آموزشکده توانا
57.9K subscribers
30.1K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram

دهم اسفند زادروز #نصرت_رحمانی، #شاعر است. .... @Tavaana_TavaanaTech👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
دهم اسفند زادروز #نصرت_رحمانی، #شاعر است. نصرت رحمانی یکی از شاعران نوگرای معاصر است که در شهر #رشت به دنیا آمد. او دبستان و دبیرستان خود را در تهران گذراند و پس از ان وارد مدرسه‌ی پست و تلگراف شد. او در برخی از مجلات نیز مسئول صفحه‌ی #شعر بود.
در دههٔ چهل و پنجاه شمسی، نصرت رحمانی طرفداران زیادی در میان مردم به ویژه جوانان داشت. رحماني از بهترين #شاعران شعر نوي فارسي است.

رحمانی در ۲۷ خرداد ۱۳۷۹ درگذشت.

من آبروی عشقم-نصرت رحمانی

لیلی
چشمت خراج سلطنت شب را
از شاعران شرق ،
طلب می کند
من آبروی عشقم
هشدار ... تا به خاک نریزی !
پر کن پیاله را
آرامتر بخوان
آواز فاصله های نگاه را
در باغ کوچه های فرصت و میعاد
بگشای بند موی و بیفشان
شب را میان شب
با من بدار حوصله اما نه با عتاب !
رمز شبان درد ،
شعر من است
گفتی :
گل در میان دستت میپژمرد
گفتم که :
- خواب ،
در چشم هایمان به شهادت رسیده است
گفتی که
خوبترینی ؛
آری ... خوب ام ،
شعر ترم
تارج سه ترک عرفانم
درویشم ،
خاکم !!
آینه دار رابطه ام ، بنشین
بنشین ، کنار حادثه بنشین
یا مرا به حافظه بسپار
اما ...
نام مرا ،
بر لب مبند که مسموم می شوی .
من داغ دیده ام !
لیلی
از جای پای تو .
بر آستانۀ درگاه
بوی فرار می آید
آتش مزن به سینۀ بستر
با عطر پیکر برهنه و سبزت
بنشین
بانوی بانوان شب و شعر
خانم

لیلی کلید صبح
در پلک های توست
دست مرا بگیر
از چهار راه خواب گذر کن
بگذار بگذریم زین خیل خفتگان
دست مرا بگیر
تا بسرایم :
در دست های من
بال کبوتریست !

لیلی
من آبروی عاشقان جهانم
هشدار ... تا به خاک نریزی !
من پاسدار حرمت دردم
- چشمت خراج می طلبد ؟
آنک خراج :

لیلی
وقتی که پاک می کنی خط چشمت را
دیوارهای این شب سنگین را
در هم شکسته ، آه ... که بیداد می کنی .
وقتی که پاک می کنی خط چشمت را
در باغ های سبز تنت ، شب را
آزاد می کنی

لیلی
بی مرز باش
دیوار را ، ویران کن
خط را به حال خویش رها کن،
بی خط و خال باش
با من بیا ... همیشه ترین باش !!

بارید شب
بارش سیل اشک ها شکست ،
خط سیاه دایرۀ شب را !
خط پاک شد
گل در میان دستم پرپر زد و فسرد
در هم دوید خط
ویران شد !

لیلی
بی خط و خال باش
با من بیا کن خوبترینم
با من که آبروی عشقم
با من شعرم ... شعرم ... شعرم !
وای...
در من وضو بگیر
سجاده ام ، بایست کنارم
رو کن به من که قبله عشاقم
آنگه نماز را ،
با بوسۀ بلند قامت ببند!

لیلی
با من بودن خوب است ،
من می سرایمت

یک اجرا از شعر تریاک اثر نصرت رحمانی و یک ویدئو از شعرخوانی این شاعر با موسیقی مجید انتظامی تقدیم به همراهان توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
به بهانه سالمرگ نصرت رحمانی، شاعر کوچه و بازار

نصرت رحمانی در دهم اسفند سال ‌ ۱۳۰۸ در تهران متولد شد. در مدرسه‌ پست و تلگراف و تلفن درس خواند. مدتی در رادیو مشغول بود و روزنامه‌نگاری هم کرد. با مجله‌های «فردوسی»، «تهران مصور»، «سپیده و سیاه» و «امید ایران» همکاری داشت و مسئول صفحه‌های شعر مجله‌ «زن روز» شد. از آغاز دهه ۲۰ سرودن شعر را آغاز کرد و در دهه ۳۰ به مرز شهرت رسید.

علاوه بر سرودن شعر گه‌گاه داستان‌نویسی می‌کرد و با نام مستعار لولی و ترمه در مجلات هفتگی مطالب خود را انتشار می‌داد. رحمانی از نخستین شاعران عصر ماست که زبان مردم کوچه و بازار را وارد شعر کرد. او سال‌های آخر عمر خود را در رشت زندگی کرد و در روز جمعه ۲۷ خرداد سال ۱۳۷۹ دیده از جهان فرو بست.

ای بی‌تو من، خراب!
شب بی‌تو خسته است.

ای بی‌تو من سراب
دیگر شتاب، توان را شکسته است.
در من، منی به‌پاست،
اما نرفته دلشده‌ای در عمیق خواب.
جدایی، چه خیمه‌ای
در شهر بسته است
اما... نرفته دلشده‌ای در عمیق خواب.

ای دیده‌ات شراب!
جرعه نگاهی.
ای بی‌تو دل خراب، تباهی.

در کُنه من غم تو در این پُر ستوه شب
پرواز می‌کُند.
در این شکسته شب چه سیاهی گرفته لرد.

ای بی‌تو من، خراب!
دستان باد
دیوارهای جدایی کشیده‌اند
در روی خاک.
این ظلم نیست؟
ای بی‌تو من، خراب؟

ای بی‌تو من، خراب!
شب، بی‌تو خسته است؛
من، بی‌تو خسته‌ام،
و جدایان
درهم شکسته‌اند.

ای بی‌تو،
ای سراب!
goo.gl/mZtNCQ

@Tavaana_TavaanaTech
"نصرت رحمانی"
شاعر شعر سیاه و شورشی

نصرت یکی از شاعران نوگرای معاصر است. «کوچ»، اولین کتاب او، در محافل روشنفکری شاعران و نویسندگان، مورد اقبال قرار گرفت. غیر از مقدمه نیما بر این کتاب، جسارت شاعر و مایه‌های اعتراض به اخلاقیات اشرافی از دلایل موفقیت این کتاب بودند.
نصرت که خود را وامدار اندیشه هدایت می‌داند، مانند او به اشرافیت پوسیده‌ای که نوک دماغ شاعران و نویسندگان را گرفته بود، اعتراض می‌کند.

او با کنایه به فضای اشراف‌زادگی حاکم بر آن دوره، در زندگی‌نامه‌اش می‌نویسد: «پدر قهرمانی نداشته‌ام تا لقب‌اش را با زنجیر به کت‌های خسته‌ام ببندم و در سنگلاخ‌ها بدوم، تا هر جا سخن بر سر نام رود، با تمام نیروی‌ام فریاد بکشم که پسر فلان‌الدوله هستم. ولی اگر لازم باشد می‌گویم نام پدرم اسدالله بود.»
نصرت شاعر عصیان‌گری است. سیاهی و عصیان‌گری اشعار او ناشی از انهدام آمال فکری‌اش است. او سخنگو و سمبل انسانی شکست‌خورده است که جسارت اعتراض دارد؛ البته گاهی چنان در ابراز این جسارت افراط می‌کند که شعرش بیش‌تر به کفرنامه شبیه می‌شود:
«خدایا تو بوسیده‌ای هیچ‌گاه / لبِ سرخ‌فامِ زنی مست را؟»
یا
«امشب صدای باد می‌آید / شاید زنی کنار خدا خفته است».
او خود را صدای نسلی می‌داند که یأس و شکست و دربه‌دری را تجربه کرده و در شعر بیش‌تر گرایش به نوعی آنارشیسم دارد؛ یعنی شورش علیه هر چیز مستقر، علیه نظم موجود.

نصرت صریح و عریان، احساس و درک باطنی خود را در قالب شعر ریخته است؛ او طراح ماهری است و در شعر کار نقاشی انجام می‌دهد. تصویر و تصور در شعر نصرت نقش پررنگی دارد. به همین دلیل او را «نقاش پلشتی‌های جامعه» نامیده‌اند. او درباره رابطه‌اش با شعر می‌گوید: «بعضی‌ها در حاشیه زندگی شعر هم می‌گویند، من در حاشیه شعر زندگی هم می‌کنم.»

بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2ta1BIa

لینک مطلب در سایت توانا:
bit.ly/2M0Hdkx
#نصرت_رحمانی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"نصرت رحمانی"
شاعر شعر سیاه و شورشی


به بهانه سالگرد درگذشت نصرت رحمانی از شاعران نوگرای معاصر

نصرت رحمانی یکی از شاعران نوگرای معاصر است. «کوچ»، اولین کتاب او، در محافل روشنفکری شاعران و نویسندگان، مورد اقبال قرار گرفت. غیر از مقدمه نیما بر این کتاب، جسارت شاعر و مایه‌های اعتراض به اخلاقیات اشرافی از دلایل موفقیت این کتاب بودند. نصرت که خود را وامدار اندیشه هدایت می‌داند، مانند او به اشرافیت پوسیده‌ای که نوک دماغ شاعران و نویسندگان را گرفته بود، اعتراض می‌کند.

نصرت سال‌های آخر عمر خود را در رشت در کنار همسرش خانم پوران شیرازی و پسرش آرش، سپری کرد. او در سال ۱۳۷۹ روز جمعه ۲۷ خرداد چشم از جهان فروبست و در گورستان سلیمان داراب در کنار آرامگاه شیون فومنی به خاک سپرده شد.

bit.ly/2HYq9cJ
لینک یوتیوب:
bit.ly/2KUo9XW

فرمت نوشتاری:
bit.ly/2KWyUsA
#اسلایدشو #نصرت_رحمانی
#توانا #آموزشکده_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"نصرت رحمانی"
شاعر شعر سیاه و شورشی


به بهانه سالگرد درگذشت نصرت رحمانی از شاعران نوگرای معاصر

نصرت رحمانی یکی از شاعران نوگرای معاصر است. «کوچ»، اولین کتاب او، در محافل روشنفکری شاعران و نویسندگان، مورد اقبال قرار گرفت. غیر از مقدمه نیما بر این کتاب، جسارت شاعر و مایه‌های اعتراض به اخلاقیات اشرافی از دلایل موفقیت این کتاب بودند. نصرت که خود را وامدار اندیشه هدایت می‌داند، مانند او به اشرافیت پوسیده‌ای که نوک دماغ شاعران و نویسندگان را گرفته بود، اعتراض می‌کند.

نصرت سال‌های آخر عمر خود را در رشت در کنار همسرش خانم پوران شیرازی و پسرش آرش، سپری کرد. او در سال ۱۳۷۹ روز جمعه ۲۷ خرداد چشم از جهان فروبست و در گورستان سلیمان داراب در کنار آرامگاه شیون فومنی به خاک سپرده شد.

bit.ly/2HYq9cJ
لینک یوتیوب:
bit.ly/2KUo9XW

فرمت نوشتاری:
bit.ly/2KWyUsA
#اسلایدشو #نصرت_رحمانی
#توانا #آموزشکده_توانا

@Tavaana_TavaanaTech