روزنامه کیهان در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۳۵۸، در تیتری نوشت که «سران رژیم شاه تیرباران شدند» و فهرستی از اسامی افرادی منتشر کرد که روز قبل از آغاز صبح تا ساعت ۱۲ شب تیرباران شدند.
روزنامه کیهان از آنها به عنوان «عناصر حلقهبهگوش رژیم منفور پهلوی» نام برد. «دادگاه» این افراد در یک روز برگزار شد و حکم تیرباران یازده نفر صادر شد که عبارت بودند از:
غلامرضا نیکپی، شهردار هفتسالهی تهران
سرلشگر علی نشاط فرماندهی گارد جاویدان
عباسعلی خلعتبری، وزیر اسبق امور خارجه
منصور روحانی، وزیر اسبق برق و کشاورزی
سپهبد محمدتقی مجیدی، رییس دادگاه فداییان اسلام
عبدالله ریاضی، رییس ۱۵ ساله مجلس شورای ملی
حسینعلی بیات، نماینده مجلس
سناتور علامه وحیدی، سناتور مجلس
سپهبد علی حجت کاشانی، رییس سازمان تربیت بدنی سابق و معاون نخستوزیر
برگزاری دادگاه چند نفر در چند ساعت و صدور حکم تیرباران نشان از فرمایشیبودن این دادگاهها و روند ناعادلانه دادرسی دارد که در آن جو انقلابی که شور انقلابی همهگان را فراگرفته بود و عکس امام در ماه میدیدند عکسالعملهای چندانی ایجاد نکرد و چه بسا گروههایی که بعدها خود طعمهی «دادگاههای عدل اسلامی» شدند از این اعدامها حمایت کردند و خواهان گسترش اینگونه اعدامها شدند.
شما با این اشخاص چقدر آشنایی دارید؟ با اقدامات آنها آشنایی دارید؟
درباره شهردار تهران، غلامرضا نیکپی بخوانید
https://tavaana.org/fa/Gholamreza_Nikpey
#جمهوری_اسلامی
#اعدام #خلخالی #حزب_الله #انقلاب۵۷ #خمینی #حکومت_پهلوی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روزنامه کیهان از آنها به عنوان «عناصر حلقهبهگوش رژیم منفور پهلوی» نام برد. «دادگاه» این افراد در یک روز برگزار شد و حکم تیرباران یازده نفر صادر شد که عبارت بودند از:
غلامرضا نیکپی، شهردار هفتسالهی تهران
سرلشگر علی نشاط فرماندهی گارد جاویدان
عباسعلی خلعتبری، وزیر اسبق امور خارجه
منصور روحانی، وزیر اسبق برق و کشاورزی
سپهبد محمدتقی مجیدی، رییس دادگاه فداییان اسلام
عبدالله ریاضی، رییس ۱۵ ساله مجلس شورای ملی
حسینعلی بیات، نماینده مجلس
سناتور علامه وحیدی، سناتور مجلس
سپهبد علی حجت کاشانی، رییس سازمان تربیت بدنی سابق و معاون نخستوزیر
برگزاری دادگاه چند نفر در چند ساعت و صدور حکم تیرباران نشان از فرمایشیبودن این دادگاهها و روند ناعادلانه دادرسی دارد که در آن جو انقلابی که شور انقلابی همهگان را فراگرفته بود و عکس امام در ماه میدیدند عکسالعملهای چندانی ایجاد نکرد و چه بسا گروههایی که بعدها خود طعمهی «دادگاههای عدل اسلامی» شدند از این اعدامها حمایت کردند و خواهان گسترش اینگونه اعدامها شدند.
شما با این اشخاص چقدر آشنایی دارید؟ با اقدامات آنها آشنایی دارید؟
درباره شهردار تهران، غلامرضا نیکپی بخوانید
https://tavaana.org/fa/Gholamreza_Nikpey
#جمهوری_اسلامی
#اعدام #خلخالی #حزب_الله #انقلاب۵۷ #خمینی #حکومت_پهلوی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اسد امرایی، مترجم و نویسنده ایرانی، در واکنش به سخنان موهن علی انتظاری نوشت:
«نفله آن است که نامش به نکویی نبرند»
به نظر شما در ایران چه کسی یا کسانی مصداق بدنامی هستند و نامشان به نکویی یاد نمیشد؟
#خمینی #خلخالی #بهشتی #هاشمی_رفسنجانی #هاشمی_شاهرودی #عجمیان #محمد_یزدی #مصباح_یزدی #نفله #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«نفله آن است که نامش به نکویی نبرند»
به نظر شما در ایران چه کسی یا کسانی مصداق بدنامی هستند و نامشان به نکویی یاد نمیشد؟
#خمینی #خلخالی #بهشتی #هاشمی_رفسنجانی #هاشمی_شاهرودی #عجمیان #محمد_یزدی #مصباح_یزدی #نفله #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سیدجواد ذبیحی در سال ۱۳۰۹ در تهران به دنیا آمد. خواننده آوازهای اصیل ایرانی و نیز دعاهای مذهبی بود. او پیش از انقلاب اسلامی، سالها برنامههای مذهبی در رادیو را اجرا میکرد و بسیاری او را با دعای سحر در ماه رمضان میشناسند. او در پیش از انقلاب اسلامی در دربار هم حضور یافته بود و به اجرای مناجات مذهبی پرداخته بود.
