«اگر قاسمشون زنده بود من اتفاقا برای ناراحت کردن اون هم که شده رای نمیدادم!
ولی جدا از این، این آخوند به نکته خوبی اشاره کرده و اونم اینکه رای دادن، حکومتیا رو خوشحال میکنه. حالا به هر کی رای داده باشید پس مردم رای بی رای!»
- متن و تصویر توییت، ارسالی از همراهان
#رای_بی_رای #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
ولی جدا از این، این آخوند به نکته خوبی اشاره کرده و اونم اینکه رای دادن، حکومتیا رو خوشحال میکنه. حالا به هر کی رای داده باشید پس مردم رای بی رای!»
- متن و تصویر توییت، ارسالی از همراهان
#رای_بی_رای #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
حجاب در ایران چگونه تبدیل به یک اجبار شد؟
goo.gl/yNAJev
انقلاب اسلامی هنوز یک ماهه نشده بود که آیت الله خمینی تهدید علیه زنان غیرمحجبه را در قالب رهبر نظام آغاز کرد. روزنامه کیهان در ۱۶ اسفند ۱۳۵۷ این سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی را منعکس کرد: «زنهای اسلامی عروسک نیستند. زنان اسلامی باید با حجاب بیرون بیایند نه اینکه خودشان را بزک کنند. در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند». دولت موقت به ریاست «مهدی بازرگان» نیز به طور تلویحی از این سخنان آیت الله خمینی حمایت کرد. فردای همان روز«عباس امیرانتظام» که سخنگوی دولت بود در یک مصاحبه مطبوعاتی و در پاسخ به این پرسش که: «آیا دولت دستور امام را در مورد حجاب تایید میکند؟» اینگونه پاسخ داد که: «هیچ دستوری از طرف امام نیست که مورد تایید دولت نباشد».
این سخنان به مثابه یک اعلام جنگ علیه انتخاب آزاد سبک زندگی بود. چندین دهه بود که انتخاب پوشش در ایران برای زنان به امری بدیهی تبدیل شده بود و زنان بسیاری بودند که علی رغم مخالفت با پادشاهی پهلوی، نمی توانستند دخالت نیروهای حکومتی در انتخاب نوع پوشش را تاب بیاورند. از این رو طبیعی بود که این سخنان آیت الله خمینی واکنش سنگینی ایجاد کند. ۱۷ اسفند ۵۷مصادف با روز جهانی زن بود. این روز تحت الشعاع اظهارات دیروز آیت الله خمینی قرار داشت. خیابان های تهران شاهد تظاهرات هزاران زن بود. زنان برای مخالفت با اجبار در حجاب شعار دادند:«آزادی جهانی ست / نه شرقی نه غربی ست»، «ما انقلاب نکردیم / تا به عقب برگردیم» روزنامه کیهان در گزارشی از این تظاهرات نوشت: «گروهها و دستهجات مختلف زنان از صبح امروز در خیابانهای شمالی و مرکزی تهران به مناسبت روز جهانی زن و به خاطر ابراز نظریات خود درباره حجاب زنان دست به راهپیمائی زدند. در راهپیمائیهای امروز زنان، تعداد زیادی از دانش آموزان مدارس دخترانه نیز شرکت داشتند. آنها ضمنا علیه کسانی که به زنان بی حجاب در روزهای اخیر حمله کردهاند، شعار میدادند… راهپیمائی امروز در حالی انجام شد که ریزش برف بی وقفه از اولین ساعات بامداد آغاز شدهاست».
زنانی که نزدیک به پنج دهه، پوشش را یک مساله اختیاری می دیدند، نمی توانستند به راحتی و به یکباره به اجبار حکومت به حجاب تن دهند.اگرچه در همان ابتدا زنان غیرمحجبه از ورود به ادارات منع شده بودند و یا بعضی زنان خود از رفتن به سر شغل خود اجتناب کردند، اما نزدیک به پنج سال طول کشید تا حجاب اجباری به صورت یک قانون لازم الاجرا در بیاید. در سال های پس از آن تا قانونی شدن حجاب اجباری در مجلس شورای اسلامی، پله پله و به انحا مختلف سعی شد، حجاب به صورت یک اجبار برای زنان، حضوری پررنگ در تصمیم و سخن مقامات حکومت تازه تاسیس داشته باشد.
از جمله «حسن روحانی» - رییس جمهور فعلی ایران – که در آن مقطعدر ارتش مسئولیت داشت در خاطرات خود می گوید: «طرح اجباری شدن حجاب در ادارت مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدین جهت در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفر بودند، جمع کردم و پس از گفتگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند».آیت الله خمینی نیز طی یک مصاحبه در آذر ۵۸ با «اوریانا فالاچی» که نسبت به پدیده حجاب اجباری اعتراض می کند، می گوید: «ما یک پوشش خاصى را نمىگوییم. براى حدود زنهایى که به سن و سال شما رسیدهاند هیچ چیزى نیست.ما زنهاى جوانى که وقتى ایشان آرایش مىکنند و مىآیند، یک فوج را دنبال خودشان مىکشند، اینها را داریم جلوشان را مىگیریم. شما هم دلتان نسوزد».
بیشتر بخوانید:
goo.gl/QhJHpm
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/yNAJev
انقلاب اسلامی هنوز یک ماهه نشده بود که آیت الله خمینی تهدید علیه زنان غیرمحجبه را در قالب رهبر نظام آغاز کرد. روزنامه کیهان در ۱۶ اسفند ۱۳۵۷ این سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی را منعکس کرد: «زنهای اسلامی عروسک نیستند. زنان اسلامی باید با حجاب بیرون بیایند نه اینکه خودشان را بزک کنند. در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند». دولت موقت به ریاست «مهدی بازرگان» نیز به طور تلویحی از این سخنان آیت الله خمینی حمایت کرد. فردای همان روز«عباس امیرانتظام» که سخنگوی دولت بود در یک مصاحبه مطبوعاتی و در پاسخ به این پرسش که: «آیا دولت دستور امام را در مورد حجاب تایید میکند؟» اینگونه پاسخ داد که: «هیچ دستوری از طرف امام نیست که مورد تایید دولت نباشد».
این سخنان به مثابه یک اعلام جنگ علیه انتخاب آزاد سبک زندگی بود. چندین دهه بود که انتخاب پوشش در ایران برای زنان به امری بدیهی تبدیل شده بود و زنان بسیاری بودند که علی رغم مخالفت با پادشاهی پهلوی، نمی توانستند دخالت نیروهای حکومتی در انتخاب نوع پوشش را تاب بیاورند. از این رو طبیعی بود که این سخنان آیت الله خمینی واکنش سنگینی ایجاد کند. ۱۷ اسفند ۵۷مصادف با روز جهانی زن بود. این روز تحت الشعاع اظهارات دیروز آیت الله خمینی قرار داشت. خیابان های تهران شاهد تظاهرات هزاران زن بود. زنان برای مخالفت با اجبار در حجاب شعار دادند:«آزادی جهانی ست / نه شرقی نه غربی ست»، «ما انقلاب نکردیم / تا به عقب برگردیم» روزنامه کیهان در گزارشی از این تظاهرات نوشت: «گروهها و دستهجات مختلف زنان از صبح امروز در خیابانهای شمالی و مرکزی تهران به مناسبت روز جهانی زن و به خاطر ابراز نظریات خود درباره حجاب زنان دست به راهپیمائی زدند. در راهپیمائیهای امروز زنان، تعداد زیادی از دانش آموزان مدارس دخترانه نیز شرکت داشتند. آنها ضمنا علیه کسانی که به زنان بی حجاب در روزهای اخیر حمله کردهاند، شعار میدادند… راهپیمائی امروز در حالی انجام شد که ریزش برف بی وقفه از اولین ساعات بامداد آغاز شدهاست».
زنانی که نزدیک به پنج دهه، پوشش را یک مساله اختیاری می دیدند، نمی توانستند به راحتی و به یکباره به اجبار حکومت به حجاب تن دهند.اگرچه در همان ابتدا زنان غیرمحجبه از ورود به ادارات منع شده بودند و یا بعضی زنان خود از رفتن به سر شغل خود اجتناب کردند، اما نزدیک به پنج سال طول کشید تا حجاب اجباری به صورت یک قانون لازم الاجرا در بیاید. در سال های پس از آن تا قانونی شدن حجاب اجباری در مجلس شورای اسلامی، پله پله و به انحا مختلف سعی شد، حجاب به صورت یک اجبار برای زنان، حضوری پررنگ در تصمیم و سخن مقامات حکومت تازه تاسیس داشته باشد.
از جمله «حسن روحانی» - رییس جمهور فعلی ایران – که در آن مقطعدر ارتش مسئولیت داشت در خاطرات خود می گوید: «طرح اجباری شدن حجاب در ادارت مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدین جهت در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفر بودند، جمع کردم و پس از گفتگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند».آیت الله خمینی نیز طی یک مصاحبه در آذر ۵۸ با «اوریانا فالاچی» که نسبت به پدیده حجاب اجباری اعتراض می کند، می گوید: «ما یک پوشش خاصى را نمىگوییم. براى حدود زنهایى که به سن و سال شما رسیدهاند هیچ چیزى نیست.ما زنهاى جوانى که وقتى ایشان آرایش مىکنند و مىآیند، یک فوج را دنبال خودشان مىکشند، اینها را داریم جلوشان را مىگیریم. شما هم دلتان نسوزد».
بیشتر بخوانید:
goo.gl/QhJHpm
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. حجاب در ایران چگونه تبدیل به یک اجبار شد؟ انقلاب اسلامی هنوز یک ماهه نشده بود که آیت الله خمینی تهدید علیه زنان غیرمحجبه را در قالب رهبر نظام آغاز کرد. روزنامه کیهان در ۱۶ اسفند ۱۳۵۷ این سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی را منعکس کرد: «زنهای اسلامی عروسک نیستند. زنان…
کانکسنشینی در کرمان
«خیلی از متقاضیان بخش مسکن استیجاری که توان پرداخت اجاره خانه ندارند، به دنبال زمین اجاره ای برای برپاکردن چادر یا کانکس هستند که برای نخستین بار در شهر کرمان با این پدیده مواجه شدیم».
این سخنان آقای «علی گلسرخی» حدود دو سال پیش در گفتگو با خبرگزاری ایسنا و سپس شبکه خبر و انتشار آن در وبسایتهای مختلف، به سرعت این خبر را تبدیل به یکی از خبرهای عجیب کرد. علی گلسرخی در این گزارش به عنوان «فعال حوزه مسکن» و «عضو اتحادیه مشاوران املاک کرمان» معرفی شده بود و صراحتا نگرانی خود در حوزه مسکن را با گزارشگر و تلویزیون در میان گذاشته بود.
او در انتقاد خود از رویکردهای دولتی گفت «سال ها قبل هشدار دادیم که اگر دولت در شهر کرمان در بخش مسکن که شرایط خاصی دارد و مهاجرپذیر است، ورود نکند، در آینده با پدیده های اجتماعی خاص و معضلات اجتماعی مواجه شده و بعضا امکان دارد مستاجران به آلونک نشینی رو بیاورند که در حال حاضر در شهر کرمان مستاجر آلونک نشین زیاد داریم و متاسفانه اکنون مستاجر کانکس نشین و چادرنشین اضافه شده و این خود می تواند پیامدهای اجتماعی وحشتناک زیادی داشته باشد».
در سخنان آقای گلسرخی با شبکه خبر، بحث از حاشیهنشینی برجسته بود و اینکه نزدیک به چند هزار کرمانی در مناطق حاشیهای زندگی میکنند. در مرداد ۹۷ نیز خود فرماندار کرمان نیز از وجود ۳۱ نقطه حاشیهنشینی در این شهر خبر داد که به گفته او نزدیک به ۵۰ هزار نفر در آن مناطق زندگی میکنند.
در یک تحقیق دانشگاهی نیز با اشاره به رشد ۹ برابری جمعیت شهر کرمان در پس از انقلاب ۵۷، «توسعه فیزیکی مدیریتنشده شهری» یکی از مشکلات شهر کرمان برشمرده شده است. در این تحقیق از دو محله «سیدی» و «امامحسن» به عنوان دو منطقهای نام برده شده است که در پایینترین سطح زندگی نسبت به دیگر مناطق شهر هستند و بیش از ۱۱ هزار نفر در این دو شهرک زندگی میکنند. بنا به گفته این تحقیق «ساکنان این محلهها اغلب مهاجر و از نظر سطح سواد، درآمد، نوع شغل در سطح پایینی نسبت به ساکنان سایر محلات شهر قرار دارند و همچنین وضعیت مسکن، بهداشتی و زیرساختی در سـطح محلـه بسـیار نامطلوب است».
پس از گذشت دو سال اوضاع مسکن در ایران به مراتب بدتر شده است.
#کانکس_نشینی #شهر_کرمان #صدا_سیما #حاشیه_نشینی #بحران_مسکن #آموزشکده_توانا #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«خیلی از متقاضیان بخش مسکن استیجاری که توان پرداخت اجاره خانه ندارند، به دنبال زمین اجاره ای برای برپاکردن چادر یا کانکس هستند که برای نخستین بار در شهر کرمان با این پدیده مواجه شدیم».
این سخنان آقای «علی گلسرخی» حدود دو سال پیش در گفتگو با خبرگزاری ایسنا و سپس شبکه خبر و انتشار آن در وبسایتهای مختلف، به سرعت این خبر را تبدیل به یکی از خبرهای عجیب کرد. علی گلسرخی در این گزارش به عنوان «فعال حوزه مسکن» و «عضو اتحادیه مشاوران املاک کرمان» معرفی شده بود و صراحتا نگرانی خود در حوزه مسکن را با گزارشگر و تلویزیون در میان گذاشته بود.
او در انتقاد خود از رویکردهای دولتی گفت «سال ها قبل هشدار دادیم که اگر دولت در شهر کرمان در بخش مسکن که شرایط خاصی دارد و مهاجرپذیر است، ورود نکند، در آینده با پدیده های اجتماعی خاص و معضلات اجتماعی مواجه شده و بعضا امکان دارد مستاجران به آلونک نشینی رو بیاورند که در حال حاضر در شهر کرمان مستاجر آلونک نشین زیاد داریم و متاسفانه اکنون مستاجر کانکس نشین و چادرنشین اضافه شده و این خود می تواند پیامدهای اجتماعی وحشتناک زیادی داشته باشد».
در سخنان آقای گلسرخی با شبکه خبر، بحث از حاشیهنشینی برجسته بود و اینکه نزدیک به چند هزار کرمانی در مناطق حاشیهای زندگی میکنند. در مرداد ۹۷ نیز خود فرماندار کرمان نیز از وجود ۳۱ نقطه حاشیهنشینی در این شهر خبر داد که به گفته او نزدیک به ۵۰ هزار نفر در آن مناطق زندگی میکنند.
در یک تحقیق دانشگاهی نیز با اشاره به رشد ۹ برابری جمعیت شهر کرمان در پس از انقلاب ۵۷، «توسعه فیزیکی مدیریتنشده شهری» یکی از مشکلات شهر کرمان برشمرده شده است. در این تحقیق از دو محله «سیدی» و «امامحسن» به عنوان دو منطقهای نام برده شده است که در پایینترین سطح زندگی نسبت به دیگر مناطق شهر هستند و بیش از ۱۱ هزار نفر در این دو شهرک زندگی میکنند. بنا به گفته این تحقیق «ساکنان این محلهها اغلب مهاجر و از نظر سطح سواد، درآمد، نوع شغل در سطح پایینی نسبت به ساکنان سایر محلات شهر قرار دارند و همچنین وضعیت مسکن، بهداشتی و زیرساختی در سـطح محلـه بسـیار نامطلوب است».
پس از گذشت دو سال اوضاع مسکن در ایران به مراتب بدتر شده است.
#کانکس_نشینی #شهر_کرمان #صدا_سیما #حاشیه_نشینی #بحران_مسکن #آموزشکده_توانا #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
طی ماههای اخیر خبر خودکشی چند کودک در ایران، اذهان عمومی ایرانیان را به شدت جریحهدار کرد.
ولی واقعیت این است ابعاد خودکشی کودکان در ایران گستردهتر از صرفا چند کودک است.
واقعیت این است که در جامعه امروز ایران کودکان و نوجوانان بخشی از قربانیانی هستند که بر اثر خشونت ناشی از فقر و فشارهای اجتماعی افسرده میشوند و دست به خودکشی میزنند.
محمدمهدی تندگویان، معاون وقت ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان، در سال ۱۳۹۷ گفته بود علاوه بر گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال و ۳۵ سال به بالا، که بیشترین آمار اقدام به خودکشی را دارند، چند سالی است که میان افراد زیر ۱۷ سال هم اقدام به خودکشی مشاهده شده است.
به گفته او طبق آخرین آمار تا پایان سال ۱۳۹۶ در کل کشور ۲۱۲ نفر زیر ۱۷ سالگی اقدام به خودکشی کردهاند.
دکتر ملکوتی، رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران، درباره برخورد مسئولان با مقوله خودکشی کودکان میگوید «اگر مادر حاملهای در بیمارستانی فوت کند، همان نیمهشب خبرش را به وزارتخانه میرسانند؛ اما اگر کودکی در شهری خودکشی کند، هیچکسی از آن خبردار نمیشود؛ مگر اینکه رسانهها آن را اعلام کنند».
این یعنی آماری که از میزان خودکشی کودکان اعلام شده است شاید حتی نزدیک به آمار واقعی هم نباشد.
دکتر ملکوتی ادامه میدهد «ابتدا باید قبول کنیم که خودکشی در کشور زیاد شده و در مرحله بعد برای کمشدن آن تصمیم بگیریم. اینکه بگوییم چیزی نیست یا آمار را جدی نگیریم و از آن عبور کنیم و به دروغ بگوییم آمار کم شده، نتیجه این میشود که آمار خودکشی سال به سال بیشتر میشود و بحران جدی کشور را فرا میگیرد؛ در واقع میتوانم بگویم که برنامههای پیشگیری از خودکشی در کشور جدی نیست و باید به شکل جدیتری اجرا شود».
@Tavaana_TavaanaTech
ولی واقعیت این است ابعاد خودکشی کودکان در ایران گستردهتر از صرفا چند کودک است.
واقعیت این است که در جامعه امروز ایران کودکان و نوجوانان بخشی از قربانیانی هستند که بر اثر خشونت ناشی از فقر و فشارهای اجتماعی افسرده میشوند و دست به خودکشی میزنند.
محمدمهدی تندگویان، معاون وقت ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان، در سال ۱۳۹۷ گفته بود علاوه بر گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال و ۳۵ سال به بالا، که بیشترین آمار اقدام به خودکشی را دارند، چند سالی است که میان افراد زیر ۱۷ سال هم اقدام به خودکشی مشاهده شده است.
به گفته او طبق آخرین آمار تا پایان سال ۱۳۹۶ در کل کشور ۲۱۲ نفر زیر ۱۷ سالگی اقدام به خودکشی کردهاند.
دکتر ملکوتی، رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران، درباره برخورد مسئولان با مقوله خودکشی کودکان میگوید «اگر مادر حاملهای در بیمارستانی فوت کند، همان نیمهشب خبرش را به وزارتخانه میرسانند؛ اما اگر کودکی در شهری خودکشی کند، هیچکسی از آن خبردار نمیشود؛ مگر اینکه رسانهها آن را اعلام کنند».
این یعنی آماری که از میزان خودکشی کودکان اعلام شده است شاید حتی نزدیک به آمار واقعی هم نباشد.
دکتر ملکوتی ادامه میدهد «ابتدا باید قبول کنیم که خودکشی در کشور زیاد شده و در مرحله بعد برای کمشدن آن تصمیم بگیریم. اینکه بگوییم چیزی نیست یا آمار را جدی نگیریم و از آن عبور کنیم و به دروغ بگوییم آمار کم شده، نتیجه این میشود که آمار خودکشی سال به سال بیشتر میشود و بحران جدی کشور را فرا میگیرد؛ در واقع میتوانم بگویم که برنامههای پیشگیری از خودکشی در کشور جدی نیست و باید به شکل جدیتری اجرا شود».
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
"She would be eleven. A day like tomorrow. They didn't let this happen. They took her from me, in cruelty. So injust so unfair...
ریرا! تمام این بهار پیِ کاردینالهای سرخرنگ میگشتم. یکی بر درخت خانه بود، یکی بر سنگ مزار، یکی بر دیوار محل کارم. کاردینالها میخواندند و من میگفتم مگر تناسخ وجود دارد؟ بعد با خودم میگفتم آخر مگر کدام مسافر 752 میخواهد به این دنیای پست و بیمقدارِ بیعدالتی و رذالت دوباره پای بگذارد. در هیات پرندهای، در شمایل یک گل سرخ، در قامت یک درخت سبکبار. نه! رها کن این توهم را.
فردا دوم خرداد یازده ساله میشدی. شرورترین آدمهای دنیا ولی شما را از من گرفتند.
ریرای من! وقتی موهای دخترشان را میبافند یاد شما میافتند، وقتی عروسکی بر زمین میافتد یاد شما میافتند. وقتی پاییز میشود وقتی برف میبارد وقتی خرداد میشود...
ریرای من! دختر من بودی اما حالا دختر خیلیها شدی. دوستت دارم."
#دادخواهی
#ps752justice
#fathers_of_752
از فیسبوک حامد اسماعیلیون
@Tavaana_TavaanaTech
ریرا! تمام این بهار پیِ کاردینالهای سرخرنگ میگشتم. یکی بر درخت خانه بود، یکی بر سنگ مزار، یکی بر دیوار محل کارم. کاردینالها میخواندند و من میگفتم مگر تناسخ وجود دارد؟ بعد با خودم میگفتم آخر مگر کدام مسافر 752 میخواهد به این دنیای پست و بیمقدارِ بیعدالتی و رذالت دوباره پای بگذارد. در هیات پرندهای، در شمایل یک گل سرخ، در قامت یک درخت سبکبار. نه! رها کن این توهم را.
فردا دوم خرداد یازده ساله میشدی. شرورترین آدمهای دنیا ولی شما را از من گرفتند.
ریرای من! وقتی موهای دخترشان را میبافند یاد شما میافتند، وقتی عروسکی بر زمین میافتد یاد شما میافتند. وقتی پاییز میشود وقتی برف میبارد وقتی خرداد میشود...
ریرای من! دختر من بودی اما حالا دختر خیلیها شدی. دوستت دارم."
#دادخواهی
#ps752justice
#fathers_of_752
از فیسبوک حامد اسماعیلیون
@Tavaana_TavaanaTech
او و مادرش پریسا روز هشتم ژانویه 2020 سوار پرواز ps752 هواپیمایی اوکراین شدند و سه دقیقه بعد از بلند شدن از فرودگاه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هواپیمای آنها شلیک کرد. ریرا در آن روز نه سال و شش ماه و شانزده روز بر زمین زندگی کرده بود.
پدرش سال پیش برای او نوشت: “دخترم. در این روز که باید ده ساله میشدی متاسفم. متاسفم و عذرخواه. متاسفم که یک نفر را به دنیا آوردم و پس از آن همه زیبایی، سه دقیقهی وحشتناک نصیبش شد. متاسفم که نتوانستم شما یک نفر را، از شر شرارت آدمیزاد و از جهل او محافظت کنم. متاسفم که نوجوانیات سوخت کلهشقیهای نوجوانی شما از ما گرفته شد متاسفم که فرصت عاشق شدن نیافتی نشکفتی و دل به کسی ندادی متاسفم که سرزمینهای بسیاری را ندیدی راه دانشگاه بر تو بسته شد، کودکان دچار معلولیت از کمکت محروم ماندند و نتوانستی بر موج زندگی سوار شوی تا تو را به دوردستها ببرد. متاسفم که آینده برای من و شما و مادرت به خاکستری سرد بدل شد.
دخترم کسانی شما و مادرت را کشتند و با اینکه قلب آدمهای باوجدان در این اندوه از سینه بیرون میزد کسانی در آنجا خون پاک شما را لگدمال کردند و کسانی در همین شهری که زندگی میکردی در همین کشور تلاش میکنند فریاد دادخواهی زندگی کوتاه شما را خفه کنند.
دخترم! از من چیزی نمانده است. شما شک کرده بودی و من پس از شما به همه چیز شک کردم، به عشق، به زیبایی، به رنگ به انسان.
دخترم! از این همه کلمه که به شما آموختم فرصت نکردم معنای قربانی را یادت بدهم. نشد تا روز تولدت. قربانی یعنی شما یعنی مادرت و یعنی من، پدرت. قربانیِ خشونت، قربانیِ جهل، قربانیِ شرارت. قربانی یعنی آن فرانک که داستانش را خوانده بودی.
دخترم ریرا! آنه فرانکِ کوچک و ظریف من! که در آشویتس فرودگاه تهران تو را سوزاندند، ده سالگیات را ندیدی حتا نمیدانم چه هدیهای جز کتاب برایت میخریدم اما حال همهی اینها حتا کتابها در برابر من بیارزش شده است.
دخترم! اما پدرت قول میدهد یاد شما را با خودش به همهجا ببرد، آن را به یاد تمام آدمهای فراموشکار بیاورد، به سازمان ملل، به سفارت کشورها، به سازمان جهانی هوانوردی، به پارلمان، به هرجایی که ممکن است گوشی برای شنیدن دادخواهی باشد. او به هر کاری دست خواهد زد. تحصن، اعتصاب، فریاد، نامه، ایمیل، ملاقات. هرچه باشد. جانیست در چلهی کمان که باید رها شود و در پایان این راه که نمیدانم چقدری از آن مانده، به دیدارت خواهم آمد. تا آن روز… “
#داذخواهی #هواپیمای_اوکراینی #رای_بی_رای #PS752justice
@Tavaana_TavaanaTech
پدرش سال پیش برای او نوشت: “دخترم. در این روز که باید ده ساله میشدی متاسفم. متاسفم و عذرخواه. متاسفم که یک نفر را به دنیا آوردم و پس از آن همه زیبایی، سه دقیقهی وحشتناک نصیبش شد. متاسفم که نتوانستم شما یک نفر را، از شر شرارت آدمیزاد و از جهل او محافظت کنم. متاسفم که نوجوانیات سوخت کلهشقیهای نوجوانی شما از ما گرفته شد متاسفم که فرصت عاشق شدن نیافتی نشکفتی و دل به کسی ندادی متاسفم که سرزمینهای بسیاری را ندیدی راه دانشگاه بر تو بسته شد، کودکان دچار معلولیت از کمکت محروم ماندند و نتوانستی بر موج زندگی سوار شوی تا تو را به دوردستها ببرد. متاسفم که آینده برای من و شما و مادرت به خاکستری سرد بدل شد.
دخترم کسانی شما و مادرت را کشتند و با اینکه قلب آدمهای باوجدان در این اندوه از سینه بیرون میزد کسانی در آنجا خون پاک شما را لگدمال کردند و کسانی در همین شهری که زندگی میکردی در همین کشور تلاش میکنند فریاد دادخواهی زندگی کوتاه شما را خفه کنند.
دخترم! از من چیزی نمانده است. شما شک کرده بودی و من پس از شما به همه چیز شک کردم، به عشق، به زیبایی، به رنگ به انسان.
دخترم! از این همه کلمه که به شما آموختم فرصت نکردم معنای قربانی را یادت بدهم. نشد تا روز تولدت. قربانی یعنی شما یعنی مادرت و یعنی من، پدرت. قربانیِ خشونت، قربانیِ جهل، قربانیِ شرارت. قربانی یعنی آن فرانک که داستانش را خوانده بودی.
دخترم ریرا! آنه فرانکِ کوچک و ظریف من! که در آشویتس فرودگاه تهران تو را سوزاندند، ده سالگیات را ندیدی حتا نمیدانم چه هدیهای جز کتاب برایت میخریدم اما حال همهی اینها حتا کتابها در برابر من بیارزش شده است.
دخترم! اما پدرت قول میدهد یاد شما را با خودش به همهجا ببرد، آن را به یاد تمام آدمهای فراموشکار بیاورد، به سازمان ملل، به سفارت کشورها، به سازمان جهانی هوانوردی، به پارلمان، به هرجایی که ممکن است گوشی برای شنیدن دادخواهی باشد. او به هر کاری دست خواهد زد. تحصن، اعتصاب، فریاد، نامه، ایمیل، ملاقات. هرچه باشد. جانیست در چلهی کمان که باید رها شود و در پایان این راه که نمیدانم چقدری از آن مانده، به دیدارت خواهم آمد. تا آن روز… “
#داذخواهی #هواپیمای_اوکراینی #رای_بی_رای #PS752justice
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
Forwarded from آموزشکده توانا
زادروز نازنین بنیادی؛ هنرپیشه ایرانی-بریتانیایی و فعال حقوق بشر
دیروز سالروز تولد نازنین بنیادی بود. او در فیلمهایی چون «بنهور» و «مرد آهنی» و سریالهای «آشنایی با مادر» و «سرزمین مادری» ایفای نقش کرده است. نازنین همچنین سخنگوی سازمان عفو بینالملل است.
فعالیتهای نازنین بنیادی به عرصه بازیگری محدود نمیشود؛ نام او با فعالیتهای حقوق بشری نیز عجین شده است. او در این سالها تلاش کرده است با انجام مصاحبه و نوشتن مقاله و ... نقض حقوق بشر در ایران را پوشش دهد. همچنین کوشیده است صدای زنان ایرانی باشد و محدودیتها و موانعی که قوانین غیرانسانی بر سر راه آنان گذاشته است، را بازتاب دهد. نازنین نسبت به بازداشت شهروندان دوتابعیتی در ایران نیز واکنشهایی داشته و کوشش کرده است اخبار و وضعیت آنان را بازتاب دهد.
شهرت نازنین بنیادی، به عنوان هنرپیشه هالیوود، نقش پررنگی در فعالیتهای حقوق بشریاش داشته است.
سازمان عفو بینالملل به پاس همین تلاشها، نشان حقوق بشر را به نازنین بنیادی اعطا کرد و تلاشهایش را ستود. بنیادی از سال ۲۰۰۹ به طور رسمی سخنگوی این سازمان بوده است.
نازنین بنیادی در اول خرداد ۱۳۵۹ (۲۲ مه ۱۹۸۰) در بحبوحه انقلاب اسلامی در تهران به دنیا آمد. هنوز یک ماهاش نشده بود که خانوادهاش به انگلستان مهاجرت کردند. نازنین، پس از پایان تحصیلات مقدماتی به آمریکا رفت و لیسانس خود را در رشته علوم بیولوژیک از دانشگاه ایرواین کالیفرنیا دریافت کرد. پس از آن رو به دنیای هنر آورد و مشغول تحصیل در رشته بازیگری در آکادمی سلطنتی هنرهای دراماتیک لندن شد.
نازنین بارها گفته است که ایرانیبودنش برایش خیلی مهم است و نقض حقوق بشر در ایران او را بسیار ناراحت میکند. به همین دلیل سعی میکند ارتباطش را با ایران بسیار حفظ کند و تا جایی که بتواند در این باره اطلاعرسانی کند.
آموزشکده توانا، تولد این بازیگر و فعال حقوق بشر ایرانی را تبریک میگوید!
مطلب مرتبط
نازنین بنیادی: زنان ایران واقعاً «شیرزن» هستند
http://bit.ly/30yVPjn
#نازنین_بنیادی
#حقوق_بشر #هالیوود
@Tavaana_TavaanaTech
دیروز سالروز تولد نازنین بنیادی بود. او در فیلمهایی چون «بنهور» و «مرد آهنی» و سریالهای «آشنایی با مادر» و «سرزمین مادری» ایفای نقش کرده است. نازنین همچنین سخنگوی سازمان عفو بینالملل است.
فعالیتهای نازنین بنیادی به عرصه بازیگری محدود نمیشود؛ نام او با فعالیتهای حقوق بشری نیز عجین شده است. او در این سالها تلاش کرده است با انجام مصاحبه و نوشتن مقاله و ... نقض حقوق بشر در ایران را پوشش دهد. همچنین کوشیده است صدای زنان ایرانی باشد و محدودیتها و موانعی که قوانین غیرانسانی بر سر راه آنان گذاشته است، را بازتاب دهد. نازنین نسبت به بازداشت شهروندان دوتابعیتی در ایران نیز واکنشهایی داشته و کوشش کرده است اخبار و وضعیت آنان را بازتاب دهد.
شهرت نازنین بنیادی، به عنوان هنرپیشه هالیوود، نقش پررنگی در فعالیتهای حقوق بشریاش داشته است.
سازمان عفو بینالملل به پاس همین تلاشها، نشان حقوق بشر را به نازنین بنیادی اعطا کرد و تلاشهایش را ستود. بنیادی از سال ۲۰۰۹ به طور رسمی سخنگوی این سازمان بوده است.
نازنین بنیادی در اول خرداد ۱۳۵۹ (۲۲ مه ۱۹۸۰) در بحبوحه انقلاب اسلامی در تهران به دنیا آمد. هنوز یک ماهاش نشده بود که خانوادهاش به انگلستان مهاجرت کردند. نازنین، پس از پایان تحصیلات مقدماتی به آمریکا رفت و لیسانس خود را در رشته علوم بیولوژیک از دانشگاه ایرواین کالیفرنیا دریافت کرد. پس از آن رو به دنیای هنر آورد و مشغول تحصیل در رشته بازیگری در آکادمی سلطنتی هنرهای دراماتیک لندن شد.
نازنین بارها گفته است که ایرانیبودنش برایش خیلی مهم است و نقض حقوق بشر در ایران او را بسیار ناراحت میکند. به همین دلیل سعی میکند ارتباطش را با ایران بسیار حفظ کند و تا جایی که بتواند در این باره اطلاعرسانی کند.
آموزشکده توانا، تولد این بازیگر و فعال حقوق بشر ایرانی را تبریک میگوید!
مطلب مرتبط
نازنین بنیادی: زنان ایران واقعاً «شیرزن» هستند
http://bit.ly/30yVPjn
#نازنین_بنیادی
#حقوق_بشر #هالیوود
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. زادروز نازنین بنیادی؛ هنرپیشه ایرانی-بریتانیایی و فعال حقوق بشر امروز سالروز تولد نازنین بنیادی است. او در فیلمهایی چون «بنهور» و «مرد آهنی» و سریالهای «آشنایی با مادر» و «سرزمین مادری» ایفای نقش کرده است. نازنین همچنین سخنگوی سازمان عفو بینالملل است.…
Forwarded from آموزشکده توانا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان نازنین بنیادی در مراسم اهدای جایزه سازمان عفو بینالملل پیش از گلدن گلوب
بیشتر او را با نقش «فرح شیرازی» در سریال «هوملند»(سرزمین مادری) میشناسند اما سازمان عفو بینالملل او را برای فعالیتهای حقوق بشریاش. نازنین بنیادی، هنرپیشهی جوان ایرانی-بریتانیایی از سال ۲۰۰۹ سخن رسمی سازمان عفو بینالملل در آمریکاست.
این هنرمند جوان در مراسم اعطای جوایز سازمان عفو بینالملل که پیش از مراسم «گلدن گلوب» برگزار شد به ایراد سخن پرداخت.
وی در این سخنرانی ضمن تجلیل از زنان ایران گفت: «در ایران اصطلاحی برای زنان استفاده میشود و به آنها «شیرزن» میگویند و میتوانم بگویم زنان در ایران واقعاً «شیرزن» هستند. آنها در خط مقدم جنبش دموکراسی خواهی، برابری و آزادی قرار دارند که تقریباً شبیه به بسیاری از کشورهای دیگر است.»
http://bit.ly/30yVPjn
@Tavaana_TavaanaTech
بیشتر او را با نقش «فرح شیرازی» در سریال «هوملند»(سرزمین مادری) میشناسند اما سازمان عفو بینالملل او را برای فعالیتهای حقوق بشریاش. نازنین بنیادی، هنرپیشهی جوان ایرانی-بریتانیایی از سال ۲۰۰۹ سخن رسمی سازمان عفو بینالملل در آمریکاست.
این هنرمند جوان در مراسم اعطای جوایز سازمان عفو بینالملل که پیش از مراسم «گلدن گلوب» برگزار شد به ایراد سخن پرداخت.
وی در این سخنرانی ضمن تجلیل از زنان ایران گفت: «در ایران اصطلاحی برای زنان استفاده میشود و به آنها «شیرزن» میگویند و میتوانم بگویم زنان در ایران واقعاً «شیرزن» هستند. آنها در خط مقدم جنبش دموکراسی خواهی، برابری و آزادی قرار دارند که تقریباً شبیه به بسیاری از کشورهای دیگر است.»
http://bit.ly/30yVPjn
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
ناصر حجازی، ستارهای که حاضر نشد عکس خمینی را در دست بگیرد و برای حذفش از تیم ملی یک قانون گذاشتند که هر کس بالای ۲۷ سال بود در این ملی جا ندارد!!
آن زمان ناصر حجازی ۲۸ ساله بود و از این ملی کنار گذاشته شد!
.
ناصر حجازی از لحاظ سیاسی همواره منتقد بود چه در زمانی که حاضر نشد که عکس روحالله خمینی را در دست بگیرد و چه زمانی که با صراحت طرح هدفمندی یارانهها را زیر سوال بود. حجازی در ۳۱ فروردینماه ۱۳۹۰ در گفتوگویی به وضعیت بد اقتصادی ایران اعتراض میکند و میگوید: «دولت می گوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک می کنیم، مگر مردم گدا هستند؟ مردم ایران روی گنج خوابیده اند، نفت، گاز و ... دولت حق ندارد به مردم کمک کند. دولت باید کار کند و خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دو دستی تقدیم آنها نماید.»
امروز سالگرد درگذشت اوست.
دربارهاش بیشتر بخوانید:
ناصر حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
http://goo.gl/e3ZyHI
#ناصر_حجازی
@Tavaana_TavaanaTech
آن زمان ناصر حجازی ۲۸ ساله بود و از این ملی کنار گذاشته شد!
.
ناصر حجازی از لحاظ سیاسی همواره منتقد بود چه در زمانی که حاضر نشد که عکس روحالله خمینی را در دست بگیرد و چه زمانی که با صراحت طرح هدفمندی یارانهها را زیر سوال بود. حجازی در ۳۱ فروردینماه ۱۳۹۰ در گفتوگویی به وضعیت بد اقتصادی ایران اعتراض میکند و میگوید: «دولت می گوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک می کنیم، مگر مردم گدا هستند؟ مردم ایران روی گنج خوابیده اند، نفت، گاز و ... دولت حق ندارد به مردم کمک کند. دولت باید کار کند و خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دو دستی تقدیم آنها نماید.»
امروز سالگرد درگذشت اوست.
دربارهاش بیشتر بخوانید:
ناصر حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
http://goo.gl/e3ZyHI
#ناصر_حجازی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
عمر طولانی و استفاده پرثمر اگر در یکی جمع شود زهی! سعادت! محمدعلی موحد یکی از آن سعادتمندان است که برای مردمی نیز خیر و برکت به ارمغان آورده است. او امسال ۹۸ ساله است و در این سن همچنان پر کار است و در عمر پر ثمر خود محصولات فکری و فرهنگی بسیاری تولید کرده است که صاحبان فکر و فرهنگ نمیتوانند از کنار آن به راحتی عبور کنند.
محمدعلی موحد، مورخ و عرفانپژوه و حقوقدان و مصحح نامدار ایرانی، در دوم خرداد سال ۱۳۰۲ در شهر تبریز دیده به جهان گشود. او از خاندان دیلمقانی بود. پدرش یوسف دیلمقانی از بازرگانان خوشنام تبریز بود که در سال ۱۳۱۷ درگذشت. پس از مرگ پدر زندگی محمدعلی و خانوادهاش با تنگدستی سپری میشد.
در سال ۱۳۰۹تحصیلات ابتدایی خود در مدرسهی اتحاد نوبر در بازار شیشهگرخانه تبریز آغاز کرد. موحد دیپلم شش ادبی خود را در تبریز اخذ کرد و در همین سال در دفترخانهی اسناد رسمی شمارهی یک تبریز به کار مشغول شد.
موحد در سال ۱۳۳۸ برای آشنایی بیشتر با مباحث حقوق بینالملل به انگلستان سفر کرد و مطالعات خود را زیر نظر پرفسور جنینگز، رئیس دیوان بینالمللی دادگستری لاهه در کمبریج ادامه داد. موحد علاوه بر وکالت پایهی یک دادگستری، از آغاز تاسیس شرکت ملی نفت ایران در کادر حقوقی شرکت نفت مشغول به کار شد و تا بالاترین درجات یعنی مشاور عالی رئیس هیئت مدیره و مشاور ارشد و عضو اصلی هئیت مدیره پیش رفت. او در ابتدای تاسیس، اپک،سازمان کشورهای صادر کننده نفت به مدت شش ماه معاونت اجرایی آن سازمان در ژنو را عهدهدار شد.
صفدر تقیزاده در مورد محمدعلی موحد و آثار او میگوید: «دکتر موحد در زندگی سراسر کوشش و پژوهندگی و مطالعه و نویسندگی از ایام نوجوانی تاکنون هیچگاه دست از تلاش برنداشته است و به مقامات عالیه هم رسیده است. با اینهمه خود را «ناچیز» میشمارد که البته از فروتنی عارفانه اوست و گفته است که «بر دانش کممایه متاعی نفزودیم / از کوشش بیهوده به جایی نرسیدیم».
درباره محمدعلی موحد و زندگی و زمانه او بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2A3e8Ed
#محمدعلی_موحد
@Tavaana_TavaanaTech
محمدعلی موحد، مورخ و عرفانپژوه و حقوقدان و مصحح نامدار ایرانی، در دوم خرداد سال ۱۳۰۲ در شهر تبریز دیده به جهان گشود. او از خاندان دیلمقانی بود. پدرش یوسف دیلمقانی از بازرگانان خوشنام تبریز بود که در سال ۱۳۱۷ درگذشت. پس از مرگ پدر زندگی محمدعلی و خانوادهاش با تنگدستی سپری میشد.
در سال ۱۳۰۹تحصیلات ابتدایی خود در مدرسهی اتحاد نوبر در بازار شیشهگرخانه تبریز آغاز کرد. موحد دیپلم شش ادبی خود را در تبریز اخذ کرد و در همین سال در دفترخانهی اسناد رسمی شمارهی یک تبریز به کار مشغول شد.
موحد در سال ۱۳۳۸ برای آشنایی بیشتر با مباحث حقوق بینالملل به انگلستان سفر کرد و مطالعات خود را زیر نظر پرفسور جنینگز، رئیس دیوان بینالمللی دادگستری لاهه در کمبریج ادامه داد. موحد علاوه بر وکالت پایهی یک دادگستری، از آغاز تاسیس شرکت ملی نفت ایران در کادر حقوقی شرکت نفت مشغول به کار شد و تا بالاترین درجات یعنی مشاور عالی رئیس هیئت مدیره و مشاور ارشد و عضو اصلی هئیت مدیره پیش رفت. او در ابتدای تاسیس، اپک،سازمان کشورهای صادر کننده نفت به مدت شش ماه معاونت اجرایی آن سازمان در ژنو را عهدهدار شد.
صفدر تقیزاده در مورد محمدعلی موحد و آثار او میگوید: «دکتر موحد در زندگی سراسر کوشش و پژوهندگی و مطالعه و نویسندگی از ایام نوجوانی تاکنون هیچگاه دست از تلاش برنداشته است و به مقامات عالیه هم رسیده است. با اینهمه خود را «ناچیز» میشمارد که البته از فروتنی عارفانه اوست و گفته است که «بر دانش کممایه متاعی نفزودیم / از کوشش بیهوده به جایی نرسیدیم».
درباره محمدعلی موحد و زندگی و زمانه او بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2A3e8Ed
#محمدعلی_موحد
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
Forwarded from آموزشکده توانا
ژانت کهنصدق، قهرمان دو زنان
ژانت کهنصدق متولد ۱۳۲۴ تهران است. این ورزشکار و دوندهی افتخارآفرین در دوم خرداد ۱۳۵۱در یک تصادف رانندگی و در سن ۲۶ سالگی به همراه «سیمین شفیقی» کاپیتان تیم ملی بسکتبال زنان ایران درگذشت. این سانحهی رانندگی در جادهی پارک وی در نزدیکی پل ونک در تهران روی داد. این حادثه ی دلخراش جامعهی ورزش ایران را در بهت و غم فرو برد. پس از این مرگ نابههنگام، دانشگاه تهران و فدراسیون دو و میدانی ایران، کاپ سالانهای را به نام این دونده برگزار کرد. در اولین مسابقهای که در رشتهی دو میدانی برگزار شد، خط دوم، که در آخرین مسابقه، ژانت کهنصدق در آن دویده بود با گل پوشانده شده بود. پس از درگذشت ژانت کهنصدق، سازمان بانوان یهود ایران و با کمک انجمن کلیمیان تهران، سالن ورزشی بانوان کلیمی تهران به نام ژانت کهنصدق، قهرمان دوهای سرعت و رکورددار دو صدمتر بانوان ایران در محل مجتمع فرهنگی و ورزشی «سرابندی» در منطقهی یوسف آباد (سیدجمالالدین اسدآبادی) تهران در بهمنماه ۱۳۸۳ افتتاح شد که کار خود را با مربیگری ژیلا کهنکبریت که مربی ِ باتجربهای است آغاز کرد. ژانت کهنصدق از دبیرستان انوشیروان دادگر فارغالتحصیل شده بود.
او توانست از دانشگاه تهران مدرک لیسانس تربیت بدنی بگیرد. کهنصدق در یک مسابقهی ورزشی در اکتبر ۱۹۶۵ موفق به شکستن رکورد دو ۱۰۰ متر و در دو ۶۰ متر با مانع ایران شود. سیوپنج هزار ورزشکار یکصدا نام او را فریاد میزدند و نشریهی ورزشی هفتگی کیهان ورزشی این دوندهی زن را به عنوان ورزشکار سال ایران انتخاب کرد. محبوبیت ژانت کهنصدق هم از قهرمانبودن ورزشیاش نشات میگرفت و هم از اخلاق و هماینکه او یک معلم نمونه بود.
مجلهی دنیای ورزش در آن زمان در مورد این ورزشکار ایرانی یهودی تیتر زد که «ژانت رکورد ۱۰۰ متر ایران را به گور بُرد.» سیمین شفیقی که ۲۸ سال سن داشت و دانشجوی سال آخر ادبیات بود و کاپیتان تیم ملی بسکتبال زنان و ژانت که ۲۳ سال سن داشت به اتفاق هم در آن روز برای تدریس عازم دبیرستان بودند که در تصادف جان سپردند. «با اتومبیل شماره ۲۱۱۶۶ تهران الف از دانشکده ملی حرکت کرده نزدیک پل ونک با اتومبیل کرایه خط شمیران به رانندگی محمود تجریشی رو در رو قرار گرفت. سرنشینان در میان اتاقک درهم فرو رفته ماندند. ماموران پاسگاه پارکوی در محل حاضر شدند. مجروحین به بیمارستان ژاندارمری و رضا پهلوی منتقل شدند."
.
https://tavaana.org/fa/Janet_kohansedgh
#ژانت_کهن_صدق #ورزش_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
ژانت کهنصدق متولد ۱۳۲۴ تهران است. این ورزشکار و دوندهی افتخارآفرین در دوم خرداد ۱۳۵۱در یک تصادف رانندگی و در سن ۲۶ سالگی به همراه «سیمین شفیقی» کاپیتان تیم ملی بسکتبال زنان ایران درگذشت. این سانحهی رانندگی در جادهی پارک وی در نزدیکی پل ونک در تهران روی داد. این حادثه ی دلخراش جامعهی ورزش ایران را در بهت و غم فرو برد. پس از این مرگ نابههنگام، دانشگاه تهران و فدراسیون دو و میدانی ایران، کاپ سالانهای را به نام این دونده برگزار کرد. در اولین مسابقهای که در رشتهی دو میدانی برگزار شد، خط دوم، که در آخرین مسابقه، ژانت کهنصدق در آن دویده بود با گل پوشانده شده بود. پس از درگذشت ژانت کهنصدق، سازمان بانوان یهود ایران و با کمک انجمن کلیمیان تهران، سالن ورزشی بانوان کلیمی تهران به نام ژانت کهنصدق، قهرمان دوهای سرعت و رکورددار دو صدمتر بانوان ایران در محل مجتمع فرهنگی و ورزشی «سرابندی» در منطقهی یوسف آباد (سیدجمالالدین اسدآبادی) تهران در بهمنماه ۱۳۸۳ افتتاح شد که کار خود را با مربیگری ژیلا کهنکبریت که مربی ِ باتجربهای است آغاز کرد. ژانت کهنصدق از دبیرستان انوشیروان دادگر فارغالتحصیل شده بود.
او توانست از دانشگاه تهران مدرک لیسانس تربیت بدنی بگیرد. کهنصدق در یک مسابقهی ورزشی در اکتبر ۱۹۶۵ موفق به شکستن رکورد دو ۱۰۰ متر و در دو ۶۰ متر با مانع ایران شود. سیوپنج هزار ورزشکار یکصدا نام او را فریاد میزدند و نشریهی ورزشی هفتگی کیهان ورزشی این دوندهی زن را به عنوان ورزشکار سال ایران انتخاب کرد. محبوبیت ژانت کهنصدق هم از قهرمانبودن ورزشیاش نشات میگرفت و هم از اخلاق و هماینکه او یک معلم نمونه بود.
مجلهی دنیای ورزش در آن زمان در مورد این ورزشکار ایرانی یهودی تیتر زد که «ژانت رکورد ۱۰۰ متر ایران را به گور بُرد.» سیمین شفیقی که ۲۸ سال سن داشت و دانشجوی سال آخر ادبیات بود و کاپیتان تیم ملی بسکتبال زنان و ژانت که ۲۳ سال سن داشت به اتفاق هم در آن روز برای تدریس عازم دبیرستان بودند که در تصادف جان سپردند. «با اتومبیل شماره ۲۱۱۶۶ تهران الف از دانشکده ملی حرکت کرده نزدیک پل ونک با اتومبیل کرایه خط شمیران به رانندگی محمود تجریشی رو در رو قرار گرفت. سرنشینان در میان اتاقک درهم فرو رفته ماندند. ماموران پاسگاه پارکوی در محل حاضر شدند. مجروحین به بیمارستان ژاندارمری و رضا پهلوی منتقل شدند."
.
https://tavaana.org/fa/Janet_kohansedgh
#ژانت_کهن_صدق #ورزش_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
رییس فاتح
✍️رضا احمدی روانپزشک
داستان تلخی و هولناک گلویمان را این روزها فشرده و با خود می گوییم،مگر می شود؟فیلم تخیلی است یا واقعی؟خوابیم یا بیدار؟متاسفانه نسبت به وجود واقعیتی دردناک بیدار شدهایم،هرچند باز هم شک داریم.
روایتی تکان دهنده از تجاوز پدری به دخترش در کودکی،قتل داماد در سال ۹۰،قتل دختری مبتلا به ام اس که به سختی راه می رفته در سال ۹۷، قتل پسر در سال ۱۴۰۰ و همراهی مادر. #پدر_بابک_خرمدین در جلسه بازپرسی به سان یک قهرمان از فتوحات خود در جنگ خیر و شر می گوید، از پدری که حق داشته اگر تشخیص دهد،خطایی بردگان و بندگان خانه انجام داده اند،راه سعادت خیالی را به زعم او به خطا رفته اند، نه تنها انذار و فرمان دهد، بلکه حکم صادر کند و حکم صادره را خودشیفته وار قطعی و درست پندارد،پا را فراتر نهد،اجرایی هم کند و بردگان بی شعور پنداشته و ناآگاه را به مسلخ مرگ بکشاند.
او در اتمسفری به #مادر_بابک_خرمدین اجازه تنفس می دهد که در آن شوهرپدر به عنوان رییس و حکمران مقتدر،غیرقابل چون و چرا و خوش زبان خانه، چونان بازیگری زبردست از زبان شعر و مذهب برای پیشبرد امیال و تحت تاثیر قراردادن بندگان استفاده می کرده است، و گاه برای به هیجان آوردن و همراهی بندگان خانه با حماسی کردن فضا، گویی بردگان را هیپنوز میکرده، تا با پایین آمدن سطح هوشیاری و آگاهی اهل خانه، در اتمسفری #هیجانی_حماسی و در کسوت رییس #فرقه خانه،هر آنچه در سر می پروراند را به آنها نیز تحمیل،تلقین و بپذیراند. بندگان خانه تا جایی که میپذیرفتند،در این اتمسفر تنفس کنند،زنده میماندند،اگر روزی دیگر تنفس در این فضا را نمی پذیرفتند، پدر با ایجاد #شور_حماسی و همراهی سکوت باقی پذیرفتگان حکم پایان و مرگ او را امضا می کرد.
در سکانس پایانی پدر بدون هیچگونه #عذاب_وجدان در حضور قاضی و خبرنگاران،بسان قهرمانان انگشت پیروزی بلند می کند، توجیه گرانه و با هوشمندی فریبکارانه اعضای خانواده را گناهکار و خود را قهرمانی برای نجات خانه از فساد و گناه معرفی می کند، و در این زمان پراسترس، هم آگاه هست،که همچنان چگونه تزویر گونه،خود را مظلوم جلوه دهد و از مخاطبان برای خود همدلی و همدردی بخرد.
فردی احتمالا #خودشیفته، #سایکوپات #پارانویید که هیچگونه #همدلی و #دلسوزی برای دیگران ندارد،اما بازیگری زبردست در شوراندن همدلی و دلسوزی دیگران برای خود است.
او #بیمار_روانی به معنای آنچه که سیاستمداران و رسانهها به عنوان پوششی برای ندیدن عمق فاجعه استفاده میکنند،نیست.
او بیمار روانی به معنای آنچه که مردم به عنوان #دیوانه #مجنون #اسکیزوفرنیا میشناسند،نیز،نیست. او با سیاست، برنامه ریزی، آگاهی از تبعات کارش و فریبکاری پروژه های مرگ را پیش میبرد، او احتمالا اختلال شخصیت دارد،اختلالی که با توضیحات گفته شده در #پدر_بابک_خرمدین به نظر ناشناخته و شگفت انگیز بنظر نمیآید.
#بابک_خرمدین
طرح از یکی از همراهان توانا به نام خاطره
متن از کانال تلگرام نویسنده
@Tavaana_TavaanaTech
✍️رضا احمدی روانپزشک
داستان تلخی و هولناک گلویمان را این روزها فشرده و با خود می گوییم،مگر می شود؟فیلم تخیلی است یا واقعی؟خوابیم یا بیدار؟متاسفانه نسبت به وجود واقعیتی دردناک بیدار شدهایم،هرچند باز هم شک داریم.
روایتی تکان دهنده از تجاوز پدری به دخترش در کودکی،قتل داماد در سال ۹۰،قتل دختری مبتلا به ام اس که به سختی راه می رفته در سال ۹۷، قتل پسر در سال ۱۴۰۰ و همراهی مادر. #پدر_بابک_خرمدین در جلسه بازپرسی به سان یک قهرمان از فتوحات خود در جنگ خیر و شر می گوید، از پدری که حق داشته اگر تشخیص دهد،خطایی بردگان و بندگان خانه انجام داده اند،راه سعادت خیالی را به زعم او به خطا رفته اند، نه تنها انذار و فرمان دهد، بلکه حکم صادر کند و حکم صادره را خودشیفته وار قطعی و درست پندارد،پا را فراتر نهد،اجرایی هم کند و بردگان بی شعور پنداشته و ناآگاه را به مسلخ مرگ بکشاند.
او در اتمسفری به #مادر_بابک_خرمدین اجازه تنفس می دهد که در آن شوهرپدر به عنوان رییس و حکمران مقتدر،غیرقابل چون و چرا و خوش زبان خانه، چونان بازیگری زبردست از زبان شعر و مذهب برای پیشبرد امیال و تحت تاثیر قراردادن بندگان استفاده می کرده است، و گاه برای به هیجان آوردن و همراهی بندگان خانه با حماسی کردن فضا، گویی بردگان را هیپنوز میکرده، تا با پایین آمدن سطح هوشیاری و آگاهی اهل خانه، در اتمسفری #هیجانی_حماسی و در کسوت رییس #فرقه خانه،هر آنچه در سر می پروراند را به آنها نیز تحمیل،تلقین و بپذیراند. بندگان خانه تا جایی که میپذیرفتند،در این اتمسفر تنفس کنند،زنده میماندند،اگر روزی دیگر تنفس در این فضا را نمی پذیرفتند، پدر با ایجاد #شور_حماسی و همراهی سکوت باقی پذیرفتگان حکم پایان و مرگ او را امضا می کرد.
در سکانس پایانی پدر بدون هیچگونه #عذاب_وجدان در حضور قاضی و خبرنگاران،بسان قهرمانان انگشت پیروزی بلند می کند، توجیه گرانه و با هوشمندی فریبکارانه اعضای خانواده را گناهکار و خود را قهرمانی برای نجات خانه از فساد و گناه معرفی می کند، و در این زمان پراسترس، هم آگاه هست،که همچنان چگونه تزویر گونه،خود را مظلوم جلوه دهد و از مخاطبان برای خود همدلی و همدردی بخرد.
فردی احتمالا #خودشیفته، #سایکوپات #پارانویید که هیچگونه #همدلی و #دلسوزی برای دیگران ندارد،اما بازیگری زبردست در شوراندن همدلی و دلسوزی دیگران برای خود است.
او #بیمار_روانی به معنای آنچه که سیاستمداران و رسانهها به عنوان پوششی برای ندیدن عمق فاجعه استفاده میکنند،نیست.
او بیمار روانی به معنای آنچه که مردم به عنوان #دیوانه #مجنون #اسکیزوفرنیا میشناسند،نیز،نیست. او با سیاست، برنامه ریزی، آگاهی از تبعات کارش و فریبکاری پروژه های مرگ را پیش میبرد، او احتمالا اختلال شخصیت دارد،اختلالی که با توضیحات گفته شده در #پدر_بابک_خرمدین به نظر ناشناخته و شگفت انگیز بنظر نمیآید.
#بابک_خرمدین
طرح از یکی از همراهان توانا به نام خاطره
متن از کانال تلگرام نویسنده
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"فعلا که ما ۴۰ ساله سوارتون هستیم"!
گستاخی یک آخوند به یک زن
این جماعت آنچنان سر مست از قدرت هستند که از توهین کردن به مردم هیچ ابایی ندارند. #دوربین_ما_اسلحه_ما
از صفحه مسیح علینژاد
@Tavaana_TavaanaTech
گستاخی یک آخوند به یک زن
این جماعت آنچنان سر مست از قدرت هستند که از توهین کردن به مردم هیچ ابایی ندارند. #دوربین_ما_اسلحه_ما
از صفحه مسیح علینژاد
@Tavaana_TavaanaTech
قطع مداوم برق در روزهای اخیر موجب ناراحتی بسیاری از شهروندان شده است.
کاربران در توییتر نسبت به این موضوع واکنش نشان دادهاند. برخی از این واکنشها را با هم مرور میکنیم:
«خوب نگاه کنی بازم عمق فاجعه رو تشخیص نمیدی .خوبیه زندگی توی مملکت جمهوری اسلامی تجربه ی شگفتی هاست. هر روز یه اتفاق عجیب تر، هر روز یه رخداد بی نظیر. ما یه قطعه ی خیلی متفاوت از تاریخیم. نبودیم و هیچ وقت تکرار نمیشیم.»
ErfanFg5
«یک روز دیگه هم به نابودی اسرائیل نزدیک شدیم :)))))»
alireezaw
«یک روز عادی زندگی در کشور ابرقدرت نظامی سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنگی منطقه»
Dokhtarechahar1
«قدرت هسته ای شماره یک منطقه هنوز بعد ۳۰ سال از غنی سازی اورانیوم نتونسته چس مثقال برق مملکتشو تولید و تامین کنه.»
توییتها از کانال مملکته برداشته شده
علی نیکجو، عضو شورایمرکزی انجمناسلامی جامعهپزشکی هم نوشته:«حضرات! قطع #برق با خطر خفگی بیماران کرونا وابسته به ونتیلاتور همراه هست. خودتان و برادران #چینیتان کمتر بیت کوین کاسبی کنید. در ضمن انرژی #اتمی که زندگی ما را در این چند سال نابود کرد،این روزها کجاست؟»
@Tavaana_TavaanaTech
کاربران در توییتر نسبت به این موضوع واکنش نشان دادهاند. برخی از این واکنشها را با هم مرور میکنیم:
«خوب نگاه کنی بازم عمق فاجعه رو تشخیص نمیدی .خوبیه زندگی توی مملکت جمهوری اسلامی تجربه ی شگفتی هاست. هر روز یه اتفاق عجیب تر، هر روز یه رخداد بی نظیر. ما یه قطعه ی خیلی متفاوت از تاریخیم. نبودیم و هیچ وقت تکرار نمیشیم.»
ErfanFg5
«یک روز دیگه هم به نابودی اسرائیل نزدیک شدیم :)))))»
alireezaw
«یک روز عادی زندگی در کشور ابرقدرت نظامی سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنگی منطقه»
Dokhtarechahar1
«قدرت هسته ای شماره یک منطقه هنوز بعد ۳۰ سال از غنی سازی اورانیوم نتونسته چس مثقال برق مملکتشو تولید و تامین کنه.»
توییتها از کانال مملکته برداشته شده
علی نیکجو، عضو شورایمرکزی انجمناسلامی جامعهپزشکی هم نوشته:«حضرات! قطع #برق با خطر خفگی بیماران کرونا وابسته به ونتیلاتور همراه هست. خودتان و برادران #چینیتان کمتر بیت کوین کاسبی کنید. در ضمن انرژی #اتمی که زندگی ما را در این چند سال نابود کرد،این روزها کجاست؟»
@Tavaana_TavaanaTech
نرگس محمدی، سخنگو و نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر در ایران، خبر داد که به ۸۰ ضربه شلاق،۳۰ ماه حبس تعزیری و دو فقره جریمه مالی به اتهامهای تحصن در زندان اوین در اعتراض به کشتار #آبان۹۸ و صدور بیانیه علیه حکم اعدام و اطلاعرسانی در مورد تعرضهای وحشیانه و بیشرمانه ماموران محکوم شد و تاکید کرد که به این احکام گردن نخواهد نهاد.
@Tavaana_TavaanaTech
@Tavaana_TavaanaTech
صندوق انتخابات یا کلاه شعبدهباز؟! مسئله این است...
طرح از رضا عقیلی
@rezacartoon
https://tavaana.org/fa/Election_Magic_Trick
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#رای_بی_رای
#کارتون
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از رضا عقیلی
@rezacartoon
https://tavaana.org/fa/Election_Magic_Trick
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#رای_بی_رای
#کارتون
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرامش دوستدار؛ تفلسف یک ذهن عاصی
آرامش دوستدار، یکی از بحثانگیزترین روشنفکران ایران معاصر است. بحثانگیزبودن دوستدار بیشتر از جنبهی نقد تند و تیز دینداری در ایران است؛ آنچه او به آن تعبیر «دینخویی» میدهد. دینخویی در باور دوستدار به دلیل سیطره اسلام بر ایران به وجود آمده است که سد راه اندیشیدن خودبنیاد است.
آثار آرامش دوستدار در ایران اجازه انتشار ندارند. اگر از کتاب «ملاحظات فلسفی در دین و علم» که به وسیله نشر آگه و در سال ۱۳۵۹ منتشر شد بگذریم میشود گفت که همه آثار آرامش دوستدار خارج از ایران منتشر شدهاند.
bit.ly/2Ri4aCg
در یوتیوب:
bit.ly/2Ri4pgE
#اسلایدشو #آرامش_دوستدار
@Tavaana_TavaanaTech
آرامش دوستدار، یکی از بحثانگیزترین روشنفکران ایران معاصر است. بحثانگیزبودن دوستدار بیشتر از جنبهی نقد تند و تیز دینداری در ایران است؛ آنچه او به آن تعبیر «دینخویی» میدهد. دینخویی در باور دوستدار به دلیل سیطره اسلام بر ایران به وجود آمده است که سد راه اندیشیدن خودبنیاد است.
آثار آرامش دوستدار در ایران اجازه انتشار ندارند. اگر از کتاب «ملاحظات فلسفی در دین و علم» که به وسیله نشر آگه و در سال ۱۳۵۹ منتشر شد بگذریم میشود گفت که همه آثار آرامش دوستدار خارج از ایران منتشر شدهاند.
bit.ly/2Ri4aCg
در یوتیوب:
bit.ly/2Ri4pgE
#اسلایدشو #آرامش_دوستدار
@Tavaana_TavaanaTech
موج گسترده مهاجرت پزشکان و پرستاران ایرانی به خارج از کشور
روزنامه "لسآنجلستایمز" با انتشار گزارشی از موج مهاجرت پزشکان و پرستاران ایرانی به خارج از ایران برای آینده بهتر و درآمد بیشتر خبر داده است.
با وجود شیوع همهگیری ویروس کرونا در ایران و اعلام وزارت بهداشت مبنی بر کمبود ۵۳ هزار نیروی کادر درمان، بسیاری از پزشکان و پرستاران ایرانی به دلیل وضعیت اقتصادی و آینده نامعلوم میلی به ماندن ندارند و بسیاری از آنها طی سالهای گذشته کشور را ترک کردهاند و بسیاری نیز در حال طیکردن مراحل مهاجرت هستند.
طبق آمارها ایران در زمینه مهاجرت مغزها یکی از کشورهای در صدر لیست جهانی است و گفته می شود سالانه ۱۸۰ هزار نیروی متخصص ایرانی کشور را ترک میکنند.
هر چند وزارت بهداشت ایران برای جلوگیری از مهاجرت کادر درمان مشوق هایی را به آنها در قالب حقوق و سختی کار و.. ارایه می کند اما به نظر میرسد این قبیل اقدامات تاثیر چندانی در جلوگیری از روند خروج کادر درمان از ایران نداشته است.
نقل از خبرگزاری عصر ایران
#مهاجرت
#ایران
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
روزنامه "لسآنجلستایمز" با انتشار گزارشی از موج مهاجرت پزشکان و پرستاران ایرانی به خارج از ایران برای آینده بهتر و درآمد بیشتر خبر داده است.
با وجود شیوع همهگیری ویروس کرونا در ایران و اعلام وزارت بهداشت مبنی بر کمبود ۵۳ هزار نیروی کادر درمان، بسیاری از پزشکان و پرستاران ایرانی به دلیل وضعیت اقتصادی و آینده نامعلوم میلی به ماندن ندارند و بسیاری از آنها طی سالهای گذشته کشور را ترک کردهاند و بسیاری نیز در حال طیکردن مراحل مهاجرت هستند.
طبق آمارها ایران در زمینه مهاجرت مغزها یکی از کشورهای در صدر لیست جهانی است و گفته می شود سالانه ۱۸۰ هزار نیروی متخصص ایرانی کشور را ترک میکنند.
هر چند وزارت بهداشت ایران برای جلوگیری از مهاجرت کادر درمان مشوق هایی را به آنها در قالب حقوق و سختی کار و.. ارایه می کند اما به نظر میرسد این قبیل اقدامات تاثیر چندانی در جلوگیری از روند خروج کادر درمان از ایران نداشته است.
نقل از خبرگزاری عصر ایران
#مهاجرت
#ایران
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from عزیز قاسم زاده لیاسی (عزیز قاسم زاده لیاسی)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اجرای کوتاهی از ترانه باغ مست و باغبان مست در ادای احترام به رنج ها و مرارت های مستمر #نرگس_محمدی
#عزیز_قاسم_زاده
این آواز در مهر ۹۷ و در پی مرخصی #نرگس_محمدی و با حضور #گوهر_عشقی مادر زنده یاد #ستار_بهشتی و جمعی از فعالان مدنی در منزل #نرگس_محمدی اجرا شده است.
@Azizghasemzade
#عزیز_قاسم_زاده
این آواز در مهر ۹۷ و در پی مرخصی #نرگس_محمدی و با حضور #گوهر_عشقی مادر زنده یاد #ستار_بهشتی و جمعی از فعالان مدنی در منزل #نرگس_محمدی اجرا شده است.
@Azizghasemzade
طی برگزاری مسابقات شطرنج قهرمانی آسیا که با میزبانی مجازی امارات در حال برگزاری بود، ناگاه برق فدراسیون شطرنج قطع شد و نمایندگان ایران عملا شکست خوردند.
این اتفاق اعتراضات جدی ورزشکاران و مسئولین فدراسیون شطرنج را به دنبال داشت و در سطح فضای مجازی نیز واکنشهای زیادی ایجاد کرد.
#فدراسیون_شطرنج #قطعی_برق
@Tavaana_TavaanaTech
طی برگزاری مسابقات شطرنج قهرمانی آسیا که با میزبانی مجازی امارات در حال برگزاری بود، ناگاه برق فدراسیون شطرنج قطع شد و نمایندگان ایران عملا شکست خوردند.
این اتفاق اعتراضات جدی ورزشکاران و مسئولین فدراسیون شطرنج را به دنبال داشت و در سطح فضای مجازی نیز واکنشهای زیادی ایجاد کرد.
#فدراسیون_شطرنج #قطعی_برق
@Tavaana_TavaanaTech