آموزشکده توانا
55.7K subscribers
31.9K photos
37.5K videos
2.55K files
19.2K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram

‏بیشتر از یک سال از ناپدید شدن امین بذرگر گذشت و هنوز معلوم نیست چه بلایی سر او آوردند. آخرین پست‌ها و استوری‌های امین از نوید افکاری بود. بارها بخاطر فعالیت‌هایش تهدید شد. مدت‌ها داخل پلاک ۱۰۰ اطلاعات در شیراز بازداشتش کردند. و بعد ناپدید شد.

‏چند ماه پیش جنازه‌ای که تنها چند تکه استخوان بود در یکی از کوه‌های شیراز پیدا شد و در کنارش گوشی موبایلی بود که میگویند متعلق به امین است. خانواده‌ی امین می‌گویند این جنازه متعلق به امین نیست. جنازه را برای آزمایش دی‌ان‌ای برده‌اند و هنوز بعد از ماه‌ها جوابش نیامده.
امین کجاست..

- متن از اکانت ۱۵۰۰ تصویر

#امین_بذرگر #یاری_حقوقی_توانا #بازداشتگاه_پلاک_صد #زندانیان_سیاسی


@Tavaana_TavaanaTech
شکنجه محمد داوری در بازداشتگاه پلاک ۱۰۰؛ تأیید آثار کبودی و زخم توسط پزشکی قانونی

محمد داوری، فعال کارگری زندانی، پس از ۱۷ روز نگهداری در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز، موسوم به پلاک ۱۰۰، به زندان عادل‌آباد شیراز بازگردانده شد. به گفته وکیل او، فرشته تابانیان، این فعال کارگری در این مدت تحت شکنجه قرار گرفته و آثار کبودی بر دنده‌ها و سینه سمت راست و همچنین زخم‌های متعدد بر پاهای او توسط پزشکی قانونی تأیید شده است.

محمد داوری در تاریخ ۲ دی‌ماه، به دستور شعبه ۱۴ بازپرسی شیراز به بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ منتقل شد. در طول این مدت، او نه تنها از تماس با خانواده و وکلایش محروم بوده، بلکه به دلیل شرایط دشوار و شکنجه‌های اعمال‌شده، دست به اعتصاب غذا زده است. رئیس کل دادگستری استان فارس پس از اطلاع از این وضعیت، شخصاً با او دیدار کرده و دستور پیگیری و ارجاع او به پزشکی قانونی را صادر کرده است.

وکیل مدافع او همچنین اعلام کرد که داوری در دوره‌ای دیگر از زمان حبس آقای داوری را به بند ارشاد منتقل کرده بودند که از ابتدایی‌ترین امکانات مانند پتو و وسایل بهداشتی محروم بوده و به مشکلات پوستی ناشی از گزیدگی شدید مبتلا شده است.

او همچنین اعلام کرد شکایت از سه مأموری که در بازداشتگاه پلاک صد اقدام به شکنجه محمد داوری کرده‌اند، در حال بررسی است.


محمد داوری، متولد ۱۳۷۳ در استان کهگیلویه و بویراحمد، دارای مدرک کارشناسی عمران از دانشگاه آزاد یاسوج و دانشجوی مقطع کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه گلستان شیراز است. او به دلیل فعالیت‌های کارگری و مدنی، پیش‌تر نیز بارها بازداشت و محکوم شده بود.

این فعال کارگری در سال گذشته توسط دادگاه انقلاب شیراز به سه سال حبس تعزیری، منع خروج از کشور، منع فعالیت در فضای مجازی، و اقامت اجباری در بردسیر کرمان به مدت دو سال محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، سه سال حبس تعزیری او قابل اجرا اعلام شده است.

محمد داوری از اردیبهشت‌ماه امسال، دوران محکومیت خود را در زندان عادل‌آباد شیراز سپری می‌کند و همچنان با مشکلات عدیده‌ای از جمله عدم دسترسی به خدمات درمانی مناسب مواجه است.

جمهوری اسلامی از شکنجه به خصوص در بازداشتگاه‌های امنیتی، برای سرکوب فعالان مدنی و سیاسی استفاده می‌کند و این موضوع به صورت یک روال و سیستماتیک اعمال اعمال می‌شود.


#محمد_داوری #شکنجه
#نه_به_شکنجه #زندان_عادل_آباد_شیراز
#بازداشتگاه_پلاک_صد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
روایت محمد داوری، زندانی سیاسی از عادل‌آباد: شکنجه، تهدید و بی‌عدالتی در حکومت خامنه‌ای

محمد داوری، زندانی سیاسی در زندان عادل‌آباد شیراز، در نامه‌ای به علی خامنه‌ای، وی را مسئول شکنجه‌ها، آزارها و تخریب زندگی خود و خانواده‌اش می‌داند. او روایت می‌کند که چگونه با فریب، شکنجه و تهدید جنسی مواجه شده، از حقوق اولیه محروم گشته و حتی پس از شکایت، سیستم قضایی شکنجه‌گران را تبرئه کرده است. او از فشارهای امنیتی بر خانواده‌اش، از جمله تهدیدات علیه پدر بیمارش که منجر به سکته و مرگ او شد، پرده برمی‌دارد.

متن کامل نامه به شرح زیر است:

سیدعلی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی

محمد داوری هستم و‌ این نامه را از زندان عادل آباد شیراز خطاب به شما می‌نویسم و از این جهت شما را مخاطب قرار داده‌ام زیرا به جرم توهین به شما در زندانم، ازینرو شما را مسئول تمامی رنج و مشقت‌هایی می‌دانم که در طی این مدت خود و خانواده‌ام متحمل شده‌ایم.

در تاریخ دوم دی ماه من را با فریب از بند خارج می‌کنند؛ در بدو خروج ناگهان ماموران وزارت اطلاعات را می‌بینم آن‌ها بدون نشان دادن احضاریه و بیان علت احضار و داشتن غرض قبلی من را جهت انتقال سوار خودروی ون می‌کنند. در بدو نشستن با زدن دستبند از پشت و پابند آن‌هم به صورتی که از شدت سفت بسته شدن دست‌ها و پاهایم دچار بی‌حسی و کبودی می‌شوند؛ سفت بسته شدنی که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز آثار آن هنوز قابل مشاهده است. پس از سوار شدن، خودروی ون تبدیل به اتاق شکنجه متحرکی می‌شود و ضرب و شتمی که از زندان تا خود بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ ادامه می‌یابد.

سخنان شما در مدت اخیر و تاکید بر برخورد با مخلان امنیت روانی جامعه را شنیدم اما وقتی هنوز یک ماه از مرگ پدرم نگذشته من را در چنین شرایطی از زندان می‌ربایند تا خانواده داغدارم را که درگیر مقدمات برگزاری مراسم چهلم هستند با قراردادن در بی‌خبری و بی‌اطلاعی درگیر استرس و بی‌تابی دهشتانکی کنند آن‌هم به گونه‌ای که مادرم بدحال شود و خواهرم دچار شوک روحی گردد و من را به گونه‌ای کتک بزنند که دنده‌ها و سینه‌ام کبود شوند، خون دماغ شوم، پاهایم زخمی و کبود شود، عینک‌ام را بشکنند، توهین و تحقیر کنند و در نهایت مرا با شیشه نوشابه تهدید جنسی کنند که مبادا صدایت دربیاید؛ که چه؟ برای چه؟ آری آنچه بر من گذشت چنان برایم سهمگین بود که تا روزها نتوانستم لب به غذا بزنم؛ چانه خودم را نمی‌زنم اما کیست که بتواند درک کند زجری را که خانواده‌ام در این مدت متحمل شده‌اند، هیهات از این ظلم.

سیدعلی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، حال من از شما می‌پرسم مخلان امنیت روانی جامعه چه کسانی‌ هستند؟ مضاف بر آن تورم افسارگسیخته، افزایش روزافزون قیمت دلار، مسکن، خودرو و اقلام خوراکی که طبقه کارگر و فرودستان جامعه و بخش بزرگی از طبقه متوسط را شرمنده‌تر از پیش کرده است آیا جایی برای امنیت روانی جامعه باقی می‌گذارد؟

سیدعلی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، تاکید شما در تیرماه سال جاری به قضات در مورد رعایت و الزام به حقوق بشر اسلامی را نیز شنیدم. هرچند تن نیمه‌جان حقوق بشر را در غرب به صلیب آویخته‌اند اما در واقع حقوق بشر اسلامی ‌وضعیت فاجعه آمیزتری را سپری می‌کند؛ مترسک موریانه خورده‌ای را می‌ماند که حتی مذمت‌ترین و ادبارترین پرندگان هم از او باکی ندارند و گویا استمرار چنین وضعی باب میل مسئولانی می‌باشد که دل به افشای جنایت صهیونیست‌ها خوش کرده‌اند تا بر ستم‌های خود سرپوش بگذارند. در واقع دسترسی به حقوق بشر اسلامی نه تنها امکان‌پذیر نیست بلکه تنها راه دستیابی به آن اعتصاب غذا و بازی کردن با سلامت خود می‌باشد. از اینروست که ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تبدیل به خانه‌‌ای متروکه‌ شده است.

به تبلیغات رسانه‌ای اهمیت نخواهم داد اما آنچه که بعنوان یک فعال حقوق زندانیان در زندان‌های جنوب ایران در طی این سال‌ها تجربه کرده‌ام‌ برایم تداعی کننده زندان‌های حجاج ابن یوسف است. وجود یک سیاهچال شش سلولی موسوم به زیرزمین و شکنجه‌گاه دیگری موسوم به بند ارشاد در زندان عادل آباد شیراز که مسئولان زندان آن را از بازدیدکنندگان پنهان می‌کنند و در آن به شکنجه‌های طاقت فرسا متوسل می‌شوند، خود نمونه این ادعاست. بیماری که چندین ماه است به آن درگیرم و در پی انتقال به همین سلول‌های مخوف به آن مبتلا شده‌ام،....

ادامه را در سایت توانا بخوانید:

https://tavaana.org/torture-in-khamenei-prisons-mohammad-davari/

#محمد_داوری #بیانیه #زندان_عادل_آباد_شیراز #بازداشتگاه_پلاک_صد_شیراز #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایت محمد داوری، زندانی سیاسی از عادل‌آباد: شکنجه، تهدید و بی‌عدالتی در حکومت خامنه‌ای

محمد داوری، زندانی سیاسی در زندان عادل‌آباد شیراز، در نامه‌ای به علی خامنه‌ای، وی را مسئول شکنجه‌ها، آزارها و تخریب زندگی خود و خانواده‌اش می‌داند. او روایت می‌کند که چگونه با فریب، شکنجه و تهدید جنسی مواجه شده، از حقوق اولیه محروم گشته و حتی پس از شکایت، سیستم قضایی شکنجه‌گران را تبرئه کرده است. او از فشارهای امنیتی بر خانواده‌اش، از جمله تهدیدات علیه پدر بیمارش که منجر به سکته و مرگ او شد، پرده برمی‌دارد.

متن کامل نامه به شرح زیر است:

سیدعلی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی

محمد داوری هستم و‌ این نامه را از زندان عادل آباد شیراز خطاب به شما می‌نویسم و از این جهت شما را مخاطب قرار داده‌ام زیرا به جرم توهین به شما در زندانم، ازینرو شما را مسئول تمامی رنج و مشقت‌هایی می‌دانم که در طی این مدت خود و خانواده‌ام متحمل شده‌ایم.

در تاریخ دوم دی ماه من را با فریب از بند خارج می‌کنند؛ در بدو خروج ناگهان ماموران وزارت اطلاعات را می‌بینم آن‌ها بدون نشان دادن احضاریه و بیان علت احضار و داشتن غرض قبلی من را جهت انتقال سوار خودروی ون می‌کنند. در بدو نشستن با زدن دستبند از پشت و پابند آن‌هم به صورتی که از شدت سفت بسته شدن دست‌ها و پاهایم دچار بی‌حسی و کبودی می‌شوند؛ سفت بسته شدنی که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز آثار آن هنوز قابل مشاهده است. پس از سوار شدن، خودروی ون تبدیل به اتاق شکنجه متحرکی می‌شود و ضرب و شتمی که از زندان تا خود بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ ادامه می‌یابد.

سخنان شما در مدت اخیر و تاکید بر برخورد با مخلان امنیت روانی جامعه را شنیدم اما وقتی هنوز یک ماه از مرگ پدرم نگذشته من را در چنین شرایطی از زندان می‌ربایند تا خانواده داغدارم را که درگیر مقدمات برگزاری مراسم چهلم هستند با قراردادن در بی‌خبری و بی‌اطلاعی درگیر استرس و بی‌تابی دهشتانکی کنند آن‌هم به گونه‌ای که مادرم بدحال شود و خواهرم دچار شوک روحی گردد و من را به گونه‌ای کتک بزنند که دنده‌ها و سینه‌ام کبود شوند، خون دماغ شوم، پاهایم زخمی و کبود شود، عینک‌ام را بشکنند، توهین و تحقیر کنند و در نهایت مرا با شیشه نوشابه تهدید جنسی کنند که مبادا صدایت دربیاید؛ که چه؟ برای چه؟ آری آنچه بر من گذشت چنان برایم سهمگین بود که تا روزها نتوانستم لب به غذا بزنم؛ ....

ادامه را در سایت توانا بخوانید:

tavaana.org/torture-in-khamenei-prisons-mohammad-davari/

#محمد_داوری #بیانیه #زندان_عادل_آباد_شیراز #بازداشتگاه_پلاک_صد_شیراز #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech