آموزشکده توانا
56.3K subscribers
31.5K photos
37.1K videos
2.55K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
بیش از ۱۰۰۰ تن از فعالان شناخته شده جنبش زنان، جنبش کارگری، خانواده‌های دادخواه، خانواده‌های قربانیان شلیک سپاه به پرواز اوکراینی، فعالان محیط زیست، معلمان، رونامه‌نگاران، نویسندگان، پزشکان و فعالان سیاسی با امضا بیانیه‌ای خواهان آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و عقیدتی و مطبوعاتی شدند. متن کامل این نامه را در ادامه بخوانید:

صدای زندانیان سیاسی، مدنی، عقیدتی و مطبوعاتی باشیم!

هم‌میهنان آزاده، آگاه و متعهد

زندانیان سیاسی، فرزندان شایسته ملت هستند؛ اجازه ندهیم صدای آن‌ها که صدای من و شما بودند؛ لحظه‌ای به خاموشی گراید.

همه ما یکصدا خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و مطبوعاتی هستیم.

هموطنان گرامی!

این زندانیان بدون‌ ارتکاب هیچ جرم و گناه برخلاف اصل «قانونی بودن جرم و مجازات» به زندان افتاده و در تضاد کامل با اصل «حقوقی شخصی بودن مجازات»، خانواده‌های آنها نیز مجازات شده و در زجر و‌ عذاب گرفتار ظلم و ستم مضاعف شده‌اند.

نظر باینکه کلیه زندانیان سیاسی و مطبوعاتی و عقیدتی به استناد اصول «۳۴، ۳۲، ۳۶، ۳۷، ۶۱، ۱۵۹ و ۱۶۸ قانون اساسی»

درمرجعی غیر قانونی وغیر مستقل و غیر صالح قضایی، بدون دادرسی منصفانه و حق دفاع مشروع، زندانی شده اند؛ باید بی قید و شرط آزاد شوند.

با توجه به وضعیت وخیم برخی از زندانیان، و غیر قابل تحمل بودن شرایط سخت زندان برای همه عزیزان، لازم است که همه ما از هر گروه و عقیده‌ای که هستیم به یاری این آزاد زنان وآزاد مردان بشتابیم و خواهان آزادی فوری آنان باشیم؛ شاید فردا دیر باشد

بویژه در مورد اعدام‌های روزهای پیش رو بسیار نگرانیم و اینگونه تصمیمات غیرعادلانه، ما را برای پافشاری بر آزادی همه این ازادگان مصمم تر می‌کند.

به امید آزادی همه زندانیان سیاسی، مدنی، عقیدتی و مطبوعاتی


اسامی در لینک زیر :

https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSfMcPzo0QDeaDXO1ZOn0irn-u3CfJhCNK4sJZU9LNtkYbflTg/viewform?usp=header

#زندانیان_سیاسی #برای_آزادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
نه به اعدام خواستی مطلق در اندیشه، اراده و عمل
✍️آنیشا اسدالهی

آنیشا اسداللهی، معلم، مترجم و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در نامه‌ای به مسئله اعدام در ایران پرداخته است. او با تأکید بر لزوم مطلق‌بودن مخالفت با اعدام، به تجربیات خود از همبستگی زندانیان در برابر این حکم غیرانسانی اشاره می‌کند و هشدار می‌دهد که حتی کوچک‌ترین استثنا در این مسئله می‌تواند زمینه‌ساز گسترش هیولای اعدام شود.

در ادامه متن کامل این نامه را می‌خوانید:

نامه آنیشا اسداللهی، معلم و مترجم زندانی در اوین، با تأکید بر مطلق بودن خواست «نه به اعدام»، نگاهی عمیق به تجربه‌های شخصی او از همبستگی زندانیان و ضرورت ریشه‌یابی این خواسته دارد. او با اشاره به صدور حکم اعدام برای دو هم‌بندی‌اش، پخشان عزیزی و وریشه مرادی، می‌گوید: «روح نه به اعدام بر فراز هر گرایش سیاسی و همزمان در درون آن، در ذهن تک تک ما ایستاده بود و ما را نظاره می‌کرد.» آنیشا از لحظات تلخی مانند روز اعدام رضا رسایی یاد می‌کند که چگونه زندانیان با گرایش‌های سیاسی مختلف در برابر این «عمل انحصاری دولتی» ایستادگی کردند.
او هشدار می‌دهد که کوچک‌ترین روزنه در خواست «نه به اعدام» می‌تواند «دایره هیولای اعدام» را گسترده‌تر کند و می‌گوید: «به محض آنکه روزنه‌ای در آن بیفتد، دایره هیولای اعدام بازتر و بازتر می‌شود.» آنیشا به این باور است که روح این خواست هنوز در جامعه عمیقاً درونی نشده و توضیح می‌دهد که: «هنوز محدوده‌هایی وجود دارد که با اعدام همراهی می‌شود یا با سکوتی معنادار از کنارش با بی‌تفاوتی رد می‌شویم.»
در بخش دیگری از نامه، او به مشکلات تاریخی و مفهومی در پذیرش «نه به اعدام» اشاره می‌کند و می‌نویسد: «تاریخ شکننده حق‌ها، حتی آنجا که حقانیتی سر بر می‌آورد... به آسانی فرو می‌نشیند و به فراموشی سپرده می‌شود.» او از «منطق زور تاریخی» و عدم تعمق در مفاهیم ریشه‌ای انتقاد کرده و تأکید می‌کند که این حق باید به زبان مردم و با پاسخ‌گویی به پرسش‌های آن‌ها توضیح داده شود.
او در نقد فعالان سیاسی می‌گوید که هنوز «نه به اعدام» به شکلی مطلق درک نشده و بسیاری با تأکید بر ویژگی‌های فردی محکومان، خواسته‌شان را محدود می‌کنند. او می‌پرسد: «اگر من اینگونه نباشم، آیا شما به حاکمیت ارتجاع حق می‌دهید من را وارد آن روزنه هولناک استثنا کند؟»
آنیشا تأکید دارد که دفاع از «نه به اعدام» باید به دور از انحصار سیاسی و ایدئولوژیک باشد و می‌نویسد: «اعدام در انحصار دولت‌هاست و نه به اعدام خواستی مطلق که آن را باید مطلق اندیشه، اراده و عمل کرد.» این نامه دعوتی است برای بازنگری و بازتعریف این خواسته به‌عنوان حقی انسانی و غیرقابل‌چشم‌پوشی.


متن کامل این نامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/no-to-execution-anisha-asadollahi/

#بیانیه #آنیشا_اسداللهی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
در آستانه سالگرد کارزار، «بند مردان زندان عادل‌آباد شیراز به کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در هفته پنجاه‌ودوم پیوست.»

در ادامه اعدام‌ها و سرکوب‌های سیستماتیک که روزانه علیه شهروندان ایران اعمال می‌شود، متأسفانه حاکمان ستمگر در دی‌ماه، بیش از ۱۱۰ زندانی را اعدام کردند و از ابتدای سال ۱۴۰۳ تاکنون نیز ۹۵۰ نفر از شهروندان زندانی را بر چوبه‌های دار آویخته‌اند. این آمار نشان‌دهنده افزایش بی‌سابقه استفاده از اعدام به‌عنوان ابزاری برای سرکوب جامعه است.

در آخرین اخبار، یک زندانی سیاسی به نام مالک داورشناس (موسوی)، ۲۶ ساله، اهل شهرستان کرخه، به اتهام بغی به اعدام محکوم شده است. این زندانی که از سال ۱۴۰۰ در بازداشت به سر می‌برد، تحت شکنجه‌های روحی و جسمی وادار به اعتراف شده و اکنون در خطر جدی اجرای حکم اعدام قرار دارد.
در مقابله با این احکام غیرانسانی، جامعه و زندانیان در برابر خشونت‌های حکومت مقاومت کرده‌اند. کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" اکنون به ۳۴ زندان گسترش یافته است و شاهد حمایت‌های گسترده در داخل و خارج کشور از این کارزار هستیم.
از جمله این حمایت‌ها، ۱۱ تشکل صنفی معلمان در استان‌های مختلف، باوجود فشارهای امنیتی، شجاعانه از کارزار حمایت کرده‌اند و در تجمعات هفتگی خود نیز بارها شعار نه به اعدام سر دادند.همچنین شاهد موضعگیری ماموستاهای شهرهای مختلف کردستان علیه اعدام بودیم.
همچنین، در ۲۹ دی‌ماه، دو قاضی بدنام، محمد مقیسه و علی رازینی، که سابقه چهار دهه نقض حقوق بشر و صدور هزاران حکم اعدام برای زندانیان سیاسی و غیرسیاسی را در کارنامه خود داشتند، توسط یک شهروند به جان آمده پاسخ جنایات خود را دریافت کردند.شادمانی و استقبال جامعه بویژه دادخواهان هزاران اعدام سیاسی را به دنبال داشت که این نتیجه ۴۵ سال اعدام و قتل‌عام زندانیان و بیانگر انزجار مردم ایران از اعدام است و نشاندهنده این است که کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" و هر نوع کنش علیه اعدام صدای اکثر مردم ایران و لغو این حکم قرون وسطایی اعدام خواسته آنها می‌باشد.

