پیوسته است مرز بدنهایمان به هم
با تو نفس کشیدن، عیشِ مداوم است
یک «لحظه» دور بودنِ از تو زیادی و
یک «عمر» عاشقانه به تو زل زدن کم است
لختم شبیه وقت تولد، پر از امید
لختم شبیه یک جسدِ تازه، بیخیال
لختم به هر طریق بخواهی، به هر دلیل
این عشق مثل زندگی و مرگِ با هم است
حتی اگر زمین و زمان هم عوض شود
با هم قرار بود بخندیم تا ابد
با رقص رد شویم از این روزهای بد
در چشمهای روشنِ تو پس چرا غم است؟!
ما یک اتاق، با دو درِ نیمهبستهایم
یک صندلی که رو به خیابان نشستهایم
دست مرا بگیر عزیزم که خستهایم
حالا که حال تیره و آینده مبهم است
شاعر شدم صدا کنمت با زبانِ شعر
اسم تو را نشد بنویسم میان شعر
این بیتهایِ… این کلماتِ… به جانِ شعر
این سطرها نهایتِ عشقِ یک آدم است!
شعر از فاطمه اختصاری
fateme.ekhtesari
#حنانه_کیا
#پرواز_اوکراین🖤
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
با تو نفس کشیدن، عیشِ مداوم است
یک «لحظه» دور بودنِ از تو زیادی و
یک «عمر» عاشقانه به تو زل زدن کم است
لختم شبیه وقت تولد، پر از امید
لختم شبیه یک جسدِ تازه، بیخیال
لختم به هر طریق بخواهی، به هر دلیل
این عشق مثل زندگی و مرگِ با هم است
حتی اگر زمین و زمان هم عوض شود
با هم قرار بود بخندیم تا ابد
با رقص رد شویم از این روزهای بد
در چشمهای روشنِ تو پس چرا غم است؟!
ما یک اتاق، با دو درِ نیمهبستهایم
یک صندلی که رو به خیابان نشستهایم
دست مرا بگیر عزیزم که خستهایم
حالا که حال تیره و آینده مبهم است
شاعر شدم صدا کنمت با زبانِ شعر
اسم تو را نشد بنویسم میان شعر
این بیتهایِ… این کلماتِ… به جانِ شعر
این سطرها نهایتِ عشقِ یک آدم است!
شعر از فاطمه اختصاری
fateme.ekhtesari
#حنانه_کیا
#پرواز_اوکراین🖤
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech