانند و ندانستند كآن خوبان
پدرشان كیست؟
و یا سود و ثمرشان چیست؟
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بگذاریم
......
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
نام پدرش علی و نام مادرش مریم بود. پدر مهدی از مردم یزد بود که در جوانی به مشهد مهاجرت کرده و در این شهر سکنا گزیده بود. کار پدر مهدی تهیهی داروهای گیاهی و در حوزهی طب سنتی بود. تحصیلات ابتدایی و متوسطهی خود را در دبستانها و دبیرستانهای مشهد سپری کرد و از هنرستان صنعتی همین شهر و در رشتهی آهنگری فارغالتحصیل شد و پس از دو سال در سال ۱۳۲۷ شمسی وارد تهران شد و وارد وزارت فرهنگ در آمد. میگویند او ذوق #شاعرانه را از مادر خود به ارث برده است. او در نوجوانی به #شاعری روی آورد و به شکل شاعران قدیم شعر سرود. او در سال ۱۳۲۹ با دخترعموی خود ازدواج کرد. اخوان چند بار در زمان پهلوی به زندان افتاد. پس از آزادی از زندان و در سال ۱۳۲۶ به کار در رادیو مشغول شد و مدتی بعد به تلویزیون خوزستان منتقل شد. اخوان در سال ۱۳۵۳ از خوزستان به تهران بازگشت و این بار در رادیو و تلویزیون ملی ایران به کار مشغول شد. اخوان در سال ۱۳۵۶ در دانشگاههای تهران، ملی و تربیت معلم به تدریس #شعر سامانی و معاصر مشغول شد و در سال ۱۳۶۰ بدون حقوق و با محرومیت از تمام مشاغل دولتی بازنشسته شد. هر چند اخوان زندگانی درویشمسلکانهای داشت اما نداشتن شغل و محرومیت او از مشاغل دولتی باعث شد که او در #فقر و تنگدستی ِ بیشتری زندگی سپری کند.
برای آشنایی بیشتر با #مهدی_اخوانثالث:
مهدی اخوان ثالث،«امید» ِ نااُمید
https://goo.gl/SGY4Er
شعر زیبای «چاووشی» را با صدا و تصویر شاعر میبینیم و میشنویم.
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی كه میبینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بیبرگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر كجا آیا همین رنگ است؟
تو دانی كاین سفر هرگز به سوی آسمانها نیست
سوی بهرام، این جاوید خونآشام
سوی ناهید، این بدبیوه گرگ قحبهی بیغم
كی میزد جام شومش را به جام حافظ و خیام
و میرقصید دستافشان و پاكوبان بسان دختر كولی
و اكنون میزند با ساغر مک نیس یا نیما
و فردا نیز خواهد زد به جام هر كه بعد از ما
سوی اینها و آنها نیست
به سوی پهندشت بیخداوندیست
كه با هر جنبش نبضم
هزاران اخترش پژمرده و پر پر به خاک افتند
بهل كاین آسمان پاک
چراگاه كسانی چون مسیح و دیگران باشد
كه زشتانی چو من هرگز ندانند و ندانستند كآن خوبان
پدرشان كیست؟
و یا سود و ثمرشان چیست؟
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بگذاریم
......
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Tavaana
مهدی اخوان ثالث،«امید» ِ نااُمید