ذبیحی که نزد انقلابیون مسلمان به «بلبل شاه» مشهور بود، پس از انقلاب اسلامی مدتی کوتاه زندانی شد. اما پس از آزادی، در تیر ۱۳۵۹ چند نفری به سراغ او رفتند و به بهانه اجرای مراسمی مذهبی او را همراه خود بردند و در بیابانی در اطراف تهران به صورت فجیع به قتل رساندند. پس از این بود که گروهی موسوم به شاهین در تماس با تحریریه روزنامه ی اطلاعات، قتل سید جواد ذبیحی را به دلیل مداحی و مناجاتخوانی در رادیوی حکومت شاهنشاهی به گردن گرفتند.
«صادق خلخالی» نیز بعدها در سال ۱۳۸۰ در کتاب خاطرات خود، ذبیحی را از دهها تن افرادی دانست که به حکم خود، آنها را اعدام انقلابی کرده بود.خلخالی او را «ثناگوی دربار» نامیده بود.
جمهوری اسلامی بدو پیروزی تاکنون، حذف فیزیکی مخالفان سیاسی خود، فعالان اقلیتهای مذهبی و نویسندگان دگراندیش را نیز در دستور کار خود داشته است.
درباره جواد ذبیحی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Javad_Zabihi
#جواد_ذبیحی #انقلاب۵۷ #خلخالی #اعدام_انقلابی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ذبیحی که نزد انقلابیون مسلمان به «بلبل شاه» مشهور بود، پس از انقلاب اسلامی مدتی کوتاه زندانی شد. اما پس از آزادی، در تیر ۱۳۵۹ چند نفری به سراغ او رفتند و به بهانه اجرای مراسمی مذهبی او را همراه خود بردند و در بیابانی در اطراف تهران به صورت فجیع به قتل رساندند. پس از این بود که گروهی موسوم به شاهین در تماس با تحریریه روزنامه ی اطلاعات، قتل سید جواد ذبیحی را به دلیل مداحی و مناجاتخوانی در رادیوی حکومت شاهنشاهی به گردن گرفتند.
«صادق خلخالی» نیز بعدها در سال ۱۳۸۰ در کتاب خاطرات خود، ذبیحی را از دهها تن افرادی دانست که به حکم خود، آنها را اعدام انقلابی کرده بود.خلخالی او را «ثناگوی دربار» نامیده بود.
جمهوری اسلامی بدو پیروزی تاکنون، حذف فیزیکی مخالفان سیاسی خود، فعالان اقلیتهای مذهبی و نویسندگان دگراندیش را نیز در دستور کار خود داشته است.
درباره جواد ذبیحی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Javad_Zabihi
#جواد_ذبیحی #انقلاب۵۷ #خلخالی #اعدام_انقلابی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امیرعباس هویدا؛ سیاستمداری که جلای وطن نکرد
یکی از تاثیرگذارترین و ماندگارترین تصاویر انقلاب ۵۷ تصویر پیکر امیرعباس هویدا است که از کشو سردخانه بیرون آمده، همراه با نگاه خیره و لبخند انقلابیونِ تفنگ به دست به پیکر هویدا.
هویدا در یک قتل فراقضایی، توسط هادی غفاری با کلت کمری به قتل رسید.
او میخواست تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسد. در آخرین دفاعیهاش گفت: «من نمیگویم بیتقصیر بودم. کارهای مفیدی هم کردم. سبکسنگین کنید. میخواهم تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسم، بگذارید بنویسم.» صادق خلخالی، قاضی دادگاه و حاکم شرع، درخاطراتش مینویسد: «گفتم بعد از این تاریخنویس زیاد خواهد بود و سبکسنگین کردیم. دیدیم هویدا مفسد فیالارض است.»
هویدا که ۱۳ سال نخستوزیر ایران بود و طولانیترین مدت صدارت در تاريخ ايران پس از مشروطیت را بر عهده داشت، در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۵۸ کشته شد. اگر چه دو جلسه دادگاه برای هویدا تشکیل شد، اما آن دادگاه جایی برای ستاندن «داد» نبود. هویدا در دادگاه به جرم «مفسد فیالارض» محکوم شده بود، اما روایتهای مختلفی از چگونگی کشتهشدن هویدا گفته شده است...
دوران نخستوزیری هویدا همراه با دوران رونق اقتصادی ایران بود. در دوره او تولید ناخالص کشور به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرد به طوری که در سال ۱۳۵۵ تولید ناخالص داخلی ایران در یک روند صعودی، از ۴۴ هزار میلیارد ریال به ۲۴۲ میلیارد ریال رسید. در این دوره تولید سرانه هر ایرانی نیز از دو میلیون ریال به ۷.۲ میلیون ریال در سال ۵۵ رسید. هویدا از تولید داخلی حمایت میکرد و انتخاب خودش برای اتومبیل نیز پیکان بود. ۱۳ مرداد ۵۶ هویدا از نخستوزیری استعفا داد. او در دیدار با شاه گفت: «اوضاع تازه به گمانش، خون و روحیه تازهای میطلبد». جمشید آموزگار جانشین او شد و هویدا نیز به وزارت دربار منصوب شد.
شاه از طرق مختلف در پاییز ۵۷ به هویدا پیشنهاد کرد با قبول پست سفارت در یکی از کشورهای اروپایی، ایران را ترک کند. مهناز افخمی هم که وزیر کابینه امیرعباس هویدا بوددر این باره میگوید: «آقای هویدا به من گفت که شاه به ایشان پیشنهاد سفارت دادهاند تا در خارج از ایران مشغول به کار شوند. اما آقای هویدا، با وجود اینکه ذکاوت عجیبی داشت و بسیار سیاستمدار خوبی بود، مدام میگفت من که کاری نکردهام که بروم. درست مانند خانم فرخرو پارسا (وزیر آموزش و پرورش) یا عبدالله ریاضی (رئیس مجلس شورای ملی) که به ایران بازگشتند چون معتقد بودند که کاری نکردهاند.»
بیشتر بخوانید:
tavaana.org/amirabas_hoveyda
#هویدا #خلخالی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaabaTech
یکی از تاثیرگذارترین و ماندگارترین تصاویر انقلاب ۵۷ تصویر پیکر امیرعباس هویدا است که از کشو سردخانه بیرون آمده، همراه با نگاه خیره و لبخند انقلابیونِ تفنگ به دست به پیکر هویدا.
هویدا در یک قتل فراقضایی، توسط هادی غفاری با کلت کمری به قتل رسید.
او میخواست تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسد. در آخرین دفاعیهاش گفت: «من نمیگویم بیتقصیر بودم. کارهای مفیدی هم کردم. سبکسنگین کنید. میخواهم تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسم، بگذارید بنویسم.» صادق خلخالی، قاضی دادگاه و حاکم شرع، درخاطراتش مینویسد: «گفتم بعد از این تاریخنویس زیاد خواهد بود و سبکسنگین کردیم. دیدیم هویدا مفسد فیالارض است.»
هویدا که ۱۳ سال نخستوزیر ایران بود و طولانیترین مدت صدارت در تاريخ ايران پس از مشروطیت را بر عهده داشت، در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۵۸ کشته شد. اگر چه دو جلسه دادگاه برای هویدا تشکیل شد، اما آن دادگاه جایی برای ستاندن «داد» نبود. هویدا در دادگاه به جرم «مفسد فیالارض» محکوم شده بود، اما روایتهای مختلفی از چگونگی کشتهشدن هویدا گفته شده است...
دوران نخستوزیری هویدا همراه با دوران رونق اقتصادی ایران بود. در دوره او تولید ناخالص کشور به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرد به طوری که در سال ۱۳۵۵ تولید ناخالص داخلی ایران در یک روند صعودی، از ۴۴ هزار میلیارد ریال به ۲۴۲ میلیارد ریال رسید. در این دوره تولید سرانه هر ایرانی نیز از دو میلیون ریال به ۷.۲ میلیون ریال در سال ۵۵ رسید. هویدا از تولید داخلی حمایت میکرد و انتخاب خودش برای اتومبیل نیز پیکان بود. ۱۳ مرداد ۵۶ هویدا از نخستوزیری استعفا داد. او در دیدار با شاه گفت: «اوضاع تازه به گمانش، خون و روحیه تازهای میطلبد». جمشید آموزگار جانشین او شد و هویدا نیز به وزارت دربار منصوب شد.
شاه از طرق مختلف در پاییز ۵۷ به هویدا پیشنهاد کرد با قبول پست سفارت در یکی از کشورهای اروپایی، ایران را ترک کند. مهناز افخمی هم که وزیر کابینه امیرعباس هویدا بوددر این باره میگوید: «آقای هویدا به من گفت که شاه به ایشان پیشنهاد سفارت دادهاند تا در خارج از ایران مشغول به کار شوند. اما آقای هویدا، با وجود اینکه ذکاوت عجیبی داشت و بسیار سیاستمدار خوبی بود، مدام میگفت من که کاری نکردهام که بروم. درست مانند خانم فرخرو پارسا (وزیر آموزش و پرورش) یا عبدالله ریاضی (رئیس مجلس شورای ملی) که به ایران بازگشتند چون معتقد بودند که کاری نکردهاند.»
بیشتر بخوانید:
tavaana.org/amirabas_hoveyda
#هویدا #خلخالی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaabaTech