آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
محمدرضا عالیپیام (هالو) به بیمارستان اعزام شد

محمدرضا #عالی‌پیام، شاعر #زندانی، به بیمارستان قلب تهران اعزام شد.

محمدرضا عالی پیام، دیروز یکشنبه ششم دیماه، از زندان رجایی‌شهر کرج به بیمارستان قلب تهران منتقل شد.

محمدرضا عالی پیام در بند دو زندان رجایی‌شهر نگهداری می شود. بند دو زندان رجایی شهر موسوم به دارالقرآن، عموما ویژه زندانیانی است که با حفظ و قرائت قرآن و انجام تشریفات مذهبی از مزایای خاصی نظیر مرخصی و بخشش بهره‌مند می شوند. به جز آقای عالی پیام تعداد دیگری از زندانیان سیاسی و عقیدتی نیز بر خلاف اصل #تفکیک جرائم در این بند نگهداری می شوند.

محمدرضا عالی پیام متخلص به #هالو که سابقه بازداشت های متعددی دارد، سال گذشته از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست پیرعباسی به یک‌سال و ۳ ماه و یک روز حبس تعزیری محکوم شده است.

#اتهامات وی #تبلیغ علیه نظام، توهین به #مقدسات، توهین به آیت الله خمینی و #رهبری و #توهین به ریاست جمهوری و مسئولین نظام عنوان شده بود و محمل همه اتهامات نیز اشعار #طنز و #انتقادی این #شاعر بود.

آقای عالی پیام چهارشنبه دوم اردیبهشت ماه ۹۴ خود را جهت تحمل #حبس به زندان اوین معرفی کرد، وی ابتدا به بند هشت #اوین و سپس به زندان رجایی شهر منتقل شد، این زندانی هم اینک در بند دو #زندان رجایی شهر وارد نهمین ماه حبس شده است.

هرانا

#توانا


@Tavaana_TavaanaTech
محمدرضا #عالی‌پیام مشهور به «هالو» در زندان #اوین به بیماری قلبی دچار شده است و امروز - ششم دی‌ماه- از #زندان رجایی‌شهر کرج به بیمارستان قلب تهران منتقل شد.

محمدرضا عالی پیام متخلص به #هالو که سابقه #بازداشت های متعددی دارد، سال گذشته از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست پیرعباسی به یک‌سال و ۳ ماه و یک روز حبس تعزیری محکوم شده است.
اتهامات وی تبلیغ علیه نظام، توهین به مقدسات، توهین به آیت الله خمینی و رهبری و توهین به ریاست جمهوری و مسئولین نظام عنوان شده بود و محمل همه اتهامات نیز اشعار #طنز و انتقادی این شاعر بود.

یکی از اشعار طنز ایشات با نام «اندر باب حکمت و رحمت» را با صدای و تصویر #شاعر می‌شنویم و می‌بینیم:

شنیدید این بیت معروف و ناب
که سعدی سروده است با آب و تاب

«گر ایزد ز حکمت ببندد دری
ز رحمت گشاید در دیگری»

خداییش، در این سی و چند سال
ندیدیم رحمت، ندیدیم حال

همه حکمتت پر ز وسواس بود
همه برهه بوده است و حساس بود

زمانی که از حکمت انقلاب
شد از بیخ و بن کاخ شاهی خراب

رگ از خون حکمت پر از جوش شد
ولی باب رحمت فراموش شد

اگر رایت شاه و شاهی شکست
یکی رفت و صدها به جایش نشست

به هر جا حسینی، قلی خان شده
برای خودش شاه شاهان شده

بگیر و ببند و ببند و بگیر
همه زیر ها رو و رو ها به زیر

به هر کس که گفتیم وضع بدی است
بفرمود: این حکمت ایزدی است

کمر راست ناکرده ملت هنوز
بفرمود حکمت: بساز و بسوز

شد آغاز دوران منحوس جنگ
همه بمب و آژیر و تیر و تفنگ

گرانی و قحطی دور از توان
رواج کوپن، جیره بندی نان

به هر کوی و برزن هزاران شهید
کسی خیر از این حکمت تو ندید

ز حکمت نمودی مسلط به ما
بنی صدر خائن، خدایا چرا؟

در حکمت موسوی را که بست؟
که معلوم شد فتنه گر بوده است

پس از آن شده هاشمی روی کار
همان بی بصیرت، همان بی بخار

سپس خاتمی سال هفتاد و شش
به دوران پر التهاب و تنش

زده قفل بر قفل پنجاه و هفت
به اصلاح صد وعده ها داد و رفت

بر اصلاح خود فاتحه خواند و خواند
در رحمتت همچنان بسته ماند

بنازم بر این حکمت آخری
که افسار اشتر به دمب خری

ز حکمت سر کار شد هشت سال
یک عده (ت تن تن تن) پاچه مال

همه عاشق مایه و اسکناس
فقط اختلاس و فقط اختلاس

بر این ملک آمد هزاران شکاف
چو افتاد در جاده ی انحراف

در حکمت دیگری بسته شد
انرژی مان جملگی هسته شد

چه گویم ز تحریم و آثار آن
نمانده است تاب و نمانده توان

به یارانه کردند ما را خراب
فتادیم در چاله‌ی منجلاب

خدا سفت تر بسته این بار در
فقیران، گدا - گشنه ها، گشنه تر

هر آن چه بر این ملک آمد شکست
همه حکمت ایزدی بوده است

به جای شراب آبغوره شدیم
از این حکمتت پاره پوره شدیم

ز حکمت اگر سفت بستی دری
ز رحمت زدی قفل محکم تری

خدا، ملت از حکمتت خسته شد
هزاران در از پشت در بسته شد

بیا لای در را کمی باز کن
کمی هم ز رحمت سخن ساز کن

وگرنه به طنز و به لحن ملیح
کند هالو این شعر سعدی صحیح:

«گر ایزد ز حکمت ببندد دری
به زحمت گشاید در دیگری

#توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
روز ملی شدن لبخند ۲۶ اسفند
تقدیم به محمدرضای عالی پیام

عباسعلی ذوالفقاری با نام شاعری «زورو» شعر زیبایی را تقدیم می‌کند به محمدرضا عالیپیام (هالو) که هم‌اکنون به دلیل سرودن شعرهای انتقادی زندانی است.
او در آغاز با زبان #طنز می‌گوید که اگر ما نسل سوخته باشیم فرزندان ما می‌شوند «نسل پدرسوخته»
او روز #آزادی #عالی‌پیام را روز ملی‌شدن #لبخند می‌نامد.

این #شعر زیبا را ببینید و بشنوید

@Tavaana_TavaanaTech
شعر «دروغ» را محمدرضا #عالی‌پیام (هالو) زمانی سرود که در #زندان بود:

روز و شب می‌بارد از هر سوی سیل‌آسا دروغ
بر تو و بر من دروغ و بر شما و ما دروغ

این دروغ و آن دروغ و آن دروغ و این دروغ
این طرف یا آن طرف، این جا دروغ، آن جا دروغ

زیر یا بالا چه فرقی می کند، بالا و زیر
هم از این پایین دروغ و هم از آن بالا دروغ

نه یکی دو تّا، نه ده تا بیست تا پنجاه تا
صبح و شب سهمیه دارد هر کسی صدها دروغ

روز خانم با دروغش پیش برده کار خویش
در عوض تحویل می‌گیرد شب از آقا دروغ

مثل هر کار بد دیگر که تکراری شود
اولش باشد قبیح و آخرش زیبا دروغ

بچه‌ها از بچگی درس دروغ آموختن
از برادر، خواهر و از مادر و بابا دروغ

زنگ درس راستی در مدرسه تعطیل شد
در دبستان و دبیرستان و دانشگاه دروغ

چون که در تاریخ خوانده هی دروغ اندر دروغ
در نتیجه می‌نویسد متن انشا را دروغ

آنچه را چشمت ندید اما برایت گفته‌اند
شک کن و با خود بگو گوشم شنید، اما دروغ

هر چه می‌گویند: از قول مقامات شریف
روزنامه جای خود دارد، صدا سیما دروغ

آن چه را دیروز گفتندش، کنون تکذیب شد
پس بدان اخبار امروزی شود فردا، دروغ

شیخ گفت: آن کس دروغی گفت، دشمن با خداست
این زمان – استغفرالله - شیخ سر تا پا دروغ

ملت مظلوم ما تا چند باید بشنوند
از منِ شاعر دروغ و از توی ملا، دروغ

در شبی سرد از سر تنهایی‌اش هالو سرود
کنج زندان این غزل را که ردیفش با دروغ

محمد رضا عالی پیام - #هالو

برای موضوع #دروغ دیدن این ویدئو نیز سودمند است:
https://goo.gl/FymcUZ

@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
شلاق
شعر از محمدرضا #عالی‌پیام (هالو)
در ميان صحن شاه عبدالعظيم
پيرمردى قصه می گفت از قديم
ماجراها، قصه ها، افسانه ها
از معلم هاى مكتب خانه ها
دال الف «دا» - لام ساكن «دال» - دال
درس و مشق و بحث و فحص و قيل و قال
شين زِبَر «شَ» - زير «شِ» - با پيش «شُ»
بچه هاى تنبل آدم نشو
درس تجويد و حروف يرملون
حكم ادغامش بَرِ تنوين و نون
«نون» ساكن چون رسد بر حرفِ «با»
قلب «ميم» ش كن مثال «انبيا»
حكم مد «يا» ى قبل از حرف «ميم»
مثل «بسم الله الرحمن الرحيم»
واجب و ممنوع و مكروه و مباح
فقه و آداب دخول مستراح
حفظ عمّ جزء و نون والقلم
مشق نستعليق با جير قلم
سعىِ از مخرج ادا كردن حروف
انفصال و اتّصال بی وقوف
حفظ شعر جامى و پير هرات
فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
درس ها تعليم می شد با كتك
تركه‌ى گيلاس با چوب فلك
تو نگو مكتب، بگو ماتم سرا
ايستادن گوشه اى يك لنگ پا
واى اگر طفلى تخطّى می نمود
كوتهى از مشق خطّى می نمود
هر دو پايش بسته می شد بر فلك
داد او می رفت تا اوج فلك
هر سوآلى پاسخش تنبيه بود
گوييا حيوان، بلا تشبيه بود
چوب تعليمى چو می شد در هوا
بسته می شد نطق طفل بی نوا
ليك حالا جاى آن چوب و فلک
مهربانى هست همراه پفك
كارت يكصد آفرين و جايزه
مرحبا، تشويق، چيپس خوشمزه
ما چگونه درس خوانديم آن زمان
خوش به حال بچه هاى بچه مان
ديگرى در پاسخش گفت: اى عمو
تو فقط در اين ميان ديدى كدو
گر چه در اين دوره طفل خردسال
می‌كند تحصيل با صد شور و حال
كسب دانش مثل سابق شاق نيست
ديگر آثارى از آن شلاق نيست
ليك وقتى شد جوانى قلچماق
در خيابان می خورد چوب و چماق
می خورد #شلاق در انظار عام
ماجرا را خود تو دانى، والسلام

@Tavaana_TavaanaTech
برنامه غذایی #هالو
شعر طنزی از محمدرضا #عالی‌پیام (هالو)

در زمستان فرنی می چسبد
آش دوغ سبلان باید خورد
به و ازگیل و انار و انگور
همه در فصل خزان باید خورد
ماه مرداد پنیر و سبزی
یا که خربوزه و نان باید خورد
فرودین ماه که وقت عیش است
باده با ماهرخان باید خورد
قیمه در ماه محرم خوب است
با ولع سینه زنان باید خورد
شله زرد و سمنو ماه صفر
روزه را در رمضان باید خورد

@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
محمدرضا عالیپیام؛ «هالو»ی هنر ایران
goo.gl/300779

«محمدرضا عالیپیام»، هنرمند و شاعر طنزپرداز منتقد در بیستم خرداد ۱۳۳۶ در جنوب تهران در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. دیپلم ریاضی گرفت و در رشته گرافیک دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران تحصیل کرد، اما بیشتر فعالیتش را به حوزه سینما معطوف کرد. او عضو کانون فیلم‎نامه‌نویسان سینمای ایران، عضو شورای مرکزی و دبیر انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران، انجمن صنفی شرکت‌های تبلیغاتی و مدیر عامل مؤسسه «مینا فیلم» و مدیر مسئول مؤسسه تبلیغاتی «دایره مینا» است.

فعالیت‌های فرهنگی و هنری

از آنجا که عالیپیام در دانشگاه رشته گرافیک خوانده بود قبل از انقلاب اسلامی در «انتشارات قلم» طرح جلد می‌زد. در همان سال‌ها در چند فیلم نیز بازی کرد و چندین فیلم کوتاه نیز ساخت. نخستین فعالیت سینمایی او بازی در فیلم «جنگ اطهر» در سال ۱۳۵۶ به کارگردانی «محمدعلی نجفی» بود. پس از انقلاب نیز فعالیتش در حوزه سینما را با کارگردانی، فیلمنامه‌نویسی، تهیه‌کنندگی، سرمایه‌گذاری و بازیگری ادامه داد. این فعالیت سینمایی ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۷۶ و در پی یک بازداشت، ممنوع کار شد. اما با این حال در سال ۱۳۸۰موفق شد پس از دوندگی‌های بسیار، مجوز ساخت فیلم «موشو» را بگیرد، تا اینکه در جریان گرفتن پروانه نمایش به او اعلام کردند که اساسا «ممنوع فرهنگ» است. به عبارتی او از هرگونه کار فرهنگی منع شده بود. فیلم موشو نیز اجازه اکران نگرفت.

با وجود سابقه و فعالیت‌های سینمایی عالیپ‌یام، بیش از هر چیزی او را با شعرهایش می‌شناسند. شعرهایی که در میان معترضان به حکومت جمهوری اسلامی هواخواهان بسیار دارد. لحن صمیمی اشعار او موجب شده است مردم عادی نیز با اشعار او بیشتر دمخور باشند. خصوصا که اشعار عالیپیام اعتراض را با طنز در می‌آمیزد و همین موجب جذابیت بیشتر اشعار او می‌شود. عالیپیام در شعر تخلص «هالو» را برای خود برگزید. به گفته خودش وقتی در سال ۷۶ به او اعلام کردند دیگر نمی‌تواند در حوزه سینما فعالیت کند، تمرکزش را بر روی شعر گذاشت. اگرچه پیش از آن نیز شعر می‌گفت و با روزنامه «خط خطی» همکاری داشت. از او کتاب «افاضات هالو» به چاپ رسید اما کمی پس از انتشار، این کتاب از کتابفروشی‌ها جمع آوری شد.

https://tavaana.org/fa/MohammadrezaAalipayam

https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