طبق آخرین گزارش‌ها، بند مردان زندان عادل‌آباد شیراز نیز به کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" پیوسته‌اند. هفته گذشته نیز بند زنان همین زندان حمایت خود را از این کارزار اعلام کرده بودند.

کارزار ضمن محکومیت تمامی احکام اعدام، صرف‌نظر از اتهامات یا عقاید زندانیان، بار دیگر تأکید می‌کند که حکم اعدام غیرانسانی است و باید به‌طور کلی لغو شود. حکومت مستبد ایران با حربه‌های "شرعی و قانونی خودساخته" از اعدام برای سرکوب جامعه استفاده می‌کند. ضروری است که همه با اصل حکم اعدام به‌عنوان حکمی غیرانسانی مخالفت کنند تا بستری برای وقوع جرم و جنایت از بین برود؛ چراکه زمینه‌ساز بسیاری از جرم‌ها در جامعه، خود حکومت است.

ما به عنوان اعضای کارزار، ضمن قدردانی از حمایت‌های مردمی از کارزار، از اعتصاب عمومی علیه اعدام در روز چهارشنبه در شهرهای کردستان حمایت کرده و همه مردم را نیز به حمایت از آنها فرا میخوانیم. و بار دیگر از تمامی زندانیان در زندان‌های مختلف درخواست می‌کنیم به کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" بپیوندند تا یک‌صدا و متحد برای دفاع از حق حیات محکومان به اعدام فریاد بزنیم.

کارزار‌ "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" سه‌شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۳ در هفته پنجاه‌ودوم در ۳۴ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:

زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان جوین، زندان مشهد، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران.

هفته پنجاه‌ودوم
سه‌شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۳
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

#بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعری از فرهاد حافظی در اعتراض به احکام ناعادلانه صادرهٔ اعدام برای زندانیان سیاسی

شعر و خوانش؛ #فرهاد_حافظی_سمنانی
زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین


تصور کن یه زندونی، پر از درد و پریشونی
جوابش حکمِ اعدامِ، میشه لبریزِ ویرونی
جهان قدِ قدمهاشِ، داره بدجوری می پاشه
توی سلولِ سه در دو، که طول وعرضِ دنیاشِ
پر از تردید و تشویشِ، تو قلبش انگار آتیشِ
با هر صوتِ اذانِ صبح، هزار بار زیر و رو میشه
از این گلدسته ها داره، صدای مرگ می باره
یه زندونی تو سلولش، به فکرِ چوبهٔ دارِ
همش پا میشه...میشینه، هواش بدجوری سنگینِ
سلولِ انفرادیش و، مِثِ طابوت میبینه
دلش تنگِ عزیزاشِ، همش تو فکرِ فردا شه
که بازم فرصتی میشه، یروزی پیششون باشه
شب و روزاش و میشمارِ، شبا تاصبح بیدارِ
یه احساسی بهش میگه، که بغضش رو نِگَهدارِ
غرورت نشکنه پیشِ، سیَه روزانِ بی ریشه
یه امیدی بهش میگه، بزودی شب تموم میشه
تصور کردی دنیاش و، اگه حس کردی درداشو
برای نه به حکمِ مرگ، تو هم کاری بکن... پاشو
سکوتِ تلخت و بشکن، بزن فریاد هم میهن
بگو بسه دیگه اعدام، بگو بسه دیگه کشتن
بنامِ نامی ایران، بنام حضرتِ انسان
برای عشق وآزادی، بشیم همراه و هم پیمان


فرهاد حافظی سمنانی که فرهاد آزرم نیز نامیده می‌شود، شاعر و ترانه‌سرا ست او در فضای مجاری در انتقاد از ظلم حکومت به مردم می‌نوشت که بازداشت و سپس به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد. با اتهاماتی که برای نیروهای مبارز تبدیل به یک ترجیع‌بند تکراری و تلخ شده است؛ – اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور – فعالیت تبلیغی علیه نظام – توهین به رهبری – توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی در ایران امروز، هر گونه اقدام و انتقاد که از دید جمهوری اسلامی، نامطلوب قلمداد شود سریعا به امنیت کشور پیوند می‌خورد. بر این اساس است که هنرمندی چون فرهاد حافظی به «تبانی علیه امنیت کشور» متهم می‌شود.

از فرهاد حافظی بیشتر بدانید:
فرهاد حافظی؛ حبس به «جرم» ایران‌دوستی و مردم‌دوستی
https://tavaana.org/farhad-hafezi/

#فرهاد_حافظی #بیانیه #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، پس از کشته شدن قاضی مقیسه متنی در خصوص دادرسی‌های ناعادلانه دادگاه‌های انقلابی و ظلمی که متحمل شده به شرح زیر نوشته است:

چند روز پیش جریان کشته‌شدن قاضی محمد مقیسه، بار دیگر تمام خاطرات بازداشت‌ها و دادگاه و ظلم‌هایی که به من شد را به خاطر آورد و لازم دیدم که برای ثبت در تاریخ این موارد را بنویسم.

در سال ۱۳۹۸، قاضی محمد مقیسه، که به صدور احکام ناعادلانه علیه فعالان حقوق بشر شهرت دارد، تنها به دلیل نوشتن جمله «مرگ بر دیکتاتور» بر دیوار، مرا به ۷ سال حبس محکوم کرد. این حکم ظالمانه بخشی از ظلمی بود که جوانی‌ام را در زندان گرفت. در همان سال، پدرم که برای دفاع از من به دادگاه آمده بود، با توهین مقیسه مواجه شد و از دادگاه بیرون انداخته شد. او گفته بود: «پسرت ضد انقلابه، برو بیرون». این برخورد غیرانسانی زخمی عمیق بر روح خانواده‌ام گذاشت و بخشی از فشارهایی بود که بر ما تحمیل شد.
پس از آزادی کوتاه ۷۵ روزه در بهمن ۱۴۰۱، به دلیل گفتن جمله «ما به چه زبانی بگوییم که شما را نمی‌خواهیم؟» بار دیگر بازداشت شدم. در ۱۱ اردیبهشت، مأموران اطلاعات سپاه در حضور پدرم مرا با ضرب‌وجرح شدید دستگیر کردند. در نمایشی به نام «جلسه رسیدگی» در شعبه ۲۸ بی‌دادگاه انقلاب، قاضی محمدرضا عموزاد مرا به ۷ سال و ۹ ماه حبس محکوم کرد. این حکم ظالمانه در تجدیدنظر توسط آخوند حوزان به ۶ سال و ۳ ماه کاهش یافت. پدرم که تاب دیدن این خشونت‌ها و فشارهای روانی ناشی از وضعیت من را نداشت، بیمار شد و در مهرماه همان سال بر اثر ایست قلبی درگذشت. با وجود این فاجعه، رژیم ستمگر حتی اجازه حضور در مراسم خاکسپاری او را نیز به من نداد.
در طول این سال‌ها، بیش از پنج سال از جوانی‌ام را با زندان، تبعید و انفرادی از من گرفتند. یکی از تلخ‌ترین تجربیاتم تبعید از زندان اوین به قزل‌حصار بود. زمانی که به این تبعید اعتراض کردم، به دستور هدایت‌الله فرزادی، رئیس زندان اوین، و مدیر داخلی، میثم باقری، به سلول انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شدم و سپس سه هفته را در شرایطی سخت درسلول انفرادی موسوم به سوییت ویژه شکنجه آخرین لحظات زندگی زندانیان اعدامی زندان قزلحصار سپری کردم. شبی در آبان ۱۴۰۲، زندانی‌ای را دیدم که صورت خونینش به حلقه‌های دیوار بسته شده بود. او با دستبند و پابند، زیر پنجره از سرما می‌لرزید و التماس می‌کرد، اما مأموران کوچک‌ترین توجهی به او نداشتند. این رفتارهای غیرانسانی هرگز از ذهنم پاک نخواهد شد.
پدرم زیر خاک آرمیده، اما آمرین این جنایات، از جمله مقامات سپاه پاسداران، هدایت‌الله فرزادی، محمدرضا عموزاد، آخوند حوزان، و دیگر عوامل سرکوب، هنوز محاکمه نشده‌اند. رژیمی که با خشونت، اعدام، زندان و سرکوب، آزادی‌خواهان را خاموش می‌کند، هیچ مشروعیتی ندارد و روزی به دست عدالت سپرده خواهد شد. وظیفه انسانی من این است که روشنگری کنم و صدای قربانیان این جنایات باشم. عدالت روزی برقرار خواهد شد و عاملان این ظلم‌ها در برابر نگاه جهانیان محاکمه خواهند شد.

#محمد_مقیسه #رضا_محمدحسینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
دانشجویان دانشگاه تربیت‌مدرس در اعتراض به صدور احکام اعدام بیانیه‌ای صادر کردند.
روز گذشته، سه‌شنبه دوم بهمن‌ماه، تعدادی از دانشجویان دانشگاه تربیت‌مدرس گردهم آمدند و با انتشار بیانیه‌ای همبستگی خود با کارزار #سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام اعلام کردند.
آن‌ها صدور حکم غیرانسانی اعدام را محکوم کردند.
در این بیانیه آمده است:
«حکومت هرگز حق ندارد ما را بکشد، هیچ یک از ما را، بی هیچ بهانه و دستاویزی. این نه یک نهِ قطعی و بی‌چون‌وچراست.»

متن کامل بیانیه

«گاه آن رسیده است تا بیش از پیش و با صدایی هرچه رساتر اعلام کنیم: حکومت هرگز حق ندارد ما را بکشد، هیچ یک از ما را، بی هیچ بهانه و دستاویزی. این نه یک نهِ قطعی و بی‌چون‌وچراست.

نیک می‌دانیم که حاکمیت برای بقای خود و حفظ منافع مشترک اقلیت حامی خود، با بهره‌گیری از ایدئولوژی، مجازات‌های اسماً قانونی را وضع می‌کند و به نام «قانون» جنایاتش را علیه شهروندان مشروع جلوه می‌دهد. اعدام یکی از این مجازات‌ها است: پیام‌آور رعب و وحشت که فلسفۀ وجودی آن چیزی نیست مگر سرکوب تودۀ مردم. آموخته‌ایم که آنچه دولت‌های جبار و خودکامه را نگاه می‌دارد (هرچند نه تا ابد) سیطره رعب و ترس است. این است که توسل به جوخه‌های اعدام در نظام‌های سیاسی خودکامه و استبدادی عادتی دیرینه است و در جمهوری اسلامی با بهانه‌های مختلف: گاه به اسم «امنیت»، گاه به نام عدالت.

امروز در حکومت جمهوری اسلامی بحث حتی بر سر این نیست که آیا اعدام می‌تواند بخشی از یک سیستم حقوقی جویای عدالت باشد یا خیر؟ اعدام جمهوری اسلامی قصدی برای مجازات و برقراری «عدالت» ندارد؛ بلکه راهی است برای تغذیه نظام و هراس‌افکنی بر جمعیت از طریق نمایش جباریت.

اما آنچه باید به‌ حکومت مستبد آموخت این است که منشأ قانون خواست و ارادۀ مردم است نه ارادۀ حاکمان. اعدام نفی حق حیات انسان به دست خون‌خواه حکومت است و «زن، زندگی، آزادی»، در گام نخست، پاسداشت زندگی است و کوتاه کردن بازوان این قدرت مسلط در گرفتن حق زیست شهروندان است.

ما دانشجویان دانشگاه تربیت‌مدرس، در همراهی با کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» زندانیان سراسر کشور، آمده‌ایم تا اعلام کنیم در برابر اعدام، این حکم غیرانسانی و بربرگونه، تمام قد ایستاده‌ایم.

امیدواریم یارانمان در دیگر دانشگاه‌ها نیز صدای «نه به اعدام» را رساتر از گذشته، به انواع شیوه‌های خلاقانه‌ای که می‌شناسند، در دانشگاه‌ها بلند کنند. دیر نیست روزی که، آنچنان که شایسته و به‌حق است، فضای دانشگاه را بازپس‌گیریم و با بهره‌گیری از حق آزادی بیان، این حق بنیادین شهروندی‌مان، صدای اعتراض خود را، آن‌گونه که باید، در صحن دانشگاه طنین‌انداز کنیم.

جامعه‌ای که شأن و کرامت انسانی را پاس می‌دارد جایی برای چوبه‌های دار ندارد.»

#نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادی
#پخشان_عزیزی
#وریشه_محمدی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#بیانیه

@Tavaana_TavaanaTech
جامعه جهانی بهائی، اجرای حکم حبس ۱۱ زن بهائی را محکوم کرد.
روز گذشته چهارشنبه ۳ بهمن‌ماه ساعت ۶ صبح سرکوبگران جمهوری اسلامی به منزل زنان بهایی حمله کردند و با ایجاد رعب و وحشت آنان را بازداشت کردند.
در بیانیه‌ای که جامعه جهانی بهائی منتشر کرد، این بازداشت‌ها بخشی از یک «کارزار سیستماتیک و رو به افزایش آزار و سرکوب» علیه بهائیان معرفی شده‌اند.
این بیانیه همچنین اشاره می‌کند که چندین نفر از زنان بازداشت‌‌شده مادر نوزاد و کودک خردسال‌ هستند یا مسئول مراقبت از والدین سالخورده‌شان.

متن کامل بیانیه:

دو روز قبل از بررسی کارنامۀ حقوق بشری جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد،
حکومت ایران ۱۱ زن بهائی را به دلیل اعتقادشان بازداشت می‌کند

ژنو—۳ بهمن ۱۴۰۳—در جدیدترین اقدام خشونت‌آمیز جمهوری اسلامی ایران علیه بهائیان، امروز صبح زود در موجی تکان‌دهنده از حملات به منازل، ١١ زن بهائی بدون حکم قضایی یا اطلاع قبلی بازداشت شدند.

چندین نفر از زنان بازداشت‌شده نوزاد و کودک خردسال دارند یا مسئول مراقبت از والدین سالخورده‌شان هستند. آن‌ها پیش از این به دلیل بهائی بودن با محکومیت‌ مواجه شده بودند. بر اساس گزارش‌ها، مأموران امنیتی با بالا رفتن از دیوار، تحت فشار قرار دادن همسایگان و جا زدن خود به عنوان کارکنان خدمات شهری، با اعمال زور وارد منازل این زنان شده و آن‌ها را تحت بازرسی‌های پرفشار و تهاجمی قرار داده‌اند. همسایگان با ارعاب وادار به سکوت و کودکان حاضر در خانه‌ها از این عملیات مضطرب و دچار وحشت شدند.

۱۰ نفر از این زنان در خانه‌های خود در بهارستان، نزدیک اصفهان، بازداشت شدند. اما وقتی مأموران امنیتی به خانۀ نفر یازدهم رفتند، متوجه شدند که او در خانه نیست. همسرش به آن‌ها اطلاع داد که او برای دیدار با خانواده به روستای قَرَه در استان چهارمحال و بختیاری رفته است. مأموران تا ظهر در محل سکونتش در بهارستان منتظر بازگشت او ماندند و وقتی او بازنگشت، به روستای قَرَه رفتند و او را در همان روز بازداشت کردند.

سیمین فهندژ، نمایندۀ جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل متحد در ژنو اظهار داشت: «حکومت ایران بار دیگر چهرۀ واقعی خود را نشان داده است. جمهوری اسلامی دو روز پیش از بررسی کارنامۀ حقوق بشری‌اش در سازمان ملل متحد، بار دیگر دست به اقدامی بی‌رحمانه علیه زنانی کاملاً بی‌گناه زده است. آنچه 'جرم' این زنان محسوب می‌شود خدمت به جوامع محلی‌شان بوده و اکنون حکومت ایران آن‌ها را در یورشی خشونت‌آمیز به منازلشان بازداشت کرده است.»
به تازگی ۱۸ کارشناس حقوق بشر سازمان ملل متحد و جامعۀ جهانی بهائی به آزار و سرکوب مضاعف زنان بهائی در ایران، هم به دلیل اعتقاد دینی و هم به دلیل جنسیتشان اشاره کرده‌اند. واقعۀ امروز، جدیدترین نمونه از این روند انزجارآمیز است.

جامعۀ جهانی بهائی این بازداشت‌ها را که بخشی از یک کارزار سیستماتیک و رو‌ به‌ افزایش آزار و سرکوب علیه بزرگترین اقلیت دینی غیرمسلمان ایران است، محکوم می‌کند.

بازداشت‌های امروز تنها دو روز پیش از «بررسی ادواری جهانی»(UPR) ایران در «شورای حقوق بشر سازمان ملل» در ژنو رخ می‌دهد، جایی که انتظار می‌رود آزار و سرکوب سیستماتیک بهائیان توسط حکومت ایران مورد بررسی دقیق قرار گیرد.

جامعۀ جهانی بهائی از جامعۀ بین‌المللی می‌خواهد تا از فرصت بررسی ادواری جهانی استفاده کرده و خواستار این شود که حکومت ایران:
به تبعیض علیه بهائیان در تمامی عرصه‌های زندگی، از جمله آموزش و اشتغال پایان دهد.
آزادی دین و عقیده را رعایت کند.
آزار و سرکوب حکومتی، بازداشت‌ها و مصادرۀ اموال را متوقف سازد.
انتشار تبلیغات نفرت‌پراکنانه علیه بهائیان ایران را خاتمه دهد.
اموال مصادره‌شده را بازگرداند و اجرای عدالت را برای افراد آسیب‌دیده تضمین نماید.

اسامی بازداشت‌شدگان عبارت است از رویا آزادخوش، شورانگیز بهامین، نسرین خادمی، مریم خورسندی، بشری مطهر، مژگان پورشفیع، فیروزه راستی‌نژاد، ساناز راسته، سارا شکیب، آزیتا رضوانی‌خواه و فرخنده رضوان‌پی.


#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#داستان_ما_یکیست
#اصفهان
#بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زرتشت احمدی‌راغب، زندانی سیاسی، در بیانیه‌ای از زندان نخستین سالگرد کارزار سه‌شنبه‌های اعتصاب اعتراضی برای لغو اعدام را گرامی داشت. او در پیام صوتی‌ای که منتشر کرد گفت:
«با پشتکار و شجاعت دوستان در زندان قزل‌حصار ۵۲ هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام را پشت سر گذاشته‌ایم. با اتحاد و همدلی می‌خواهیم به چرخه خشونت پایان دهیم.»

جامعه چگونه می‌تواند از کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام حمایت کند؟

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#بیانیه
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آزادی زندانیان سیاسی خواسته‌ای که باید به اولویت جنبش #زن_زندگی_آزادی بدل شود

پیام دکتر شکرالله مسیح‌پور، کنشگر سیاسی و زندانی سیاسی سابق در ارتباط با وضعیت بحرانی سلامت فرزندش، زندانی سیاسی #سیامک_مسیح‌پور

«آن‌ها فکر می‌کنند که ما را می‌کشند و در خاک دفن می‌کنند. غافل از اینکه ما بذر آزادی هستیم، از خاک خواهیم رویید و در قامت درختان ستبر آزادی، روزی به بار خواهیم نشست.»
سیامک مسیح‌پور، بند ۴ زندان اوین

با درود به هموطنان. با گرامیداشت یاد جان‌باختگان راه آزادی وطن و رهایی زندانیان سیاسی سرافراز از قفس جور، جهل و جنون جمهوری اسلامی.

فرزندم سیامک مسیح‌پور، متولد بهمن ۱۳۶۰، مهندس الکترونیک، شاعر و ورزشکار، روزهای سختی را در زندان اوین سپری می‌کند.

سیامک از کودکی کنجکاو و پرسشگر بود. او که از هوش بالایی برخوردار است، کلاس دوم و سوم دبستان را در یک سال طی کرد. سیامک از دوران کودکی و نوجوانی، چه در مدرسه و چه در جامعه و محل کار، هرگز زیر بار زور نرفت و سکوت در برابر ظلم را همکاری با ظالم می‌دانست.

وی به خاطر روحیه ظلم‌ستیزی‌اش، از سال ۱۳۸۸ تاکنون چندین بار بازداشت و زندانی شده است. اما زندان، شکنجه‌های جسمی و روحی، و فشارهای مالی باعث نشد که او از آرمان خود یعنی تحقق آزادی، عدالت اجتماعی و حاکمیت قانون دست بکشد.

آخرین دستگیری او به دلیل شرکت در مراسم خاکسپاری زنده‌یاد آرمیتا گراوند توسط نیروهای اطلاعات سپاه در تاریخ ۷ آبان ۱۴۰۲ صورت گرفت.

با اینکه شرکت در مراسم خاکسپاری و حتی اعلام آگهی مجلس ترحیم در هیچ قانونی جرم‌انگاری نشده است، شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب با ریاست قاضی صلواتی، وی را به اتهام «تجمع و تبانی به‌منظور برهم زدن امنیت داخلی و خارجی» و همچنین داشتن ۸۰۰۰ دنبال‌کننده در کانال تلگرامی‌اش، به ۲ سال حبس تعزیری، ۲ سال ممنوع‌الخروجی از کشور، و ۲ سال محرومیت از فعالیت در فضای مجازی محکوم کرد.

با نگرش به حکم غیرعادلانه صادره، سیامک به این حکم تمکین نکرد و در اعتراض به حکم ناعادلانه، درخواست تجدیدنظر خود را تسلیم کرد. با این حال، شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر و همچنین دیوان عالی کشور بدون توجه به اظهارات وی، حکم دادگاه بدوی را تأیید کردند.

در پرونده‌های سیاسی یا به‌قول خودشان امنیتی، تنها مبنای قضاوت و صدور حکم، اظهارات ضابط است، بدون اینکه دفاعیات متهم مورد توجه قرار بگیرد.

فرزندم، سیامک مسیح‌پور، که به‌دلیل ضربات نیروهای امنیتی دچار شکستگی مهره‌های ستون فقرات و آسیب استخوان ترقوه شده بود، با وجود درد شدید و نیاز به مراقبت‌های پس از عمل جراحی، همچنان در زندان و تحت فشار است.

با امید وزش نسیم آزادی در جای‌جای میهن.

#زندانی_سیاسی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کمال جعفری‌یزدی، زندانی سیاسی محبوس در زندان وکیل‌آباد مشهد، که خود علاوه بر اینکه برادر شهید است، جانباز جنگ است و چهار سال هم اسیر جنگی بوده، در واکنش به بازداشت دو دختر نوجوان به خاطر رقصیدن، در این فایل صوتی می‌گوید:

قطعاً شهدای ما فدای آزادی، رفاه و شادی معیشت مردم شدند. امروز اگر کسی با شادی، نشاط و آزادی مردم مقابله کند، شهدای ما، همان‌طور که در صحبت‌های سر مزار برادر شهیدم در بهشت رضا گفتم، اگر زنده بودند، اسلحه‌شان را به طرف این افراد می‌گرفتند. دیگر نمی‌شود مقابل خواسته‌های مردم ایستاد. مردم باید شاد باشند. شادی یعنی انرژی مثبت، رشد. غم، عذاب و سیاهی یعنی تسلیم شدن به بدبختی. سیاهی و عزا متعلق به جنگ‌هاست.

هر روزمان بلاتکلیف باشد که "برقصیم؟"، "دست بزنیم؟" یا "سینه بزنیم؟"، این روش زندگی نمی‌شود. باید کمی مردم را شاد نگه داشت. این افراد نمی‌فهمند که مسیرشان اشتباه است. شادی حق مردم است، حق جوان‌هاست. شهدای ما برای شادی و آزادی مردم فدا شدند، برای همین مملکت جان دادند.

هر شهیدی هم که برای جمهوری اسلامی و اهداف باطل آن فدا شده، "خَسِرَ الدُّنْیا وَالآخِرَةَ" بوده است.»

#رقص #کمال_جعفری_یزدی #شادی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری #برای_یک_زندگی_معمولی #بیانیه۱۴ #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech